فهرست مطالب

رهیافتی نو در مدیریت آموزشی - سال چهارم شماره 4 (پیاپی 16، زمستان 1392)

نشریه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی
سال چهارم شماره 4 (پیاپی 16، زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/12/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • سعید مرتضوی، زهرا محمدزاده* صفحات 1-18
    اعتماد به مدیر از جمله موضوعات محوری در مطالعات سازمانی و روابط متقابل بین افراد می باشد. در این راستا، این مقاله به پیش بینی تغییرات سطوح اعتماد معلمین از راه دو متغیر رفتار غیر اخلاقی و رفتار توانمندساز مدیران می پردازد. با توجه به پیشینه نظری موجود، مدلی برای تبیین روابط بین متغیرها ارائه شد و مورد سنجش قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. برای این منظور معلمین راهنمایی شهرستان چناران جامعه آماری این مطالعه را تشکیل دادند و با استفاده از روش تصادفی طبقه ای، داده های 105 نفر از آنها مبنای تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ تایید گردید. برای پردازش داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج نشان داد که ادراک از رفتارهای توانمندساز مدیران، بر اعتماد شناختی و اعتماد عاطفی معلمین به آنها اثر دارد. هم چنین اثر منفی ادراک از رفتارهای غیر اخلاقی، بر اعتماد شناختی بر رهبر تایید شد، اما اثر آن بر اعتماد عاطفی مورد تایید قرار نگرفت. برای ارزیابی مدل پیشنهادی نیز از روش تحلیل مسیر استفاده شد که شاخص های برازندگی مرتبط، نشان از برازش مدل اصلاح شده پژوهش داشت. یافته های حاصله نشان دهنده آن است که بهبود در رفتارهای مدیران به عنوان الگوهای نقش، از تاثیری تعیین کننده بر اعتماد معلمین و به تبع آن تعامل سازنده بین آنها با مدیران در سطح مدارس راهنمایی مورد مطالعه برخوردار است.
    کلیدواژگان: اعتماد عاطفی به مدیر، اعتماد شناختی به مدیر، ادراک از رفتار غیر اخلاقی مدیر، ادراک از رفتار توانمند ساز مدیر
  • محمدعلی نادی*، نزهت مشفقی، سیدعلی سیادت صفحات 19-44
    این پژوهش، با هدف بررسی رابطه بین ابعاد عدالت سازمانی، اعتماد، تعهد مستمر و عاطفی با ادراک معلمان از خودکارآمدی نقش مدیران آموزشی شهر اصفهان به مرحله اجرا در آمد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن تمامی معلمان مرد و زن نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان بوده اند. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای که در آن نسبت سهم شرکت کنندگان نیز در نظر گرفته شده بود و با فرمول تعیین حجم کوهن و همکاران (2000)، 361 نفر (127مرد و 234زن) انتخاب و به منظور جمع آوری داده های پژوهش در بین آنها پرسشنامه های عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی، اعتماد به سازمان و مدیر، تعهد مستمر، تعهد عاطفی و خودکارآمدی نقش مدیر توزیع گردید. روایی صوری و محتوایی و پایایی این پرسشنامه ها به دقت بررسی و مورد تایید قرارگرفت. در راستای بررسی فرضیه های پژوهش داده های حاصل برای تحلیل به صفحات داده های خام نرم افزار بسته آماری علوم اجتماعی و برای برازش مدل علی معادلات ساختاری به نرم افزار لیزرل منتقل گردید. یافته های بدست آمده از تحلیل های آماری نشان داد که ابعاد عدالت سازمانی، اعتماد، تعهد مستمر و تعهد عاطفی با ادراک معلمان از خودکار آمدی نقش مدیران رابطه دارد. هم چنین مدل علی طراحی شده در پژوهش بر اساس الگوی معادلات ساختاری برازش گردید. شاخص نیکوئی برازش (GFI) 80/0و شاخص تصحیح یافته آن ((AGFI41/0 و ریشه میانگین مجذور باقی مانده ها در مدل متغیرهای مکنون 177/0RMSEA=بود. بنابراین مدل دارای برازش نسبتا خوبی بوده است و به این ترتیب مدل معادلات ساختاری رابطه بین ابعاد عدالت سازمانی، اعتماد و تعهد نسبتا قادر به پیش بینی خودکارآمدی نقش مدیران آموزشی می باشد.
