فهرست مطالب

نشریه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی
سال چهارم شماره 3 (پیاپی 15، پاییز 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/09/18
  • تعداد عناوین: 12
|
  • زهرا محمدزاده، حسین رحمان سرشت، سیدعلی کوشازاده* صفحات 1-20
    هدف اصلی این پژوهش، شناسایی اثر دو بعد شناختی و عاطفی اعتماد به رهبر بر سطح هویت سازمانی اعضا از راه نقش متغیر میانجی اعتماد به سازمان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. بدین منظور، برای جمع آوری داده ها از جامعه 305 نفری معلمان مدارس مقطع راهنمایی شهرستان چناران استان خراسان رضوی با استفاده از فرمول کوکران و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 105 نفر از این معلمین با ابزار پرسشنامه برای سنجش متغیرهای مدنظر مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر تحلیل مسیر و با نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو بعد اعتماد عاطفی و شناختی معلمان به مدیران مدرسه بر اعتماد کلی (مشتمل بر سه بعد اعتماد درستکارانه، وابستگی و متعهدانه) به مدرسه موثر است و از میان این دو متغیر پیش بین، متغیر اعتماد عاطفی به مدیر، قدرت پیش بینی کنندگی بیش تری برای اعتماد به مدرسه دارد. هم چنین، مشخص شد که در رابطه بین متغیرهای اعتماد شناختی و عاطفی معلمین به مدیران مدارس با متغیر هویت سازمانی، اعتماد کلی به مدرسه می تواند متغیر واسطه معتبری بشمار رود.
    کلیدواژگان: اعتماد به رهبر، اعتماد عاطفی، اعتماد شناختی، اعتماد به سازمان، هویت سازمانی
  • نیما شهیدی، پریوش جعفری، نادرقلی قورچیان، جواد بهبودیان صفحات 21-44
    هدف عمده این پژوهش، مطالعه رابطه بین خودکارآمدی استادن و تعهد سازمانی آنان با کیفیت تدریس آنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل 2181 نفر اعضای هیئت علمی تمام وقت و نیمه وقت واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ایطبقه ای تعداد 436 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته سنجش کیفیت تدریس با 27 عبارت در مقیاس لیکرت و آلفای کرونباخ 861/0، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مه یر، و پرسشنامه خودکارآمدی معلمان شوارتزر و همکاران بود. در این پژوهش برای مشخص کردن سهم عوامل خودکارآمدی و تعهد سازمانی استادان بر کیفیت تدریس از رگرسیون چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. هم چنین از تحلیل واریانس یکطرفه برای بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی استادان استفاده شد. نتایج نشان دادند که خودکارآمدی با ضریب 42/0 و تعهد سازمانی با ضریب 22/0 به صورت مستقیم مثبت و معناداری باکیفیت تدریس رابطه دارند. از میان ابعاد تعهد سازمانی، تعهد عاطفی و تعهد مستمر از قدرت پیش بین کنندگی بالایی برای کیفیت تدریس برخوردار می باشند. هم چنین ارتباط متقابل مثبت و معنادار بین تعهد سازمانی و خودکارآمدی آنان با ضریب 12/0 بود. هم چنین عوامل جمعیت شناختی استادان تاثیری در خودکارآمدی و تعهد سازمانی استادان نداشتند.
    کلیدواژگان: خودکارآمدی، تعهد سازمانی، کیفیت تدریس، اعضای هیئت علمی، منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی
  • خلیل غلامی*، ناصر شیربگی، یاسر صیادی صفحات 45-62
    هدف اصلی این پژوهش، شناسایی ابعاد اساسی مدیران آموزشی موفق به قصد ساخت ابزاری برای اندازه گیری ویژگی های مدیران موفق مدارس بود. رویکرد اصلی در این پژوهش، کمی با استفاده از راهبرد اکتشافی بوده و جامعه آماری آن معلمان سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان استان کرمانشاه بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای، تعداد 356 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته، که مبتنی بر مرحله ی کیفی پژوهش بود، و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 0.94 تعیین گردید، جمع آوری شد. روش تحلیل داده ها عمدتا تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از تحلیل مولفه های اصلی بود. نتایج نشان داد که از نظر معلمان معیار مدیر آموزشی موفق باید دارای 5 بعد اساسی باشد: توسعه سرمایه اجتماعی مدرسه، قابلیت های و منش فردی مدیر، رابطه، توسعه حرفه ای کارکنان و خودمحوری و بینش محدود مدیر. ضریب اعتبار این ابعاد بر اساس آلفای کرونباخ بین 0.78 تا 0.90 تعیین گردید.
