فهرست مطالب

مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی - سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، تابستان 1389)

فصلنامه مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی
سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، تابستان 1389)

  • 248 صفحه، بهای روی جلد: 15,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1389/05/12
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمد جواد شریفزاده، الیاس نادران صفحه 1
    انتشار مقاله «مساله هزینه اجتماعی» به قلم رونالد کوز در دهه 1960 میلادی را می توان نقطه عطفی در مطالعات بین رشته ای در حوزه اقتصاد و دانش های مرتبط با آن به شمار آورد. تا پیش از انتشار قضیه کوز اقتصاددانان – که عمدتا در چارچوب نظریه نئوکلاسیک می اندیشیدند- نیازی نمی دیدند که گام های خود را از دایره مطالعات درون رشته ای فراتر گذارند و مسایل حقوقی و تاریخی را در تحلیل های خود وارد نمایند. کوز به همراه دیگر اقتصاددانان مکتب حقوق مالکیت نشان داد که اگر هزینه-های مبادله مخالف صفر باشد کارایی اقتصادی مستقل از قواعد حقوقی نخواهد بود و در نتیجه نهادهای حقوقی نقشی انکارناشدنی در رسیدن به کارایی خواهند داشت. بدین ترتیب کوز و همراهان وی به اقتصاددانان یادآوری کردند که تا وقتی هزینه های مبادله مخالف صفر است، گریزی از انجام مطالعات میان رشته ای وجود نخواهد داشت. ظهور دانش جدید «حقوق و اقتصاد» به عنوان یک دانش میان رشته ای تا حد زیادی مدیون همین تلاش هاست. در این مقاله افق های نوین و چشم اندازهای جدیدی که در پی این تحولات نظری فراهم آمده است معرفی و دلالت های آن برای مطالعات بین رشته ای حقوق، اقتصاد و تاریخ در اسلام بیان می شود. چنان که خواهیم دید قضیه کوز و مفهوم محوری هزینه های مبادله می توانند نقش مهمی در توسعه مطالعات بین رشته ای اسلامی در حوزه اقتصاد داشته باشند و به ایجاد افق های جدید پژوهشی کمک نمایند.
    کلیدواژگان: مطالعات میان رشته ای، حقوق و اقتصاد، تحلیل نهادی تاریخ، هزینه های مبادله، معارف و تاریخ اسلام
  • حسین میسمی، محسن عبدالهی، مصطفی شهیدی نسب، مهدی قائمی اصل صفحه 31
    این تحقیق الگوها و انواع مختلف برنامه درسی تلفیقی را مورد بررسی قرار داده و تناسب آن ها را در رشته اقتصاد و مالیه اسلامی مورد توجه قرار می دهد. در واقع به این سوال پاسخ می دهد که اگر رشته اقتصاد و مالیه اسلامی به عنوان حوزه ای میان رشته ای در علوم انسانی-اسلامی بخواهد تشکیل شود، از کدامیک از رویکردهای مطرح می تواند استفاده کند و ظرفیت هر یک از رویکردهای میان رشته ای در این رابطه چه میزان است؟ ضمن ارائه دو اصل «ارتباط حداکثری» و «بهره برداری حداکثری»، نشان می دهد که رویکرد مناسب برای دوره اقتصاد و مالیه اسلامی رویکردی محتوا محور است و از گونه های مطرح شده نیز، رویکردهای درون رشته ای و میان رشته ای موازی در شرایط موجود مناسب نبوده و توانایی تامین اصول مطرح شده را ندارند؛ رویکردهای چندرشته ای، متقاطع، متکثر و همچنین فرارشته ای و پسارشتگی نیز گرچه از دو رویکرد قبلی متناسب تر می باشند، اما در شرایط موجود استفاده از آن ها با توجه به نقاط ضعفی که دارند پیشنهاد نمی شود. در نهایت به نظر می رسد ظرفیت و کارایی رویکرد بین رشته ای از بقیه رویکردها بیشتر بوده و برنامه ریز رشته اقتصاد و مالیه اسلامی می تواند در تدوین برنامه درسی دوره از آن بهره ببرد. به هر حال در عمل می توان از رویکرد بین رشته ای به عنوان رویکرد اصیل و مبنایی بهره برد و در کنار آن از نقاط قوت موجود در سایر رویکردها نیز به منظور تقویت برنامه درسی استفاده کرد.
