فهرست مطالب

مجله دانش گیاه پزشکی ایران
سال چهل و یکم شماره 1 (بهار و تابستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/06/01
  • تعداد عناوین: 18
|
  • نازنین مستقیمی، سیدعلی اصغر فتحی، قدیر نوری قنبلانی صفحه 1
    بید آرد، Ephestia kuehniella (Zeller)، و شب پره هندی، Plodia interpunctella (Hubner)، از آفات مهم فرآورده های انباری دراغلب کشورهای جهان می باشند. در سال های اخیر از زنبور (Say) Habrobracon hebetor به عنوان عامل کنترل بیولوژیک لاروهای شب-پره های آفت در انبارهای بادام زمینی و فرآورده های بسته بندی شده غلات استفاده شده است. در تحقیق حاضر واکنش تابعی زنبور پارازیتویید H. hebetor به تراکم های مختلف لاروهای بید آرد و شب پره هندی (1، 2، 4، 8، 16 و 32 لارو به ازای هر ظرف) در شرایط آزمایشگاهی (دمای 1± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 14 ساعت روشنایی و10 ساعت تاریکی) مورد مطالعه قرارگرفت. هر کدام از تراکم های تعریف شده لاروهای بیدآرد و شب پره هندی در 20 تکرار در اختیار یک عدد زنبور ماده تازه ظاهر شده پارازیتویید قرار گرفتند. واکنش تابعی زنبور H. hebetor به لاروهای هر دو آفت بید آرد و شب پره هندی از نوع III تعیین شد. مقدار b و زمان دستیابی زنبور H. hebetor روی لاروهای بید آرد به ترتیب h-1 0327/0 و0611/1 ساعت و روی لاروهای شب پره هندی به ترتیب h-10296/ و 045/1 ساعت محاسبه شد. مقدار b زنبور در تراکم های مختلف لاروهای بید آرد به طور معنی داری بیشتر از مقدار b روی لاروهای شب پره هندی بود؛ درصورتیکه زمان دستیابی زنبور روی لاروهای بید آرد و شب پره هندی اختلاف معنی داری نداشت. این نتایج نشان می دهد که زنبور H. hebetor لاروهای بید آرد را در مقایسه با لاروهای شب پره هندی بیشتر مورد حمله قرار می دهد.
    کلیدواژگان: بید آرد، شب پره هندی، واکنش تابعی، _، Habrobracon hebetor
  • لاچین مختارنژاد، حسن رضا اعتباریان، محمدرضا فاضلی صفحه 9
    در این مطالعه مواد حامل مختلف برای فرمولاسیون پودری Pichia guilliermondii مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. سلول های مخمر پس از تکثیر در محیط کشت ملاس با مواد افزودنی مخلوط شده و سپس به پودر تالک، کائولین، سبوس گندم و سبوس برنج اضافه شد. پایداری فرمولاسیون ها در طی دوره شش ماهه مورد بررسی قرار گرفت. در پایان دوره شش ماهه، بیشترین جمعیت سلول زنده مخمر با تعداد 1010×2/2 سلول و کمترین جمعیت سلول زنده مخمر با تعداد 107×6/7 سلول به ترتیب در فرمولاسیون های سبوس گندم و فرمولاسیون کائولین مشاهده شد. فرمولاسیون های نگهداری شده در دمای چهار درجه سانتی گراد در مقایسه با فرمولاسیون های نگهداری شده در 24 درجه سانتی گراد از نظر زنده مانی (Shelf-life) ماندگارتر بود. در بررسی اثر فرمولاسیون در کنترل بیماری کپک آبی سیب در شرایط انبار نتایج رضایت بخشی حاصل شد. اگر چه بین سلول های تازه مخمر و فرمولاسیون های مخمر در میزان کنترل بیماری اختلاف معنی داری وجود داشت با این وجود فرمولاسیون ها از نظر کاهش مساحت لکه از سطح بالای کنترل کنندگی برخوردار بودند. استفاده از فرمولاسیون سبوس برنج بیشترین کاهش را در مساحت لکه ایجاد شده توسط بیمارگر موجب گردید. بین فرمولاسیون پودر تالک و سبوس گندم از نظر کاهش مساحت لکه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. این دو فرمولاسیون از نظر سطح کنترل کنندگی نسبت به فرمولاسیون کائولین در سطح بالاتر و نسبت به فرمولاسیون سبوس برنج در سطح پائین تر قرار گرفت.
    کلیدواژگان: فرمولاسیون، Pichia guilliermondii، کنترل بیولوژیک، مواد حامل، سیب
  • شلاله مصلحی، غلامرضا نیکنام، سعید اهری زاد صفحه 19
    واکنش چهار رقم گوجه فرنگی مزرعه ای شامل Super Strain B، Super Chief، Mobil و Royal و دو رقم گلخانه ای Polaris و ES 1002 F1در برابر گونه Meloidogyne javanica مورد بررسی قرار گرفت. گیاه چه های گوجه فرنگی در مرحله پنج الی شش برگی، با دو غلظت 1000 و 2000 تخم و لارو نماتد به ازای هر کیلوگرم خاک گلدان، مایه زنی و تیمارهای شاهد نیز تنها آب دریافت کردند. آزمایش بر پایه طرح کاملا تصادفی و با ده تکرار انجام گرفت. شصت روز پس از مایه زنی، برخی صفات رشدی گیاه و صفات مربوط به تولیدمثل نماتد، اندازه گیری و جمعیت نهایی، فاکتور تولیدمثلی، شاخص های گره و کیسه تخم ارزیابی شدند. نتایج نهایی نشان داد که تمام ارقام مزرعه ای نسبت به نماتد گره ریشه حساس بودند، با این وجود، رقم مزرعه ای Super Chief بالاترین آلودگی را داشت. رقم گلخانه ای Polaris به عنوان رقم نسبتا متحمل و رقم گلخانه ای ES 1002 F1 نیز که نسبت به سایر ارقام، آلودگی کم تری داشت به عنوان رقم نسبتا مقاوم ارزیابی گردید.
    کلیدواژگان: متحمل، مقاوم، صفات رشدی گیاه، حساس، صفات تولیدمثلی نماتد
  • شهرزاد توکل باخدا، سیدمحسن تقوی صفحه 29
    از اواخر فروردین سال 1385 تا شهریور سال 1386 باغات میوه مناطق مختلف شیراز مورد بازدید قرار گرفتند و از درختان سیب، به و گلابی دارای علایم سوختگی آتشی نمونه برداری شد. تعداد چهل وهفت جدایه باکتری با استفاده از محیط کشت های آگار غذایی از بافت های آلوده جدا و براساس آزمون های استاندارد باکتری شناسی به عنوان Erwinia amylovora تشخیص داده شدند. جدایه ها از نظر خصوصیات فنوتیپی، بیماری زایی، اندازه قطعات DNA تکثیر شده در حضور آغازگر اختصاصی A/B در واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) و تنوع نقوش حاصل از محصولات واکنش rep-PCR با سه آغازگر REP، ERIC و BOX مورد مقایسه قرار گرفتند. کلیه جدایه ها گرم منفی، اکسیداز منفی، کاتالاز مثبت و بی هوازی اختیاری بودند. روی محیط کشت آگار غذایی پرگنه های براق، گرد، محدب و کرم رنگ و روی محیط CCT پرگنه های آبی کم رنگ، براق با حاشیه مشخص ایجاد کردند. جدایه ها قادر به ایجاد واکنش فوق حساسیت در توتون، تولید لوان، ذوب ژلاتین، تولید استوئین و تولید مواد احیاء کننده از ساکاروز بودند ولی هیچ یک از جدایه ها قادر به تولید رنگدانه فلورسنت روی محیط کشت YDC، هیدرولیز توئین، هیدرولیز ژلاتین، تولید لستیناز، رشد در 39 درجه سلسیوس و تولید اوره آز نبودند. اکثر جدایه ها در آزمون تصاعد گاز از گلوکز واکنش مثبت نشان دادند. در مایه زنی روی نهال های سیب، به و گلابی علایم خشکیدگی در برگ ها و سرعصایی شدن دم برگ ها پس از سه هفته ایجاد شد و در مایه زنی میوه های نارس گلابی لکه های قهوه ای تا سیاه در اطراف ناحیه مایه زنی شده ایجاد گردید. در آزمون PCR، تمام جدایه ها که بر اساس آزمون های باکتری شناسی و بیماری زایی به عنوان E. amylovora تشخیص داده شده بودند با جفت آغازگر اختصاصی A/B قطعه قابل انتظار 1000 جفت بازی را تولید کردند.در واکنش rep-PCR یازده جدایه نماینده که بر اساس آزمون های باکتری شناسی، بیماری زایی و واکنش زنجیره ای پلی مراز به عنوان E. amylovora تشخیص داده شده بودند قطعات متفاوتی از لحاظ اندازه تولید کردند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان دهنده همگن بودن جدایه های این باکتری از میزبان های مختلف می باشد.
