فهرست مطالب

رهیافتی نو در مدیریت آموزشی - سال دوم شماره 1 (پیاپی 5، بهار 1390)

نشریه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی
سال دوم شماره 1 (پیاپی 5، بهار 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/05/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی اکبر امین بیدختی، مریم دارایی صفحات 1-28
    هدف اصلی این پژوهش بررسی علل گرایش کم دانش آموزان دختر مستعد به رشته ی علوم انسانی در دبیرستان های شهر سمنان بود که به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. در این راستا کلیه ی دانش آموزان دختر در حال تحصیل در سال دوم دبیرستان، در سه رشته ی ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی شهر سمنان در سال تحصیلی 87-86 که در سال اول دبیرستان معدل کل آنها بالای 17 بوده است به عنوان جامعه ی آماری در نظر گرفته شد و از بین 230 دانش آموز مستعد در حال تحصیل در این مدارس جمعیتی بالغ بر 193 نفر حجم نمونه این پژوهش را تشکیل دادند که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از جدول «کرجسی مورگان» از جامعه ی آماری انتخاب شدند. در این پژوهش از دو پرسشنامه رغبت سنج شغلی «جان هالند» و محقق ساخته برای اندازه گیری اطلاعات به کار گرفته شده بود که روایی پرسشنامه های پژوهش از طریق تایید صاحب نظران و پایایی پرسشنامه محقق ساخته از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد و پایایی 75/0 برای آن به دست آمد. همچنین آزمون های آماری تحلیل واریانس، آزمون t، آزمون کای دو وآزمون دانکن برای تجزیه و تحلیل یافته ها مورد استفاده قرار گرفت و نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: تیپ شخصیتی، بی علاقگی، وضعیت والدین (علاقه، تحصیلات و درآمد)، بی اطلاعی از وضعیت بازار کار و ارزیابی دانش آموزان از منزلت اجتماعی علوم انسانی، در انتخاب رشته ی تحصیلی دانش آموزان در دبیرستان مؤثر و در نهایت در گرایش آنها به رشته ی علوم انسانی اثر گذار بوده است.
    کلیدواژگان: علوم انسانی، رشته ی تحصیلی، دانش آموزان دختر مستعد
  • فتاح ناظم، آزاده مطلبی صفحات 29-50
    هدف اساسی پژوهش حاضر ارایه الگوی ساختاری یادگیری سازمانی و سرمایه فکری در دانشگاه شهید بهشتی بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی با مدرک دیپلم و بالاتر از آن تشکیل می دهد. با روش نمونه گیری تصادفی تعداد291 نفر از کارمندان بر اساس جدول حجم نمونه ی کرجسی و مورگان انتخاب شدند. از بین این تعداد 277 پرسشنامه تکمیل و تحلیل شد. ابزار سنجش عبارتند از پرسشنامه های استاندارد یادگیری سازمانی واتکینز و مارزیک (2002) و پرسشنامه استاندارد سرمایه ی فکری بنتیس (1997). میزان پایایی برای پرسشنامه یادگیری سازمانی 94/0 و میزان پایایی پرسشنامه سرمایه فکری 95/0 می باشد. روش پژوهش از نوع الگوی ساختاری؛ تحلیل مسیر می باشد. نتیجه ی تحلیل مسیر بیانگر این است که رابطه ی معنا داری بین ابعاد یادگیری سازمانی و سرمایه فکری برقرار است و بیشترین اثر مستقیم را می توان تحت عنوان اثر مستقیم یادگیری در سطح سازمانی در بعد یادگیری سازمانی بر سرمایه فکری عنوان نمود و سرمایه انسانی به عنوان مهم ترین شاخص سرمایه فکری در این مدل شناخته می شود.