    کلیدواژگان: عدالت سازمانی، تعهد، اعتماد، گستردگی خودکارآمدی نقش، معلمان، مدیران آموزشی
  • رضا موحدی*، علیرضا سلیمی نژادیان، حشمت الله سعدی، احمد یعقوبی فرانی صفحات 45-66
    هدف از این مطالعه، آسیب شناسی ابعاد آموزشی هنرستان های کشاورزی دو استان همدان و کردستان است که مسائل و مشکلات آموزشی این هنرستان ها بر اساس عناصر نظام آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش از نوع آمیخته است که در آن تلفیقی از روش های کمی و کیفی مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را سه گروه: 1- مدیران و معلمان، 2- هنرجویان، 3- دانش آموختگان هنرستان های کشاورزی تشکیل می دهند که تعداد کل آنها به ترتیب 78، 291 و 100 نفر دانش آموخته برای سال تحصیلی 91-1390بوده است. تعداد نمونه ها در چهار هنرستان کشاورزی مورد مطالعه 165 نفر هنرجو 38 نفر مدیر و معلم و 30 نفر دانش آموختگان در دسترس و کلیدی بوده اند. داده های مورد نیاز برای این پژوهش از راه مصاحبه های نیمه ساخت دهی شده و پرسش نامه های محقق ساخته گردآوری شده است. پرسش نامه از نظر روایی و پایایی مورد تایید قرار گرفت. میزان پایایی پرسش های پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون کرونباخ آلفا محاسبه گردیده و میزان پایایی سوالات پرسشنامه در کل85/0 به دست آمد. پرسش های مصاحبه هم از نظر روایی و اطمینان پذیری مورد تایید کارشناسان فن قرار گرفته و از این روش هم اطمینان حاصل شد. داده های جمع آوری شده به سه صورت توصیفی، استنباطی و اکتشافی با استفاده از روش ها و آزمون های آماری و روش کیفی تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مشکلات پیش آمده برای هنرستان های کشاورزی استان های همدان و کردستان از نظر آموزشی در پنج بعد گوناگون برنامه ریزی و محتوای دروس کشاورزی، روش های تدریس، وسایل و امکانات، مهارت معلمان کشاورزی و شیوه های ارزشیابی می باشد. از جمله مهم ترین این مشکلات عبارت بودند از: 1) کمبود وسایل و امکانات و قدیمی بودن اقلام موجود، 2)کم اهمیت بودن روش های ارزشیابی عملی، 3) مشکل پیداکردن کار برای دانش آموختگان، 4) عدم استفاده از روش های فعال و فناوری های نوین، 5) برنامه ریزی نامناسب دروس کشاورزی. از جمله مهم ترین راهکارهای به دست آمده در خصوص رفع مشکلات آموزشی هنرستان های کشاورزی عبارت بودند از: تجهیز و نوسازی هنرستان به وسایل و امکانات جدید، برگزاری مستمر کارگاه های آموزشی برای معلمان در ضمن خدمت، جدیت و دقت در اجرای ارزشیابی های عملی کشاورزی با انجام فعالیت ها و تکالیف گوناگون، برنامه ریزی در جهت حل مشکلات اشتغال هنرجویان.
    کلیدواژگان: آسیب شناسی، هنرستان کشاورزی، نظام آموزشی، آموزش کشاورزی، کردستان و همدان
  • ام البنین برزیده*، حمیدرضا معتمد، مهرداد همراهی صفحات 67-82
    هدف اصلی این تحقیق، بررسی مدل معادلات ساختاری رابطه محیط مدرسه و خودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی در استان فارس بود. روش پژوهش از نوع همبستگی- علی بود و بر اساس روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای 223 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. روایی پرسشنامه فضای مدرسه و خودکارامدی معلمان بوسیله نظر متخصصان و تحلیل گویه و پایایی پرسشنامه ها بوسیله آلفای کرونباخ بدست آمد. رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین متغیرهای فضای مدرسه؛ نوآوری، همکاری و تصمیم گیری به ترتیب بیش ترین تاثیر را در خودکارآمدی معلمان دارا هستند و پیش بینی کنندگی قوی تری دارا هستند. مدل معادلات ساختاری نشان داد که فضای مدرسه بر خودکارآمدی معلمان تاثیرمثبت و معنی داری دارد. در مجموع تمام شاخص ها مدل پیشنهادی پژوهش را تایید کردند.
