فهرست مطالب

رهیافتی نو در مدیریت آموزشی - سال ششم شماره 3 (پیاپی 23، پاییز 1394)

نشریه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی
سال ششم شماره 3 (پیاپی 23، پاییز 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/10/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محسن گل پرور*، محمد علی نادی صفحات 1-22
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین اخلاق کاری اسلامی، انصاف تطبیقی و علاقه به پول با رضایت شغلی و رضایت از پرداخت در میان معلمان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش را معلمان پنج شهر یزد، شهرکرد، لردگان، اصفهان و کرمان تشکیل داده اند که از بین آنها 617 نفر به شیوه ی چند مرحله ای برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه اخلاق کاری اسلامی (Ali & Al-Kazemi،2007)، پرسشنامه علاقه به پول و پرسشنامه انصاف تطبیقی(Luna-Arocas &Li-Ping Tang، 2004)، پرسشنامه رضایت از پرداخت و پرسشنامه ورضایت شغلی (Kim & Leung، 2007) بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که پس از کنترل متغیرهای سن، سابقه شغلی، تحصیلات، جنسیت و وضعیت تاهل، از بین ابعاد علاقه به پول، اخلاق کاری اسلامی و انصاف تطبیقی، بودجه (بعنوان یکی از ابعاد علاقه به پول با ضریب بتا استاندارد (19/0) و اخلاق کاری اسلامی (با ضریب بتا استاندارد 119/0) قادر به پیش بینی رضایت شغلی هستند. اما برای رضایت از پرداخت، پس از کنترل متغیرهای جمعیت شناختی، بودجه و شرارت آمیزی پول (به ترتیب با ضرایب بتا استاندارد 088/0- و 09/0) و انصاف تطبیقی (با ضریب بتا استاندارد 567/0) قادر به پیش بینی معنادار این متغیر بودند.
    کلیدواژگان: اخلاق کاری اسلامی، انصاف تطبیقی، علاقه به پول، رضایت شغلی، رضایت از پرداخت
  • صمد ایزدی*، عباس محسنی صفحه 23
    هدف اصلی تحقیق بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی کارکنان ستادی ادارات آموزش و پرورش مازندران و ارائه الگوی مناسب می باشد. جامعه آماری کارکنان ستادی آموزش و پرورش استان مازندران می باشند که 336 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته ای است که اعتبار آن بر اساس آلفای کرونباخ برآورد گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق بیان می کند که دسترسی به اطلاعات، آموزش، سیستم پاداش، غنی سازی شغل، مشارکت و سبک رهبری رابطه مثبت و معنی داری با توانمند سازی روانشناختی دارند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن بیانگر آن بوده است که متغیرهای رهبری، دسترسی به اطلاعات، مشارکت، آموزش، غنی سازی شغل، پاداش به ترتیب در رتبه اول تا ششم قرار دارند. هم چنین بررسی وضعیت این متغیرها نشان دهنده آن است که به غیر از دو متغیر خود تعیینی و موثر بودن تمامی مغیرهای دیگر وضعیت نسبتا مطلوبی در میان کارکنان ستادی آموزش وپرورش استان مازندران دارد در نهایت بر اساس یافته های تحقیق مدلی جهت ارتقائ سطح توانمندی کارکنان ارائه شده است.
    کلیدواژگان: توانمند سازی روانشناختی، کارکنان ستادی، آموزش و پرورش مازندران
  • احمد امانی، مهدی نامداری پژمان* صفحه 43
    این تحقیق، با هدف تعیین نقش رگه های پنج گانه شخصیت در پیش بینی تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارمندان اداره کل آموزش و پرورش استان کردستان در سال 1390 انجام شد. روش انجام تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. به روش تصادفی ساده نمونه ای به حجم 132 نفر از جامعه آماری 200 نفری استخراج و انتخاب گردید. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه رگه های شخصیت فرم کوتاه 60 سئوالی با پایایی 83/0، پرسش نامه کوتاه شده رضایت شغلی اسمیت، کندال و هالین با پایایی 87/0 و پرسشنامه تعهد سازمانی مادوی، پورتر و استیرز با پایایی 92/0 بود. به روش تحلیل رگرسیون پیش رونده داده های به دست آمده تحلیل شدند. نتایج نشان داد متغیرهای روان رنجوری (17/3-=t و 28/0-=β) و برون گرایی (02/2=t و 18/0=β) ارتباط معناداری با رضایت شغلی داشتند (05/0>p). رگه های موافق بودن (65/2=t و 24/0=β) و باوجدان بودن (14/2=t و20/0=β) ارتباط معناداری با تعهد سازمانی داشتند (05/0>p).
