فهرست مطالب

زن و جامعه - سال ششم شماره 3 (پیاپی 23، پاییز 1394)

فصلنامه زن و جامعه
سال ششم شماره 3 (پیاپی 23، پاییز 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/07/07
  • تعداد عناوین: 8
|
  • منصور سودانی، نصیر داستان، رضا خجسته مهر، غلامرضا رجبی صفحات 1-12
    هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر زوج درمانی روایتی و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض زنان قربانی خشونت مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. بدین منظور 45 زوج از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در سه گروه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم ایرانی مقیاس شیوه های برخورد در تعارضات زناشویی استفاده شد. جلسات درمانی هفته ای یکبار و بر اساس پروتکل درمانی برای گروه های آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین زوجین گروه های آزمایش و کنترل در تاکتیک های حل تعارض تفاوت معناداری وجود دارد و فرضیه های پژوهش مبنی بر تاثیر زوج درمانی های روایتی و رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض تایید شد. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات زوج درمانی باعث تغییر تاکتیک های حل تعارض می شود.
    کلیدواژگان: زوج درمانی روایتی، زوج درمانی رفتاری تلفیقی، تعارض، زنان قربانی خشونت
  • علی حسین زینال زاده چینی بلاغ*، خلیل اسماعیل پور، بتول علی پورگوراند، الهه بایبوردی صفحات 13-24
    زمینه و اهداف
    افزایش سن ازدواج دختران از زمره تحولاتی است که در نتیجه تغییرات کلان در سطح جامعه حادث شده است. پدیده افزایش سن و در ادامه بروز تجرد در دختران باعث نابسامانی هایی چون آسیب های روانی می شود. این تحقیق با هدف مقایسه نیمرخ آسیب های روانی دختران مجرد با زنان متاهل انجام شده است. برای این منظور240 نفر از زنان مجرد و متاهل30 تا 45ساله شاغل در معاونت های بهداشتی ودرمانی دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب وپرسشنامه SCl90-R راتکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS وروش تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل شد. یافته ها نش نشانگر این است بین دو گروه مورد مطالعه در مولفه افسردگی (05/0P< و969/6 =F) و نیز در مولفه حساسیت در روابط متقابل (05/ و993/7 =F) تفاوت معنادار وجود دارد. در مقایسه میانگین های بین دو گروه مجرد و متاهل، میانگین افسردگی در گروه مجردها نسبت به گروه متاهل بیشتر است (گروه مجرد07/1وگروه متاهل81/0) و نیز میانگین حساسیت در روابط متقابل در گروه مجرد نسبت به گروه متاهل بیشتر است (گروه مجرد91/0وگروه متاهل 67/0)، ولی در سایر مولفه های آسیب روانی در دو گروه تفاوت معنادار وجود ندارد. این تحقیق به طور معنی دار مشکلات روانی از جمله افسردگی و حساسیت در روابط متقابل در دختران مجرد را نشان داد که این امر ضرورت توجه روان شناسان و مشاوران خانواده و سایر متولیان مسائل خانواده را به این آسیب ها خاطر نشان می سازد.
    کلیدواژگان: سن، آسیب روانی، تاهل
  • مریم پوررحیمی مرنی، حسن احدی، پرویز عسگری، سعید بختیارپور صفحات 25-40
    هدف
    این تحقیق با هدف تعیین اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه شناختی- رفتاری فوردایس بر راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی و خوش بینی دانشجویان دختر انجام شد.
    روش
    در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با پیگیری،40 نفر ازدانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز در دو گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن و آزمون جهت گیری زندگی پاسخ دادند. از طریق 8 جلسه دو ساعته آموزش شادکامی به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که در کوتاه مدت و بلند مدت برنامه مداخله ای در افزایش کیفیت زندگی، خوش بینی دانشجویان موثر است و آموزش این برنامه بر سبک مساله مدار دانشجویان اثربخش است، اما بر سبک هیجان مدار آنان تاثیری ندارد.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان می دهد که آموزش شادکامی از طریق اثربخشی بر میزان خوش بینی و راهبردهای مقابله ای مساله مدار در ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان دختر از نقش موثری برخوردار است.
    کلیدواژگان: برنامه شادکامی فوردایس، خوش بینی، کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله ای
  • احسان پناهی، مریم سادات فاتحی زاده صفحات 41-58
    این تحقیق، با هدف بررسی رابطه سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ماهیتا از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کلیه ی متاهلین ساکن در شهر اصفهان (1392) بود. این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. بدین طریق تعداد 75 زوج از اعضای جامعه انتخاب و بوسیله پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی فلچر (2000) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی دارای همبستگی منفی (73/0=r) می باشند. هم چنین بین مولفه های سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی نیز رابطه منفی دیده شد. در تحلیل رگرسیون، مولفه خودکارآمدی و تاب آوری پیش ببینی کننده کیفیت زندگی زناشویی بودند (p<./05).
