فهرست مطالب

بوم شناسی گیاهان زراعی - سال چهارم شماره 3 (پیاپی 12، پاییز 1387)

نشریه بوم شناسی گیاهان زراعی
سال چهارم شماره 3 (پیاپی 12، پاییز 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/08/15
  • تعداد عناوین: 9
|
  • سلیمان جمشیدی، سیامک صلاحی صفحه 1
    آنتراکنوز گردو شایع ترین بیماری قارچی بر روی گردوی معمولی در ایران می باشد که توسط قارچ Gnomonia leptostyla حادث می شود. در این تحقیق تاثیر محیط کشت های BAB، OMA، MA، NA، PDA، CMA، WLEA و WLEOMA بر رشد و اسپورزایی این قارچ مورد بررسی قرار گرفت. سه نمونه برگی از مناطق میانه (No1)، مرند (DV) و کرج (Md1) انتخاب و قارچ پس از جداسازی بر روی محیط های ذکر شده با سه تکرار انتقال داده شد. محیط های کشت ها در آزمایشگاه با دمای 21 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 50 درصد و دوره نوری 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی نگهداری شده و پس از طی زمان های 2،3، 6، 9، 14 و 21 روز، ویژگی های کلنی های رشد یافته از قبیل حداکثر قطر کلنی، الگوی رشدی، تراکم میسلیومی، باروری جنسی و غیرجنسی بررسی شد. جهت باروری پریتسیوم ها، کشت های دارای پریتسیوم نابالغ به مدت سه ماه در شرایط دمایی 4 درجه و تاریکی مطلق نگهداری شدند. تفاوت قابل توجهی از لحاظ مورفولوژی، رنگ و یا الگوی رشد کلنی ها در بین جدایه ها مشاهده نشد. اما تفاوت هایی در سرعت رشد و میزان و کیفیت اسپورزایی وجود داشت. جدایه Md 1 پرتیسیوم های نابالغی را بر روی محیط کشت های فاقد عصاره برگ گردو به وجود آورد، در حالی که سایرین قادر به تولید آن نبودند. No1 به اندازه DV و Md1 روی محیط کشت PDA، WA، CMA و OMA آسروول زایی نکرد. با این حال، تمامی جدایه ها توانستند به راحتی روی هر دو محیط WLEA و WLEOMA آسروول و پرینسیوم نابالغ تولید کنند. ضعیف ترین محیط کشت BAB بود. WA مناسب ترین محیط کشت برای جداسازی قارچ تشخیص داده شد. قارچ در محیط کشت OMA بیشترین سرعت رشد را داشت و بر روی محیط PDA متراکم ترین حالت از میسلیوم ها حاصل شد. اسپورزایی غیرجنسی و جنسی در محیط های کشت حاوی عصاره برگ گردو بهتر انجام شد. در هیچ یک از جدایه ها و محیط های کشت پس از 3 ماه بلوغ پریتسیوم ها اتفاق نیافتاد.
    کلیدواژگان: آنتراکنوز گردو، محیط کشت، اسپورزایی، جدایه
  • محمدباقر خورشیدی، داود حسن پناه صفحه 11
    به منظور مطالعه اثر اسید جیبرلیک بر شکستن خواب مینی تیوبرهای سیب زمینی رقم آگریا، تعداد 200 مینی تیوبر تازه برداشت شده حاصل از گیاهچه های سالم در چهار گروه بذری (22-18، 17-13، 12-8 و کوچک تر از 8 میلی متر) پس از تیمار با اسید جیبرلیک (با غلظت 1000پی پی ام به مدت یک ساعت) در زمان های مختلف (30، 40، 60، 80، 90 و 110) روز بعد از تیمار با اسید جیبرلیک بررسی شدند. طرح آزمایشی مورد استفاده فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار بود. خواب به عنوان تعداد روز از تیمار کردن تا جوانه زنی مدنظر قرار گرفت. صفات تعداد روز تا جوانه زنی، تعداد مینی تیوبرهای جوانه زده، درصد جوانه زنی و طول جوانه در مینی تیوبرها یادداشت شدند. نتایج تجزیه واریانس صفات نشان داد که تفاوت بین تیمار و عدم تیمار مینی تیوبرها با اسید جیبرلیک، گروه های مختلف بذری، زمان نمونه برداری و اثر متقابل آن ها برای تمامی صفات اندازه گیری شده در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. گروه بذری22-18 میلی متری زودتر از همه جوانه زده، بیشترین درصد جوانه زنی و بلندترین طول جوانه ها را داشت. هم چنین این گروه بذری در صورت تیمار با اسید جیبرلیک نسبت به سایرین زودتر از همه جوانه زده و بلندترین طول جوانه را داشتند. نتیجه نهایی این که اسید جیبرلیک باعث می شود خواب مینی تیوبرها از110-90 روز به 60-40 روز کاهش یابد. هم چنین هر چه اندازه مینی تیوبرها کوچک تر باشد، جوانه زنی دیرتر اتفاق می افتد و طول جوانه کوتاه ترخواهد بود.
