فهرست مطالب

فصلنامه اثر
پیاپی 71 (زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1395/01/16
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مژگان اسماعیلی صفحات 3-12
    رشد هنر معماری در دوره سلجوقی از هند تا آسیای صغیر مشهود است. معماری در این دوران به اوج شکوفایی خود رسید؛ به گونه ای که خلاقی تهای هنری به ویژه در معماری مذهبی بسیار چش مگیر است و همین امر موجب تحولی عظیم در اساس معماری شد. سلجوقیان برای هنر معماری توازن و تعادل به ارمغان آوردند. منار فیروزآباد بردسکن از آثار معماری بسیار زیبا و خلاقه این دوره به شمار می آید. منابع تاریخی از دلائل اهمیت جغرافیایی این منطقه سخن می گویند؛ آنچه که موجب شده بود حاکمان به آبادی آن نواحی بپردازند. این مقاله بر آن است با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی ویژگی های معماری منار و خوانش کتیبه های آن بپردازد. منار فیروزآباد بردسکن یکی از مناره های اولیه دوره سلجوقی است که توسط شرف الملک ابوسعد محمد بن منصور بن محمد خوارزمی، از مستوفیان دیوانی این دوره ساخته شده است. تزئینات این منار الگویی برای نماآرایی مناره ها از غرب تا شرق ایران آن زمان، از موصل و دقوق عراق گرفته تا نگار بافت و کرمان، به شمار می آمده است. این نوشته ضمن پژوهش در پیشینه تاریخی و متن کتیبه های منار فیروزآباد، برگ روشن دیگری از تاریخ معماری دوره سلجوقی را می گشاید و بر بسیاری از نظرات طرح شده درباره تاریخ و قدمت این منار خط بطلان می کشد.
    کلیدواژگان: بردسکن، روستای فیروزآباد، منار فیروزآباد، سلاطین سلجوقی، شرف الملک ابوسعد محمد بن منصور
  • محمدحسین بحرالعلومی، محمد بلوری، صدرالله میربابایی، امین کیوانلو صفحات 13-32
    جوین در حدود پنجاه کیلومتری شمال غربی شهر سمنان قرار دارد. این منطقه، مجموعه زیستی قابل توجهی را در خود جای داده است و نمونه بارزی از معماری بسیار کاربردی با حداقل هزینه را نمایان می سازد، که نشان دهنده قدرت مهندسی پیشینیان ماست. در منطقه جوین معماری دست کند به چند شکل گوناگون، رخ نشان می دهد. در این منطقه با توجه به کوهستانی بودن منطقه، جهت شیب بستر، و همچنین جنس خاک، نوعی از معماری دس تکند مطبق شکل گرفته است. در مناطقی از روستا، معماری دست کند و معماری ساخته شده با یکدیگر ادغام شده و معماری ترکیبی را به وجود آورده اند. بخش مسکونی روستا در شیب ناحیه شمال و شمال شرقی دره قرار دارد. برخی از این خانه ها محصول ترکیب معماری دست کند و معماری خشتی است. اما قابل توجه ترین بخش معماری است. این قلعه در شیب قسمت » کافرقلعه « یا » قلعه گبری « دس تکند روستا، قلعه جوین معروف به جنوب غربی دره و در پرتگاه صخره ای بلند، در دل کوه کنده شده است. فضاهای داخلی این اثر معماری ک منظیر، در چند طبقه صورت بسته و به شکل پیچیده ای با یکدیگر ارتباط دارند؛ تا آنجا که دسترسی به طبقه همکف به سادگی امکا ن پذیر نیست. این پژوهش کوششی در جهت معرفی و مستندنگاری آثار دس تکند روستای جوین و پژوهشی در موضوع تاریخ معماری این آثار است. در این راستا با جمع آوری اطلاعات به روش میدانی، تهیه نقشه های معماری و مطالعات کتابخانه ای، با رویکرد تحقیق توصیفی تحلیلی، سعی بر شناخت و معرفی ویژگی های کالبدی این آثار تاریخی غیر منقول شده است. بی شک می توان با مطالعات در این زمینه، به ابعاد جدیدی ازدانش بومی در این روستا دست یافته و در جهت مدیریت پایدار این ثرو تهای فرهنگی گام های موثری برداشت.