    کلیدواژگان: سوختگی آتشی، به، Erwinia amylovora، گلابی، سیب
  • ثمین سادات حسینی فرهنگی، استفان وینتر، غلامحسین مصاحبی، مینا کوهی حبیبی، نورالدین هابیلی صفحه 41
    ویروس رگه ای توتون (Tobacco streak virus) متعلق به جنس ایلارویروس (Ilarvirus) بوده و به طیف وسیعی از گیاهان از جمله آفتابگردان (Helianthus annus) که یکی از گیاهان دانه روغنی مهم در بسیاری از کشورها می باشد خسارت وارد می کند. در این تحقیق در سال 2008 دو جدایه آفتابگردان و یک جدایه باقلا به ترتیب جدا شده از مزارع ایران، هند و سودان، جمع آوری شد و برخی از خصوصیات مولکولی و بیولوژیکی آنها مورد مقایسه قرار گرفت. وزن مولکولی پروتئین پوششی سه جدایه با استفاده از روش SDS-PAGE، 9/30 کیلودالتون تعیین شد. آزمون وسترن بلات این نتایج را تایید کرد. در شرایط آزمایشگاهی ویروس قادر به آلوده سازی در برخی گیاهان بود. دامنه میزبانی و میزان علایم ایجاد شده توسط این سه جدایه متفاوت بود. با استفاده از آزمون TAS-ELISA و آنتی بادی مونوکلونال TSV (AP-696 DSMZ) هیچ تنوع سرولوژیکی مشاهده نشد. برای هر جدایه یک قطعه 747 نوکلئوتیدی با پرایمر اختصاصی ناحیه CP تکثیر شد. آنالیز توالی نوکلئوتیدی و اسید آمینه پروتئین پوششی این جدایه ها نشان داد که جدایه ایرانی و جدایه سودانی با هم در یک گروه قرار می گیرند و جدایه هندی با حدود 91% تشابه در گروه جداگانه ای قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: وسترن بلات، پروتئین پوششی، TAS، ELISA و RT، PCR، ویروس رگه ای توتون، آفتابگردان
  • ملیحه لطیفی، پروانه آزمایش فرد، عزیز خرازی پاکدل، علیرضا صبوری، حسین اللهیاری صفحه 51
    کنه Tetranychus turkestani گونه ای پلی فاژ و آفت مهم بسیاری از محصولات زراعی است. طی آزمایشی توانایی تولید مثل این کنه، مدت زمان نشو و نما (تخم، مراحل رشدی پیش از بلوغ، کنه های بالغ)، مرگ و میر مراحل پیش از بلوغ و نرخ تولید مثل آن روی لوبیا (Kidney bean) در دماهای 20، 25 و 30 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±70 و دوره روشنایی 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی، در آزمایشگاه مطالعه شد. طول عمر کنه-های ماده بالغ و مدت زمان نشو و نمای مراحل نابالغ (از تخم تا زمان ظهور کنه های بالغ) در دمای 30 درجه سلسیوس کمتر از دو دمای دیگر بود (74/6 و 8/5 روز به ترتیب در دمای C°30) که با افزایش دما کاهش می یابند. بیشترین مرگ و میر در دمای 30 درجه سلسیوس و مربوط به مرحله استراحت اول (32/5%) و بیشترین تعداد تخم تولید شده به ازای هر فرد ماده مربوط به دمای 20 درجه سلسیوس بود (9/131). نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) به ترتیب 18/0، 29/0 و 36/0 روز در دماهای 20، 25 و 30 درجه سلسیوس بود. بیشترین مقدار نرخ خالص تولید مثل (R0) (27/78) مربوط به دمای 25 درجه سلسیوس بود. طول مدت زمان یک نسل در دمای 20 درجه سلسیوس 99/23 روز، در دمای 25 درجه سلسیوس 96/14 روز و در دمای 30 درجه سلسیوس 33/9 روز بود.
    کلیدواژگان: T، turkestani، دما، نشو و نما، جدول زیستی باروری
  • هاله خداوردی، احد صحرا گرد، مسعود امیر معافی، جعفر محقق نیشابوری صفحه 61
    Spodoptera littoralis (Boisd.) (Lepidoptera: Noctuidae) از آفات مهم گیاهان زراعی مانند پنبه، شبدر، یونجه، چغندر قند و سبزیجات به شمار می رود و لاروهای آن از 40 خانواده از گیاهان مهم اغلب اقتصادی تغذیه می کنند. جدول زندگی برگخوار مصری پنبه S. littoralis روی غذای مصنوعی در دمای 2±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±60 درصد و طول روشنایی 16 و تاریکی 8 ساعت مطالعه شد. داده های به دست آمده بر اساس جدول زندگی دو جنسی (نر و ماده)، مراحل رشدی- سنی و با در نظر گرفتن تغییرات رشدی افراد و جنسیت آنها تجزیه و تحلیل شدند. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?)، نرخ خالص تولیدمثل (R0)، نرخ ناخالص تولیدمثل (GRR) و متوسط مدت زمان یک نسل (T) برای S. littoralis پرورش یافته روی غذای مصنوعی به ترتیب 1145/0 روز1-، 1145/1 روز1-، 26/80 نتاج ماده، 4/190 تخم ماده و 44/40 روز به دست آمد. میانگین تخم ریزی S. littoralis 25/55±76/276 تخم به ازای هر ماده برآورد شد. نرخ ذاتی تولد (b) نرخ ذاتی مرگ (d) برای پروانه S. littoralis به ترتیب 1219/0 و 0074/0 محاسبه شد. پارامترهای جدول زندگی بدست آمده در این پژوهش نشان داد که جیره مصنوعی به کار رفته در این بررسی برای پرورش این آفت در شرایط آزمایشگاهی مناسب است.
    کلیدواژگان: برگخوار مصری پنبه، جدول زندگی دوجنسی، نرخ تولیدمثل خالص، نرخ ذاتی افزایش جمعیت
  • مونا خوانساری عتیق، محمد جوان نیکخواه، اکبر خداپرست، ماریه ببری، کیوان غضنفری صفحه 71
    قارچ Glomerella cingulataعامل بیماری آنتراکنوز درختان مرکبات در شمال و جنوب ایران است. 67 جدایه تک اسپور شده به دست آمده از درختان مرکبات استان مازندران برای این بررسی استفاده شد. تشخیص هموتال و هتروتال بودن قارچ در این آزمایش روی محیط اختصاصی YPSS انجام شد. برای تشخیص هموتال بودن، ابتدا جدایه ها به تنهایی روی این محیط کشت شدند و در نور متناوب و دمای? C21 به مدت 21-15 روز قرار گرفتند. ارزیابی ها نشان دادند که 8/8% جدایه ها در کشت منفرد تولید پریتسیوم کردند و هموتال می باشند و سایر جدایه ها در کشت های منفرد تولید پریتسیوم نکردند. در تلاقی بین جدایه ها تحت شرایط فوق، تنها برای 12 تلاقی پریتسیوم بارور تولید گردید و 25% از جدایه ها به عنوان هتروتال تشخیص داده شدند. پریتسیوم های حاصل گرد با گردن دراز و دیواره صاف بودند. آسک ها به صورت مجتمع داخل پریتسیوم ها قرار گرفته و هر آسک دارای هشت آسکوسپور تک سلولی بود. از بین 67?جدایه 41 جدایه برای شناسایی گروه های سازگاری رویشی مورد آزمایش قرار گرفتند. جدایه ها برای به دست آمدن جهش یافتگان nit روی محیط واجد کلرات پنج درصد کشت شدند. تشخیص فنوتیپ جهش یافتگان nit به کمک محیط های افتراقی واجد نیتروژن انجام شد. سه جهش یافته nit 1، nit 3و nit M به ترتیب با فراوانی 66%، 56% و53% شناسایی شدند. برای گروه بندی جدایه ها، تلاقی جهش یافتگان nit جدایه های مختلف روی محیط MM انجام شد که ابتدا تلاقی های درون جدایه ای انجام شد تا جدایه های HSI حذف شوند که دو جدایه خود ناسازگار بودند. در آزمایش های سازگاری رویشی تمامی کشت ها و تلاقی ها در دمای? C25 و در تاریکی قرار گرفتند. در تلاقی جهش یافتگان nit جدایه های مختلف، به جز سه تلاقی از کل، سایر تلاقی ها نتوانستند هتروکاریون تشکیل دهند. با بررسی ها دو گروه دو عضوی به دست آمد ولی سایر جدایه ها نتوانستند در تلاقی های بین جدایه ای هتروکاریون تشکیل دهند، اما با این حال نامگذاری شدند. جدایه هایی که در آزمایش باروری جنسی توانایی تشکیل پریتسیوم را داشتند (هموتال و هتروتال) با جدایه هایی که در بررسی گروه های سازگاری رویشی تشکیل هتروکاریون دادند، متفاوت بودند. در این آزمایش اکثر جدایه ها نتوانستند در تلاقی های بین جدایه ای هتروکاریون تشکیل دهند و به صورت تک عضوی باقی ماندند که بیانگر تنوع در بین جدایه ها می باشد. عامل ایجاد تنوع را می توان وجود چرخه جنسی و جهش دانست که در این تحقیق وجود باروری جنسی اثبات شد.