    کلیدواژگان: مدیریت آموزشی، مدیران مدرس، مدیریت آموزشی موفق، مقیاس مدیر آموزشی موفق، تحلیل عاملی اکتشافی
  • علی اکبر عجم*، حسین جعفری ثانی، بهروز مهرام، محمدرضا آهنچیان صفحات 63-82
    با توجه به رشد و توسعه فناوری های جدید، به گونه مداوم، رویکردهای جدیدی در زمینه تدریس و آموزش شکل می گیرد. یادگیری ترکیبی به عنوان رویکردی جدید، به معنای ترکیب یادگیری برخط با یادگیری سنتی چهره به چهره می باشد و به خاطر فائق آمدن بر محدودیت های یادگیری کاملا مجازی و یادگیری سنتی شکل گرفته است. از این رو، جهت پیاده سازی و طراحی مناسب رویکرد یادگیری ترکیبی، بررسی توانمندی ها و دیدگاه دانشجویان نسبت به این رویکرد جدید، امری ضروری بشمار می رود. لذا، هدف از این پژوهش، بررسی نقش انگیزش تحصیلی و مهارت های رایانه ای دانشجویان، بر دیدگاه آنان نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه ای بوده و جامعه آماری شامل، تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر مشهد بوده است. تعداد افراد نمونه 382 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها، شامل؛ پرسش نامه انگیزش تحصیلی ولرند و همکاران، پرسش نامه محقق ساخته مهارت رایانه ای و پرسش نامه دیدگاه دانشجویان به رویکرد یادگیری ترکیبی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که، دانشجویان دیدگاه موافقی نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی داشتند، جنسیت دانشجویان بر دیدگاه آنان نسبت به یادگیری ترکیبی تاثیر نداشته است، مقدار انگیزش بیرونی دانشجویان زن بیش تر از دانشجویان مرد بوده است و متغیرهای مهارت رایانه ای، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی پیش بینی کننده های مناسبی برای دیدگاه دانشجویان نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی بوده است.
    کلیدواژگان: یادگیری ترکیبی، مهارت های رایانه ای، انگیزش تحصیلی، دانشجویان، دانشگاه پیام نور
  • مریم افضل خانی، سمیه نجابت صفحات 83-98
    هدف این پژوهش، بررسی راهکارهای کیفیت بخشی به دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان و معلمان اداره آموزش و پرورش شهرستان سمنان در سال90-1389 بوده است. پژوهش به شیوه توصیفی پیمایشی انجام شده است و به لحاظ هدف در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، تمامی معلمان، کارکنان و کارشناسان اداره آموزش و پرورش شهرستان سمنان، به ترتیب مشتمل بر 1438معلم، 264 کارمند و30 نفر کارشناس بودند. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 306 نفر معلم و 148 نفر کارمند برآورد گردید و نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی انجام گرفته است. هر30 نفر کارشناس نیز به روش سرشماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دوروش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در روش میدانی دو پرسشنامه محقق ساخته شماره (1) و (2) در مقیاس پنج درجه ای لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم) تنظیم گردید، که هشت شاخص کیفیت بخشی شامل: مدل فرایند آموزش، کیفیت مدرسین، کیفیت تجهیزات آموزشی، برگزاری دوره ها به صورت مجازی، برگزاری دوره ها به صورت متوالی، مشارکت معلمین در برنامه ریزی ها و هدف گذاری ها، مدیریت اجرایی دوره ها و کیفیت فراگیران را مورد اندازه گیری قرار داده است. داده های گرد آوری شده از راه نرم افزار spss و با استفاده از فرمول t تک نمونه ای مورد آزمون و تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد از نظر پاسخگویان، فرایندآموزش، کیفیت مدرسین، کیفیت امکانات، کیفیت فراگیران دوره های آموزشی، برگزاری دوره ها به صورت متوالی و آموزش از راه دور، مشارکت معلمان در برنامه ریزی ها و هدف گذاری ها و مدیریت اجرایی دوره ها در بهبود کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت نقش داشته و هم چنین از نظر معلمان و کارکنان، برگزاری دوره ها به صورت مجازی در بهبود کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت نقشی نداشته است.