    کلیدواژگان: رضایت شغلی، رگه های شخصیت، تعهد سازمانی، کارمندان آموزش و پرورش
  • ندا رنجبر*، عبادالله احمدی، احمدرضا اوجی نژاد صفحه 63
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش سازمانی با شادکامی و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان این واحد دانشگاهی به تعداد 230 نفر می باشد که به روش تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول مورگان تعداد 151 (78 نفر زن و 73 نفر مرد) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش از سه پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت، شادکامی آکسفورد و رضایت شغلی اسمیت استفاده گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش همزمان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین هوش سازمانی با شادکامی و رضایت شغلی، رابطه معناداری وجود دارد و در بین ابعاد هوش سازمانی، مولفه های سرنوشت مشترک و روحیه قادر به پیش بینی شادکامی و مولفه های چشم انداز استراتژیک، روحیه و میل به تغییر قادر به پیش بینی رضایت شغلی می باشند. ضمن اینکه بر اساس نتایج به دست آمده بین ابعاد هوش سازمانی، بعد روحیه قوی ترین پیش بینی کننده برای شادکامی و رضایت شغلی می باشد.
    کلیدواژگان: هوش سازمانی، شادکامی، رضایت شغلی
  • سیدکاظم علوی لنگرودی، حمید غفوری* صفحه 85
    هدف از این تحقیق، بررسی رابطه ی رضایت شغلی، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه شهرستان خاتم است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس دوره های متوسطه اول و متوسطه دوم شهرستان خاتم که در سال تحصیلی 93-92 به خدمت اشتغال داشته و 160 نفر بودند و با توجه به جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 115 نفر تعیین گردید. در این پژوهش از پرسشنامه های رضایت شغلی اسمیت، کندال و هیولین، تعهد سازمانی می یر و آلن و فرسودگی شغلی مسلش به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. این سه پرسشنامه از نوع پرسشنامه های استاندارد هستند که بارها روایی آنها در پژوهش های پیشین به اثبات رسیده است و در این پژوهش برای درک درستی سوالات، پرسشنامه ها در بین تعدادی از خبرگان و کارشناسان توزیع شد و روایی آن مورد تایید قرار گرفت. ضرایب پایایی برای رضایت شغلی 94/0، تعهد سازمانی 86/0، خستگی هیجانی 86/0، مسخ شخصیت 73/0 و احساس کفایت 90/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مولفه های فرسودگی شغلی معلمان به تفکیک جنسیت تنها در احساس کفایت در سطح 05/0 تفاوت معنی داری وجود داشت و به تفکیک سطح تحصیلات و سن تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تعهد سازمانی و رضایت شغلی در پیش بینی خستگی هیجانی و احساس کفایت نقش داشتند، اما در پیش بینی مسخ شخصیت، تنها تعهد سازمانی نقش داشت.