    کلیدواژگان: جهش یافتگان nit، هتروتالیک، هموتالیک، هتروکاریون
  • مهدی ضیاءالدینی، سید حسین گلدانساز، احمد عاشوری، علیرضا قاسم پور صفحه 81
    رفتار تولیدمثلی در بیشتر شب پره ها در یک دوره زمانی خاص از شبانه روز انجام می شود و در برخی از گونه ها این رفتارها نظیر رفتار فراخوانی، اختصاصی هستند. داشتن اطلاعات در زمینه ی رفتارهای تولیدمثلی پیش نیاز مطالعات اکولوژی شیمیایی می باشد. در این تحقیق، برخی از خصوصیات زیستی و رفتار فراخوانی حشرات کامل کرم گلوگاه انار Ectomyelois ceratoniae (Zeller)، (Lep.: Pyralidae) برای سه جمعیت ساوه، کرمان و ارسنجان، در شرایط آزمایشگاهی (شرایط دمایی 1±29 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 10±70 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی)، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که، میانگین طول دوره رشد و نمو جنینی در سه جمعیت، به ترتیب، 7/3، 19/3 و 6/3 روز و طول دوره رشد و نمو از تخم تا خروج حشرات کامل از مرحله ی شفیرگی، برای جنس ماده جمعیت های ساوه، کرمان و ارسنجان، به ترتیب، 39، 4/40 و 3/41 روز و برای جنس نر، 4/37، 5/38 و 2/40 روز بود. روند خروج حشرات کامل از شفیره، از آخرین ساعت مرحله روشنایی آغاز می شد و در اولین ساعت تاریکی، به اوج خود می رسید. نتایج رفتار فراخوانی حشرات ماده باکره در هر سه جمعیت، نشان داد که این حشرات از اولین شب ظهور، شروع به فراخوانی می کنند. درصد فراخوانی حشرات ماده صرف نظر از نوع جمعیت، در روزهای سوم و چهارم به اوج خود رسید و حداکثر فراخوانی، در آخرین ساعت تاریکی مشاهده شد. مدت زمان فراخوانی، در بین سه جمعیت، تفاوت معنی داری نداشت، اما زمان شروع، اتمام و تعداد دوره های فراخوانی (بوت) در جمعیت ارسنجان نسبت به دو جمعیت کرمان و ساوه، تفاوت معنی داری داشت. به طور کلی، در کرم گلوگاه انار، مدت زمان رشد و نمو برای دو جنس نر و ماده متفاوت، بلوغ جنسی کوتاه، و وجود تفاوت در صفات مرتبط با رفتار فراخوانی و ویژگی های زیستی، در جمعیت های جغرافیایی آن، با وجود یکسان بودن شرایط محیطی پرورش، و انجام آزمایش ها در شرایط مشابه، دارای پایه و اساس ژنتیکی و بر اثر انتخاب طبیعی بوده و از نسلی به نسل دیگر نیز منتقل می شوند. این تفاوت ها، بیانگر محدودیت جریان ژنی، بین این جمعیت های کرم گلوگاه انار می باشد.
    کلیدواژگان: پیرالیده، زیست شناسی، شب پره خرنوب، انار، ترشح فرومون، جمعیت جغرافیایی
  • فاطمه حسینی نوه، علی اصغر پورمیرزا، محمدحسن صفرعلیزاده صفحه 95
    میزان حساسیت مراحل مختلف زیستی سفید بالک گلخانه و حشره کامل شته سبز هلو در برابر حشره کش پیریمیکارب با نام تجاری پریمور و روغن سیتووت به تنهایی و مخلوط با یکدیگر در شرایط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. روش زیست سنجی مورد استفاده برای حشرات کامل سفید بالک گلخانه روش لوله های شیشه ای (Glass vials) برای مراحل نا بالغ (تخم، پورگی و شفیرگی) روش غوطه ورسازی برگ (Leaf dipping) بود و برای شته سبز هلو از روش محلول پاشی (Spraying) استفاده گردید. در مورد سفید بالک گلخانه 50LC پیریمیکارب برای حشره کامل 08/0، برای مرحله تخم 55/2 و برای مراحل پورگی و شفیرگی 98/0 گرم بر لیتر تعیین گردید. همچنین 50LC روغن برای حشره کامل 58/2، برای مرحله تخم 31/1 و برای مراحل پورگی و شفیرگی 25/0 میلی لیتر بر لیتر تعیین شد. در مورد شته سبز هلو مقدار 50LC پیریمیکارب برای حشرات کامل 04/0 گرم بر لیتر و برای روغن سیتووت 14/0 میلی لیتر بر لیتر برآورد گردید. برای بررسی اثر مخلوط پیریمیکارب و روغن سیتووت، 25LC هر کدام به تنهایی تعیین و با هم مخلوط گردید. مرگ و میر ناشی از مخلوط این دو ترکیب برای حشره کامل، تخم و مراحل پورگی و شفیرگی سفید بالک گلخانه به ترتیب 18/65، 55/65 و 85/66 درصد تعیین گردید. این مقدار برای حشره کامل شته سبز هلو 92/68 درصد برآورد شد. مرگ و میر ناشی از اختلاط روغن سیتووت با پیریمیکارب بیشتر از درصد تلفات ناشی از 50LC این حشره کش به تنهایی می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که روغن سیتووت روی پیریمیکارب خاصیت سینرژیستی دارد. با توجه به ارزان بودن روغن سیتووت نسبت به پیریمیکارب، سازگاری بیشتر با محیط زیست و همچنین اثر سینرژیستی آن بر پیریمیکارب، استفاده از مخلوط 339/0 میلی لیتر بر لیتر روغن سیتووت و 372/0 گرم بر لیتر پیریمیکارب، برای کنترل همزمان آفات مذکور در گلخانه قابل توصیه می باشد.
    کلیدواژگان: روغن سیتووت، شته سبز هلو، پیریمیکارب، اثر سینرژیستی، سفید بالک گلخانه
  • اکرم بخشی، حسن رضا اعتباریان، حشمت الله امینیان، محسن ابراهیمی صفحه 103
    پوسیدگی ذغالی با عامل Macrophomina phaseolina یکی از بیمار‎ی های مهم اقتصادی می‎باشد که سبب کاهش عملکرد در گیاهان زراعی و باغی می‎شود. تعداد 33 جدایه از قارچ M. phaseolina بدست آمده از میزبان های متفاوت مانند سویا، خربزه، لوبیا، نخود، کاج، کوکب‎کوهی، کیوی، پنبه و کنجد جمع آوری شدند. شدت بیماریزایی جدایه ها روی بذور خربزه در شرایط آزمایشگاه ارزیابی شد. جهت بررسی تنوع ژنتیکی جدایه ها از نشانگرهای مولکولی RAPD و PCR-RFLP استفاده شد. تکثیر نواحی ITS با استفاده از آغازگر های ITS5 و LR5 تنها یک قطعه DNA 1600 جفت بازی را تولید کرد. نتایج نشان داد که با کاربرد نشانگر‎های RAPD تنوع ژنتیکی بین جدایه ها وجود دارد. داده های RAPD بر اساس پنج آغازگر تصادفی در 16 جدایه، درجه بالایی از چندشکلی را در جدایه های مختلف نشان دادند. دندروگرام به روش UPGMA که با داده های RAPD رسم شد، نه گروه در سطح شباهت 70 درصد ایجاد کرد. جدایه های که از مناطق مشابه بودند تمایل به گروه های نزدیک را داشته که نشان دادند که از نظر ژنتیکی به هم مرتبط اند.
