فهرست مطالب

اندیشه مدیریت راهبردی - سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 22، پاییز و زمستان 1396)

نشریه اندیشه مدیریت راهبردی
سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 22، پاییز و زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1397/01/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • نادر جعفری هفتخوانی * صفحات 5-48
    آیت الله مهدوی کنی با تاسیس دانشگاه امام صادق (1361) افزون بر مسوولیت آموزش و تدریس، به اداره عالیه ی دانشگاه نیز می پرداختند و در جایگاه ریاست بر نخستین و بزرگ ترین دانشگاه اسلامی و غیردولتی کشور – با چشم انداز «دانشگاه اسلامی مرجع»- ازنزدیک با تصمیم گیری های مرتبط با مدیریت بریک سازمان ازجمله برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، راهبری، و نظارت سروکار داشتند و همانند هر رئیس دانشگاهی، با موضوعات و مسائل گوناگون یک سازمان علمی و دانشگاهی مواجهه ی نزدیک داشتند.
    پژوهش حاضر که با هدف تبیین بخشی از اندیشه های ایشان در حیطه ی رهبری سازمانی با تاکید بر بازخوانی تجربه ی مدیریت دانشگاهی حضرت استاد در دانشگاه امام صادق تدوین شده ازنظر جهت گیری، یک پژوهش کاربردی؛ ازنظر رویکرد، یک پژوهش استقرایی؛ و ازنظر راهبرد پژوهش، یک مطالعه ی موردی باست که هدف آن، توصیف و تبیین سه دهه مسوولیت مدیریتی حضرت استاد در دانشگاه امام صادق است. شیوه ی گردآوری داده ها در این پژوهش، علاوه بر «اطلاعات کتابخانه ای» برگرفته از آثار منتشره ی ایشان، ترکیبی از دو منبع اصیل است: «مشاهده »ی شیوه ی عملی مدیریت، تصمیم ها و رفتارهای مدیریتی استاد در طول سه سال ارتباط نزدیک کاری نویسنده در سطح اول مدیریت دانشگاه؛ و «مشاهده ی مشارکتی» به دلیل یادشده و فرصت مشارکت در چگونگی تصمیم سازی و تصمیم گیری های حضرت استاد.
    یافته های این پژوهش نشان می دهد که موارد زیر از ویژگی های رفتاری و اقدام های مدیریتی آیت الله مهدوی کنی در راهبری دانشگاه اسلامی است: باور عمیق به ارزش تجربه و کسوت در سطوح سیاست گذاری و نظارت عالیه؛ پرورش و میدان دادن به دانش آموختگان جوان دانشگاه در سطح اجرا (مدیریت صف و ستاد)؛ الگوی تعاملی رفتارهای برخاسته از محبت؛ جدیت و مسوولیت پذیری در کار در عین شوخ طبعی؛ توجه به ویژگی های محیط فعالیت دانشگاهی؛ برنامه ریزی و آینده نگری؛ بسیج سرمایه ی انسانی؛ هدایت از طریق رهبری و انگیزش؛ هدایت ازطریق ارتباطات رسمی، گروهی و میان فردی؛ و نظارت و کنترل.
    کلیدواژگان: آیت الله مهدوی کنی، رهبری، مدیریت، دانشگاه اسلامی، دانشگاه امام صادق
  • احسان رحیمی *، اسدالله گنجعلی صفحات 49-82
    این پژوهش در صدد تبیین نگاه اسلامی به انسان براساس نظریات علامه طباطبایی(ره) و نقش آن در راستای شکل گیری مدیریت منابع انسانی اسلامی است. داده های این تحقیق که با روش کتابخانه ای جمع آوری شده با روش تحلیل مضمون، بررسی شده و شبکه مضامین در دو حوزه انسان شناسی مدیریت منابع انسانی رایج و انسان شناسی علامه طباطبایی(ره) ترسیم گردیده است. سپس با روش تحلیلی استدلالی، مضامین استنباط شده از اندیشه های علامه طباطبایی(ره) در چهار دسته با گزاره های استنباط شده از متون مدیریت منابع انسانی نسبت سنجی شده که عبارتنداز:1- گزاره های تاسیسی بدیع 2- گزاره های تاییدکننده 3- گزاره های تاسیسی متضاد4- گزاره های تکمیل کننده. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از منظر انسان شناسی علامه طباطبایی(ره) نگاه مکاتب مدیریت منابع انسانی به انسان اعم از هزینه ای، منبعی و سرمایه ای، اولا در بعد دوم از زاویه تحلیل ماهوی بوده و ثانیا در همین بعد نیز از ساحت طبیعت مادی انسان فراتر نرفته است. در نتیجه زاویه تحلیل وجودی و نیز بعد اول و سوم از زاویه تحلیل ماهوی انسان، دارای قابلیت ممتازی جهت ارتقای نظام های مدیریت منابع انسانی رایج می باشند.
