فهرست مطالب

تحقیقات اقتصاد کشاورزی - سال هشتم شماره 1 (بهار 1395)

مجله تحقیقات اقتصاد کشاورزی
سال هشتم شماره 1 (بهار 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/05/10
  • تعداد عناوین: 10
|
  • فاطمه کنعانی، حامد قادرزاده صفحات 1-20
    ماهی نقش عمده ای در تغذیه و سلامت انسان دارد و تقریبا 16 درصد از پروتئین حیوانی مورد نیاز جهان را تامین می کند. در مطالعه حاضر به بررسی ساختار اقتصادی مجتمع های پرورش ماهی قزل آلا در استان کردستان پرداخته می شود. برای این منظور از تابع هزینه ترانسلوگ و رگرسیون های به ظاهر نامرتبط تکراری استفاده شده است. همچنین از کشش های خودی و جانشینی آلن- اوزاوا، کشش های خود قیمتی و متقاطع تقاضای نهاده ها و کشش جانشینی موریشیما جهت بررسی وضعیت نهاده ها نسبت به یکدیگر و از کشش مقیاس و کشش هزینه جهت تعیین صرفه های حاصل از مقیاس استفاده شده است. داده ها برای سال 1391 از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی دو مرحله ای به تعداد 125 واحد جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که تابع هزینه ترانسلوگ برازش خوبی نسبت به داده های مورد تحقیق داشته است. کشش های جزیی خودی آلن و کشش های قیمتی خودی تقاضا رابطه معکوس قیمت و مقدار تقاضا را تایید کردند. براساس کشش های قیمتی خودی تقاضا، نهاده های نیروی کار، خوراک، بچه ماهی، دارو و انرژی جزء نهاده های بی کشش هستند. مطابق کشش های جانشینی آلن و متقاطع تقاضا رابطه بین نهاده های دارو با مواد غذایی و مواد ضدعفونی با نیروی کار، بچه ماهی، خوراک، دارو و انرژی از نوع جانشینی می باشد و دیگر نهاده ها با هم مکمل اند.
    کلیدواژگان: ساختار اقتصادی، تابع هزینه ترانسلوگ، رگرسیون های به ظاهر نامرتبط تکراری، استان کردستان
  • علیرضا کرباسی، پریسا علیزاده صفحات 21-34
    این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر تقاضای واردات خرمای ایران از سوی کشور های بریکس صورت گرفته است. برای این منظور مدل داده های تابلویی برای دوره 1991 تا 2011 به کار گرفته شد. ابتدا ایستایی داده ها با استفاده از آزمون های ایستایی مدل تابلویی بررسی گردید. سپس الگو های اثرات ثابت و اثرات تصادفی، همچنین الگوهای حداقل مربعات مشترک و حداقل مربعات محتمل تعمیم یافته برآورد شدند. نتیجه آزمون هاسمن برای انتخاب بین الگوی اثرات ثابت و اثرات تصادفی نشان دهنده عدم رد فرض صفر بود. بنابراین مدل اثرات تصادفی برای تحلیل تقاضای واردات خرما انتخاب گردید. نتایج حاصل از برآورد مدل اثرات تصادفی نشان داد که متغیر های قیمت جهانی و تولید ناخالص داخلی اثر مثبت و معنی داری بر تقاضای واردات خرمای ایران توسط کشور های بریکس دارند و اثر متغیر قیمت صادراتی ایران نیز منفی است. متغیر های نرخ ارز و جمعیت نیز تاثیر معنی داری بر تقاضای واردات خرمای ایران نداشتند. با توجه به بالا بودن درآمد سرانه در کشورهای بریکس و اثر مثبت این متغیر در افزایش صادرات خرمای ایران، لازم است که اقداماتی جهت توسعه صادرات محصول خرما به این کشور ها انجام شود. از آنجا که یکی از مهم ترین موانع صادرات بخش کشاورزی کشور، نداشتن اطلاعات کافی در خصوص بازار های مصرف خارجی است، علاوه بر گروه بریکس بایستی سایر بازار های بالقوه نیز شناسایی شده و در خصوص توسعه صادرات محصولات کشاورزی متناسب با این بازار ها اقدام شود.