    کلیدواژگان: راهکارهای کیفیت بخشی، آموزش ضمن خدمت، کارکنان و معلمان
  • مسلم صالحی، عباس قلتاش، حدیثه مرتضایی* صفحات 99-116
    این پژوهش به منظور بررسی رابطه خلاقیت و مشارکت با توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در سال تحصیلی90- 1389 به تعداد 211 نفر تشکیل داده اند و حجم نمونه مورد پژوهش بر اساس جدول مورگان 136 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خلاقیت تورنس (2001) با پایایی 81/0، مشارکت کاری لاداهل و کجنر (1965) با پایایی70/0 و توانمندسازی شورت و راینهارت (1995) با پایایی90/0 بهره گرفته شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از روش های آماری میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد که بین خلاقیت و مشارکت با توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین ابعادانعطاف پذیری، بسط و اصالت با توانمندسازی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین ابعاد درگیری بالای شغلی، حس وظیفه شناسی و تغییرپذیری با توانمندسازی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. خلاقیت و مشارکت می توانند توانمندسازی را پیش بینی نمایند. مولفه بسط و مولفه حس وظیفه شناسی می توانند توانمندسازی را پیش بینی نمایند.
    کلیدواژگان: خلاقیت، مشارکت، توانمندسازی، هیئت علمی
  • امین محمدی*، عبدالوهاب پورقاز صفحات 117-138
    هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ی سبک های تفکر و منابع قدرت در مدیران مدارس شهر بیرجند است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مدیران و معلمان مدارس شهر بیرجند می باشد. نمونه های آماری شامل 107 مدیر و 321 معلم شاغل در مدارس بوده، که به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ی سنجش سبک های تفکر (استرنبرگ-واگنر، 1991) و پرسشنامه ی سنجش منابع قدرت مدیران (هینکین و شرایخیم، 1989) استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون، آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه) تحلیل شد. بررسی توصیفی داده ها حاکی از این است که سبک تفکر غالب اکثر مدیران مدارس، سبک برون نگر می باشد. هم چنین در میان منابع قدرت نیز، منبع قدرت غالب در اکثر مدیران، قدرت مرجعیت است. تحلیل استنباطی داده ها آشکار کرد که بین سبک تفکر آزاداندیش و قدرت تخصص رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک های تفکر و منابع قدرت مدیران به تفکیک جنسیت، سطح تحصیلات و سابقه ی خدمت مدیریتی تفاوت معناداری وجود ندارد، بجز سبک تفکر قانون گذار که برحسب جنسیت تفاوت معنی داری مشاهده شد.
    کلیدواژگان: سبک تفکر، منابع قدرت، مدیران مدارس
  • غلامعلی محسنی فرد*، غلامرضا رضایی، سیدعلی حسینی راد صفحات 139-154
    هدف این مقالهبررسی نقش سرمایه اجتماعی بر عملکرد سرمایه فکری و مدیریت دانش در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان است. روش پژوهش مورد استفاده توصیفی همبستگی، از نوع نظرسنجی است که از لحاظ زمانی یک پژوهش مقطعی به حساب می آید. جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان تشکیل داده است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از جدول مورگان، 93 نفر به دست آمد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد سرمایه فکری بنتیس، پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش کوئینگ و پرسش نامه سرمایه اجتماعی استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش های آماری تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 تجزیه و تحلیل انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که به گونه کلی بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با سرمایه فکری و مدیریت دانش رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، سرمایه اجتماعی می تواند به عنوان یکی از قابلیت های سازمان به شمار آید و در خلق و تسهیم دانش موجود در سرمایه های فکری و مدیریت دانش سازمان کمک بسیار نماید.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش، سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی
  • فرشاد عامری فر*، جعفر جهانی صفحات 155-170
    هدف این پژوهش بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و اثربخشی مدرسه از دیدگاه مدیران و دبیران مدارس متوسطه شهر شیراز است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و دبیران مدارس متوسطه شهر شیراز بوده، که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به کار بوده اند. برای انتخاب گروه نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای استفاده شد که در مجموع 300 نفر (60 مدیر و 240 دبیر زن و مرد) انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های فرهنگ سازمانی جلیلی Jalili،2006)) و مدل اثربخشی سرجیووانی می باشد. داده های بدست آمده از پرسشنامه با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج بدست آمده نشان داد که: الف) رابطه معنی داری بین فرهنگ سازمانی و مولفه های فرهنگ سازمانی و اثربخشی مدرسه وجود دارد. ب) از میان مولفه های فرهنگ سازمانی، مولفه توجه به تیم و شبکه کاری و مولفه توجه به پیشرفت، به گونه معنی داری پیش بینی کننده اثربخشی مدرسه هستند. ج) از دیدگاه مدیران مدارس متوسطه، مولفه توجه به تیم و شبکه کاری و مولفه توجه به پیشرفت به گونه معنی داری پیش بینی کننده اثربخشی مدرسه هستند. د) از دیدگاه دبیران مدارس متوسطه، مولفه توجه به تیم و شبکه کاری و مولفه توجه به هدف به گونه معنی داری پیش بینی کننده اثربخشی مدرسه هستند. ه) تفاوت معنی داری میان دیدگاه مدیران و دبیران در مورد رابطه بین فرهنگ سازمانی و اثربخشی مدرسه وجود ندارد.