    کلیدواژگان: اسید جیبرلیک، دوره خواب، مینی تیوبر، سیب زمینی، گیاهچه
  • علیرضا دهناد، آرش جوانمرد، فضل الله افراز، قربان الیاسی زرین قبایی صفحه 21
    اختلافات عمده ای در تولید شیر، گوشت و صفات تولیدمثلی گاوهای تالشی و هلشتاین مشاهده می شود. در این تحقیق به منظور شناخت مکانیزم های مولکولی به وجود آورنده این تفاوت ها در سطح ژن ها، چندشکلی موجود در ناحیه اینترون2 ژن لپتین در دو جمعیت گاو مذکور مورد مقایسه قرار گرفت. برای این منظور استخراج DNA به کمک روش تغییر یافته نمکی از نمونه های خون 100 راس گاو (70 راس گاو تالشی و 30 راس گاو هلشتاین) صورت گرفت و واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) جهت تکثیر قطعه 422 جفت بازی از اینترون 2 ژن لپتین انجام گرفت. قطعه تکثیر شده سپس به وسیله آنزیم محدودالاثر Sau3AI جهت تشخیص ژنوتیپ های این ژن مورد هضم آنزیمی قرار گرفت. فراوانی ژنوتیپ های AA، AB و BB به ترتیب 42/61، 42/31 و 16/7 درصد در گاوهای تالشی و 7/56، 3/43 و صفر درصد در گاوهای هلشتاین به دست آمد. فراوانی های آللی برای آلل های A و B نیز به ترتیب 1/77 و 9/22 درصد در گاوهای تالشی و 3/78 و 7/21 درصد در گاوهای هلشتاین برآورد گردید. در هیچ کدام از دو جمعیت مورد مطالعه از نظر جایگاه ژنی لپتین تعادل هاردی- واینبرگ برقرار نبود. هم چنین هتروزیگوتی پایین بود و این امر ممکن است در آینده مشکلات اصلاح نژادی را سبب شود.
    کلیدواژگان: چندشکلی، ژن لپتین، تالشی، هلشتاین، گاو، PCR، RFLP
  • امین رستمی راوری، حبیب موسوی جهرمی صفحه 27
    سرریزهای پلکانی یکی از انواع سرریزها هستند که به صورت پله هایی از نزدیکی تاج سرریز شروع شده و تا پاشنه پایین دست سرریز ادامه دارند. کاربرد این سرریزها امروزه بیشتر به دلایل تاثیر قابل ملاحظه پله ها در میزان استهلاک انرژی و اقتصادی بودن آن است. این سرریزها به دلیل هوادهی و پالایش آب در طول سرریز، در کشاورزی نیز کاربرد دارند. در این تحقیق، با ساخت 10مدل سرریز پلکانی، از سرریز بدون پلکان تا سرریز پلکانی با31 پله درون فلوم آزمایشگاهی، سعی گردید تا با آنالیز نتایج به دست آمده از آزمایشات بر روی مدل ها، تاثیر پارامترهای مختلف مانند عدد فرود و عدد رینولدز بر افت نسبی انرژی در مدل سرریز پلکانی به دست آید. به همین منظور، با آنالیز داده ها و مشخص شدن پارامترهای مؤثر در این رابطه از جمله: (عمق بحرانی)، (ارتفاع سرریز)، (تعداد پلکان)، (زاویه سرریز)، و هم چنین (به ترتیب ارتفاع پلکان و پیش آمدگی پلکان) و با استفاده از تکنیک بی بعد کردن پارامترها چندین کمیت مشخص شد. سپس با بررسی اثر و تجزیه و تحلیل آن ها، از جمله این که در مدل های مورد مطالعه بیشترین میزان افت انرژی در تعداد 15 پله رخ می داد، پارامترهای مؤثر در بهینه سازی ژئومتریک سرریزهای پلکانی که اثر هندسی و هیدرولیکی داشتند، به صورت ارتباط بین نسبت یا (کمیت های ژئومتریک) با نسبت ارایه گردید. در ادامه با در نظر گرفتن پارامترهای به دست آمده و خصوصیات سرریز 15 پله، معادله بهینه ژئومتریک سرریزهای پلکانی ارایه گردید.