    کلیدواژگان: بریکس، تقاضای واردات، اثرات تصادفی، خرما، داده های تابلویی
  • حامد دهقانپور صفحات 35-49
    هدف از این مطالعه بررسی رابطه علی بین عوامل تکنولوژی کشاورزی و تقاضای انرژی در ایران در طی یک دوره 31 ساله(1390-1359) است. برای این منظور رابطه بین تکنولوژی کشاورزی به عنوان تابعی از مصرف انرژی از یک طرف و از طرف دیگر تکنولوژی کشاورزی به عنوان تابعی از مصرف برق سرانه بررسی شد. همچنین نتایج نشان می دهد که بین تقاضای انرژی و تکنولوژی های کشاورزی یک رابطه بسیار قوی وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که بین مصرف انرژی و تولید غلات، سطح زیر کشت آبی و ارزش افزوده بخش کشاورزی رابطه مثبت وجود دارد. با این حال، این رابطه کشش پذیر نیست. از سوی دیگر بین مصرف انرژی و تعداد ماشین آلات کشاورزی مصرفی رابطه مثبت و کشش پذیری است. بین مصرف برق سرانه و تعداد ماشین آلات کشاورزی، تولید غلات، مقدار دام تولیدی و ارزش افزوده بخش کشاورزی رابطه مثبت و بسیار کشش پذیری وجود دارد. به علاوه بین مصرف برق سرانه و ارزش افزوده بخش صنعت رابطه مثبت و کشش ناپذیری است. همچنین نتایج رابطه علیت دو طرفه بین عامل تکنولوژی کشاورزی کود شیمیایی و مصرف انرژی را تایید می کند.
    کلیدواژگان: تقاضای انرژی، تکنولوژی کشاورزی، هم انباشتگی، آزمون علیت گرنجری
  • دادگر محمدی، رهام رحمانی صفحات 51-70
    در این مطالعه عوامل موثر بر پذیرش ارقام زودرس و میان رس ذرت توسط زارعین با استفاده از مدل لاجیت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. داده های مورد نیاز بر اساس روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای جمع آوری شدند. بر این اساس 158 تولیدکننده ی ذرت از شهرستان های مرودشت و داراب انتخاب و وضعیت تولید آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بیانگر این است که عواملی نظیر سطح زیرکشت، سطح تحصیلات زارع، شرکت در کلاس های ترویجی، نوع مالکیت و دسترسی به ارقام زودرس و میان رس در جهت مثبت و سن کشاورز در جهت منفی احتمال استفاده از تکنولوژی مورد بررسی را تحت تاثیر قرار می دهند. عملکرد در واحد سطح بذر رقم 704 از ارقام زودرس و میان رس بیشتر است؛ ولی این رقم نیاز به آب بیشتری دارد. با توجه به پرداخت یارانه صرفا به بذر رقم 704 هزینه این رقم برای کشاورزان از هزینه ارقام زودرس و میان رس کمتر می باشد. براین اساس علیرغم نیاز آبی بیشتر رقم 704، کشاورزانی که دسترسی به آب بیشتری دارند، استفاده از این رقم را ترجیح داده و حاضر به استفاده از ارقام زودرس و میان رس نمی باشند. به نظر می رسد غیر واقعی و پایین بودن قیمت آب و پرداخت یارانه به رقم 704 از دلایل اصلی عدم پذیرش ارقام زودرس و میان رس بوده و لازم است رفع این موانع مورد توجه قرار گیرد. همچنین برنامه ریزی در جهت ارتقای دانش کشاورزان، دسترسی به موقع به بذور زودرس و میان رس و افزایش اندازه مزرعه(از طریق یکپارچگی اراضی) که بر پذیرش استفاده از ارقام مورد بررسی موثر بوده اند، توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: پذیرش تکنولوژی، مدل لاجیت، ارقام ذرت، استان فارس
  • سیامک نیک مهر، عباس عبدشاهی، عباس میرزایی صفحات 71-83
    دانه های روغنی بعد از غلات به عنوان دومین منبع تامین انرژی در تغذیه انسان مطرح می باشند. در میان اجزای پنجگانه مواد غذایی، روغن و چربی ها به دلیل تامین فشرده ترین منبع انرژی و ویتامین های محلول در چربی و ارزش غذایی بالایشان از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. در مطالعه حاضر تقاضای خانوار برای مهم ترین روغن های خوراکی شامل روغن زیتون، سویا، ذرت و آفتابگردان در ایران در دوره زمانی 1369-1391 بررسی گردید. همچنین اثرات رفاهی تغییرات میزان موجودی بازار آنها مبتنی بر مقدار، مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور از سیستم تقاضای تقریبا ایده آل معکوس درجه دوم (IQUAIDS) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که تمامی روغن های خوراکی دارای کشش خود مقداری منفی هستند و روغن های سویا و زیتون به ترتیب دارای بیشترین و کمترین کشش خود مقداری می باشند. در پایان، میزان تغییرات رفاه ناشی از کاهش 10، 25 و50 درصدی موجودی بازار روغن آفتابگردان بیشترین تاثیر را بر روی رفاه خانوارها در میان سایر روغن ها دارد. بنابراین در میان روغن های موجود، روغن آفتابگردان از اهمیت بالایی در سبد خانوار برخوردار است.