    کلیدواژگان: پوسیدگی ذغالی، ژنوم، نواحی ITS، تنوع زیستی
  • سید عبدالله هاشمی باباحیدری، سید اکبر خداپرست، ضیاء الدین بنی هاشمی صفحه 113
    به منظور بررسی منبع اولیه آلوده کننده، تولید آپوتسیوم و نحوه زمستانگذرانی قارچ Monilinia laxa، عامل اصلی پوسیدگی قهوه ای گیلاس در استان گیلان این پژوهش در سال های 85-1384 انجام شد. تشکیل یا عدم تشکیل شکل جنسی قارچ عامل بیماری در شرایط طبیعی باغ، آزمایشگاه و کرت های آزمایشی در مزرعه بررسی گردید. میوه های گیلاس مومیایی شده و استرومایی شده در شرایط طبیعی باغ، کرت های آزمایشی و شرایط آزمایشگاهی آپوتسیوم تولید نکردند ولی پس از زمستان گذرانی میوه های مومیایی شده باقیمانده روی درخت، در سطح خود تولید اسپورودوکیوم های فراوان نمودند و کنیدیوم های حاصل از آن نیز دارای قدرت جوانه زنی بودند. گیلاس های مومیایی شده در سطح باغ پوسیده شده و در فصل زراعی بعد فقط هسته آنها باقی ماند و هیچگونه اسپورودوکیوم و آپوتسیوم در سطح آنها تشکیل نگردید. در بررسی سر شاخه ها و شانکر ها، طی بهار و ماه های اسفند 1384 و فروردین 1385 تولید کنیدیوم مشاهده نگردید. قارچ Monilinia laxa تنها در یک مورد از روی سر شاخه هلو در شرایط طبیعی و یک مورد از روی جوانه گیلاس در شرایط آزمایشگاهی به دست آمد، بنابراین به نظر می رسد فرم غیر جنسی تشکیل شده روی میوه های مومیایی باقیمانده روی درخت از سال قبل، عامل اصلی زمستان گذرانی و انتشار این بیمارگر باشد. اگرچه امکان زمستان گذرانی قارچ در شانکر سرشاخه ها منتفی نیست.
    کلیدواژگان: آپوتسیوم، زمستان گذرانی، مومیایی شدن، Monilia، منبع اولیه آلوده کننده
  • فائزه باقری، وحید وحید حسینی نوه، خلیل طالبی جهرمی، مهدیه بی غم صفحه 119
    سن سبز پسته،Fieber Acrosternum heegeri، یکی آفات مهم و کلیدی پسته در ایران می باشد. این آفت با تغذیه از میوه پسته و انتقال قارچ عامل بیماری ماسو Nematospora coryli (Peglion) هرساله خسارت قابل توجهی به محصول پسته وارد می کند. از آنجا که انجام هرگونه اقدام مدیریتی برای کنترل هرگونه آفتی مستلزم داشتن شناخت از ویژگی های زیستی و پارامتر های جدول زندگی آن آفت است، برای بررسی این ویژگی ها جمعیتی از این حشره از باغات پسته شهرستان رفسنجان جمع آوری شد و در آزمایشگاه بررسی گردید. پرورش حشرات در شرایط دمایی 1±25 درجه سانتی گراد، رطوبت 10±55 درصد و دوره نوری 16:8 (تاریکی: روشنایی) روی مغز تازه پسته انجام گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که طول دوره جنینی و هر یک از مراحل پورگی یک و دو به ترتیب 51/0±05/11، 03/0±91/3 و 06/0±091/4 روز بود. طول دوره مراحل پورگی سه، چهار، پنج و طول عمر حشره کامل ماده به ترتیب 21/0±57/5، 17/0±08/5، 15/0±21/8 و 43/3±02/47 روز و طول دوره مراحل پورگی سه، چهار، پنج و طول عمر حشره کامل نر نیز به ترتیب 23/0±03/4، 23/0±03/5، 23/0±16/8 و 12/5±77/31 روز بدست آمد. آزمون t نشان داد که بین طول دوره پوره های سن سوم حشرات نر و ماده (01/0p<) و طول عمر حشرات کامل نر و ماده (01/0p<) اختلاف معنی دار وجود دارد. نرخ خالص تولیدمثل (R0) برابر با 75/1±87/7 ماده در هر نسل، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) برابر با 004/0± 033/0 ماده به ازای هر ماده در روز، مدت زمان نسل (T) برابر با77/1±43/63 روز، مدت زمان دو برابر شدن جمعیت (DT) برابر با 58/2± 76/20 روز و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) برابر با004/0± 034/1 ماده به ازای هر ماده در روز بدست آمد.
    کلیدواژگان: روش جک نایف، Acrosternum heegeri، سن سبز، جدول زندگی، پسته
  • نرگس معماری زاده، محمد قدمیاری، رضا حسن ساجدی، جلال جلالی سندی صفحه 125
    در این تحقیق سمیت تدخینی اسانس روغنی رزماری روی جمعیت های مقاوم و حساس به آبامکتین کنه دو لکه ای Tetranychus urticae Koch در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سمیت تدخینی اسانس رزماری روی جمعیت حساس 06/3 برابر جمعیت مقاوم است. بنابراین مقاومت تقاطعی کمی بین آبامکتین و بخار اسانس رزماری در جمعیت مقاوم وجود دارد. همچنین در این تحقیق اثرات LC50 اسانس رزماری روی آنزیم-های سم زدا در دوره های تیمار 24 و 48 ساعت روی هر دو جمعیت مورد بررسی قرار گرفت. اندازه گیری فعالیت استراز نشان داد که فعالیت آنزیم جمعیت مقاوم در دوره تیمار 24 ساعت کاهش نیافت اما در دوره تیمار 48 ساعت در مقایسه با دوره تیمار 24 ساعت و گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت. در مورد جمعیت حساس، میزان فعالیت این آنزیم در تیمار 24 ساعت نسبت به شاهد کاهش معنی دار و این میزان در تیمار 48 ساعت در مقایسه با تیمار 24 ساعت به طور معنی داری افزایش نشان داد. نتایج تجزیه واریانس داده های مربوط به فعالیت آنزیم های گلوتاتیون اس- ترنسفراز نشان داد که فعالیت این آنزیم ها تحت تاثیر تیمار 24 و 48 ساعتی اسانس رزماری قرار نمی گیرد. در مورد میزان مونواکسیژنازهای جمعیت های حساس، بین تیمارها و شاهد اختلاف معنی داری مشاهده نشد، در حالی که میزان این آنزیم در جمعیت مقاوم، با گذشت زمان به طور معنی داری کاهش یافته است.