    کلیدواژگان: مدیریت منابع انسانی، انسان شناسی، مدیریت منابع انسانی اسلامی، علامه طباطبایی، رویکرد منبعی، رویکرد هزینه ای، رویکرد سرمایه ای
  • مسلم باقری *، سمانه اصغری، سید محمدهاشم پورمولا صفحات 83-116
    امر به معروف و نهی از منکر از جمله فرائضی است که در منابع دینی، بسیار مورد تاکید واقع شده؛ به نحوی که حتی جهاد در راه خدا در برابر این امر به قطره ای در برابر دریا تشبیه شده و اجرای آن سعادت و خیر جوامع بشری و روی گردانی از آن سقوط و ذلت را برای انسان ها در پی دارد. هدف از نگارش این مقاله شناسایی و استخراج مصادیق سازمانی امر به معروف و نهی از منکر بوده است. جهت تحقق این امر روش فراترکیب مورد استفاده قرار گرفته و در مجموع 75 عنوان مقاله و کتاب جهت استخراج کدهای مورد نظر انتخاب شده اند؛ سپس این کدها در قالب 10 بعد، تحت عناوین فردی، مرتبط با کارفرما، مرتبط با کارکنان، مرتبط با مشتری، مرتبط با رقبا، مرتبط با ذی نفعان، مرتبط با جامعه، مرتبط با تولید، مرتبط با بازاریابی، مرتبط با حسابداری و مالی و مرتبط با فناوری اطلاعات دسته بندی شده اند که برخی از این مفاهیم مرتبط با مباحث مطرح شده در حوزه اخلاق کسب و کار توسط اندیشمندان مختلف بوده اما برخی نیز با آن ها متفاوت است. نویسندگان در انتها معتقدند که در واقع این مقاله مقدمه ای جهت ورود مباحث امر به معروف و نهی از منکر به سازمان ها است که می بایست در تلاش های آتی مورد تدقیق و پژوهش جامع تری قرار گیرد.
    کلیدواژگان: امر به معروف، نهی از منکر، نظارت و روش فراترکیب
  • مصطفی مطلبی کربکندی *، غلامرضا گودرزی، عبدالرحیم پدرام صفحات 117-148
    امروزه دانشگاه ها و از جمله دانشگاه امام صادق(ع) در مقطعی حساس و سراسر تغییر قرار دارند. فهم تغییر نیازمند ابزارهایی مانند تفکر روندی است. چرا که روندها حکایت از شرایطی دارند که احتمالا باید در سالهای آینده با آنها دست و پنجه نرم کرد. پژوهش حاضر به شناسایی و توصیف روندهای تاثیرگذار بر آینده دانشگاه امام صادق(ع) پرداخته است. این روندها در سه لایه دیده شده اند: 1. روندهای آموزش عالی جهانی 2. روندهای خاص آموزش عالی ایران 3. روندهای خاص دانشگاه امام صادق(ع). روش این پژوهش از نوع آمیخته ی اکتشافی است. بدین منظور پس از بررسی اسناد، جهت شناسایی روندهای جهانی و ملی تاثیرگذار بر دانشگاه ها به مصاحبه با خبرگان پرداخته شد. پس از آن روندهای شناسایی شده با طراحی و توزیع پرسشنامه ای، اعتباریابی شدند و 25 روند در این دو سطح تایید شد. از طرفی با دسته ای دیگر از مصاحبه ها، روندهای خاص دانشگاه امام صادق(ع) شناسایی شد. سپس با طراحی و توزیع پرسشنامه دوم، روندهای خاص این دانشگاه نیز اعتباریابی شدند. در نهایت، روندهای تایید شده، متشکل از 20 روند جهانی، 5 روند خاص ملی و 8 روند خاص دانشگاه امام صادق(ع) در شش دسته تقسیم بندی شدند که عبارتند از: 1. روندهای علمی و پژوهشی 2. روندهای آموزش و یادگیری 3. روندهای مدیریتی 4. روندهای مالی 5. روندهای عرضه وتقاضا و جمعیت شناختی 6. روندهای فرهنگی و تربیتی. همچنین جهت ایجاد فهم مشترک و جلوگیری از کژتابی های احتمالی، توصیف مختصری از این روندها ارائه گردید. نتایج این پژوهش، به منزله ی نقشه ای کلی از تحولات دانشگاه امام صادق(ع) و محیط تخصصی آن می باشد.
