فهرست مطالب

فصلنامه علوم زیستی ورزشی
پیاپی 23 (زمستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/12/24
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فرناز ترابی، کیا رنجبر، سارا سوری صفحات 365-382
    پاسخ به تمرین بین افراد در دامنه های سنی مختلف متفاوت است، اما آیا تفاوت های کمی با توجه به توالی های تمرینی در پاسخ شاخص های آمادگی جسمانی بین کودکان، نوجوانان و جوانان در مراحل مختلف تمرین وجود دارد یا خیر؟ به همین منظور تحقیق حاضر درصدد آن است تا ضمن بررسی این پاسخ ها، تاثیر سن را به عنوان یک عامل رشدی بر آنها ارزیابی کند. 36 آزمودنی پسر در سه دامنه سنی 8 تا 10 سال، 12 تا 14 سال و 17 تا 19 سال به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دامنه های سنی گروه کودکان 5/0±83/8 سال، نوجوانان 5/0±5/12 سال و جوانان 6/0±3/16 سال قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل تمرینات استقامتی، قدرتی و انعطاف پذیری به صورت 3 جلسه تمرین در هفته به مدت 12 هفته اجرا شد. چابکی، سرعت حرکت، توان انفجاری، هماهنگی، استقامت عضلانی، تعادل، استقامت قلبی تنفسی و انعطاف پذیری قبل و بعد از شش هفته اول برنامه تمرینی (پس آزمون 1) و در شش هفته دوم برنامه تمرینی (پس آزمون 2) در آزمودنی ها اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل میانگین تغییرات داده ها با استفاده از آنالیز واریانس مکرر و آنالیز واریانس یکسویه با آزمون تعقیبی بن فرونی در سطح معناداری 05/0P≤ انجام گرفت. براساس نتایج تحقیق حاضر بهبود بیشتر شاخص های جسمانی به صورت تغییرات درون گروهی در هر سه گروه به ویژه در پس آزمون 1 ایجاد شد. به علاوه تغییرات بین گروهی در شاخص های جسمانی به ویژه در گروه نوجوانان مشاهده شد (05/0P≤). بهبود بیشتر شاخص های جسمانی به صورت تغییرات درون گروهی در هر سه گروه به ویژه در پس آزمون 1 احتمالا به دلیل تجربیات حرکتی کمتر در اوایل تمرین بود، همچنین تغییرات بین گروهی در شاخص های جسمانی در پس آزمون 2 به ویژه در گروه نوجوانان احتمالا به دلیل استرس مضاعف ورزش با استرس رشدی همراه است که در این دوره تجربه می کنند.
    کلیدواژگان: آمادگی جسمانی، پاسخ های جسمانی، جوانی، کودکی، نوجوانی
  • حمید اراضی، کاکو حسینی، محمد زاهد ابوالحسنی صفحات 383-397
    محرومیت از خواب، علاوه بر آسیب عملکرد ورزشی می تواند موجب افزایش خطر مرگ ومیر، بیماری های قلبی- عروقی و دیابت شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار 30 ساعت محرومیت از خواب بر سطوح سرمی پروتئین واکنشگر-C و شاخص های فیزیولوژیک آزمون RAST در دانشجویان فعال تفریحی بود. پژوهش حاضر نیمه تجربی است و برای اجرای آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون استفاده شد. 20 دانشجوی پسر سالم که حداقل یک جلسه در هفته فعالیت بدنی داشتند، با میانگین سن 3±5/20 سال، قد 5/9±171 سانتی متر، وزن 45/7±50/69 کیلو گرم و چربی بدن 5/2±14 درصد به صورت خوشه ایتصادفی انتخاب شدند و در دو وهله زمانی مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمودنی ها هفت روز قبل از محرومیت از خواب و پس از هشت ساعت خواب کامل، آزمون های RAST و یک تکرار بیشینه را اجرا کردند. همچنین، نمونه های خونی به منظور ارزیابی لاکتات خون، شش دقیقه پس از آزمون RAST، و ارزیابی سطوح سرمی پروتئین واکنشگر-C، 30 دقیقه پیش از آغاز آزمون ها جمع آوری شد. یک هفته پس از آن و به دنبال 30 ساعت محرومیت از خواب، بار دیگر آزمون ها انجام گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون t همبسته (به منظور بررسی تغییرات درون گروهی) استفاده شد. سطح معناداری آزمون 05/0>P در نظر گرفته شد.