    کلیدواژگان: فرسودگی شغلی، خستگی هیجانی، مسخ شخصیت، احساس کفایت، رضایت شغلی و تعهد سازمانی
  • داود فرونه*، عماد ملکی نیا صفحه 111
    سلامت سازمانی عبارت است از توانایی یک سازمان برای انجام موفقیت آمیز ماموریت خود. در مدرسه سالم معلمان به آموزش و یادگیری متعهد هستند، آنان اهداف بالاتر ولی قابل حصول برای دانش آموزان در نظر می گیرند، و محیط یادگیری منظم و جدی است. این تحقیق با هدف «بررسی ادراک معلمان از سلامت سازمانی در مدارس پسرانه دولتی مناطق 3 و12 آموزش و پرورش شهر تهران» صورت گرفته است. از روش تحقیق پیمایشی برای پاسخ به سوال های پژوهش استفاده شده و آزمون های آماری t تک گروهی، t مستقل، و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار spss به کار برده شده است. سلامت سازمانی مدارس از طریق پرسشنامه مبتنی بر مدل ماتیو مایلز مورد سنجش قرار گرفته است. نمونه آماری شامل 281 نفر از معلمان در سه مقطع تحصیلی است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده اند (108 نفر از منطقه3 و 173 نفر از منطقه12). نتایج این پژوهش نشان می دهد که از نظر معلمان، میزان سلامت سازمانی مدارس هر دو منطقه به طور معنی داری بالاتر از میانگین و رضایت بخش است. مدارس منطقه 3 نسبت به مدارس منطقه 12 از سلامت سازمانی بالاتری برخوردار هستند. در بین مقاطع تحصیلی، مدارس مقطع ابتدایی از سلامت نسبتا بهتری برخوردار هستند. مدارس مقاطع راهنمایی و متوسطه در مراتب بعدی قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: سلامت سازمانی، مدارس، تهران
  • مرضیه حیدری*، صدیقه محمدجانی صفحه 127
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش فرهنگی با سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده (48 نفر) در سال تحصیلی 1393-1392 بود که با روش نمونه گیری سرشماری کل 48 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. داده ها بوسیله ی پرسش نامه ی هوش فرهنگی بر اساس نظریه ارلی و آنگ (2003) شامل 20 سوال که مولفه های فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری را مورد سنجش قرار داد، پرسش نامه ی سرمایه فکری بر اساس نظریه ی بنتیس و همکاران (2000) با 39 سوال که ابعاد انسانی، ساختاری و رابطه ای را مورد سنجش قرار داد و پرسش نامه ی سرمایه اجتماعی براساس نظریه ی ناهاپیت و گوشال (1998) با 13سوال که ابعاد شناختی، ساختاری و رابطه ای را مورد سنجش قرار داد، جمع آوری گردیده است. روایی محتوایی پرسش نامه ها مورد تایید تعدادی از صاحب نظران علوم تربیتی و مدیریت قرار گرفت. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. پایایی پرسش نامه ی هوش فرهنگی 85/0، سرمایه اجتماعی 87/0، سرمایه فکری 88/0 بود. در این تحقیق، از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد رابطه ی معنی داری بین هوش فرهنگی با سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری و ابعاد آنها وجود ندارد. لیکن بین سرمایه اجتماعی با سرمایه فکری (75/0= r) و ابعاد آن رابطه ی معنی داری مشاهده گردید.
    کلیدواژگان: هوش فرهنگی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فکری، دانشگاه آزاد اسلامی
  • علیرضا قاسمی زاد صفحه 145
    هدف از انجام این تحقیق، بررسی میزان بکارگیری رسانه های نوین آموزشی، شناسایی مشکلات و موانع آنها از دیدگاه مسئولین و معلمان اداره آموزش و پرورش شهر قائمیه بود. روش انجام این تحقیق توصیفی- پیمایشی و جامعه ی آماری کلیه ی مسئولین و معلمان اداره آموزش و پرورش قائمیه که 455 نفر بود. از کل جامعه ی آماری تعداد 188نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس پرسشنامه ای حاوی 30 سوال طراحی شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان و تحلیل گویه مورد بررسی قرار گرفت. آزمون «آلفای کرونباخ» پایایی آن راتاییدکرد (85/0=a). نتایج تحلیل داده های تحقیق حاکی از اولویت بندی مولفه ها و مشکلات بکارگیری رسانه های آموزشی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون فریدمن به ترتیب شامل: 1- برنامه ریزی و محتوا، 2- سخت افزارو زیر ساخت ها، 3- نیروی متخصص و آموزش، 4- مسائل مالی، 5- مدیریت و اضطراب فناوری، 6- زمان و تراکم دانش آموزی، 7- باورهای سنتی، 8- انگیزش است. با توجه به آزمون فرید من می توان گفت که اولویت بندی مولفه ها معنی دار می باشد به این معنی که عامل برنامه ریزی و محتوا اولین اولویت و عامل انگیزش آخرین اولویت را دارا بودند.
