فهرست مطالب

بیماری های پستان ایران - سال هفتم شماره 4 (پیاپی 27، زمستان 1393)

فصلنامه بیماری های پستان ایران
سال هفتم شماره 4 (پیاپی 27، زمستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/12/28
  • تعداد عناوین: 6
|
  • نجمه حشمت پور، منوچهر توسلی*، سیمین همتی، سید حسین حجازی، فروزان صفری صفحات 7-14
    مقدمه
    مسیر انتقال پیام فسفاتیدیل اینوزیتول 3- کیناز(PI3K) تنظیم کننده طیف گسترده ای از فرایندهای مهم سلولی از جمله تکثیر سلولی، بقا، آپوپتوز، جنبش سلولی، مهاجرت سلولی و متابولیسم انسولین است. زیر واحد کاتولیتیکی آلفا انسانی بوسیله ژن فسفوتیدیل اینوزیتول 4،5 بیس فسفات (PIK3CA) کد می شود. بر اساس اطلاعات ما این اولین گزارش در مورد پلی مورفیسم تکرار دی نولئوتید CA در ژن PIK3CA و ارتباط آن با سرطان می باشد. در این مطالعه پلی مورفیسم ریز ماهواره دو نوکلئوتید CA در اینترون 1 ژن PIK3CA بین بیماران سرطان پستان و افراد سالم تعیین و ارتباط بین تکرارهای C A با سرطان پستان مورد بررسی قرار می گیرد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک مطالعه مورد شاهدی بود که بر روی 200 زن مبتلا به سرطان پستان و 200 زن سالم انجام شد. پس از استخراج DNA از خون افراد مورد مطالعه، توالی مورد نظر توسط تکنیک PCR تکثیر گردید و نمونه-هایی با اندازهای متفاوت تعیین توالی شدند و به عنوان مارکر مورد استفاده قرار گرفتند. تعداد تکرار CA و توالی آن بوسیله الکتروفورز بر روی ژل پلی اکریل در مقایسه با مارکرهای تعین توالی شده به دست آمد.
    یافته ها
    پنج طول متفاوت از تکرار CA بین 10 تا 14 تکرار و 10 ترکیب آللی (ژنوتیپ) مختلف در بین بیماران و افراد کنترل مشاهده شد. بیشترین فراوانی آللی در میان افراد بیمار و کنترل مربوط به آلل 13 تکرار بود. زنانی که حامل یک آلل یا دو آلل کوچک تر از 13 تکرار CA باشند به طور معنا داری (0/003=P)در خطر فزاینده ای برای ابتلا به سرطان پستان قرار دارند (2/05=OR). بیشترین خطر ابتلا به سرطان برای حاملین کوچکترین آلل (CA10) با نسبت افزاینده 26/4 است (0/006=P، 4/26=OR)، برعکس زنان با یک آلل یا دو آلل بزرگتر از 12 در خطر کمتری برای ابتلا به سرطان پستان هستند.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان می دهد که بین تعداد توالی تکراری اینترون 1 ژن PIK3CA و خطر ابتلا به سرطان پستان رابطه مستقیمی وجود دارد.
    کلیدواژگان: فسفاتیدیل اینوزیتول 3، کیناز، میکروستلایت CA، سرطان پستان
  • عبدالرضا کاظمی، امین عیسی نژاد، امین کوشش*، احسان فرحبخش، مختار قنبرزاده صفحات 15-22
    مقدمه
    تمرینات تناوبی هوازی و منظم از طریق سازوکارهای مختلف در سطح تومور اثرات پیشگیرانه و کمک درمانی در سرطان پستان دارد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات تمرینات تناوبی هوازی و مصرف داروی تاموکسیفن بر سطوح بافتی IL-6 و IL-10 موش های حامل سرطان پستان است.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی 40 سر موش بالب سی ماده در 4 گروه، تومور- کنترل (CT) تومور- تمرین (ET)، تومور-تاموکسیفن (TT) تومور- تاموکسیفن- تمرین (ETT) به صورت تصادفی قرار گرفتند. پس از آشنا سازی، به هر موش یک میلیون سلول سرطانی تزریق شد. به گروه (TT) داروی تاموکسیفن خورانده شد. گروه (ET) به مدت 6 هفته (5 روز در هفته) تمرینات تناوبی هوازی را انجام دادند. گروه (ETT) همانند گروه (ET) تمرین ورزشی را انجام می دادند و همانند گروه (TT) داروی تاموکسیفن را مصرف می کردند. حجم تومور به صورت هفتگی توسط کولیس دیجیتالی اندازه-گیری شد در پایان موش ها قربانی شدند، بافت تومور استخراج و فریز شد و در دمای 70- درجه سلسیوس نگهداری شد.