    کلیدواژگان: سرریز پلکانی، بهینه سازی ژئومتریک، افت نسبی انرژی، مدل های فیزیکی و هیدرولیکی
  • مسعود زابلستانی، علی رشاد صدقی، علی سالک زمانی صفحه 39
    دراثر روش های خاک ورزی غیر علمی هر سال شاهد افزایش زمین های تخریب شده هستیم. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی و مقایسه دو روش خاک ورزی مرسوم وخاک ورزی سطحی است که در آن تاثیرات این دو روش برعملکرد گندم و اجزای آن بررسی شده است. این تحقیق با دو تیمار و چهار تکرار به مدت سه سال متوالی در شهرستان خسروشهر اجرا شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1- خاک ورزی مرسوم در منطقه (شاهد) شامل شخم با گاو آهن برگردان دار به عمق 25-20 سانتی متر، دیسک زدن به عمق 15-12 سانتی متر، تسطیح، کود پاشی وکاشت با خطی کار 2- خاک ورزی سطحی شامل هرس زدن سبک با هرس بشقابی به عمق 8- 6 سانتی متر بلافاصله پس از جمع آوری کاه و کلش، دیسک زدن به عمق 15- 12 سانتی متر، استفاده از هرس دندانه میخی، کود پاشی و کاشت با خطی کار. تجزیه مرکب نتایج سه ساله نشان داد که تیمار خاک ورزی مرسوم از نظر عملکرد دانه، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، وزن کاه و شاخص برداشت، نسبت به تیمار خاک ورزی سطحی برتری دارد ولی این اختلاف ها معنی دار نیستند. در تیمار خاک ورزی مرسوم عملکرد به طور متوسط 79 کیلوگرم درهکتار نسبت به تیمار خاک ورزی سطحی بیشتر بوده است. عملکرد دانه در روش خاک ورزی سطحی حدود 5/97 % عملکرد با روش خاک ورزی مرسوم است. خاک ورزی مرسوم در مقایسه با خاک ورزی سطحی ضمن مصرف انرژی و زمان بیشتر، موجب فرسایش بیشتر ادوات شده و در نتیجه سبب افزایش هزینه می گردد. با توجه به این که در بیشتر مناطق کشور فرصت اجرای عملیات زراعی محدود است و هم چنین از نظر عملکرد دانه اختلاف چندانی بین دو روش خاک ورزی وجود ندارد، به نظر می رسد که خاک ورزی سطحی می تواند به عنوان جایگزین روش مرسوم مد نظر باشد.
    کلیدواژگان: گندم، عملکرد، اجزای عملکرد، روش خاک ورزی
  • کورش صیامی، سعیدرضا یعقوبی، علی فرامرزی، محمد جوادی صفحه 49
    به منظور بررسی تاثیر تراکم و دوره های مختلف سبز شدن تاج خروس در رقابت با آفتابگردان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد واحد میانه انجام شد. فاکتور اول شامل سه تراکم تاج خروس 5/1، 3 و 6 بوته در هر متر ردیف و فاکتور دوم پنج زمان سبز شدن تاج خروس شامل ظهور تاج خروس همراه با آفتابگردان و ظهور 2، 4، 6 و 8 هفته بعد از سبز شدن آفتابگردان بود. در طی این آزمایش اثر رقابت تاج خروس بر عملکرد و اجزای عملکرد و قطر طبق در آفتابگردان توسط تجزیه واریانس تحلیل و اثر دوره های مختلف ظهور تاج خروس توسط مدل سه پارامتره گامپرتز سنجیده شد. نتایج نشان داد با افزایش تراکم و کاهش فاصله ظهور تاج خروس و آفتابگردان تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، قطر طبق و عملکرد کاهش معنی داری یافتند، ولی با کاهش تراکم و تاخیر در ظهور تاج خروس افت در عملکرد و سایر صفات کاهش معنی داری پیدا کرد. با افزایش فاصله ظهور تاج خروس و آفتابگردان به بیشتر از شش هفته، تفاوت معنی داری در عملکرد دانه آفتابگردان به وجود نیامد که نشان دهنده عدم توانایی تاج خروس در کاهش عملکرد بعد از طی این مرحله بود، اما افزایش تراکم تاج خروس باعث کاهش عملکرد آفتابگردان بعد از این مرحله نیز گردید.
