فهرست مطالب

مجله علوم گیاهان زراعی ایران
سال چهل و یکم شماره 1 (بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/04/11
  • تعداد عناوین: 20
|
  • اسحاق کشتکار، حسن علیزاده، فریبرز عباسی صفحه 1
    به منظور ارزیابی کارآیی مصرف علف کش ارادیکان به روش سم آبیاری و مقایسه آن با روش معمول، از نظر کاهش تراکم و بیوماس علف های هرز و عملکرد دانه ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل همراه با سه شاهد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1385 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران (کرج) اجرا شد. روش های مصرف ارادیکان در 4 سطح شامل کاربرد ارادیکان به صورت: 1) روش معمول مصرف، 2) سم آبیاری با آبیاری اول، 3) سم آبیاری با آبیاری دوم، 4) سم آبیاری به صورت غلظت خرد شده در آبیاری اول و دوم بود. غلظت های مختلف ارادیکان (به فرم تجاری) در سه سطح شامل: 1) 5/4 کیلوگرم ماده مؤثره در هکتار (غلظت توصیه شده)، 2) 15/3 کیلوگرم ماده مؤثره در هکتار و 3) 85/5 کیلوگرم ماده مؤثره در هکتار به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. سه تیمار شاهد عبارت بودند از شاهد آلوده به علف هرز، شاهد عاری از علف هرز و آترازین+آلاکلر (در مقادیر توصیه شده به عنوان علف کش رایج در ذرت). نتایج نشان داد که روش معمول مصرف ارادیکان بالاترین راندمان (8/80%) را از نظر کاهش تراکم مجموع گونه های علف های هرز در اوایل فصل رشد ذرت داشت، اما در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک تفاوتی از این نظر بین روش معمول مصرف و سم آبیاری با آبیاری دوم دیده نشد. کارآیی این دو تیمار از نظر تاثیر بر بیوماس علف های هرز نیز در اول فصل و در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک ذرت یکسان بود. کمترین تاثیر از نظر کاهش تراکم و بیوماس علف های هرز چهار هفته پس از کاشت و در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک ذرت از تیمار سم آبیاری با آبیاری اول بدست آمد. بالاترین عملکرد دانه ذرت نیز در بین روش های مصرف مربوط به تیمار روش معمول مصرف بود که با تیمار سم آبیاری با آبیاری دوم در یک گروه آماری قرار گرفت. تفاوتی بین غلظت توصیه شده و غلظت حداکثر از نظر کاهش تراکم، کاهش بیوماس علف های هرز و عملکرد دانه ذرت، بجز در مورد صفت بیوماس علف های هرز 4 هفته پس از کاشت، دیده نشد. ضمن اینکه ارزش همه صفات بررسی شده، در تیمار آترازین+آلاکلر بالاتر از تیمارهای ارادیکان بود. در مجموع چنانچه کشاورزان تمایل به کاربرد ارادیکان از طریق سم آبیاری را داشته باشند، مصرف ارادیکان با غلظت 85/5 کیلوگرم ماده مؤثره در هکتار همراه با آبیاری دوم در ذرت توصیه می شود.
    کلیدواژگان: ذرت، کنترل علف های هرز، سم آبیاری، _، ارادیکان
  • حسین کاظمی پشت مساری، همت الله پیردشتی، محمدعلی بهمنیار، مرتضی نصیری صفحه 11
    به منظور بررسی تاثیر مقادیر و تقسیط کود نیتروژن بر میزان انتقال مجدد ماده خشک ارقام مختلف برنج، آزمایشی در سال زراعی 1384 در موسسه تحقیقات برنج کشور (آمل) بصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار با سه عامل مقادیر کود نیتروژن (100، 150 و 200 کیلوگرم در هکتار از منبع اوره)، تقسیط کود نیتروژن (به نسبت های متغیر در مراحل کاشت، پنجه زنی و خوشه رفتن به ترتیب شامل S1 (50%، 25% و 25%)، S2 (25%، 50% و 25%) و S3 (25%، 25% و 50%) و رقم (طارم، شفق و هیبریدGRH1) انجام گرفت. نتایج نشان داد که مقادیر و تقسیط کود نیتروژن بر مقدار انتقال مجدد ماده خشک کل اندام های هوایی، ساقه و برگ ها (غیر از برگ پرچم) اثر معنی دار داشته، بطوریکه بالاترین مقدار انتقال مجدد ماده خشک از ساقه و کل اندام هوایی مربوط به رقم شفق بود. همچنین بیشترین مقدار انتقال مجدد در سطح کودی 100 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. در بین سطوح تقسیط نیز، تقسیط نوع اول (50%، 25% و 25%) بالاترین مقدار انتقال مجدد ماده خشک را به خود اختصاص داد. در میان ارقام برنج، هیبریدGRH1 دارای بیشترین مقدار انتقال مجدد ماده خشک از برگ پرچم و سایر برگ ها بود. براساس داده های حاصله انتقال مجدد ماده خشک از اندام های هوایی (**60/0=r)، ساقه (**62/0=r) و سایر برگ ها (**34/0=r) از همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد شلتوک برخوردار بودند.
    کلیدواژگان: تقسیط، ارقام برنج، ماده خشک، انتقال مجدد، نیتروژن
  • قدرت الله فتحی صفحه 19
    تراکم گیاهی از طریق تغییر در رشد رویشی و بهره وری از عوامل محیطی بر اجزای عملکرد و عملکرد دانه ماش تاثیر میگذارد. این تغییرات در بهار سال زراعی 1385 در مزرعه پژوهشی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین واقع درملاثانی، شمال شرقی اهواز، با طرح بلوکهای کامل تصادفی و به صورت فاکتوریل با چهار تکرار بررسی گردید. فاکتور اول شامل چهار فاصله کاشت (10، 15، 20 و 25 سانتیمتر) و فاکتور دوم شامل سه رقم ماش (گوهر، VC1973A و NM92) بود. نتایج نشان می دهد که بیشترین عملکرد دانه با تراکم 3/13 بوته در مترمربع و با فاصله بوته 15 سانتیمتر (3471 کیلوگرم در هکتار) برای رقم NM92 و کمترین عملکرد دانه با تراکم 20 بوته در مترمربع به فاصله 10 سانتیمتر (2115 کیلوگرم در هکتار) و برای رقم گوهر حاصل شد. از بین اجزای عملکرد، تعداد غلاف در مترمربع بیشتر از سایر اجزاء، افزایش عملکرد دانه را توجیه می کند. افزایش یا کاهش تراکم هر دو عامل محدود کننده ی عملکرد دانه ی ماش محسوب می-شوند. افزایش تراکم باعث زیاد شدن رقابت بین گونه ای و کاهش تراکم سبب عدم دستیابی به پتانسیل گیاهی می شود. لذا انتخاب تراکم مناسب گیاهی (3/13 بوته در مترمربع) با توجه به رقم مناسب NM92 در شرایط مشابه با آزمایش حاضر می تواند مطلوب باشد.