    کلیدواژگان: خودکارآمدی، فضای مدرسه، معادلات ساختاری، مقطع ابتدایی، استان فارس
  • مهرداد مدهوشی، نگین جباری صفحات 83-104
    در سال های اخیر شاهد توسعه و ظهور روش های اکتشاف دانش، به ویژه داده کاوی و فنون خاص آن بوده ایم. به زعم تصور رایج، داده کاوی صرفا به پژوهش های کمی و آماری محدود نمی شود. امروزه در پژوهش های کیفی نیز حرکتی مستمر از واکاوی ها، پژوهش ها و پردازش های صرفا نظری و روش محور به چشم می خورد. این مقاله با روش داده کاوی نظریه ی بنیانی، به اکتشاف عوامل موثر بر به اشتراک گذاری دانش در میان اعضای هیات علمی دانشگاه ها پرداخته است. یافته ها حاکی از آن است که 4 عامل پیوند عاطفی- اجتماعی، ارزش بازاری، رشد و ارتقای فردی، الزامات (بیرونی و درونی) از جمله مهم ترین عوامل به اشتراک گذاری دانش در بین اعضای هیات علمی دانشگاه ها هستند. سپس، براساس مصاحبه های بدون ساختار، متن کوتاه پرسشنامه به اشتراک گذاری دانش تدوین گردید. سپس داده ها از 92 عضو هیات علمی دانشگاه های گرگان به روش نمونه گیری سهمیه ای جمع آوری شدند. نتایج به دست آمده، استفاده از 20 گویه طراحی شده را حمایت می کند و نشان می دهد که این فرم کوتاه مقیاس عوامل به اشتراک گذاری دانش در نمونه اعضای هیات علمی ایرانی از ساختار عاملی مطلوب و روشنی برخوردار است. در این مقاله سعی شده تا با فرض تطبیق پذیری روش های اکتشاف دانش و داده کاوی در پژوهش های کیفی و پردازش های کمی، این دو را به گونه ای نوآورانه در مساله به اشتراک گذاری دانش کنار هم قرار دهد.
    کلیدواژگان: به اشتراک گذاری دانش، داده کاوی، پارادایم، نظریه ی برخاسته از داده، طراحی پرسشنامه
  • محمدسعید احمدی*، حمیدرضا حاتمی، حسن احدی، حسن اسدزاده صفحات 105-118
    این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر باورهای خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر زنجان انجام گردید. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از پرسشنامه باورهای خودکارآمدی، معدل پایان ترم اول و دوم دانش آموزان و برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی یونیسف (2004). جامعه آماری را 4935 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر زنجان در سال تحصیلی90-1389 شامل می شود که با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای، 60 نفر از آنها که در پرسشنامه باورهای خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی نمره پایین تر از متوسط گرفته بودند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند و مهارت های ارتباطی شامل مهارت های آشنایی با ارتباط، پل ها و موانع ارتباطی، انتخاب دقیق کلمات، خوب گوش دادن، قاطعیت در رفتار، بیان نظر خود و نه گفتن، بر اساس بسته آموزشی یونیسف به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش به روش پرسش و پاسخ و ایفای نقش آموزش داده شد. به منظور تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریspss14، از آزمون های آماری تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغری (ANCOVA MANCOVA، ) استفاده گردید. نتایج حاصله از تحلیل کواریانس حاکی از موثر بودن آموزش مهارت های ارتباطی در بهبود باورهای خودکارآمدی (7/33F= و001/0P<) و پیشرفت تحصیلی (25F= و 001/0P<) دانش آموزان می باشد.
    کلیدواژگان: مهارت های ارتباطی، باورهای خودکارآمدی، پیشرفت تحصیلی
  • محمود شرفی، زینت شرفی صفحات 119-140
    هدف از این پژوهش تحلیل و مقایسه نیازهای تربیت دینی دانش آموزان دوره متوسطه در ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی می باشد.جامعه آماری این پژوهش زمینه یابی تمامی دانش آموزان دوره متوسطه شهر جهرم اعم از دختر و پسر می باشد. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر (150 نفر دختر و150 نفر پسر) با روش خوشه ایچند مرحله ای انتخاب گردیدند و با پرسشنامه محقق ساخته با روایی و پایایی قابل قبول مورد سنجش قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب هماهنگی کندال، آزمون t گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها نشان دادند که: در بعد شناختی بالاترین اولویت نیازهای آموزشی دانش آموزان به ترتیب عبارتند از: شناخت مفهوم پلورالیسم دینی، روش های پژوهش دینی و آشنایی با ادیان دیگر و پایین ترین اولویت و نیاز مربوط به آموزش در زمینه شناخت مفهوم توکل به خداوند بوده است. در بعد عاطفی، بالاترین اولویت نیازهای آموزشی دانش آموزان به ترتیب عبارتند از: آموزش در خصوص چگونگی احساس تعهد و پایبندی نسبت به مسئولیت در زمان غیبت امام زمان(ع) و پایین ترین اولویت و نیاز مربوط به آموزش در زمینه اعتقاد به معاد و جزای عادلانه انسان بوده است. در بعدعملکردی بالاترین اولویت نیازهای آموزشی دانش آموزان عبارتند از: آموزش در زمینه مشارکت در نماز جمعه و پایین ترین اولویت و نیاز مربوط به آموزش در خصوص چگونگی روزه گرفتن بوده است. مقایسه نیازهای دختران و پسران نشان می دهد؛ دختران در مقایسه با پسران در نیازهای شناختی تفاوت معنی داری دارند، ولی هیچ گونه تفاوت معنی داری بین دختران و پسران در بعد عاطفی و عملکردی دیده نشده است. دانش آموزان در انتخاب مهارت ها اولویت قائل هستند و در حیطه شناختی نیاز بیش تری به آموزش دارند و این نیازها به ترتیب شامل شناختی، عملکردی و عاطفی است.