    کلیدواژگان: تاج خروس، آفتابگردان، تراکم، زمان ظهور، رقابت، عملکرد، اجزای عملکرد
  • الناز فرج زاده معماری تبریزی، مهرداد یارنیا، فرخ رحیم زاده خویی، محمدباقر خورشیدی بنام صفحه 63
    به منظور بررسی اثر زمان های مختلف مصرف کود نیتروژن و روش های مختلف کاربرد آن بر عملکرد ریشه ی ارقام چغندرقند، آزمایشی در سال 1384 در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در قالب فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام پذیرفت. در این آزمایش فاکتورهای مورد بررسی شامل سه رقم چغندرقند (7233 کالیبره IC،، 22PP) و روش های مختلف مصرف کود نیتروژن بودند. نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تاثیر روش مصرف کود نیتروژن و ارقام بر روی عملکرد ریشه و عملکرد قند تاثیر معنی داری نداشتند ولی در مورد درصد قند اختلاف معنی داری در سطح 1% دیده شد. محلول پاشی نیتروژن در رقم 22PP منجر به افزایش عملکرد ریشه نسبت به دو رقم دیگر گردید. در بین روش های مختلف مصرف، محلول پاشی نیتروژن نسبت به دو روش دیگر برتری نشان داد. مصرف خاکی نیتروژن در دو رقم 7233 کالیبره و IC و محلول پاشی نیتروژن در مرحله 16-14 برگی در رقم 22 PP منجر به افزایش عملکرد قند گردید. لذا برای افزایش عملکرد ریشه، محلول پاشی نیتروژن در رقم 22PP مناسب بوده ولی اگر هدف افزایش درصد قند در ارقام چغندرقند باشد، محلول پاشی در مرحله 16-14 برگی نیتروژن برای رقم22PP و مصرف خاکی نیتروژن برای دو رقم 7233 کالیبره و IC توصیه می شود.
    کلیدواژگان: چغندرقند، درصد قند، روش مصرف کود، عملکرد ریشه، عملکرد قند، نیتروژن
  • بهرام میرشکاری صفحه 78
    به منظور کمی کردن واکنش تاج خروس از نظر مراحل فنولوژیک در رقابت با سه رقم آفتابگردان دو آزمایش در طی سال های 85-1384 به-صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و با سه عامل رقم آفتابگردان شامل آذرگل، هایسان و آلستار، تراکم تاج-خروس شامل 5، 15 و 25 بوته در هر متر از ردیف کاشت و زمان نسبی سبز شدن تاج خروس شامل هم زمان، 15 و 30 روز بعد از سبزشدن -آفتابگردان اجرا شد. تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد که اثر سال غیرمعنی دار است. تعداد برگ در هر بوته تاج خروس با افزایش تراکم و تاخیر در زمان سبزشدن آن کاهش یافت و سه رقم مورد مطالعه واکنش متفاوتی از خود نشان دادند. سبز شدن هم زمان تاج خروس با آفتابگردان نسبت به سبز شدن در 15 روز پس از آفتابگردان، شروع شاخه دهی را در تاج خروس در سطوح تراکم 5، 15 و 25 بوته در هر متر از ردیف، به ترتیب 67/0، 33/0 و 2 روز در رقم آذرگل و 67/1، 33/1 و 33/4 روز در رقم هایسان به تاخیر انداخت و تاخیر در رقم آلستار نزدیک به صفر بود. با افزایش تراکم و دیرتر سبز شدن تاج خروس، شروع گل دهی آن در رقابت با هر سه رقم به تعویق افتاد و تاثیر زمان سبز شدن مهم تر از تراکم تاج خروس بود. سبز شدن زودتر تاج خروس تاثیر بیشتری را بر روی تاخیر گل دهی آن در رقم آلستار نسبت به دو رقم دیگر داشت. در هر سه رقم، زمان لازم از گل دهی تا رسیدگی و طول دوره رشد در تاج خروس های برخوردار از شاخه های جانبی زیاد کاهش یافت.
