فهرست مطالب

Scientific Journal of Rescue Relief - Volume:4 Issue: 3, 2012

Scientific Journal of Rescue Relief
Volume:4 Issue: 3, 2012

  • تاریخ انتشار: 1391/10/09
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محسن کشاورز ترک، عین الله کشاورز ترک صفحه 1
    مقدمه
    تقویت انگیزه نیروی انسانی داوطلب یکی از روندهای کلیدی توسعه مشارکت اجتماعی در جامعه می باشد، بنابراین لازم است تدابیری اندیشید تا این مهم به نحو مطلوبی تحقق یابد. بر همین اساس، سوال اصلی این پژوهش شناسایی عوامل و روندهای موثر در انگیزه خدمات داوطلبانه امدادگران می باشد.
    روش ها
    با توجه به ادبیات و مطالعات دو رویکرد کمی و کیفی در تحلیل استفاده شده است. در رویکرد کمی، بر اساس تحقیق و مطالعات، پرسشنامه مورد نظر تهیه و پس از جمع آوری داده ها، با توجه به اهداف و ماهیت تحقیق از روش تحلیل آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری شامل امدادگران پایگاه های فعال جمعیت هلال احمر استان قزوین می باشد. در رویکرد کیفی از طریق روش تحلیل علی- لایه ای، در چهار سطح روند های موثر تحلیل شده است.
    یافته ها
    طبق بررسی های به عمل آمده، عوامل مختلفی بر انگیزه خدمات داوطلبانه امدادگران تاثیر گذار است. به طور کلی عوامل به دو دسته اصلی عوامل درونی و عوامل بیرونی تقسیم بندی می شوند و هر کدام از این دسته ها به پنچ مولفه تقسیم می شوند. همچنین با استفاده از تحلیل علی- لایه ای آینده خدمات داوطلبانه در چهار سطح تحلیل تبیین شده است.
    نتیجه گیری
    پنج عامل درونی به ترتیب: ایجاد آرامش درونی، نیاز به کسب دوستی و روابط، پرستش و اعتقادات مذهبی، رشد و تامین نیاز «کسب موفقیت» و برخورداری از وضعیت روحی و جسمی مطلوب تر و پنج عامل بیرونی به ترتیب: رفتار سازمانی (مدیریت منابع انسانی، سیاست های سازمانی و...)، رسانه ها و تبلیغات، ابزارهای تشویقی، مشارکت و کار تیمی و نقش دولت و مجلس اولویت بندی شدند. همچنین در مقایسه ای که بین عوامل درونی و بیرونی انجام شد، در مجموع میزان تاثیر عوامل بیرونی بیشتر از عوامل درونی شناسایی شد.
    کلیدواژگان: خدمات داوطلبانه امدادگران، انگیزه، تحلیل علی، لایه ای، روند
  • احمد اصل هاشمی، ایمان دیانت، حسن تقی پور صفحه 14
    مقدمه
    بلایای طبیعی همواره در طول تاریخ زندگی بشر به عنوان یکی از عوامل تهدید کننده سلامت جوامع بشری محسوب می شود و کشور ما و از جمله استان آذربایجان شرقی نیز از این مسئله مصون نبوده است. از این رو تحقیق حاضر با هدف مطالعه سنجش میزان آگاهی کارشناسان بهداشت محیط استان آذربایجان شرقی در خصوص مسائل بهداشتی مربوط به زمان وقوع بلایای طبیعی صورت گرفت.
    روش ها
    این مطالعه یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که در بین 144 نفر از کارشناسان بهداشت محیط استان) 1/52% از شهرستان ها و 9/47% از شهر تبریز) انجام شد. نمونه ها به صورت تصادفی از جامعه آماری انتخاب شدند. پس از تایید اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران، با توزیع پرسشنامه بین کارشناسان و تکمیل آنها توسط آنان، داده ها جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    شرکت کنندگان شامل 5/45% کارشناس و 5/53% کاردان بهداشت محیط بودند. نتایج تفاوت معنی داری را بین میزان آگاهی کارشناسان مرکز بهداشت شهرستان تبریز و میزان آگاهی کارشناسان مراکز بهداشتی شهرستان های استان نشان داد. همچنین بین سطح آگاهی با میزان تحصیلات و محل کار رابطه معنی داری (05/0) وجود داشت. بین میزان آگاهی کارشناسان بهداشت محیط با میزان سن و سابقه کار در مراکز بهداشتی رابطه معنی داری یافت نشد (05/0).
    نتیجه گیری
    تجزیه و تحلیل نتایج گویای اثر میزان تحصیلات بر میزان سطح آگاهی کارشناسان بهداشت محیط در هنگام وقوع بلایای طبیعی است؛ لذا تدابیری به منظور ارتقای سطح علمی کارکنان از طریق ایجاد دوره های بازآموزی یا ایجاد تسهیلات برای ادامه تحصیل یا جذب و استخدام کارشناسان ضرورت دارد. از این طریق می توان در خصوص کاهش میزان مرگ و میر ناشی از عدم رعایت مسائل بهداشتی مربوط به زمان وقوع بلایای طبیعی قدم های مثبتی برداشت.