    کلیدواژگان: الگوی ساختاری، یادگیری سازمانی، سرمایه فکری، دانشگاه شهید بهشتی
  • زهرا سرچهانی، جعفر جهانی صفحات 51-70
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر عوامل فردی بر خلاقیت مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز بود. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری تمامی مدیران دبیرستانهای دولتی(195 نفر) بودند که در سال 1388 در شهر شیراز در مدارس متوسطه مشغول فعالیت بودند. نمونه شامل 130 نفر از افراد جامعه بود که به روش تصادفی خوشه ایسهمیه ای از جامعه انتخاب شد. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران برآورد گردید. ابزارهای به کارگرفته شده دراین پژوهش، پرسشنامه خلاقیت رندسیپ و پرسشنامه عوامل فردی مؤثر بر خلاقیت بود. قبل از اجرا روایی و پایایی ابزارهای پژوهش بررسی و اعتبار ابزارها محرز شد. به منظور بررسی سوالات پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد عوامل فردی بر خلاقیت مدیران مدارس مؤثر بوده و پیش بینی کننده ی معنی دار خلاقیت مدیران می باشند. ویژگی های شخصیتی، سبک شناختی، سبک تفکر و دانش، از جمله عوامل فردی مؤثر بر خلاقیت هستند. همچنین تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل نشان می دهد مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز از خلاقیت نسبتا پایینی برخوردار هستند.
    کلیدواژگان: عوامل فردی، خلاقیت، مدیران مدارس
  • محمدجمال زاده، حسن رهگذر، فاطمه علوی صفحات 71-94
    تحقیق حاضر به منظور «بررسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز از لحاظ سازمان یادگیرنده از دیدگاه اعضای هیات علمی در سال تحصیلی 90-89» انجام شده است.روش تحقیق توصیفی، پیمایشی می باشد جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز که 271 نفر می باشند.بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 160 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد شیراز انتخاب شدند.ابزار مورد استفاده، پرسشنامه استاندارد سنجش سازمان یادگیرنده می-باشد که در این پرسشنامه پنج ویژگی از سازمان یادگیرنده مورد بررسی قرار گرفته است که شامل بعد رهبری، بعد منابع انسانی، بعد طرح سازمانی، بعد فرهنگ سازمانی و بعد ماموریت/ استراتژی می باشد.برای تعیین روایی و قضاوت و نظرخواهی اساتید و کارشناسان و متخصصان گذارده شد.پایایی این پرسشنامه به وسیله روش آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت.در تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی (فراوانی و درصد فراوانی) و آمار استنباطی (t تک متغیره) استفاده گردید.نتایج تحقیق حاکی از این است که دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز به عنوان سازمان یادگیرنده به بعد ویژگی های رهبری با میانگین 5/3، بیشتر از سطح متوسط توجه دارد.از نظر بعد منابع انسانی با میانگین 06/3 در سطح متوسط توجه دارد و از نظر بعد طرح سازمانی با میانگین 85/2، کمتر از سطح متوسط توجه دارد.از نظر بعد فرهنگ سازمانی با میانگین 79/2، کمتر از سطح متوسط توجه دارد.از نظر بعد ماموریت/استراتژی با میانگین 76/2، کمتر از سطح متوسط توجه دارد.
    کلیدواژگان: سازمان یادگیرنده، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، دیدگاه اساتید
  • عبدالمجید اورنگی، عباس قلتاش، نادر شهامت، غلامعلی یوسلیانی صفحات 95-114
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دوره های آموزشی برگزار شده ضمن خدمت در زمینه روش ها و فنون تدریس، مدیریت کلاس و سنجش و اندازه گیری بر عملکرد معلمان چهار ناحیه آموزش و پرورش شهر شیراز بود. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. برای این منظور معلمان به دو گروه مطالعه و مقایسه(گواه) تقسیم شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از چک لیست مشاهده و فرمی برای استخراج نمرات دانش آموزان استفاده شد. ضمن تامین اعتبار محتوایی چک لیست، پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرنباخ به میزان 0.885 برآورد گردید. داده های حاصل با استفاده از شاخص های میانگین و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد دوره های آموزش ضمن خدمت روش ها و فنون تدریس، مدیریت کلاس و سنجش و اندازه گیری، تاثیری بر عملکرد حرفه ای معلمان در تدریس کلاسی، کلاس داری، ارزشیابی کلاسی و وضعیت تحصیلی دانش آموزان ندارد.