    کلیدواژگان: معماری دست کند، قلعه گبری، کافرقلعه، مسکن دست کند، روستای جوین سمنان
  • عباس خاکسار صفحات 33-52
    تاریخ احداث اکثر بناهای دوره قاجار به دلیل ذکر آن در کتب مرجع آن زمان یا کتیبه ها مشخص است. لیکن تاریخ عمارت بادگیر کاخ گلستان به علت تغییرات بی شمار کالبدی در پرده ای از ابهام قرار گرفته است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از منابع مستدل تاریخی که به روش اسنادی )کتابخانه ای( و تحلیلی صورت گرفته تعلق بنا به زمان فتحعلی شاه و حتی قبل آن محرز می گردد. بنای مذکور ابتدا در اختیار محمدعلی میرزا )دولتشاه( پسر بزرگ فتحعلی شاه قرار داشته و بعد به سیف الدوله میرزا فرزند ظل السلطان عالی شاه پسر دهم فتحعلی شاه می رسدکه تحت الحمایه دولت انگلیس بوده است. این کاخ به سبب کدورت بین دول تهای ایران و انگلیس در سال 1273 ق )در دوره ناصری( و به علل سیاسی از سیف الدوله میرزا گرفته شده به ابنیه ارگ سلطنتی )کاخ گلستا ( الحاق می شود. برپایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی و مقایسه تالار الماس و عمارت بادگیر بناهای ضلع جنوبی کاخ گلستان( و همچنین بررسی عنصر اصلی این عمارت یعنی بادگیرها و راهروهای ارتباطی شان با حو ضخانه، فرضیه ای جدید شکل گرفت ناظر بر آنکه بادگیرها و اتاق های گوشواره، از منضمات بنا در دوره ناصری هستند و مابین سال های 1273 تا 1274 ق توسط علی خان حاجب الدوله به عمارت الحاق شده اند و نام عمارت بادگیر از آن زمان به این بنا اطلاق شده است. عمارت مذکور به تناسب کاربری آن در دوره های بعد نیز دستخوش تغییراتی شده است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: عمارت بادگیر، حاجب الدوله، سیف الدوله، کاخ گلستان، قاجاریان
  • سیاوش درودیان صفحات 53-66
    یکی از آثار نابودشده دوره ساسانی در شهر ری، نق ش برجسته ناتمامی است که جهانگردان زیادی از آن نام برده اند، آن را توصیف کرده اند و یا معدودی از آنان طرحی از آن انداخته اند. در سا ل های پایانی حکومت فتحعل ی شاه قاجار، این نقش ناتمام پاک و تصویر خود فتحعل ی شاه به جای آن حک شد. از آنجا که آثار ساسانی یاف تشده در ری اندک است، بررسی این نقش و یافتن فردی که تصویرش در این نق ش برجسته حکاکی شده، دارای اهمیت خاصی است. پژوه ش های انجا م شده درباره این نق ش برجسته معدود است و نظرات گوناگونی را نیز شامل می شود. هدف این مقاله ابتدا معرفی کامل این نق ش برجسته نابودشده و سپس ارائه یک فرضیه جدید درباره شخصیت حکاک ی شده در آن است. روش پژوهش، بررسی مت ن های تاریخی و مقایسه تمام اسناد به جا ی مانده تصویری از این نق ش برجسته است. با مقایسه اجزای هر تصویر با یکدیگر و دو نق ش برجسته نقش رستم در فارس، مشخص شد که شخص حکاک ی شده به احتمال بهرام دوم یا سوم ساسانی بوده است. در این مقاله در پی آنیم که به دو پرسش پاسخ دهیم: تصویرهای موجود از نق ش برجسته ساسانی شهر ری چه تشابهات و تفاوت هایی با هم دارند و شخص حجار ی شده در این نق ش برجسته کیست؟
    کلیدواژگان: دوره ساسانی، شهر ری، نق شبرجسته، فتحعلی شاه قاجار
  • اکبر شریفی نیا، مجید ساریخانی صفحات 67-84
    قلاع متعددی ب هجامانده از دوره های مختلف تاریخی در شهرستان درهشهر از توابع استان ایلام موجود است. یکی از این بناها قلعه پوراشرف است که در راستای نیل به اهداف نظامی و سیاسی حکام محلی بنا نهاده شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه باستان شناختی قلعه پوراشرف و تبیین نقش، جایگاه، و چرایی ساختآن در بستر سیاسی و نظامی شهرستان درهشهر در دوره قاجاریه است. سوال پژوهش این است: کالبد اصلی بنای قلعه پوراشرف به لحاظ معماری چگونه است و تاریخ دقیق تاسیس و ضرورت ساخت آن در این دوره چیست؟ روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد تاریخی و بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای به سرانجام رسیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بنای پوراشرف بر اساس اجزای سازنده آن یعنی برج و باروهای چندطبقه و بلند، تیرک شها، اصطبل درونی قلعه، چاه آب، بازداشتگاه موقت، محل اسکان و استقرار نظامیان، بخش اداری قلعه، و محل ذخیره مواد غذایی آن، بنایی نظامی است. ساخت قلعه پوراشرف در احوال سیاسی و نظامی منطقه دره شهر جنگ و ناامنی هامتعاقب آن( در دوره قاجاریه امری ضروری بوده است و بر اساس مطالعات معماری آن، کارکرد نظامی این قلعه بر کارکرد مسکونی آن غالب بوده است. تاریخ ساخت این بنا یا تاریخ تعمیر آن علی رغمنظرات متعدد دیگر پژوهشگران متعلق به سال 1335 ق است.
