فهرست مطالب
Scientific Journal of Rescue Relief
Volume:4 Issue: 3, 2012
- تاریخ انتشار: 1391/10/09
- تعداد عناوین: 10
-
-
صفحه 1مقدمهتقویت انگیزه نیروی انسانی داوطلب یکی از روندهای کلیدی توسعه مشارکت اجتماعی در جامعه می باشد، بنابراین لازم است تدابیری اندیشید تا این مهم به نحو مطلوبی تحقق یابد. بر همین اساس، سوال اصلی این پژوهش شناسایی عوامل و روندهای موثر در انگیزه خدمات داوطلبانه امدادگران می باشد.روش هابا توجه به ادبیات و مطالعات دو رویکرد کمی و کیفی در تحلیل استفاده شده است. در رویکرد کمی، بر اساس تحقیق و مطالعات، پرسشنامه مورد نظر تهیه و پس از جمع آوری داده ها، با توجه به اهداف و ماهیت تحقیق از روش تحلیل آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری شامل امدادگران پایگاه های فعال جمعیت هلال احمر استان قزوین می باشد. در رویکرد کیفی از طریق روش تحلیل علی- لایه ای، در چهار سطح روند های موثر تحلیل شده است.یافته هاطبق بررسی های به عمل آمده، عوامل مختلفی بر انگیزه خدمات داوطلبانه امدادگران تاثیر گذار است. به طور کلی عوامل به دو دسته اصلی عوامل درونی و عوامل بیرونی تقسیم بندی می شوند و هر کدام از این دسته ها به پنچ مولفه تقسیم می شوند. همچنین با استفاده از تحلیل علی- لایه ای آینده خدمات داوطلبانه در چهار سطح تحلیل تبیین شده است.نتیجه گیریپنج عامل درونی به ترتیب: ایجاد آرامش درونی، نیاز به کسب دوستی و روابط، پرستش و اعتقادات مذهبی، رشد و تامین نیاز «کسب موفقیت» و برخورداری از وضعیت روحی و جسمی مطلوب تر و پنج عامل بیرونی به ترتیب: رفتار سازمانی (مدیریت منابع انسانی، سیاست های سازمانی و...)، رسانه ها و تبلیغات، ابزارهای تشویقی، مشارکت و کار تیمی و نقش دولت و مجلس اولویت بندی شدند. همچنین در مقایسه ای که بین عوامل درونی و بیرونی انجام شد، در مجموع میزان تاثیر عوامل بیرونی بیشتر از عوامل درونی شناسایی شد.
کلیدواژگان: خدمات داوطلبانه امدادگران، انگیزه، تحلیل علی، لایه ای، روند -
صفحه 14مقدمهبلایای طبیعی همواره در طول تاریخ زندگی بشر به عنوان یکی از عوامل تهدید کننده سلامت جوامع بشری محسوب می شود و کشور ما و از جمله استان آذربایجان شرقی نیز از این مسئله مصون نبوده است. از این رو تحقیق حاضر با هدف مطالعه سنجش میزان آگاهی کارشناسان بهداشت محیط استان آذربایجان شرقی در خصوص مسائل بهداشتی مربوط به زمان وقوع بلایای طبیعی صورت گرفت.روش هااین مطالعه یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که در بین 144 نفر از کارشناسان بهداشت محیط استان) 1/52% از شهرستان ها و 9/47% از شهر تبریز) انجام شد. نمونه ها به صورت تصادفی از جامعه آماری انتخاب شدند. پس از تایید اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران، با توزیع پرسشنامه بین کارشناسان و تکمیل آنها توسط آنان، داده ها جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته هاشرکت کنندگان شامل 5/45% کارشناس و 5/53% کاردان بهداشت محیط بودند. نتایج تفاوت معنی داری را بین میزان آگاهی کارشناسان مرکز بهداشت شهرستان تبریز و میزان آگاهی کارشناسان مراکز بهداشتی شهرستان های استان نشان داد. همچنین بین سطح آگاهی با میزان تحصیلات و محل کار رابطه معنی داری (05/0) وجود داشت. بین میزان آگاهی کارشناسان بهداشت محیط با میزان سن و سابقه کار در مراکز بهداشتی رابطه معنی داری یافت نشد (05/0).نتیجه گیریتجزیه و تحلیل نتایج گویای اثر میزان تحصیلات بر میزان سطح آگاهی کارشناسان بهداشت محیط در هنگام وقوع بلایای طبیعی است؛ لذا تدابیری به منظور ارتقای سطح علمی کارکنان از طریق ایجاد دوره های بازآموزی یا ایجاد تسهیلات برای ادامه تحصیل یا جذب و استخدام کارشناسان ضرورت دارد. از این طریق می توان در خصوص کاهش میزان مرگ و میر ناشی از عدم رعایت مسائل بهداشتی مربوط به زمان وقوع بلایای طبیعی قدم های مثبتی برداشت.