نتایج آزمون t همبسته نشان داد که 30 ساعت محرومیت از خواب، موجب کاهش معنادار اوج، میانگین و حداقل توان بی هوازی می شود، درحالی که سطوح سرمی پروتئین واکنشگر-C، لاکتات خون و شاخص خستگی را به صورت معناداری افزایش می دهد (05/0>P). با وجود این، این میزان محرومیت از خواب اثر معناداری بر قدرت عضلانی آزمودنی ها نداشت. برای حفظ سلامتی و عملکرد مطلوب ورزشی، کنترل میزان خواب افراد فعال و ورزشکاران ضروری به نظر می رسد. همچنین، پیشنهاد می شود به منظور کاهش شرایط التهابی و در نتیجه کاهش احتمالی عوامل خطرزای قلبی- عروقی، در مورد آثار سوء احتمالی دوره های محرومیت از خواب به افراد مذکور اطلاع رسانی شود.
    کلیدواژگان: توان بی هوازی، پروتئین واکنشگر، C، شاخص خستگی، محرومیت از خواب
  • رویا عسکری، علی اصغر رواسی، عباسعلی گائینی، مهدی هدایتی، محمدرضا حامدی نیا صفحات 399-413
    مطالعات جدید نشان می دهد واسپین، کمرین و ویسفاتین با اضافه وزن و چاقی ارتباط دارد، اما تاثیر برنامه های ورزشی بر آنها مشخص نیست. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر تمرین استقامتی و ترکیبی بر سطوح پلاسمایی آدیپوکاین ها، هورمون رشد و نیمرخ لیپیدی در دختران دچار اضافه وزن بود. بدین منظور 45 دانشجوی دختر داوطلب و دچار اضافه وزن (سن 46/2±20 سال؛ نمایه توده بدن 89/0±27/29 کیلوگرم بر متر مربع؛ درصد چربی 92/3±40/39؛ نسبت دور کمر به لگن 47/0±91/0) انتخاب شدند. دوازده آزمودنی در گروه تمرین استقامتی اینتروال (4 روز در هفته، 80-60 درصد ضربان قلب بیشینه، 45- 25 دقیقه دویدن اینتروال در هر جلسه)، یازده آزمودنی در گروه تمرینات ترکیبی (2 روز تمرین استقامتی مشابه گروه اول، 2 روز تمرین مقاومتی: 7 ایستگاه 60 تا80 درصد یک تکرار بیشینه، 3 ست در هر ایستگاه، 12-8 تکرار) و ده نفر هم در گروه کنترل قرار گرفتند. نمونه های خون آزمودنی ها در حالت ناشتا قبل و بعد از دوازده هفته تمرین جمع آوری و به منظور بررسی تغییرات پلاسمایی این آدیپوکاین ها و سایر متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح ویسفاتین و واسپین در گروه تمرینات ترکیبی در مقایسه با دو گروه دیگر به طور معناداری کاهش یافت، اما کمرین تفاوتی را نشان نداد. همچنین نمایه توده بدنی، وزن، درصد چربی، در گروه های تمرینی و نسبت محیط کمر به لگن در گروه تمرین ترکیبی کاهش یافت (050 /0P<). هورمون رشد در گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت. مقادیر کلسترول تام و تری گلیسرید، تنها در گروه ترکیبی کاهش معناداری یافت. هورمون رشد نیز در گروه تمرین ترکیبی نسبت به دو گروه دیگر افزایش معناداری نشان داد (050 /0P<). می توان گفت ترکیبی از تمرینات استقامتی و قدرتی با بهبود عوامل نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی احتمالا ناشی از کاهش وزن و چربی احشایی، به کاهش غلظت پلاسمایی ویسفاتین، واسپین و افزایش هورمون رشد در دختران دچار اضافه وزن منجر می شود.