    کلیدواژگان: دره شهر، دوره قاجار، معماری، قلعه پوراشرف
  • نادر کریمیان سردشتی صفحات 85-92
    یکی از آثار تاریخی ولایت کرمانشاه (کرماشان*)، قلعه کهنه کرمانشاه است که در بخش مرکزی شهر کرمانشاه واقع شده و ظاهرا قدمت آن به دوره افشاریه می رسد. از این قلعه، نقشه تاریخی ارزشمندی در دوره قاجار کشیده شده که پلان این قلعه تاریخی در آن به خوبی ترسیم و منعکس شده است. پلان این اثر تاریخی نظامی قابل مقایسه با نمونه های دیگری از جمله قلعه خوی است. از سوی دیگر با توجه به موقعیت سوق الجیشی منطقه، قلعه در مسیر کاروان روی راه های میان رودان (عراق امروزی) واقع شده و همین موضوع بر ارزش و اهمیت این قلعه میانراهی می افزاید. منطقه کرمانشاه از دوره ساسانی به بعد به علت موقعیت ویژه جغرافیایی از جایگاه سیاسی، اقتصادی بااهمیتی برخوردار بوده و همواره مورد توجه شاهان ایرانی و حاکمان منطقه بوده و به سبب همین جایگاه، آثار نظامی و سیاسی و مذهبی فراوانی در آن بنا شده است. ساخته شده اما تاریخش نامعلوم و بانیانش ناشناس هستند. در این جستار » قره سو « قلعه در کنار رود ضمن معرفی این قلعه و موقعیت جغرافیایی آن، نقشه آن را به اجمال معرفی کرده ایم.
  • شقایق هورشید صفحات 93-108
    محوطه گندمزار در حوضه آبگیر سد سیمره در حاشیه دریاچه سیمره در استان ایلام واقع شده است. این محوطه عظیم در جریان برنامه بررسی و شناسایی باستان شناسی سال 1386 شناسایی شد1393 به طور متناوب کاوش اضطراری شد. یکی - و بخش های کوچکی از آن در سال های 1389 93 تحت عنوان /1/ 220 مورخ 27 / از این بخش ها با نام محوطه گندمزار شرقی با مجوز شماره 66 در فرودین ماه 1393 کاوش شد. » محوطه گندمزار شرقی -E1.Gan.93.5S« در سطح این محوطه که به صورت پشته ای مشرف بر رودخانه سیمره )در حال حاضر دریاچه( بود، دیوار های سنگ چین پراکند های دیده می شد. در نتیجه کاوش در بلندترین محل محوطه، بنایی با دیواره های سن گچین به ابعاد تقریبی 550 متر مربع شناسایی شد. این اتراق گاه در واقع متشکل از 6 فضای معماری ساخته شده از قطعات سنگ است که از پی و دیوار های کم ارتفاع سن گچینی که دارای سقف و پوششی از چادر، چوب و بافته های گیاهی بوده، تشکیل شده است. به نظر می رسد با توجه به آثار سطحی و بقایای دیوار های شناسایی شده در اطراف این بنا، این سازه در جهات جنوب شرق، جنوب، و غرب گسترده بوده است که به علت پایان فصل نخست کاوش و سپس بالا آمدن آب دریاچه، امکان شناسایی آن میسر نشد. در پیرامون این پشته و جایی که بقایای سازه های سنگ چین در محوطه ای در ابعاد چهار هکتار پراکنده اند، بقایای دیوار سنگ چین مدوری شناسایی شد که به نظر می رسد در زمان سکونت در محوطه گندمزار شرقی، به مثابه حصار عمل م یکرده است. بخش هایی از این حصار در جریان کاوش، شناسایی و مستندنگاری شد اما با بالا آمدن آب دریاچه پیش از شناسایی حدود کلی آن غرقاب شد. از آثار شناسایی شده در داخل اتراق گاه فصلی گندمزار شرقی می توان به وجود یک اجاق، کف سنگ چین، یک تدفین کودک و مجموعه دست ابزار و اشیای سنگی همچون هاون، کوبه و قطعات سفال و ظروف شکسته در کف قسمت های مختلف آن اشاره کرد. در رابطه با قدمت تقریبی محوطه استقراری و حصار سنگی شناسایی شده به نظر می رسد با توجه به نمونه الف( که از کف فضا های IV 2 و شوش III( سفال های نخودی منقوش به دست آمده مشابه با گودین معماری مذکور به دست آمده مجموعه بنا های گندمزار شرقی شواهدی از استقرار از دوره مفرغ را در خود محفوظ نگه داشته است.