    کلیدواژگان: تربیت دینی، نیازآموزشی، رویکرد عقلانی، ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی
  • اعظم بهرامی*، غلامرضا احمدی، زهره سعادتمند، زهره عباسی صفحات 141-150
    این پژوهش با هدف بررسی نظام ارزشیابی مدیران مدارس از دید مدیران و معلمان با تاکید بر مهارت های مدیریتی و فرا مدیریتی، اداری و مالی در شهر اصفهان با روش توصیفی و پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مدیران و معلمان نواحی آموزش و پرورش شهر اصفهان (13625 نفر) تشکیل دادند. نمونه مورد نظر در این پژوهش120 نفر از معلمان،60 نفر از مدیران بودند که به صورت خوشه ایاز مناطق 5 گانه آموزشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ارزشیابی فعلی، حاوی 18 پرسش که بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت طرح ریزی گردید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که اعتبار پرسشنامه مدیران87/0و معلمان94/0 برآورد گردید. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین، درصد فرآوانی و انحراف معیار) و در سطح استنباطی (آزمون t در یک گروه، آزمون تحلیل واریانس و تحلیل عاملی) مورد بررسی واقع شد. یافته ها نشان داد میزان توجه به توان مدیر در مهارت های اداری و مالی، مدیریتی و فرامدیریتی در فرم ارزشیابی بیش از سطح متوسط بوده است. هم چنین مقایسه نظرات مدیران و معلمان بر حسب اطلاعات جمعیت شناختی که براساس آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) صورت گرفت نشان داد که بین دیدگاه مدیران و معلمان در رابطه با فرم ارزشیابی تفاوت معنادار وجود ندارد.
    کلیدواژگان: ارزشیابی، مدیریت آموزشی، شاخص های ارزشیابی، مهارت های اداری مالی، مهارت های مدیریتی
  • احمد رستگار*، حسین زارع، محمدرضا سرمدی، فریده سادات حسینی صفحات 151-164
    این پژوهش، با هدف مقایسه ادراک دانشجویان از ساختار کلاس درس و اهمال کاری تحصیلی در میان دانشجویان دوره های آموزش سنتی و مجازی دانشگاه تهران انجام شد. برای این منظور580 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد (488 نفر دانشچوی دوره سنتی و 132 نفر دانشجوی دوره مجازی) با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسشنامه ای خودگزارشی شامل خرده مقیاس های ادراک از ساختار کلاس (Blackburn، 1998)، و اهمال کاری تحصیلی (Solomon & Rothblum، 1984)، پاسخ دادند. جهت اطمینان از پایایی خرده مقیاس ها از ضریب آلفای کرونباخ و تعیین روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید. نتایج به طور کلی نشان داد که بین دانشجویان دوره های مجازی و سنتی در بعد ادراک از خودمختاری در یادگیری و ادراک از تکالیف انگیزشی تفاوت معنی داری وجود دارد. در حالی که در زمینه ادراک دانشجویان از ارزشیابی تبحری بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت. در زمینه اهمال کاری تحصیلی نیز نتایج حاکی از تفاوت بین دانشجویان دوره های مجازی و سنتی می باشد.