    کلیدواژگان: آموزش های ضمن خدمت، عملکرد حرفه ای، روش ها و فنون تدریس، مدیریت کلاس، سنجش و اندازه گیری، وضعیت تحصیلی دانش آموزان
  • زینب مؤذن، حمید موحد محمدی، احمد رضوانفر، مهدیه سادات میرترابی صفحات 115-134
    تحقیق حاضر به منظور بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد شغلی آموزشگران هنرستان های کشاورزی استان تهران انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. افراد تحت پژوهش آن شامل آموزشگران (تخصصی، عمومی) هنرستان های کشاورزی استان تهران بود (91=N) که با استفاده از نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب و آماره ی کوکران 49 نفر از آنان به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند و پرسشنامه ها متناسب با تعداد آموزشگران هنرستان های کشاورزی توزیع شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن براساس نظر پنج نفر از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران و تربیت مدرس تایید و پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به تفکیک مؤلفه های تحقیق 94/0 - 82/0 محاسبه گردید. نتایج حاکی از آن است که عملکرد شغلی 75 درصد از آموزشگران متوسط و بالا بود. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که بین مهارت حرفه ای، رضایت شغلی و ویژگی های حرفه ای آموزشگران با میزان عملکرد شغلی آنان رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد (p<0.01) در حالی که بین سن و عملکرد شغلی آموزشگران رابطه ی منفی و معنی داری دیده شده است (p<0.05). یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون مبین آن است که متغیرهای میزان ویژگی های حرفه ای، رضایت شغلی و مهارت حرفه ای آموزشگران تبیین کننده ی 3/81 درصد از تغییرات متغیر وابسته ی تحقیق می باشند. بنابراین، بهبود مهارت ها و ویژگی های حرفه ای آموزشگران و فراهم نمودن شرایط لازم به منظور افزایش رضایت شغلی آنها از عوامل تاثیرگذار در ارتقای سطح عملکرد شغلی آنها و به تبع آن، بهبود فرآیند یادگیری فراگیران است.
    کلیدواژگان: عملکرد شغلی، آموزشگران، هنرستان های کشاورزی
  • معصومه سادات ابطحی صفحات 135-166
    هدف اصلی از این پژوهش «بررسی جایگاه توانمندسازی شغلی در برنامه درسی دوره ی متوسطه حرفه ای دانش آموزان آهسته گام آموزش پذیر بوده است. جهت دستیابی به این هدف، به بررسی میزان تاثیر عناصر برنامه درسی(هدف، محتوا، زمان و ارزشیابی) بر هر یک از مؤلفه های توانمندسازی شغلی (مهارت های عمومی و اجتماعی، خود مدیریتی، خودکفایی فردی، خودکفایی اقتصادی و توانبخشی حرفه ای) پرداخته شد.روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی از نوع زمینه یابی بوده است. جامعه ی آماری در این پژوهش، کلیه ی کارشناسان ستادی(45 نفر)، کلیه متخصصان برنامه ریزی درسی (100 نفر)، کلیه دبیران مقطع متوسطه حرفه ای استان قزوین(120 نفر) و کلیه کارفرمایان(15 نفر)می باشد. نمونه ی این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد که تعداد 223 نفر در این پژوهش شرکت نمودند. اطلاعات این تحقیق از طریق دو پرسشنامه،44 سؤالی محقق ساخته با معیارنمره گذاری 10-1 جمع آوری شد و با استفاده از روش های آمار توصیفی (جداول، نمودارها، محاسبه فراوانی، درصد،انحراف معیار و ضریب تغییرات) و استنباطی(t تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD) مورد تحلیل قرار گرفت؛ بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیق، دو گروه متخصصان و کارشناسان، برنامه درسی را دارای قابلیت بالایی برای افزایش مهارت های پنجگانه (عمومی و اجتماعی، خود مدیریتی، خودکفایی فردی، خودکفایی اقتصادی و توانبخشی حرفه ای) دانش آموزان آهسته گام در راستای رسیدن به توانمند سازی شغلی قلمداد کرده اند ولی دو گروه دبیران و کارفرمایان این برنامه ها را دارای قابلیت اندکی برای توسعه مهارت های ذکر شده در بین دانش آموزان آهسته گام دانسته اند. بدین ترتیب با توجه به تفاوت نظر دو گروه متخصصان برنامه ریزی درسی و کارشناسان ستادی با دبیران و کارفرمایان، باید اذعان داشت نظر به اینکه دبیران و کارفرمایان به عنوان مجریان برنامه درسی مقطع متوسطه حرفه ای می باشند؛ لازم است کارشناسان ستادی و متخصصان برنامه ریزی درسی در تدوین برنامه ی درسی در راستای توانمند سازی شغلی دانش آموزان آهسته گام، تجدید نظر اساسی به عمل آورند.