    کلیدواژگان: سیمره، محوطه گندمزار، دوره های پیش از تاریخ، ایلام
  • مرال فیاضی، داریوش حیدری بنی، حامد ایمان طلب صفحات 109-114
    پل بانوصحرا تنها پل دودهانه ای شهرستان ساوجبلاغ است. این پل در دوره صفویه برای ایجاد ارتباط میان روستاهایی چون بانوصحرا، کردان، و... احداث شد. اهمیت منطقه چندار و ساوجبلاغ به قدری بود که بارها در متون تاریخی از آن یاد شده است اما به طور مشخص از روستای بانوصحرا و بافت آن مطالب دقیقی در دسترس نیست. به همین سبب شناخت کاملی از حمام و بقایای پل از مجموعه بافت دوران صفویه روستا به دست نم ی آید )فیاضی، 1393 (. با توجه به این مطلب و در نظر داشتن تمرکز این پژوهش بر پل، بررسی بقایای اثر هدف اصلی بوده است. بر اثر آسیب های شدید وارده، تخریب پل به علت سیلاب و شستگی مصالح و ملات ها، و عدم توجه و مرمت مداوم که نتیج هاش بر هم خوردن تعادل سازه است به مرور زمان استحکام سازه کاهش یافته و خسارات جبرا ن ناپذیری بدان وارد شده است. تا آنجا که در اسفندماه 1393 آخرین طاق )موج شکن( نیز فروریخته است. بنابراینمی توان گفت برای بازسازی و ترمیم، یکی از اقدامات حیاتی، شناخت فنی و شناخت سازه اثر است و فن شناسی ملات امری بنیادین برای شناخت معماری و سازه و در نهایت احیا است که با نمونه برداری و XRD امکان پذیر است. بر طبق آزمایش های XRF و XRD از نقاط مختلف آن و انجام آزمایش های انجا م شده، جنس ملات در پی ها )پایین ترین قسمت بنا( و بندکشی جرزهای پایه که در تماس XRF مداوم با آب هستند، مشابه بوده و از خاک رس، آهک، سیلیس )ماسه(، و خاکستر تشکیل شده که در مجموع ترکیبات ملات ساروج را شامل می شود. ترکیبات ملات در طاق ها تا اندازه ای متفاوت است. گچ، کربنات کلسیم، خاک رس، و سیلیس از مواد اصلی و کاربردی در بخش های فوقانی این بنا بوده است. همچنین مقدار زیاد گچ در این ترکیب، به منظور زودگیر شدن ملات و سهولت در اجرای طاق مورد استفاده قرارگرفته است. ترکیبات داخلی جرزها از لحاظ تنوع، مشابه ملات طاق است با این حال با توجه به مقدار ترکیبات و مواد، به نظر می رسد برای ساخت جرزها از ملات گل ]استفاده[ کردهاند. به این ترتیب با توجه به آنالیز نمونه های ملات از نقاط متنوع )و حساس از نظر سازهای و معماری(، شناخت ترکیبات گوناگون مواد و مصالح و کاربرد مناسب آنها در پل بانوصحرا یکی از عوامل مهم در پایداری این اثر تاریخی است که باید در هنگام مرمت و احیای آن مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ساوجبلاغ، پل بانوصحرا، صفویه، بخش چندار، فن شناسی ملات
  • ذات الله نیک زاد، فرهاد نظری صفحات 115-125