    یافته ها
    بین گروه ها اختلاف معنی دار در میزان IL-6 و IL-10 وجود داشت (0/05≤ p). به گونه ای که یک دوره تمرین تناوبی هوازی منجر به کاهش سایتوکاین التهاب آور IL-6 شد. از طرف دیگر میزان IL-10 که اثرات ضدالتهابی دارد افزایش یافت. این نتایج با میزان رشد تومور هم خوانی داشت. به گونه ای که ارتباط مثبت و منفی معنی دار به ترتیب بین تغییرات IL-6 و IL-10 با میزان رشد تومور وجود داشت (0/05 ≤ p).
    نتیجه گیری
    تمرینات ورزشی و مصرف داروی تاموکسیفن به ترتیب باعث کاهش و افزایش بیان IL-6 و IL-10 بافت تومور می شود. با توجه یافته های پژوهش حاضر می توان ادعا کرد که تمرینات تناوبی از طریق کاهش مقادیر IL-6 و افزایش IL-10 می تواند نقش کمک درمانی در سرطان پستان داشته باشد.
    کلیدواژگان: تمرینات تناوبی، تاموکسیفن، IL، 6، IL، 10، سرطان پستان، حجم تومور
  • زهرا میرآخوری، محمدرضا کردی*، عباسعلی گائینی، شعبان علیزاده، لیلا انوشه، صادق امانی شلمزاری، اشرف امینی، مریم دلفان صفحات 23-32
    مقدمه
    حلقه بازخوردی بین mir-206-ERα استرادیول به عنوان سازوکار نوین در سرطان پستان مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین ورزشی هوازی بر روند تنظیمی این حلقه بازخوردی در موش های مبتلا به سرطان پستان وابسته به استروژن است.
    روش بررسی
    سلول های سرطانی MC4-L2 به 20 سر موش بالب سی ماده (شش تا هشت هفته، میانگین وزن 15-14 گرم) به شکل زیرجلدی تزریق شدند، سپس نمونه ها به طورتصادفی به دو گروه 10 تایی کنترل و تمرین تقسیم شدند. پس از آن، گروه تمرین به مدت شش هفته، پنج روز در هفته تمرینات هوازی (18-14 متر بر دقیقه) را انجام دادند. پس از پیدایش تومور، طول و عرض تومور با کولیس دیجیتالی هر هفته اندازه گیری شد. موش ها 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین قربانی شدند، نمونه های خونی و بافتی برداشته شد و در دمای 70- درجه ذخیره شد. در ابتدا RNA تام با استفاده از تریزول استخراج شد و میزان بیانmir-206 و ERα بافت تومور به روش Real time–PCR و استرادیول پلاسما با روش الایزا اندازه گیری شد.
    یافته ها
    سطوح استرادیول (0/001=P) و بیان ERα (0/0001=P) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش و بیان mir-206 افزایش معنادار داشت (0001/0=P). همچنین، حجم تومور در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد (0/037=P).
    نتیجه گیری
    با توجه به اثر افزایشی تمرین ورزشی هوازی بر بیان miR-206 و اثر کاهشی بر بیان ERα و کاهش سطوح استرادیول پلاسما در موش های مبتلا به سرطان پستان، تمرین هوازی، این حلقه تنظیمی را به سمت کاهش تکثیر سلولی پیش می برد و می تواند به عنوان سازوکار نوین در بیان اثرات مثبت و کمک درمانی فعالیت ورزشی بر سرطان پستان در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: سرطان پستان وابسته به گیرنده استروژن، تمرین هوازی، mir، 206، استرادیول
  • فریدخت یزدانی* صفحات 33-42
    مقدمه
    سرطان پستان دومین سرطان شایع در جهان است. این بیماری و درمان های آن از جمله پرتودرمانی موجب طیف وسیعی از علایم و عوارض جانبی گردیده و کیفیت زندگی بیماران را تحت تاثیر می گذارد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر یوگا بر حیطه علایم کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت پرتودرمانی بود.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی دو مرحله ای قبل و بعد از مداخله بود. 40 بیمار زن مبتلا به سرطان پستان در بخش پرتودرمانی بیمارستان سیدالشهدا(ع) اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند. جلسات یوگا در فاصله 8 هفته به مدت 75 دقیقه روزهای زوج هر هفته اجرا می شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات جمعیتی و درمان و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان پژوهش و درمان سرطان اروپا (EORTC QLQ-C30) و پرسشنامه استاندارد اختصاصی جهت بررسی کیفیت زندگی در مبتلایان به سرطان پستان (EORTC QLQ-BR23) بود که به صورت مصاحبه چهره به چهره با بیماران توسط یک متخصص انکولوژی، طی 3 ماه از ابتدای فروردین تا پایان خردادماه 1391 تکمیل شد.
    یافته ها
    میانگین نمره کلی کیفیت زندگی قبل از مداخله در گروه یوگا 8/50 با انحراف معیار 12/9 تعیین شد که بعد از مداخله، نمره میانگین 7/81 با انحراف معیار 4/13 را به خود اختصاص داد. بعد از مداخله، در مقیاس های خستگی، تهوع و استفراغ، درد، کاهش اشتها، عوارض جانبی درمان و علایم پستان، تفاوت آماری معنی داری مشاهده شد (0/05>p.)