    کلیدواژگان: ساختار کلاس، اهمال کاری تحصیلی، حمایت از خودمختار، تکالیف انگیزی، ارزشیابی تبحری
  • سیروس حدادنیا*، نیما شهیدی، سیداحمد هاشمی صفحات 165-188
    هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین عدالت سازمانی با تعهد سازمانی و رفتار مدنی سازمانی می باشد. پژوهش به روش توصیفی (پیمایشی) می باشد. جامعه آماری، تمامی مدیران گروه های آموزشی واحدهای منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 315 نفر در سال 90-91 می باشد. که تعداد 118 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی و از نوع خوشه ایطبقه ای بود. بدین ترتیب که ابتدا به دلیل زیاد بودن حجم جامعه آماری بصورت خوشه ایدر بین واحدهای دانشگاهی نمونه گیری انجام شد و سپس در این واحدها برای مشخص نمودن اعضای نمونه بصورت طبقه ای نمونه گیری شد تا سهم اعضای نمونه نسبت به سهم آنها در جامعه آماری رعایت شده باشد. از سه پرسشنامه ی عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و رفتار مدنی سازمانی، به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید که ضریب پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 812/0، 825/0، 882/0 برآورد شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ماتریس ضریب همبستگی، رگرسیون ساده و چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که: 1. بین ابعاد عدالت سازمانی بر تعهد سازمانی و رفتار مدنی سازمانی رابطه معنادار مثبت وجود دارد. 2. بین عدالت سازمانی، رفتار مدنی سازمانی و تعهد سازمانی رابطه مثبت وجود دارد، 3. بین بعد نوع دوستی و احترام، وظیفه شناسی، فضیلت و جوانمردی از ابعاد رفتار مدنی سازمانی با عدالت سازمانی رابطه معنادار مثبت وجود دارد و 4. بین بعد تعهد عاطفی و بعد تعهد هنجاری و تعهد مستمر از ابعاد تعهد سازمانی با ابعاد عدالت سازمانی رابطه معنادار مثبت وجود دارد.
    کلیدواژگان: عدالت سازمانی، تعهد سازمانی، رفتار مدنی سازمانی، مدیران گروه
  • رضا رضوانی*، طیبه امیری صفحات 189-200
    تا مدت ها معلمین؛ استعداد، علایق و هوش دانش آموزان را نادیده می گرفتند اما تنوع و چندگانگی در هوش فراگیران با پیدایش نظریه ی «هوش چندگانه» مورد توجه قرار گرفت. انتظار می رود که کتاب درسی به عنوان وسیله و راهنمای اصلی برنامه آموزشی در سیستم آموزشی ایران، تنوع هوشی را در هر فراگیر مورد توجه قرار دهد. این پژوهش، قصد دارد کتاب های آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه (ESP)[1] منتشر شده توسط سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت) را از این منظر مورد بررسی قرار داده تا چندگانگی هوش را در آنها دریابد. بدین منظور، 8 کتاب با استفاده از جدول حوزه های رشته های دانشگاهی (Biglan،1973) به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. کتاب ها با استفاده از چک لیستی از تمرین های مرتبط با هر هوش بوده به روش تحلیل محتوایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. لازم به ذکر است چک لیست فعالیت های مرتبط با هوش چندگانه توسط محققین این پژوهش با استفاده از ادبیات پژوهش در این زمینه و تعریف هر هوش تهیه و تدوین گردیده است. تمرین های هر درس در کتاب های برگزیده جدا شدند و براساس چک لیست مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که مولفین انتشارات سمت هیچ گونه توجهی به تنوع و چندگانگی در هوش یادگیرندگان نداشته است. علیرغم اینکه کتاب ها برای فراگیران در رشته های تحصیلی متفاوت بوده است همه ی آنها به هوش زبانی/کلامی، هوش منطقی/ ریاضی و هوش درون فردی اکتفا کرده اند. تنها یک درصد از تمرین های این کتاب ها شامل هوش فضائی/ تصویری بودند و 99% تمرین ها هوش زبانی/کلامی، هوش منطقی/ ریاضی و هوش درون فردی را در برمی گرفتند.
