فهرست مطالب

نشریه به زراعی نهال و بذر
سال بیست و ششم شماره 1 (1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/07/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمدرضا جلال کمالی، حمیدرضا شریفی صفحات 1-23
    به منظور مطالعه فنولوژی ارقام مختلف گندم و ارتباط آن با عملکرد دانه و اجزای آن، این پژوهش به مدت سه سال زراعی (82-1379) در مزارع تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر در کرج به اجرا در آمد. بیست رقم گندم سازگار به اقلیم های زراعی چهار گانه کشور (سرد و معتدل سرد، معتدل، گرم و خشک جنوب، گرم و مرطوب شمال) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام از نظر عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و اجزاء آن با هم تفاوت های معنی داری داشتند. این تفاوت ها علاوه بر تفاوت های ژنتیکی و سازگاری آنها به اقلیم های مختلف ناشی از تفاوت های فنولوژیک بویژه طول دوره مراحل مختلف نمو نیز بود. ارقام سازگار به اقلیم های سرد و معتدل سرد و معتدل از عملکرد بیولوژیک (به ترتیب 17798 و 17662 کیلو گرم در هکتار) و دانه (به ترتیب 7236 و 7229 کیلو گرم در هکتار) بالاتر برخودار بودند. تفاوت معنی داری بین گروه های مختلف ارقام از نظر شاخص برداشت (3/39- 5/42 درصد) مشاهده نشد. تجزیه همبستگی بین طول مراحل مختلف نموی و اجزای عملکرد نشان داد که در کلیه اقلیم ها، تعداد سنبله در واحد سطح با طول دوره کاشت تا تشکیل سنبلچه انتهایی همبستگی مثبت و با طول دوره طویل شدن سریع ساقه (تشکیل سنبلچه انتهایی تا گرده افشانی) همبستگی منفی داشت. وزن هزار دانه نیز با طول دوره های رویشی و زایشی (کاشت تا ظهور برجستگی دوگانه و کاشت تا گرده افشانی) همبستگی منفی نشان داد. از نتایج این پژوهش نتیجه گیری می شود که با مطالعه تغییرات مراحل نمو در ارقام مختلف گندم و رابطه آن با عملکرد دانه و اجزاء آن در سال ها و مکان های مختلف می توان دلایل سازگاری آنها به شرایط اقلیمی متفاوت را مطالعه و تغییرات عملکرد دانه را تا حد قابل قبولی توضیح داد.
    کلیدواژگان: گندم نان، فنولوژی، برجستگی دوگانه، رسیدگی فیزیولوژیکی، وزن هزاردانه، شاخص برداشت
  • ابوالفضل فرجی صفحات 25-41
    اثر تاریخ کاشت، دما و فتوپریود بر مراحل مختلف فنولوژیک ژنوتیپ های بهاره کلزا (Brassica napus L.) در آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی، در چهار تکرار و به مدت دو سال زراعی 83-1381 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد بررسی شد. چهار تاریخ کاشت 15 آبان، 30 آبان، 15 آذر و 30 آذر در کرت های اصلی و چهار ژنوتیپ بهاره هایولا401، اس3، کوانتوم و آپشن500 در کرت های فرعی قرار گرفتند. با تاخیر در کاشت تعداد روز از سبز شدن تا شروع گلدهی و شروع گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک به طور معنی داری کاهش یافت. فنولوژی کلزا تحت تاثیر شرایط آب و هوایی مختلف طی دو سال قرار گرفت. در هر دو سال، روابط خطی قوی بین تاریخ کاشت با تعداد روز از کاشت تا سبز شدن، سبز شدن تا شروع گلدهی و شروع گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک وجود داشت. بین میانگین دمای هوا طی دوره های مختلف نموی با طول این دوره ها رابطه خطی منفی وجود داشت، که به ترتیب 86، 89 و 92 درصد از تغییر را در دوره های نموی کاشت تا سبز شدن، سبز شدن تا شروع گلدهی و شروع گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک توجیه کرد. بنابراین، تغییرات دمای هوا در تاریخ های مختلف کاشت دو سال آزمایش به خوبی طول دوره کاشت تا سبز شدن و شروع گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک را در ژنوتیپ های مورد مطالعه تعیین کرد، در حالی که طول دوره سبز شدن تا شروع گلدهی علاوه بر دما تحت تاثیر فتوپریود قرار گرفت. از روابط بین تاریخ کاشت، دما و فتوپریود با فنولوژی ژنوتیپ های کلزا می توان در مدل سازی نمو و رشد آنها استفاده کرد.