    کلیدواژگان: علوم انسانی، اسلامی، میان رشته ای، اقتصاد و مالیه اسلامی، آموزش اقتصاد، ایران
  • محمد جواد رضایی، مهدی موحدی بکنظر صفحه 59
    علم اقتصاد به عنوان یکی از علوم انسانی که نحوه انتخاب و مبادله توسط افراد و پیامدهای کلان این تصمیم ها را مورد مطالعه قرار می دهد، همواره از سوی روانشناسان متهم به نادیده گرفتن شواهد و واقعیت ها بوده است. علم اقتصاد با پایه ریزی مبانی خرد رفتاری و شکل دهی منظومه ای از نظریات براساس این فروض، مدعی سازگاری این رشته علمی است. از آنجایی که واحد تحلیل هر دوی این علوم فرد و رفتار او می باشد تعامل بین علم اقتصاد و روان‎ شناسی می تواند برای نظریه پردازی اقتصادی مورد استفاده اقتصاددانان قرار گیرد. در این مقاله با برشمردن کاستی های برخی نظریات اقتصادی در مواجهه با مشاهدات واقعی و برخی پیشروی های نظری در راستای گفتگوی این دو علم، به ضرورت و اهمیت مطالعات میان رشته ای در این حوزه می پردازیم. در نهایت نیز با تاکید بر طراحی دوره های مطالعاتی میان رشته ای، چارچوب هایی جهت آموزش و پژوهش در این حوزه ارائه خواهد گردید.
    کلیدواژگان: اقتصاد و روان‎ شناسی، انسان اقتصادی، بین رشتگی، رفتار عقلائی، میان رشتگی
  • مرتضی درخشان، محمدحسین متقی زاد صفحه 89
    هدف این مقاله ارائه ی یک مدل مفهومی مناسب برای شناخت نیروهای موثر در تصمیمات اقتصادی انسان می باشد، این مقاله نشان خواهد داد، که شناخت نیروهایی که در تصمیم سازی انسان نقش دارند بر پایه ی مطالعات میان رشته ای خواهد بود. به همین منظور در این مقاله چهار نیروی اقتصادی، اجتماعی، روانی و مذهبی ابتدا معرفی شده و سپس وزن هر کدام از این نیروها را بررسی می کنیم و با بررسی روابط علی و معلولی بین آنها برآیند این نیروها را تحلیل نماییم. ابتدا با استفاده از رویکرد نئوکلاسیکی ارتدکس، که از نظریه ی کیزر اقتباس شده سه نیرو را تحلیل نموده و با استفاده از تعلیمات اسلامی بخش چهارم را برای رفع نواقص آن نظریه تحلیل و بررسی می نماییم. در نهایت نتیجه ی این تلاش، ارائه ی یک مدل مفهومی کامل هم در سطح خرد و هم در سطح کلان می باشد که می تواند تصمیمات انسان ها را در حوزه ی اقتصاد هر چه دقیق تر و به واقعیت نزدیکتر پیش بینی کند و از آن می توان برای سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های اقتصادی استفاده نمود.
    کلیدواژگان: مطالعات میان رشته ای، مدل مفهومی، علوم اجتماعی، اقتصاد، جامعه شناسی، روان شناسی، علوم دینی
  • مهدی صادقی شاهدانی، محمدرضا اسماعیلی صفحه 117
    اقتصاد اسلامی از جمله علوم تلفیقی محسوب می شود که در سالهای گذشته بر اساس روش های مدون جهت تلفیق دو رشته مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است. این روش ها که در قالب رهیافت های تلفیق دو رشته در محافل آکادمیک دنیا مورد استفاده قرار گرفته است را می توان به صورت های: رویکرد درون رشته ای موازی، رویکرد چند رشته ای، رویکرد میان رشته ای و رویکرد فرارشته ای تقسیم بندی کرد. البته پیش از این رهیافت های تلفیقی از سوی برخی صاحبنظران به عنوان بهترین مبنای طراحی اقتصاد اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. اما در این میان یک مسئله مهم وجود دارد و آن تفاوت ماهوی اقتصاد و اسلام به عنوان دو دیسیپلین تلفیقی است. به این معنا که اقتصادیک علم بشری و اسلام یک دین الهی است و لذا روش های مذکور عینا در رشته اقتصاد اسلامی قابل تطبیق نبوده و نیازمند عمق در فهم اسلام (یا قدرت اجتهاد) به عنوان عنصر تکمیل کننده خواهد بود.
