فهرست مطالب

آموزش عالی ایران - سال دوم شماره 1 (پیاپی 5، تابستان 1388)

مجله آموزش عالی ایران
سال دوم شماره 1 (پیاپی 5، تابستان 1388)

  • 202 صفحه، بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/06/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • جواد قاسمی، سیدمحمود حسینی، یوسف حجازی صفحه 1
    هدف این تحقیق توصیفی- پیمایشی تحلیل عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیئت علمی دانشکده های کشاورزی ایران در زمینه ارائه خدمات برون دانشگاهی بود. جامعه آماری آن شامل اعضای هیئت علمی دانشکده های کشاورزی ایران (1799N=) بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 102 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید که در نهایت حجم نمونه به منظور افزایش دقت مطالعه به 140 نفر افزایش پیدا کرد. برای انتخاب نمونه در مرحله اول به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از میان دانشکده های کشاورزی ایران، 10 دانشکده انتخاب و در مرحله دوم با روش طبقه ای با انتساب متناسب از میان اعضای هیئت علمی این دانشکده ها نمونه مورد نظر تعیین گردید. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از اساتید و صاحب نظران تایید گردید و برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (79/0 تا 82/0). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این تحقیق نشان داد که در رابطه با اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیئت علمی در این زمینه از میان 20 گویه، دارا بودن صلاحیت های شغلی و حرفه ای مناسب و داشتن مهارت های پژوهشی برای شناسایی گروه و مناطق هدف، به ترتیب در بالاترین اولویت ها قرار داشتند. همچنین؛ بر اساس نتایج تحلیل عاملی، سه عامل شغلی، ارتباطی- روان شناختی و سازمانی- مدیریتی در مجموع حدود 175/60% از کل واریانس را تبیین نمودند. لذا، با توجه به وضعیت نه چندان مطلوب خدمات برون دانشگاهی در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران، شناخت این عوامل و توجه بیشتر به آن ها می تواند سبب رفع بسیاری از مشکلات این نظام و تقویت ارتباط دو جانبه دانشگاه و بخش های مختلف جامعه گردد.
    کلیدواژگان: عوامل موثر، خدمات برون دانشگاهی، اعضای هیئت علمی، دانشکده های کشاورزی
  • حمیدرضا نایبی، رضا ابراهیمی، کاظم نقندریان صفحه 21
    آموزش عالی معرف نوع خاصی از سرمایه گذاری در منابع انسانی است که با فراهم آوردن امکان ارتقاء دانش، مهارت و نگرشهای نوین به توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک می کند. آموزش عالی نه تنها موجب ترویج دانش می شود، بلکه پیشرفت های تحقیقاتی، تکنولوژیکی و علمی را نیز به وجود می آورد و از این رو ارزیابی کارائی و رشد بهره وری واحد های متولی این امر نیز از جمله مباحث بسیار مهمی است که امروزه جایگاهی ویژه در بررسی های اقتصادی و اجتماعی کسب نموده است. به موجب قانون برنامه چهارم توسعه کشور، پیش بینی می شود بهره وری کل عوامل (TFP) در کل اقتصاد ایران سالانه 5/2 درصد رشد کند. این امر مستلزم شناسایی عوامل موثر بر رشد بهره وری کل عوامل می باشد که در بند الف ماده 5 این قانون برای تمام دستگاه های اجرایی ملی و استانی تکلیف شده است. در این مقاله، به منظور پوشش اهداف مذکور، با استفاده از تلفیق تکنیک تحلیل پوشش داده ها (DEA) و شاخص ترنکوئیست، تغییرات بهره وری کل عوامل آموزش عالی دولتی ایران طی دوره زمانی 84-1375 و همچنین نقش تغییرات کارایی و تغییرات تکنولوژیکی در این تغییرات مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق حکایت از آن دارد که عمده تغییرات بهره وری کل عوامل، به سبب تغییرات در تکنولوژی بوده است و تغیرات کارائی سهم کمتری نسبت به تغییرات تکنولوژی، در تنزل رشد TFP داشته است.