    کلیدواژگان: ارزیابی کتب درسی، آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه (ESP)، نظریه هوش چندگانه
  • اسماعیل خدایی متین* صفحات 201-220
    این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه میزان آمادگی زیر ساخت های اساسی پیاده سازی مدیریت دانش (فرهنگ و عوامل انسانی، ساختار و فرایند ها و زیرساخت فنی) و رتبه بندی این عوامل از نظر درجه اهمیت در دانشگاه پیام نور مرکز- مشهد و دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد صورت گرفت. روش این پژوهش، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری اعضای هیات علمی دو دانشگاه مذکور بودند. در دانشگاه پیام نور نظر تمام جامعه ی آماری پیمایش شد و در دانشگاه آزاد اسلامی برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و سوالات این پرسشنامه با الگوبرداری از پرسشنامه های مشابه داخلی و خارجی و بررسی متون مدیریت دانش طراحی شد. نتایج حاکی از آن بود که دانشگاه دولتی در ابعاد «فرهنگ و عوامل انسانی»،«زیرساخت فناوری اطلاعات» و «ساختار و فرایند ها»، برای پیاده سازی مدیریت دانش در سطح نامطلوبی قرار دارد و دانشگاه آزاد در ابعاد «فرهنگ و عوامل انسانی»، «زیر ساخت فناوری اطلاعات» و «ساختار و فرایند ها»، برای پیاده سازی مدیریت دانش در سطح آمادگی متوسطی قرار دارد. هم چنین نتایج حاصل از آزمون رتبه بندی (آزمون فریدمن) نشان داد که در هر دو دانشگاه دولتی و آزاد «فرهنگ و عوامل انسانی»، به عنوان با اهمیت ترین عامل می باشد. هم چنین، در دانشگاه دولتی «ساختار و فرایند ها» به عنوان کم اهمیت ترین عامل و در دانشگاه آزاد «زیرساخت فناوری اطلاعات» به عنوان کم اهمیت ترین عامل شناخته شد.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش، زیرساخت فنی، فرهنگ و عوامل انسانی، ساختار و فرایندها، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه دولتی
|
  • S. M., Z. M.* Pages 1-18
    Trust in principals is a core topic in organizational studies and social exchanges among people in work places. As such، this article explores changes in trust level in principals based on two predicting variables i. e. principals’ unethical and empowering behaviors. In light of review of literature، a conceptual model was developed to delineate the relationships between variables and then it was assessed. A sample of 105 secondary school teachers in Chenaran was studied using stratified random method. A use was made of a questionnaire. Its validity was established through factor analysis and its reliability was also confirmed using Cronbach''s alpha. To analyze data، two softwares، that is، SPSS and Lisrel were employed. The findings indicated that the perception of empowering behaviors of principals influences the sample’s cognitive and affective trust. Further، unethical behavior of the principals was found to affect negatively the cognitive trust in principals، while it exerts no effect on the affective trust in principals. The refined model set forth was tested using path analysis. Fit indexes suggested that the model adequately fit the data. The paper concluded that improving principals’ behavior، as role samples، has a major impact on teachers’ trust in principals and consequently on the effective interaction between teachers and principals.
    Keywords: Cognitive trust, Affective trust, Perception of unethical behaviors, Perception of empowering behaviors
  • M.A. N*, N. A.M., S.A. S Pages 19-44
    This research was administered to investigate the relationship between the dimensions of organizational Justice، trust، affective and continuous commitment with teachers’ perceived efficacy of educational administrators in Isfahan city. This correlational research involved all teachers of education organization of Isfahan. A sample of 361 (127 males & 234 females) teachers was drawn using stage cluster random sampling. The sample was administered the research questionnaires. The face and content validity and reliability of the instruments were analyzed and confirmed. Data analysis was performed using SPSS and LISREL softwares. The results pointed to a statistically significant relationship between the dimensions of organizational justice، trust، affective and continuous commitment with the teachers’ perceptions. The structural model conceptualized was assessed through using Lisrel. Adequate fit indexes suggested that the model could fit the data and predict the relationships among the variables of interest.
    Keywords: Organizational justice, Commitment, Trust, Self, efficacy, Teachers, Educational administrators
  • R. M.*, A. S.N., H. S., A. Y.F. Pages 45-66
    This study aimed at a pathological study of agricultural high schools in Hamedan and Kurdistan provinces. This mixed method study involved three groups of teachers and administrators، students، and graduates. The samples were selected from four agricultural high schools including 165 students، 38 teachers and administrators، and 30 graduates. Data were collected using a researcher-made questionnaire and semi-structured interviews. The questionnaire’s reliability (Alpha=0. 85) and validity were established. Interview questions were also face- and content-validated. Descriptive، analytic، exploratory and content analysis methods were used to analyze data. The results indicated that the problems of the high schools could be grouped into five categories of planning and course content، teaching methods، tools and equipment، teachers’ skills، and evaluation methods. The most important problems however were lack of educational tools and equipment and their out-datedness، inattention to practical examinations، difficulty to find jobs for the graduates، using old teaching methods، and unsuitable planning of agricultural courses. The most important solutions suggested included a) to renew and equip the high schools by new tools b) conducting ongoing in-service training for the teachers c) using more meticulous evaluation methods involving varied assignments and tasks، d) planning to solve the students'' employment problems.