    کلیدواژگان: کلزا، مراحل فنولوژیک، رقم، روابط خطی و مدلینگ
  • عبدالستار دارابی، علی دهقانی صفحات 43-55
    به منظور تعیین مناسب ترین تاریخ کاشت و تراکم بوته و تاثیر آنها بر وقوع بیماری زنگ سیر در رقم انتخاب شده رامهرمز آزمایشی به مدت دو سال(83-1381) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی بهبهان انجام شد. برای اجرای این تحقیق از آزمایش کرت های دو بار خرد شده (اسپلیت اسپلیت پلات) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار استفاده شد. کرتهای اصلی تاریخ کاشت در چهار سطح از 15 شهریور تا 14 آبان به فاصله 15 روز، کرتهای فرعی فاصله بین ردیف در سه سطح20،30 و40 سانتی متر و کرتهای فرعی فرعی فاصله بین بوته در سه سطح 7، 10 و 13 سانتی متربود. برداشت سوخ ها در هر دو سال آزمایش در اوایل اردیبهشت ماه صورت گرفت. تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد که حداکثر عملکرد (52/19 تن در هکتار) در تاریخ کاشت 15 شهریور تولید شد و برتری این تاریخ کاشت در مقایسه با سه تاریخ کاشت دیگر در سطح 1% معنی دار بود. با افزایش فاصله بین ردیف و بوته عملکرد سیرکاهش ولی میانگین وزن سوخ و سیرچه افزایش یافت به طوری که حداکثر محصول و حداقل میانگین وزن سوخ وسیرچه مربوط به فاصله 7 × 20 سانتی متر بود. اثر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر میانگین تعداد سیرچه در سوخ و وزن خشک سیرچه معنی دار نبود. کمترین شدت آلودگی به بیماری زنگ به تاریخ کاشت 15 شهریور و فاصله بین ردیف 20 سانتی متر و بین بوته 7 سانتی متر تعلق داشت. با توجه به نتایج این بررسی کاشت سیر انتخاب شده رامهرمز در تاریخ15 شهریور با فاصله 7 × 20 سانتی متر(تراکم 714285 بوته در هکتار) برای منطقه بهبهان توصیه می شود.
    کلیدواژگان: سیر، تاریخ کاشت، تراکم بوته، عملکرد و بیماری زنگ
  • محمد جواد کرمی صفحات 57-67
    به منظور تعیین روش صحیح هرس، واکنش به دو سطح شدت هرس (هرس سبک و هرس شدید) و سه سطح تعداد جوانه در هر نقطه بارده (3، 6، و 9 جوانه) به مدت سه سال (1386-1384) با استفاده از آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه دشمن زیاری فارس مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر شدت هرس بر عملکرد، تعداد خوشه معنی دار نبود. اما بر مقدار اسید، pH، درصد مواد جامد محلول میوه (TSS%) و باردهی جوانه و بر میانگین وزن و تعداد حبه معنی دار بود. هم چنین اثر تعداد جوانه در هر نقطه بارده (طول کین) بر عملکرد، تعداد خوشه، وزن خوشه، مقدار اسید، pH، درصد مواد جامد محلول میوه، باردهی جوانه، میانگین وزن حبه معنی دار بود، اما بر میانگین تعداد حبه در هر خوشه معنی دار نبود. اثر متقابل شدت هرس × تعداد جوانه در هر نقطه بارده بر عملکرد، تعداد خوشه، وزن خوشه، مقدار اسید میوه، pH آب میوه معنی دار بود، اما بر درصد مواد جامد محلول میوه، باردهی جوانه، میانگین وزن وتعداد حبه در هر خوشه معنی دار نبود. با توجه به نتایج این تحقیق برای این رقم در روش های روسیمی، هرس بلند با تعداد حداقل 9 جوانه در هر شاخه و برای تربیت سنتی و خوابیده این رقم، روش هرس مختلط با نگهداری یک شاخه شش جوانه ای به عنوان شاخه بارده و یک شاخه دو جوانه ای به عنوان شاخه جانشین توصیه می شود.
