فهرست مطالب

الجمعیه العلمیه الایرانیه للغه العربیه و آدابها، فصلیه علمیه محکمه - سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 43، صیف 2017)

مجله الجمعیه العلمیه الایرانیه للغه العربیه و آدابها، فصلیه علمیه محکمه
سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 43، صیف 2017)

  • تاریخ انتشار: 1396/07/07
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مجید قاسمی*، مجید صالح بک صفحات 1-22
    لقد وظف علاء الاسوانی عده مواصفات حداثیه فی روایه «عماره یعقوبیان» یبین من خلالها امراض المجتمع المصری. یسعی هذا البحث إلی الکشف عن تلک المواصفات والروی الحداثیه فی الروایه معتمدا علی المنهج الوصفی التحلیلی. فمنها ان النص الحداثی یکون ذا وجهین (او بنیتین) او اکثر، وقد وظف علاء الاسوانی هذه المواصفه الحداثیه فی الروایه، فنراه یستغرق فی تفاصیل الجنس فی الروایه، لکنه لا ینشد من تلک التفاصیل إیراد الملذات بل یقصد تاصیل کوابیس الجنس المهیمنه علی المجتمع المصری. یحسب الکاتب التحرش الجنسی مرضا وافدا علی المصریین لم یکن کظاهره فی مصر قبل السبعینات من القرن العشرین. وقد وجد هذا المرض الحدیث نتیجه لتخلف النظره إلی المراه، إلا انه لایصرح بهذا الرای مباشره بل یضمنه فی البنیه التحتیه، لانه قد اراد ان یعالج هذا المرض بطریقه هادئه خفیفه من دون کره منه. واللاموقع لمفهوم البطل، تداخل القصص والتقنیات التیاریه التی هی الاسترجاع، والتنبو، والمونولوج من التقنیات الحداثیه الاخری التی قد وظفها الاسوانی فی روایه «عماره یعقوبیان» محاولا تاصیل المشکلات الاجتماعیه او بیانها کوجع تتالم منه مصر. فهذه التقنیات الحداثیه فی الروایه هی التی سوف تعالج فی هذا البحث.
    کلیدواژگان: الباثولوجیا الاجتماعیه، علاء الاسوانی، عماره یعقوبیان، الحداثه
  • خلیل باستان، حسن ساقی، محسن زارع زاده* صفحات 23-40
    إن ورود حرف وصوت خاص وتکراره یساعد علی الانسجام الجمالی؛ ویوحی بشده المعنی وقوته؛ ویوحی باهمیه الامر وفخامته؛ وتتناسب هذه الحاله مع تجوید الحروف وصفاتها مما زادت الالفاظ قوه وشده فی اداء المعنی. إن الانسجام الصوتی یمثل رکنا رئیسا فی عبارات القرآن الکریم ولا سیما خواتم الآیات فتتالف الخواتم من الحروف والعبارات الباعثه علی الإیحاء بقوه الامر؛ فهی کنسیج مقطعی تظافر العبارات من خلال علم التجوید ویری المتامل فی ها، جملا قویه شدیده الوقع علی الاذن قویه الجرس تناسب الموقف والمعنی؛ وهذه القوه فی الإیقاع والمعنی نابعه من اصوات الکلمات المعتمده علی الحروف المتشکله منها وصفاتها وترکیب بعضها مع بعض علی وفق قاعده التجوید. هذا البحث من خلال المنهج الوصفی التحلیلی، یحاول دراسه جمالیه الانسجام الصوتی فی خواتم آیات سوره آل عمران بإحصاء الاصوات وصفاتها لتبیین جمالیه الانسجام الصوتی؛ والنتائج تدل علی الانسجام بین الاصوات والجمل مع دلالاتهما فی الخواتم کما انها تدل علی وجود مواقع جمالیه فی ها لرعایه قواعد التجوید.
