فهرست مطالب

زن و جامعه - سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، بهار 1391)

فصلنامه زن و جامعه
سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، بهار 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/05/07
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمدتقی ایمان، سیده فاطمه آقامیری صفحه 1
    این پژوهش با هدف بررسی عوامل فرهنگی و روانشناختی موثر بر بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی انجام شده است. این پژوهش به شیوه پیمایشی بر روی 241 نفر از مادران متعلق به آشیانه خالی در شهر ساری صورت گرفت. ابزار سنجش پرسش نامه بوده است و روایی آن با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته است. داده های آماری با استفاده از نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی(spss) و روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس یافته های این پژوهش بین متغیر های ارتباط با گروه های گوناگون، تحصیلات، استفاده از وسایل ارتباط جمعی، رضایت زناشویی، اعتماد به نفس، داشتن روابط صمیمی با دیگر اعضای خانواده، وابستگی مادر به فرزند و بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی رابطه وجود دارد. براساس نتایج رگرسیون چند متغیره، بیش ترین تاثیر مستقیم بر روی بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی مربوط به متغیر وابستگی مادر به فرزند (292/0)، بیش ترین تاثیر غیر مستقیم بر روی بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی متغیر ارتباط با گروه های گوناگون (238/0) می باشد.
    کلیدواژگان: میانسالی، آشیانه خالی، بهزیستی روانی، اعتماد به نفس، رضایت زنا شویی، رسانه جمعی، وابستگی به مادر
  • ابوالفضل کرمی، سیده خدیجه آرین، حدیث سلطانی خورشید، مهدی خان آبادی خان آبادی صفحه 21
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد چندوجهی لازاروس بر افزایش رضایت زناشویی زنان بود. جامعه ی مورد مطالعه ی این پژوهش کلیه زنان متاهل عضو بسیج سبزدشت بودند. برای اجرای پژوهش ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از مجموع 200 نفر از اعضاء بسیج، تعداد 30 نفر انتخاب شدند. 15 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار داده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (47 سوالی)بود، که پس از انتخاب افراد در دو مرحله(پیش و پس از اجرای آموزش) به وسیله افراد گروه آزمایش و گواه تکمیل شد. پس از جمع آوری داده ها، نتایج با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس، تجزیه و تحلیل شد. نتیجه ی پژوهش نشان داد تفاوت میانگین های بدست آمده در گروه آزمایش و گواه از لحاظ آماری معنی دار می باشد و این به این معنی است که آموزش گروهی بر مبنای رویکرد چندوجهی لازاروس موجب بهبود رضایت زناشویی در کل و همین طور بهبود رابطه جنسی و ارتیاط آنها با همسران شان، شده است
    کلیدواژگان: آموزش گروهی، رویکرد چندوجهی، لازاروس، رضایت زناشویی، زنان
  • لیلا نیک پور قنواتی، مهدی معینی، حبی احمدی صفحه 39
    کیفیت مشارکت زنان در زندگی سیاسی تحت تاثیر ساخت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تاریخی و پایه های ایدئولوژیکی روابط اجتماعی می باشد. با توجه به این که زنان دارای نقش دوگانه ای در حوزه های تولیدی و بازتولیدی می باشند، اما هنوز مشارکت آنها در ساختار رسمی سیاسی و فرایندهای آن، جایی که تصمیمات با در نظر گرفتن استفاده از منابع اجتماعی تولید شده به وسیله مردان و زنان گرفته می شوند، مهم تلقی نمی شود. بنابراین، بررسی جایگاه زنان در سیاست، مستلزم توجه به کلیت سیستم و ساختار اجتماعی و دگرگون نشدن روابط ساختاری می باشد. روش پژوهش این مقاله پیمایش بوده و اطلاعات از راه ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری زنان 18 سال به بالای شهر برازجان می باشد. تعداد 273 نفر با استفاده از جدول لین به عنوان نمونه به شیوه تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای سنجش روایی و آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی گویه ها استفاده شد. میزان آلفای کرونباخ برای مشارکت سیاسی 86% می باشد. از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیه ها و روش رگرسیون برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که محل تولد، تحصیلات، شغل، طبقه اجتماعی، جهت گیری مذهبی، درآمد، استفاده از رسانه های جمعی، سیاسی بودن خانواده، سیاسی بودن دوستان و علاقه به برنامه های سیاسی با مشارکت سیاسی زنان رابطه معناداری دارند. بین سن، وضعیت تاهل و قومیت با مشارکت سیاسی رابطه معناداری مشاهده نشد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که پنج متغیر جهت گیری مذهبی، سیاسی بودن دوستان، علاقه به برنامه های سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی و تحصیلات در مجموع 47 درصد از تغییرات در متغیر وابسته را تبیین کردند
    کلیدواژگان: مشارکت سیاسی، طبقه اجتماعی، روابط ساختاری، زنان، برازجان
  • فرامرز سهرابی، الهام فتحی صفحه 63
    پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر بخشی بر نامه ی درمانی خود بخشودگی مبتنی برمبانی قرآنی بر کاهش افسردگی در زنان مطلقه، انجام گرفت. ابتدا در مرکز بهزیستی شهر زنجان، از 65 زن طلاق گرفته که بواسطه فراخوان اطلاع یافته بودند، آزمون افسردگی بک (2) اجرا شد. سپس برای 20 نفر از شرکت کنندگان که نمرات افسردگی 10-30 (خفیف تا متوسط) کسب کرده بودند، آزمون خودبخشودگی موگر اجرا شد و سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایشی و کنترل (در هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. طی 2 ماه، 8 جلسه مشاوره ی گروهی خود بخشودگی بر مبنای مفاهیم قرآنی بر گروه آزمایشی انجام شد. پس از اتمام جلسات، پرسشنامه افسردگی بک(2) و آزمون خود بخشودگی موگر مجددا برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان دادند که نمرات خود بخشودگی در گروه آزمایشی افزایش یافته و به تبع آن نمره ی افسردگی نیز در این گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته بود.