    کلیدواژگان: انگور، رقم شیرازی، هرس بلند، هرس شدید و هرس مختلط
  • هرمز اسدی، محمد شریف الحسینی، علی ناظری، ابراهیم رضایی، حسین فراغتی صفحات 69-83
    هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان کاربرد نهاده های مختلف تولید،تعیین سودآوری تولید گندم آبی، بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی بر عملکرد محصول، تعیین ارزش تولید متوسط و نهایی، محاسبه کشش تولید و برآورد حداقل قیمت گندم در شهرستان نیشابور بود که درسال 1384 اجرا شد. برای رسیدن به اهداف فوق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 153 بهره بردار نمونه در منطقه انتخاب و اطلاعات لازم از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی بر عملکرد محصول از تابع تولید دپرتین و جهت تعیین حداقل قیمت محصول از تحلیل سر به سر استفاده شد. نتایج نشان داد، میانگین مصرف بذر، کود فسفات، پتاس و اوره در بین بهره برداران نمونه بترتیب 225، 3/167، 5/72 و 4/221 کیلوگرم در هکتار، میانگین مصرف سم علف کش و آفت کش در بین بهره برداران نمونه بترتیب 7/1 و 4/1 لیتر در هکتار، میانگین مصرف آب آبیاری بهره برداران 5325 مترمکعب درهکتار، میانگین عملکرد دانه و کاه گندمکاران نمونه بترتیب 3451 و 2887 کیلوگرم درهکتار بود. فواصل آبیاری و تعداد دفعات آبیاری محصول به ترتیب 16 روز و 6 بار ولی دور آبیاری توصیه شده در منطقه بین 12-10 روز می باشد. سودخالص کشت گندم در حالت برداشت ماشینی و دستی در منطقه مورد مطالعه بترتیب 952 و 633 هزار ریال درهکتار برآورد گردید. حداقل قیمتی که بتواند هزینه های مربوطه را بپوشاند در مالکیت شخصی در حالت برداشت ماشینی و دستی در منطقه بترتیب 462 و 554 ریال به ازای هرکیلوگرم گندم برآورد شد. متغیرهای توضیحی منظور شده در مدل توانستند 2/55 درصد تغییرات عملکرد محصول را توضیح دهند. زارعین گندمکار از نهاده های زمین، بذر، نیروی کار، کود فسفات و آب در حد منطقی استفاده کردند، زیرا کشش تولید آنها بین صفر و یک محاسبه شد. بر اساس نتایج این پژوهش، در صورتیکه از زمین، بذر، نیروی کار، کود فسفات و آب یک واحد بیشتر استفاده شود، ارزش محصول تولیدی بترتیب 2/38، 5/6، 42/0، 1/3 و 6/126 هزار ریال افزایش خواهد یافت.
    کلیدواژگان: گندم آبی، توصیه تحقیقاتی، سودآوری، بهره وری و تحلیل سربه سر
  • آزاده ایران نژاد، علی وطن پور ازغندی، حسن رهنما، نرجس جلیانی، رضا بزرگی پور صفحات 85-93
    این پژوهش به منظور دستیابی به حداکثر ریشه زایی در ریزقلمه های تولید شده از مرحله شاخه افزایی توسط باکتری اگروباکتریوم رایزوژنز Agrobacterium rhizogenes، در رقم زیتون زرد با هدف ریزازدیادی تجاری آن انجام شد. تاثیر باکتری بر درصد ریشه زایی، میزان کالوس دهی در قاعده ریز قلمه و شاخص کیفی رشد گیاهچه های تولیدی در زمان های 2 و 4 هفته پس از کشت ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تلقیح ریزقلمه ها با باکتری همراه با کاربرد یک میلی گرم در لیتر هورمون IBA در محیط کشت اثر بسیار معنی داری بر درصد ریشه زایی و کاهش میزان کالوس دهی داشت. بالاترین درصد ریشه زایی (70%) مربوط به تیمار تلقیح شده با باکتری یک ماه پس از کشت بدست آمد در حالی که در تیمار شاهد درصد ریشه زایی 30% بود. کمترین میزان کالوس دهی (7/46%) در تیمار تلقیح شده با باکتری حاصل شد در حالی که در تیمار شاهد 100% نمونه ها دارای کالوس بودند. القای ریشه ها در قاعده ریز قلمه ها بدون تولید کالوس یا با کالوس کمتر در مراحل انتقال به خاک و سازگاری به شرایط برون شیشه یک مزیت محسوب می شود. در این تحقیق تیمار تلقیح شده با باکتری ضمن القای درصد ریشه زایی بالاتر به میزان قابل توجهی کالوس کمتری در مقایسه با نمونه های شاهد تولید کردند. در مرحله سازگاری آلوده کردن ریشه های گیاهچه ها با قارچ Trichoderma harzianum موجب افزایش چشمگیری در تعداد ریشه در هر گیاهچه (8/11) و طول ریشه ها (3/215 میلیمتر) نسبت به تیمار شاهد با میانگین 7/2 ریشه و 60 میلیمتر طول در چهار هفته پس از کاشت شد. بنابراین به دلیل اثر تحریک کنندگی این قارچ می تواند به عنوان میکروارگانیسم توسعه دهنده نظام ریشه ای گیاه در مراحل اولیه رشد و سازگاری گیاهچه های کشت بافتی زیتون در شرایط برون شیشه ای مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: زیتون، ریشه زایی، کالوس دهی، ریزقلمه و ریزازدیادی