    کلیدواژگان: بهره وری کل عوامل(TFP)، تحلیل پوششی داده ها، شاخص ترنکوئیست، آموزش عالی دولتی ایران
  • غلامرضا یادگار زاده، کورش پرند، آرش بهرامی، ابراهیم خدایی صفحه 43
    داوطلبان در فرایند آزمون سراسری نیازمند دسترسی به منابع اطلاعاتی موثقی هستند که آنها را در این آزمون خطیر راهنمایی کند. از این رو هدف مقاله حاضر بررسی و سنجش نیازهای اطلاعاتی داوطلبان آزمون سراسری شهر تهران در سال 1385 است. جامعه مورد مطالعه داوطلبان مجاز به انتخاب رشته شهر تهران بوده اند که از بین آنها با روش تصادفی 352 نفر به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار جمع آوری داده و اطلاعات یک پرسش نامه محقق ساخته بود که با روایی و پایایی مناسب بر روی داوطلبان اجرا گردید. داده ها با توجه به مقیاس جمع آوری، با روش های آماری تحلیل عاملی(به منظور کاهش ابعاد متغیر و یافتن عوامل متجانس)، آزمون کروسکال والیس و ویل کاکسون(مقایسه بین گروه ها) تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داد نیازهای اطلاعاتی داوطلبان آزمون سراسری عبارتند از: «استفاده از نرم افزارهای آموزشی، آشنایی با رشته ها، دانشگاه ها و شیوه گزینش علمی، آشنایی و دسترسی به کتاب های کمک آموزشی، شرکت در آزمون های آزمایشی، مطالعه هفته نامه پیک سنجش، دسترسی به منابع طرح سؤال، نحوه تکمیل فرم انتخاب رشته و زمان آن، برنامه ریزی دقیق برای مطالعه، دوری از عوامل اضطراب زا، آگاهی از نکات فنی انتخاب رشته، در اختیار داشتن مشاور و راهنما». نتایج همچنین نشان داد تفاوت نیازهای داوطلبان با توجه به گروه آزمایشی و نوع دیپلم معنی دار نبود، اما این تفاوت با توجه به جنس معنی دار بود.
    کلیدواژگان: نیاز اطلاعاتی، سنجش نیاز، آزمون سراسری، سازمان سنجش آموزش کشور، داوطلب آزمون، شهر تهران، تحلیل عاملی
  • مرتضی منادی صفحه 67
    هدف مقاله حاضر، از طرفی، بررسی تفاوت و رابطه دانش و شناخت در حوزه آموزش عالی،، است از طرف دیگر، به دنبال مشاهده نمود دانش و شناخت در زندگی روزمره افراد جامعه می باشد. دانش مجموعه اطلاعات منسجمی است که در مورد یک موضوع خاص می باشد. در حالی که منظور از شناخت یا معرفت یعنی اینکه فرد به دانش به دست آمده باور داشته باشد و بتواند آن را در زندگی روزمره به کار ببرد. برای این کار، فرد می بایستی توانایی پردازش اطلاعات و دانش کسب شده را داشته باشد. دانش پس از تبدیل به شناخت در سبک زندگی افراد عینیت می یابد. به زبان دیگر، فقط هوش ادراکی تعیین کننده شکل و مسیر زندگی افراد نبوده، بلکه هوش هیجانی نیز در این امر نقش مهمی ایفا می کند.
    با روشی کیفی و در پی مصاحبه های طولانی با تعدادی از خانواده های تهرانی (مردان و زنان) که به صورت کاملا تصادفی انتخاب شدند، مطالب مطرح شده را مورد بررسی قرار دادیم. این خانواده ها در دو منطقه شمال و جنوب تهران ساکن بودند.
    طبق نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، افرادی که دارای دانش بالایی هستند، الزاما دارای شناخت خوبی نبوده، به عبارتی، دانش این گونه افراد در زندگی روزمره شان عینیت نیافته است. بر عکس افرادی که دارای دانش علمی بالایی نیستند، ولی به همان دانش اندک معرفت پیدا کرده اند. در نتیجه، اثر این شناخت و معرفت را در زندگی روزمره آنان می توان مشاهده کرد.