    کلیدواژگان: ارقام، تراکم گیاهی، _ ، _ ماش
  • حسینعلی رامشینی، علی اکبر شاه نجات بوشهری، سیدعلی پیغمبری، منصور امیدی، پاتریک شوایزر صفحه 29
    جو (Hordeum vulgare L.) گیاهی مدل برای بررسی های ژنتیکی و فیزیولوژیکی است. تنش های غیرزیستی مانند خشکی، رشد و توسعه گیاه را کاهش می دهند. هدف این آزمایش شناسایی ژن های پاسخ دهنده به تنش اسمزی با استفاده از فن آوری درشت آرایه (دارای 13050 cDNA) بود. در این آزمایش از برگ 5 ژنوتیپ جو در دو شرایط تنش و بدون تنش و در سه زمان 1، 3 و 7 روز پس از اعمال تنش RNA استخراج شد. پس از اندازه گیری بیان ژن ها و تجزیه واریانس داده ها، اثر شرایط در 744 ژن معنی دار بود. تجزیه مولفه های اصلی بر روی ماتریس اثر برهمکنش ژن × شرایط نشان داد ژن هایی که در متابولیسم چربی، مسیر پاسخ به تنش و متابولیسم اسید آمینه فعال هستند، در این آزمایش به تنش پاسخ داده اند. با انجام این تجزیه بر روی ماتریس اثر برهمکنش ژن× شرایط × ژنوتیپ و اثر برهمکنش ژن × شرایط × زمان ژن های به دست آمده بیشتر مربوط به تنش، متابولیسم هورمون و متابولیسم اسید آمینه بودند. پرتعدادترین گروه های ژنی پاسخ دهنده به تنش مربوط به ژن های دی هایدرین و پروتئین های انتقال دهنده لیپید بودند.
    کلیدواژگان: جو، بیان ژن، ژن های پاسخ دهنده، تنش اسمزی، درشت آرایه
  • احمد قنبری، حسین غدیری، منصور غفاری مقدم، محمود صفری صفحه 43
    به منظور بررسی کشت مخلوط ذرت و کدو و تاثیر آن بر کنترل علف های هرز، آزمایشی در سال 1383 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در کوشکک انجام گرفت. این آزمایش با استفاده از طرح کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار انجام گرفت. عامل اصلی شامل عدم وجین علف های هرز (w) و وجین علف های هرز (W) و عامل فرعی نیز شامل کشت خالص ذرت (M)، کشت خالص کدو (C)، کشت مخلوط افزایشی 100% ذرت + 100% کدو (Mc) کشت مخلوط جایگزینی 50% ذرت +50% کدو (mc) کشت مخلوط افزایشی 100% ذرت +50% کدو (Mc) و کشت مخلوط افزایشی 50% ذرت +100% کدو (mC) بود. ترکیب کشت مخلوط با استفاده از طرح های افزایشی و جایگزین به دست آمد. نتایج نشان داد که از نظر درصد جذب نور (PAR) کشت مخلوط نسبت به کشت خالص برتری داشت. همچنین از نظر عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه ذرت و میوه کدو کشت مخلوط نسبت به کشت خالص دو گیاه به دلیل استفاده بهتر از منابع برتری داشت. از نظر کنترل علف های هرز کشت مخلوط در مقایسه با کشت خالص ذرت موثرتر بود و تیمار (MC) نسبت به کشت خالص ذرت بدون وجین، وزن خشک کل علف های هرز را به میزان 41% کاهش داد. کشت مخلوط همچنین باعث افزایش شاخص برداشت ذرت شد، بیشترین شاخص برداشت در تیمار (MC) مشاهده شد. در اغلب تیمارها نیز نسبت برابری زمین (LER) بزرگتر از واحد بود و بزرگترین LER در تیمار WMC و برابر با 58/1 بدست آمد.
    کلیدواژگان: ذرت کدو، علف هرز، کشت مخلوط، نسبت برابری زمین، تشعشعات فعال فتوسنتزی
  • امین ابراهیمی، محمدرضا نقوی، منیژه سبکدست صفحه 57
    به منظور بررسی و مقایسه میزان کلروفیل، کاروتنوئید، پروتئین و آنزیم در گونه های مختلف جو، آزمایشی تحت شرایط گلخانه، با 3 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی، در سال 1387 در گلخانه گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه تهران اجرا شد. مواد گیاهی در این آزمایش شامل 49 ژنوتیپ جو بومی ایران از 5 گونه شامل H. vulgare، H. spontaneum، H. marinum، H. murinum، H. bulbosume بود. گونه ها و ژنوتیپ های داخل گونه ها از لحاظ صفات مورد بررسی تنوع بسیار معنی داری نشان دادند. در تمامی گونه ها همبستگی بسیار معنی دار و مثبتی بین میزان کلروفیل a، کلروفیلb، کلروفیل کل، کاروتنوئید وجود داشت. در دو گونه H. marinum و H. bulbosum بین میزان آنزیم پراکسیداز و پروتئین همبستگی معنی دار و منفی وجود داشت و در گونه H. bulbosume بین میزان آنزیم پراکسیداز و پلی فنول اکسیداز همبستگی مثبت و معنی داری دیده شد. تجزیه به مولفه های اصلی 7 متغیر اولیه را در قالب دو متغیر جدید (دو مولفه) گروه بندی نمود که در مجموع این دو مولفه 78 درصد از تغییرات کل را توجیه کردند. بطوریکه مولفه اول با تخصیص57 درصد از تغییرات کل عمدتا توجیه کننده صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و میزان کاروتنوئید بود. در حالی که متغیر دوم با 21 درصد از تغییرات عمدتا توجیه کننده میزان پروتئین، آنزیم پراکسیداز و پلی فنول اکسیداز بود. نتایج این تحقیق نشان داد که گونه های مختلف جو و همچنین ژنوتیپ های مختلف یک گونه از لحاظ صفات فیزیولوژیکی مورد بررسی با همدیگر تفاوت دارند این صفات در گونه های وحشی (به غیر از میزان پروتئین) از مقادیر بیشتری برخوردار می باشند. بنابراین به کمک روش های اصلاح کلاسیک و تلاقی بین برخی از این گونه ها که قابل تلاقی می باشند می توان این صفات را در ارقام زراعی بهبود داد.