    کلیدواژگان: آفتابگردان، تاج خروس، تداخل، زمان نسبی سبز شدن، فنولوژی
  • حمید نورانی آزاد، محمدرضا حاجی باقری صفحه 93
    در یک تحقیق گلخانه ای، اثرات تنش شوری ناشی از سدیم کلرید بر روی برخی ویژگی های فیزیولوژیک و ترکیب شیمیایی در گیاه شوید در یک طرح آماری کاملا تصادفی در پنج سطح شوری صفر، 25، 50، 75 و 100 میلی مولار با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. کشت دانه ها در گلدان های پلاستیکی و شرایط گلخانه و آبیاری گیاهان به کمک محلول غذایی هوگلند صورت گرفت. در پایان مرحله رشد، مقادیر وزن خشک گیاه، طول ساقه و سطح برگ، سدیم و پتاسیم و کلر برگ ها، کلروفیل کل برگ ها، کل قندهای محلول اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش درجه شوری، مقدار کلروفیل کل برگ ها، وزن خشک گیاه و سطح برگ کاهش معنی دار پیدا کرده است، ولی در مقابل میزان کل قندهای محلول افزایش یافت. هم چنین با افزایش درجه شوری، پتاسیم برگ ها به طور معنی دار کاهش پیدا کرد و مقادیر سدیم و کلر برگ ها به صورت معنی دار افزایش یافت که باعث مسمومیت یونی به ویژه در سطوح بالای شوری گردید. افزایش قندهای محلول همراه با افزایش سطح شوری اهمیت آن ها را در تنظیم اسمزی نشان می دهد.
    کلیدواژگان: سدیم کلرید، شوری، شوید، کلروفیل، سطح برگ
|
  • S. Jamshidi, S. Salahi Page 1
    Walnut anthracnose is the most common disease in common walnut, Juglans regia L., in Iran, caused by Gnomonia leptostyla. In current research, efficiency of various culture media including BAB, OMA, MA, NA, PDA, CMA, WLEA and WLEOMA in growth and sporulation of the fungus were studied. Three contaminated leaf samples from Miyaneh (No), Marand (DV) and Karaj (Md) areas were selected and after fungus isolation, they were cultured on mentioned media with three replications. Cultures were incubated in oC, 50% RH and: (L:D) photoperiod and some traits such as maximal colony diameter, colony pattern, mycelium density, sexual and asexual reproduction were investigated after, , 6, 9, 4 and days. For perithecia maturation, primordial perithecia consisted cultures were incubated in 4oC in darkness for months. There was no significant difference between isolates in morphology, color and growth pattern, but in growth rates and sporulation. Md produced primordial perithecia on the culture without walnut leaf extract but the others were not able to do. No could not sporulate on PDA, WA, CMA and OMA media as much as other isolates. However all isolates could produce immature perithecia and acervuli on WLEA and WLEOMA. The weakest media was BAB and the most suitable media for fungus isolation was WA. Fungus growth rate was in maximum on OMA and the highest density of mycelium was obtained on PDA. Sexual and asexual reproduction has been occurred in best way on media with walnut leaf extract. However, any mature perithecia was not obtained in any culture after three month incubation.