  • ایمان نادعلی، فرزاد پاک نژاد، فواد مرادی، سعید وزان صفحات 95-108
    به منظور بررسی اثر محلول پاشی متانول و تنش خشکی بر عملکرد و برخی خصوصیات کیفی چغندر قند (رقم رسول)آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در اردیبهشت سال 1387 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج واقع در ماهدشت کرج به اجراء در آمد. عامل محلول پاشی متانول با شش سطح، شاهد (بدون محلول پاشی) و 7و 14 و 21 و 28 و 35 درصد حجمی متانول بود که به هر کدام از سطوح دو گرم در لیتر گلیسین اضافه شد. عامل آبیاری نیز با دو سطح نرمال (آبیاری پس از40% تخلیه رطوبتی قابل دسترس) و تنش خشکی (آبیاری پس از70% تخلیه رطوبتی قابل دسترس) اعمال شدند. محلول پاشی سه بار طی فصل رشد گیاه و با فواصل 14 روزه روی گیاه پاشیده شد. اولین محلول پاشی 80 روز پس از کاشت انجام شد. در این آزمایش صفات کمی و کیفی نظیر عملکرد ریشه، عملکرد بخش اندام هوایی، عملکرد شکر سفید، مقدار درصد قند، مقدار سدیم و پتاسیم و نیتروژن مضره، درصد قند ملاس و درصد قند قابل استحصال مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سطوح مختلف متانول اختلاف معنی داری در سطح 1 % در عملکرد ریشه، عملکرد بخش هوایی و عملکرد شکر سفید و در سطح5 % بر در صد قند و درصد قند قابل استحصال ونیتروژن مضره مشاهده شد. بیشترین عملکرد ریشه و عملکرد بخش هوائی و عملکرد شکر سفید متعلق به تیمار 21درصد حجمی متانول به ترتیب با 67/82، 6/49 و 11/9 تن در هکتار بود. سطوح تنش و بدون تنش نیز تفاوت معنی داری را برای عملکرد ریشه، عملکرد بخش هوائی، درصد قند، درصد قند قابل استحصال و عملکرد شکر سفید در سطح 1% و برای میزان سدیم در سطح 5% داشتند.
    کلیدواژگان: چغندرقند، محلول پاشی متانول، صفات کیفی، صفات کمی و تنش خشکی
|
  • M. R. Jalal Kamali, H. R. Sharifi Pages 1-23
    To study the variation in developmental stages and its relationship with grain yield and its components, this reasecrh was conducted in three successive cropping seasons (2000 – 2003) in experimental field stations of Seed and plant Improvement Institute, Karaj, Iran. Twenty bread wheat cultivars adapted to four different agro-climatic zones (Cold and Tempearte Cold; Tempearte; Southern Warm Dry; and Northern Warm and Humid) were studied-using randomized complete block design with three replications under field conditions in Karaj, Iran. Results revealed that bread wheat cultivars were significantly different in term of bilological yield, grain yield and yield comonents. These variations could be aattributed with genetic differences and adaptation to different agro-climatic zones as well as variation in their phonology particularly duration of differnt developmental stages. Cultivars adapted to cold and tempearte cold and temperate zones produced greater biological yield (17798 and 17662 Kg ha-1, respectively), and grain yield (7236 and 7229 kg ha-1, respectively). There was not considerable differences among different groups of cultivars for HI (39.3–42.5%). Results of correlation analysis between grain yield and its components with different phonological developmental stages also indicated that relationship between spike No. m-2 and was positively correlated with with the duration from Sowing to Terminal Spikelet stage, however, it was negatively associated with duration of rapid stem elongation (Terminal Spikelet to Anthesis) stage. The relationship between 1000 grain weight (TGW) and the duration of vegetative (Sowing to Double ridge) and pre-anthesis reproductive (Sowing to Anthesis) stages was also negative. It is concluded that studies of phonological development variations and its relationship with grain yield and yield components over years and locations can be used to expalain, to graet extent, the the adaption of different bread wheat cultivars to different agro-climatic conditions as well as variation in their grain yield.