    کلیدواژگان: پلی فنول اکسیداز، گونه های جو، پراکسیداز، کاروتنوئید، کلروفیل
  • کمال سادات اسیلان، سید علی محمد مدرس ثانوی، سعید حاجیلویی صفحه 67
    تحقیق حاضر با هدف شناسایی و مقایسه میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت در گیاهچه ده اکوتیپ یونجه ی چند ساله در سه سطح تنش خشکی با یک آزمایش فاکتوریل10 × 3 و 3 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اکوتیپ ها، سطوح تنش و اثرات متقابل آن ها اثر معنی داری بر سطح فعالیت کلیه ی آنزیم های مورد بررسی داشته اند. نتایج مقایسه میانگین نیز نشان داد که تنش متوسط خشکی (4- بار) بیشترین سطح فعالیت چهار نوع آنزیم مورد مطالعه را به همراه داشته در حالیکه تنش شدیدتر (6- بار) احتمالا با تخریب سیستم سنتز پروتئین، موجبات کاهش سطح فعالیت این آنزیم ها را فراهم نموده است. مقایسه میانگین سطح فعالیت آنزیم ها نیز نشان داد که سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز به ترتیب با میانگین تغییرات جذب 1/780 و 2/8 میلی گرم پروتئین در دقیقه، بیشترین و کمترین سطح فعالیت آنزیمی را داشته اند. اکثر اکوتیپ های مورد بررسی نیز روند تغییرات فعالیت آنزیمی مشابهی را در سطوح مختلف خشکی نشان دادند. با این حال روند تغییرات فعالیت آنزیم پراکسیداز در اکوتیپ های خارجی کاملا متفاوت نسبت به اکوتیپ های ایرانی بود به گونه ای که فعالیت آنزیم پراکسیداز در تنش خشکی متوسط و شدید روندی کاهشی داشت. این در حالی بودکه اکوتیپ های ایرانی در تنش خشکی متوسط با افزایش و در تنش شدید خشکی با کاهش فعالیت آنزیم پراکسیداز، عکس العمل نشان دادند
    کلیدواژگان: یونجه های چند ساله، تنش خشکی، آنزیم های آنتی اکسیدانت
  • افراسیاب راهنما قهفرخی، کاظم پوستینی، رضا توکل افشاری، علی احمدی، هوشنگ علیزاده صفحه 79
    مطالعه واکنش های فیزیولوژیک ارقام مختلف گندم به تنش شوری می تواند منجر به شناسایی مکانیزم های موثر در تحمل شوری گردد. هفت رقم گندم نان متفاوت از نظر توان تجمع یون سدیم و نیز تحمل شوری برای ارزیابی نحوه توزیع یونی و میزان تجمع و دفع سدیم در بافت های مختلف گیاه در شرایط تنش شوری مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت شناسایی الگوی توزیع یونی در بوته، غلظت یون سدیم (Na+)، پتاسیم (K+) و نسبت K+/Na+ در بافت های مختلف گیاه شامل ریشه، پهنک برگ سوم، غلاف و پهنک برگ پرچم در سه سطح شوری (صفر، 100 میلی مولار و 200 میلی مولار کلرید سدیم) و همچنین تاثیر تنش شوری بر عملکرد دانه و ماده خشک اندام هوایی و ریشه در آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار بررسی شد. تحمل شوری در گونه های گندم مورد مطالعه با تجمع مقادیر پایینی از یون Na+ در برگ ها همراه بود. دامنه متفاوتی از تجمع و دفع یون Na+ در ریشه و بافت های هوایی ارقام مورد مطالعه مشاهده شد. غلظت این یون از ریشه به سمت بافت هوایی به طور معنی داری کاهش یافت و مقدار آن در برگ های مسن بطور معنی داری بیشتر از جوان ترین برگ یعنی پهنک برگ پرچم بود. غلاف برگ پرچم به عنوان یک محل نگهداری و ممانعت از انتقال یون Na+ به پهنک برگ پرچم مورد شناسایی قرار گرفت. ارقام متحمل به شوری میزان یون Na+ بیشتری را در ریشه، برگ های مسن و غلاف برگ خود نگهداری نموده و میزان تجمع یون Na+ کمتر و نسبت K+/Na+ بالاتری در پهنک برگ پرچم در مقایسه با سایر بافت ها داشتند. به نظر می رسد تفاوت در الگوی توزیع یونی، از جمله تجمع کمتر یون Na+ و حفظ نسبت های بالاتر K+/Na+ در بافت هوایی به ویژه در پهنک برگ پرچم و بافت های جوان و حفظ و نگهداری یون Na+ در غلاف برگ ها از مهم ترین مکانیزم های درگیر در بهبود تحمل شوری در ارقام متحمل باشند.
    کلیدواژگان: گندم، دفع سدیم، توزیع یونی، عملکرد دانه، تنش شوری
  • محمد مهدی مجیدی صفحه 93
    فسکیوی بلند از گراس های سردسیری است که علاوه بر پراکنش وسیع، از سازگاری بالایی نیز به شرایط مختلف محیطی کشور برخوردار است. قابلیت تولید بذر بالا در فسکیوی بلند اهمیت خاصی در تکثیر واریته های جدید اصلاحی، تولید بذر تجاری و توسعه سطح زیر کشت آن دارد. به منظور مقایسه ارقام و بررسی تنوع عملکرد بذر و خصوصیات وابسته تعداد 46 نمونه داخلی و خارجی فسکیوی بلند مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای هر نمونه نشاءها در گلخانه تهیه و پس از 3 ماه به مزرعه منتقل و در قالب طرح آماری تکراردار کشت شدند. نتایج نشان داد که از لحاظ کلیه صفات بین توده ها و ارقام مورد مطالعه اختلاف آماری معنی دار وجود داشت. ضرایب تنوع ژنتیکی صفات از 78/14 برای صفت طول خوشه تا 04/42 برای عملکرد دانه متغیر بودکه نشان دهنده وجود تنوع ژنتیکی گسترده در ژرم پلاسم این گیاه می باشد. مقادیر وراثت پذیری عمومی برای تمامی صفات به غیر از طول و عرض برگ پرچم بیشتر از 50 درصد برآورد گردید. نتایج تجزیه خوشه ایتوانست نمونه ها را به لحاظ منشاء جغرافیای دور و اکثر خصوصیات مورد اندازه گیری از همدیگر متمایز کندکه نشانگر تاثیرگذاری تفاوت های اقلیمی و اکولوژیکی بر روند تکامل خصوصیات بذری می باشد. تنوع و فاصله ژنتیکی بالا برای اکثر صفات مورد بررسی، کارایی بالای روش های اصلاحی را در بهبود این صفات و خصوصیات مرتبط با آنها نوید می دهد. همچنین اکوتیپ های دارای فاصله ژنتیکی زیاد می توانند در پروژه های اصلاحی بعدی نظیر انتخاب برای ایجاد واریته ترکیبی با تولید بذر بالا و نیز تشکیل جوامع مناسب برای نقشه یابی خصوصیات بذری مورد استفاده قرار گیرند.
    کلیدواژگان: عملکرد بذر، وراثت پذیری، فسکیوی بلند، _، فاصله ژنتیکی
  • رضاقلی میرفخرایی، محسن مردی، علیرضا طالعی، سیروس محفوظی، عباسعلی زالی صفحه 105
    تحمل به تنش سرما ویژگی اقتصادی مهمی در گندم های زمستانه است که توانایی تحمل گیاه را در دماهای پایین انجماد مشخص می کند. برای شناسائی ناحیه های ژنومی مرتبط با تحمل به دماهای پایین در گندم های هگزاپلویید، جمعیت F2:3 حاصل از تلاقی والد زمستانه متحمل به سرما، میرنووسکایا 808 (LT50 = -20°C) و والد بهاره حساس به سرما، پیشتاز (LT50 = -7°C)، استفاده شد. LT50، سطح دمائی که 50 درصد از گیاهان در آن زنده می مانند به عنوان شاخص تحمل به سرما انتخاب شد. افراد F2:3 توزیع پیوسته ای را از این شاخص (°C 23- تا 3LT50 = -) نشان دادند که دلیل بر پلی ژنیک بودن و واجد توارث کمی بودن تحمل به تنش سرما بود. ارزیابی ژنوتیپی والدین با استفاده از 170 جفت آغازگر ریز ماهواره و 22 ترکیب آغازگر AFLP انجام گرفت. 75 جایگاه نشانگر چند شکل شامل 20 نشانگر ریز ماهوراه و 55 نشانگر AFLP، برای غربال افراد F2استفاده شدند. نقشه پیوستگی با استفاده از نشانگرهای چند شکل تهیه شد. نشانگرهای چند شکل به 6 گروه پیوستگی منتسب شدند. براساس تجزیه تک نشانگری و مکان یابی فاصله ای، یک QTL روی بازوی بلند کروموزوم 5B شناسائی گردید. این QTL، 3/11 درصد از تغییرات فنوتیپی (LT50) را توجیه کرد.
    کلیدواژگان: دمای 50 درصد زنده مانی، گندم هگزا پلویید، _، نقشه یابی QTL، تحمل به تنش سرما
  • حسن مانوسی، مصطفی ولیزاده، سعید زهتاب سلماسی، سعید اهری زاد، محمود سلوکی صفحه 113
    به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی جمعیت سنتتیک یک (1Syn) با جمعیت آزادگرده افشان نسل اول (2Syn) و یکی از ارقام والدی(قره یونجه)، حدود 35 تا 50 فرد از هر جمعیت از طریق سه نوع پروتئین ذخیره ای تک بذر مورد مطالعه قرار گرفتند. انجام الکتروفورز SDS-PAGE پروتئین های ذخیره ای تک بذر (S2، S1 و S3) برای سه جمعیت یونجه نشان داد که میانگین فاصله افراد درون جمعیتی براساس ضریب تطابق ساده در 1Syn و قره یونجه به ترتیب 0054/0±274/0 و 0081/0±270/0 بدون اختلاف معنی دار هستند ولی این میانگین در جمعیت 2Syn بطور معنی داری کمتر و برابر 0081/0 ± 251/0 بود که نشان دهنده شباهت بیشتر افراد در نسل 2Syn است. بنابراین نتایج حاصله نشان داد که جمعیت سنتتیک یک و قره یونجه در پروتئین های بررسی شده (،S2، S1 S3 و پروتئین های کل) بیشترین فاصله ژنتیکی درون جمعیتی را به خود اختصاص داده اند. اطلاع از فاصله ژنتیکی با استفاده از نشانگرهای پروتئینی در کنار نشانگرهای دیگر از جمله مورفولوژیکی و دی.ان.ای می تواند در شناسائی والدین مناسب برای برنامه های دورگ گیری و توسعه هیبرید مناسب باشد.