    کلیدواژگان: سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی زناشویی، مولفه ها، زوجین
  • جمیله غلامی، نادره سهرابی* صفحات 59-78
    هدف از این تحقیق، تبیین تفاوت حل مسئله اجتماعی، و نشخوار فکری در گروه های مختلف سنی در زنان شهر شیراز بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان از نوجوانی تا سالمندی که در سال 1393 ساکن شهر شیراز بودند تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 470 نمونه از میان گروه های مختلف سنی (نوجوانی 21-14، جوانی 40-21، میانسالی 60-40، و کهنسالی60 به بالا) انتخاب شد. به منظور سنجش حل مسئله اجتماعی از پرسشنامه حل مسئله اجتماعی دی زوریلا و نزو و نشخوار فکری از سیاهه نشخوار فکری یوسفی (RQ) استفاده گردید. روایی و پایایی این ابزارها در پژوهش های مختلف احراز شده است. تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) صورت گرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که بین گروه های مختلف سنی زنان از لحاظ حل مسئله اجتماعی در سه بعد جهت گیری مثبت به حل مسئله، جهت گیری منفی به حل مسئله و سبک اجتنابی حل مسئله و هم چنین از لحاظ نشخوار فکری در دو بعد سردرگریبانی و درون نگری تفاوت معناداری وجود دارد.
    کلیدواژگان: حل مسئله اجتماعی، نشخوار فکری، زنان
  • خدیجه رستگار، فهیمه حقیقت، حکیمه زارع، کاظم حسن زاده صفحات 79-104
    سلامت چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، مهم ترین جنبه از مسائل حیات انسانی است. امنیت اجتماعی در بستر جامعه شکل می گیرد و هدف آن حفظ، تداوم، تعامل و شرایط قابل پذیرش برای گروه ها و افراد است. این مطالعه با هدف شناسایی رابطه امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی با نظارت اجتماعی (طبیعی و غیر طبیعی) در میان زنان ساکن شهر شیراز انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت زنان 18 سال به بالای ساکن شهر شیراز بوده و از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای، حجم نمونه ای برابر 384 نفر از مناطق 2 و 6 انتخاب شدند. انتخاب مناطق به شیوه ی تصادفی بوده است. در این مطالعه برای سنجش احساس امنیت اجتماعی از نظریات بوزان، جیکوبز، ویور و مولار و جهت سنجش سلامت اجتماعی از پرسشنامه کییز بهره گرفته شده است. روش این مطالعه پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گرد آوری شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آماره هایی چون میانگین، ضریب پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. بر اساس نتایج، احساس امنیت و سلامت اجتماعی زنان ساکن در محلات مورد مطالعه بالاتر از سطح متوسط متفاوت است. یافته های این پژوهش نشان می دهد بین احساس امنیت اجتماعی زنان و سلامت اجتماعی آنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. هم چنین بین احساس امنیت اجتماعی زنان و ابعاد سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. نتایج نشان می دهد احساس امنیت اجتماعی زنان بیش ترین تاثیر را بر انسجام و انطباق اجتماعی سلامت اجتماعی آنان دارد. هم چنین، نتیجه ی گرسیون نشان می دهد 25 درصد واریانس متغیر سلامت اجتماعی به ترتیب توسط نظارت طبیعی و احساس امنیت اجتماعی تبیین شده است.
    کلیدواژگان: سلامت اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، نظارت طبیعی، نظارت غیر طبیعی، زنان
  • معصومه پوربافرانی، عذرا اعتمادی، مهدی اکبرزاده، رضوان سادات جزایری صفحات 105-126
    هدف
    این پژوهش با هدف پیشنهاد یک مدل برای تبیین تعارض مادر- دختر (تعارض مادر با دختر و تعارض دختر با مادر) بر اساس ویژگی های شخصیت مادر، تعارض زناشویی مادر، سبک حل تعارض مادر و سبک حل تعارض دختر انجام شد.
    روش
    این مطالعه از نوع مطالعات همبستگی با اتکا به آزمون های آماری رگرسیون چندمتغیره و مدل یابی معادلات ساختاری بود. با نمونه ای از 160 زوج دختر نوجوان و مادر، که بصورت تصادفی طبقه ای از بین دانش آموزان مدارس راهنمایی شهرستان نایین و مادران آنها انتخاب شده بودند؛ انجام شد. ابزار این پژوهش شامل شاخص نگرش های والدینی، مقیاس نگرش نسبت به مادر، پرسشنامه تعارضات زناشویی، پنج عاملی نئو و سبک های مدیریت تعارض بود.