    کلیدواژگان: اضافه وزن، تمرین ترکیبی، کمرین، واسپین، ویسفاتین، هورمون رشد
  • امیرحسین حقیقی، ملیحه شجاعی، محمدرضا حامدی نیا صفحات 415-434
    هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرینات هوازی بر مقدار لپتین سرمی و وضعیت آهن در زنان چاق بود. 28 زن چاق داوطلب شدند و تصادفی در دو گروه تمرین هوازی (14 نفر با سن 9/4 ± 1/37 سال، وزن 2/10±0/82 کیلوگرم، شاخص توده بدن 3/4± 2/34 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (14 نفر با سن 3/5 ± 5/37 سال، وزن 5/9±9/79 کیلوگرم، شاخص توده بدن 9/3± 0/34 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت 9 هفته (چهار جلسه در هفته) به تمرینات هوازی با شدت 75-65 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. قبل و بعد از دوره تمرینی از همه آزمودنی ها در حالت ناشتایی خون گیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از روش های آماری t مستقل و آنالیز کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در مقدار لپتین سرمی بین دو گروه کنترل و تجربی وجود نداشت (05/0(P>. اما اجرای تمرینات هوازی موجب افزایش معنادار آهن سرم و کاهش معنادار فریتین سرم در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد (05/0>P). همچنین، در دیگر شاخص های وضعیت آهن شامل ظرفیت اتصال آهن به ترانسفرین (TIBC)، مقدار هموگلوبین، هماتوکریت، MCH، MCHC و MCV تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0(P>. با توجه به نتایج می توان گفت که اجرای تمرینات هوازی تاثیر معناداری بر مقدار لپتین سرمی ندارد، اما می تواند وضعیت ضعیف آهن را در زنان چاق بهبود بخشد. این بهبود احتمالا ناشی از تاثیر عوامل دیگری است و ارتباطی با مقدار لپتین سرمی ندارد.
    کلیدواژگان: تمرین هوازی، چاقی، لپتین، وضعیت آهن
  • محمد فتحی، رضا قراخانلو، مسعود سلیمانی، حمید رجبی، راضیه رضایی صفحات 435-449
    سلول های ماهواره ای، سلول های جوانه ای عضلات اسکلتی محسوب می شوند که بر اثر آسیب عضلانی فعال وارد چرخه سلولی می شوند. از جمله نشانه های فعال سازی و تکثیر این سلول ها افزایش بیان ژن myoD است. تناقضاتی در پاسخ این ژن در تارهای کند و تند به تمرینات مقاومتی وجود دارد، بنابراین هدف این تحقیق ارزیابی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن myoD در عضله اسکلتی تند و کندانقباض رت های نر نژاد ویستار است.
    بدین منظور پانزده رت از انستیتو پاستور تهیه شد و در شرایط طبیعی (دما، چرخه تاریکی و روشنایی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری و به صورت تصادفی به گروه مقاومتی (ده سر) و کنترل (پنج سر) تقسیم شدند. گروه مقاومتی یک جلسه تمرین مقاومتی را اجرا کردند، سپس 3 و 6 ساعت پس از تمرین، بی هوش و تشریح شدند. پس از آن عضلات نعلی و عضله بازکننده دراز انگشتان (EDL) خارج و برای تعیین میزان بیان ژن myoD در آنها از روشReal time RT-PCR استفاده شد. با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات به دست آمده ارزیابی شد.