    از حیث روش، این تحقیق با مبنا قرار دادن رهیافت های تلفیق دو رشته در نظریه پردازی اقتصاد اسلامی، پس از بررسی و تطبیق رویکرد های مذکور با موضوع بحث، تحلیل خود را در باب ضرورت نیاز به عمق در فهم اسلام ارائه می دهد و نشان می دهد که علی رغم اختلاف در میزان دشواری در اتخاذ رویکردهای فوق، عمق در فهم اسلام بالاخره در هر رویکرد ضرورت خواهد داشت و با توجه به اینکه این دو دیسیپلین از ماهیت های مشابه برخوردار نیستند، در بسیاری از مواقع امکان پیوند مستقیم این دو دیسیپلین فراهم نبوده و این کار می تواند تنها به دست فردی واجد شرایط، محقق گردد و آن شرایط چیزی نیست جز عمق در فهم اسلام یا اجتهاد در معارف دین. و این مسئله با توجه به سطوح مختلف اجتهادی در فقه شیعه، یک شرط غیر ممکن و صوری نبوده و قابلیت به کار بستن را دارد.
    کلیدواژگان: اقتصاد اسلامی، نظریه پردازی، برنامه ریزی درسی، رهیافت های تلفیقی، برنامه های میان رشته ای
  • محمود متوسلی، محمود مشهدی احمد، علی نیکونسبتی صفحه 141
    حذف نهادها از تحلیل اقتصادی جریان غالب اقتصاد را می توان یکی از مهم ترین گام ها در راه تبدیل شدن رشته اقتصاد به رشته ای مجزا از سایر رشته های علوم انسانی دانست. این اقدام تا حد زیادی موجب مهجور ماندن تحلیل های بین رشته ای گردید و به واسطه آن اقتصاد به علمی فارغ از اخلاق و سیاست، تبدیل شد تا جایی که تنها ردای ریاضیات را برازنده قامت خود می دانست، به این امید که از این طریق به مانند فیزیک، علم شود. از این رو می توان مدعی شد که حذف نهادها یکی از ناخوشایندترین اتفاقات در طول تاریخ علم اقتصاد بوده است، اتفاقی که موجب شد هرچه بیشتر این علم از مسائل دنیای واقعی فاصله گرفته و انتزاعات ریاضیاتی تمام عرصه های آن را دربر گیرد. از این رو بررسی علل فراموشی نهادها توسط اقتصاددانان، امری ضروری است. این موضوعی است که جای خالی آن در ادبیات بحث احساس می شود و این مقاله تلاشی است برای پر کردن این خلاء. در راستای تحقق این موضوع، دراین مقاله، با استفاده از شیوه های تحلیل متنی و محتوا، برخی از علل فراموشی نهادها شناسایی شده است، که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد. علاقه شدید برخی از اقتصاددانان به علم فیزیک و الگو پذیری از آن، اشتباه آنها در تفکیک و جداسازی علم اقتصاد از سایر علوم انسانی، تاثیر حوادث سیاسی، ومجموعه ای از دلایل روش شناختی و معرفت شناختی.
