فهرست مطالب

مطالعات اقتصاد اسلامی - سال پنجم شماره 1 (پیاپی 9، پاییز و زمستان 1391)

نشریه مطالعات اقتصاد اسلامی
سال پنجم شماره 1 (پیاپی 9، پاییز و زمستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1392/03/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد مهدی عسکری صفحات 5-7
    با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران اندیشه اقتصاد اسلامی حیاتی دوباره یافت؛ زیرا این دانش با سوال های عمیق جدیدی در حوزه نظام سازی و برپایی حکومتی بر مبنای اسلامی روبه رو گردید. این مواجهه با دو ویژگی اساسی همراه بود: اول اینکه به دلیل جایگاه والای حوزه های علمیه در انقلاب اسلامی، تاثیرگذاری نگرش ها و روش های حوزوی در استنباط امور دینی و اظهارنظرهای تخصصی به حوزه اقتصاد نیز توسعه یافت و تحلیل های اقتصاد اسلامی در ایران بیش از سایر کشورهای اسلامی در معرض داوری فقهی قرار گرفت و دیگر اینکه شکل گیری نظامی مبتنی بر آموزه ها و قوانین دین مبین اسلام در دوره بعد از انقلاب با شکل گیری جریان تصمیم گیری و قانون گذاری بر مبنای شرعی و با نظارت فقهی به عنوان هدف نظام اسلامی مواجه گردید. این دو جنبه تاثیر شگرفی بر شکل گیری و تعمیم ادبیات نظری اقتصاد اسلامی و عرصه تطبیق آن در ایران، در دوران پس از انقلاب اسلامی ایفا کرد. در این زمینه می توان به تدوین قانون اساسی و مدیریت کلان کشور بر اساس نگرش اسلامی در زمینه اقتصادی و همچنین، اجرای قانون بانکداری بدون ربا در همه نهادهای مالی کشور اشاره کرد.
  • الیاس نادران، محمد نعمتی صفحات 7-27
    کتاب نظریه عدالت جان رالز از جمله آثار تاثیر گذار در حوزه عدالت در قرن بیستم هست به طوری که در زمان حاضر، غالب محققان عدالت پژوه در اثر خود یا به رالز ارجاع می دهند یا برای رد آن و ارائه نظریه خود، نظریه رالز را مورد نقد و بررسی قرار می دهند. با توجه به همین اهمیت، نقد و بررسی این نظریه نقش مهمی در پیشبرد مطالعات حوزه عدالت در کشور می تواند داشته باشد. به نظر نویسندگان در بررسی هر نظریه عدالت به سه موضوع و مولفه باید توجه کرد: اول، نظریه مذکور مبنای عدالت را چه می داند؟ پاسخ به این سوال روش شناسی نظریه پرداز عدالت در تبیین مفهوم مورد نظر خود از عدالت را نیز مشخص می نماید. دوم نظریه، عدالت را در چه حوزه و قلمرویی طرح می نماید؟ و در نهایت نظریه چه مفهومی از عدالت را ارائه می نماید؟ بازسازی نظریه رالز و نقدهای وارد به پاسخ های رالز به این سه پرسش نشان می دهد علیرغم تلاش و ادعای رالز برای ارائه نظریه بدیل و جایگزین عدالت فایده گرای کلاسیک، نظریه وی دستاوردی متمایز از آن نمی تواند داشته باشد.
    کلیدواژگان: نظریه عدالت، جان رالز، اصل تفاوت، پرده جهل، وضعیت نخستین
  • علی حسن زاده، اعظم احمدیان صفحات 29-58
    هر چند بازارهای بدهی جزء لاینفکی از بخش مالی می باشند، مع هذا با عنایت به این مهم که احکام اسلام، مطالبه و پرداخت بهره را برای مسلمانان حرام دانسته است، در کشورهایی که بخش عمده ای از جمعیت را مسلمانان تشکیل می دهند نمی توانند برای پاسخ به نیازهای مالی خود از بازارهای بدهی کلاسیک (مبتنی بر بهره) استفاده کنند. از این رو در این کشورها تقاضای قابل توجهی برای توسعه یک بازار بدهی جایگزین وجود دارد که با معیارها و احکام اسلام نیز مطابقت داشته باشد. در نتیجه طی چند سال اخیر اوراق اسلامی که مطابق با احکام اسلامی بوده و به صکوک معروف است، رشد چشمگیری داشته و توسط شرکت ها و دولت ها طراحی و منتشر شده است.