    کلیدواژگان: فرهنگ سازمانی، اثربخشی مدرسه، توجه به خطرپذیری، توجه به هدف، توجه به تیم و شبکه کاری، توجه به اعضای سازمان و توجه به پیشرفت
  • نادر سلیمانی صفحات 171-192
    هدف این پژوهش، مطالعه ابعاد کیفیت زندگی کاری اعضاء هیات علمی تمام وقت شاغل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بود. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری تمامی اعضاء هیات علمی تمام وقت شاغل به تدریس در نیمسال دوم سال تحصیلی 91-1390 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار به تعداد 191 نفر بودند. حجم نمونه پژوهش مطابق با جدول مورگان 127 نفر برآورد گردید. برای انتخاب نمونه پژوهش از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد؛ که نهایتا 95 نفر در پژوهش مشارکت جستند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه جامع کیفیت زندگی کاری اعضا هیات علمی ساخته نورشاهی (Nourshahi،2010)بود. ضریب پایایی پرسشنامه مناسب و بالاتر از70/0محاسبه شدند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از شاخص های آماری نظیر فراوانی، درصد، میانگین، آزمونt، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اعضاء پاسخگو وضعیت کیفیت زندگی کاری خود را در ابعاد رضایت شغلی، توسعه علمی و بهسازی حرفه ای، شرکت در اجتماعات علمی نامطلوب و پایین و در دو بعد آزادی علمی و اخلاق حرفه ای در حد متوسط ارزیابی نموده اند. دیگر نتایج پژوهش نشان داده است که متغیرهای سن، سابقه خدمت، مدرک تحصیلی و مرتبه علمی اعضاء هیات علمی تاثیری در ارزیابی آنها از ابعاد کیفیت زندگی کاری حاکم بر دانشگاه ندارد. متغیر گروه آموزشی محل خدمت در ارزیابی اعضاء از دو مولفه انجام فعالیت های پژوهشی و مشارکت در اجتماعات علمی تاثیرگذار است.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی کاری، عضو هیات علمی، دانشگاه آزاد اسلامی
  • فرشید قاسمی*، احمد مهاجری، شهره اسکندری، حسن آب روشن صفحات 193-216
    این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه تفکر انتقادی فرهنگیان دوره های ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی استان بوشهر و ارائه راهکارهایی جهت افزایش مهارت تفکر انتقادی آنها اجرا شده است. در این پژوهش از روش پژوهش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل فرهنگیان (معلمان، دبیران، مدیران) دوره های ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی استان بوشهر بود که با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای و با توجه به فرمول کوکران، 280 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. برای پاسخ به پرسش های پژوهش، از آزمون T و تحلیل واریانس عاملی استفاده گردید. نتایج پرسش اول پژوهش نشان داد بین میزان تفکر انتقادی فرهنگیان دوره های گوناگون تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج پرسش دوم نشان داد مهارت تفکر انتقادی معلمان در مولفه های استدلال استقرایی و قیاسی بیش تر از سایر مولفه ها می باشد. نتایج پرسش سوم نشان داد که تفاوت معنی داری بین مهارت های تفکر انتقادی معلمان زن و مرد وجود ندارد. پرسش چهارم تفاوت بین تفکر انتقادی فرهنگیان با مدرک تحصیلی متفاوت را نشان نداد. پرسش پنجم پژوهش نشان داد که مهارت تفکر انتقادی معلمان رشته هنر بیش تر از معلمان سایر رشته ها می باشد. نتایج پرسش ششم نشان داد که تفاوت معنی داری بین تفکر انتقادی معلمان با توجه به سابقه خدمت آنها تفاوت معنی داری وجود ندارد.