کلیدواژگان: بهداشت محیط، بلایای طبیعی، آذربایجان شرقی -
صفحه 21مقدمهدر طول 20 سال گذشته حوادث غیر مترقبه طبیعی در سراسر دنیا منجر به مرگ حداقل 3 میلون نفر شده است و 800 میلیون انسان دیگر را به نحوی درگیر ساخته است. این حوادث از نظر اقتصادی بالغ بر 500 میلیارد دلار هزینه در برداشته است. کشور ما نیز جزو 10 کشور بلاخیز جهان در جدول سازمان ملل می باشد. در استان تهران، با توجه به شرایط خاص جغرافیایی و قرارگرفتن روی گسل های متعدد بعلاوه سیل خیز بودن منطقه، احتمال بروز بحران های طبیعی بسیار زیاد می باشد. از آنجا که بیمارستان ها بعنوان مهمترین موسسات بهداشتی و درمانی باید قبل از وقوع حادثه از آمادگی لازم برخوردار باشند، لذا محقق بر آن شد تا با انجام این تحقیق به بررسی میزان آمادگی بیمارستان های آموزشی- درمانی توانبخشی رفیده و روانپزشکی رازی تهران در مقابله با حوادث غیرمترقبه بپردازد.روشنوع مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بوده که به شکل یک مرحله ای در سال 1388 انجام شده است. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، ابعاد مختلف آمادگی مقابله با حوادث غیرمترقبه در سطح بیمارستان های آموزشی- درمانی توانبخشی رفیده و روانپزشکی رازی تهران مورد بررسی قرارگرفت. این پرشنامه دارای دو بخش بود که بخش اول مربوط به مشخصات عمومی بیمارستان و بخش دوم مربوط به بررسی وضعیت آمادگی بیمارستان در برابر حوادث غیرمترقبه بود. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته هایافته های پژوهش نشان داد که میزان آمادگی بیمارستان رفیده در برابر حوادث غیرمترقبه بسیار پایین و با امتیاز 12 از 142 بود و سطح آمادگی بیمارستان رازی در برابر حوادث غیرمترقبه، متوسط و در حدود 84 از 142 بود، با این حال این میزان آمادگی نیز جهت مقابله در برابر حوادث کافی نمی باشد.نتیجه گیریبا توجه به حادثه خیز بودن استان، نتایج پژوهش و اهمیت نقش بیمارستان ها در کنترل حوادث غیرمترقبه، لزوم برنامه ریزی و اجرای اقدامات عملی مانند برگزاری دوره های آموزشی مدیریت بحران، مجهز ساختن بیمارستان ها از نظر ساختاری و ابزاری و تامین منابع مالی و انسانی در جهت کنترل هر چه سریع تر و دقیق تر حوادث غیرمترقبه امری ضروری می باشد.کلیدواژگان: آمادگی، حوادث غیرمترقبه، بیمارستان
-
صفحه 35مقدمهکشور ما به دلیل شرایط خاص اقلیمی، از نواحی بحران خیز دنیا به شمار می رود و این شرایط، توجه ویژه به مقوله مدیریت مناسب بحران را اجتناب ناپذیر می نماید. در این میان، جایگاه بیمارستان به عنوان محور فعالیت های بهداشتی و درمانی در غلبه بر بحران ها بر کسی پوشیده نیست. با توجه به اهمیت اعتباربخشی در بهبود عملکرد نظام سلامت، هدف مطالعه حاضر، طراحی مدل بومی اعتباربخشی بیمارستان و تعبیه استانداردهای مربوط به مدیریت بحران در آن می باشد.