    کلیدواژگان: رسانه های نوین آموزشی، موانع و مشکلات بکارگیری، آموزش و پرورش
  • نادر شهامت صفحه 165
    در دهه های اخیر الگوهای سازمانی آموزش عالی بیش از گذشته توسعه یافته اند. تنوع و تعدد در ساختارها و الگوهای سازمانی آموزش نشان دهنده گرایش اجتماعی در حوزه سیاست ها، رویکردها، فرایندها و شیوه های آموزش عالی است. در این فرایند، نهادهای آموزشی و علمی جدید شکل گرفته اند و با گسترش سازمان ها و شبکه های آموزشی و علمی، انحصارگرایی دانشگاه مدرن در ارائه آموزش های عالی به چالش افتاده است. میان رشته ای و فعالیت های مرتبط با آن یکی از متغیرهای اصلی بشمار می روند که در چند دهه اخیر ساختارهای سازمانی آموزش عالی را با تغییر و تحول روبرو کرده اند. در این راستا دانشکده ها و دانشگاه ها به شکلی فزاینده به ارائه برنامه های «میان رشته ای» به عنوان شاخص ظرفیتشان برای آماده ساختن نسلی از متفکران و متخصصان با ویژگی های همچون: تفکر انتقادی، مشارکت، رهبری مشارکتی و پژوهش میان رشته ای می پردازند. در فرایند شکل گیری و بسط این پدیده، بنیادهای معرفتی و روشی آموزش و نوع ارتباط و تعامل میان زیرسیستم های آموزشی به دلیل ماهیت و خصلت درونی آنها بیش تر با تغییرات و دگرگونی مواجه شده اند. پذیرش الگوهای رفتاری آموزش های میان رشته ای؛ آموزشی، پژوهشی، سایه، دورگه و نامرئی در درون ساختارهای سازمان یافته دانش (رشته ها) نمود و مثال این گزاره است.
    کلیدواژگان: میان رشته ای، ساختار، مدل، آموزش عالی
  • سهراب صادقی*، محمد صالح صالحی کشکولی، عبدالحمید رضوی، حسین افلاکی فرد، بهرام اسماعیلی صفحه 183
    هدف از این پژوهش، نیازسنجی ارائه خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی از نظر دبیران دبیرستان های شهر شیراز بود. از بین دبیران شاغل در دبیرستان های نواحی چهارگانه شیراز در سال تحصیلی 89-88، نمونه ای به حجم 352 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی محقق ساخته بر مبنای «الگوی مفهومی نظارت آموزشی اولیوا و پاوالس» که مشتمل بر سه حیطه رهبری در بهسازی آموزشی، رهبری در بهسازی برنامه درسی و رهبری در بهسازی کارکنان بود، استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی، آزمون تی مستقل، آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک سویه استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت موجود ارائه ی خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی در دبیرستان های شیراز، در سطح حداقل قابل قبول بوده و در وضعیت مطلوب، معلمان خواهان دریافت خدمات نظارتی در سطحی بالاتر از کفایت مطلوب می باشند. هم چنین به طور معناداری، دبیران مرد نسبت به زنان نیاز بیش تری به خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی داشتند. بین میزان نیاز به خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی دبیران با سوابق مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد، در حالی که بین میزان نیاز به کمک در اداره کلاس، بین دو گروه آموزشی علوم انسانی و ریاضی تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوت بین گروه های آموزشی دیگر مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: نظارت و راهنمایی آموزشی، نیاز سنجی، الگوی مفهومی نظارت آموزشی اولیوا و پاوالس
|
  • M. G.*, M.A. N Pages 1-22
    This research was conducted to investigate relations between Islamic work ethics, comparative equity and love of money with job and payment satisfaction among teachers. The statistical sample was 617 teachers from five city including Yazd, Shahrekord, Lordegan, Isfahan and Kerman. The participants were selected using multi stage sampling to answer the research instruments. Research questionnaires used for assessment of variables were: Islamic work ethics (Ali & Al-Kazemi, 2007), love for money and comparative equity (Luna-Arocas &Li-Ping Tang, 2004), pay satisfaction and job satisfaction (Kim & Leung, 2007). Data were analyzed using Pearson’s correlation coefficient and moderated hierarchical regression. The obtained results revealed that after control for age, tenure, education, gender and marital status, from love of money dimensions, Islamic work ethics and comparative equity, budget (a dimension of love to money with b=0.19) and Islamic work ethics (b=0.119) have predictive power for job satisfaction. But for pay satisfaction after control for demographics variables, budget and evil (with b=-0.088 and 0.09 respectively) and comparative equity (b=0.567) have predictive power.