    کلیدواژگان: میزان تنوع در نسل ها، سنتتیک یک، _، یونجه، نشانگر پروتئین
  • مهدی رضایی، رضا معالی امیری، محمدرضا نقوی، رحمت محمدی، محمد مهدی کابلی صفحه 123
    در این مطالعه 81 اکوتیپ یونجه نواحی مختلف ایران از لحاظ صفات فنوتیپی مورد ارزیابی قرار گرفت. تنوع بالایی بین اکوتیپ ها در صفات مورد ارزیابی مشاهده گردید. نتایج ضرایب همبستگی میان صفات نشان داد که نقش ساقه در عملکرد علوفه یونجه مهم تر از برگ می باشد. همچنین نسبت برگ به ساقه و عملکرد علوفه تر همبستگی معنی دار و منفی داشت، بنابراین موثرترین جزء روی کمیت علوفه، ارتفاع بوته و وزن ساقه است. بر اساس نتایج تجزیه به مولفه های اصلی، سه مولفه اول با مقدار ویژه بالاتر از یک، حدود 71/89 درصد از تغییرات کل را توجیه نمود. مولفه اول با صفات وزن تر برگ، وزن خشک برگ، وزن تر ساقه و وزن خشک ساقه و مولفه دوم با صفات نسبت وزن خشک برگ به ساقه و همچنین نسبت وزن تر برگ به ساقه عمدتا ارتباط نشان داد. مولفه سوم ارتباط مثبتی با ارتفاع گیاه و ارتباط منفی با روز تا 10% گلدهی نشان داد. بر اساس نتایج تجزیه کلاستر اکوتیپ های مورد بررسی در سه گروه جداگانه قرار گرفتند و در مقیاس دو بعدی دو مولفه اول هر سه نوع کلاستر از یکدیگر تفکیک شدند. شناسایی تنوع فنوتیپی موجود، اطلاعات مفیدی در مدیریت کلکسیون ها فراهم می آورد و منابع ژنتیکی با ارزشی را در دسترس اصلاحگران قرار می دهد.
    کلیدواژگان: تجزیه کلاستر، علوفه، صفات مورفولوژیک، تجزیه به مولفه های اصلی، یونجه
  • سید مصطفی صادقی، حبیب الله سمیع زاده، مهرزاد الله قلی پور صفحه 131
    به منظور بررسی عمل ژن ها و ترکیب پذیری عمومی و خصوصی در 3 لاین و 3 رقم برنج از لحاظ صفات عملکرد دانه، تعداد پنجه بارور در بوته، تعداد دانه در خوشه، طول دوره رشد، ارتفاع بوته، طول خوشه، طول برگ پرچم، طول و عرض دانه از طرح دی آلل کراس 6×6 یک طرفه استفاده گردید. در سال 1382 والدین و نتاج حاصل از آنها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مؤسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت، کشت گردیدند. نتایج تجزیه واریانس حاکی از وجود تفاوت های ژنتیکی بین ژنوتیپ ها برای تمامی صفات بود. نتایج تجزیه دی آلل بر اساس روش دوم گریفینگ نشان داد که اثر ترکیب پذیری عمومی (GCA) و خصوصی (SCA) برای همه صفات در سطح آماری 1% معنی دار است. نسبت میانگین مربعات GCA به SCA در مورد صفات تعداد پنجه بارور، طول برگ پرچم، طول و عرض دانه معنی دار بود. در نتیجه برای این صفات بیشترین سهم واریانس ژنتیکی به واریانس افزایشی اختصاص دارد. قابلیت وراثت پذیری خصوصی آنها به ترتیب 53/0، 52/0، 65/0 و68/0 برآورد شد. برای صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در خوشه، طول دوره رشد، ارتفاع بوته و طول خوشه اثر غیرافزایشی ژن ها نقش مهمی داشت و تحلیل گرافیکی نتایج نشان داد که کنترل ژنتیکی این صفات بصورت فوق غالبیت است
    کلیدواژگان: عمل ژن، دی آلل، برنج، وراثت پذیری، ترکیب پذیری
  • کاظم پوستینی، حسین بشارتی، فیروزه قاسم، ولی الله محمدی صفحه 141
    به منظور ارزیابی کارایی همزیستی و مقاومت به شوری سویه های باکتری Sinorhizobium meliloti بومی خاک های استان تهران و زنجان تعداد 50 سویه باکتری ریزوبیوم از گره های ریشه گیاه یونجه چندساله در مزارع مختلف استان تهران و زنجان جمع آوری شد. به منظور تعیین کارایی همزیستی، آزمایش گلخانه ای کشت یونجه (رقم بمی) در سال 87 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، با در نظر گرفتن تیمارهای باکتری همراه با دو تیمار شاهد بدون تلقیح و بدون نیتروژن و تیمار نیتروژن در دو سطح (30 و 70 میلی گرم نیتروژن در لیتر) انجام شد. پس از رشد کافی، گیاهان در دو چین برداشت و شاخص های وزن خشک شاخساره، تعداد و وزن خشک گره اندازه گیری و کارایی همزیستی محاسبه گردید. مقاومت به شوری سویه ها در محیطYMA (Yeast Manitol Agar) حاوی مقادیر مختلف کلرید سدیم (700 و 600، 400، 200، 0 میلی مولار) بر اساس قطر کلونی ارزیابی شد. این نتایج نشان داد که تنوع زیادی بین سویه های جمع آوری شده از خاک های مناطق مختلف از نظر وزن خشک شاخساره، تعداد و وزن خشک گره و تحمل به مقادیر مختلف شوری وجود دارد. از بین50 سویه باکتری ریزوبیوم، سویه شماره 30 با میانگین وزن خشک شاخساره حدود 31/1 گرم به دلیل دارا بودن بیشترین میزان وزن خشک شاخساره دارای بیشترین کارایی همزیستی و سویه شماره 6 با میانگین وزن خشک شاخساره حدود 69/0 گرم به دلیل دارا بودن کمترین میزان وزن خشک شاخساره دارای کمترین کارایی همزیستی بود. 48 سویه دیگر دارای وزن خشک شاخساره بیشتری در مقایسه با تیمار شاهد بودند. کارایی همزیستی همبستگی زیادی با وزن خشک شاخساره، تعداد و وزن خشک گره داشت، که نشان دهنده اهمیت صفات تعداد گره و وزن خشک شاخساره در ارزیابی تلقیح موفق و تثبیت نیتروژن در گیاه یونجه است. شوری سبب کاهش قطر کلونی در تمام سویه ها شد. سویه شماره 49 با میانگین قطر کلونی حدود 8/0 سانتیمتر دارای بیشترین قطر کلونی در سطح شوری 700 میلی مولار کلرید سدیم بود. سویه های با کارایی همزیستی بالا و میزان تحمل به سطوح شوری بالا می توانند به عنوان سویه ای مناسب برای تلقیح با گیاه یونجه در خاک های شور پیشنهاد شوند، بنابراین، ارزیابی گلخانه ای برای سنجش بهبود عملکرد یونجه بوسیله تلقیح با سویه های مورد نظر تحت شرایط تنش شوری کار ساز است ولی، تکرار چنین آزمایشاتی تحت شرایط مزرعه ای نیز لازم به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: کارایی همزیستی، شوری، Sinorhizobium meliloti، یونجه
  • سعید یاراحمدی، محمد مهدی سوهانی، ابوبکر جوهرعلی، بابک ربیعی، علی اکبر عبادی صفحه 155