    کلیدواژگان: دانش، شناخت، معرفت، هوش ادراکی، هوش هیجانی و سبک زندگی
  • بیژن عبدالهی، سریه حیدری صفحه 111
    توانمندسازی سرمایه های انسانی در محیط های علمی آموزشی در دهه های اخیر مورد توجه تعداد زیادی از صاحب نظران، علاقه مندان به تحقیق و کارگزاران مؤسسات آموزش عالی قرارگرفته است. هدف مقاله بررسی میزان توانمندی و عوامل مرتبط با توانمندسازی اعضای هیئت علمی می باشد. آزمودنی ها 175 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم می باشند که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها از روش های عاملی، آزمون فریدمن، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که اعضای هیئت علمی در بعد معنی دار بودن شغل نسبت به دیگر ابعاد توانمندسازی(خوداثربخشی، خودمختاری، مؤثربودن و اعتماد) توانمندتر هستند و در بعد اعتماد در پایین تر حد توانمندی قرار دارند. متغیر های الگوبرداری و پاداش مبتنی برعملکرد با توانمندسازی اعضای هیات علمی رابطه-ای ندارند، اما دو عامل غنی سازی شغل و مدیریت مشارکتی با توانمندسازی آنان ارتباط دارد. از بین متغیر های مرتبط، متغیر های مدیریت مشارکتی و غنی سازی شغل، پیش بینی کننده های بهتری برای متغیر ملاک توانمندسازی هستند. به طور کلی، متغیرغنی سازی شغل 538/. درصد از سهم واریانس توانمندسازی را تبیین می کند و با اضافه شدن متغیر مدیریت مشارکتی مقدار واریانس تبیین شده 552/. درصد می رسد.
    کلیدواژگان: توانمندسازی، اعضای هیئت علمی، دانشگاه تربیت معلم، غنی سازی شغل، الگوبرداری، مدیریت مشارکتی و پاداش مبتنی بر عملکرد
  • نعمت الله موسی پور، مهشید مهرانی، بهمن زندی صفحه 137
    هدف
    پژوهش حاضر به منظور مقایسه مهارت نوشتن دانشجویان و عوامل مرتبط با آن در دو نظام آموزش حضوری و آموزش از راه دور در مولفه های املا، نگارش، به کار گیری صحیح قواعد دستوری، نگارشی، علائم سجاوندی، کاربرد صحیح خط و میزان نوشته دانشجویان انجام شده است.
    روش
    جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان سال های سوم و چهارم دوره کارشناسی دانشگاه های شهید باهنر و پیام نور مرکز کرمان به عنوان نمونه ای از دو نظام آموزش حضوری و آموزش از راه دور بود. برای نمونه گیری، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری گزینشی،10 رشته مشترک تحصیلی در دو دانشگاه مورد بررسی انتخاب شد. سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 400 دانشجو (200 دانشجو در هر یک از دو نظام آموزشی) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون سنجش عملکرد تحصیلی بود، که پس از سنجش روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون T مستقل، برای مقایسه نمرات دانشجویان دو دانشگاه و رگرسیون چند متغیره، برای بررسی رابطه ها (تاثیر) تحلیل شدند.
    نتایج
    نتایج به دست آمده نشان داد که بین نمرات دانشجویان دو نظام آموزشی در زمینه های نوشتن (001/0>(p، املا (0.000 > (p، به کارگیری صحیح قواعد دستوری (041 /0> (p و بیان عقاید و افکار متناسب با موضوع (049/0 > (p تفاوت معنی دار وجود دارد؛ یعنی دانشجویان دانشگاه پیام نور (آموزش از راه دور) در هریک از مؤلفه های یاد شده، نسبت به دانشجویان دانشگاه شهید باهنر (آموزش حضوری) عملکرد ضعیف تری داشته اند. افزون بر آن، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره، برای بررسی رابطه بین متغیرها نشان داد که متغیرهای دانشگاه و رشته تحصیلی بر متغیر املا، متغیرهای دانشگاه و جنسیت بر متغیرهای نگارش و قواعد دستوری، متغیر جنسیت بر متغیرهای کاربرد هنجار خط، علایم سجاوندی و میزان نوشته، متغیرهای دانشگاه و جنسیت و رشته تحصیلی بر بیان اندیشه و افکار متناسب با موضوع، تاثیر می-گذارند. اما هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی بر متغیر قواعد نگارشی تاثیری نمی گذارد.
