فهرست مطالب

فصلنامه بیماری های پستان ایران
سال هفتم شماره 1 (پیاپی 24، بهار 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/02/19
  • تعداد عناوین: 6
|
  • صفا نجفی* صفحات 7-14
    مقدمه
    تهوع و استفراغ فاز حاد، یکی از شایع ترین عوارض در طی 24 ساعت اول پس از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان است. این مطالعه با هدف تاثیر زنجبیل بر تهوع و استفراغ حاد ناشی از شیمی درمانی انجام گرفته است.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده، شاهددار، سه گروهی و سه سوکور از اردیبهشت تا آذر سال 1392 در مرکز تحقیقات سرطان پستان جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی تهران بر روی 43 بیمار مبتلا به سرطان پستان که تحت شیمی درمانی یک روزه بوده و از تهوع ناشی از آن رنج می بردند انجام شد. پس از کسب رضایت نامه، نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. گروه مداخله کپسول-های 500 میلی گرمی زنجبیل را علاوه بر رژیم ضد تهوع روتین که شامل آمپول دگزامتازون و متوکلوپرامید و کپسول اپرپیتانت بود، یک ساعت قبل از شیمی درمانی تا پنج روز پس از آن، دو بار در روز به فاصله هر دوازده ساعت مصرف کردند و گروه کنترل فقط رژیم روتین را دریافت نمودند. برای سنجش اثر کپسول ها از یک پرسشنامه سه قسمتی شامل مقیاس دیداری استفاده شد و در نهایت تجزیه و تحلیل با توجه به ریزش افراد، با استفاده از آمار استنباطی مدل لگ خطی با تابع پواسون و تی زوجی بر روی داده های 30 نفر از بیماران انجام گرفت.
    یافته ها
    میانگین ± انحراف معیار سن نمونه ها در هر دو گروه مداخله و کنترل 7.43±40.33 سال بود. یافته ها حاکی از آن است که زنجبیل بر روی شدت تهوع تاثیری ندارد (p=0.238) در حالی که بر روی کاهش تعداد موارد تهوع (p=0.013) و تعداد موارد استفراغ (p=0.896) موثر است.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که مصرف یک گرم زنجبیل در پنج روز اول شیمی درمانی بر روی شدت تهوع تاثیری ندارد در صورتی که باعث کاهش تعداد موارد تهوع و تعداد موارد استفراغ در فاز حاد می شود.
    کلیدواژگان: شیمی درمانی سرطان پستان، تهوع مرحله حاد، استفراغ، زنجبیل، طب مکمل
  • شهپر حقیقت* صفحات 15-23
    مقدمه
    هیچ درمان قطعی برای ادم لنفاوی ناشی از سرطان پستان وجود ندارد. در حال حاضر تنها روش استاندارد جهت کنترل این عارضه روش احتقان زدایی ترکیبی CDT (Combined Decongestive Therapy) است. این مطالعه به منظور مقایسه نتایج درمان روش CDT در مقایسه با روش تغییر فرم یافته آن (Modified Combined Decongestive Therapy) MCDT با روش پمپ فشاری ICP (Intermittent Pneumatic Compression) انجام شد.
    روش بررسی
    نمونه های این مطالعه 112 بیمار مراجعه کننده به کلینیک ادم لنفاوی مرکز بیماری های پستان در سال 1388 بودند. نمونه ها به روش کارآزمایی بالینی تصادفی انتخاب، و به دو گروه مساوی تقسیم شدند و درمان در دو فاز انجام شد. درمان های ارائه شده شامل درمان استانداردCDT و روش ادغامی MCDT بودند. میزان حجم ادم اندام فوقانی از طریق حجم سنجی اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در این مطالعه اختلاف آماری معنی دار بین توزیع متغیرهای دموگرافیک و ویژگی های بالینی دو گروه مشاهده نشد. در طول فاز اول (فاز حاد درمانی) درمان استاندارد CDT به تنهایی، میانگین کاهش حجم بالاتری نسبت به درمان ادغامی MCDT نشان داد. (1/43% کاهش حجم در برابر 5/37%، P=0.036) همچنین حجم اندام بعد از 3 ماه پیگیری، در هر دو گروه کاهش معنی داری داشت و در گروه درمانCDT و MCDT به ترتیب 9/16% و 5/7% کاهش حجم مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که استفاده از درمان استانداردCDT به تنهایی و یا در ترکیب با IPC به طور قابل ملاحظه ای سبب کاهش حجم ادم اندام در بیماران مبتلا به ادم لنفاوی بعد از ماستکتومی شده است. بیماران تحت درمان استاندارد CDT به تنهایی، نتایج بهتری در هر دو مرحله درمان نشان دادند. مطالعات بیشتر در این زمینه به انتخاب روش های مناسب تر جهت کنترل لنف ادم ناشی از سرطان پستان کمک خواهد کرد.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، ادم لنفاوی، درمان احتقان زایی ترکیبی، پمپ فشاری، ایران
  • زینب سادات ذاکری* صفحات 24-28
    مقدمه
    سرطان پستان به عنوان دومین عامل مرگ ناشی از سرطان در میان زنان جهان به شمار می آید. لنف ادم به دنبال سرطان پستان نیز یک عارضه مزمن و ناتوان کننده درمان سرطان است. هدف از این طرح بررسی اپیدمیولوژیک خصوصیات بیماران مبتلا به لنف ادم به دنبال سرطان پستان در کلینیک لنف ادم درمانگاه شهید مطهری شیراز است.