    نشانمند کردن ژن های برگرداننده باروری برای نرعقیمی ژنتیکی سیتوپلاسمی نوع WA با استفاده از 10000 بوته جمعیت F2 حاصل از تلاقی دو رقم IR58025A در IR42686R انجام شد. این مطالعه اصولا به منظور کاهش فاصله نشانگرهایی انجام شد که در حال حاضر برای ژن های RF شناسایی شده اند. این جمعیت F2 از آن جهت منحصر بفرد بوده است که امکان شناسایی و نشانمند کردن 4 ژن RF بر روی کروموزومهای 1، 7، 10 و12 آن وجود دارد. ژن RF3 بر روی کروموزوم 1 بین دو نشانگر ریزماهواره RM443 و RM315 در فاصله ژنتیکی 3/3 و 2/20 سانتی مورگان شناسایی شد. ژن RF6 که بر روی کروموزوم 10 قرار دارد بین دو نشانگر ریزماهواره RM6737 و RM271 با فاصله بسیار نزدیک 2/2 و 3/4 سانتی مورگان شناسایی شد. در این تحقیق یک نشانگر ریزماهواره جدید همبسته با ژن RF7 بر روی کروموزوم 12 با فاصله ژنتیکی 8/7 سانتی مورگان از ژن مذکور بنام RM519 گزارش شده است. در این مطالعه همچنین تایید شد که نشانگر ریزماهواره RM6344 بر روی کروموزوم 7 با فاصله 2/12 سانتی مورگان با ژن RF4 همبسته بود. شناسایی و نشانمند کردن نشانگرهای ریزماهواره که با 4 ژن RF با فاصله کمی همبسته باشند برای اصلاح گران ارقام هیبرید جهت انتخاب بسیار مفید خواهد بود. علاوه بر این، هرمی کردن ژن های RF با دیگر منابع ژنتیکی نرباروری شناخته شده، جهت توسعه لاینهای بازگرداننده باروری قوی امکان پذیر خواهد بود.
    کلیدواژگان: تجزیه پیوستگی، ژن های RF، نشانگر ریزماهواره، _، برنج هیبرید
  • خالد سلیمی، سید محمدباقر حسینی، رضا توکل افشاری، جواد گوهری صفحه 163
    به منظور کوتاه کردن دوره خواب ریز غده های سیب زمینی و قابلیت کشت آنها به مدت کمی پس از برداشت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه فاکتور و سه تکرار در شرکت کشت بافت پیشتاز واقع در شهرستان کرج انجام گرفت. فاکتور اول شامل سه رقم آگریا، مارفونا و بورن، فاکتور دوم شامل سه وزن ریز غده 3/0، 7/0 و 5/1 گرم و فاکتور سوم شامل دو روش خواب شکنی با استفاده از اسید جیبرلیک و دی سولفید کربن و بدون تیمار (شاهد) بودند. نتایج نشان داد که در ارقام آگریا و مارفونا، اسید جیبرلیک به ترتیب با میانگین 72 و 35 درصد و کربن دی سولفید به ترتیب با میانگین74 و 46 درصد کاهش طول دوره خواب، بیشترین و کمترین تاثیر را داشتند. تیمارهای خواب شکنی موجب برداشتن غالبیت انتهایی و افزایش تعداد جوانه در غده شدند. رقم آگریا با میانگین 62/2 جوانه در غده بیشترین تعداد جوانه را داشت. همچنین با افزایش وزن غده طول دوره خواب کاهش و تعداد جوانه در غده افزایش یافت. میزان پوسیدگی در غده های با وزن 3/0 گرم (63/4 درصد) بیشتر بود. دی سولفید کربن موجب افزایش میزان پوسیدگی به ویژه در غده های کوچک شد.
    کلیدواژگان: دی سولفید کربن، اسید جیبرلیک، تیمار خواب شکنی، ارقام سیب زمینی، ریزغده
  • کرامت ربیعی، محمود خدامباشی، عبدالمجید رضایی صفحه 171
    به منظور بررسی شاخص های مقاومت به خشکی در هشت رقم سیب زمینی مارادونا، راموس، ری مارکا، دیامانت، اگریا، مارفونا، آئولا و دراگا و تعیین بهترین شاخص ها و شناسایی متحمل ترین رقم مورد بررسی با استفاده از عملکرد اندازه گیری شده در شرایط معمول و کمبود آب، دو آزمایش جداگانه در دو رژیم آبیاری در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در یکی از مزارع تکثیر بذر سیب زمینی استان چهارمحال و بختیاری در کیلومتر 10 بروجن-شهرکرد اجرا شد. شاخص های میانگین هندسی بهره وری، میانگین بهره وری، تحمل تنش و تحمل تنش تغییریافته که دارای ضریب همبستگی بسیار معنی داری با عملکرد در هر دو محیط بودند، به عنوان شاخص های مناسب در شناسایی ارقام متحمل به شرایط کمبود آب در سیب زمینی معرفی شدند. همچنین با انجام تجزیه مؤلفه های اصلی و ترسیم نمودار بای پلات، ارقام راموس و ری مارکا به عنوان ارقام مناسب تر در این مطالعه با پتانسیل عملکرد بالا و متحمل به شرایط کمبود آب در شرایط آزمایشی این تحقیق معرفی شدند.
    کلیدواژگان: تجزیه مؤلفه ها، سیب زمینی، شاخص های مقاومت به خشکی
  • جعفر نباتی، پرویز رضوانی مقدم صفحه 179
    تولید محصولات زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک جهان بصورت عمده ای تحت تاثیر میزان رطوبت می باشد در این مناطق گیاهان علوفه ای نقش مهمی در تغذیه دا م دارند. به منظور بررسی اثر فواصل آبیاری بر ویژگی های مورفولوژیکی ارزن (americanum L. Pennisetum)، سورگوم (Sorghum bicolor L.) و ذرت (L. Zea mays) علوفه ای آزمایشی با استفاده از طرح کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال زراعی 1381-1380 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد بطوریکه در کرت های اصلی فواصل آبیاری (یک هفته (1I) دوهفته (2I) سه هفته (3I) چهارهفته (4I)) و گونه های مختلف زراعی علوفه ای در سه سطح (ذرت (C)، ارزن (M) و سورگوم (S)) در کرت های فرعی با چهار تکرار قرار گرفتند. صفات مورد مطالعه عبارت بودند از عملکرد علوفه خشک، ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد گره، تعداد پنجه در بوته، عملکرد برگ، عملکرد ساقه، عملکرد غلاف برگ، عملکرد گل آذین و نسبت برگ به ساقه. نتایج حاصله نشان داد که کلیه صفات مورد مطالعه بجز تعداد پنجه در بوته و نسبت برگ به ساقه بین فواصل مختلف آبیاری در برداشت اول تفاوت معنی داری داشتند، همچنین در این برداشت بین گیاهان مورد مطالعه از نظر کلیه صفات اختلاف معنی داری مشاهده شد و در برداشت دوم بین فواصل مختلف آبیاری از نظر کلیه صفات اختلاف معنی داری مشاهده شد. بر اساس نتایج حاصله ذرت علوفه ای در فواصل آبیاری یک هفته و چهارهفته به ترتیب بیشترین (24/17 تن در هکتار) و کمترین عملکرد ماده خشک (41/3 تن در هکتار) را دارا بود سورگوم علوفه ای نیز در فواصل آبیاری چهارهفته کمترین عملکرد ماده خشک (41/3 تن در هکتار) را تولید کرد.