روش هادر این مطالعه، پژوهشگران ابتدا اقدام به طراحی یک مرور نظام مند برای شناسایی برترین مدل های اعتباربخشی در سطح جهان و منطقه برای الگوبرداری جهت طراحی مدل بومی نمودند. بدین منظور در پایگاه های داده Pub Med، Ovid Medline و SID اقدام به جستجو نمودند. پس از انتخاب مدل های مرجع جهت الگوبرداری، تمامی استانداردهای این مدل ها و بخصوص استانداردهای مربوط به مدیریت بحران از آن ها استخراج گردید. در ادامه، استانداردهای یادشده در پرسشنامه ای که در آن هر استاندارد از دو جنبه اهمیت و قابلیت اجرایی در نظام سلامت بررسی می شد وارد و از طریق تکنیک دلفی و با نظر صاحب نظران امتیاز دهی و پس از آن، مدل نهایی گردید.یافته هادر بخش مرور نظام مند مدل های اعتباربخشی، به ترتیب، مدل های اعتباربخشی JCAHO آمریکا، CCHSA کانادا، ACHS استرالیا، ANAES فرانسه و QHNZ نیوزیلند در سطج جهانی و مدل های اعتباربخشی لبنان و مصر به عنوان بهترین مدل ها جهت الگو برداری جهت طراحی مدل ملی شناسایی شدند که مدل اعتباربخشی CCHSA کانادا جامع ترین مدل در زمینه مدیریت بحران بود. این استانداردها در پرسشنامه دلفی وارد، و در طی دو دور بررسی مورد تایید صاحب نظران قرار گرفتند. در ادامه، بر اساس رایج ترین و کاملترین استانداردهای اعتباربخشی جهان، برای تمامی استانداردهای یاد شده، بیانیه هدف و عناصر عینی قابل اندازه گیری، تدوین گردید.نتیجه گیریمدل نهایی طراحی شده دارای 15 استاندارد به همراه بیانیه هدف و عناصر عینی قابل اندازه گیری برای آن ها می باشد. این مدل، از حیث تعداد استانداردها، توجه به جنبه های مختلف مدیریت بحران و نیز از نظر برخوردار بودن از اجزای کامل برای استانداردها دارای وضعیت بسیار مطلوبی می باشد. این مدل پس از انجام مطالعه مقدماتی، اصلاح نهایی و فراهم شدن شرایط لازم برای اجرایی شدن، توانایی ارتقای عملکرد بیمارستان ها را بخصوص از جنبه مدیریت بحران و آمادگی بیمارستان در شرایط اضطراری خواهد داشت.
کلیدواژگان: مدیریت بحران، اعتباربخشی، مراقبت بهداشتی، بیمارستان -
صفحه 47مقدمههدف از این مطالعه، بررسی علل ترک همکاری داوطلبان جمعیت هلال احمر استان چهارمحال و بختیاری و ارائه راهکار مناسب جهت ماندگاری اعضاء و داوطلبان بوده است.روش هااین مطالعه با روش مقطعی در سال 1390- 1389 و به صورت نمونه گیری تصادفی بر روی 350 نفر از داوطلبان جمعیت هلال احمر استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. اطلاعات موردنیاز با استفاده از پرسشنامه 21 سئوالی محقق ساخته جمع آوری شد و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (خی دو) مورد بررسی قرارگرفت.یافته هانتایج آمار توصیفی: داوطلبان رسته مشارکت از بیشترین شناخت و رسته حمایت از کمترین شناخت نسبت به فعالیت های جمعیت برخوردار بودند، بیشتر اعضاء از طریق مراجعه حضوری به جمعیت عضو شدند. اکثریت داوطلبان و اعضا، ضعف اصلی واحد داوطلبان را جذب اعضای جدید و ناکافی بودن اطلاع رسانی و تبلیغات دانسته اند. داوطلبان در درجه اول نداشتن برنامه و سازماندهی مناسب و در درجه دوم یک طرفه بودن فعالیت های واحد داوطلبان و نداشتن هیچ منفعتی برای داوطلب را علت اصلی کاهش داوطلبان عنوان کردند. داوطلبان با پرداخت حق عضویت به صورت افتتاح حساب همیاران هلال احمر موافق بودند. جذب اعضای جدید از طریق فراخوان های عمومی و حضور مسئولین امور داوطلبان در ادارات و سازمان های دولتی، از بیشترین درصد موافقت داوطلبان برخوردار بود. به منظور آشنایی بیشتر مردم با فعالیت های