    کلیدواژگان: بهداشت محیط، بلایای طبیعی، آذربایجان شرقی
  • سمیه غفاری، وحید قنبری، حمیدرضا خانکه، مریم رنجبر صفحه 21
    مقدمه
    در طول 20 سال گذشته حوادث غیر مترقبه طبیعی در سراسر دنیا منجر به مرگ حداقل 3 میلون نفر شده است و 800 میلیون انسان دیگر را به نحوی درگیر ساخته است. این حوادث از نظر اقتصادی بالغ بر 500 میلیارد دلار هزینه در برداشته است. کشور ما نیز جزو 10 کشور بلاخیز جهان در جدول سازمان ملل می باشد. در استان تهران، با توجه به شرایط خاص جغرافیایی و قرارگرفتن روی گسل های متعدد بعلاوه سیل خیز بودن منطقه، احتمال بروز بحران های طبیعی بسیار زیاد می باشد. از آنجا که بیمارستان ها بعنوان مهمترین موسسات بهداشتی و درمانی باید قبل از وقوع حادثه از آمادگی لازم برخوردار باشند، لذا محقق بر آن شد تا با انجام این تحقیق به بررسی میزان آمادگی بیمارستان های آموزشی- درمانی توانبخشی رفیده و روانپزشکی رازی تهران در مقابله با حوادث غیرمترقبه بپردازد.
    روش
    نوع مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بوده که به شکل یک مرحله ای در سال 1388 انجام شده است. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، ابعاد مختلف آمادگی مقابله با حوادث غیرمترقبه در سطح بیمارستان های آموزشی- درمانی توانبخشی رفیده و روانپزشکی رازی تهران مورد بررسی قرارگرفت. این پرشنامه دارای دو بخش بود که بخش اول مربوط به مشخصات عمومی بیمارستان و بخش دوم مربوط به بررسی وضعیت آمادگی بیمارستان در برابر حوادث غیرمترقبه بود. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که میزان آمادگی بیمارستان رفیده در برابر حوادث غیرمترقبه بسیار پایین و با امتیاز 12 از 142 بود و سطح آمادگی بیمارستان رازی در برابر حوادث غیرمترقبه، متوسط و در حدود 84 از 142 بود، با این حال این میزان آمادگی نیز جهت مقابله در برابر حوادث کافی نمی باشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به حادثه خیز بودن استان، نتایج پژوهش و اهمیت نقش بیمارستان ها در کنترل حوادث غیرمترقبه، لزوم برنامه ریزی و اجرای اقدامات عملی مانند برگزاری دوره های آموزشی مدیریت بحران، مجهز ساختن بیمارستان ها از نظر ساختاری و ابزاری و تامین منابع مالی و انسانی در جهت کنترل هر چه سریع تر و دقیق تر حوادث غیرمترقبه امری ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: آمادگی، حوادث غیرمترقبه، بیمارستان
  • فرید غریبی، جعفرصادق تبریزی صفحه 35
    مقدمه
    کشور ما به دلیل شرایط خاص اقلیمی، از نواحی بحران خیز دنیا به شمار می رود و این شرایط، توجه ویژه به مقوله مدیریت مناسب بحران را اجتناب ناپذیر می نماید. در این میان، جایگاه بیمارستان به عنوان محور فعالیت های بهداشتی و درمانی در غلبه بر بحران ها بر کسی پوشیده نیست. با توجه به اهمیت اعتباربخشی در بهبود عملکرد نظام سلامت، هدف مطالعه حاضر، طراحی مدل بومی اعتباربخشی بیمارستان و تعبیه استانداردهای مربوط به مدیریت بحران در آن می باشد.
    روش ها
    در این مطالعه، پژوهشگران ابتدا اقدام به طراحی یک مرور نظام مند برای شناسایی برترین مدل های اعتباربخشی در سطح جهان و منطقه برای الگوبرداری جهت طراحی مدل بومی نمودند. بدین منظور در پایگاه های داده Pub Med، Ovid Medline و SID اقدام به جستجو نمودند. پس از انتخاب مدل های مرجع جهت الگوبرداری، تمامی استانداردهای این مدل ها و بخصوص استانداردهای مربوط به مدیریت بحران از آن ها استخراج گردید. در ادامه، استانداردهای یادشده در پرسشنامه ای که در آن هر استاندارد از دو جنبه اهمیت و قابلیت اجرایی در نظام سلامت بررسی می شد وارد و از طریق تکنیک دلفی و با نظر صاحب نظران امتیاز دهی و پس از آن، مدل نهایی گردید.
    یافته ها
    در بخش مرور نظام مند مدل های اعتباربخشی، به ترتیب، مدل های اعتباربخشی JCAHO آمریکا، CCHSA کانادا، ACHS استرالیا، ANAES فرانسه و QHNZ نیوزیلند در سطج جهانی و مدل های اعتباربخشی لبنان و مصر به عنوان بهترین مدل ها جهت الگو برداری جهت طراحی مدل ملی شناسایی شدند که مدل اعتباربخشی CCHSA کانادا جامع ترین مدل در زمینه مدیریت بحران بود. این استانداردها در پرسشنامه دلفی وارد، و در طی دو دور بررسی مورد تایید صاحب نظران قرار گرفتند. در ادامه، بر اساس رایج ترین و کاملترین استانداردهای اعتباربخشی جهان، برای تمامی استانداردهای یاد شده، بیانیه هدف و عناصر عینی قابل اندازه گیری، تدوین گردید.