    کلیدواژگان: آموزش عالی، آینده پژوهی، مدیریت، روند، دانشگاه
  • سیاوش صلواتیان *، سید مرتضی موسویان، محسن ایراندوست صفحات 149-184
    پژوهش های زیادی به الگوهای مدیریت دانش در سازمان های مختلف پرداخته اند و هر یک با توجه به ویژگی های سازمان مورد بررسی به مولفه های الگوی مدیریت دانش در آن سازمان اشاره داشته اند. با توجه به دانش محور بودن رسانه و برخوردار بودن از نیروهای مبتکر و خلاق در سازمان های رسانه ای، ما در این مقاله برای نخستین بار به دنبال ارائه یک الگوی پیشنهادی بومی برای سازمان صداوسیما هستیم. این پژوهش با استفاده از نظریه پردازی داده بنیاد انجام شده است که در آن 15 نفر از مشارکت کنندگان که شامل مدیران سازمان صداوسیما و اساتید حوزه مدیریت دانش، به روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند؛ سپس با استفاده از مصاحبه عمیق، و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 226 مفهوم استخراج شدند که این مفاهیم در 73 زیر مقوله، 21 مقوله و درنهایت در 3 مقوله محوری دسته بندی شدند. ما در این پژوهش به مدل سه بعدی مدیریت دانش در سازمان صداوسیما رسیدیم که اولین بعد بر مراکز و منابع دانشی در سازمان صداوسیما اشاره دارد که بر منابع دانشی به عنوان محور اصلی فرایند مدیریت دانش در مراکز دانشی اشاره دارد. الزامات زیرساختی نیز شامل ده مقوله ی تدوین نقشه دانشی، حمایت مدیریت، شناخت وظیفه نهادی سازمان، زیرساخت فناوری اطلاعات هدفمند، سیستم منابع انسانی، ضرورت ایجاد سازوکاری برای ارتباط با بازنشسته ها، سیستم پاداش هدفمند، فراهم کردن ساختار مناسب، لزوم ایجاد وحدت عقیدتی و فرهنگ تسهیم و اعتماد بر زیرساخت های لازم برای اجرایی شدن فرایند مدیریت دانش در سازمان صداوسیما اشاره دارد و در نهایت به یک فرایند در سازمان صداوسیما رسیدیم که دارای نه عنصر یا مقوله ی تعیین نیازها، راهبردها و اهداف دانشی، شناسایی و کشف دانش، ذخیره و سازماندهی دانش، تسهیم دانش، یادگیری و به کارگیری دانش، نظام مستندسازی، ارزیابی، شناسایی فعال و حذف دانش منسوخ شده و بازخورد به منبع دانش است که بر نحوه ی اثربخش جریان دانش در سازمان صداوسیما اشاره دارد.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش، الزامات زیرساختی، فرایند مدیریت دانش، سازمان صداوسیما، منابع دانشی
  • کاربرد ارزش در معرض خطر تفاضلی(IVaR)، در محاسبه ریسک سبد سرمایه گذاری با استفاده از رویکرد پیشین و پسین
    سمانه دهقان منشادی *، محمدحسین عبدالرحیمیان صفحات 185-204