    کلیدواژگان: مهارت نوشتن، آموزش حضوری، آموزش از راه دور، آموزش دانشگاهی، آموزش عالی، اثرات آموزش دانشگاهی
  • علی عطافر، مژگان بهرامی سامانی صفحه 161
    مفهوم سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی در سال های اخیر توجه پژوهشگران و مدیران بسیاری از سازمان ها به ویژه سیستم های آموزشی را به خود معطوف نموده و ایجاد سازمان یادگیرنده یکی از آرمان های سیستم آموزش شده است. از این نظر، حرکت دانشگاه های کشور به سمت تبدیل شدن به سازمان های یادگیرنده از اهمیت خاصی برخوردار است. در همین ارتباط، پژوهش حاضر در زمینه تعیین میزان استفاده از مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه دولتی شهرکرد و دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد بر اساس پنج مولفه قابلیت های فردی، الگوهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی صورت گرفت. روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود که نمونه ای200 نفره به شیوه تصادفی ساده از بین مدیران، اعضای هیئت علمی و کارکنان دو دانشگاه مذکور انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری را پرسشنامه 40 سوالی تشکیل می داد که پایایی آن از فرمول آلفای کرونباخ برابر85/0 حاصل گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک متغیره، تحلیل واریانس، آزمون شفه وt هتلینگ استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که میزان استفاده از«قابلیتهای فردی» در دانشگاه آزاد بیش از سطح متوسط و در دانشگاه دولتی در سطح متوسط قرار داشت. میزان استفاده از «الگوهای ذهنی» در هر دو دانشگاه آزاد و دولتی کمتر از سطح متوسط و میزان استفاده از «آرمان مشترک»،«یادگیری تیمی» و «تفکر سیستمی» در دانشگاه آزاد بیش از سطح متوسط و در دانشگاه دولتی کمتر از سطح متوسط برآورد گردید. مقایسه ویژگی های جمعیت شناختی نشان داد که تفاوت معناداری از نظر میزان استفاده از مولفه های سازمان یادگیرنده بین افراد بر حسب جنسیت در هر دو دانشگاه وجود نداشت. ولی میزان استفاده از الگوهای ذهنی در دانشگاه دولتی در بین اعضای هیئت علمی بیشتر از کارمندان و همچنین میزان استفاده از قابلیتهای فردی در بین مدیران و اعضای هیئت علمی بیشتر از کارمندان بود.
    کلیدواژگان: سازمان یادگیرنده، قابلیت های فردی، آرمان مشترک، الگوهای ذهنی، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی
|
  • Javad Ghasemi, S. Mahmood Hoseini, Yousef Hejazi Page 1
    As a descriptive, this paper aims to analyze factors affecting success of faculty members of Iranian agricultural colleges in outreach services delivery. Using proportional stratified random sampling technique, 140 lecturers out of 1799 were selected from ten Iranian agricultural colleges. As a descriptive-correlation research, lecturers were asked to fill in a questionnaire which was validated by a panel of faculty members of the Department of Agricultural Extension and Education in University of Tehran. Its reliability also was examined by Cronbach Alpha coefficients and estimated 0.79 and 0.82. Results of ranking of factors affecting success of faculty members, showed that top two most important factors (in order of importance) were "existence of appropriate occupational and professional competences" and "having required research skills to identify target group, target regions, and networks". Also results of exploratory factor analysis revealed that three factors determined about 60.2 percent of variations in the factor affecting success of faculty members in outreach services delivery: occupational, communication- psychology and organizational- managerial factors. Due to being non favorable situation with regard to university outreach services in Iranian agricultural higher education system, identifying these factors and paying critical attention to them can resolve many problems of this system and reinforce mutual linkage between university and various sectors of the community.
  • Reza Ebrahimi, Hamid Reza Nayebi, Kazem Noghondarian Page 21
    Higher education is a special kind of investment in human resources that accelerates economic, social and cultural development of society by improving knowledge, skills and new theories. Hence, the evaluation of efficiency and productivity growth in trustee units of this sector is one of the important issues which nowadays have been specifically concentrated in economic and social studies. Based on the Fourth Development Plan of the I.R of Iran, Total Factor Productivity (TFP) should reach 2/5 % per Year. Thus, according to the plan, all organizations, institutions and enterprises should recognize the factors affecting their total factor productivity growth. This paper, therefore, using a combined model of DEA and tornqvist productivity index investigates Total Factor Productivity Growth (TFPG) in Public Higher Education sector of the country. It additionally studies the impacts of efficiency and technological changes on this growth. The results show that Total Factor Productivity changes in Public Higher Education sector has been highly resulted by technological changes, while efficiency changes have a little impact in the decreasing changes of TFP.