    کلیدواژگان: توانمند سازی شغلی، مقطع متوسطه حرفه ای، دانش آموز آهسته گام آموزش پذیر، برنامه ریزی درسی
  • اسماعیل کاظم پور، خلیل غفاری صفحات 167-193
    هدف این پژوهش، امکان سنجی استقرار نظام آموزش ضمن خدمت مجازی در دانشگاه آزاد اسلامی از دیدگاه اعضای هیات علمی منطقه ی 3 بود. تحقیق حاضر، به روش پیمایشی انجام شد. جامعه ی مورد مطالعه، کلیه ی اعضای هیات علمی تمام وقت و نیمه وقت 20 واحد دانشگاهی منطقه ی سه به تعداد 1523 نفر بودند که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 310 نفر اعضای هیات علمی به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته 41 گویه ای براساس مقیاس لیکرت بود که پس از تعیین روایی و محاسبه پایایی آن به میزان 0.86 به اجرا درآمد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آنووا و شفه، و کالموگروف- اسمیرنف و کروسکال والیس) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شرایط و امکانات استقرار نظام آموزش ضمن خدمت مجازی در واحدهای دانشگاهی مورد تحقیق، تفاوت معناداری وجود دارد. از طرفی تفاوت معناداری میان واحدهای دانشگاهی منطقه ی 3 از نظر زمینه های کاربردی نظام آموزش ضمن خدمت مجازی وجود ندارد و عمدتا در پاسخ دهی به سؤال دوم، آزمودنی ها اتفاق نظر داشتند. در پاسخ به سؤال سوم پژوهش، پس از شناسایی موانع استقرار نظام آموزش ضمن خدمت مجازی، نتیجه گیری شد که تفاوت معناداری میان واحدهای دانشگاهی منطقه ی 3 از نظر موانع استقرار نظام آموزش ضمن خدمت مجازی وجود دارد. در پاسخ به سؤال چهارم پژوهش، پس از شناسایی عوامل تسهیل کننده ی استقرار نظام آموزش ضمن خدمت مجازی نتیجه گیری شد که تفاوت معناداری میان واحدهای دانشگاهی منطقه ی 3 وجود دارد
    کلیدواژگان: امکان سنجی، نظام آموزش ضمن خدمت، آموزش مجازی، آموزش عالی
|
  • Aliakbar Aminbeidokhti, Mariyam Daraee Pages 1-28
    This study chiefly aimed to investigate the reasons for slight preference of talented girls towards humanities in Semnan high schools. To this end, all high school female sophomores studying mathematics/physics, natural sciences, and humanities in Semnan in the school year 2008-2009 with first year GPA above 17 were taken into consideration as the target population. Out of 230 talented students 193 students were included as the sample of this survey study consulting Krejcie & Morgan’s table using stratified random sampling method. In order to collect data a researcher-developed and Holland's questionnaires were utilized. The reliability of the former was assessed to be 0.75 using Cronbach's alpha and the validity of both instruments were confirmed by experts. t-test, ANOVA, X2, and Duncan test were used to analyze data. The results of the study indicated that personality type, apathy, parent's status (interest, education, and income), unawareness of the status of labor market and the student's evaluation of the social status of the humanities influenced the student's choice of the field of study and eventually their preference towards humanities.