    کلیدواژگان: سوره آل عمران، الانسجام، التجوید، الدلاله، الخواتم (الخاتمه)
  • هاجر الهایی سحر *، جواد صالحی، حمید احمدیان، آشورقلیج پاسه صفحات 41-64
    النشید الموجه للطفل هو فن من فنون ادب الاطفال والذی یتضمن الخبرات المناسبه والجوانب الطبیعیه التی تتفق والمیول الادبیه للاطفال. هذا اللون من الشعر لیس بالامر السهل، بل یقتضی من شاعر الاطفال ان یراعی معاییر کثیره قبل الکتابه له، ومن ابرز هذه المعاییر هو تناسب نشید الطفل مضمونا مع مستویات نموه؛ فی هذا البحث قمنا بدراسه مقارنه فی المضامین التربویه لاناشید الاطفال لدی عبدالقادر السائحی، احد روادها فی الجزائر ومصطفی رحماندوست من إیران، قد ابدعا فی الکتابه للاطفال فی جمیع المواضیع المرتبطه بحیاتهم، وقد درسنا المضامین التربویه والتعلیمیه والترفیهیه والتسلیه ثم المدرسه والعلم والعائله والطبیعه فی اشعار هذین الشاعرین، وقمنا بتقیمها لدی کل منهما. ومن النتائج التی توصلنا إلی ها ان للشاعرین مشترکات کثیره فی المضامین التی احتوت علی ها اناشیدهما؛ قد تکون اکثر هذه الاناشید فی هدف تعلیم الاطفال فضلا علی الجانب التفریهی والمتعه. الشاعران بملاحظه الطابع التعلیمی والتربوی الذی یکون بنیه ادب الاطفال ویوثر فی حیاتهم، محاولا بیان المعانی والمفاهیم الاخلاقیه والتربویه للاطفال بلغه سهله ومرنه وعذبه.
    کلیدواژگان: السائحی، رحماندوست، ادب الطفل، التربیه والاخلاق
  • کبری روشنفکر، خلیل پروینی، حامد پورحشمتی درگاه* صفحات 65-86
    تسعی دراسه الصوره المعاصره إلی توسیع حقولها ومنهجیتها، وتطالب بالتغییر اللغوی المتخذ نسقا محددا یثیر فی المتلقی مدرکات حسیه وخیالیه وهی استخدمت من آلیات التاثیر الماثله فی اللغه الشعریه، منها الموتیف الذی یعتبر عنصرا بنائیا فی تقویم النصوص الادبیه ویتجلی فی مواصفات ودلالات خطیره لتدرک من خلاله رموز الشاعر، وصوره الشعریه الجدیده، وتحرز خلابیه نصه الجمالیه. إن دراسه الموتیف فی شعر محمود درویش مع الإیماء إلی الدلالات والصور الکامنه فی اشعاره اصبحت خطوه صائبه فی تحلیل نصوصه الشعریه وفک رموز غالبه اختفت فی ها، وهی تبوح معتمده علی المنهج الوصفی - التحلیلی بان الموتیف فضلا عن اهمیته البالغه فی قصائد درویش یمنح المتلقی مفتاحا یفتح به الافکار الکامنه ویتحول إلی نقطه مرکزیه تحوم حولها صیاغه اشعاره وبناءها، لینال الشاعر فی الواقع وجهه نظر معینه فی اشعاره یتمسک عن طریق الموتیفات المکرره بالتکرار الذی یرافق الإلحاح علی هواجسه اللحظویه وما وقع فی ها وکان موثرا نشیطا فی تکوین تجاربه الشعوریه والتعبیریه وتوثیقها. إن البحث بعد التفتیش عن موتیف الاشجار فی شعر محمود درویش والترکیز علی الثلاث منها وهی النخل، والزیتون، والبرتقال حصل علی ان ایا من هذه الاشجار الثلاث یضطلع فی جمیع دواوین الشاعر بدور مکرر مثیر ویحمل صورا، ورموزا، ومضامین تفصل بعضها عن الآخر کشجره النخله التی اشغلت المکانه الاولی تکراریا بین الاشجار الثلاث واصطبغت فی شعره بالصبغتین الإیجابیه والسلبیه مستوعبه لرموز ولوحات معبره عن العظمه، والاصاله، والثبات، ثم تلحقها شجره الزیتون وهی فضلا عن کونها علامه للکینونه والتاریخ، تحمل رموزا آخذه فی السلام، والاخضرار، والرسوخ، ثم الاخیره هی شجره البرتقال التی تحتوی علی صور تشخیصیه تاره وتدخر فی ذخرها اللغوی دلالات متغیره من الثوره، واللجوء، والوطن.