    در پایان نتایج نشان داد تمرین مقاومتی بیان ژن myoD در عضله EDL را 36/2 برابر (غیرمعنادار) افزایش داد و بیان ژن myoD عضله نعلی تغییر معناداری نکرد. پس می توان گفت ژن myoD در عضله تندانقباض نسبت به عضله کندانقباض سریع تر و بیشتر تحت تاثیر تمرین مقاومتی قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: تمرین مقاومتی، عضله نعلی، عضله بازکننده دراز انگشتان، myoD
  • محمد ابراهیم بهرام، مهدی مقرنسی صفحات 451-465
    لپتین، یک هورمون مترشح از بافت چربی است که در تنظیم متابولیسم سلولی و تعادل انرژی نقش مهمی دارد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر دوازده هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد بر سطوح لپتین و عوامل وابسته به چاقی دانشجویان دختر دچار اضافه وزن بود. در این پژوهش نیمه تجربی، 24 نفر از این دانشجویان با شاخص توده بدنی بین 25 تا 30 kg/m2، به صورت هدفمند انتخاب و تصادفی، در دو گروه تجربی با میانگین سن 97/0±60/22سال، وزن 37/2±50/85 کیلوگرم و قد 82/2±80/166 سانتی متر و کنترل با میانگین سن 3/1±20/23 سال، وزن 18/3±90/82 کیلوگرم و قد 87/1±20/168 سانتی متر، قرار گرفتند.گروه تجربی در برنامه تمرینی تناوبی با شدت زیاد، به مدت دوازده هفته و هر هفته سه جلسه با شدت بالای 90 درصد ضربان قلب بیشینه به تمرین پرداختند. قبل و پس از تمرین مقادیر لپتین پلاسما، وزن، درصد چربی، شاخص توده بدن و نسبت کمر به لگن محاسبه شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، t وابسته و مستقل در سطح معناداری 05/0≥ α تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد، دوازده هفته تمرین تناوبی دویدن با شدت زیاد، بر کاهش سطوح سرمی لپتین پلاسما، وزن بدن، درصد چربی،BMI و WHR در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تاثیر معناداری داشته است (05/0≥P). به نظر می رسد که تمرین تناوبی با شدت زیاد به عنوان یک روش غیرتهاجمی و غیردارویی، می تواند اثر مثبتی بر کاهش مقدار لپتین و برخی عوامل وابسته به چاقی و اضافه وزن داشته باشد.
    کلیدواژگان: اضافه وزن، تمرین تناوبی با شدت زیاد، چاقی، درصد چربی، لپتین، BMI
  • سیده الهام حسینی، مجید کاشف، منیژه نوروزیان صفحات 467-481
    تحقیق حاضر که از نوع علی - مقایسه ای بود، با هدف مقایسه تراکم استخوان در زنان یائسه که در گذشته ورزشکار رشته های ورزشی با و بدون تحمل وزن بودند، اجرا شد. نمونه آماری شامل بیست زن ورزشکار یائسه در دو گروه با و بدون تحمل وزن بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه با تحمل وزن (هندبال و بسکتبال،10 نفر) با میانگین سن 7/2± 50/54 سال، قد 69/4±60/ 163 سانتی متر و وزن 02/9±50/70 کیلوگرم و گروه بدون تحمل وزن (شنا، 10 نفر) با میانگین سن 54/1 ±80/54 سال، قد 29/5±0/159 سانتی متر و وزن 10/4± 55/64 کیلوگرم بودند. تراکم استخوان از طریق جذب سنجی رادیوگرافیک با انرژی دوگانه (DEXA) اندازه گیری شد. روش های آماری شامل آزمون t مستقل و تحلیل کوواریانس بود. نتایج نشان داد که بین میزان تراکم استخوان (BMD) گروه با تحمل وزن در نواحی گردن ران، مهره های L2-L4 کمری، کل استخوان ران (001/0≥P) و تروکانتر ران (05/0≥P) نسبت به گروه بدون تحمل وزن اختلاف معناداری وجود داشت. گروه با تحمل وزن میزان تراکم استخوان بیشتری درنواحی گردن ران، مهره های L2-L4 کمری، کل استخوان ران و تروکانتر ران نسبت به گروه بدون تحمل وزن داشتند. همچنین از نظر محتوای مواد معدنی استخوان (BMC) گروه با تحمل وزن در نواحی گردن ران، تروکانتر ران (001/0≥P) و کل استخوان ران (05/0≥P) گروه با تحمل وزن بدن نسبت به گروه بدون تحمل وزن بدن اختلاف معناداری وجود داشت. گروه با تحمل وزن میزان محتوای مواد معدنی استخوانی بیشتری در نواحی گردن ران، تروکانتر ران و کل استخوان ران نسبت به گروه بدون تحمل وزن داشتند. در سایر نواحی اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رشته های با تحمل وزن که در آن فشارهای مکانیکی وارد بر بدن زیاد است، نسبت به رشته های بدون تحمل که در آن فشار مکانیکی وزن بدن کمتراست، موجب افزایش بیشتری در میزان تراکم استخوان و محتوای مواد معدنی استخوان در زنان در سنین بالاتر و دوران یائسگی می شود. به افرادی که ورزش های بدون تحمل وزن مانند شنا را انجام می دهند، توصیه می شود ورزش های با تحمل وزن و در خشکی را نیز انجام دهند.