    کلیدواژگان: اسانس رزماری، Tetranychus urticae Koch، مونواکسیژنازها، مقاومت به آبامکتین، گلوتاتیون اس - ترنسفراز، استرازها
  • الهام محمدیان، محمد جوان نیکخواه، سیدمحمود اخوت، کیوان غضنفری صفحه 135
    به منظور بررسی وضعیت باروری جنسی و تیپ آمیزشی گونه های Gibberella moniliformis و G. intermedia، عوامل پوسیدگی طوقه یا باکانه برنج و پوسیدگی خوشه و ساقه ذرت از گونه مرکب G. fujikuroi به کمک واکنش زنجیره ای پلیمراز، از 128 جدایه تک اسپور بدست آمده از مزارع برنج استان های گیلان و مازندران و مزارع ذرت استان های مختلف ایران شامل 16 جدایه G. moniliformis از برنج و 54 جدایه از ذرت، 28 جدایه G. intermedia از برنج و 30 جدایه از ذرت استفاده شد. از بین این جدایه ها 30 جدایه G. intermedia از ذرت، 12 جدایه از برنج و پنج جدایه G. moniliformis از برنج در مطالعه وضعیت باروری جنسی به کمک جدایه های آزمایشگر استاندارد روی محیط غذایی هویج آگار استفاده گردید. جهت تعیین تیپ آمیزشی و وضعیت باروری جدایه ها از روش multiplex PCR و دو جفت آغازگر اختصاصی به نام های GFmat1a،GFmat1b و Gfmat2c، Gfmat2d استفاده شد و وجود و فراوانی هریک از ایدیومورف های تیپ آمیزشی در تمام جدایه ها ردیابی و تعیین گردید. از مجموع 68 جدایه G. moniliformis از برنج و ذرت، 47 جدایه (69 درصد) متعلق به MAT-1 و 21 جدایه (31 درصد) متعلق به MAT-2 بودند. از مجموع 53 جدایه G. intermedia از برنج و ذرت، 33 جدایه (62 درصد) متعلق به تیپ آمیزشی MAT-1 و 20 جدایه (38 درصد) متعلق به تیپ آمیزشی MAT-2 بودند. از 42 جدایه G. intermedia حاصل از برنج و ذرت که در تلاقی با جدایه های استاندارد استفاده گردیدند، 26 جدایه (62 درصد) دارای تیپ آمیزشی MAT-1 و 16 جدایه (38 درصد) دارای تیپ آمیزشی MAT-2 بودند. نتایج حاصل از تلاقی جدایه های مورد مطالعه با جدایه های استاندارد با نتایج حاصل از واکنش زنجیره ای پلیمراز مشابه بود. همچنین جدایه های مزرعه ای دارای تیپ آمیزشی مخالف (سازگار) با یکدیگر تلاقی داده شدند و پریتسیومی مشاهده نشد که نشان دهنده نربارور بودن جدایه ها می باشد. برای بروز نوترکیبی جنسی و تنوع ژنتیکی درون یک جمعیت وجود هر دو آلل از تیپ های آمیزشی مختلف با فراوانی مناسب و اینکه حداقل یکی از دو والد ماده بارور یا هرمافرودیت باشد، ضروری می باشد. در این تحقیق، هر دو تیپ آمیزشی در جمعیت هر دو گونه قارچ شناسایی شدند که البته فراوانی تیپ آمیزشی MAT-1 نسبتا بیشتر بود ولی با توجه به کم بودن افراد ماده بارور در جمعیت، بروز تنوع ژنتیکی در جمعیت قارچ های G. moniliformis و G. intermedia بدست آمده از برنج و ذرت می تواند از طریق مکانیسم های دیگر تغییرپذیری باشد.
    کلیدواژگان: پوسیدگی خوشه، پوسیدگی طوقه برنج، آلل های تیپ آمیزشی، ساقه ذرت
  • رویا فرهادی، حسین اللهیاری، پروانه آزمایش فرد، سمیه فتاح الحسینی، سمیرا حیدری صفحه 143
    کفشدوزک ها با فعالیت شکارگری خود نقش مهمی در کنترل طبیعی شته ها دارند. کفشدوزک Hippodamia variegata Goeze گونه ای با پراکنش جهانی است که در ایران نیز به وفور یافت می شود. یکی از معیارهایی که در بررسی کارایی شکارگران مورد استفاده قرار می گیرد، واکنش آنها به تغییر تراکم میزبان (واکنش تابعی) است. واکنش تابعی حشرات کامل نر و ماده این کفشدوزک در شرایط آزمایشگاهی (دما C?1± 23، رطوبت %10±70 و دوره نوری 16:8 L:D) روی شته سیاه باقلا مورد بررسی قرار گرفت. برای گرفتن نتایج دقیق تر از شته های همسن استفاده شد. آزمایش درون پتری و روی برگ باقلا به مدت 24 ساعت و در 15 تا 20 تکرار انجام شد. بعد از 24 ساعت تعداد شته های خورده شده شمارش شد. نتایج نشان داد که واکنش تابعی حشرات کامل نر و ماده کفشدوزک H. variegata نسبت به تراکم های مختلف شته سیاه باقلا (حشرات کامل نر تراکم های 2، 4، 8، 16، 32، 45، 60 و حشرات کامل ماده تراکم های 2، 4، 8، 16، 40، 60، 80، 100) از نوع دوم می باشد. برای تعیین پارامترهای قدرت جستجو (a) و زمان دستیابی به میزبان (Th) از معادله راجرز استفاده شد. پارامتر های اشاره شده به ترتیب برای حشرات کامل نر 1589/0 و 1945/1 ساعت و برای حشرات کامل ماده 0926/0 و 4098/0 ساعت برآورد گردید. با استفاده از یک معادله ترکیبی واکنش های تابعی مورد مقایسه قرار گرفت و مشخص شد زمان دستیابی در دو جنس دارای تفاوت معنی دار می باشد. بر این اساس حشرات ماده و نر به ترتیب قادرند 6/58 و 1/20 شته را در هر روز از بین ببرند. بنابراین به نظر می رسد که نقش حشرات ماده این کفشدوزک در کنترل جمعیت شته سیاه باقلا بیش از دو برابر نرهاست.
    کلیدواژگان: واکنش تابعی، Hippodamia variegata، قدرت جستجو، زمان دستیابی، Aphis fabae
  • پریسا میرزایی قمی، حمیدرضا زمانی زاده، روح الله صابری ریسه، محمدرضا لک صفحه 151
    در این بررسی توان آنتاگونیستی 194 جدایه باکتریایی گرم مثبت جداسازی شده از مزارع لوبیای استان مرکزی و 41 جدایه آنتاگونیست Bacillus subtilis متعلق به کلکسیون گروه پژوهشی کنترل بیولوژیکی بیماری های گیاهی دانشگاه تهران، بر اساس ناحیه بازدارندگی از رشد قارچ بیمارگر Fusarium solani f. sp. phaseoli در آزمون سه نقطه ای بررسی شد و در نهایت هشت جدایه برتر B. subtilis جهت آزمایش های گلخانه ای مقدماتی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که جدایه آنتاگونیست B. subtilis M36 جدا شده از مزارع لوبیای استان مرکزی بیشترین اثر را در کاهش بیماری پوسیدگی فوزاریومی ریشه لوبیا داشت. پس از بررسی اثر 9 فرمولاسیون ساخته شده پودر تالک جدایه مذکور در شرایط گلخانه معلوم شد، فرمولاسیون تهیه شده در محیط کشت M1 به همراه چسباننده صمغ عربی با 42/68% کنترل، در کاهش بیماری بهترین اثر را داشت و حتی از دو قارچکش رورال تی اس و تریکومیکس اچ وی به ترتیب با 14/56% و 38/54% کنترل در کاهش پژمردگی ریشه لوبیا مؤثرتر بود. بررسی جمعیت جدایه آنتاگونیست مذکور به صورت فرمولاسیون های پودر تالک طی دوره نگهداری 150 روزه در دماهای 4 و 25 درجه سلسیوس کاهش نشان داد و شدت کاهش در 25 درجه سلسیوس بیشتر بود. ماندگاری فرمولاسیون تهیه شده در محیط کشت M1با چسباننده صمغ عربی در دمای °C4، طی دوره نگهداری از بقیه فرمولاسیون ها بیشتر بود. نوع محیط کشت بر جمعیت و بقاء باکتری تاثیر قابل توجهی گذاشت و محیط کشت M1 بیشترین اثر را داشت.