    نتایج
    نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای پژوهش در مجموع توانستند 71 درصد حجم واریانس تعارض دختر با مادر و 59 درصد حجم واریانس تعارض مادر با دختر را تبیین کنند (05/0>P). تعارض دختر، بیش ترین تاثیرپذیری (55 درصد) را از سبک حل تعارض دختر داشته است (74/0-=r؛ 55/0=R2) در حالی که، در تعارض مادر با دختر، بیش ترین حجم تاثیر پذیری (29 درصد) از تعارض زناشویی مادر بوده است (54/0=r؛ 29/0=R2). شاخص های برازش از سودمندی این مدل حمایت کرد.
    کلیدواژگان: تعارض دختر با مادر، تعارض مادر با دختر، سبک حل تعارض، تعارض زناشویی، ویژگی های شخصیت
  • بیژن خواجه نوری، مهری مراد خانی*، الهام شیردل، زهرالسادات بنی فاطمه صفحات 127-152
    این مطالعه رابطه ی بین سبک فرزندپروری والدین و سبک زندگی مادران شهر ایلام را مورد بررسی قرار داده است. والدین برای به ثمر رسیدن فرزندان هر یک وظایفی را بر عهده دارند، که در این میان بیش ترین سهم در تربیت و تاثیرپذیری بر فرزندان را مادران بر عهده دارند؛ مادر از ابتدایی ترین مراحل پیدایش به عنوان مربی همراه انسان است. بنابراین سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی مادران که بر گرفته از سبک زندگی آنها است برای تربیت فرزندان سالم لازم و ضروری است.
    در این پژوهش ابتدا مطالعات انجام شده در این حوزه مرور گردید، سپس بر اساس نظریه ی مبتنی بر آراء بوردیو و گیدنز شش فرضیه ارائه شد. جهت آزمون فرضیه ها 400 نفر از مادران شهر ایلام به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده اند. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه بوده است. نتایج حاصل از آزمون اتا نشان دهنده همبستگی بین متغیر های ابعاد سبک زندگی و سبک فرزندپروری والدین است؛ از همه مهم تر همبستگی بین سبک زندگی مادران با سبک فرزندپروری مقتدرانه می باشد. و هم چنین نتایج بدست آمده در سطح تحلیل رگرسیون لجستیک، آماره های سبک فرزندپروری نشان می دهد که سبک های زندگی به ترتیب 7/72، 6/76، 6/79، 1/74 درصد به درستی سبک های فرزندپروری مقتدرانه، آسان گیر، مستبدانه و بی توجه را پیش بینی می کنند. بنابراین این پژوهش تایید کننده این موضوع است که انتخاب سبک های زندگی مختلف، سبک های فرزندپروری متفاوت را رقم می زند.
    کلیدواژگان: سبک فرزندپروری، سبک زندگی، مادران، ایلام
|
  • Pages 1-12
    The purpose of this study was to investigate the effects of narrative couple therapy and integrative behavior couple therapy on improvement of Conflict solving Tactics in female victims of violence who have referred to Ahwaz counseling centers. Through convenience sampling، 45 couples were selected from the society of the couples who had referred to Ahwaz counseling centers and were randomly assigned into three groups. The Iranian form of Conflict Tactics Scales were used to gather the data. Treatment sessions were conducted once a week according to the treatment protocol for the treatment groups. The results of MANOVA showed significant differences between the treatment and control groups in conflict solving tactics and confirmed the research hypothesis that indicated effects of narrative couple therapy and integrative behavior couple therapy on improvement of conflict solving tactics. Findings of this study suggest that couple therapy interventions lead to the change of conflict solving tactics.
    Keywords: narrative couple therapy, integrative behavior couple therapy, Conflict, female victims of violence
  • Pages 13-24
    Increasing the age of marriage among females is one of the changes that occur because of changes in the macro -level society. The phenomenon of increasing age among single females causes damages such as psychiatric disorders. The aim of the present study was to compare psychopathological profile between married and single women. A sample consists of 240 subjects of single and married women; aged 30 to 45 working at health and cure domain of Tabriz medical science university were selected by aimed sampling method. The collected data were analyzed by SPSS and multivariate analysis of variance (MANOVA). There is a significant different between two groups in depression and sensitivity interactive communication. Depression and sensitivity interactive communication in the single group was more than the married group but the difference between two groups was not significant in the other subscale of SCL90. This study significantly showed psychiatric problems such as depression and interpersonal sensitivity so this emphasizes the need for more attention from psychologists and family counselors، and other custodians of family matters to these problems
    Keywords: age, psychopathology, marriage
  • Pages 25-40
    The purpose of this study was to examine the effectiveness of Fordyce Happiness training on students’ coping strategies، Quality of life and optimism. In this pretest-posttest nonequivalent، group design in company with follow up stage، 40 students from Islamic Azad university central branch in experimental and control groups responded to the Quality of life، life orientation test and Lazarus ways of coping Questionnaire. The experimental group received eight Fordyce Happiness training sessions (2 hours for each session). The results of covariance analysis indicated that Fordyce program was effective in increasing quality of life، optimism and problem-focused strategies in short term and long term. Thesis findings suggest that Fordyce program for university students could result in increasing quality of life by effectiveness on optimism and coping strategies.