    کلیدواژگان: با تحمل وزن، بدون تحمل وزن، تراکم استخوان، زنان یائسه، محتوای مواد معدنی استخوان
  • حمید آقاعلی نژاد، محمد امین ساعی، مهدی مهدوی، صادق امانی شلمزاری، عبدالرضا کاظمی، مرجان پیرایش صفحات 483-496
    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیرات تمرینات ورزشی بر تعادل سایتوکاینی موش های ماده مبتلا به سرطان پستان است. بدین منظور 20 سر موش بالب سی ماده تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. پس از آشناسازی با محیط و تزریق سلول های سرطانی به همه موش ها، گروه تجربی به مدت شش هفته، پنج روز و با شدت متوسط تمرینات استقامتی را انجام دادند. موش ها روزانه از نظر تغییرات رشد تومور ارزیابی شدند. در پایان موش ها نخاعی شدند و بافت تومور برداشته شده و به سرعت فریز شد و در دمای 70- درجه سلسیوس نگهداری شد. نمونه تومور هموژنیزه شده و سپس با روش الایزا مقادیر سایتوکاین های IL-17 و IFN-g در نمونه ها بررسی شد. از آزمون Tمستقل برای تعیین اختلاف بین گروه ها استفاده شد. کاهش معنادار IL-17 در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (03/0 P=). همچنین، سطوح IFN-γ افزایش نشان داد. ولی این افزایش از لحاظ آمار معنادار نبود. کاهش معنادار میزان رشد تومور نیز در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (005/0 P=). از آنجا که IL-17 در رگ زایی، رشد و متاستاز تومور نقش دارد، کاهش سطوح این سایتوکاین که به موازات کاهش حجم تومور است نشان می دهد که تمرین از طریق کاهش سطوح این سایتوکاین موجب کاهش رشد تومور می شود. همچنین افزایش در سطح IFN-γ حاکی از تعدیل سایتوکاینی به وسیله تمرین در ریزمحیط تومور در راستای القای ایمنی سلولی ضد تومور است که نقش حمایتی تمرین در تحریک ایمنی ضد تومور را نشان می دهند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت تمرینات استقامتی نقش موثری در بازداری از رشد تومور در سرطان های وابسته به استروژن دارد.