    کلیدواژگان: فرمولاسیون، لوبیا، Bacillus subtilis، کنترل بیولوژیک، : Fusarium solani f، sp، phaseoli
  • یدالله خواجه زاده، سید حسن ملکشی، علی اکبر کیهانیان صفحه 165
    با انجام نمونه برداری مزرعه ای طی سال های 1381 تا 1383 گونه های مختلف شته در مزارع کلزای استان خوزستان شناسایی و گونه غالب آن تعیین شد. بر اساس داده های جمع آوری شده تغییرات جمعیت شته های کلزا و دشمنان طبیعی آنها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بیولوژی گونه شته غالب در شرایط کنترل شده بررسی گردید. میانگین نمونه برداری ها طی دو سال زراعی نشان داد که شته های خردل Lipaphis erysimi (Kalt.)، مومی کلم Brevicoryne brassicae (L.) و سبز هلو Myzus persicae (Sulzer.) به ترتیب با 71/66، 99/24 و 29/8 درصد شته های فعال در مزارع کلزای خوزستان را تشکیل می دهند. شاخص آلودگی به شته خردل در بهمن ماه حداقل (6/28- 5/10) و در اسفند ماه با ایجاد شرایط مناسب محیطی (میانگین دما C?6/17- 17 و رطوبت نسبی 50%) شاخص آلودگی 1072-224 در اواسط اسفند تا نیمه اول فروردین، طی دو سال زراعی رسید. شاخص آلودگی طی سال زراعی 83-82 بیشتر از سال زراعی 82-81 بود. شته خردل در شرایط کنترل شده در مدت 12/1±65/7 روز یک نسل و هر شته ماده بکرزا 5/18±5/43 نوزاد تولید نمود. گونه غالب شکارچی های مزارع کلزای خوزستان به ترتیب کفشدوزک 7 نقطه ایCoccinella septempunctata L. و مگس های گل F. Episyrphus balteatus بودند که طی ماه های آذر و دی در طبیعت ظاهر و در فروردین ماه به اوج خود رسیدند، دو گونه زنبور پارازیتوئید Aphidius ervi M. وDiaeretella rapae H. به ترتیب با ترکیب جمعیتی 2/78 و 8/21 درصد در مزارع کلزا ظاهر شدند. این دو پارازیتوئید مجموعا طی سال های مورد مطالعه بین 76/1 تا 8 درصد شته ها را پارازیته کردند. دشمنان طبیعی فوق الذکر به علت محدودیت در تغذیه از میزبان، زاد و ولد و عدم انطباق با دوره زندگی شته ها، قدرت کافی برای کنترل جمعیت شته ها را ندارند.
    کلیدواژگان: شته خردل، کلزا، دشمنان طبیعی، خوزستان، تغییرات جمعیت
|
  • Page 1
    The flour moth, Ephestia kuehniella Zeller and Indianmeal moth, Plodia interpunctella (Hubner) are reported as important pests of stored products in many countries throughout the world. In recent years Harobracon hebetor (Say) wasp has been employed as a biological control agent of the moth's larvae in peanut warehouses as well as in packaged cereal products. In this study the functional responses of H. hebetor to larvae of flour moth and Indianmeal moth were compared across a range of host densities (1, 2, 4, 8, 16 and 32 larvae/arena) and under some controlled conditions of 25±1°C, 65±10 RH and 14: 10 h (L:D). The resulting data were appropriately fit to type III functional response models in two parasitoid – host interactions, namely: (1) H. hebetor to last instar larvae of flour moth (b = 0.0327 h-1 and Th = 1.061 h), and (2) H. hebetor to last instar larvae of Indianmeal moth (b = 0.0296h-1 and Th = 1.045 h). The b value of H. hebetor to different densities of flour moth larvae was significantly greater than that of Indianmeal moth larvae; whereas the handling time (Th) of H. hebetor to larvae of flour moth was not significantly different as compared with the Indianmeal moth larvae. These results indicate that H. hebetor was the preferred larvae of flour moth in comparison with Indianmeal moth larvae.
  • Page 9
    Development of resistant strains of pathogens to many fungicides as well as fungicide residues in food stuff have been resulted in attemps to develop biological agents as alternative methods to control post-harvest diseases. Practical use of microorganisms requires formulated products that meet a number of criteria. In this study different carriers for powder formulation of P.guilliermondi were compared. Yeast, grown on a cane molasses-based medium was combined with adjuvants and added to talc, kaolin, rice, and wheat bran. Viability of yeast in 4 formulations was determined over a six month period. Wheat bran based formulation had a significantly higher viable yeast cell content (2.2×1010) over a six month period. Kaolin based formulation had a significantly lower viable yeast cell (7.6×107). Formulations stored at 4°C had a longer shelf life than those stored at 24°C. These formulations were tested on apple control blue mould, although the lesion size of apples treated with fresh cells were significantly less than those on apples trated with formulations stored for six months, but all formulations effectively controlled blue mould on apple.
  • Page 19
    The reaction of four field tomato cultivars (Super Strain B, Super Chief, Mobil, and Royal) along with two greenhouse cultivars (Polaris and ES 1002 F1) was evaluated agianst M. javanica under greenhouse conditions. The soil around tomato seedlings (bearing 5-6 leaves) was inoculated with two levels of the nematode inoculum i.e. 1000 and 2000 eggs as well as second stage juveniles per every kg of soil in pots. Control treatments received only sterile water lacking any nematode. For the experiments, completely randomized design was employed and each treatment was repeated in ten replications. Sixty days past inoculation, data of growth factors related to plants as well as to nematode reproduction were recorded and nematode reproduction factor (Pf/Pi), final nematode population, root gall, and egg mass indices assessed. Final results showed that all the cultivars were infected by the nematode, but Super Chief was found more sensitive and was figured out as a susceptible cultivar. Polaris and ES 1002 F1, both greenhouse cultivars, were evaluated as tolerant vs. relatively resistant cultivars, respectively.
  • Page 29
    During 2007 – 2008 different fruit gardens in Shiraz (Fars Province, Iran) were surveyed for samples being collected from infected apple, pear and quince trees. Symptoms of the infected trees included water soaking of infected tissue, wilt and tissue necrosis, scorched and blackend of blossom bracts or young shoots. A total of 47 strains were isolated from infected trees using NA medium. On the basis of standard physiological, biochemical and nutritional tests the isolates were identified as Erwinia amylovora. The isolates were compared through physiological and biochemical characters, pathogenicity test, polymerase chain reaction (PCR) and rep-PCR. The isolates were gram and oxidase negative, catalase positive and facultative anaerobs with shiny smooth cream colonies on NA and translucent, smooth, large, light blue with entire margin colonies on CCT medium. All isolates induced hypersensitive reaction on tobacco, produced levan and acetoin and reduced substances from sucrose but were negative in induced potato soft rot and fluorescent pigment production on KB medium, pink pigment on YDC medium, reduction of nitrate, growth at 39?C and urease. Wound inoculation of bacterial suspension into apple pear and quince seedlings led to the slight formation of wilting, necrosis and chlorosis as well as necrosis of leaves and shephered crook at the tip, after a passage of three weeks. In PCR assay, 47 isolates identified as E. amylovora, produced predicted 1000bp with A/B specific primers. In rep-PCR assay, representative strains identified as E. amylovora, produced different fingerprints in weight with REP, ERIC and BOX primers. The results of this study demonstrated that E. amylovora strains isolated from different hosts in Shiraz Province are genotypically homogenous.
  • Page 41
    Sunflower, (Helianthus annuus) is considered as an important oilseed crop grown in many countries including Iran. In recent years, Tobacco streak virus (TsV) has been found in sunflower fields in Iran. TsV is a type member of Ilarviruses, and infects a wide range of crops as well as weeds. In this survey and during 2008, two isolates of sunflower and one isolate of faba bean collected from, Iran, India and Sudan respectively were taken for a study where some of the biological and molecular characterization of these isolates were compared. The molecular weights of coat protein of the isolates (employing SDS-PAGE) were estimated as 30.9 kDa. Western blotting confirmed the results. In laboratory inoculation tests, the virus was found to infect some plants. The host range and diversity of symptoms were different in the three isolates. In TAS-ELIA test, no serological diversity observed among the isolates using TsV monoclonal antibody (AP-696 DSMZ). A fragment of 747nt was amplified for each isolate through the specific primer pair of the CP region. Following the cloning and sequencing of the fragments of each isolate, phylogenetic analysis with nucleotide and amino acid sequences of coat protein of these isolates revealed that Iranian and Sudanese isolates being close to each other stood in one group whereas the Indian isolate with 91% similarity belonged to another.
  • Page 51
    The spider mite, T. turkestani, is considered as one of the most important polyphagous pests of many crops. Its reproductive ability, developmental time, preimaginal mortality and reproduction rate were determined on kidney bean at 20, 25 and 30°C,70±5% RH and 16L:8D. Female longevity and immature developmental period (6.74 and 5.8 days, respectively) were shorter at 30°C than at 20 and 25°C. These parameters decreased with temperature increasing. Maximum mortality was obtained at 30°C during the protochrystalisd stage (5.32%) and the highest number of produced eggs per female (131.9 eggs) was obtained at 20°C. The intrinsic rate of natural increase (rm) was obtained as 0.18, 0.29 and 0.36 at 20, 25 and 30°C, respectively. Maximal value for rm was observed at 30°C. The highest net reproductive rate (R0) was obtained at 25°C (78.27). Generation time was 23.99, 14.96 and 9.33 at 20, 25 and 30°C, respectively.