    روش بررسی
    از مجموع 218 بیمار مراجعه کننده به کلینیک لنف ادم شیراز (بهمن ماه 88 لغایت فروردین 91)، 149 بیمار مبتلا به لنف ادم به دنبال درمان سرطان پستان انتخاب شدند. بعد از بررسی پرونده بیماران در کلینیک، خصوصیات بیماران از جمله سن، نمایه توده بدنی، وضعیت تحصیلات و تاهل، فعالیت فیزیکی، درمان سرطان پستان (سابقه شیمی درمانی، اشعه درمانی،Modified Radical Mastectomy یا conservative surgery، هورمون درمانی و تعداد گره لنفاوی خارج شده)، بیماری های همراه و سابقه سلولیت از پرونده بیماران استخراج شدند. فراوانی بیماران در هر دسته بر حسب درصد مشخص شد.
    یافته ها
    5/78% بیماران سن بالای 45 سال، 53% تحصیلات زیر 12 سال، 59% نمایه توده بدنی بالای 30، 2/77% فعالیت فیزیکی متوسط و 7/4% فعالیت فیزیکی بالا داشتند. در 1/71% بیماران MRM انجام شده بود.94%، 2/83% و 1/71% بیماران به ترتیب شیمی درمانی، اشعه درمانی و هورمون درمانی گرفته بودند. در 5/70% بیماران بیش از 10 گره لنفاوی خارج شده بود. 8/14% بیماران سابقه پرفشاری خون و 9/36% بیماران سابقه سلولیت داشتند.
    نتیجه گیری
    این بررسی توصیفی از اپیدمیولوژی بیماران مبتلا به لنف ادم درمانگاه شهید مطهری شیراز را در اختیار محققان این مرکز قرار می دهد. بررسی اپیدمیولوژی توصیفی بیماران مبتلا به لنف ادم به دنبال درمان سرطان پستان پژوهشگر را قادر می سازد تا فرضیه های قابل آزمون درباره سبب شناسی لنف ادم را به وجود آورد.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، لنف ادم، فراوانی
  • جواد حدادنیا* صفحات 29-40
    مقدمه
    سرطان پستان از جمله مواردی هست که در میان بانوان شایع است و در صورتی که به موقع تشخیص داده شود روند بهبودی و درمان به طور قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت. به جهت وجود غیرتهاجمی، بدون تابش، منفعل، سریع، بدون درد، کم هزینه و بدون تماس بودن تصویربرداری حرارتی که دارد، تمام تمرکز نویسندگان تحقیق بر روی روش تصویربرداری حرارتی است. در این تحقیق به بررسی روش عدم تقارن بر روی تصاویر حرارتی و جداسازی نواحی سرطانی به کمک کانتور فعال پرداخته می شود.
    روش بررسی
    تصاویر مورد بررسی در این تحقیق به کمک دوربین حرارتی، با همکاری دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در طی مدت زمان 4 ماه جمع آوری شده است. با استفاده از ویژگی های حرارتی در تصاویر، به تشخیص و جداسازی توده های سرطان پستان، پرداخته می شود. سعی بر این است که با استفاده از تکنیک های پردازش تصویر از جمله عدم تقارن و هوش مصنوعی کامپیوتر تشخیص سرطان پستان با دقت قابل ملاحظه ای صورت پذیرد. برای جداسازی توده ها از تصاویر سرطانی از کانتورهای فعال استفاده می شود.
    یافته ها
    مطالعه صورت گرفته بر روی 180 مورد از اشخاص داوطلب برای انجام تست است. در 180 مورد مطالعه؛ 14 مورد دارای فیبرم مزمن و 1 مورد دارای سرطان پستان است. در این تحقیق فیبرم ها با اندازه و حجم پایین نیز به طور ملموس قابل مشاهده می باشد. تکنیک هایی و نکاتی که به صورت تجربی و مبتنی بر اصول علمی در انجام این تحقیق بدست آمده، می-تواند در جهت کاهش خطا مبنی بر تجزیه و تحلیل تصاویر حرارتی، پزشکان را یاری رساند. مقایسه دقت جداسازی بافت سرطانی در تصاویر حرارتی و ماموگرافی در افراد سرطانی با استفاده از کانتور فعال گواه بر دقت مناسب این روش دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق بیانگر آن است که تصاویر حرارتی به کمک روش ارایه شده که مبتنی بر هوش مصنوعی است می تواند در غربالگری سرطان پستان به دلیل عدم تابش پرتو مضرر و دقت مناسب از جایگاه ویژه ای برخوردار باشد.