    کلیدواژگان: اینترلوکین 17، اینترفرون گاما، تمرین استقامتی، سرطان پستان
|
  • Farnaz Torabi, Kiya Ranjbar, Sara Soori Pages 365-382
    Response to exercise training is different in variable age range، but it has not determined the differences physical response in Children، adults and youth. According to this idea، the purpose of present study is a randomized trial to compare the Effect of age on physical response in different periods to fitness training in various ages period. 36 participants voluntarily were randomized at three ranges of age included: 8 to 10 age group: 12 to 14 age group: 17 to 19 age group training divided into three groups of experimental in each age group. Mean SE of age was 8. 83 ± 0. 5year، adolescent 12. 5 + 0. 5 year and youth 16. 3 + 0. 6 year. The program included endurance، strength and flexibility training 3 times per week for 12 weeks. agility، coordination، sergeant jump، hand power، cardiovascular endurance، and modified push-up measured pre and post first 6 weeks and second 6 weeks training. Data analyzed by repeated measure and one ways of ANOVA and Benfroni post hoc test showed that body indexes is better in adolescent group and fitness indexes are better in children and youth group (P<0. 05). Based on this study، improving health indicators for intra-group changes in all groups were observed especially in the beginning training، probably، it’s due to lower movement experiences. Although Between-group variation in health indicators، especially in adolescents، probably due to the added stress of exercise is associated with developmental stress especially in the course experience. The difference in performance between the groups of indicators for the effects of growth effects، hormonal changes and motor perception in different ages.
    Keywords: Children, Adolescence, Youth, physical fitness, physical adaptation
  • Hamid Arazi, Kako Hosseini, Mohammad Zahed Abolhasani Pages 383-397
    Sleep deprivation has negative effects on performance and resulted in elevating of mortality risk، cardiovascular disease and diabetes. The purpose of this study was to investigate the effects of 30 hour sleep deprivation on serum levels of C-reactive protein، blood lactate، muscular strength and Physiological factors of RAST test in active students. The present study was a semi-experimental one which used a pretest-post test design. 20 healthy male student (age: 20. 5±3 y، height: 171±9. 5 cm، weight: 69. 50±7. 45 kg، and body fat: 14±2. 5) by minimum one session activity in week were selected with cluster-random sampling. Subjects 7 days before sleep deprivation and after 8 hours of complete sleep were performed anaerobic power (RAST) and one repetition maximum tests. In order to measure blood lactate، 6 minutes after RAST test، and serum levels of C-reactive protein، 30 minutes before begin tests، blood samples were collected. Seven day''s later، after a 30 hours'' sleep deprivation، these tests were performed again. In order to statistical analysis software SPSS version 20 and the independent t-test were used. Statistical analysis of the results showed that 30 hours of sleep deprivation can induce to significant reduction in max power، mean power and min anaerobic power، and the C-reactive protein levels، lactate and fatigue index increased significantly (p<0. 05). But، had no effect on muscle strength. To maintain health and optimal sport''s performance، it seems to be necessary control of sleep''s rate of active individuals and athletes. Also، in order to minimize inflammatory conditions، and thus possible reduction the cardio-vascular risk factors، individuals would be informed about likely negative and side effects of periods of sleep deprivation.
    Keywords: sleep deprivation, C, reactive protein, fatigue index, anaerobic power
  • Roya Askari, Ali Asghar Ravasi, Abbas Ali Gaieni, Mahdi Hedayati, Mohammad Reza Hamedinia Pages 399-413
    History &
    Aims
    New studies show that Vaspin،Chemerin and Visfatin are correlated with overweight and obesity، but the effects of training، aren’t clearly recognized. The aim of this study was to compare the effect of endurance and combined exercise training on these plasma Adipokines، GH and lipid profile among overweight females. For this propose، 45 female student volunteers were selected (WHR: 0/91+_0/47،%fat: 39/40+_3/92،BMI: 29/72+_0/89kg/m2،age: 20+_2/46year) and after final screening، they were randomly divided into Three groups. 12 subjects in interval endurance training (4times a week،60-80%HRmax، 25-45min interval running session)، 11 subjects in combined training (2days going through similar endurance training programs and 2days resistance training: 7stations،60-80%1RM،3set 8-12 repetitions) and 10 subjects were in the control group. For surveying plasma exchanges of Adipokines and other variables،Blood Samples were taken in fasting state before and after 12 weeks of exercise training. Results showed that in combined training group، Visfatin and Vaspin had reduced significantly compared with the two other groups. Also BMI، weight، fat percent in two exercised groups reduced significantly. But WHR reduced in combined training group only. GH in exercise groups significantly increased in comparison with control group، TCOL and TG reduced just in combined training (P<0. 05). GH In combined training group significantly showed a high increase in comparison with the other two groups (P<0. 05). Then we could probably say that، combination of endurance and resistance training، along development on lipid profiles due to reduced weight and Visceral fat could diminish plasma Visfatin،Vaspin and increas GH in overweight females.