    کلیدواژگان: تفکر انتقادی، استدلال استقرایی، استدلال قیاسی
  • حسین افلاکی فرد، سید ابراهیم میرشاجعفری، زهره سعادتمند، نرگس کشتی آرای صفحات 217-248
    یکی از عمده ترین مولفه های اثر گذار در تحولات اجتماعی و فرهنگی دوران معاصر وجود «شکاف نسلی» است. پدیده ای که خود در جریان تغییرات و دگرگونی های اجتماعی شکل گرفته است. ازجمله این عوامل می توان خانواده، مدرسه و جامعه را نام برد که نقش خود را به صورت جامعه پذیری ایفا کرده و باعث تحول و شکل گیری شخصیت و نظام ارزشی مسلط بر افکار و اعمال تک تک افراد جامعه در هر سنی می گردند. هدف این مقاله بررسی موضوع شکاف نسلی و انتزاع ابعاد تربیت بین نسلی در قلمرو برنامه درسی بر اساس مطالعه متون و منابع مرتبط و مصاحبه با صاحب نظران جامعه شناسی و برنامه درسی بود. این نوع مطالعه کیفی، تلفیقی از نوع پدیدار شناسی و تحلیل محتوا بود. جامعه آماری شامل متخصصین جامعه شناسی و برنامه درسی بودند و نمونه آماری شامل 15نفر که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه بدون ساختار و هم چنین بررسی و مطالعه متون، تحقیقات و نظریه های مرتبط جمع آوری گردید. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل محتوا با رویکرد استقرائی بود. داده های پژوهش شامل متن مصاحبه ها و متون مرتبط به صورت واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشرده سازی، خلاصه و با شیوه استقرائی طبقات اصلی در هشت بعد: ارزش های فردی و خانوادگی- اقتصادی- سیاسی و اجتماعی- هنری- علمی و نظری- مذهبی- ملی و جهانی شدن انتزاع شدند که هریک حاوی طبقات فرعی می باشد که به عنوان چارچوب مفهومی پیشنهادی از مولفه های تربیت بین نسلی تدوین گردید. هم چنین بررسی تحقیقات و نظریه ها و دیدگاه های متخصصین حکایت از وجود پدیده شکاف نسل ها دارد.
    کلیدواژگان: نسل، شکاف نسلی، تربیت بین نسلی، برنامه درسی
|
  • Z. M., H. R., S.A. K* Pages 1-20
    The main goal of this descriptive-correlational study is to explore the effect of the two dimensions of trust in leader، that is، cognitive trust and affective trust on the organizational identity level through the mediating role of organizational trust. To this end، 105 secondary school teachers were sampled from among 305 teachers in Chenaran city in Khorasan Razavi province using stratified sampling. They were administered a questionnaire assessing the variables of interest. Data analysis was carried out through structural equation modeling (path analysis) employing LISREL software. The findings indicated that both cognitive and affective components of trust in school principals affected teachers’ trust in school. Compared to the cognitive trust، the affective trust more strongly could predict trust in school. The findings also revealed that trust in school might be a valid mediating variable in predicting organizational identity by cognitive and affective trust in principals.
    Keywords: Trust in leader, Affective trust, Cognitive trust, Organizational trust, Organizational identity
  • N. Sh, P. J., N. Gh, J. B. Pages 21-44
    The main purpose of this descriptive-correlational research was to study the relationship of self-efficacy and organizational commitment of faculty members to their teaching quality. The target population included 2181 faculty members of branches of Islamic Azad University in zone one. A sample of 436 respondents was selected through stratified-cluster sampling method. Research instruments included a researcher-made questionnaire of teaching quality with 27 Liker-scale statements and Cronbach’s alpha of 0. 861، Allen and Meyer’s questionnaire of organizational commitment، and Schwartzer et al. questionnaire of teachers’ self-efficacy. A use was made of multiple regression and structural equation modeling to examine the effect of exogenous factors on teaching quality. One-way ANOVA was also run to analyze the role of faculty members’ demographic variables. The results revealed that self-efficacy (with an index of 0. 42) and organizational commitment (with an index of 0. 22) had a positive، direct، and significant relationship with teaching quality. From among the dimensions of organizational commitment، emotional commitment and continuous commitment could strongly predict the variance of teaching quality. In addition، self-efficacy and organizational commitment had a significant bidirectional effect on each other. Demographic variables were found to have no significant effect on self-efficacy and organizational commitment of the faculty members.