  • Fattah Nazem, Azadeh Motalebi Pages 29-50
    The principal purpose of the present study was to provide a structural model of organizational learning and intellectual capital in Shahid Beheshti University. The target population of the study included all employees of the Shahid Beheshti University who held high school diploma or higher degrees. Based on Krejcie & Morgan’s table a sample of 219 employees was drawn through random sampling. 277 questionnaires were completed and analyzed. Research instruments were Watkins & Marsick’s (2002) standard questionnaires of organizational learning and Bontis’s (1997) standard questionnaire of intellectual capital. Their reliability coefficients were 0.94 and 0.95 respectively. The research method involved structural modeling and path analysis. Path analysis showed that there was a significant relationship between the dimensions of organizational learning and intellectual capital. The greatest direct effect could be described as the effect of learning in organizational level on the intellectual capital. Further, human capital was considered as the most significant factor of intellectual capital in this model.
  • Mohamed Jamalzadeh, Hasan Rahgozar, Fatemeh Alavi Pages 71-94
    This survey addressed Shiraz Islamic Azad University with regard to learning organization from the perspective of its faculty members in the academic year 2010-2011. The target population involved all the faculty members at Shiraz Azad University (N=271). With this end in view, 160 respondents were selected using random sampling. The instrument used was the standard Learning Organization Measurement questionnaire which taps five characteristics of learning organizations such as leadership, human resources, organizational design, organizational culture, and organizational mission/ strategy dimensions. The reliability of this questionnaire was calculated using Cronbach’s alpha and its validity was subjected to the judgment of professors and experts. A use was made of both descriptive (frequency & percentage) and inferential statistics (t-test). The results of the study indicated that Shiraz Islamic Azad University as a learning organization attended to dimensions of leadership characteristics (M=3.5) to an extent above the mean, human resources (M=3.06) around the mean, organizational design (M=2.85), and organizational culture (M=2.79), and strategy/ mission (M=2.76) below the mean.
  • Abdolmajid Owrangi, Abbas Gholtash, Nader Shahhamat, Golamali Yoselyani Pages 95-114
    This study examined the impact of in-service training courses in terms of teaching methods and techniques, classroom management, and assessment and measurement on the performance of teachers in four districts of Shiraz Education Organization. An Ex post facto research design was followed in this study. To this end, teachers were divided into control and experimental groups. In order to collect data a use was made of an observation checklist and a form to elicit students’ scores. The content validity of the checklist was assessed and its Cronbach’s alpha was estimated to be 0.885. Data was analyzed using mean and t-test. The findings of this study suggested that in-service training courses targeting methods and techniques, classroom management, and assessment and measurement had no significant impact on the professional performance of teachers as far as these variables of interest are concerned.