    Keywords: Islamic Work Ethic, Comparative Equity, Love of Money, job satisfaction, Pay Satisfaction
  • S. I.*, A. M. Page 23
    The main objective of this research is to investigate the factors which affect empowering the staff of education departments in Mazandaran and provide a suitable model. 336 employees were selected in Mazanderan province as the sample of the study. The research method applied is descriptive - survey. The data instrument which was used is a questionnaire, the reliability of which was estimated through Cronbach's alpha. The results of the study suggest that access to information, training, reward systems, job enrichment, participation and leadership styles are positively and significantly correlated with psychological empowerment. The results of the Friedman test indicated that the variables of leadership, access to information, participation, training, job enrichment, bonuses, respectively, are ranked first to sixth. Also, the checking of status variable indicates that, with the exception of two variables, self-determination, and to be effective, all other variables are perceived as favorable situation in the education staff of Mazandaran province. Finally, based on the research findings, a model is proposed to promote empowerment.
    Keywords: Psychological empowerment, staff, education of Mazandaran
  • A. A., M. N. * Page 43
    The aim of this research was to determine the role of personality traits in predicting staffs, job satisfaction and organization commitment in Kurdistan province education general office in 2011. The research method was descriptive and correlational in nature. 132 out of 200 staffs were selected through simple random sampling method. The instruments used were short form Five Factor Personality Inventory (NEO-FFI 60 items) with reliability of α= 0.83, Smith, Kendal and Hollin short form Job Satisfaction Questionnaire with reliability of α= 0.87 and Mowday, Porter and Sterss Organizational Commitment Questionnaire with reliability of α=0.92. Forward regression analysis was employed to analyze the data. Results showed variables of neuroticism (t=-3.17, β=-0.28) and extraversion (t=2.02, β=0.18) had significant relationship with job satisfaction (p<0.05). Traits of agreeableness (t=2.65, β=0.24) and conscientiousness (t=2.14, β=0.20) had significant relationship with organizational commitment (p<0.05).
    Keywords: job satisfaction, Personality Traits, Organizational Commitment, Education Staffs
  • N. R.*, E. A., A. O. Page 63
    The present study was carried out in order to investigate the relationship between organizational intelligence with happiness and job satisfaction among personnel of Islamic Azad University Marvdasht Branch. The research method was descriptive - correlative in nature. 151 (78 women and 73 men) out of 230 people were selected randomly on the basis of Morgan table as the sample of the study. The research instruments of the study were: Albrecht Organizational Intelligence, Oxford Happiness, and Smith Job Satisfaction. Data was analyzed through Pearson Correlation Coefficient and Multiple Regression. The results demonstrated that there is a significant relationship between organizational intelligence and happiness and job satisfaction. Moreover, among the aspects of organizational intelligence, shared fate and mood are capable of predicting happiness, and strategic vision, mood and appetite for change are capable of predicting job satisfaction. Nonetheless, according to the obtained results, mood is the strongest predicator among the aspects of organizational intelligence for happiness and job satisfaction.
    Keywords: organizational intelligence, happiness, job satisfaction
  • S.K. A*, H. Gh Page 85
    This research is intended to investigate the relationship between job satisfaction, organizational commitment and burnout of high school teachers in the city of Khatam, Iran. The study was an applied research and took a descriptive approach for data collection. 115 out of 160 primary and secondary high school teachers in Khatam who had been serving during the 92-93 academic years were randomly selected based on Morgan Sample size table. The research instruments were standardized tests of Smith, Kendall and Hulin`s job satisfaction questionnaire, Meyer and Allen`s Organizational Commitment Questionnaire and Burnout Questionnaire (MBI). These questionnaires are standard scales that previous research has proven time and again their validity. The questionnaire were distributed among a number of experts and their validity were reconfirmed. The reliability coefficients for job satisfaction scale was 0/94, for Organizational Commitment was 0/86 And for components of burnout including emotional exhaustion, Depersonalization and Feelings of Adequacy were 0/86, 0/73 and 0/90 respectively. The data were analyzed using descriptive statistics and multivariate analysis of variance and multiple regressions. The results showed that among the components of burnout, there was only a significant difference between male and female teachers’ Feelings of Adequacy. Separation between the components of burnout with level of education and age was not significantly different. Job satisfaction and organizational commitment contributed to predicting emotional exhaustion and feelings of adequacy. In predicting depersonalization only organizational commitment was the contributor variable.