    نتیجه گیری
    مدل نهایی طراحی شده دارای 15 استاندارد به همراه بیانیه هدف و عناصر عینی قابل اندازه گیری برای آن ها می باشد. این مدل، از حیث تعداد استانداردها، توجه به جنبه های مختلف مدیریت بحران و نیز از نظر برخوردار بودن از اجزای کامل برای استانداردها دارای وضعیت بسیار مطلوبی می باشد. این مدل پس از انجام مطالعه مقدماتی، اصلاح نهایی و فراهم شدن شرایط لازم برای اجرایی شدن، توانایی ارتقای عملکرد بیمارستان ها را بخصوص از جنبه مدیریت بحران و آمادگی بیمارستان در شرایط اضطراری خواهد داشت.
    کلیدواژگان: مدیریت بحران، اعتباربخشی، مراقبت بهداشتی، بیمارستان
  • فرزاد شهرانی، غلامرضا اسدیان، محمد فروغی، سیداحمد مرتضوی صفحه 47
    مقدمه
    هدف از این مطالعه، بررسی علل ترک همکاری داوطلبان جمعیت هلال احمر استان چهارمحال و بختیاری و ارائه راهکار مناسب جهت ماندگاری اعضاء و داوطلبان بوده است.
    روش ها
    این مطالعه با روش مقطعی در سال 1390- 1389 و به صورت نمونه گیری تصادفی بر روی 350 نفر از داوطلبان جمعیت هلال احمر استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. اطلاعات موردنیاز با استفاده از پرسشنامه 21 سئوالی محقق ساخته جمع آوری شد و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (خی دو) مورد بررسی قرارگرفت.
    یافته ها
    نتایج آمار توصیفی: داوطلبان رسته مشارکت از بیشترین شناخت و رسته حمایت از کمترین شناخت نسبت به فعالیت های جمعیت برخوردار بودند، بیشتر اعضاء از طریق مراجعه حضوری به جمعیت عضو شدند. اکثریت داوطلبان و اعضا، ضعف اصلی واحد داوطلبان را جذب اعضای جدید و ناکافی بودن اطلاع رسانی و تبلیغات دانسته اند. داوطلبان در درجه اول نداشتن برنامه و سازماندهی مناسب و در درجه دوم یک طرفه بودن فعالیت های واحد داوطلبان و نداشتن هیچ منفعتی برای داوطلب را علت اصلی کاهش داوطلبان عنوان کردند. داوطلبان با پرداخت حق عضویت به صورت افتتاح حساب همیاران هلال احمر موافق بودند. جذب اعضای جدید از طریق فراخوان های عمومی و حضور مسئولین امور داوطلبان در ادارات و سازمان های دولتی، از بیشترین درصد موافقت داوطلبان برخوردار بود. به منظور آشنایی بیشتر مردم با فعالیت های مختلف سازمان، اکثریت اعضا تهیه و تدوین برنامه های مشترک با صدا و سیما را انتخاب نمودند. اکثریت اعضا، گروه بندی داوطلبان در رسته های چهارگانه براساس نوع مدرک تحصیلی را برگزیدند، تمایل به برگزاری دوره های تخصصی از دیدگاه ایشان بیشتر می باشد، ضعف گروه های چهارگانه را در آشنانبودن سرگروه ها و روسای گروه های چهارگانه با دستورالعمل های مربوط به واحد داوطلبان دانسته اند. داوطلبان شرکت کردن در امر اهدای خون، جمع آوری اعانات از طریق صندوق های جمع آوری کمک های مردمی، راه اندازی پایگاه های داوطلبی را کاری خوب دانستند، داوطلبان معتقدند که در صورت بروز حوادث غیرمترقبه باید در محل حادثه حاضر شوند و در بحث امدادرسانی یاریگر جمعیت باشند داوطلبان اجرای طرح همای رحمت، فرشتگان رحمت پروژه های داوطلبی را نیز بسیار خوب ارزیابی کردند.
    نتایج آمار استنباطی ٭ بین جنسیت، شغل و عضویت در جمعیت هلال احمر رابطه معناداری مشاهده شد ( p=/05 خی دو=65/) ٭ بین نوع عضویت (عضو/ داوطلب) و میزان آشنایی با فعالیت های جمعیت رابطه معناداری مشاهده شد. (نتیجه گیری
    ضعف اصلی حوزه داوطلبان در جذب و نگهداری اعضای قدیمی و جدید در موارد زیر خلاصه می شود:٭ ناکافی بودن اطلاع رسانی و تبلیغات ٭ نبود برنامه و سازماندهی مناسب جهت بهره گیری از توانایی داوطلبان ٭ اجرای برنامه های یک طرفه به سود جمعیت و نداشتن هیچ منفعتی برای داوطلبان ٭ آشنایی اندک سرگروه های رسته های چهارگانه با دستورالعمل ها و وظایف داوطلبان ٭ پرداخت مبلغ بالای حق عضویت بدون توجیه ٭ تقسیم بندی غیرکارشناسی داوطلبان در رسته های چهارگانه ٭عدم برگزاری دوره های آموزشی تخصصی برای داوطلبان
    کلیدواژگان: داوطلب، عضو، ریزش، کاهش
  • حمیدرضا جلیلیان، فرهاد اصغری * صفحه 59
    مقدمه