  • A. Faraji Pages 25-41
    Effect of sowing date (SD), temperature and photoperiod on different phenological stages of spring canola (Brassica napus L.) genotypes were evaluated at Agricultural Research Station of Gonbad during 2002–2004 growing seasons. The experimental design was a split plot arrangement in RCBD with four replications. Four sowing dates; Nov. 06th, Nov. 21st, Dec. 06th and Dec. 21st were assigned to main plots, and four genotypes; Hyola401, S3, Quantum and Option500 were randomized in sub-plots. The number of days from emergence to the commencement of flowering (DEF), and from commencement of flowering to physiological maturity (DFM) decreased significantly with delay in SD. Canola phenology was affected by different weather conditions in two growing seasons. In both seasons, there were strong linear relationships between SD and the number of days from sowing to emergence (DSE), SD and DEF, and SD and DFM. There were negative linear relationships between mean air temperature at different developmental stages and duration of those periods, explaining 86, 89 and 92% of the variation for DSE, DEF and DFM developmental periods, respectively. Therefore, the variation in air temperature in different SD in two growing seasons well determined the duration of DSE and DFM, but the duration of DEF was affected by both temperature and photoperiod during that period. The relationships of SD, temperature and photoperiod with phenology of canola genotypes can be used for developing growth and developmental models.
  • A. Darabi, A. Dehghani Pages 43-55
    To study effect of planting date and planting density on yield, yield components and rust disease severity in Ramhormoz selected garlic an experiment was conducted at Behbahan Agriculture Research Station in two years (2002-2004). A split split plot arrangement in RBCD with four replications was used. Main plots consisted of four planting dates from Sep. 05 to Nov. 04 with 15 days intervals. Sub-plots consisted of three row spacing 20, 30 and 40 cm and sub-sub plot consisted of three plant spacings 7, 10 and 13 cm. Bulb were harvested in late April. Results showed that planting date of Sep. 0 5 prouduced the highest yield (19.52 tha-1). By increasing the distance between rows and plants, bulb yield decearesd but the mean weight of bulb and clove increased. Therefore, the highest bulb yield and the lowest mean weight of bulb and clove were produced by 714 plants m-2 (spacing of 20 × 7 cm). Effects of planting date and planting density on mean clove number and clove dry matter were not significant.The lowest disease severity was observed in planting date of Sep. 05 and planting density of 714 plants m-2. It is concluded that Ramhomoz selected garlic can be planted in Sep. 05 with 714 plants m-2 in Behbehan region.
  • M. J. Karami Pages 57-67
    Suitable pruning method for grape cv. Shirazi and its response to two levels of pruning severity and bud number per bearing unit (3, 6, and 9 buds) was investigated in three years-using a factorial experiment in randomized complete block design. Analysis of variance showed that effect of pruning severity on yield, bunch weight and the number of bunch/vine was not significant, but its effect on acid content, pH, TSS%, bud productivity, berry weight and the number of berry/bunch was significant. Effect of buds number per cane on yield, bunch weight, the number of bunch/vine, acid content, pH, TSS%, bud productivity and berry weight was significant, but its effect on the number of berry/bunch was not significant. Effect of Pruning severity × bud number per bearing unit on yield, bunch weight, the number of bunch/vine, acid content and pH was significant, but its effect on TSS%, bud productivity, berry weight and the number of berry/bunch was not significant. It is concluded that cane pruning with at least 9 buds/cane and a mixed pruning method with a 6 bud cane and a two bud-spur as renewal per bearing unit is recommended to trellis and traditional training systems, respectively.