    Keywords: Self, efficacy, Organizational commitment, Teaching quality, Faculty members, Islamic Azad University
  • Kh. Gh*, N. Sh, Y. S. Pages 45-62
    The main purpose of the present research was to identify the basic components of successful educational principals in order to develop a scale to measure characteristics of successful school principals. The main research approach in this exploratory study was quantitative. The target population involved teachers of all three levels of schooling (elementary، secondary and high schools) in Kermanshah province. Using stage sampling strategy 356 teachers were selected to participate in the study. The main data collection instrument was a researcher-made questionnaire developed based on the qualitative stage of the study with a Cranach’s alpha of 0. 94. Exploratory factor analysis was utilized to analyze data. The results suggested، according to the teachers’ opinions، that the Successful Educational Principal Scale has five basic sub-scales: developing social capital in school، personal capability and manner، relationship، professional development of staff، and self-orientated and close vision. The reliability indexes of the sub-scales ranged from 0. 78 to 0. 90 based on Cronbach’s alpha.
    Keywords: Educational administration, Educational leadership, Principals, Successful school principals, Successful School Principal Scale, Exploratory factor analysis
  • A.K. A*, H. J., B. M., M. A. Pages 63-82
    When new technologies develop، new approaches to learning and teaching will grow. As a new approach to learning، blended learning that combines online learning with traditional face-to-face learning was established in order to remove the limitations of an entirely virtual learning or a totally traditional learning. To apply this new approach، it is essential to study students'' capabilities and their attitudes toward it. Thus، this study aimed to investigate the effect of academic motivation and computer skills on their views about blended learning. This descriptive-comparative study included all students in Mashhad Payame-Noor University. Out of this population، 382 students were selected randomly as the study sample. Research instruments were Welrand et. al. ''s academic motivation questionnaire and a researcher-made questionnaire of students'' computer skills and students’ attitudes toward blended learning. The results suggested that they had a positive attitude toward blended learning and that it was not significantly affected by their gender. The external motivation of female students was higher than that of male ones. The students'' computer skills، external and internal motivations were appropriate predictors of their attitudes toward blended learning.
    Keywords: Blended learning, Computer skills, Academic motivation, Students, Payame, Noor University
  • M. A., S. N. Pages 83-98
    This study aimed at studying strategies to increase quality in in-service training of personnel and teachers of education organization in Semnan in 1389-90. This survey involved all teachers (1438)، personnel (264)، and (30) experts of education organization in Semnan. A sample of 306 teachers، 148 personnel was selected using stratified sampling method. All 30 experts were also included in the study. Two researcher-made Likert scale questionnaires were utilized to collect data. They included 8 sub-scales of quality including instruction process model، quality of teachers، quality of instruction equipments، holding virtual terms، providing continuous terms، participation of teachers in planning and setting aims، executive management of terms، and quality of learners. Collected data was analyzed running t-test. The results indicated that instruction process، teachers’ quality، quality of facilities، quality of learners، continuous terms، participation of teachers in planning and setting aims، executive management of terms، and distance learning played a significant role in improving the quality of in-service terms. Virtual terms، however، had no important role in this regard according to the teachers and personnel.
    Keywords: Increasing quality, Strategy, Personnel, teachers, In, service training
  • M. S., A. Gh, H. M.* Pages 99-116
    This research sought to study the relationship of creativity and cooperation to the empowerment of faculties of Marvdasht Islamic Azad University. This research was descriptive and correlational. The target population (n=211) involved all faculty members of the university in 2010-2011. A sample of 136 faculty members was drawn as suggested by Morgan’s table. In order to collect data a use was made of Torrens’s (2001) creativity questionnaire (r=0. 81)، Lethal and Kejner’s (1965) job cooperation questionnaires (r=0. 70)، and Short and Rinehart’s (1992) empowerment questionnaire (r=0. 90). Data analysis involved both descriptive (mean، standard deviation) and inferential statistics (Pearson correlation and multiple regression). The results indicated that the relationship between both creativity and cooperation and empowerment of faculty members was statistically significant. There was a significantly positive relationship between dimensions of creativity (flexibility، and development) and empowerment. In addition، it was revealed that there was a significant and positive relationship among cooperation dimensions (job involvement، dutifulness، and changeability) and empowerment. It was also suggested that creativity and cooperation along with development and dutifulness could account for empowerment.