    کلیدواژگان: برنامه درمانی، خود بخشودگی، مبانی قرآنی، افسردگی، زنان مطلقه
  • جعفر بوالهری، قاسم نظیری، سکینه زمانیان صفحه 85
    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رویکرد گروه درمانی معنوی بر کاهش میزان افسردگی، اضطراب و استرس در زنان مبتلا به سرطان سینه ی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر شیراز صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفراز زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به مرکز درمانی، به روش نمونه گیری تصادفی، پس از مصاحبه بالینی انتخاب گردیدند و در دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپش همه 24 نفر به وسیله ابزارهای پژوهش ازجمله مقیاس افسردگی – اضطراب – استرس (DASS-21) و مقیاس سلامت معنوی (SWB-20) مورد آزمایش قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش، 12 جلسه در مداخلات گروه درمانی معنوی شرکت کردند و این درحالی بود که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. در پایان دوباره آزمون ها برای همه افراد نمونه (24نفر) اجرا گردید. پس ازگرد آوری پرسشنامه ها، داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس و به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که معنویت درمانی به شیوه گروهی در سطح معناداری (p≤0/0001) در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه موثر بوده است. هم چنین، در سطح معناداری ((p≤0/003 باعث بهبود سلامت معنوی در این بیماران گردیده است.
    کلیدواژگان: سرطان سینه، افسردگی، ضطراب، استرس، گروه درمانی معنوی
  • ژاله رفاهی، محمود گودرزی، مرتضی میرزایی چهارراهی صفحه 117
    این پژوهش از نوع زمینه یابی(توصیفی) می باشد و هدف از آن، بررسی عوامل موثر بر شکل گیری رابطه دوستی پیش از ازدواج بین دختران و پسران بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت، مشتمل بر 2960 نفر بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای تعداد 219 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که از راه اجرا در دو مرحله مقدماتی و اصلی، با استفاده از روش های کلاسیک روان سنجی تحلیل عوامل به روش مولفه اصلی (pc)، تهیه و دارای 30 پرسش در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی می باشد. نتایج بدست آمده نشان داد در اندازه گیری مکرر دست کم بین دو میانگین از سه میانگین عوامل موثر، تفاوت وجود دارد به ترتیب عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی بر شکل گیری رابطه دوستی پیش از ازدواج موثر است. در مورد بررسی خصوصیات جمعیت شناختی با استفاده از آزمون t نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین عوامل موثر بر شکل گیری رابطه دوستی پیش از ازدواج با متغیرهای (جنسیت، وضعیت اشتغال و وضعیت تاهل) وجود ندارد.
    کلیدواژگان: عامل فردی، عامل خانوادگی، عامل اجتماعی، رابطه، دوستی پیش از ازدواج
  • حمید پوریوسفی، سروش فتحی *، محمدعلی پوریوسفی صفحه 135

    پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر فرهنگ کار در بین کارگران زن بخش صنعت شهرستان ابهر می باشد. حجم نمونه پژوهش شامل 130 نفر از کارگران زن که بر اساس فرمول کوکران انتخاب و شیوه نمونه گیری تصادفی ساده می باشد این پژوهش با روش پیمایشی و اسنادی انجام شده است و جمع آوری داده ها از راه فیش برداری و پرسشنامه انجام گرفته است که داده های مربوطه از واحد های تولیدی و صنعتی شهرستان ابهر و با بهره گیری از پرسشنامه فرهنگ سازمانی کوئین و محقق ساخته جمع آوری شده است. در این پژوهش برای آزمون فرضیات از شاخص آماری همبستگی پیرسون استفاده شده است نتایج نشان داد، میان متغیرهای عوامل فردی– شخصیتی، عوامل شغلی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و عوامل سازمانی با فرهنگ کار رابطه وجود. تحلیل رگرسیون فرهنگ کار با متغیرهای مستقل بیانگر این واقعیت است که از میان متغیرهای مستقل پژوهش عوامل فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردارند.