    پیشرفت شگرف و عمیق در علوم و فنون گوناگون و تاثیرات آن در عرصه های مختلف و فعالیت های اداری و خدماتی موسسات و سازمان ها، نیاز به آموزش و بهسازی نیروی انسانی در سازمان را افزایش داده و آن را ضروری ساخته است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و مطالعه میزان تاثیر آموزش ضمن خدمت کارکنان بر متغیر های بهره وری شامل، میزان اعتماد به نفس، روابط انسانی، بکارگیری تغییر، نوآوری و رعایت وظایف شغلی کارکنان جمعیت هلال احمر کرمانشاه از دیدگاه کارکنان و مدیران آنها است.

    روش ها

    در این مطالعه روش پژوهش علی- مقایسه ای است. حجم نمونه شامل کلیه کارکنان و مدیران شاغل در جمعیت هلال احمر است. حجم نمونه شامل 324 نفر از جمله 162 نفر از کارکنان و تمامی مدیران مربوطه می باشد که در مورد این کارکنان نظر داده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه محقق ساخته سنجش بهره وری از دیدگاه کارکنان و از نیز دیدگاه مدیران است. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب بر اساس آلفای کرونباخ 68/0 و 87/0 می باشد برای تعیین روایی ابزار نیز از قضاوت 5 نفر از متخصصان و صاحب نظران در خصوص سئوالات استفاده شده است. از واریانس سه عاملی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که آموزش های ضمن خدمت نتوانسته است تغییرات معناداری را در متغیر های بهره وری شامل روابط انسانی، بکارگیری تغییر و نوآوری و رعایت وظایف شغلی کارکنان آموزش دیده را با توجه به سن، سابقه کار، تحصیلات و جنسیت در مقایسه با کارکنانی که این آموزش ها را ندیده اند، ایجاد نماید اما میزان اعتماد به نفس کارکنان آموزش دیده را با توجه به جنسیت افزایش داده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده های مربوط به جامعه آماری پژوهش مشخص گردید که آموزش های ضمن خدمت نتوانسته است تغییری در روابط انسانی، بکارگیری تغییر و نوآوری و رعایت وظایف شغلی کارکنان جمعیت هلال احمر کرمانشاه ایجاد نماید.