    Keywords: Creativity, Cooperation, Empowerment, Faculty
  • Gh. M.*, Gh. R., S.A. H. Pages 139-154
    The purpose of this paper was to examine the role of social capital in knowledge management and intellectual capital performance among the employees of Islamic Azad University of Arsanjan. Research method in this survey was descriptive and correlational. Research population included employees in Islamic Azad University of Arsanjan. The study sample involved 93 respondents. To collect data، a use was made of Bontis’s intellectual capital questionnaire، Quink’s knowledge management questionnaire، and a questionnaire of social capital. Data analysis involved correlation and regression techniques using SPSS. The results of this study indicated that، overall، there was a significantly positive relationship among knowledge management and intellectual capital، and social capital and its components. It was also suggested that social capital could be considered as one of the organization''s capabilities and that it might help in creating and sharing knowledge in organization''s intellectual capital and knowledge management.
    Keywords: Knowledge Management, Intellectual capital, Social capital, Islamic Azad University
  • F. A.*, J. J. Pages 155-170
    This study aimed to investigate the relationship between organizational culture and school effectiveness from the viewpoints of high school principals and teachers working in Shiraz. Research method in this survey was descriptive and correlational. From among the principals and teachers working in Shiraz in the academic year 88-89، 300 (60 principals and 240 teachers) respondents were selected through stratified sampling. Two scales of “organizational culture” and “school effectiveness” were used to collect data. The results indicated that: a. There was a significant relationship among organizational culture and school effectiveness and organizational culture variables. b. From among all variables of organizational culture، attention to teamwork and development could significantly predict school effectiveness. b. From the viewpoints of high school principals، attention to teamwork and development could significantly predict school effectiveness. d. From the point of view of teachers، attention to teamwork and aim could significantly account for school effectiveness. e. There was no significant difference between principals and teachers’ views about the relationship between organizational culture and school effectiveness.
    Keywords: Organizational culture, School effectiveness, Principals, Teachers
  • N. S. Pages 171-192
    The purpose of the study was to examine the quality of work life of faculty members. This survey included all (n=95) faculty members of Garmsar Branch of Islamic Azad University. A sample of 127 respondents was selected randomly. The research instrument was a questionnaire of work life developed by Norshahi (2011). Data were analyzed using Pearson product-moment correlation and student t-test.
    Keywords: Quality of Work Life, Faculty, Islamic Azad University, Garmsar
  • F. Gh*, A. M., Sh. A., H. A. Pages 193-216
    This study compared educators'' critical thinking in elementary، secondary، high، and pre-university schools and sought to provide strategies to promote such skills. In this study، a descriptive research method was used. A sample of 280 educators (teachers and managers) from elementary، secondary، high، and pre-university schools of Boushehr province was selected through multi-stage sampling. Research instrument was the California Critical Thinking Skills Test. In order to answer research questions a use was made of t-test and factorial ANOVA. The results suggested that there was no significant difference among educators'' critical thinking. The results also indicated that teacher'' inductive and deductive reasoning critical thinking skills were highest. In addition، no significant difference was found between male and female educators، and educators with different degrees، or with different work experience levels in terms of critical thinking skills. Besides، Arts teachers exceeded all other teachers in critical thinking skills.
    Keywords: Critical thinking, Deductive reasoning, Inductive reasoning
  • H. A., S.E. M, Z. S., N. K. Pages 217-248
    Generation gap is one of the most important factors affecting contemporary social and cultural changes. Generation gap، itself، has emerged from such social changes. Schools، families and societies are among such influential factors which played sociable roles and gave rise to the evolution and formation of the character and value systems dominating the thought and behavior of all people in society. The present study aimed to survey generational gap and to extract dimensions of intergenerational education in the realm of curriculum drawing upon resources and an interview with sociology and curriculum studies experts. This qualitative study employs both phenomenology and content analysis. Fifteen experts were selected through purposeful sampling method. Data were analyzed utilizing inductive content analysis. The analysis lead to eight main value strata of individual-family، economical، political-social، artistic، scientific-theoretical، religious، national، and globalization. These strata further included sub-strata. The current survey of research، theories and expert views pointed to generational gap as well.
    Keywords: Generation, Generation gap, Intergenerational education, Curriculum