    در ایران علیرغم اجرای احکام اسلام در نظام بانکداری و بازار بورس هنوز اقدام موثری در جهت انتشار ابزار صکوک صورت نپذیرفته است. در این مقاله سعی شده است با توجه به عوامل موثر بر انتشار صکوک، مدل مناسب طراحی و ظرفیت بالقوه انتشار صکوک در ایران محاسبه گردد. به همین منظور از دو سناریو (کل صکوک منتشر شده در جهان و صکوک منتشر شده در کشورهای اسلامی) جهت پیش بینی ظرفیت صکوک استفاده شده است. از سوی دیگر با استفاده از آمار صکوک استخراج شده، سعی شده است تا میزان ظرفیت سرمایه گذاری ناشی از انتشار صکوک محاسبه گردد. دوره زمانی مورد استفاده برای پیش بینی صکوک سال های 1990 تا 2010 و برای سرمایه گذاری سال های 1353 تا 1387 می باشد.
    کلیدواژگان: صکوک، سرمایه گذاری، داده های تابلویی، خودرگرسیون برداری
  • محمد مهدی عسکری، ابوالقاسم توحیدی نیا صفحات 59-82
    در این مقاله به حوزه عدالت بین نسلی از دریچه تنزیل نگریسته و بحث می شود که آیا در عرصه تصمیمات اجتماعی تنزیل کردن عادلانه می باشد یا خیر؟ و اینکه در صورت منفی نبودن پاسخ سوال قبل، ملاکی اسلامی برای مقدار عادلانه این پارامتر مهم اقتصادی وجود خواهد داشت؟ در این راستا، به روش اسنادی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای دینی و اقتصاد منابع و تحلیل منطقی آن ها نشان داده می شود که با بهره برداری از هر میزان سرمایه طبیعی باید حداقل به همان میزان از سایر سرمایه ها ایجاد شود تا به عدالت بین نسلی خدشه ای وارد نشده باشد. در نهایت هم این طور نتیجه گیری شده است که در صورت تامین قید فوق، تنزیل کردن غیر عادلانه نیست اما در شرایطی که این قید تامین نمی شود هر نرخ تنزیل مثبت و حتی نرخ تنزیل صفر هم عادلانه نیست و در صورت نیاز به بهره برداری از منابع طبیعی پایان پذیر در چنین شرایطی باید نرخ تنزیلی بین صفر و 1- بکار گرفته شود.
    کلیدواژگان: عدالت بین نسلی، تنزیل کردن، ترجیح زمانی، نرخ تنزیل
  • صادق بختیاری، حسین میسمی، محمد سلیمانی صفحات 83-101
    مروری اجمالی بر آیات و روایات اقتصادی به وضوح نشان می دهد که برقراری عدالت، رفع فقر و کاهش نابرابری در اجتماع، از اهداف اسلام و بالتبع اقتصاد اسلامی است. از طرفی بررسی اثر نابرابری درآمدی بر رشد اقتصادی همواره مورد توجه متفکران اقتصاد متعارف و همچنین اقتصاد اسلامی بوده و لذا بررسی های نظری و تجربی مختلفی در رابطه با این موضوع و در کشورهای مختلف ارائه شده است. با توجه به آنچه که مطرح شد، به نظر می رسد لازم باشد رابطه این دو متغیر (نابرابری و رشد) برای اقتصاد ایران به عنوان یک کشور اسلامی و در حال توسعه مورد توجه قرار گیرد. در واقع لازم است به این سوال پاسخ داده شود که آیا نابرابری درآمدی در اقتصاد ایران، به رشد اقتصادی کمک نموده یا روند رشد اقتصادی را کند کرده است؟ در راستای پاسخگویی به این سوال، این مقاله پس از بررسی جایگاه بحث در ادبیات اقتصاد اسلامی، به بررسی تاثیرات نابرابری درآمدی بر رشد اقتصادی در اقتصاد ایران می پردازد. بدین منظور از مدل رشد درون زایی که سرمایه انسانی و پیشرفت تکنولوژیک را نیز در بر می گیرد، استفاده کرده است. برای تخمین پارامترهای مدل نیز، روش GARCH به کار گرفته شده است. نتایج برآوردهای مدل نشان می دهد که همانطور که انتظار می رود، افزایش نابرابری (افزایش ضریب جینی و افزایش نسبت درآمد دهک دهم به اول)، رشد اقتصادی را کند می کند. اما اشتغال، سرمایه گذاری، پیشرفت تکنولوژی و سرمایه انسانی نقش مثبتی در رشد اقتصادی دارند.