    کلیدواژگان: الشعر الفلسطینی المعاصر، الموتیف، محمود درویش، الاشجار
  • بررسی تاریخی «ض» در زبان عربی و سیر تحول آوایی آن در زبان فارسی
    علی اصغر قهرمانی مقبل*، فاطمه نعمتی صفحات 87-108
    از میان حروف عربی، «ض» بیش از هر آوای دیگری، زبان شناسان عربی را از گذشته تا امروز به خود مشغول کرده است. این دانشمندان همگی بر سر اختصاص «ض» به زبان عربی اتفاق نظر دارند، ازاین رو زبان عربی به «لغه الضاد» مشهور شده است و حتی این آوا را در زبان های سامی نیز نمی توان یافت. این پژوهش می کوشد به این پرسش، پاسخ دهد که در تغییر آوایی «ض»، چه نوع مکانیسمی، چه شنیداری و چه گفتاری، دخیل بوده که فارسی زبانان این آوا را به صورت های مختلف «د»، «ز» و یا «ذ» تلفظ کرده اند. برای پاسخ به این سوال، با توجه به تعامل تاریخی میان زبان فارسی و زبان عربی، در پژوهش حاضر از روش آواشناسی تطبیقی استفاده شده است. بر این اساس می توان گفت «ض» در زبان فارسی روند تحول یکسانی را نپیموده است؛ برخی شواهد زبانی بر این امر دلالت دارد که فارسی زبانان، برخی از واژه های دارای «ض» (و نیز «ظ») عربی را به صورت «د» تلفظ می کرده اند. همچنین احتمال می رود با توجه به میسرنبودن تلفظ «ض» (و «ظ») نزد فارسی زبانان، و شباهت آنها به «ذ» و نیز سیر تحول آوایی موجود در «ذ» به «ز» در تاریخ زبان فارسی، تحول «ض» به «ز» از مسیر «ذ» گذشته باشد. بالاخره اینکه صرف نظر از مشخصه های تباینی «ض» (و «ظ» و «ذ») در عربی و با توجه به رای ابن جزری درباره تشابه «ض» به «ز»، در اغلب واژه ها «ض» مستقیما به «ز» تبدیل شده است که امروزه شاهد آن هستیم.
    کلیدواژگان: آوای ضاد، آواشناسی تطبیقی، تحول آوایی
  • مالک عبدی *، نوال مجدم صفحات 109-130
    ادبیات مقاومت چهره ای انسانی و جهانی دارد. هر گاه در کشورهای اشغال شده، نسلی مبارز پدید می آید که برای رهایی سرزمین، فرهنگ و سنت های خود از چنگال تجاوزگران به پا می خیزد و قلم به دست می گیرد، ادبیات مقاومت متولد می شود. شاعر مقاومت الجزایر، «مفدی زکریا» و شاعر مقاومت شیلی «پابلو نرودا» همدوش با دیگر مردم سلاح قلم را علیه دشمن متجاوز به دست گرفتند و با آفرینش آثاری گران سنگ، شعله قیام و ایستادگی برابر دشمن را در قلب ملت خود افروختند. پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل آثار شاعران یادشده همسانی ها یا تفاوت های شعر مقاومت و نیز اشکال استعمارستیزی الجزایر و شیلی را بر رسد تا گوشه هایی از زوایای ناشناخته میراث ادب پایداری را در این دو کشور روشن سازد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای است. پس از بررسی دیوان اشعار دو شاعر مضامین مشترک فراوانی در زمینه استعمارستیزی به دست آمد که نشان می دهد با توجه به تاثیر شاخصه های اعتقادی و زیرساخت های فرهنگی و محیطی دو شاعر در مضامین شعری، در برخی موارد اشعار زکریا، غنای تصویری و حسی بیشتری دارد و در پاره ای از مضامین، شور حماسی بیان نرودا، برجسته تر و در برانگیختگی شور ملی کارآمدتر است.
    کلیدواژگان: شعر مقاومت، استعمارستیزی، الجزایر، شیلی، مفدی زکریا، پابلو نرودا
  • محمد مهدی روشن چسلی* صفحات 131-154
    یکی از مهم ترین عناصر موردنیاز در تقویت مهارت های پژوهشی و کارآفرینی دانشجویان و توسعه روند تولید علم و نوآوری، پرورش مهارت سواد اطلاعاتی پیشرفته و رشته مبناست؛ ازاین رو، هدف این پژوهش پیمایشی، بررسی سطح سواد اطلاعاتی پیشرفته دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی کشور و رابطه آن با برخی متغیرهای جمعیت شناختی و زمینه ای است. برای تحقق این امر پرسش نامه ای محقق ساخته تهیه شد و پس از تاییدشدن روایی و پایایی آن، در اختیار نمونه ای 392 نفری از دانشجویان شاغل به تحصیل در رشته زبان و ادبیات عربی در مقاطع مختلف تحصیلی و دانشگاه های کشور طی سال تحصیلی 94-95 قرار گرفت. طبق نتایج، میزان سواد اطلاعاتی پیشرفته دانشجویان این رشته کمتر از حد متوسط و در سطحی پایین قرار دارد. بین میزان سواد اطلاعاتی پیشرفته این دانشجویان از نظر متغیر جنسیت و دانشگاه محل تحصیل تفاوتی وجود نداشت؛ اما این میزان در دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف و نیز بین دانشجویان سال اول و سال آخر تحصیل متفاوت بود. درمجموع، لزوم تجدیدنظر جدی در برنامه های درسی این رشته برای گنجاندن مهارت های سواد اطلاعاتی پیشرفته در آنها لازم دانسته شد.