    موسسات مالی با ریسک های متفاوتی روبرو هستند که در این میان، ریسک بازار از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که محاسبه و کنترل این ریسک نقش عمده ای را در موفقیت موسسات مالی و سرمایه گذاران، ایفا می کند. در این پژوهش از میان معیارها و روش های متفاوتی که برای اندازه گیری ریسک بازار وجود دارد، از معیار ارزش در معرض خطر تفاضلی استفاده شده است. داده های این پژوهش شامل قیمت روزانه 50 شرکت فعال بورس اوراق بهادار تهران، طی سال 1392 است. ابتدا بازده قیمتی روزانه سهام هریک از شرکت ها محاسبه شده و با استفاده از شیوه وزن دهی برابر یک پرتفوی اصلی و 50 پرتفوی فرعی تشکیل گردید. در ادامه با استفاده از آزمون های نیکویی برازش، توزیع واقعی پرتفوی ها مشخص گردید. برای پرتفوی های تشکیل شده ابتدا ارزش در معرض خطر(VaR) و در راستای آن ارزش در معرض خطر تفاضلی(IVaR)، با استفاده از رویکرد پیشین و پسین، محاسبه گردید. در پایان با توجه به تاثیر هر سهم در کاهش ریسک پرتفوی، سهام های بهینه انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که با استفاده از معیار ارزش در معرض خطر تفاضلی(IVaR) به خوبی می توان تاثیر هر سهم را در ایجاد ریسک پرتفوی، شناسایی نمود.
    کلیدواژگان: ارزش در معرض خطر، ارزش در معرض خطر تفاضلی، رویکرد پیشین و پسین، بورس اوراق بهادار تهران
  • میر فیض فلاح شمس *، علیرضا ناصرپور، علی ثقفی، سید محمد تقی تقوی فرد صفحات 205-226
    مدیریت ریسک اتاق پایاپای در معاملات قراردادهای مشتقه عمدتا با اخذ وجوه تضمین از دارندگان موقعیت های معاملاتی انجام می شود. از طرفی با توجه به هزینه فرصت این وجوه برای دارندگان موقعیت در قراردادهای آتی، محاسبه مقدار وجه تضمین بهینه توسط اتاق پایاپای یکی از مسائل حساس این معاملات است.
    در این تحقیق با استفاده از داده های تغییرات قیمتی آتی و نقدی سکه طلا، در بازه زمانی سال 1387 تا 1394 پس از تخمین مقدار وجه تضمین با استفاده از مدل گارچ مبتنی بر توزیع اجزا اخلال تی استیودنت و نرمال، گارچ نمایی و گارچ GJR با استفاده از توابع زیان دوم لوپز و بلانکو ایهل، نتایج آن با مدل شبیه سازی تاریخی، مقایسه شد. همچنین با آزمون های کوپیک و پوشش شرطی کریستوفرسن اقدام به پس آزمایی این مدل ها شد.
    با توجه به اینکه داده های نقدی از ویژگی خودرگرسیونی برخوردار بوده و در نوسانات آن ناهمسانی واریانس مشاهده می شود، مدل های مبتنی بر گارچ مدل های مناسبی برای تخمین وجه تضمین برای این داده ها می باشند. همچنین با توجه به دنباله های پهن توزیع تجربی داده های نقدی، از آن جایی که مدل مبتنی بر شبیه سازی تاریخی هیچ فرضی را در خصوص نوع توزیع داده ها در نظر نمی گیرد، عملکرد مناسبی نسبت به مدل های پارامتریک داشته است.