    کلیدواژگان: سیستم تقاضای نسبتا ایده آل معکوس درجه دوم، روغن های خوراکی، اثرات رفاهی، خانوارها، ایران
  • هنگامه اسفندیاری، بهاالدین نجفی، سیدنعمت الله موسوی صفحات 85-99
    با توجه به اهمیت بخش های مختلف به ویژه بخش کشاورزی در رشد اقتصادی، در این مقاله اثرات متقابل بخش های کشاورزی، صنعت، خدمات، و نفت در اقتصاد ایران با تاکید بر بخش کشاورزی در دوره زمانی 1386-1352 مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از مدلی با 13 معادله، 6 اتحاد و 7 معادله تصادفی استفاده شده است. نتایج نشان داد که بخش صنعت، بر رشد تولید ناخالص داخلی بخش کشاورزی تاثیر مثبت و بخش خدمات اثر منفی دارد. همچنین بخش نفت و گاز تاثیری بر رشد تولید بخش کشاورزی ندارد و بخش صنعت از همه بخش های اقتصادی سود می برد. همچنین نتایج نشان داد که بین بخش های کشاورزی و صنعت و خدمات ارتباط وجود دارد. لذا در تدوین استراتژی توسعه اقتصادی، بایستی بر پیوند میان این بخش ها تاکید شود. رشد بخش خدمات همگام با رشد سایر بخش ها، می تواند در جهت رفع نیاز این بخش ها، از طریق تامین نیروی کار متخصص و ماهر، سیستم حمل و نقل پیشرفته، بیمه، اعتبارات و... قرار گیرد.
    کلیدواژگان: بخش های اقتصادی، رشد اقتصادی، بخش کشاورزی ایران، شبیه سازی
  • علی شهنوازی صفحات 101-128
    بر اساس داده های موجود سهم استان آذربایجان شرقی از تولید پیاز به دلیل افزایش هزینه ها در حال کاهش بوده و در نتیجه توسعه ی مکانیزاسیون در مراحلی از تولید که بیشتر بر نیروی کار متکی است، می تواند گزینه ای برای مدیریت هزینه ها باشد. لذا این پژوهش با استفاده از الگوی مازاد اقتصادی به بررسی آثار اقتصادی توسعه ی مکانیزاسیون در مرحله ی برداشت زراعت پیاز در استان آذربایجان شرقی پرداخته است. از آنجایی که برداشت پیاز در استان به صورت دستی انجام می گیرد، بخشی از اطلاعات از مطالعات پیشین و مابقی با انتقال دستگاه پیازکن به منطقه در سال 1392 به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که با کاهش10 درصدی در هزینه ی برداشت پیاز، سالانه 4340 میلیون ریال به مازاد مصرف کنندگان اضافه می شود. همچنین افزایش کشش تقاضا باعث تغییر در مازاد اقتصادی تولیدکنندگان شده است؛ به طوری که این مقدار از مقادیر منفی در کشش تقاضای 5/0 به مقادیر مثبت در کشش تقاضای 5/1 تغییر می یابد. بررسی توزیع منافعنشان می دهد که در کشش عرضه ی 5/0 برای پیاز و سایر نهاده ها، با افزایش کشش از 5/0 به 5/1، مازاد تولیدکننده از صفر به 2137 میلیون ریال افزایش و مازاد نیروی کار و سایر نهاده ها به ترتیب از منفی 3492 به منفی 3088 میلیون ریال و از 3492 به 5215 میلیون ریال افزایش می یابند. در نتیجه با توجه به شرایط اقتصادی موجود، توسعه ی مکانیزاسیون پیاز در منطقه ی مورد بررسی دشوار بوده و به نظر می رسد مکانیزاسیون برای زارعینی که از نیروی کار روزمزد استفاده می کنند، قابل توصیه است. لذا تمرکز بر این ویژگی می تواند در موفقیت برنامه ریزی های مربوط تاثیرگذار باشد.
    کلیدواژگان: الگوی مازاد اقتصادی، مصرف کننده، تولیدکننده، نیروی کار، توزیع منافع
  • شهریار زروکی، مانی موتمنی، محمداحمد نتاج فریدونی صفحات 129-159
    با توجه به اثرپذیری دوگانه ساختارکل اقتصاد و به ویژه بخش کشاورزی از آزادسازی تجاری، هدف تحقیق حاضر پاسخ گویی به نوع اثرپذیری این بخش از آزادسازی تجاری است. بدین منظور از سه شاخص تجارت بین الملل در دو سطح درون بخشی کشاورزی و سطح کل اقتصاد استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد الگو با رهیافت ARDLطی دوره زمانی 1346-1391، حاکی از آن است که در هر دو دوره زمانی کوتاه مدت و بلندمدت آزادسازی تجاری اثری منفی بر عملکرد بخش کشاورزی دارد. تسهیلات دریافتی بخش کشاورزی در کوتاه مدت با وقفه ای یکساله بر عملکرد دوره جاری بخش کشاورزی اثر مثبت داشته اما در بلندمدت اثری معنادار ندارد. یافته دیگر موید آن است که در اقتصاد ایران سرمایه گذاری(مخارج سرمایه ای یا اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای) دولت در بخش کشاورزی در هر دو دوره زمانی، اثری مثبت و معنادار بر عملکرد بخش کشاورزی دارد و اندازه اثر نیز در بلندمدت به مراتب بزرگ تر از کوتاه مدت است. لذا می توان اذعان نمود که در اقتصاد ایران، این عامل در بلندمدت اثر تقویت کنندگی بیشتری نسبت به کوتاه مدت در بخش کشاورزی دارد.