  • H. Asadi, M. Sharif-Alhosseini, A. Nazeri, E. Rezaei, H. Faraghati Pages 69-83
    To study effects of adoption rate of application of recommended technologies in irrigated wheat production systems, this study was carried out in Neishabour region in 2005. One hundred and fifty three farmers were randomly sampled. Required data were collected using questionnaire. Depertin function was employed to estimate the impact of socio-economic factors on wheat grain yield. Breakeven analysis were performed for determination of minimum price of wheat grain. Results revealed that average seed, phosphate, potassium and urea application rates were 225, 167.3, 72.5 and 221.4 kg/ha, respectively. Average application rate for herbicides and pesticides were 1.7 and 1.4 Lit./ha, respectively. Average irrigation water used in the region was 5325m3/ha. Average grain and straw yields were 3451 and 2887 kg/ha, respectively. Irrigation interval and frequency were 16 days and two irrigations, respectively. However, recommended irrigation interval for the region was 10-12 days. Net profit of wheat production in machine and hand harvested systems were 952000 and 633000 rials/ha respectively. Minimum price of wheat in machine and harvested systems were 462000 and 554000 rials/ha, respectively. Coefficient of determination for variables used in the model for estimation of the effect of different inputs on wheat grain yield in Neishabour region was 0.552. Wheat producers used land, seed, labor, phosphate and irrigation water, efficiently, because the estimated elasticity of production for them varied from zero to unit. Marginal value of production for land, seed, labor, phosphate and irrigated water was estimated as 38.2, 6.5, 0.42, 3.1 and 126.6 rials/ha, respectively.
  • A. Irannezhad, A. Vatanpour Azghandi, H. Rahnama, N. Jaliani, R. Bozorgipour Pages 85-93
    To improve rooting of micro cutting produced in shoot proliferation stage of an Iranian native olive cultivar, Zard, with the aim of developing a commercial micro-propagation protocol, by using Agrobacterium rhizogenes and Trichoderma harzianum this research was carried out. Effect of A. rhizogenes was evaluated on rooting percentage, amount of callus formation at the base of micro cutting and plantlet growth quality index, 2 and 4 weeks after culture. Results showed that inoculation of micro shoots with bacterium in association with 1.0 mg/I IBA in the culture medium had significant effect on rooting percentage and reducing the amount of callus formation. The highest rooting (70%) was obtained in inoculated treatment 4 weeks after culture while only 30% rooting was observed in control treatment. Regarding callus formation, the lowest amount (46.6%) was produced in bacterial inoculated as compared to 100% in the control treatment. Root induction at the base of micro-shoots without or with less callus formation is an advantage during transferring to in vivo conditions and acclimatization. It was revealed that inoculation with A. rhizogenes greatly increased rooting, reduced callus formation considerably as compared to control. In acclimatization stage, infected roots of plantlet with T. harzianum showed increases in number of roots produced on each plant (11.8) and root length (215.3 mm) as compared with control (2.7 and 60 mm respectively). Therefore, due to the stimulating effects, this fungus can be used for root initiation and development at the early stages of growth and acclimatization of olive micro-propagated plantlets.
  • I. Nadali, F. Paknejad, F. Moradi, S. Vazan Pages 95-108
    To study effects of methanol on yield and some quality characteristics of sugar beet (Beta vulgaris L.) cv. Rasoul a field experiment was conducted under drought and non-drought stress conditions in Research Field Station/ Islamic Azad University, Karaj, Iran, in 2008 growing season. A factorial arrangement using RCBD with three replications was employed. Factor A included five levels of methanol: 0 (control), 7, 14, 21, 28 and 35% (v/v) methanol (Two grams of glaycine was added to each level). Factor B included two levels of irrigation: drought stress (irrigation after 70% depletion of available soli water) and non- drought stress (irrigation after 40% depletion of available soil water). Methanol solutions were sprayed three times on foliar parts of sugar beet with two weeks intervals. Results showed that methanol had significant effect on root yield, leaf yield, sugar content, sugar yied, white sugar content, white sugar yield and nitrogen concentration. Irrigation levels had also significant effect on root yield, leaf yield, sugar content, white sugar content, white sugar yield and sodium concentration.