    کلیدواژگان: پس آزمایی کریستوفرسن، مدل ارزش در معرض خطر، مدل گارچ نمایی، وجه تضمین
|
  • Nader Jafari H. * Pages 5-48
    After establishing ISU in 1982, Ayatollah Mahdavi Kani , the founder, set out on leading and managing it at different strategic, operational, decision-making and executive levels, next to teaching and educating. As the president of the first private, but non-profit, Islamic university, with the aim of achieving a leading authority in the field, he had to deal closely with different academic challenges in education, research, student affairs, logistics, and campus development. This research has tried to explain some of his thoughts in the field of organizational leadership based on his experiments through 32 years of managing in ISU. The research approach is "qualitative", and its strategy is "case study". The data has been gathered through participating observation, hence absolutely original because of the writer's close responsibilities in ISU. The outcome introduces some of the distinguished behavioral characteristics of the late Ayatollah in organizational managing and leadership, namely a deep faith in the value of experience at decision- making and supervision levels, training young graduates and paving the way for their involvement in executive work, setting a model example of interacting through compassion, seriousness and accountability side by side with a sense of humor, considering the specifically academic environment, programming with anticipatory outlook, mobilizing human resources, creating motivation, guiding through formal, group-based and interpersonal ways , and finally, evaluation and supervision.
    Keywords: Aayatollah Mahdavi Kani, leadership, Management, Islamic university, ISU
  • Ehsan Rahimi *, Asadullah Ganjali Pages 49-82
    This study seeks to explain the Islamic view of man based on the ideas of Allameh Tabatabai and its role in the formation of the Islamic human resource management. The data is library based and analyzed with thematic method, encompassing two separate fields of anthropology, that of conventional human resource management and the one derived from Allameh Tabatabai's thoughts. Then, with an analytical method, the themes deduced from Allameh's thoughts have been compared with the conventional ones under four categories:1) novel propositions
    2) confirming propositions
    3) contradictory new propositions,
    4) complementary propositions.
    The results show that from Allameh Tabatabi's anthropological viewpoint, the approach of human resource management schools to mankind, whether cost- based, source- based or capital- based, is, first of all, following the second dimension of human nature analysis, and, secondly, it doesnt surpass human material nature. Consequently, the existential level, and the second and third dimensions of human nature analysis, have a preferable capacity for upgrading conventional human resource management systems.
    Keywords: The Islamic Human Resource Management, Allameh Tabatabai, Anthropology, Human Resource Management, Cost Approach, Source Approach, Capital Approach
  • Moslem Bagheri *, Samaneh Asghari Jahromi, Seyed Mohammad Hashem Pourmola Pages 83-116
    "Enjoining what is right and forbidding what is wrong" is a highly emphasized religious practice, even much more recommended than jihad in the path of God, to the extent that if done correctly, it will bring felicity to humans, and if abandoned, it will cause their wretchedness. The purpose of this paper is to identify and extract organizational examples of this practice. To accomplish this, a meta-synthesis method has been used and a total of 75 articles and books have been chosen for drawing related codes. Then these codes have been classified under 10 categories: individual, related to employer, related to employees, related to customers, associated with competitors, stakeholders, related to society, related to products, related to marketing, accounting and finance, and related to IT. Some of these concepts are doing with issues in the field of business ethics raised by various scholars, and some are different. The authors believe that this article is actually a beginning step in introducing the practice of "enjoining what is right and forbidding what is wrong" in organizations, and requires further comprehensive research in future.
    Keywords: Enjoining Virtues, Prevention of Vices, Monitor, Content Analysis Method
  • Mostafa Motallebi *, Gholamreza Goudarzi, Abdolrahim Pedram Pages 117-148
    Current study have been attended to identification and description of trends impacting the future of Imam Sadiq university. These trends have seen in three levels: 1. Global higher education trends 2. Specific trends of Iran higher education 3. Specific trends of Imam Sadiq university. Exploratory mixed method is its research method. After document review the experts interviewed for identification of global and national trends. Then¡ identified trends validated with design and distribution of a questionnaire and 25 trends accepted in these two levels. On the other hand with other set of questionnaires¡ Specific trends of Imam Sadiq university identified. Then Specific trends of this university validated with design and distribution of the second questionnaire. Finally¡ accepted trends including 20 global trends and 5 national trends and 8 Imam Sadiq university trends classified in 6 categories. Also brief descriptions about trends presented for creating common sense and preventing possible misunderstandings.