    کلیدواژگان: نابرابری درآمدی، رشد اقتصادی، ضریب جینی، سرمایه انسانی، جمهوری اسلامی ایران
  • حجت الله عبدالملکی، محمدهادی زاهدی وفا، مهدی گلدوزها صفحات 103-139
    نام گذاری دهه چهارم انقلاب اسلامی از سوی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به عنوان دهه پیشرفت و عدالت و وجود راهبرد برنامه ریزی منطقه ای به عنوان یکی از راهبردهای مطرح در برنامه ریزی پیشرفت اقتصادی کشور، لزوم طراحی و اعمال معیارهای عدالت اقتصادی در سطح جغرافیای کشور را مشخص می سازد. در همین راستا پژوهش حاضر در پاسخ به دو سوال در حوزه عدالت و پیشرفت به شرح ذیل انجام شده است: الف) با توجه به مفهوم و مبنای کلی عدالت اقتصادی، معیارهای عدالت اقتصادی جغرافیایی چگونه تعریف می شود؟ بر این اساس رویکرد اساسی در توسعه بخشی- منطقه ای چیست؟ ب) مبتنی بر رهیافت عدالت اقتصادی جغرافیایی، مزیت های تولیدی استان های کشور جهت توسعه بخشی در راستای اهداف پیشرفت اقتصادی منطقه ای چگونه است؟ این مزیت ها چه تناسبی با نتایج مزیت سنجی منطقه ای مبتنی بر الگوی متعارف دارد؟
    مبتنی بر مبانی عدالت جغرافیایی تخصیصی، رهیافت کلی نظریه اقتصاد اسلامی در مزیت سنجی جغرافیایی، تعیین مزیت های طبیعی است. پس از تعیین این مزیت ها، سیاست های مربوط به ارتقاء عوامل مصنوعی مرتبط با بخش های دارای مزیت طبیعی بالاتر طراحی می شوند. در بخش کاربردی مقاله و مبتنی بر مبانی نظری ارائه شده، مزیت سنجی بخشی در مناطق ایران با دو رویکرد مزیت سنجی جغرافیایی متعارف و مزیت سنجی طبیعی (مبتنی بر نظریه عدالت جغرافیایی) ارائه گردید و در انتها به مقایسه و تحلیل این دو رویکرد پرداخته شد. این مقایسه نشان می دهد لحاظ الگوی مزیت سنجی متعارف موجب انحراف حدودا پنجاه درصدی از الگوی بایسته تعیین مزیت های اقتصادی (مبتنی بر رویکرد عدالت محور) می گردد.
    کلیدواژگان: عدالت اقتصادی، عدالت جغرافیایی، استان های جمهوری اسلامی ایران، برنامه ریزی بخشی، فضایی، مزیت سنجی طبیعی
  • اسدالله فرزین وش، محمدتقی محبی صفحات 141-161
    بر اساس نظریه های اقتصادی، یکی از مهمترین دلائل شکست بازار «عدم تقارن اطلاعات» است. معمولا اطلاعات تولیدکننده نسبت به کیفیت یک کالا، بیشتر از مصرف کننده است. همانطوری که اطلاعات کارگر نسبت به میزان مهارت و کارآمدی خویش به مراتب بیشتر از کارفرما است، که این موارد موجب ناکارآمدی بازار می شود. به همین جهت در ادبیات اقتصادی متعارف به ویژه در اندیشه های اقتصادی مکتب نئوکلاسیک، تدابیری اتخاذ شده است تا از بروز شکست بازار پیش گیری شود که در مباحث مربوط به «اقتصاد اطلاعات» و «نظریه قرارداد» مورد بحث قرار می گیرد.