  • Zeynab Moazen, Hamid Movahed Mohamadi, Ahmad Rezvanfar Mahdie Sadat Mirtorabi Pages 115-134
    This descriptive-correlational study was undertaken to investigate factors influencing instructors’ job performance in agricultural secondary education centers in Tehran province. The target population included all instructors (professional and general) of agricultural secondary education centers of Tehran province (N=91). Employing stratified sampling method and Cochran’s statistic 49 instructors were sampled and administered a questionnaire developed by the current researchers. The content validity of the questionnaire was evaluated by a panel of five experts of agricultural extension and education from Tehran and Tarbiat Modares Universities and its internal consistency reliability was estimated _ using Cronbach’s alpha_ to be within the range of 0.82 to 0.94 for different research variables. The findings showed that job performance of 75 percent of instructors was intermediate and high. The findings of correlational analysis also revealed that whereas there was a positively significant relationship between instructors’ professional skill, job satisfaction, and job capabilities and their job performance (p<0.01) there was a negatively significant relationship between their age and job performance (p<0.05). The results of multiple regression analysis further indicated that job capabilities, job satisfaction, and professional skill of instructors could explain 81.3% of the variations of the dependent variable. Thus, improving instructors’ professional skill and job capabilities and making provisions for the enhancement of their jobs satisfaction are influential factors in promoting their job performance and accordingly students’ learning process.
  • Masoumeh Sadat Abtahi Pages 135-166
    The main purpose of this research was to explore the status of job empowerment skills in the high school vocational curriculum for the trainable mentally-retarded male students in Iran. To this end, this study concerned the effects of curriculum elements (objective, content, time and evaluation) on the elements of job empowerment skills (general and social skills, self-management, economical self-sufficiency, and professional rehabilitation). The sampling frame of this field study included all the specialists of Education Organization for the Exceptional Students (N=45), all the curriculum planning experts in the high school vocational education (N=100), all the teachers working at high school vocational education in Qazvin Province (N=120), and all the employers (N=15). The sample of the study comprised 223 respondents selected using simple random sampling. Data was collected through two research instruments, that is, a 44-item questionnaire with a scale of 0 to 10 (constructed by the researcher) and an interview. Data was analyzed through both descriptive (tables, charts, frequency, cumulative percentage, variance and change coefficients) and inferential statistics (t-test, one way ANOVA, and LSD). The results of the study indicated that the two groups of education specialists and curriculum development experts contended that the curriculum maintained high efficiency to enhance the quintuple skills (general and social skills, self-management, economical self-sufficiency and professional rehabilitation) of the trainable mentally-retarded students in Iran in order to acquire job empowerment skills. The other two groups however maintained that it had a small capacity. Paying close attention to this difference in their stance and the point that teachers and employers are the administrators of the high school vocational education curriculum, it seems essential that the two groups of education specialists and curriculum development experts in Iran basically reconsider the current curriculum in order to help the trainable mentally-retarded students gain job empowerment skills.
  • Esmaeel Kazempour, Khalil Ghaffari Pages 167-193
    The aim of this research was to explore the feasibility of establishing a virtual in-service training system in Islamic Azad University from the point of view of the faculty members in district three. 1523 full-time and part-time faculty members in 20 university branches in district three were the target population for this descriptive survey study. Based on Krejcie & Morgan’s table 310 faculty members were selected through stratified random sampling as the sample of the study. A Likert-type questionnaire with 41 closed questions developed by the current researchers was administered after determining its validity and reliability (0.86). Both descriptive and inferential statistics (ANOVA and Scheffe test, Kolmogorov-Smirnov test and Kruskal-Wallis) were used. As regards the first research question, a study of the circumstances & facilities for the establishment of the virtual in-service training system indicated that there was a significant difference among these circumstances and facilities for the establishment of the virtual in-service training system in different university branches in this research. With regard to the second research question, an identification of the applied contexts for the establishment of the virtual in-service training system showed that there was no significant difference among university branches in this regard. It is worth noting that respondents principally had the same idea as far as this question is concerned. Concerning the third research question, a diagnosis of obstacles to the establishment of the virtual in-service training system revealed that there was a significant difference among university branches in district three in regard to these obstacles. With respect to the forth research question, an identification of the facilitative factors for the establishment of the virtual in-service training system showed that there was a significant difference among university branches in district three with regard to these factors.