    نتیجه گیری
    مقیاس های علامتی در کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت پرتودرمانی در اثر یوگا بهبود می یابد. بنابراین برنامه یوگا می تواند به عنوان یک روش موثر، راحت و کم هزینه در ارتقا کیفیت زندگی این دسته از مددجویان مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: یوگا، کیفیت زندگی، سرطان پستان، پرتو درمانی
  • راضیه شیخ پور، مهدی آقاصرام*، محمدرضا زارع میرک آباد، رباب شیخ پور صفحات 43-51
    مقدمه
    تشخیص زودهنگام سرطان پستان نقش بسیار کلیدی در درمان و حیات بیمار ایفا می کند. امروزه با استفاده از خصوصیات استخراج شده از آزمایش آسپیراسیون سوزنی و الگوریتم های داده کاوی می توان روش های نوین و هوشمندی در نظام سلامت و درمان ارایه داد که با دقت بالایی قادر به تشخیص سرطان پستان باشند، هدف از انجام این مطالعه تشخیص سرطان پستان با استفاده از کاهش دو مرحله ای ویژگی های استخراج شده آسپیراسیون سوزنی و الگوریتم های داده کاوی است.
    روش بررسی
    در این مطالعه از داده های پایگاه داده WDBC موجود در UCI استفاده شد. این پایگاه شامل 569 نمونه خوش خیم و بدخیم توده پستان با 31 ویژگی است که ویژگی اول شماره شناسه پرونده بیمار و بقیه ی ویژگی ها نتایج کمی آزمایش آسپیراسیون سوزنی برای هر نمونه است. در این تحقیق، برای افزایش کارایی سیستم های تشخیص سرطان پستان روش کاهش ویژگی دو مرحله ای پیشنهاد شد و عملکرد روش های درخت تصمیم J48، بیزین ساده، طبقه بندی کننده درجه دوم، ماشین بردار پشتیبان و روش k نزدیکترین همسایه بر روی ویژگی های کاهش یافته مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    بررسی های صورت گرفته نشان دادند که کاهش ویژگی دو مرحله ای موجب افزایش دقت الگوریتم های داده کاوی در تشخیص سرطان پستان می شود. دقت مدل ایجاد شده با استفاده از کاهش ویژگی دو مرحله ای مبتنی بر ضریب همبستگی و الگوریتمPCA در روش نزدیکترین همسایه براساس فاصله اقلیدسی97/54% می باشد که نسبت به سایر روش ها دارای بالاترین دقت است.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که با استفاده از الگوریتم های داده کاوی و کاهش ویژگی دو مرحله ای مبتنی بر انتخاب ویژگی و استخراج ویژگی می توان با دقت بالایی سرطان پستان را تشخیص داد. در واقع با استفاده از این روش ها می توان سیستم های نوینی برای کمک به پزشکان طراحی نمود که موجب تسهیل در فرآیندهای تشخیصی و درمانی شوند.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، داده کاوی، کاهش ویژگی دو مرحله ای، دسته بندی
  • مریم سروش، الهه حجازی*، مهرانگیز شعاع کاظمی، لعبت گرانپایه صفحات 52-63
    مقدمه
    سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان در بین زنان است که باعث بروز اضطراب، افسردگی، ناامیدی و خشم در مبتلایان می شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی های روان شناختی و امید زنان مبتلا به سرطان پستان است.
    روش بررسی
    دراین مطالعه کیفی با استفاده از روش نمونه گیری نظری 20 زن مراجعه کننده به یکی از مراکز درمانی شهر تهران در سال1392 که مبتلا به سرطان پستان بودند، انتخاب و به صورت انفرادی مورد مصاحبه ی نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک روش پدیدارشناختی و کدگذاری متون حاصل از مصاحبه ها انجام شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش ویژگی های روان شناختی زنان مبتلا و امید زنان مبتلا نسبت به آینده شامل امید به آینده و اهداف و تصمیمات جدید دسته بندی شده است.
    نتیجه گیری
    برخی افراد مبتلا پس از انجام درمان ها ویژگی های روان شناختی مثبت مانند برون گرایی، اجتماعی بودن، صمیمیت، نوع دوستی، انعطاف پذیری، معنویت گرایی، مثبت اندیشی و برخی دیگر ویژگی های منفی مانند اضطراب، تنهایی، افسردگی، غم، خشم و ناامیدی را بروز می دهند. همچنین اکثریت این زنان به آینده امیدوار نیستند، تفکر عامل در آنان ضعیف بوده و انگیزه ای برای هدف گذاری و شناخت مسیرهای دست یابی به این اهداف ندارند.
    کلیدواژگان: ویژگی روان شناختی، امید، سرطان پستان
|