    در مکتب اقتصادی اسلام نیز ابعاد فقهی- حقوقی عقود معاملات، بیانگر تاکید ویژه این مکتب به اصل تقارن اطلاعات در مبادلات است و برای پیش گیری از بروز اطلاعات نامتقارن در بازار، راهکارهای دقیقی طراحی شده است تا حتی الامکان اطلاعات در بازار از شفافیت و تقارن لازم برخوردار باشد. به همین جهت طرفین قرارداد قبل از انعقاد عقد باید از «مجموعه اطلاعات» لازم نسبت به آن معامله برخوردار باشند تا معامله به شکل صحیح انجام شود. از جمله مواردی که در عقود معاملات به عنوان یکی از عناصر ضروری مجموعه اطلاعات به حساب می آید «عنصر زمان» است. در این مقاله نشان داده شده است که عنصر زمان در بسیاری از معاملات، به عنوان یکی از ارکان عقد معامله و یکی از عوامل کارآیی بازار مسلمین به حساب آمده است تا جایی که عدم شفافیت عنصر زمان، موجب بطلان عقد و شکست بازار خواهد شد. در واقع می توان ادعا کرد که عنصر زمان به عنوان یکی از عوامل موثر در تقارن اطلاعات، بیانگر دیدگاه مترقی مکتب اقتصادی اسلام است که در هیچ یک از دیگر مکاتب اقتصادی متعارف، چنین برخورد فعالانه ای با عنصر زمان به عنوان یکی از عناصر موثر در اقتصاد اطلاعات دیده نشده است. لذا کارآیی بازار مسلمین در چارچوب موازین اخلاقی محقق می شود و از هرگونه ضرری جلوگیری شده است.
    کلیدواژگان: عنصر زمان، کارآیی، تقارن اطلاعات، شکست بازار، نظریه قرارداد
|
  • Elyas Naderan, Mohammad Nematy Pages 7-27
    Rawls'' «A Theory of Justice» has been one of most influential works in the subject in 20th century، to the extent that whoever writes on the subject nowadays، should address his views in a way، whether to refer to his theory or put forth critiques to present his own theory. Regarding this prominence، critical study of this theory would have a vital role in advancement of justice studies in our country. According to our views، in studying any theory of justice three issues or elements should be put under scrutiny: First، what is the basis or the criterion of justice in that theory? The answer to this question will determine the methodology of the scholar in explaining his own concept of justice as well. Second، what is the domain in which justice is defined in that theory? Finally، what definition of justice is suggested by the theory? Reconstructing Rawls'' theory in addition to the critiques of his responses to the above questions indicates that، in spite of Rawls'' attempt and to suggest an alternative to the classical utilitarian theory of justice، his theory could have no distinct consequences.
    Keywords: justice theory, John Rawls, difference principle, veil of ignorance, original position
  • Ali Hasan Zadeh, Aazam Ahmadian Pages 29-58
    The debt markets are an integral part of financial sector، Nevertheless، with regard to the provisions of this matter، claim and interest payments are considered forbidden for Muslims. In countries where Muslims constitute the major portion of the population، they are unable to respond to their financial needs by using the conventional debt markets (based on interest). Hence، in these countries there is significant demand for the development of an alternative debt markets، and compatible with Islamic precepts. As a result، during the last few years، Islamic bonds that comply with Islamic principles and are known as Sukuk، have grown substantially and have been designed by companies and governments. Despite the implementation of Islamic banking and effective attempts in the stock market، still Sukuk issuance is neglected. This paper has designed an appropriate model for Sukuk and potential emissions of it are calculated. For this purpose، we use two scenarios (total Sukuk issued in the world and issued in Islamic countries) to predict the capacity of Sukuk. Sukuk statistics are extracted and the potential capacity for investment in Sukuk has been estimated for the Periods 1990-2010 and 1353-1387 respectively.
    Keywords: Sukuk, investment, panel data, vector auto regressive (var)
  • Mohammad Mahdi Askari, Abolqasem Tohidinia Pages 59-82
    In this paper the intergenerational justice is discussed through the subject «discounting» and explained that if discounting is just in social decisions or not and if so، is there any Islamic criterion for this important economic parameter? Hence، the library research method and logical analysis of Islamic documents has been used to show that intergenerational justice is satisfied if by utilizing a specific amount of natural resources the same amount of resources be generated from other forms of capitals. Finally، it is concluded that the discounting is not unjust if the above condition is satisfied. Otherwise، any positive and zero rate of discounting is unjust and it should be used a rate between zero and minus one if it is necessary to use the exhaustible natural resources.