  • Page 61
    Spodoptera littoralis (Boisd.) (Lepidoptera: Noctuidae) is an important injurious pest of such crop plants as cotton, clover, alfalfa, sugar beet and vegetables as well. Larvae of this pest feed on about 40 plant families many of which are of high economic importance. Demography of S. littoralis was studied on an artificial diet at 25±2? C, 65±5 % RH and 16L:8D in the laboratory. Data analysis was done on an age-stage, two-sex life-table, to take both sexes and their varying development into consideration. The intrinsic rate of increase (rm), finite rate of increase (?), net reproductive rate (R0), gross reproductive rate (GRR), mean generation time (T), birth rate (b), survival rate, death rate (d) and fecundity of S. littoralis were estimated as 0.1145d-1,1.1145d-1, 80.26 female/female, 190.4 female/female, 40.44d, 0.1219, 0.9926, 0.0074 and 276.76 ± 55.25, respectively. In conclusion, life table parameters obtained in this study revealed that the artificial diet used in this research was a suitable regime to rear the pest under laboratory conditions.
  • Page 71
    Glomerella cingulata is the causal agent of anthracnose disease on citrus that attacks weakened trees. The sexual stage is rare in nature but can be produced in laboratory under certain conditions. Sixty-seven single-spore isolates were selected from citrus in Mazandaran province to be used in this study. Isolates were cultured on YPSS for investigating heterothallism and homothallism. To understand homothallism of isolates, they were cultured on YPSS alone and then placed at 21?C with 12h dark and 12h light for 15-21 days. An 8.8% of isolates were homothallic, while others were paired in YPSS of the above conditions to be investigated for heterothallism. 25% of the isolates were found as heterothallic. Perithecia of smooth walls along with necks were produced. Asci were in groups with any ascus containing 8 one celled ascospores. For VCG determination, forty one isolates were employed. Isolates were cultured on 5% MMC for selecting nit mutants. Two isolates could not grow on MMC and were found as wild types. After selecting nit mutants, they were cultured in media of different nitrogen sources for detecting phenotypes of nit mutants. The maximum percentage of nit occurred in the case of nit 1 (66%). Nit 3 was 56% and nit M 53%. The inter-isolate combinations started in MM among different nits of any isolate with two HSI isolates being found. Other 37 isolates were crossed together with different nits on MM with all the cultures being placed at 25?C in the dark. Thirty five VCGs were identified. The isolates that produced perithecium were different from the ones producing heterokaryons. Sexual stage along with sexual fertility is one of the factors of diversity that ended up with many groups in vegetative compatibility.
  • Page 81
    Sexual behavior in most moths is limited to a precise duration period of either the day or the night. These behaviors as well as the calling behavior are specific. Information on reproductive behavior is important in the chemical ecology studies. Experiments were conducted to determine the developmental biology, adult time emergence and calling behaviors of three populations of carob moth, Ectomyelois ceratoniae under laboratory conditions (29±1°C and 70±10% relative humidity in a 16-hr light-8-hr dark photoperiodism). Results revealed that mean egg developmental period in Saveh, Kerman and Arsanjan populations were 3.7, 3.19 and 3.6 days and mean total egg to adult developmental period of females were 39, 40.4 and 41.3 days and for males 37.4, 38.5 and 40.2 respectively. Adults began to emerge from the last hour of photophase with a peak occurrence at 1st hour of scotophase. The virgin females started the calling behavior on the first night after eclosion. Regardless of population, the majority of the calling on the side of the females occurred at third and fourth days after emergence with the peak occurring at the 8th hour of scotophase. The mean time spent in calling and the duration per calling bout by any of the three populations were equal, but there was no significant difference between the onset time of calling and number of calling bout by either Saveh or Kerman populations while being significantly different from Arsanjan population. Only a few females of the Saveh and Kerman populations exhibited calling during the first hours after the onset of photophase whereas many of Arsanjan females called at this time. This reflects that protandries occur in E. ceratoniae and for both sexes. Egg to adult developmental times were significantly different and females needed a minimum time for sexual maturation. Differences in calling behavior and biological characters under the same experimental and rearing conditions have a genetic basis which are the outcome of natural selection that are inheritable. These differences resulting from adaptation to different climatic conditions also suggest that the gene flow between these populations is limited.
  • Page 95
    Susceptibility of eggs, nymphs and adults of greenhouse whitefly (Trialeurodes vaporariorum Westwood) and adults of green peach aphid (Myzus persicae Sulzer) to pirimicarb (Pirimor®) and citowett oil alone vs. in combination was evaluated under greenhouse conditions. The glass vial and leaf dipping methods were employed for bioassay of adults vs. the immature stages (egg, nymph and pupa) of greenhouse whitefly respectively. Green peach aphid adults were treated through spraying technique. LC50 values of pirimicarb for greenhouse whitefly adult, egg and nymph stages were estimated 0.08, 2.55 and 0.98 g/l respectively, while the LC50 values of citowett oil for those developmental stages were estimated 2.58, 1.31 and 0.25 ml/l in the same previous order. The LC50 values of pirimicarb and citowett oil for adults in the case of green peach aphid were 0.04 g/l and 0.14 ml/l respectively. For a determination of the compounds interactions, the LC25 values of pirimicarb and citowett were assessed and a mixture of these compounds applied at a concentration of their LC25 rate. The mixture caused a mortality rate of 65.18, 65.55 and 66.85% on the adults, eggs and nymphs of greenhouse whitefly respectively and resulted in mortality of 68.92% on the adults of green peach aphid. Mortality resulted from the mixture was greater than that of pirimicarb at the concentration of LC50, hence, a noticeable synergistic effect observed. It was concluded that due to the cheap price of citowett oil, compatibility with environment and also synergistic effect on pirimicarb, a mixture application of these compounds at the concentration of 0.339 ml/l citowett oil and 0.372 g/l pirimicarb could be recommended for simultaneous control of greenhouse whitefly as well as green peach aphid.
  • Page 103
    Charcoal rot caused by Macrophomina phaseolina is an injurious and economically important disease which causes heavy loss of yield to field and horticultural crops. Thirty-three isolates of M. phaseolina were obtained from different host plants such as: soybean (Glycine max.), melo (Cucumis melo), bean (Phaseolus vulgaris), pea (Pisum sativum), pinus (Pinus sp), blak-eyed susan (Rudbeckia fulgida), kiwifruit (Actiniadia deliciosa), cotton (Gossypium arboreum), and sesame (Sesamum indicum). Pathogenicity test was performed on seeds of melo in in vitro conditions. To study the genetic diversity of isolates PCR-RFLP and RAPD markers were employed. Amplification of the ITS region using ITS5 and LR5 primers produced only one DNA fragment of 1600 bp. Results indicated genetic variability among isolates of M. phaseolina through application of RAPD marker. RAPD data based on five random primers tested on sixteen isolates revealed a high degree of polymorphism in different isolates. UPGMA dendrogram based on RAPD data, produced 9 clusters at the level of 70% similarity. Isolates from the same locations showed a tendency to belong to closer groups, indicating closer genetic relatedness.
  • Page 113
    In order to study the primary inoculum source, apothecium production, as well as overwintering of Monilinia laxa, the causal agent of sweet cherry brown rot, this study was carried out in Guilan Province during 2005-2006. Apothecium production by the fungus was investigated under natural and laboratory conditions. The mummified fruits collected in early October didnt produce apothecia under either natural field or laboratory conditions, but the mummified cherry fruits remaining on the trees produced many sporodochia following overwintering. Conidia recovered from sporodochia exhibited considerable viability. Mummified cherries on orchard floor were rotted with either no sporodochia or apothecia produced on their surfaces during the following year. M. laxa were observed only in one case and from peach twig canker in natural conditions and another one case on cherry opening bud in laboratory conditions. Therefore, it seems that the asexual form of last year mummified fruits is the most important source of overwintering and dispersal of the pathogen in Guilan Province.