    کلیدواژگان: نهادها، مطالعات نهادی، اقتصاد، مطالعات بین رشته ای، روش شناسی، معرفت شناسی
  • احمد شعبانی صفحه 161
    این مطالعه نشان می دهد دیدگاه های اساسی و برداشت های تحقیقی در مطالعات اجتماعی به نحو برجسته ای قابل تمییز از یک دیگر بوده و عبارتند از: روش های تحلیل فردگرایی سنتی و نئوکلاسیک از یک طرف و روش های تحلیل کل گرایی مشتمل برشیوه های کلیت نگر، تجمع گرا یی و سیستم گرایی به عنوان روش های تحلیل بین رشته ای از طرف دیگر.این بررسی ضمن تبیین هر یک از این روش ها به این مساله می پردازد که عوامل و نهادهای اقتصادی واجتمایی دارای پیوندهای علی و سببی متقابل با یک دیگربوده و یا دارای ارتباطات ساختاری می باشند.مطالعه مستقل وایزوله شده این نهادها و اجزاء هرگز نمی تواند درک درست وکاملی ازاین مسایل به دست دهد واین هدف دردسترس نخواهد بود مگر ازطریق اعمال برداشت های ترکیبی وبین رشته ای که متدهای کل گرا مصادیقی ازاین دست می باشند.
    کلیدواژگان: فردگرایی، کل گرایی، سیستم گرایی، بین رشته ای، علوم انسانی، متدولوژی
  • حسین حشمتی مولایی صفحه 191
    این مقاله بر اساس روش های موثر آموزش و پژوهش اقتصاد اسلامی مبتنی بر نظام میان رشته ای بحث می نماید. در این مقاله ابتدا ضرورت و اهمیت این روش را در اقتصاد اسلامی مورد بررسی قرار داده و سپس روش های غیر رشته ای معمول را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم، به این ترتیب، براساس یک پژوهش میدانی که بر اساس نظرات اساتید اقتصاد اسلامی جمع آوری شده است و نظرات و علایق مختلف مربوط به موضوع اقتصاد اسلامی در آن متمرکز شده است، نتایج مورد مقایسه، بهره برداری و استفاده قرار خواهد گرفت. بنابراین با توجه به پیشنیازها وارتباطات مختلف کاربردی اقتصاد اسلامی در جنبه های مختلف براساس رهیافتی میان رشته ای، می توان سطح آموزشی و پژوهشی اقتصاد اسلامی را هم برای دانشجو و هم برای مدرس اقتصاد اسلامی ارتقاء بخشید. توجه به آموزش و پژوهش اقتصاد اسلامی به عنوان فرآیندی میان رشته ای، با توجه به تازگی و قدرت نوآورانه آن می تواند تحرکی درسایرعلوم ایجاد کرده و علاوه بر نوعی الگوسازی، موتور محرکه ای برای رشته های علوم انسانی باشد.
    در این مقاله کوشش خواهیم نمود که با استفاده از تمرکز علایق گروهی با توجه به نتایجی که بر اساس احترام به همه نظرات مدرسین و محققین مربوطه صورت گرفته، موضوع را بررسی نموده و نهایتا پیشنهادهایی را ارائه کنیم.
    کلیدواژگان: میان رشته ای، رهیافت هنجاری، رهیافت اثباتی، چند رشته ای، چند رشته ای موازی، تمرکز علایق گروهی، کارکرد اجتماعی، اصول موضوعه
|
  • Page 1
    The publication of “The Problem of Social Cost” by Ronald Coase in the 1960s shaped a turning point in the interdisciplinary studies between economics and other related disciplines. The pre-coasian economic theories –which mostly belonged to neo-classical school - place no importance on the legal and historical institutions. Coase along with other property rights economists showed that when transaction costs are positive, allocative efficiency is not independent from legal rules and so the legal institutions have a determining role in achieving efficiency. This framework remembers us that when transaction costs are positive, interdisciplinary studies are unavoidable. The rise of “Law and Economics” movement in the academic literature was the natural consequence of the Coase Theorem. In this paper, we shall introduce these new perspectives and their implications for interdisciplinary research about law, economics, and history in Islam. We will see that Coase theorem and the very conception of transaction costs can play an important role in developing Islamic interdisciplinary research on economics and open new research perspectives.