    Keywords: Pathology, Agricultural technical high school, Educational system, Agricultural education, Hamedan, Kurdistan
  • O. B.*, H. M., M. H. Pages 67-82
    The purpose of this research was to study the impact of School environment on teachers’ self-efficacy through a structural equation modeling analysis. Based on cluster random sampling، 223 questionnaires were collected. Expert consensus، item analysis and Cronbach’s alpha were used to validate School Environment and teachers’ self-efficacy questionnaires. Multiple regression analysis from among school level environment variables innovation، cooperation and decision making respectively had the greatest impact on and could predict teachers’ self-efficacy. According to the structural equation model developed school level environment had a significantly positive impact on teachers’ self-efficacy.
    Keywords: structural equation modeling, school level environment, teacher's self, efficacy, Fars Province
  • M. M., N. J. Pages 83-104
    Over the recent years، we witnessed the advent and development of knowledge discovery approaches، especially data mining along with its particular techniques. There also have been theoretical and approach-centered analyses، studies and processing in qualitative research. The current study has discovered the effective factors in knowledge sharing among university faculty members through basic theory data mining. The findings indicated that there are four major factors in knowledge sharing among university academic staff including social-affective communication، market pricing، individual growth، internal and external authority factors. Then، a short form of the knowledge sharing questionnaire was formulated based on unstructured interviews. Data was collected from a sample of 92 faculty members of Gorgan University. The instrument validation indicated that the 20-item questionnaire had adequate reliability and validity indexes.
    Keywords: Knowledge sharing, data mining, paradigm, theories developed from data, questionnaire
  • M.S. A*, H. H., H. A., H. A. Pages 105-118
    The present research aimed at studying the effect of communication skills training on self-efficacy beliefs and academic achievement of female students of high-schools in grade one in Zanjan city. A use was made of a self-efficacy questionnaire، students’ average-point scores and the UNISEF program for training communication skills in this pre- post-test experimental study. A sample of 60 students with average point scores smaller than intermediate was selected using stage sampling strategy from among a population of 4935 students. They were randomly assigned to one experimental and one control group. The experimental group received a treatment based on the UNICEF Training kit over a ten-session course in terms of questions and answers and role-plays. To analyze the data، SPSS was used to run ANCOVA and MANOVA analyses. The results suggested that the training of communication skills was effective in improving the self-efficacy (F=33. 7، p<0/001) and academic achievement (F=25، p<0/001) of the students.
    Keywords: communication skills, Self efficacy, Academic achivement
  • M. Sh, Z. Sh Pages 119-140
    The current paper aimed at an analysis and comparison of religious education needs of secondary school students in terms of cognitive، emotional، and functional needs. A sample of 300 students (150 girls، 150 boys) was drawn through stage cluster sampling method from among all secondary school students in Jahrom city. The participants were administered a questionnaire with acceptable validity and reliability indexes. Data analysis involving Kendall coefficient، independent sample t-test and Chi-square indicated that: as regards the cognitive needs، understanding the concept of religious pluralism، religious research methodologies، and familiarity with other religions took the highest priority and the need to learn to trust God had the lowest priority. In terms of emotional needs، learning how to be committed in the absence of Imam Mahdi (AS) and learning about resurrection took the highest and lowest priority respectively. with respect to the functional needs of the students، participation in Friday Prayers and to learn how to fast were، respectively، of the highest and lowest priority. A comparison of boys and girls suggested that the girls significantly differed from boys in terms of cognitive needs، but no significant difference was indicated as far as the emotional and functional needs were concerned. The students had varying priorities in regard to the skills. In terms of cognitive domain they needed further training and the needs comprised cognitive، functional and emotional needs in the order of priority.
    Keywords: Religious education, Educational needs, Intellectual approach, Cognitive, Emotional, Functional
  • A. B.*, Gh. A., Z. S., Z. A. Pages 141-150
    The purpose of this study was to investigate the school principals’ evaluation system from the view point of principals and teachers. This descriptive survey included all principals and teachers (n=13625) in Isfahan. The sample of this study comprised 60 principals and 120 teachers chosen through stratified random sampling. The research instrument was the current official education evaluation scale comprising 18 Likert items. The reliability was estimated to be 0. 87 for principals and 0. 94 for teachers. In order to analyze the data both descriptive and inferential statistics (mean، frequency، standard deviation، t-test، analysis of variance and factor analysis) were employed. The result of the study revealed that all three main factors received a weight above the average. MANOVA has also indicated that there was no significant difference between the view of points of principals and teachers about the evaluation checklist.