    کلیدواژگان: ماده خشک، خشکی، عملکرد علوفه
  • امید یونسی، فرزاد شریف زاده، علی احمدی صفحه 187
    کمبود آب یکی از مهمترین عوامل محدودکننده تولید محصولات زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. با این وجود اطلاعات اندکی در مورد اثرات کمبود آب بر کیفیت بذور تولیدی موجود می باشد. این آزمایش به منظور بررسی اثرات سطوح آبیاری بر خصوصیات کمی و کیفی سورگوم دانه ای رقم کیمیا انجام گردید. آزمایش به صورت بلوک های کامل تصادفی و کاملا تصادفی با 4 تکرار به ترتیب در مزرعه تحقیقاتی و آزمایشگاه تحقیقات بذر گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم زراعی و دامی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1385 انجام پذیرفت. چهار سطح آبیاری شامل آبیاری کامل (شاهد)، آبیاری تا مرحله گلدهی، آبیاری مرحله خمیری شدن دانه ها و آبیاری تا مرحله 8 برگی به عنوان سطوح تیمار آزمایشی آبیاری در نظر گرفته شدند. مصرف متعادل آب طی مراحل نمو همراه با بهره مندی بیشتر از امکانات محیطی با افزایش طول دوره رسیدگی در شاهد در ارتقاء کمی محصول نقش بسزایی داشت و در کلیه صفات کمی اندازه گیری شده تیمار شاهد بالاترین سطح را برخوردار بود. قطع آبیاری در مرحله 8 برگی و عدم آبیاری تا پایان فصل رشد موجب کاهش شدید عملکرد و اجزاءآن گردید و در کلیه صفات کمی اندازه گیری شده پایین ترین میزان را نشان داد. سطوح متفاوت آبیاری اگر چه تغییرات کمی قابل ملاحظه ای را در تعداد، اندازه و عملکرد بذور موجب گردید. لیکن بر خصوصیات کیفی بذور (درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی و شاخص بنیه) تاثیری نداشت و اختلاف معنی داری بین شاهد و سایر سطوح تیمارآبیاری در این صفات مشاهده نگردید. با توجه نتایج بدست آمده در این تحقیق به نظر می رسد که کمبود آب تاثیر مستقیمی بر فعالیت متابولیکی بذور نداشته باشد. هر چند کمبود آب می تواند اثرات منفی بر عملکرد دانه و اجزاء عملکرد اعمال نماید.
    کلیدواژگان: سورگوم دانه ای، سطوح آبیاری، خصوصیات کیفی، عملکرد و اجزاء عملکرد
  • شهرام بهرامی، محمدرضا بی همتا، محمد سالاری، محمود سلوکی، احمد یوسفی صفحه 197
    وجود اثر متقابل ژنوتیپ × محیط ایجاب می کند که عملکرد ژنوتیپ‎ها در دامنه وسیعی از شرایط محیطی مورد ارزیابی قرار گیرند تا اطلاعات حاصل بتواند کارایی مربوط به گزینش و معرفی آنها را افزایش دهد. به منظور بررسی پایداری و تشخیص ارقام پر محصول و سازگار، عملکرد دانه بیست ژنوتیپ جولخت در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شش منطقه (کرج، اصفهان، نیشابور، یزد، بیرجند و زرقان) به مدت دو سال (83-1381) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس‎های ساده و مرکب حاکی از وجود تفاوت‎های معنی‎دار بین عملکرد دانه در ژنوتیپ‎ها بود. به منظور بررسی دقیق‎تر اثرمتقابل و تعیین ژنوتیپ‎های پایدار تجزیه پایداری با استفاده از روش‎های واریانس محیطی، ضریب تغییرات محیطی، روش رگرسیونی ابرهارت - راسل، روش رگرسیونی فینلی - ویلکینسون، روش رگرسیونی پرکینز - جینکز، اکووالانس ریک، واریانس پایداری شوکلا، روش های غیر پارامتری میانگین و انحراف معیار رتبه و روش نسبت شاخص عملکرد انجام شد. نتایج بدست آمده از این روش‎ها تقریبا مشابه بودند. بر اساس اکثر روش‎ها ژنوتیپ‎های آی سی ان 328-93 و آللی /4/ مولا 2 به عنوان ارقام پایدار شناخته شدند. ژنوتیپ گلوریا هم مخصوص مناطق نامساعد ضعیف تشخیص داده شد.
    کلیدواژگان: پایداری، جولخت، اثرمتقابل، ژنوتیپ، عملکرد
|
  • Page 1
    To investigate the efficiency of Eradicane application, using herbigation as compared with conventional method (spraying), concerning weed biomass and density reduction and change in corn grain yield, a factorial experiment was conducted based on randomized complete block design in 2006 at Research Fields of University of Tehran (Karaj). Eradicane was applied at 4.5 (labeled rate), 3.15 or 5.85 kg ai/ha while applying four application methods, namely: conventional spraying, herbigation via the first irrigation, herbigation via the second irrigation and applying Eradicane through both the first and second irrigations each at half a dose of a single application rate. Weed infested, weed free and Atrazine plus Alachlor (at labeled rate, 0.8+2.4 kg ai/ha) were also included as controls. The results showed the least weed density at early growth season observed with conventional spraying method. However, at physiological maturity stage, there was no significant difference between conventional spraying and herbigation (via the second irrigation). Both conventional spraying and herbigation (via the second irrigation) had the same efficacy in reducing weed biomass at season-long. Herbigation via the first irrigation did not provide an acceptable weed control, since the highest weed biomass and density accompanied this treatment. Maximum corn grain yield was obtained with conventional spraying, however, it did not differ from herbigation via the second irrigation. Eradicane applied at either rates of 4.5 or 5.85 kg ai/ha resulted in the highest corn grain yields along with the least weed biomass or density. No Eradicane treatment yielded as much grain as Atrazine plus Alacholr, because of not being as effective in controlling weeds. However, if farmers are about to apply Eradicane through furrow irrigation, a herbigation via the second irrigation at a maximum rate of 5.85 kg ai/ha could be recommended.
  • Page 11
    To investigate the effect of nitrogen rate and split form of application on dry matter remobilization among different rice cultivars, a field experiment was carried out in the Rice Research Institute of Iran (Amol) – during 2005. A split–split experiment on the basis of a randomized complete block design with 3 replications involving 3 factors was employed in which fertilizer rates (100, 150 and 200 kgha-1 from urea source), split form of fertilizer application (in varied ratios at the stages of transplanting, tillering and heading namely: S1 (50%, 25% and 25%), S2 (25%, 50% and 25%) and S3 (25%, 25% and 50%)) and finally crop cultivar (Tarom, Shafagh and GRH1 Hybrid) constituted the treatments. Results indicated that nitrogen fertilizer rates and split application exerted a significant effect on dry matter remobilization in total shoot, stem and leaves (except flag leaf), in which among the experimented cultivars, Shafagh stood top in terms of stem and total shoot dry matter remobilization. Also, among the fertilizer rates application the highest rate of dry matter remobilization was related to the 100 kg nitrogen fertilizer level. Among split form of applications, the first form (50%, 25% and 25%) treatment resulted in the highest rate of dry matter remobilization. The highest rate of dry matter remobilization in other leaves and in flag leaf belonged to GRH1 hybrid. Based on the obtained results, dry matter remobilization of total shoot (r=0.60**), stem(r=0.62**) and other leaves (r=0.34**) had significant and positive correlation with paddy yield.