    Keywords: burnout, emotional exhaustion, Depersonalization, Feelings of Adequacy, Job satisfaction, Organizational commitment
  • D. Gh*, E. M. Page 111
    Organizational health (OH) is the ability of an organization to carry out its mission successfully. In the health school, teachers are committed to teaching and learning. They consider high but achievable goals for their students, and learning environment is orderly and serious. The purpose of this study is to compare the OH of boy public schools in educational districts 3 and 12 inTehran. The survey research method was used to answer the research questions. One samples T- test, independent samples T- test, and analysis of variance (one way ANOVA) were used to analyze the data. The data were collected through a questionnaire of school health based on Miles model. The sample were 281 teachers selected according to relative randomly sample (108 person from district 2 and 173 person from district12). The results of the study indicated that, in according to teachers, the degree of OH of both districts was significantly above the mean and therefore satisfactory. The degrees of district 12 were greater than those of district 3. Primary schools, compared with guidance and high schools, enjoyed a greater degree of OH.
    Keywords: Organizational Health (OH), Schools, Tehran
  • A. Gh Page 145
    Educational technology Use plays a very effective role in educational development. The purpose of this study was to determine the problems and obstacles of modern media use from the perspectives of Ghaemiye Education organization staffs and teachers in charge. The research method was descriptive. 188 out of 455 teachers and educational Staffs were randomly selected through simple random sampling. The required data were collected by the researcher-made questionnaire. Validity and reliability of the questionnaire were established by expert judgment and Cronbach’s Alpha respectively. Planning content, Hardware, infrastructure, Expertise and training, Financial Issues, anxiety management technology, Compression time student, Traditional belief, and Motivation were the components which were extracted from the instrument through exploratory factor analysis. According to the Friedman test, it can be said that the value of the priority component is (X2, 1073; df, 7; P<. 01). Therefore, planning and Motivation hat the highest and lowest priorities from the participants’ perspectives.
    Keywords: educational technology, new media, education, employment barriers media training
  • N. Sh Page 165
    During recent decades, organizational patterns of higher education have been increased more than before. The diversity and increase of structures represent social orientation in policies, approaches, processes and techniques of higher education. During this process, new educational and scientific communities have been formed. Development of the communities and educational and scientific networks have challenged the monopolization of modern university in representing the higher education. Integration and interdisciplinary activities are considered as one of the main variables which have changed the organizational structures of higher education in the recent decades. In this regard, universities and colleges increasingly offer interdisciplinary programs as a capacity index for preparing a generation of intellectuals and professionals with characteristics such as: critical thinking, partnership, participatory leadership and interdisciplinary research (La Toca, Widget and Faith, 2004). In the process of formation and development of this phenomenon, knowledge foundations of education and the way of communication and interaction among educational subsystems have been encountered more changes due to their nature and internal characteristics. Acceptance of behavioral patterns of interdisciplinary trainings, educational, research, Shadow, cross and invisible within the organized structures of knowledge (disciplines) is an example of this proposition.
    Keywords: Interdisciplinary, Structure, Model, Higher Education
  • S. S.* S, A.H. R, H. A., B. E. Page 183
    The aim of this study was to investigate the requirements of instructional supervision and guidance based on teachers’ perceptions in Shiraz high schools. To do so, a sample of 352, were chosen from teachers currently working in the four districts of Shiraz in the educational year of 2009 – 2010. Data was collected through the administration of a questionnaire constructed based on Olivia and Powel’s Educational Model which encompasses three areas; leadership in educational improvement, leadership in curriculum improvement and leadership in personnel improvement. Descriptive statistics, independent samples t-test, one-sample t-test and one-way ANOVA were used to analyze the data. The results showed that current condition of instructional supervision services in Shiraz high schools was in minimum acceptable level (Q2), and teachers demand to receive supervisory services more than desirable level (Q3) in favorable condition. The findings also showed that male teachers significantly require more monitoring services and guidance categories compared to their female counterparts. But, there existed no significant difference among teachers with various years of experience concerning these items. There were also significant differences between the two educational groups of humanities and mathematics regarding their need for classroom management, but no significant difference was found among other groups.
    Keywords: Instructional Supervision, Staff Development, Olivia, Powel's Educational Model