    کلیدواژگان: سواد اطلاعاتی پیشرفته، دانشجویان، زبان و ادبیات عربی، ایران
  • سید محمدرضا ابن الرسول*، مرضیه قربان خانی صفحات 155-178
    دستوریان هر زبان ضمن بیان قواعد دستوری، چینش خاصی از اجزای جمله نیز ارائه می دهند که گویش وران آن را چینش شناخته شده جمله می دانند. این چینش از اولین چیزهایی است که زبان آموزان به هنگام فراگیری زبان دوم به آموزش آن نیازمندند و با مراجعه به کتاب های دستوری هر زبانی به راحتی می توان به آن دست یافت. آموختن زبان عربی نیز از این امر مستثنا نیست. دستوریان زبان عربی از ابتدا به موضوع چینش اجزای کلام توجه داشته اند، اما عنوان خاصی به آن نداده اند؛ گرچه با اندک تسامحی می توان گفت با الهام از «نظریه نظم» عبدالقاهر جرجانی است که امروزه آن را با عنوان «نظم کلام» می شناسند. زبان شناسان معاصر نیز به موضوع چینش واژگان توجه نشان داده و از آن با عنوان آرایش واژگان یاد می کنند که مراد ترتیب توالی کلمات در واحدهای بزرگ تر زبانی است. این مقاله با رویکردی تحلیلی تطبیقی به مقایسه آراء زبان شناسان معاصر و زبان شناسان کلاسیک عربی در این زمینه می پردازد. اثبات همانندی هایی بین نظریه نظم و موضوع آرایش واژگان، جامعیت نظریه جرجانی در موضوع نظم کلام و توجه او به همه جنبه های دستوری و معنایی و زیبایی شناختی آن برخلاف نظریات زبان شناسان معاصر، و تبیین تفاوت جرجانی و زبان شناسان معاصر در تقسیم بندی انواع آرایش واژگان از جمله نتایج این پژوهش است.
    کلیدواژگان: بلاغت، زبان شناسی، عبدالقاهر جرجانی، نظریه نظم، نظریه آرایش واژگان
  • یوسف نظری * صفحات 179-198
    از سال 1380 تا پایان سال 1393، تعداد 392 مقاله علمی پژوهشی در حوزه ادبیات معاصر عربی، در 13 مجله علمی پژوهشی ایران منتشر شده است. این پژوهش ها که از سال 1387 رشد روزافزونی یافته و در سال 1392 به اوج خود رسیده اند، حجم قابل توجه ای از اطلاعات را شکل می دهند. برای بررسی این مقالات، داده های لازم از آرشیو الکترونیکی مجلات استخراج شد سپس با نرم افزارها و محاسبات آماری پردازش گردید. سپس محورهایی همچون: بیان سهم مجلات در نشر مقالات، نویسندگان فعال حوزه، هم نویسندگی، جنسیت و مدارک دانشگاهی نویسندگان، ماده پژوهش ها، موضوع مقالات، ادیبانی که مورد مطالعه قرار گرفته اند، و میزان توجه به ادبیات کشورها و دهه های تاریخ ادبیات معاصر عربی در پردازش داده ها مدنظر قرار گرفت. بررسی هر یک از این مقوله ها نتایج خاص خود را به دست داد؛ اما به طورکلی این پژوهش نشان می دهد که مقالات در خصوص پرداختن به دهه های تاریخی، ادبا و موضوعاتی که مورد مطالعه قرار گرفته است، دچار ناهمگونی و عدم توازن است. حوزه هایی کاملا نادیده گرفته شده و در مقابل برخی جوانب دچار تکرار مکررات شده است. نتایج حاصل از این پژوهش از سویی به توصیف و آسیب شناسی وضعیت کنونی، و از سوی دیگر به جهت دهی پژوهش های آینده کمک می کند.