  • Page 19
    Plant density affects yield components and seed yield by influencing the changing vegetative growth and environmental resources. These effecting factors were studied in the spring of 2006 at Ramin Agricultural Research and Natural Resources University, Mollasani in Northeast of Ahwaz, using a randomized complete block design of a factorial layout with 4 replications. Main factors were planting density of 4 levels (10, 15, 20 and 25 cm) and 3 cultivar levels (Gohar, VC1973A and NM92). The highest seed yield was obtained in plant density of 13.3 plants/m2, 15 cm planting distance (3471 kg/ha), for NM92 cultivar, and the lowest yield obtained at a density of 20 plants/m2, 10 cm planting distance (2110 kg/ha), for Gohar cultivar. Among yield components, pod number per unit area made the most contribution to seed yield. Any change of increase or decrease in plant density as compared to optimum, limited seed yield of the crop mungbean. Increase in plant density enhanced intercompetition while decrease in plant density reduced yield potential. Therefore, NM92 cultivar with a plant density of 13.3 plants/m2 might be suggested as appropriate for growing mungbean under conditions similar to those in this experiment.
  • Page 29
    Barley (Hordeum vulgare L.) is a model plant, as genetic and physiological studies are concerned. Abiotic stresses such as drought adversely affect the growth of plants. The objective of this experiment was to identify the responsive genes to osmotic stress, using macroarray (covering 13050 genes). RNA was extracted from 5 barley genotypes in stress as well as in normal conditions at 3 times of 1, 3 and 7 days after PEG application. ANOVA reveald significant condition effect on 744 genes. PCA was done on interaction effect matrix of gene × condition with most of the selected genes being related to lipid metabolism, stress response pathway and amino acid metabolism. The same analysis on interaction effect matrix of gene × conditions × genotype, and gene × condition × time led to genes which most of them were related to stress, hormone and amino acid metabolism. Dehydrins and lipid transfer protein gene groups had the highest numbers, in responsive gene cluster, to osmotic stress.
  • Page 57
    To evaluate and compare the chlorophyll content, carotenoid, protein, peroxidase and polyphenol oxidase in different barley species in Iran, 49 genotypes belonging to 5 barley species were employed in a completely randomized design with three replications in greenhouse conditions. A high level of within and between species variation was detected. In all the species, significant positive correlations were obtained for chlorophyll a and b and total chlorophyll contents. Moreover, in both H. marinum and H. bulbosume species, a negatively significant correlation was obtained between peroxidase and protein, while the correlation between peroxidase and polyphenol oxidase being positive in H. bulbosume. With the principal component analysis the first two principal components with eigenvalues more than 1 contributed 78% of the variability amongst genotypes. PC1 exhibited 57% of variation and was positively related to carotenoid, chlorophyll a and b and total chlorophyll contents. While, the second PC contributed 21% of the total variability and the characters with the greatest weight on PC2 being protein, peroxidase and polyphenol oxidase contents. The results of this research indicated that the genotypes of each barley species were different for evaluated physiological characters and some of these characters being more prounounced in wild barley species.
  • Page 79
    A study of physiological responses of different wheat cultivars to saline conditions can lead to an identification of the main mechanisms in salt tolerance. Seven bread wheat cultivars differing in salt tolerance with varying ability of sodium accumulation in their different tissues were employed to assess ion distribution and sodium accumulation under saline conditions. Ion distribution and Na+, K+, as well as K+/Na+ ratio in different tissues including root, leaf-3 blade, flag leaf sheath and flag leaf blade at three salinity levels (0, 100 and 200 mM NaCl, with supplemental Ca2+), and also the effects of salinity on yield and dry biomass were assessed using a factorial experiment based on a randomized complete block design with three replications. Salt tolerance in wheat species was related to lower Na+ accumulation in leaves. Different ranges of sodium accumulation vs exclusion were detected in roots and shoots. Sodium contents reduced from root to shoot and were found more in old leaves’ blades than in young flag leaves. Flag leaf sheath was identified as the main tissue for Na+ sequestration. Salt tolerant cultivars sequestered higher Na+ concentrations specifically in root, old leaves and in leaf sheath. Moreover these cultivars maintained lower Na+ concentrations along with higher K+/Na+ ratios in flag leaf blade than in other tissues. Differences in ion partitioning and lower Na+ accumulation and also a maintenance of higher K+/Na+ ratios, specially in flag leaf, young growing and expanded organs, would appear to be the most important mechanisms contributing to the improved salt tolerance in different cultivars.
  • Page 93
    Tall fescue is a cool season grass widely distributed and adapted to different environmental conditions of Iran. Superior seed-yielding potential of the plant is an important criterion during the seed reproduction phases of breeding new cultivars and as well under commercial seed production conditions. In order to evaluate germplasm and investigate the pattern of genetic variation of seed traits in the crop, 46 accessions (local and foreign cultivars) were made to germinate in greenhouse and were then transplanted into the field in the form of a replicated design. Significant differences were observed for all the studied traits indicating broad variation in germplasm. The range of genotypic coefficients of variability varied from 14.78 (for panicle length) to 42.04 (for seed yield) showing high rate of variation. The estimates of broad sense heritability for all traits were more than 60 percent except for flag leaf width and flag leaf length. Applying cluster analysis on the studied attributes, five groups of clusters were obtained. Entries and accessions with same country were clustered in the same groups. The results could be useful in choosing genetically distinct populations for improving high seed cultivars, synthetics, and development of useful populations for future breeding projects.
  • Page 105
    Low- temperature (LT) tolerance is an economic trait in winter wheat that determines the plants’ ability to successfully cope with below freezing temperatures. To identify the genomic regions associated with LT tolerance in hexaploid wheat, an F2:3 population was produced from crossing between winter type and tolerant parent, Mirnovoskaja 808 (LT50 = -20oC), and spring type and susceptible parent, Pishtaz (LT50 = -7oC). The LT50, temperature at which 50% of the plants are killed by LT stress, was an LT tolerance index of F3 families. An F2:3 genotypes demonstrated a continuous distribution of trait values (LT50 = -3 to -23oC), in agreement with the distribution expected for a polygenic and quantitatively inherited trait. The results of molecular analyses for parent were assessed using 170 SSR primer pairs and 22 AFLP primer combinations. Seventy five polymorphic marker loci consisting of 20 SSR markers and 55 AFLP markers were selected for screening of F2 individuals. Linkage map was constructed using polymorphic markers. The markers were assigned to six linkage groups. Single marker analysis and interval mapping of phenotyped F2:3 individuals revealed a quantitative trait locus (QTL) on chromosome 5B. This locus explained 11.3% of the LT50 phenotypic variations.
  • Page 113
    This investigation was conducted to compare the genetic variation of alfalfa Syn0 vs Syn1 and Ghara Yonja (parental cultivar) using seed storage proteins. Results of electrophoresis SDS-PAGE in seed storage protein, indicated that there are no significant differences between the means of distance intra-population obtained for Syn0 and Ghara Yonja (0.274 ± 0.0045, 0.270 ± 0.0081, respectively) as based upon simple matching coefficient. The mean of Syn1 genetic distance was significantly lower (0.251 ± 0.0081) than those of Syn0 and Ghara Yonja, indicating more similarity of intra-population in Syn1. Therefore, the results demonstrated the most within population genetic distance of Syn0 and Ghara Yonja in the inspected proteins (S1, S2, S3, total proteins). Information concerning genetic distance by protein marker along with other techniques such as morphological and DNA marker technique can be useful for an identification of suitable parents in hybridization breeding programs and as well in development of hybrids.