    کلیدواژگان: بهره وری کارکنان، آموزش ضمن خدمت، جمعیت هلال احمر
  • مجتبی سلطانی، لیلا اسدی منش، زهرا رجبی صفحه 67
    مقدمه
    اولین سیستم خدمات اورژانس پزشکی توسط بارون جین لاری، پزشک ناپلئون، در جنگ آلمان و اتریش علیه فرانسه سازمان دهی شد. در ایران نیز به دنبال فرو ریختن سقف پایانه فرودگاه مهرآباد در سال 1355 و کشته شدن تنی چند، دولت وقت تصمیم به راه اندازی سیستم اورژانس پیش بیمارستانی گرفت.
    شهرستان اسلامشهر با جمعیتی حدود 500 هزار نفر و با داشتن تنها یک بیمارستان 130 تختخوابی و هشت پایگاه اورژانس به دلیل شاهراه بودن علاوه بر معضلات معمول دارای حوادث رانندگی بی شماری است. زمان رسیدن بر بالین بیمار فاکتور مهمی در ارزیابی عملکرد اورژانس پیش بیمارستانی می باشد و تعیین عواملی که باعث این کاهش می شوند از اهم اهداف این تحقیق است. در پروتکل استاندارد این زمان باید کمتر از 8 دقیقه باشد.
    روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی انجام می شود. جمعیت مورد مطالعه، تعداد ماموریت های صورت گرفته اورژانس اسلامشهر طی سال های 1386 و 1387 می باشد. تنها متغیر زمان رسیدن بر بالین بیمار وابسته در نظر گرفته می شود، روش نمونه گیری خوشه ایدو مرحله ای است. سپس در سطح 5 درصد به مدل سازی رگرسیونی متغیر پاسخ و سایر متغیر ها می پردازیم.
    یافته ها
    در این تحقیق در مجموع اطلاعات 4267 فرد استفاده کننده از خدمات شش پایگاه اورژانس که از بین هشت پایگاه به تصادف انتخاب شده اند، مورد بهره برداری قرار گرفته است. از این تعداد 3210 مورد شامل ماموریت های شهری و بقیه ماموریت های جاده ای بوده اند. میانگین سن افراد نیازمند خدمات اورژانس 51/40 سال با انحراف معیار 815/19سال می باشد. در ضمن میانگین زمان رسیدن عوامل اورژانس به محل حادثه 5 دقیقه و 36 ثانیه با انحراف معیار4 دقیقه و 42 ثانیه بوده است. همچنین 1/35 درصد افراد نیازمند خدمات زن و بقیه مرد بوده اند. زمان پیک ماموریت ها در زمان 15:43 بوده است. با توجه به آنکه نمودار مربوط به زمان شروع حرکت و زمان رسیدن به محل حادثه به صورت خطی می باشد از مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با توجه به سطح معنی داری 5 درصد و حتی بالاتر متغیر های زمان شروع حرکت، فصل های تابستان و پاییز ارتباط معنی داری با متغیر زمان رسیدن به محل حادثه دارد.
    نتیجه گیری
    در مقایسه مدل های بدست آمده در پایگاه های شهری و جاده ای می بینیم که متغیر روز کاری در هیچ کدام از مدل ها در سطح اطمینان مربوطه (5 درصد) در مدت زمان رسیدن به محل تاثیری حادثه نداشته است و متغیر مربوط به فصل پاییز هم در هر دو مدل وارد شده است و نشان از تاثیر این متغیر بر زمان رسیدن به محل حادثه دارد هر چند که بیشتر ماموریت ها در فصل تابستان انجام گرفته است.
    کلیدواژگان: اورژانس، زمان رسیدن به محل حادثه، ماموریت، زمان حرکت
  • منیژه قهرودی تالی، محمدرضا ثروتی، مظفر صرافی، موسی پور موسی، خه بات درفشی صفحه 79
    مقدمه
    آسیب پذیری ناشی از سیلاب متغیر و پیچیده است. آسیب پذیری به پدیده هایی مانند بارش، رواناب، تمرکز آن و میزان در معرض آسیب قرارگرفتن نواحی پایین دست سیلاب بستگی دارد. آسیب-پذیری سیلاب طی زمان و از ناحیه ای به ناحیه دیگر متغیر است که علت آن شرایط خاص طبیعی، فعالیت های انسانی و فرهنگ مخاطره نزد جامعه در معرض خسارت می-باشد. شهری مانند تهران با تغییرات زیاد سطح اجتماعی - اقتصادی و کیفی زندگی در نواحی مختلف و نیز تفاوت-های ساختاری در بافت فیزیکی و کالبدی شهر، آسیب پذیری های جانی و خسارت مالی متفاوتی را در برابر سیلاب های شهری تجربه می کند.
    روش ها
    در این پژوهش، به منظور دست یابی به الگویی در تفاوت های آسیب پذیری، متغیرهای بلوک های با بافت فرسوده، تراکم جمعیت، کاربری اراضی و پل به عنوان عناصر فیزیکی در معرض خطر و متغیرهای شیب و شبکه آبراهه به عنوان متغیرهای تشدید کننده آسیب پذیری بکار گرفته شده است. اولویت بندی و تعیین روابط بین این متغیرها با آسیب پذیری از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت و بر اساس نظرات کارشناسی، ماتریسی به ابعاد 6×6 جهت تعیین وزن معیار متغیرها برای تهیه نقشه آسیب پذیری ایجاد شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل زونی میزان آسیب پذیری شهر تهران بر مبنای وزن های محاسبه شده از روش سلسله مراتبی را تعیین نمود. مناطق 10، 17، 8 و 11 آسیب پذیرترین بخش های شهر در برابر سیلاب های شهری هستند. در صورتیکه مناطق 22، 21، 18 و 5 کم ترین آسیب پذیری را در برابر وقوع سیلاب شهری دارند؛ این مناطق تقریبا عاری از بلوک های بافت فرسوده بوده و از نظر تراکم جمعیتی نیز نسبت به متوسط شهر تهران در سطح خیلی پایین تری قرار دارند. به ویژه منطقه 22 که به دلیل جدیدبودن بافت شهری، نبود بافت فرسوده و تراکم خیلی پایین جمعیت و هم چنین توان آبگذری بالا (مسیل رودخانه کن) آسیب-پذیری پایینی دارد.
    نتیجه گیری
    وزن های معیار بدست آمده نشان می دهد که عامل تراکم جمعیت با 3825/0 و عامل تراکم شبکه آبراهه با 0428/0 به ترتیب بیشترین و کمترین وزن های معیار را در تعیین آسیب-پذیری دارند. نقشه آسیب-پذیری بیانگر آن است که 138 کیلومتر مربع از مساحت شهر تهران در رده آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. براساس نتایج تحلیل زونی نیز مناطق 10 و 22 بترتیب بیشترین و کمترین آسیب پذیری را در برابر سیلاب دارند
    کلیدواژگان: سیلاب، آسیب پذیری، فرآیند سلسله مراتبی، شهر تهران
  • حسین صمدی میارکلایی، حمزه صمدی میارکلایی، عباس بابایی صفحه 93
    ، ت فزا می ، ه با. محیط فیز . گذشته مو بحران و با از خسا گ . ی بزرگی چون هلال احمر با افزایش میزان آمادگی در یی با ، در برخورد با آن، آسیب های ناشی از بحران را به حداقل می رسانند. هدف از تدوین مقاله حاضر بررسی ظرفیت ها، توان، نقش و آمادگی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در برابر حوادث و بلایایی طبیعی و سوانح می باشد، که در این مجال با تعاریفی از مدیریت بحران آغاز و در ادامه عواملی چون ظرفیت ها، توان و نقش جمعیت هلال احمر در مراحل مدیریت بحران مورد مداقه قرار گرفته و در پایان نیز به جمع بندی و ارائه پیشنهادات پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: مدیریت بحران، جمعیت هلال احمر، بحران، بلایای طبیعی
  • مقاله آموزشی
  • مصطفی محقق صفحه 107