  • A. R.*, H. Z., M.R. S, F.S. H Pages 151-164
    The present study was conducted to compare perceived classroom structure and academic procrastination of traditional and virtual education students of University of Tehran. To this end، 580 graduate students from University of Tehran (488 traditional & 132 virtual) were selected through stratified sampling method and were administered a self-reporting questionnaire of perceived classroom structure (Blackburn، 1998) and academic procrastination subscales (Solomon & Rothblum، 1984). To ensure the reliability of the subscales، Cronbach’s Alpha and to establish the instrument’s construct validity، confirmatory factor analysis were used. The results revealed that there was a significant difference between traditional and virtual education students in terms of perceived authonomy in learning and perceived motivational tasks. However، there was no significant difference in students’ perceived mastery evaluation. The results also indicated that there was a significant difference between the two groups in terms of academic procrastination.
    Keywords: Classroom structure, Academic procrastination, Autonomy support, Motivational tasks, mastery evaluation
  • S. H.*, N. Sh, S.A. H Pages 165-188
    The purpose of this study was to examine the relation among organizational justice، organizational commitment، and organizational citizenship behavior. The current descriptive survey involved all educational department heads in the first region branches of the Islamic Azad University (n=315) in the academic year 2010-11. A total of 118 faculty members was selected through cluster sampling. Three questionnaires of Organizational justice، Organizational commitment and Organizational Citizenship behavior were used as the study instruments with the reliabilities indexes of 0. 812، 0. 825 and 0. 882، respectively. A use was of SPSS to run correlation، simple and multiple regressions، and path analyses. The findings suggested that 1. There was a significantly positive relationship among the components of organizational justice، organizational commitment and organizational citizenship behavior، 2. There was a significantly positive relationship among organizational justice، organizational commitment and organizational citizenship behavior، 3. There was a significantly positive relationship between the components of organizational citizenship behavior (friendship and respect، duty، virtue and generosity) and organizational justice، 4. There was a significantly positive relationship between the components of organizational commitment (emotional، normative، and continuous commitments) and organizational justice.
    Keywords: Organizational justice, Organizational commitment, Organizational Citizenship Behavior, Department head
  • R. R.*, T. A. Pages 189-200
    Diversity in learners’ intelligence profiles was heralded by the advent of Multiple Intelligences (MI) theory. Teachers، however، do not always recognize the interests، talents، and potentials of the students. Textbooks as the main curriculum plans and guides in Iran’s educational system are expected to recognize and cater to the diverse students as individuals and hence their intelligences. This study was motivated by a query as to whether ESP textbooks published by the Organization for Researching and Composing University Textbooks in the Humanities (known as SAMT) accommodate intelligence diversity or they are an exclusive province of linguistic intelligence. In an attempt to see to the extent to which the ESP textbook activities address and engage different intelligences، a sample of them were analyzed in the light of MI theory. More specifically، eight ESP textbooks were selected randomly from among 34 ESP textbooks published by SAMT according to Biglan''s (1973) eight academic task areas، that is، each textbook was randomly selected from and belonged to one area. Activities in each textbook were extracted and evaluated using a detailed checklist developed by the current researchers drawing on the relevant literature and theoretical description of each intelligence and possible activities. The evaluation indicated that textbook activities generally involved four intelligences: verbal/linguistic، intrapersonal، logical/ mathematical and spatial/visual. These four intelligences prevailed dominantly the textbooks to the extent of 99% of the activities. Thus، though ESP textbooks are developed for different academic fields، it seems that SAMT ESP textbooks developers failed to cater to the learners’ intelligence diversity and uniformly accommodated the other intelligences in only a negligible extent of 1% of the activities.
    Keywords: ESP, Textbook evaluation, Multiple intelligences, Official textbooks, SAMT
  • E. Kh.M.* Pages 201-220
    Nowadays، knowledge is the most important and valuable capital for each organization. Rapid changes and increasing growth urge each organization to do its best for survival. Universities can also benefit substantially from knowledge management due to their performance nature as major centers of knowledge creation and diffusion. The initial investigation of knowledge management is very important in conducting effective knowledge management. Thus، this paper investigated the readiness degree of fundamental infrastructure for implementing the knowledge management system (culture and human factors، structure and processes، technical infrastructure) and ranked the factors with respect to their salience in Islamic Azad University، Mashhad Branch and Mashad Payam Noor University. The research population of the current descriptive survey comprised the faculty members of the two universities. Stratified sampling method was used to draw a sample of the faculty members of the IAU while all members of PNU were included in the study. The research instrument was a questionnaire involving questions adapted from similar domestic and foreign questionnaires based on the literature review. The findings indicated that Islamic Azad University، Mashhad Branch was moderately ready to implement knowledge management as regards “culture and human factors”، “information technology infrastructure” and “structure and processes” dimensions. Further، the Friedman test revealed that “culture and human factors” was the most important factor and “information technology” the least important.
    Keywords: Knowledge management, technical infrastructure, culture, human factors, Structures, processes, Islamic Azad University, Mashhad Branch