  • M. B. Khorshidi, D. Hassanpanah Page 11
    In order to study the effect of gibberellic acid on potato mini-tubers, Agria cultivar, newly produced mini-tubers from healthy and diseases free seedlings were studied at four seed size groups (8-, -7, 8- and less than 8 mm) after treating with 000 ppm gibberellic acid in different sampling dates (0, 40, 60, 90 and 0 days after treating with gibberellic acid). Experimental design was completely randomized design based factorial with three replications. Number of days from treating with gibberellic acid to sprouting was considered as dormancy period. Other traits such as number of days to emergence, number of germinated mini-tubers, sprouting percentage and length of buds were measured. Results showed that there were significant differences among gibberellic acid treated and non-treated, different seed size groups, different sampling dates and those interactions for all traits. The earliest sprouting, the most sprouting percentage and the longest sprouts were observed in 8- mm seed size group. Therefore it was concluded that gibberellic acid caused decreasing dormancy period of mini-tubers from 90-0 to 40-60 days. Also, the smaller mini-tubers were the late sprouting and had short sprouts.
  • A. Dehnad, A. Javanmard, F. Afraz, G. Elyasi Page 21
    There are main differences between two Iranian Taleshi and Holstein cattles in milk and meat production and reproduction traits. In this study, polymorphism in second intron of bovine Leptin gene was investigated in order to find molecular mechanisms of these differences in DNA levels. DNA extraction was carried out according to modified salting procedure from blood of one hundered cattles (70 Taleshi and 0 Holstein cattles) and then was amplified 4 bp from second intron of Leptin gene. PCR products were then digested with SauAI restriction enzyme for genotype frequency identification. Results revealed that AA, AB and BB genotype frequencies were 6.4,. 4 and 7.6 percent for Taleshi native cattles and 56.7, 4. and zero percent for Holstein cattles, respectively. Frequency of A and B alleles for Taleshi and Holstein cattles were also 77.,. 9 and 78.,. 7 percent respectively. According the result, polymorphism rate of Iranian cattles in Leptin gene was low and this might cause some breeding difficulties in future.
  • A. Rostami Ravari, H. Musavi Jahromi Page 27
    Stepped spillways are consist of some steps, which started from top crest of weirs to the down stream of spillways. These structures is used now because of their efficiency in dissipating energy of flow, and their benefits in economical aspects. This kind of spillways are also used in agriculture because of air entrance along them and natural purification of water. This study was carried out to find a mathematical model for estimating the relative dissipation of energy by making 0 physical models of stepped spillways in a laboratory flume. The models were built up to steps, and data was collected by passing many different discharges through them. Effective parameters such as: , N, Hdam, Yc, and (h, l) were obtained by data analysis and then some important and effective dimensionless parameters for geometric optimization of the stepped spillways were found using a dimensionless technique and analyzing the results. There was a relation between the relative dissipating energy and some dimensionless parameters like yc/h, Hdam/yc. Results showed that the best physical model for dissipating the energy was 5 step spillway. Finally, the geometric optimized formula were proposed for mentioned spillway by analyzing the obtained parameters.
  • M. Zabolestani, A. Reshad Sedghi, A. Salak Zamani Page 39
    Every year the degradation of agricultural soils are increasing due to improper tillage operations. The main objective of this study was evaluation and comparison of shallow and conventional tillage methods and their effects on wheat yield and its components. The study was conducted in three consecutive years with two treatments and four replications in Khosroshahr, Iran. Treatments was. conventional tillage method comprised of: moldboard plowing at the depth of 0-5 cm, disk harrowing at the depth of –5 cm, leveling, following by chemical fertilizer and planting with grain drill, and. Shallow tillage method was included: disk harrowing in the depth of 6-8 cm after removing residue, disk harrowing in the depth of –5 cm in fall, spike tooth harrowing, following by chemical fertilizer and planting with grain drill. The combined analysis of data indicated that there was no significant difference between conventional and surface tillage methods in grain yield, number of heads in unit area, number of grain in the head, 000 kernel weight, weight of straw and harvesting index. The average wheat yield by conventional tillage was 79 kg more than that of by shallow tillage. This difference might be due to higher plowing depth and better residual burying with mold board plow. The grain yield in surface tillage was 97.5% of the yield in conventional tillage. Conventional tillage consumes more energy compared to shallow tillage, takes more time, causes more depreciation of the implements and therefore increases costs. Considering short available time for cultivation, and also no significant differences in the yield by the two tillage methods, the shallow tillage can be recommended in irrigated wheat farms.