    تلاش های بشری برای مقابله با حوادث و بلایای طبیعی در عصر جدید دارای سه مرحله و رویکرد می باشد. مرحله و رویکرد اول مبتنی بر ارایه کمک های اضطراری و امداد و نجات هزمان با تاسیس سازمان های بین المللی مانند فدراسیون بین المللی جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر در اوایل قرن بیستم شکل گرفت. این مرحله تا زمان جنگ جهانی دوم استمرار یافت و از طریق آن کمک های امدادی و بشردوستانه به آسیب دیدگان ارایه می گردید. مرحله و رویکرد دوم پس از جنگ جهانی دوم و در فضای غلبه گفتمان های علمی و فنی و مکاتب رشد و توسعه و رفتارگرایی پس از جنگ در آمریکا، اروپا و سپس سراسر جهان گسترش یافت. برپایه این رویکرد برای گریز از آثار مخرب حوادث و بلایا پییشگیری از بروز چنین فجایعی از طریق کاربرد دستاوردهای علمی و مهندسی در ساخت و توسعه محیط مصنوع انسان مانند ابنیه، راه و شهرسازی در اولویت قرارگرفت. رویکرد علمی و مهندسی در مدیریت بحران تا دهه هشتاد میلادی رویکرد غالب و اساسی به شمار می رفت و سازمان های مسئول بین المللی مانند سازمان ملل متحد آن را به عنوان یک اصل در برنامه های خود قرار دادند.
  • |
    • Ahmad Asl Hashemi A., Hassan Taghipour, Iman Dianat Page 14
      Background
      Natural disasters are always one of the human health threatening factors in the worldwide which Iran provinces including East Azerbaijan are involved. This study aimed to assess awareness of environmental health experts in East Azerbaijan province about health problems during natural disasters.
      Methods
      In this descriptive study, 144 environmental health experts were randomly selected and studied in East Azerbaijan province (including 52.1% from all Townships and 47.9% from Tabriz city). Questionnaires distributed among experts after validation by specialists; then the collected data was analyzed using SPSS.
      Results
      According to the results, significant differences were found between the awareness of participants (45/5% experts and 53/5% technician of environmental health) in Tabriz and other Townships of province. Significant differences were also found between the level of education and workplace (P≤ 0/05). No significant difference was found between the age and history of employment in health centers (P≥ 0/05).
      Conclusion
      The results indicate that the effect of education on expert's awareness of environmental health in natural disasters. So, some measures should be taken such as: to promote employees scientific level by training courses or retraining programs; to provide facilities in order to continue their education and recruiting new experts. Thus, these measures can reduce injuries or mortality rate due to lack of awareness of the health issues in natural disasters.
      Keywords: environmental health, natural disasters, East Azerbaijan
    • Somayeh Ghafari, Hamid Reza Khankeh, Vahid Ghanbari, Maryam Ranjbar Page 21
      Background
      Disasters caused 3 million deaths and involved 800 million people in the world during the last 20 years. Disasters cost over 500 billion dollars economically. Iran is one of the 10 most disaster-prone countries in the world based on United Nations table. There is a high incidence of natural disasters due to special geographic conditions, locating in earthquake faults, and flood-prone areas of Tehran. Since, hospitals as the most important healthcare systems should be prepared before disasters; this study was done in order to study the affiliated hospitals preparedness to University of Welfare and Rehabilitation Sciences (Razi and Rofideh hospitals) for unexpected disasters.
      Methods
      In this descriptive-analytical study, data was collected by using self administrated questionnaire in order to assess preparedness dimensions of both hospitals (Rofideh & Razi) dealing with unexpected disasters in 2010. The questionnaire had two parts: the first part was about hospital public specifications and the second part was related to study about the hospital preparedness in unexpected disasters. Descriptive statistics were used to analyze data.
      Results
      According to findings, the preparedness of Rofideh hospital was very low (12/142) and Razi hospital was average (84/142) in unexpected disasters. However, these results showed inadequate preparedness for disasters.
      Conclusion
      It seems necessary to design and perform an organized preparedness plan for disasters due to disaster-prone of Tehran province, the importance of hospital's role in control of unexpected disasters and the necessity of planning and practical measurements such as teaching, human resources, equipment, structure, cooperation, financial budget, map dividing and code group. So, paying attention to the results and suggested strategies would be useful in order to design a preparedness plan for disasters.
      Keywords: preparedness, unexpected disasters, hospital
    • Dr. Jafar Sadeq Tabrizi, Farid Gharibi Page 35
      Background
      Because of specific ecological and geographical location, our country is one of the most disaster prone countries in the world which requires reasonable and special attention to disaster management. Therefore, the role of hospital is essential as the center of disaster management programming and health & care activities in coping with disasters. Regarding the importance of accreditation in improving health system performance, this study aims to construct and design a national accreditation model for hospital with special focus on disaster management.
      Methods