    کلیدواژگان: مقالات علمی - پژوهشی، ادبیات معاصر عربی، علمسنجی
  • حسن گودرزی لمراسکی*، معصومه خطی صفحات 199-216
    نظریه «آشنایی زدایی» که نخستین بار در آرای صورت گرایان مطرح شد، معتقد است بایستی زبان شعر را برای مخاطبان بیگانه ساخت و با عادت های زبانی آنان مخالفت کرد. بر این اساس شاعران سعی می کنند با روی آوردن به شیوه هایی مانند «فراهنجاری معنایی» که قالب و هنجار عادی زبان و بیان را به هم می ریزد، توجه و حس لذت شنوندگان را تحریک کنند و زبان خود را برجسته نمایند. «ایلیا ابوماضی» از جمله شاعرانی است که از این شگرد در اشعار خود بهره برده است و این مقاله نیز می کوشد تا به فراهنجاری معنایی در یکی از قصاید او با نام «سلمی بماذا تفکرین؟» بپردازد تا به این سوال اساسی پاسخ گوید که «شاعر، چگونه این هنجارگریزی را در قصیده یادشده به کار برده و چگونه به کمک آن زبان شعری اش را برجسته نموده است؟». در پاسخ چنین نتیجه گرفته شد که ابوماضی با استفاده از عناصری مانند استعاره، تشبیه و نماد، خواننده را با زبانی تازه روبه رو ساخته و این کار را با شگردهایی همچون انتخاب هوشمندانه کلمات در محور جانشینی و همنشین کردن آگاهانه آنها با واژگان مناسب، نزدیک ساختن تشبیه به استعاره و نوکردن آن، و آفرینش برخی از مفاهیم جدید در حوزه نماد به انجام رسانده است.
    کلیدواژگان: برجسته سازی، فراهنجاری معنایی، ایلیا ابوماضی، قصیده سلمی بماذا تفکرین
  • نسرین الدهنی * صفحات 219-238
    یدرس البحث الذی بین ایدینا ترجمه شعر «احمد شاملو» فی الوطن العربی، فیعرف بهذا الشاعر وبمکانته بین شعراء إیران المعاصرین، ثم یذکر ابرز الموضوعات التی طرقها هذا الشاعر، ویبین سمات شعره الفنیه فی محاوله للإحاطه بالاسباب التی حدت بالمترجمین العرب إلی نقل شعره للعربیه، ویحدد البحث تالیا اشکال نشر تلک الترجمات، ویناقش خیارات المترجمین وتفضیلهم لترجمه نصوص بعینها دون سواها، ثم یقدم دراسه ترجمیه لقصیده «النشید الکبیر»، وهی واحده من اکثر قصائد شاملو تعبیرا عن اتجاهه الإنسانی فی الشعر، فیوضح مدی تکافو کل ترجمه مع النص الاصلی، ویبرز مواطن القوه ومواطن الضعف فی کل ترجمه، ثم یقدم ترجمه بدیله یرجی منها ان تکون الاقرب إل النص الاصلی، والاکثر تکافوا معه، ویختم بمحاوله لالتماس آفاق البحث فی شعر احمد شاملو ودراسته فی إطار حوار الحضارات العربیه الإسلامیه.
    کلیدواژگان: شاملو، ترجمه، عربی
  • ابوالحسن امین مقدسی*، عبدالوحید نویدی، موسی بیات صفحات 239-260
    پیرامون تاریخ و ادبیات اندلس، کتاب های متعددی نگاشته شده که هر یک از آن آنها، از جهاتی درخور توجه و ارزیابی اند. با بررسی این آثار، می توان گفت که تعداد اندکی از آنها مناسب حال دانشجویان دانشگاه پیام نور است. کتاب «نصوص من الادب الاندلسی» از علی باقر طاهری نیا و محمدمهدی مسبوق علی رغم وجود برخی اشکالات شکلی و محتوایی می تواند به عنوان منبع درسی رشته زبان و ادبیات عربی در مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور مورد استفاده قرار گیرد. مقاله پیش رو بر آن است تا اثر مذکور را در دو بعد شکلی و محتوایی مورد ارزیابی قرار دهد و نقاط ضعف و قوت آن را تبیین نماید. از مهم ترین مزایای اثر مذکور می توان به اهتمام به حروف نگاری، صحافی، طرح روی جلد، مطابقت داشتن کامل درس ها با عنوان کتاب، واضح و سلیس بودن متن درس ها و مختصر بودن موضوع کتاب اشاره کرد. مهمترین معایب آن نیز عبارت اند از: توجه ناکافی به صفحه آرایی کتاب، ارجاع ندادن به منابع استفاده شده، نداشتن مقدمه خوب و خاتمه روشمند، استفاده نکردن از منابع فراوان و متنوع، ضعف تجزیه، تحلیل و نقد، نداشتن نوآوری و تولید علم به دلیل تکیه بر گردآوری و نقل به جای تحلیل و نقد اشاره کرد.
    کلیدواژگان: ادب اندلس، نقد کتاب، شکل، محتوا