  • Page 31
    This research analyzes patterns and different interdisciplinary educational programs and takes their propriety with Islamic economics and finance into consideration. Actually, this answers the question that if Islamic economics and finance is going to be held as an interdisciplinary field in the Islamic humanities, which of the main interdisciplinary approaches should be adopted and how much is the potentiality of every interdisciplinary approach herein? Presenting principles “maximum integration” and “maximum usage”, the research shows that proper approach toward Islamic economics and finance is content-based integration and among different approaches, intra-disciplinary and parallel inter-disciplinary approaches can’t secure the principles. Although multi-disciplinary, cross-disciplinary, pluri-disciplinary, trans-disciplinary and post-disciplinary approaches are more appropriate than two previous ones, but in current condition, because of their shortcomings, usage of them is not suggested. Finally, it seems that potentiality and efficiency of Interdisciplinary approach is more than the others. Hence, planner of Islamic economics and finance can utilize this in designing the relevant curriculum. However, in practice, Interdisciplinary approach can be taken as basic and principal approach and simultaneously, advantages of other approaches can be used to strength educational program.
  • Page 59
    Economics as one of the humanities which is studying the manner of choosing and exchange of people and also the major consequences of these decisions, always will be accused by psychologists to ignore the evidences and the facts. Economics with establishing of behavioral micro-foundation and forming theories based on these assumptions, claims that this scientific field is consistent. Since the unit of analysis of both these sciences is individual and his/her behavior, the interaction between economics and psychology can be used by economists to theorizing in economics. In this paper we point out deficiencies of the some economic theories in meeting the real observations and some theoretical progress towards dialogue of both sciences and we discuss the necessity and importance of interdisciplinary studies in this area. Finally a teaching and research framework will be presented with emphasis on creation of interdisciplinary studies courses.
  • Page 89
    The purpose of this article is to suggest and apply a conceptual model which is appropriate to recognizing the effective force in economic decision making of humans. This article also illustrate that recognition of effective forces in economic decision making of human beings, is based on interdisciplinary surveys. For this purpose, in this article, at first we introduce four forces namely; economic, social, psychical, and religious, and then analyze the weight of every forces and discuss the consequence of this forces with scrutiny in causality relationship between them. We use the neoclassical orthodox approach in the Keizer model to analyze the three forces and then we use the Islamic doctrine to complete imperfection of that model. Finally, the consequence of this effort is to suggest complete conceptual model in the micro and macro level that can punctiliously and truly forecast decisions of humans in economic and we can use it in the policy making in economic planning.
  • Page 141
    The elimination of institutions from economic analysis can be thought of as the most important cause in making economics as a separate science. The direct result of this step, which shows the desire of mainstream economics to follow physics in order to get the merit of "science" by wearing mathematical crown, was the dereliction of interdisciplinary studies and disregarding of ethics and politics. So, it can be claimed that, the elimination of institutions is one of the most unpleasant events in the history of economic thought and led this branch of human knowledge in an arena free from reality and full of mathematical abstractions. Regarding this fact, it seems necessary to study the causes of this neglect. This necessity encouraged us to fill the existing gap in the related literature and bring some reasons to light. In order to reach to this goal, using content and textual analysis methods, some major causes of ignoring institutions is identified, among which the following can be pointed: intense desire of some economists to follow physics, their mistake in separating economics from human sciences, the impacts of political events, and a set of epistemological and methodological reasons.
  • Page 161
    This study indicates that essential perceptions and scholarly conceptions in social sciences are remarkably distinguished from each other. They are individualism, holism, collectivism, and systemism. It further deals with the point that socio-economic factors and institutions have a causative interrelation. An independent and isolated study of these institutions can never give a true and proper understanding of these issues. This goal is not achievable but through synthetic and interdisciplinary conceptions including holistic, and systemic methods.
  • Page 191
    In this paper we discuss about effective method of research and education of Islamic economics through inter-disciplinary procedure. Nowadays this procedure in advance methodology of education in economics has been concentrated as “Focused Interest Group” (FIG). Although the purpose of positivist economists about FIG is related to profit-oriented of inter-disciplinary procedure, but in Islamic economics, this attitude has sustainable economic development, whereby secure and cover positive as well as normative approach of educational materials to help certain efficiency of knowledge. This procedure of education had been focused in Islamic literatures, and also in holy Qur’an (12/108 & 39/17-18) before attention of western countries. Therefore, in this research, significant view of scholars, lecturers and researchers of Islamic economics, acquired through questioners, and the results of research has been analyzed. Achieving prerequisite and diversity connections of Islamic economics’ and its indispensable educational materials, help us to modeling an inter-disciplinary framework that it may mutate other human sciences structure.