مختلف سازمان، اکثریت اعضا تهیه و تدوین برنامه های مشترک با صدا و سیما را انتخاب نمودند. اکثریت اعضا، گروه بندی داوطلبان در رسته های چهارگانه براساس نوع مدرک تحصیلی را برگزیدند، تمایل به برگزاری دوره های تخصصی از دیدگاه ایشان بیشتر می باشد، ضعف گروه های چهارگانه را در آشنانبودن سرگروه ها و روسای گروه های چهارگانه با دستورالعمل های مربوط به واحد داوطلبان دانسته اند. داوطلبان شرکت کردن در امر اهدای خون، جمع آوری اعانات از طریق صندوق های جمع آوری کمک های مردمی، راه اندازی پایگاه های داوطلبی را کاری خوب دانستند، داوطلبان معتقدند که در صورت بروز حوادث غیرمترقبه باید در محل حادثه حاضر شوند و در بحث امدادرسانی یاریگر جمعیت باشند داوطلبان اجرای طرح همای رحمت، فرشتگان رحمت پروژه های داوطلبی را نیز بسیار خوب ارزیابی کردند.
نتایج آمار استنباطی ٭ بین جنسیت، شغل و عضویت در جمعیت هلال احمر رابطه معناداری مشاهده شد (p=/05 خی دو=65/) ٭ بین نوع عضویت (عضو/ داوطلب) و میزان آشنایی با فعالیت های جمعیت رابطه معناداری مشاهده شد. (
نتیجه گیری
کلیدواژگان: داوطلب، عضو، ریزش، کاهش
پیشرفت شگرف و عمیق در علوم و فنون گوناگون و تاثیرات آن در عرصه های مختلف و فعالیت های اداری و خدماتی موسسات و سازمان ها، نیاز به آموزش و بهسازی نیروی انسانی در سازمان را افزایش داده و آن را ضروری ساخته است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و مطالعه میزان تاثیر آموزش ضمن خدمت کارکنان بر متغیر های بهره وری شامل، میزان اعتماد به نفس، روابط انسانی، بکارگیری تغییر، نوآوری و رعایت وظایف شغلی کارکنان جمعیت هلال احمر کرمانشاه از دیدگاه کارکنان و مدیران آنها است.
در این مطالعه روش پژوهش علی- مقایسه ای است. حجم نمونه شامل کلیه کارکنان و مدیران شاغل در جمعیت هلال احمر است. حجم نمونه شامل 324 نفر از جمله 162 نفر از کارکنان و تمامی مدیران مربوطه می باشد که در مورد این کارکنان نظر داده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه محقق ساخته سنجش بهره وری از دیدگاه کارکنان و از نیز دیدگاه مدیران است. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب بر اساس آلفای کرونباخ 68/0 و 87/0 می باشد برای تعیین روایی ابزار نیز از قضاوت 5 نفر از متخصصان و صاحب نظران در خصوص سئوالات استفاده شده است. از واریانس سه عاملی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده گردید.
نتایج نشان داد که آموزش های ضمن خدمت نتوانسته است تغییرات معناداری را در متغیر های بهره وری شامل روابط انسانی، بکارگیری تغییر و نوآوری و رعایت وظایف شغلی کارکنان آموزش دیده را با توجه به سن، سابقه کار، تحصیلات و جنسیت در مقایسه با کارکنانی که این آموزش ها را ندیده اند، ایجاد نماید اما میزان اعتماد به نفس کارکنان آموزش دیده را با توجه به جنسیت افزایش داده است.
با توجه به یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده های مربوط به جامعه آماری پژوهش مشخص گردید که آموزش های ضمن خدمت نتوانسته است تغییری در روابط انسانی، بکارگیری تغییر و نوآوری و رعایت وظایف شغلی کارکنان جمعیت هلال احمر کرمانشاه ایجاد نماید.