  • Page 119
    Pistachio green stink bug, Acrosternum heegeri, is one of the most injuriously important and key pests of pistachio in Iran. This pest causes major damages to fruits by feeding on them, and transmitting fungo desease Nematospora coryli as studied on a selected population. Biological characteristics and fertility life table parameters of the insect were collected from Rafsanjan area. The bugs were reared on pistachio kernels at 25±1°C, 55±10% R.H. and of 16:8 h (L:D) photoperiodism. The results indicated that incubation period and duration of the first and second nymphal stages were 11.05±0.51, 3.91±0.03 and 4.091±0.06 respectively. Duration of the third, fourth and the fifth nymphal stages of female's longivity up to adult stage were obtained as 5.57±0.21, 5.08±.17, 8.21±.15 and 47.02±3.43 days respectively. Those of the males were found as 4.03±.23, 5.03±.23, 8.16±.23 and 31.77±5.12 days. Student's t-test showed a significant difference between males and females in development of the 3rd nymphal stage as well as in the adult's longevity (both p<0.01). Net reproductive rate (R0;??/?/generation), intrinsic rate of natural increase (rm;? ?/?/day), mean generation time (T;day), doubling time (DT;day) and finite rate of increase (?;? ?/?/day) were estimated to be 7.87±1.75, 0.033±.004, 63.43±1.77 days, 20.76±2.58 days and 1.034±.004 respectively.
  • Page 125
    Fumigant toxicity of rosemary essential oil on abamectin-resistant vs. susceptible populations of two spotted spider mites, Tetranychus urticae Koch was studied under laboratory conditions. Results indicated that fumigant toxicity of rosemary essential oil on the susceptible population was 3.06 times higher than that of the resistant one. Accordingly, there was a slight cross resistance observed between abamectin and rosemary essential oil vapors. In addition, in this survey, the effects of LC50 of rosemary essential oil on detoxifying enzymes were investigated in two treatment periods of 24 and 48 hours on resistant and susceptible populations. Assessment of esterase activity indicated that the enzyme activity of resistant population did not decrease in the treatment period of 24 hours but decreased significantly in the treatment period of 48 hours compared with the treatment periods of 24 hours and control. In the case of susceptible population, the esterase activity in treatment periods of 24 hours decreased significantly, whereas the activity significantly increased in the treatment periods of 48 hours as compared with the 24-hour ones. Results of variance analysis of glutathione-S-transferases enzyme activity data indicated that the enzyme activites are not affected by the 24 and 48 hours of treatment with rosemary essential oil. No significant difference was observed between the level of monooxygenases of susceptible populations in the treatments vs. control. However, the level of this enzyme in the resistant populations decreased significantly through passage of time.
  • Page 135
    Fertility status and distribution of mating type alleles of Gibberella moniliformis and G. intermedia, both the causal agents of the foot rot and bakanae of rice, as well as stalk and root rot of corn were studied using specific primers. One hundred and twenty eight single-spore isolates were collected from rice growing areas of Guilan and Mazandaran and from various corn-growing areas of Iran. Sixteen isolates of G. moniliformis from rice and 54 isolates from corn, 28 isolates of G. intermedia from rice and 30 isolates from corn were taken into account for the study. Also 30 isolates of G. intermedia from corn and 12 isolates from rice, 5 isolates of G. moniliformis from rice were paired with standard tester isolates. A multiplex PCR technique was employed to distinguish idiomorphs MAT-1 and MAT-2 by using two pairs of specific primers GFmat1a, GFmat1b, and Gfmat2c, Gfmat2d. Among 68 isolates of G. moniliformis, 47 (69%) were identified as MAT-1 and 21 isolates (31%) belonged to MAT-2. Among 53 isolates 0f G. intermedia, 33 (62%) were identified as MAT-1 and 20 isolates (38%) belonged to MAT-2. Among 42 isolates of G. intermedia which were crossed with tester isolates, 26 (62%) were MAT-1 and 16 (38%) were MAT-2. The results of PCR were similar to those predicted as based on the results of crosses. Field isolates belonging to MAT-1 and MAT-2 were crossed with each other but no perithecium was formed. This indicated that all the isolates are female-sterile or male-fertile. The existence of both opposite mating type alleles with favorable frequency and different parents is an important occurrence of genetic diversity in the population of fungi. With regard to that, two mating type alleles found in the studied populations were of relatively high frequency of MAT-1 but because of the low level of female-fertile, occurrence of genetic diversity in the populations of G. moniliformis and G. intermedia coming from rice and corn could be attributed to other mechanisms of variability.
  • Page 143
    Coccinellids play a major role in aphid control. Hippodamia variegata Goeze is an aphidophagous predator of worldwide distribution that could be found in different parts of Iran. One of the criteria for evaluating the efficiency of a predator is its response to change in prey population density (functional response). The functional responses of males and females of Hippodamia variegata were studied at different densities of Aphis fabae under laboratory conditions (23±1?C, 70±10% RH, and 16:8 L:D photoperiodism). Experiments were carried out using the aphids of the same age on bean leaf disks in Petri dishes and in 15-20 replications. After 24 hours, the number of hunted preys was recorded. The results revealed that both male and female H. variegata exhibited a type II functional response to different densities of black bean aphid (2, 4, 8, 16, 32, 45, and 60 for male and 2, 4, 8, 16, 40, 60, 80, and 100 for female adults). Rogers’ random predator equation was employed in estimation process of searching efficiency (a) and handling time (Th). The mentioned parameters were estimated to be 0.1589 and 1.1945 h for male and 0.0926, 0.4098 h for females, respectively. Use of an equation with indicator variable revealed that there is a significant difference between handling times of females vs. males. Based upon handling times, females vs. males could hunt 58.6 and 20.1 aphids per day, respectively, indicating that the hunting power of females is more than twice as much as males.
  • Page 151
    In the present survey 194 gram positive bacteria isolated from the rhizosphere of bean from Markazi province and also 41 isolates from the collection of Research Center of Biological Control at Tehran Universitiy were evaluated on the basis of inhibitionry zone of fungal growth. Finally eight more appropriate strains of B. subtilis were selected for greenhouse trials. Results indicated that antagonistic bacterium B. s M36, isolated from the rhizosphere of bean fields of Markazi province exhibited the greatest effect on reducing the Fusarium root rot bean. In greenhouse trials, after six weeks, between nine formulations of strain B. s M36, the one obtained from M1 culture medium with Arabic Gum as the sticker with 68.42% of control, depicts the greatest effect on reducing Fusarium root rot was more effective than two fungicides Rovral-TS and Trichomix-HV with 56.14% and 54.38% of inhibition respectively. The results indicated that the population of B. s M36 grown from in powder formulations decreased during the storage at 4 and 25°C over a 150-day period. In addition, formulation of strain B. s M36 stored at 4°C presented a longer shelf life than those stored at 25°C. Long-term stability of formulation (M1-AG) of strain B. s M36 was the most appropriate. A study of the media on population of the effective strain, exhibited that M1 medium was the most effective, in this study.
  • Page 165
    Different species of aphids in rapeseed fields of Khuzestan province were identified and the dominant ones were determined during 2002-2004 field sampling. Base upon the collected data, population fluctuations of rapeseed aphids vs. their natural enemies were assessed. Also biology of the aphids, major species was studied under controlled conditions. The results showed that Lipaphis erysimi (Kalt.), Brevicoryne brassicae (L.) and Myzus persicae (Sulzer) were active in rapeseed fields of Khuzestan with 66.71, 24.99 and 8.29 percent of population, respectively. The contamination index of L.erysimi was minimum in February (10.5–28.6) while maximum (224–1072) in early until mid March at an average temperature of 17-17.6?C and %50 R.H.. The contamination index in 2004 was more than in 2003. Controlled conditions indicated that L. erysimi bears a life cycle of 7.65?1.12 days along with the ability to reproduce 43.5?18.5 nymphs in her life time. The major predators were Cocinella septempunctata L., and Episyrphus balteatus F. which emerged in December and January with their peaks occuring in March. Two parasitoid wasps Diaeretella rapae M. and Aphidius ervi H. with 78.2 and 21.8 percentage of total population respectively, parasitized the aphids with 1.76–8 percents during the studing period. The above natural enemies could not control the increased population of the aphids because of limited fecundity and feeding and as well lack of synchrony with the aphid life cycle.