    کلیدواژگان: شناسای سرطان پستان، تصاویر مادون قرمز، کانتور فعال
  • محمد مهدی فداکار* صفحات 41-51
    مقدمه
    ترویج خود-توانمندسازی زنان در امر خودآزمایی پستان در محیطی ترین سطوح ارائه خدمت نقش مهمی در تشخیص زودرس، درمان و پیشگیری از مرگ و میر سرطان پستان دارد. این مطالعه، با هدف توانمندسازی زنان، از طریق آموزش خودآزمایی پستان با حضور بهورز انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه، از نوع کارآزمایی اجتماعی، با روش نمونه گیری تصادفی ساده، روی 80 خانم مراجعه کننده به دو خانه بهداشت انجام شد. در40 نفر فقط برای خودشان و 40 نفر دیگر، برای خودشان و بهورز آنها، مداخله انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بود. که بصورت پیش آزمون، بلافاصله بعد و دو ماه بعد از مداخله تکمیل گردید. یافته ها با استفاده از تی تست زوجی، مستقل، مک نمار، رگرسیون خطی و آزمون های ناپارامتری تحلیل شد.
    یافته ها
    بعد از اجرای مداخله، در زیرجزء های توانمندسازی و عملکرد در هرکدام از گروه ها، تفاوت معنی دار شد. در زیرجزء های توانمندسازی بین دو گروه با و بدون بهورز اختلاف معنی داری مشاهده نشد، بجز زیرجزء آگاهی که در مقطع بلافاصله بعد از مداخله میانگین آن در گروه با حضور بهورز، بیشتر شد و زیرجزء اعتماد به نفس، که میانگین آن در گروه بدون حضور بهورز بیشتر شد.
    بحث و نتیجه گیری
    خود- توانمندسازی زنان بخصوص در جامعه روستایی، در زمینه خودآزمایی پستان پایین بوده و نیاز مداوم به آموزش مهارتهای خود- توانمندسازی دارند، اما به نظر نمی رسد که آموزش با حضور بهورز نقش مهمی در افزایش توانمند سازی زنان داشته باشد.
    کلیدواژگان: توانمند سازی، خودآزمایی پستان، نگرش، خودکارآمدی، اعتماد به نفس
  • نسیم روح پرورزاده* صفحات 52-61
    مقدمه
    سرطان پستان شایع ترین علت مرگ ناشی از سرطان در زنان جهان و نیز در ایران است. تفاوت بروز این سرطان در نواحی مختلف و نیز تنوع و گستردگی مولفه های تاثیر گذار در بروز سرطان ها، نیاز به انجام مطالعه در نقاط مختلف را برای روشن تر شدن نقش عوامل موثر مطرح می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تعدادی از عوامل خطر سرطان پستان در زنان انجام شده است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است که با توجه به اطلاعات موجود در فرم مراقبت زنان 69- 20 ساله (موجود در پرونده خانوار) که جهت انجام مراقبت های بهداشتی سالیانه به مراکز بهداشتی درمانی شهری اصفهان مراجعه نموده بودند، تکمیل شده است.
    یافته ها
    از مجموع 13781 پرسشنامه تکمیل شده بیشترین فراوانی عوامل خطر به ترتیب مربوط به فعالیت جسمانی نامنظم یا بی تحرکی با 4734 مورد (4/34%)، شیردهی کمتر از دو سال به فرزندان با 2268 مورد (5/16%) و بعد از آن نمایه توده بدنی (BMI) 30 و بیشتر با 1247 مورد (1/9%) و سابقه تماس با فرد سیگاری در منزل با 1205 مورد (8/8%) بوده است.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج تحقیق به نظر می رسد همگام با ارتقای آموزش به ویژه مباحث شیوه زندگی سالم نظیر تحرک جسمانی، تغذیه مناسب، پیشگیری از اضافه وزن و چاقی و ترویج تغذیه با شیر مادر بایستی برای انجام روش های غربالگری سرطان پستان در زنانی که از نظر عوامل خطرساز احتمال بیشتری برای ابتلا به سرطان پستان دارند، برنامه ریزی و اقدامات لازم اجرا شود.
    کلیدواژگان: عوامل خطر، سرطان پستان، سلامت زنان