شهرستان اسلامشهر با جمعیتی حدود 500 هزار نفر و با داشتن تنها یک بیمارستان 130 تختخوابی و هشت پایگاه اورژانس به دلیل شاهراه بودن علاوه بر معضلات معمول دارای حوادث رانندگی بی شماری است. زمان رسیدن بر بالین بیمار فاکتور مهمی در ارزیابی عملکرد اورژانس پیش بیمارستانی می باشد و تعیین عواملی که باعث این کاهش می شوند از اهم اهداف این تحقیق است. در پروتکل استاندارد این زمان باید کمتر از 8 دقیقه باشد.
-
Page 14BackgroundNatural disasters are always one of the human health threatening factors in the worldwide which Iran provinces including East Azerbaijan are involved. This study aimed to assess awareness of environmental health experts in East Azerbaijan province about health problems during natural disasters.MethodsIn this descriptive study, 144 environmental health experts were randomly selected and studied in East Azerbaijan province (including 52.1% from all Townships and 47.9% from Tabriz city). Questionnaires distributed among experts after validation by specialists; then the collected data was analyzed using SPSS.ResultsAccording to the results, significant differences were found between the awareness of participants (45/5% experts and 53/5% technician of environmental health) in Tabriz and other Townships of province. Significant differences were also found between the level of education and workplace (P≤ 0/05). No significant difference was found between the age and history of employment in health centers (P≥ 0/05).ConclusionThe results indicate that the effect of education on expert's awareness of environmental health in natural disasters. So, some measures should be taken such as: to promote employees scientific level by training courses or retraining programs; to provide facilities in order to continue their education and recruiting new experts. Thus, these measures can reduce injuries or mortality rate due to lack of awareness of the health issues in natural disasters.Keywords: environmental health, natural disasters, East Azerbaijan
-
Page 21BackgroundDisasters caused 3 million deaths and involved 800 million people in the world during the last 20 years. Disasters cost over 500 billion dollars economically. Iran is one of the 10 most disaster-prone countries in the world based on United Nations table. There is a high incidence of natural disasters due to special geographic conditions, locating in earthquake faults, and flood-prone areas of Tehran. Since, hospitals as the most important healthcare systems should be prepared before disasters; this study was done in order to study the affiliated hospitals preparedness to University of Welfare and Rehabilitation Sciences (Razi and Rofideh hospitals) for unexpected disasters.MethodsIn this descriptive-analytical study, data was collected by using self administrated questionnaire in order to assess preparedness dimensions of both hospitals (Rofideh & Razi) dealing with unexpected disasters in 2010. The questionnaire had two parts: the first part was about hospital public specifications and the second part was related to study about the hospital preparedness in unexpected disasters. Descriptive statistics were used to analyze data.ResultsAccording to findings, the preparedness of Rofideh hospital was very low (12/142) and Razi hospital was average (84/142) in unexpected disasters. However, these results showed inadequate preparedness for disasters.ConclusionIt seems necessary to design and perform an organized preparedness plan for disasters due to disaster-prone of Tehran province, the importance of hospital's role in control of unexpected disasters and the necessity of planning and practical measurements such as teaching, human resources, equipment, structure, cooperation, financial budget, map dividing and code group. So, paying attention to the results and suggested strategies would be useful in order to design a preparedness plan for disasters.Keywords: preparedness, unexpected disasters, hospital
-
Page 35BackgroundBecause of specific ecological and geographical location, our country is one of the most disaster prone countries in the world which requires reasonable and special attention to disaster management. Therefore, the role of hospital is essential as the center of disaster management programming and health & care activities in coping with disasters. Regarding the importance of accreditation in improving health system performance, this study aims to construct and design a national accreditation model for hospital with special focus on disaster management.MethodsIn this descriptive study that done 2 years, after a vast literature review,researchers designed a systematic review in the best databases such as Ovid Medline, Pub Med and SID in order to identify and utilize and benchmark the pioneer and the best accreditation models both in the region and in the world. A questionnaire designed by using Delphi technique and gaining experts opinions in order to determine the best accreditation models, their standards especially disaster management standards. Thereafter, experts give scores to the standards in aspects of ‘importance’ and ‘performance’.ResultsIn the systematic review section, the health & care accreditation models such as JCAHO (USA), CCHSA (Canada), ACHS (Australia), ANAES (France) and QHNZ (New Zealand) were selected as the best models in order to utilize and benchmark in the world respectively. It should note that Canada model (CCHSA) is known as the most comprehensive one in disaster management. Also, Lebanon and Egypt accreditation models