  • Gholamreza Yadegarzadeh, Kourosh Parand, Arash Bahrami, Ebrahim Khodaee Page 43
    In National University’s examination applicants must access some valid information sources by which they must be guided properly in this critical stage. This paper therefore, aims to review and assess the applicants’ information needs in Tehran. 352 individuals of those who were qualified for university in Tehran in 2006 were randomly selected as the samples. In order to collect required data a questionnaire was used. Both validity and reliability of the research instrument were examined. Based on measurement scale, data were analyzed using different statistics models including factor analysis. Findings revealed that the information needs of applicants include using instructional software, information about disciplines, universities and the criteria of academic admission and selection, information about and accesses to additional and relevant exam’s sources, guidelines for filling in required forms and its deadlines, planning methods for studying and technical points about field selection, and so on. The results also suggested that although there was not a significant difference between the information needs of applicants in terms of their major field of study and type of their diploma, but their needs according to their gander were different.
  • Morteza Monadi Page 67
    This paper aims to study the differences and relationship between knowledge and cognition at the higher education level. It also tries to observe the impacts of knowledge and cognition on people’s daily lives in the society. Knowledge is a set of information about a specific topic, while cognition or insight refers to believing in acquired knowledge and using it in daily life by a person. Therefore, in order to turn knowledge into cognition, individuals must be able to process information and knowledge. In other words, both Conceptual Intelligence and Emotional Intelligence are playing an important role in determining of the form and direction of individual’s life. As a qualitative method, the research hypothesizes were examined by interviewing a random sample of families in Tehran. The findings have shown that highly knowledgeable individuals have not necessarily a deep cognition in their daily lives and vice versa. Therefore, there are some individuals who have not been educated at the higher education level but their deep insight indicates how wise and experienced they are.
  • Bijan Abdollahi, Sariye Heidari Page 111
    In recent decades a noticeable attention has been given to the human capital empowerment in academic environments by a large number of scholars, researchers and those who are in charge for higher education institutions. This paper therefore, aims to study the extent to which staffs’ empowerment is focused in universities and to highlight associated factors with this phenomenon. Using stratified random sampling technique, 175 lecturers out from Teacher Training University were selected. Data were analyzed by a number statistics tests including factor analysis, correlation and multiple regression. Findings showed that the university’ staffs are more empowered in the job meaningfulness than other dimensions such as self-efficacy, self-autonomous, and so on. It also revealed that variables such as modeling and performance-based reward are not linked to the empowerment process, but it is associated with job’s enrichment and participatory management. Among relevant variables, participatory management and job enrichment are more predictor factors for staffs’ empowerment.
  • Nematollah Mosapour, Mahshid Mehrani, Bahman Zandi Page 137
    This paper aims to compare the students’ writing skills and other relevant capabilities such as dictation, grammar and the quality of written material by students in two different settings of regular and distance education. As the research sample, among the ten common fields of study, 400 undergraduate students from Payame Noor University and Shahid Bahonar University of Kerman were randomly selected. Using a set of achievement tests, data were collected and analyzed by independent t-test and multidimensional regression. The findings have indicated that the scores of students in two universities for dictation, grammar and the relevance of writing to the given tops were significantly different. In other words, students from Shahid Bahonar University had better performance in compare with students Payame Noor University. Additionally, regression analysis shows that variables such as gander, university and field of study have a positive impact on the writing skills respectively.
  • Ali Attafar Page 161
    The concept of learning organization and organization learning has received too much attention from researchers and managers of many organizations especially educational systems and building the learning organization has become one of the strategic aims for the system of education. From this view of point the country׳s universities movement toward learning organization is specifically important. This research therefore, was carried out to determine the application of «learning organization» indices: personal master, mental models, shared vision, team learning and system thinking in Shahrekord University (Sh. U) and Islamic Azad University of Shahrekord (A. U). The method of research was descriptive-surveying and the sample included 200 persons of the managers, academic staffs and personnel of the two universities which were selected randomly. In order to collect data a questionnaire composed of 40 closed questions was used. Using Cronbach׳s Alpha index, the questionnaire’s reliability was estimated 0. 85. The data were analyzed by one-sample t-test, Analysis of Variance, Scheffe and Hotelling T-squared. The results showed that the application of «personal master» was above average level in A. U and was at average level in the Sh. U. and the application of «Mental models» was below average level in both universities. The application of «Shared vision», «team learning» and «system thinking» were above level in the A. U and below average level in the Sh. U. Demographic specification analysis also showed that there was no meaningful difference among samples in terms of their gender in both universities, but in the Sh. U the application of «mental models» among the academic staffs and the application of «personal master» among managers and academic staffs were more than personnel.