      In this descriptive study that done 2 years, after a vast literature review,researchers designed a systematic review in the best databases such as Ovid Medline, Pub Med and SID in order to identify and utilize and benchmark the pioneer and the best accreditation models both in the region and in the world. A questionnaire designed by using Delphi technique and gaining experts opinions in order to determine the best accreditation models, their standards especially disaster management standards. Thereafter, experts give scores to the standards in aspects of ‘importance’ and ‘performance’.
      Results
      In the systematic review section, the health & care accreditation models such as JCAHO (USA), CCHSA (Canada), ACHS (Australia), ANAES (France) and QHNZ (New Zealand) were selected as the best models in order to utilize and benchmark in the world respectively. It should note that Canada model (CCHSA) is known as the most comprehensive one in disaster management. Also, Lebanon and Egypt accreditation models were chosen as the best local models (EMRO). The Delphi study was done in 2 rounds with high response rate and the standards was exerted in view of experts. However, for all selected model, 'content statement' and 'objective measurable component's were prepared regarding the most common and related model in disaster management. Finally, the designed model was completed by writing of essential parts of standards.
      Conclusion
      The final designed model has 15 standards with 'content statement' and 'objective measurable components'. This is an enrich accreditation model in number, range and diversion of standards according to various aspects of crisis management so that we can claim it is a most complete model in the world. After a preliminary study and final reform, this model will be able to improve the hospital performance especially in terms of crisis management and hospital preparedness in emergencies. There is no doubt that the application of this model in our health system leads to significant improvement in health system performance and client's satisfaction.
      Keywords: disaster management, accreditation, systematic review, Delphi technique
    • Farzad Shahrani, Mohammad Foroughi, Seyed Ahmad Mortazavi, Gholamreza Asadian Page 47
      Background
      This study aims to investigate the causes of failure to cooperate with Red Crescent society volunteers in Charmahal & Bakhtiari and to suggest appropriate strategies in order to retain and keep members and volunteers.
      Methods
      In this cross-sectional study, 350 volunteers were selected and studied in Red Crescent society of Charmahal & Bakhtiari province by accidental sampling in 2010-2011. Data was collected and analyzed by using a self administrated questionnaire (21 questions), inferential and descriptive statistics (chi-square).
      Results
      Descriipttiive sttattiisttiics were as follows: volunteers in participation and support categories had the highest and lowest knowledge about the activities of Red Crescent society respectively; most members joined and attended voluntary to the Society; most volunteers and members believed that attracting new volunteers and inadequate information and advertisement were the main weakness of volunteer's unit; also they mentioned that the main reason of volunteering reduction were lack of proper plan and appropriate organizing in one hand and executing the one-way programs benefit to society and no benefit to volunteers in other hand. Volunteers agreed to pay membership fees as Hamyaran account in Red Crescent society. They highly agreed to attract new members through public calls and the presence of Red Crescent society officials in governmental organizations and departments. In order to familiarize people with Society activities, most volunteers selected production and editing programs common with Islamic Republic of Iran broadcasting. Volunteers mostly accepted the four-groups classifications should be according to their qualifications and tended to hold specialized courses. In their viewpoint, the heads unfamiliarity with related guidelines was the weakness of all four groups. Also, volunteers confirmed items such as participating in blood donation, collecting public donations, and establishing volunteer's bases. Volunteers believed they should be present at the scene of disasters in order to give relief along with Red Crescent Society in unexpected disasters. In volunteer's viewpoints, both plans of Homaye Rahmat and Fereshtegane Rahmat (Angels of Mercy) were very good. According to the inferential statistics
      Results
      there was a significant relationship between occupation, gender and membership (/000=X2 p=/05); there was a significant relationship between membership category and familiarity with Red Crescent society activities (/007=X2Conclusion
      The main weakness of volunteer's unit in attracting and retaining old and new members and volunteers are summarized in the following cases such as: inadequate information and advertisement; lack of proper plan and appropriate organizing in order to utilize volunteer's capability; executing one-way programs benefit to Society and no benefit to volunteers; head little familiarity with volunteer's guidelines and tasks in four categories; paying membership fees without justification; incorrect classification of volunteers in four categories; and lack of specialized training courses for volunteers.
      Keywords: volunteer, member, reduction
  • Farhad Asghari, Hamid Reza Jalilian Page 59
    Background