    Keywords: Higher Education, Futures Studies, Management, Trend, University
  • Siavash Salavatian *, Sayed Morteza Mousavian, Mohsen Irandost Pages 149-184
    IRIB, needs to be able to utilize its own organizational knowledge elements as competitive advantage and as well, to maintain its acuteness and flexibility so that it could endure in an internal and international contest. The researcher has been sought to interview with executives, professors and operating specialists in IRIB and universities present media lessons so that he could eventually suggest an applicable indigenous knowledge management model to IRIB. In this regard,15 people who have been teaching knowledge management as executives and professors in IRIB,Tehran and Allame Tabatabaie universities or even those who have been carrying out projects on knowledge management and those who are generally familiar with the subject, have been chosen based on a theoretical sampling method. As well, some managers in IRIB, who have been engaged in knowledge management in some way, are chosen as samples to be interviewed. Then, the researcher conducted in-depth interview which involved developing some context mechanism to gather interviews and study them. Subsequently, the data were analyzed in three steps include open, axial and selective coding. Eventually, 226 concepts were extracted from the interviews which were classified in 73 sub-categories, 21 categories and finally in three main categories. In conclusion, the researcher has reached a three-dimensional model of knowledge management for IRIB, using open, axial and selective coding. Different facets of the model involve "knowledge and resource centers, infrastructural requirements of knowledge management and knowledge management process". The primary facet indicates a knowledge center in IRIB which includes knowledge resources as the main focus of knowledge management within the organization. Also, infrastructural requirements involve 10 categories which focus on necessary infrastructures to implement knowledge management process in IRIB. And finally, the researcher has reached a process in IRIB which contain nine elements or categories indicating effective flow of knowledge in IRIB.
    Keywords: Knowledge, Knowledge Management, Model, Process, IRIB, Knowledge Resources
  • The Use of Incremental Value at Risk (IVaR) in Calculating Portfolio Risk Using " Before and After" Approach
    Samaneh Dehghan Manshadi *, Mohammadhosein Abdorrahimian Pages 185-204
    Financial institutions are faced with different risks among which the market risk is of great significance, because the calculation and control of this risk plays a major role in the success of financial institutions and investors. Out of different criteria and ways to measure market risk, Incremental Value at Risk has been used in the current study. The data of this study consists of the daily prices of stocks of 50 companies active in Tehran Stock Exchange during the year 2013.At first, the daily return of equities price was calculated for each company and then 1 home portfolio and 50 sub-portfolios were formed using equal weighting method. Next, Goodness of fit tests were used to determine the real distribution of portfolios. For the formed portfolios, first, Value at Risk (VaR) and subsequently, Incremental Value at Risk (IVaR) were calculated using before and after approach. At the end, with regard to the impact of each stock on reducing portfolio risk, optimum stocks were selected. The results show that Incremental Value at Risk (IVaR) can rightly identify the impact of each stock on the creation of portfolio risk.
    Keywords: Value at Risk (VaR), Incremental Value at Risk (IVaR), ” Before, After” Approach, Tehran Stock Exchange
  • Mirfeiz Fallahshams *, Alireza Naserpour, Ali Saqafi, Mohammad Taqi Taqavifard Pages 205-226
    Financial institutions are faced with different risks among which the market risk is of great significance, because the calculation and control of this risk plays a major role in the success of financial institutions and investors. Out of different criteria and ways to measure market risk, Incremental Value at Risk has been used in the current study. The data of this study consists of the daily prices of stocks of 50 companies active in Tehran Stock Exchange during the year 2013.At first, the daily return of equities price was calculated for each company and then 1 home portfolio and 50 sub-portfolios were formed using equal weighting method. Next, Goodness of fit tests were used to determine the real distribution of portfolios. For the formed portfolios, first, Value at Risk (VaR) and subsequently, Incremental Value at Risk (IVaR) were calculated using before and after approach. At the end, with regard to the impact of each stock on reducing portfolio risk, optimum stocks were selected. The results show that Incremental Value at Risk (IVaR) can rightly identify the impact of each stock on the creation of portfolio risk.
    Keywords: Value at Risk (VaR), Incremental Value at Risk (IVaR), ” Before, After” Approach, Tehran Stock Exchange