  • Page 123
    To determine the phenotypic diversity, eighty one ecotypes of Medicago sativa, collected from different areas of Iran, were evaluated. High variation was observed among ecotypes for all the evaluated characteristic. Results of correlation coefficient among traits indicated that the role of stem in forage yield is more pronounced than that of the leaf. Also the correlation between the "ratio of leaf to stem" and "wet forage yield" was observed as negative and significant. Therefore, the components most affecting forage quantity are plant height and stem weight. By Principal Components Analysis (PCA), the first three principal components with eigen values of more than 1 contributed 89.71% of the variability among the ecotypes. PC1 was positively correlated with leaf fresh weight, stem fresh weight, leaf dry weight and stem dry weight. The traits with the biggest values on PC2 were leaf/stem ratio of fresh weight and leaf/stem ratio (dry weight), whereas PC3 was positively correlated with plant height, and negatively with the 10% flowering date. The ecotypes were grouped into three clusters using cluster analysis. Clusters were clearly separated from each other by specific characteristics. Ecotypes obtained in this study, provide useful information for collection management and make these genetic resources more accessible to breeders
  • Page 141
    To evaluate symbiotic effectiveness and salt tolerance of Sinorhizobium meliloti strains, 50 rhizobial strains were isolated from root nodules of Medicago sativa cultivated in Tehran and Zanjan fields. Under N-free conditions, the symbiotic effectiveness of different Sinorhizobium meliloti strains of Bami cultivar were evaluated under greenhouse conditions using 50 Sinorhizobium meliloti strains, one uninoculated treatment with no nitrogen and two uninoculated treatments receiving 70 and 30 ppm Nitrogen. Shoot dry weight, nodule dry weight and nodule number recorded from two harvests were taken as the parameters of plant productivity. Salt tolerance of 50 rhizobial strains were evaluated in Yeast Manitol Agar medium involving different salt concentrations (0, 200, 400, 600 and 700 mM NaCl) according to colonies’ diameters. Significant differences were observed among rhizobial strains for shoot dry weight, nodule dry weight, nodule number and salt tolerance. Strain No. 30 was recorded as the most effective strain as indicated by the maximum values recorded for plant dry weight (1.31 gr/10 plants), while strain No. 6 was the least effective one because the plant inoculated with this strain was as poor in growth as control. The plants inoculated with other strains demonstrated higher shoot dry weight as compared with the uninoculated control. A Positive correlation between symbiotic effectiveness and shoot dry weight, nodule dry weight and nodule number was obtained. On the basis of analysis of correlation coefficient it was found that shoot dry weight, nodule dry weight and nodule number emerged as best criteria for selection of effective strains. Moreover, salinity slowed the growth of all strains. Strain No. 49 with 0.8 cm colonies’ diameter was able to grow well in the medium supplemented with 700 mM NaCl as compared with other strains. Strains with high effectiveness and high salt tolerance are promising for inoculant formulation in order to promote cultivation of alfalfa in saline soils. However, futher field experiments are needed to further evaluate improvement of M. sativa yield by inoculation under saline conditions.
  • Page 155
    Tagging of restorer genes for wild abortive (WA) of cytoplasmic male sterility was carried out by studying 10000 individuals from an F2 population of a cross between IR58025A × IR42686R. This study was primarily carried out to reduce the distance of the already known markers for RF gene. This F2 population was identified to be unique as four RF genes could be tagged to SSR markers on chromosomes 1, 7, 10, & 12. The RF3 gene on chromosome 1 was flanked on either side with RM443 and RM315 at a genetic distance of 3.3 and 20.2 CM, respectively. RF6 located on chromosome 10, was flanked with tightly linked SSR markers on either side at a genetic distance of 2.2 and 4.3 CM. Here a new molecular marker RM519 is reported to be linked to RF7 on chromosome 12 at a genetic distance of 7.8 CM. Moreover, RM6344 was confirmed to be linked to RF4 on chromosome 7 at a genetic distance of 12.2 CM. Tagging of closely linked flanking SSR markers to four RF genes will be extremely useful for breeders to have this source screened. In addition, pyramiding of each RF genes with other known sources will be an excellent provision for developing super restorers
  • Page 163
    To shorten the dormancy period of potato minitubers and to increase a tuber's capacity to be planted sooner after being harvested, an experiment was conducted at Pishtaz Tissue Culture Company in Karaj, using factorial experiment on the basis of a completely randomized design with three replications. The first factor was comprised of cultivars (Agria, Marfona and Burren), the second minituber weight (0.3, 0.7 and 1.5gr), and the third one being the methods of dormancy breaking using Carbon disulphide (Cs2, 25ml/m3), Gibberellic acid (GA3, 50mg/L) and control. Results of the study indicated that by applying GA3 in Agria and Marfona cultivars, 72 and 35 percent reduction, respetively, in the length of dormancy duration was observed, while the rate of dormancy period decreased through use of Cs2 in these two cultivars. Dormancy breaking treatments prompted the removal of apical dominance while increased the number of sprouts in minituber. Agria cultivar with an average of 2.62 sprouts per minituber bore the highest number of sprouts. By increasing the minituber weight, the length of dormancy duration decreased but the number of sprouts per minituber increased. Minitubers of 0.3 gr weight sustained the highest rate of decay.
  • Page 171
    To study drought resistance indices of eight potato cultivars and to determine the most tolerant variety, two experiments were conducted in the form of complete randomized block design with three replications (stress and non-stress conditions) in 2002. Seven indices, SSI, TOL, STI, MSTI, GMP, TOL, and MP were used to determine tolerant varieties. It was found that MP, STI, GMP, and MSTI were appropriate indices since they were correlated with yield in both stress and non-stress conditions. Using three dimensinal diagram, four defined groups of Fernandez were determined. The cultivars, Remarca, Ramus, Maradona and Agria were high yielding in both conditions and were classified in group A. The results of biplot diagram and MP, STI, MSTI and GMP indices, showed that Ramus and Remarca are the most tolerant varieties for drought stress conditions.
  • Page 179
    Crop production in arid and semi arid environments has been affected by drought stress. Forage production have important role on animal production in this area. In order to determine the effect of irrigation intervals on the yield and morphological characteristics of forage millet, sorghum and corn, an experiment was conducted in a split plot with a randomized complete block design with four replications. The main plots include irrigation intervals (one week (I1), two weeks (I2), three weeks (I3) and four weeks (I4)) and the subplots include three different forage species: Millet (M), Sorghum (S) and Corn (C). Dry matter, plant height, stem diameter, number of nodes, number of tillers per plant, leaf yield, stem yield, sheath yield, inflorescence yield and leaf/stem ratio were recorded. The results showed that there were significant differences between irrigation intervals for number of tillers per plant and leaf/stem ratio at the first harvest. In addition significant differences were observed between different forage species on all studied traits at the first harvest. Irrigation intervals and different forage species had significant effect on all traits at the second harvest. The highest and the lowest total dry matter yields (17.24 vs.3.41 ton/ha) in corn were obtained at one and four weeks irrigation intervals, respectively.
  • Page 187
    Although water deficiency has been seriously taken up as a subject in reducing crop production in arid and semi–arid areas, nevertheless little information has been published regarding its effects on seed quality. To evaluate the effects of irrigation regimes (full irrigation (control), irrigation until flowering stage, irrigation until doughing stage and irrigation until eight-leaf stage) on grain yield, yield components and some germination attributes in grain sorghum (Sorghum bicolor L. CV. Kimia), experiments were conducted at research farm and laboratory of Agricultural College, University of Tehran, Karaj, Iran in 2005. The experiments were arranged with a Randomized Complete Block Design (RCBD) and Completely Randomized Design (CRD) with four replications in farm and laboratory, respectively. The results idicated that irrigation levels had significant effects on grain yield and yield components (p<0.01). Control plants had more grain yield and yield components than the other irrigation levels due to the longer growth season and better use of environmental conditions. Withholding irrigation at eight-leaf stage decreased grain yield and its components. Nevertheless, qualitative attributes i.e. germination percentage, germination rate and seed vigor index were not significantly affected by irrigation levels. Thus, it doesnt seem that water deficiency would have a direct effect on metabolic activity of seed and consequently on seed quality. However, the foregoing treatments exhibited negative effects on seed yield.