    کلیدواژگان: کار، فرهنگ کار، صنعت، کارگر، زن
  • مرضیه براری، مرضیه مطهری اصل، سید جمال رضوی خراسانی صفحه 153
    این مقاله برگرفته از نتایج یک پژوهش تجربی در باب تاثیر سازمان های مردم نهاد (NGO) با تاکید بر فعالیت آنها در زمینه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در شهر تهران است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر عضویت در سازمان های مردم نهاد بر پایگاه اجتماعی- اقتصادی زنان سرپرست خانوار در شهر تهران است که با بررسی تفاوت میانگین دسترسی به منابع رفاهی، مهارت-های حرفه ای، حمایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، رضایت از زندگی، قدرت کنترل و تصمیم گیری و نگرش نسبت به توانایی ها و شایستگی های خود، در بین دو گروه از زنان مورد سنجش قرار گرفت. روش پژوهش پیمایش واز ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. نمونه آماری 384 نفر محاسبه گردیده است که از روش نمونه گیری خوشه اییک مرحله ای انتخاب شده اند. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها وآزمون فرضیات با استفاده از آزمون خی دو و آزمونu یا من ویتنی نشان می دهد که زنان عضو در سازمان های مردم نهاد بطور معناداری از پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالاتر، دسترسی به امکانات رفاهی بیشتر، رضایت از زندگی بیشتر و بهبود نگرش نسبت به توانایی ها و شایستگی-های خود برخوردار بوده اند در مقابل، در ابعاد دیگری نظیر مهارت های حرفه ای، حمایت اجتماعی، اعتماداجتماعی، قدرت کنترل و تصمیم گیری تفاوت معنادار آماری بین دو گروه از زنان وجود نداشت.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، شبکه اجتماعی، سرمایه اجتماعی و جنسیت، توانمندسازی، سازمان مردم نهاد
|
  • M. T. Iman, F. Aghamiri Page 1
    This research aimed to investigate cultural and psychological factors affecting the well-being of “empty nest’s” mothers in Sari. This study surveyed 241 women in the center. The research instrument was a questionnaire whose reliability was assessed using Cronbach’s alpha. A use was made of SPSS to run Pearson correlation and multiple regression analysis on the data. The results indicated that there was a significant relationship between connection with different groups, education, using media, marital satisfaction, self-confidence, and intimacy with other family members, mother-child dependency and the psychological well-being of mothers of the center. Multivariate regression analysis further indicated that mother-child dependency and connection with different groups had the largest direct impact (p=0292) and Smallest impact (p=0.238) on mothers’ psychological well-being respectively.
    Keywords: Middle age, Self, confidence, Marital Satisfaction, Mass media, Dependency on mother, Psychological well, being
  • A. Karami Fi, S. Kh. Arian, H. Soltani Khorshid, M. Khanabadi Page 21
    This study examined the effectiveness of group training drawing on the multifaceted Lazarus approach on women's marital satisfaction. This study was concerned with all married women members of Basij in Sabzdasht. From among a total of 200 women 30 women were selected using simple random sampling method. They were assigned equally to the control and experimental groups. The research instrument was Enrich’s marital satisfaction 47-item questionnaire which was filled out by the subjects before and after the treatment. Data were analyzed employing covariance analysis. The results of the study revealed that there was a significant difference between the control and experimental group means indicating that the group training was effective in increasing the marital satisfaction and sexual relationship of the subjects in the experimental group
    Keywords: Group training, Multifaceted approach, Lazarus, Marital satisfaction, Women
  • L. Nikpoor Ghanvati, M. Moeini, H. Ahmadi Page 39
    The quality of women participation in political activities is affected by social, economical, political, historical structures, and ideological bases of social relations. Although, women have dual roles in production and reproduction constituency, their participation has not been deemed important in formal political structure and its processes, where decisions are made by men and women attending to production social sources. Therefore, investigating their status in politics, entails taking into account the totality of the system and social structure and stability of the structural relations. A use was made of a questionnaire in this survey. This study included all women above 18 in Borazjan as the study population. Out of this population 273 respondents were sampled using simple random sampling strategy. The face validity and reliability (Cronbach’s’ alpha=0.86) of the instrument was assessed. Pearson correlation and ANOVA were performed to examine the hypotheses and regression analysis to evaluate the model. The results of research indicated that there was a significant relationship between the place of birth, education, job, social class, religion, income, using mass media, political family, political friends, and interest in political activity and women’s political participation. However, there was no significant relationship between age, marital status, ethnicity and their political participation. Multiple regression analysis further revealed that religion, political friends, interest in political activity, using mass media and education could account for 47% of the variance in the dependant variable
    Keywords: Political Participation, Social Class, Women, Structural Relations, Borazjan
  • F. Sohrabi, E. Fathi Page 63