    The need for education and human resources improvement has increased in organization due to significant advances in sciences and technologies and its impact on a variety of different fields, services and administrative activities of institutions and organizations. This research aimed to study the effect of on-the-job training courses on productivity variables including self confidence, human relationships, applying change and innovation and job responsibilities considerations on employee's of Red Crescent society of Kermanshah both in view of managers and employees.

    Methods

    In this causal - comparative study, about 324 persons including 162 employees and all managers who have commented on these employees were selected and studied in Red Crescent society of Kermanshah province. Data was collected by two self-administrated questionnaires measuring productivity in view of both employees and managers and analyzed by a three-factor variance. Reliability of questionnaires was 0/68 and 0/87 based on Cronbach's alpha respectively. Also, it is used of five expert's viewpoints in order to determine the validity of the questions.

    Results

    The results showed that on-the-job training courses have failed to create a significant change in the productivity variables such as human relationships, applying change and innovation and job responsibilities consideration with respect to age, work experience, education, and gender comparing between trained and untrained employees. However, the trained employee's confidence has increased with respect to gender.

    Conclusion

    According to the results, on-the-job training courses have failed to change in human relationships, applying change and innovation and also job responsibilities consideration on employees of Red Crescent society of Kermanshah.

    Keywords: employee's productivity, on, the, job training courses, Red Crescent society
  • Mojtaba Soltani, Leila Asadi Manesh, Zahra Rajabi Page 67
    Background
    The first emergency medical services system was organized by Baron Dominique Jean Larrey-Napoleon's surgeon during the battle of France with Germany and Austria. After collapsing the roof of Merhabad airport and killing a number of people, Iranian government decisided to launch the pre-hospital emergency medical system in 1976. Eslamshahr is the main highway with approximatly 500 thousand people. This township has only one hospital with 130 beds and 8 emergency centres; it has many traffic accidents in addition to common problems. The main goals of this study are to evaluate the performance of prehospital emergency and to determine the factors causing this loss because the time to reach patients and the injured side is an important factor. However, this time should be less than 8 minutes in the standard protocol.
    Methods
    In this cross-sectional research, all completed missions by Eslamshahr emergency were studied in 2007- 2008. The arrival time on patients and the injured side considered as an only dependent variable by cluster sampling method. Then, the response variable regression model and other variables is discussed (α=5%).
    Results
    In this study, a total of 4267 data of users from six emergency services bases were selected and studied randomly. This number includes 3,210 urban missions and the rest were road missions. About 35/1% of people in need of services were women and the rest were men. The median age was 40/51 years for those in need (SD=19/815). Also the average time to reach the scene of the emergency has been 5':36" (SD=4':42"). Meanwhile, the peak time of mission was 15':43". Since the arrival time at the scene were linear, the chart is based on a linear regression model. Given the significant level of 5% or even higher, the variables such as time of starting, summer and fall seasons vary significantly associated with time to reach the scene.
    Conclusion
    The results of comparison between the models obtained in the urban and the road bases have shown that the variable of working days had no affect on the arrival time to the scene in any models (p=5%). Also, the variable of fall season had a significent effect on the arrival time to the scene in both models. Although most missions have been conducted in summer.
    Keywords: emergency, time to reach the scene, mission, Eslamshar
  • Drmanijehghahrouditali, Dr Reza Sarvati, Drmozaffarsarrafi, Dr Mousa Pourmoosavi, Khabatderafshi, Master Of Geomorphology Page 79
    Background
    Flood vulnerability is variable and complex that dependents on very phenomena such as rainfall, runoff and high exposure of the flooding downstreamareas. Flood vulnerability changes over time and from regions due to natural conditions, human activities, and damage culture of the community at risk. Tehran city may be experiences the difference life and property damages because the high varieties in the socio-economic and the life quality level in regions, also structural varieties in the city fabric.
    Methods
    In this study, the blocks with weak texture, population density, land use, bridge, slope and drainage density are defined as element at risk to assess the vulnerability differences pattern. Prioritization and the relationship between this variables and vulnerability was done through Analytic Hierarchy Process; based on expert opinions created a matrix with 6×6 dimensions to determine the variables relative weight and vulnerability map.
    Results
    Zonal analysis determined the vulnerability in Tehran, which the weights calculated on the basis of the hierarchical process. Zones 10, 17, 8 and 11 are affected against floods urban very high, while zones 22, 21, 18 and 5 are very low. These zones are lack of the blocks with weak texture and their population is low, especially zone 22 is not weak texture, low density population and high potential of flow of Kan watercourse.
    Conclusion
    The resulted relative weights show the population density with 0.3825 and drainage density with 0.0428 as highest and lowest relative weight, respectively. The vulnerability map defines that 138 km2 of the Tehran city area is located in high and very high categories of the vulnerability. Finally based on zonal statistic municipal 10 and 22 have highest and lowest vulnerability, respectively.
    Keywords: Flooding, Vulnerability, Analysis Hierarchical Process (AHP), Tehran City
  • Hossein Samadi Miarkolaei, Hamzeh Samadi Miarkolaei, Abbas Babaei Page 93
    Background
    Crisis is an event that suddenly and/or increasingly caused and made naturally or by human that requires emergency, basic, and potential measures to solve it. Also, it is amultidimensional concept that is known as a tragedy by making main changes in physical and social environment and it's human outcomes. Management of a major crisis requires prevention, planning, testing, evaluation and maintenance to mitigate and minimize its consequences. A crisis is any natural, accidental or intentional event that severely impacts on people, property, and/or the environment. According to the previous results, crisis management requires formulating an overall method or framework and by designing appropriate and accuracy planning and past preparedness can at the much extent reduce damages and duration of great crises. By increasing their preparedness extent in deal with crises, large organizations such as Red Crescent, undoubtedly reduce damages and costs that come of crises. The research aims to explore the capacities, ability, role, and preparedness of Islamic Republic of Iran Red Crescent Society in deal with natural disasters and events. Here, some definitions have been represented about crisis management and then addressed to some factors such as capacities, ability, role, and preparedness of Islamic Republic of Iran Red Crescent Society in crisis management stages, and finally, some suggestions have been recommended in order to enhance the role and capacities of the Islamic Republic of Iran Red Crescent society.
    Keywords: crisis management, Islamic Republic of Iran Red Crescent society, crisis, natural disasters