were chosen as the best local models (EMRO). The Delphi study was done in 2 rounds with high response rate and the standards was exerted in view of experts. However, for all selected model, 'content statement' and 'objective measurable component's were prepared regarding the most common and related model in disaster management. Finally, the designed model was completed by writing of essential parts of standards.ConclusionThe final designed model has 15 standards with 'content statement' and 'objective measurable components'. This is an enrich accreditation model in number, range and diversion of standards according to various aspects of crisis management so that we can claim it is a most complete model in the world. After a preliminary study and final reform, this model will be able to improve the hospital performance especially in terms of crisis management and hospital preparedness in emergencies. There is no doubt that the application of this model in our health system leads to significant improvement in health system performance and client's satisfaction.Keywords: disaster management, accreditation, systematic review, Delphi technique
-
Page 47BackgroundThis study aims to investigate the causes of failure to cooperate with Red Crescent society volunteers in Charmahal & Bakhtiari and to suggest appropriate strategies in order to retain and keep members and volunteers.MethodsIn this cross-sectional study, 350 volunteers were selected and studied in Red Crescent society of Charmahal & Bakhtiari province by accidental sampling in 2010-2011. Data was collected and analyzed by using a self administrated questionnaire (21 questions), inferential and descriptive statistics (chi-square).ResultsDescriipttiive sttattiisttiics were as follows: volunteers in participation and support categories had the highest and lowest knowledge about the activities of Red Crescent society respectively; most members joined and attended voluntary to the Society; most volunteers and members believed that attracting new volunteers and inadequate information and advertisement were the main weakness of volunteer's unit; also they mentioned that the main reason of volunteering reduction were lack of proper plan and appropriate organizing in one hand and executing the one-way programs benefit to society and no benefit to volunteers in other hand. Volunteers agreed to pay membership fees as Hamyaran account in Red Crescent society. They highly agreed to attract new members through public calls and the presence of Red Crescent society officials in governmental organizations and departments. In order to familiarize people with Society activities, most volunteers selected production and editing programs common with Islamic Republic of Iran broadcasting. Volunteers mostly accepted the four-groups classifications should be according to their qualifications and tended to hold specialized courses. In their viewpoint, the heads unfamiliarity with related guidelines was the weakness of all four groups. Also, volunteers confirmed items such as participating in blood donation, collecting public donations, and establishing volunteer's bases. Volunteers believed they should be present at the scene of disasters in order to give relief along with Red Crescent Society in unexpected disasters. In volunteer's viewpoints, both plans of Homaye Rahmat and Fereshtegane Rahmat (Angels of Mercy) were very good. According to the inferential statisticsResultsthere was a significant relationship between occupation, gender and membership (/000=X2
p=/05); there was a significant relationship between membership category and familiarity with Red Crescent society activities (/007=X2
Conclusion
Keywords: volunteer, member, reduction
The need for education and human resources improvement has increased in organization due to significant advances in sciences and technologies and its impact on a variety of different fields, services and administrative activities of institutions and organizations. This research aimed to study the effect of on-the-job training courses on productivity variables including self confidence, human relationships, applying change and innovation and job responsibilities considerations on employee's of Red Crescent society of Kermanshah both in view of managers and employees.
In this causal - comparative study, about 324 persons including 162 employees and all managers who have commented on these employees were selected and studied in Red Crescent society of Kermanshah province. Data was collected by two self-administrated questionnaires measuring productivity in view of both employees and managers and analyzed by a three-factor variance. Reliability of questionnaires was 0/68 and 0/87 based on Cronbach's alpha respectively. Also, it is used of five expert's viewpoints in order to determine the validity of the questions.
The results showed that on-the-job training courses have failed to create a significant change in the productivity variables such as human relationships, applying change and innovation and job responsibilities consideration with respect to age, work experience, education, and gender comparing between trained and untrained employees. However, the trained employee's confidence has increased with respect to gender.
According to the results, on-the-job training courses have failed to change in human relationships, applying change and innovation and also job responsibilities consideration on employees of Red Crescent society of Kermanshah.