    This study was undertaken to examine the effectiveness of self-forgiveness group therapy program based Quranic principles in reducing divorced women’s depression. In the first phase, 65 divorced women from Zanjan welfare centre were administered Beck’s Depression Inventory(II). Those with scores of 10-30 (from low to mediate) (N=20) were asked to complete Mauger’s Self-forgiveness Scale. They were then randomly assigned to two groups of control (N=10) and experimental (N=10). The experimental group received a treatment of self-forgiveness group therapy for 2 month (8 sessions). Both groups were administered Beck’s Depression Inventory (II) and Mauger’s Self-forgiveness Scale again as the post-tests. Covariance analysis of the data indicated that self-forgiveness scores of the experimental group increased and, hence, their depression scores reduced
    Keywords: Treatment program, Self, forgiveness, Quran principles, Depression, Divorced women
  • J. Bolhari, Gh. Naziri, S. Zamanian Page 85
    The aim of the present study was to examine the effectiveness of a spiritual group therapy approach in reducing depression, anxiety, and stress among women patients with breast cancer. The sample included 24 subjects (aged 18 to 60) selected randomly from among patients who referred to cancer therapy centers in Shiraz, Iran. The participants were then randomly assigned to two groups of experimental (n=12) and control (n=12). All participants were asked to complete the Spiritual Well-Being Scale (SWBS-20) and Depression Anxiety Stress Scales (DASS- 21). The experimental group underwent the spiritual group therapy for 12 sessions, but the control group received no treatment. All the participants took the instruments again as post-tests. Data were analyzed using covariance analysis. The results showed that there was a significant reduction of depression (p≤0/0001) among the members of the experimental group. Moreover, the therapy significantly (p≤0/003) improved the spiritual well-being of the subjects in the experimental group.
    Keywords: Breast cancer, Depression, Anxiety, Stress, Spirituality, Spiritual group therapy
  • Z. Refahi, M. Godarzee, M. Mirzaei Chaharrahi Page 117
    This descriptive study aimed to examine factors shaping premarital friendship between boys and girls students. The target population included all students (N=2960) of Education Faculty of Islamic Azad University (Marvdasht). A total of 219 students were sampled using cluster sampling method. Research instrument was a 30-item questionnaire developed by the researchers employing Principal Component Analysis tapping into individual, family, and social components. The results indicated that there was a significant difference between two means (out of three) and that individual, family and social factors, in order of strength, affected the formulation of premarital friendship. As regards the demographic characteristics, the analysis showed that there was no significant relationship between the aforementioned factors and gender, employment status, and marital status of the respondents.
    Keywords: Individual factors, Family factors, Social factors, Premarital Relationship
  • H. Pouryoussefi, S. Fathi, M. A. Pouryossefi Page 135

    The aim of this research was to study the factors influencing the work culture among female workers in the industrial sector of Abhar town. This study involved a sample of 130 female workers, selected through random selection, according to Cochran formula. The research method was survey and documentary research methods. A use was made of Queens’ work culture questionnaire and cards to collected data. To evaluate the hypotheses Pearson correlation analysis was performed. The results revealed that there was a correlated relationship between personal/personality factors, job-related factors, economic factors, cultural factors, and organizational factors and work culture. Multiple regression analysis further indicated that from among the independent variables cultural variables had the greatest significance.

    Keywords: Work, Work Culture, Industry, Worker, Woman
  • M. Barary, M. Motahari Asl, J. Razavy Khorasani Page 153
    This paper is based on an experimental study exploring the effect of Non- Governmental Organizations (NGO) in empowering women heading households in Tehran. The main purpose of this research was to investigate the effect of NGO membership on the socio-economic status of women heading households in Tehran city through examining the mean differences of two groups of women’s access to welfare resources, professional skills, social support, social trust, life satisfaction, power of control and making decision, attitudes toward one’s abilities and merits. A use was made of a questionnaire in this survey study. A total of 384 respondents was sampled using cluster sampling method. Data were analyzed through utilizing Chi square and Mann-Whitney U test. The results revealed that women NGO members had a significantly higher socio-economic status, more access to welfare resources, more life satisfaction, and a better attitude toward their abilities and merits. However there were no other significant differences as regards professional skills, social support, social trust, life satisfaction, power of control and making decision between the study groups.
    Keywords: Social capital, Social network, Social capital, gender, Women's empowerment, Non Governmental Organizations