  • K. Siami, S. R. Yaghoubi, A. Faramarzi, M. Javadi Page 49
    Influence of redroot pigweed in various densities and emergence times on sunflower yield was studied in Miyaneh region of Iran in 007. The experiment was carried out as randomized complete block design in a factorial arrangement of three pigweed density (.5, and 6 plants m- of row) and five time of emergence (emergence with sunflower,, 4, 6 and 8 weeks after sunflower emergence) in three replications. The effect of weed density and time of emergence on sunflower yield, yield component and head diameter were analyzed and described by rectangular hyperbola model. Results revealed that seed number per head, seed thousand weight, head diameter and seed yield significantly decreased with increasing weed density and earlier pigweed emergence. Pigweed emerging up to six weeks later than sunflower did not cause any significant reduction in sunflower seed yield, but even at this time, increased pigweed density reduced the yield.
  • E. Farajzadeh Memari Tabrizi, M. Yarnia, F. Rahimzadeh Khoie, M. B. Khorshidi Page 63
    In order to evaluation the effects of different application methods of nitrogen fertilizer on sugar beet yield, an experiment was conducted in farms of agriculture faculty of Islamic Azad university, Tabriz branch in 005. A randomized complete block design based factorial with three replicates used for three cultivars (7, PP, and IC) and three nitrogen application methods (seedbed applying of nitrogen, spraying at 6-8 and 4-6 leaf stages). Results showed that applying methods and cultivars had not significant effect on root and sugar yield, but on sugar percentage. Nitrogen spraying on P increased root yield more than other cultivars. Among N applying methods, nitrogen spraying was more effective than others. Soil application of nitrogen increased sugar yield in 7 and IC cultivars, whereas in PP, the most effective method was nitrogen spraying in 4-6 leaf stage. Nitrogen spraying in PP for increasing root yield, and nitrogen spraying at 4-6 leaf stage in PP, and seedbed applying of nitrogen fertilizer in 7 and IC cultivars for increasing sugar yield was recommended.
  • B. Mirshekari Page 78
    In order to study of redroot pigweed (Amaranthus retroflexus L.) phenology at interference with three sunflower, Helianthus annus L., cultivars, two field experiments were conducted during 005-006. Factorial experiments were established on randomized complete block design with three replications. Treatments were combination of three different weed densities (8., 5 and 4.7 plants m-) at three relative times of weed emergence (emerged with sunflower, 5 and 0 days after sunflower emergence) using three different sunflower cultivars (Azarghol, Hysun and Allstar RM). Analysis of variance revealed that the year effect was not significant. Redroot pigweed leaf number in each plant decreased significantly, by increasing weed density and delaying of weed emergence time. Sunflower cultivars also indicated different reactions. In redroot pigweeds that emerging with sunflower, branching at densities of 5, 5 and 5 plants/ m- of row delayed 0.67, 0. and days in Azarghol,. 68,. and 4. days in Hysun, in comparison with emergence at 5 days after sunflower, and delaying in Allstar was nearly zero. In three sunflower cultivars, with increasing of density and delaying of emergence time, flowering in redroot pigweed delayed and relative time of weed emergence was more effective than weed density. Earlier emergence of weed has higher effect on flowering delaying of Allstar, compared with two other cultivars. In all sunflower hybrids, time from flowering to seed maturity and growth period of redroot pigweed decreased in treatments with higher sunflower side branches.
  • H. Noorani Azad, M. R. Hajibagheri Page 93
    In order to study the effect of NaCl salinity on some phisiological characteristics and accumulation of some mineral and organic matters in dill plant, Anethum graveolens L., a completely randomized design was arranged with five salinity levels (0, 5, 50, 75 and 00 mM NaCl) with four replications. Seeds culturing was done in greenhouse and plants irrigated by Hoagland nutrition solution. Total dry weight, stem length, leaf area, total leaf chlorophyll, total soluble sugars and Na+, K+ and Cl- were measured at the final leaf growth stage. Results showed that total chlorophyll, dry weight, K+ in leaves, leaf area, and stem length significantly decreased with increasing salinity levels, while total soluble sugars increased. In addition, the significant increase of Na+ and Cl- accumulation in the leaves, particularly at high salinity levels caused nutrient deficiency and ionic toxicity. The sugar accumulation at high salinity levels showed their importance in osmoregulation.