    کلیدواژگان: آزادسازی تجاری، بخش کشاورزی، شاخص های تجارت بین الملل، ایران
  • کامران میرزایی، سامان ضیایی صفحات 161-175
    امروزه روش هایی که برای تعیین الگوی بهینه کشت محصولات زراعی به کار می روند، اغلب در جهت افزایش رفاه کشاورزان و حداکثرسازی سود آنها گام برمی دارند. هدف از مطالعه حاضر، تعیین الگوی بهینه کشت در منطقه رودبار الموت غربی در استان قزوین، با تاکید بر کاهش مصرف کود و سموم شیمیایی در جهت کاهش آلودگی حوزه رودخانه شاهرود می باشد. برای این منظور، از مدل برنامه ریزی آرمانی اولویتی استفاده شد. در این مطالعه شش هدف در نظر گرفته شد؛ چهار هدف اقتصادی و دو هدف زیست محیطی بودند. نتایج نشان داد که الگوی فعلی کشت در این منطقه، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر زیست محیطی بهینه نیست. بنابراین، محصولات گندم و جو به علت بازده ناخالص کم و محصولات گوجه فرنگی و یونجه به دلیل مصرف بالای کود و سم از الگوی فعلی حذف شدند. بنابراین پیشنهاد می شود که در تعیین الگوی بهینه کشت، علاوه بر اهداف اقتصادی، اهداف زیست محیطی را نیز مد نظر قرار داد.
    کلیدواژگان: الگوی بهینه کشت، برنامه ریزی آرمانی اولویتی، اهداف زیست محیطی، الموت غربی
  • مجتبی نبی زاده، محمد کاووسی، رضا حیدری، محمدعلی روشنفر صفحات 177-198
    با اجرای طرح هدفمند شدن یارانه ها به نظر می رسد که به دلیل نبودن بازار رقابتی، ایجاد تمرکز توسط واحدهای تولیدی و بالا بودن قیمت در بازارهای داخلی کشور نسبت به قیمت جهانی، نوسانات و انحرافات قیمتی منجر به انتقال قیمت نامتقارن می شود. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی اثر هدفمند کردن یارانه ها بر انتقال قیمت بازار گوشت گوسفند ایران بین عمده فروشی و خرده فروشی با استفاده از داده های هفتگی از هفته اول تیرماه 1388 تا هفته آخر آبان ماه 1390 است. با توجه به اجرای این طرح در هفته آخر آذر ماه 1389، الگوهای انتقال قیمت مربوط به قبل و بعد از طرح هدفمندی یارانه ها برآورد شده و با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که مقادیر عددی کشش های کوتاه مدت مربوط به الگوی انتقال قیمت بعد از هدفمندی یارانه ها بزرگ تر از کشش های مربوط به الگوی انتقال قیمت قبل از هدفمندی یارانه ها است. به عبارت دیگر، بعد از هدفمندی یارانه ها شدت اثر افزایش ها و کاهش های قیمت عمده فروشی روی تغییرات قیمت خرده فروشی بیشتر است. مقایسه کشش های بلندمدت نیز این گفته را تایید می کند. مقایسه آزمون های تقارن انتقال قیمت نشان داد که هدفمندی یارانه ها موجب نامتقارنی کوتاه مدت در انتقال قیمت هفتگی بازار گوشت گوسفند ایران شده است. در مجموع هدفمندی یارانه ها نامتقارنی انتقال قیمت را به همراه داشته است، بنابراین اقداماتی نظیر برنامه ریزی و سیاست گذاری برای افزایش تولید و تاسیس زیرساخت های لازم برای فرآوری، نگهداری و عرضه این محصولات و افزایش نظارت دولت بر کیفیت و استانداردهای مربوط به تولید، فرآوری و توزیع می تواند از انتقال نامتقارن قیمت در بازار گوشت گوسفند ایران جلوگیری نماید.
    کلیدواژگان: هدفمندی یارانه ها، انتقال نامتقارن قیمت، الگوی تصحیح خطا، گوشت گوسفند، ایران