    Keywords: Fordyce Happiness program, Optimism, Quality of life, Coping Strategies
  • Pages 41-58
    The purpose of this research was studying the relationship between factors of psychological capital and marital life quality among couples of Isfahan. The research method was correlating descriptive and the statistic population of the research included all couples who lived in Isfahan in 2013. Seventy-five couples were selected by available sampling method. They were asked to fill out Lutans’s (2007) psychological capital questionnaire and Fletcher’ (2000) marital life questionnaire. Data was analyzed by inferential statistics (Pearson’ correlation coefficient، multiple regression and independent t-test). The results indicated that there was a positive relation between psychological capital and marital life among the couples (p)
    Keywords: Psychological Capital, Marital Life Quality, Factors, Couples
  • Pages 59-78
    The purpose of this study was to explain the differences in social problem solving and rumination in different female age groups living in Shiraz city. The sample consisted of 470 females aged teen to elder. Social Problem Solving Inventory-Revised: Short Form and Rumination Questionnaire were used in this study. Various studies have established the validity and reliability of these devices. Data were analyzed using one-way analysis of variance and multivariate analysis of variance. Findings showed a significant difference in three dimensions of social problem solving (positive problem orientation، negative problem orientation and avoidance style) and two dimensions of rumination (brooding and introspection) among the different age groups. In sum، the results revealed that these variables are developmental variables during life span.
    Keywords: social problem solving, rumination, women
  • Pages 79-104
    Health is the most important part of the welfare and it is the assessment of the ability to fulfill the social roles without injuring others، however social security is one of the most important factors that influences on social well-being. Some researches show that decline in social security decreases social well-being and these two subjects have been very influential in women. The main purpose of this study was to examine the relation between social security and social well-being in integration، acceptance، contribution، actualization and coherence and comparison among women living in Shiraz. In this study، Buzan، Vior، Mollar viewpoints of social security and Keyes viewpoint of social well-being were used. This study used the survey method with questionnaire among over 384 residents، in two zones (2 and 6) in Shiraz. Samples selected through Quota random sampling among nine zones in Shiraz that are different by education and income. Pearson correlation and analysis of regression were employed to test the hypotheses. The data analysis shows that there is a significant and positive relation between women’s sense of security and women’s social well-being and supervision effect on this relation. Social security has the greatest impact on social integration and social coherence
    Keywords: social well, being, social security, supervision, women
  • Pages 105-126
    This study was conducted to propose an explanation model for mother-daughter conflict based on mother personality، maternal marital conflict، mother conflict resolution style and daughter conflict resolution style. This study was a type of correlation studies relying on multi variable regression statistical sample and structural equation model. The sample included 160 pairs of adolescent girls and their mothers. They were randomly selected from guidance school students in Naeen city. The research instruments included parental attitudes index، child attitude toward mother scales، conflict management styles، marital conflict questionnaire and NEO-FFI. Structural equation modeling results indicated that measured variables in this study totally could explain 71% of daughter conflict with mother changes and 59% of mother conflict with daughter changes (P<0. 05). Among the variables، daughter conflict resolution style with 55% prediction power of daughter conflict variance and maternal marital conflict with 29% prediction power of mother conflict variance had the most important roles. The fit indexes supported the usefulness of this model.
    Keywords: daughter conflict with mother, mother conflict with daughter, conflict resolution style, marital conflict, personality traits
  • Pages 127-152
    The present study deals with the relationship between parenting styles and the mothers’ life styles in Ilam city. First the studies done in this field were reviewed، then based on a theory inspired by Bourdieu and Gidens’ ideas six presuppositions were introduced. Four hundred mothers from Ilam were selected by multi-stage random sampling to test the presuppositions. The method of this research was survey and done by means of a questionnaire. The results at the level of correlation show that there is a significant relationship between the variables of life style and parenting style. Based on the results of logistic regression analysis، the Wald statistics show that they explain 72. 7، 76. 6، and 79. 6، 74. 1 percent of the dependent variables of dominant، easy-going، opinionated، and neglectful parenting style respectively. This study shows that choosing a different life style results in a different parenting style.
    Keywords: Parenting Style, Life Style, Mothers, Ilam