    Keywords: intergenerational justice, discounting, time preference, discount rate
  • Sadeq Bakhtiari, Hossein Meisami, Mohammad Soleimani Pages 83-101
    A quick glance at the Islamic economic sources shows that reducing poverty and improving income distribution are among the most important economic goals of Islam and Subsequently، Islamic economics. On the other hand، the evaluation of the effects of income inequality on economic growth has been a point of focus for conventional economics scholars and also the Islamic economics researchers and hence، there are quite a few researches in this regards. Considering this، it seems important to shed some lights on the relation of the income inequality and economic growth in Iran as an Islamic developing country. Actually this question should be answered that has the income inequality of Iran decreased or increased the trend of economic growth in Iran? For answering this question، this paper evaluates the effects of the economic inequality on growth rate of Iran، after going over the topic in the framework of Islamic economics. For this sake، an endogenous growth model is specified، that includes human capital and technological progress. The generalized autoregressive conditional heteroskedasticity (GARCH) technique is used to estimate regression parameters. The results show that rising income ineq uality، which is measured by the Gini index and the ratio of income of the household at the 9th percentile to the household at the 1th percentile، would hinder economic growth in Iran. However، there is a positive relation between economic growth and the growth in employment، investment spending، technological progress، and human capital.
    Keywords: income inequality, economic growth, Gini index, Human Capital, Iran
  • Hojjatullah Abdolmaleki, Mohammad Hadi Zahedivafa, Mahdi Goldouzha Pages 103-139
    Naming the fourth decade of the Islamic revolution: «progress and justice» by the supreme leader and regional programming as one of important strategies in the development plans، highlights the necessity of design geographical justice criteria in the geography of the country. Considering all this، the current research tries to answer two questions in the area of justice and development: 1. How should the criteria of local-sectoral development plans be defined? Considering the geographical justice criteria، what are the main approaches in local-sectoral development? 2. Based approach to geographical justice، what is the advantage of producing province of the country? what is the commensurate of these advantages with the conventional approach? According to the geographical justice، it seems that the main approach in Islamic economics in geographical advantage is natural advantage. The natural advantage requires that only natural criteria be considered and the regional advantage will be a multi-dimensional problem based on natural criteria. After determining these criteria، the policies related to developing the artificial criteria related to the advantaged sectors will be provided. The application of Article and based on theoretical principles presented، the geographical advantage in areas of Iran with the conventional approach and natural advantage were presented. Finally، a comparative analysis of these two approaches was made. This comparison shows the results of local-sectoral development plans in the pass has the 50% deviation from the requisite.
    Keywords: economics justice, geographical justice, provinces of Iran, the spatial, sectoral development planning, natural advantage
  • Asadollah Farzinvash, Mohammad Taqi Mohebi Pages 141-161
    Economic theories consider asymmetric information as a major factor of market failure. Usually the producer has more information about the production quality than the consumer، very much like laborers’ more information in regard to their skill and efficiency as compared to their employers. Thus، in the conventional economic literature especially in neoclassical economic thought، measures have been taken to prevent market failure. This is discussed in the fields of «Economics of Information» and «Contract Theory». In the Islamic School of Economics، therefore، various jurisprudential issues related to contracts are included، which prove the important role of the principle of symmetric information in that area، with its pertinent strategies formulated to provide accurate information for the market. Consequently، the contractors should be in touch with the necessary amount of information about the transaction to guarantee a sound and safe one. One of the main components of information is «time». This paper shows the pivotal status of time that can result in Muslims’ market efficiency so much so that its absence can cause the cancelation of the contract and market failure. In fact one could assert that «time» as an effective factor in symmetric information، indicates the high status of Islamic economics view which is highly neglected in other economic schools. Muslims’ market efficiency is therefore achieved within ethical norms and avoids any kind of efficiency loss or market failure.
    Keywords: time element, efficiency, symmetric information, market failure, contract theory