    Keywords: Combined exercise training, Visfatin, Vaspin, Chemerin, GH
  • Amir Hossein Haghighi, Malihe Shojaee, Mohammad Reza Hamedinia Pages 415-434
    The aim of the present study was to investigate the effect of aerobic training on serum leptin levels and iron status in obese women. Twenty eight obese women were volunteered and randomly divided into two groups: aerobic training (n = 14، age 37. 1 ± 4. 9 yr، weight 82. 0 ± 10. 2 kg، body mass index 34. 2 ± 4. 3 kg/m2) and controls ((n = 14، age 37. 5 ± 5. 3 yr، weight 79. 9 ± 9. 5 kg، body mass index 34. 0 ± 3. 9 kg/m2). Subjects in the experimental group performed the aerobic training program for 9 weeks (4 sessions per week) with 65-75% of maximum heart rate. Before and after the training period، blood samples of all subjects were taken in fasting. The data were analyzed using an independent-T test and ANCOVA. Results showed no significant differences in serum leptin levels between the groups (P<0. 05). But aerobic exercises caused a significant increase in serum iron and a significant decrease in serum ferritin in the experimental group compared with the control group (P<0. 05). Furthermore، the other indicators of iron status including transferrin iron binding capacity (TIBC)، hemoglobin، hematocrit، MCH، MCHC، and MCV showed no significant difference between the two groups (P<0. 05). According to the results، we can say that aerobic training does not have a significant effect on serum leptin levels، but it can improve poor iron status in obese women. This improvement is probably due to the influence of other factors that has no relationship to serum leptin levels.
    Keywords: Leptin, obesity, iron status, aerobic training
  • Mohammad Fathi, Reza Gharakhanlou, Masoud Solimani, Hamid Rajabi, Raziyeh Rezaei Pages 435-449
    Background And Objective
    satellite cells are muscle stem cells that enter cycle cells due to myotrauma. Among activation and proliferation indices of these cells is increase of myoD gene expression. But these are contradiction in response of this gene to resistance exercise in fast and slow fibers. Thus، the aim of this study was to evaluate the effect of a single bout of resistance exercise on myoD gene expression in fast and slow skeletal muscle in Wistar male rats.
    Materials And Methods
    15 rats prepared from Pasteur Institute and housed under natural conditions (temperature، light/dark (12-h) cycle، with ad Libitum access to food and water). The rats randomly divided to two groups Resistance exercise (n=10) and control (n=5); the Resistance exercise group performed a session resistance exercise. three and six hours following، the rats were anaesthetized and killed، than to determine myoD gene expression rate the soleus and Extensor digitorum longus (EDL) muscles were removed، to determine of expression rate، the Quantitative Real time RT-PCR was used. Data were analyzed by t test.
    Results
    the Resistance exercise increased myoD gene expression 2. 36 flod (no significantly) in EDL muscle، the SOL myoD gene expression no changed significantly.
    Conclusion
    myoD gene in fast-twitch muscle than in slow-twitch muscle is more and faster affected by resistance exercise.
    Keywords: Resistance exercise, myoD, Extensor digitorum longus, Soleus muscle
  • Mohammad Ebrahim Bahram, Mehdi Mogharnasi Pages 451-465
    Leptin is a hormone، which is secreted from fat tissue، has an important role to set cell metabolism and energy balance. The present study aims at the effect of twelve weeks high intensity interval training (HIIT) on leptin level and obesity dependent factors among female students suffering overweight. In this semi-experimental study، twenty four students with BMI of 25-30 kg/m2 were selected purposefully and randomly divided and put in two groups of experimental with average of (age 22. 60 ± 0. 97 years، weight 85. 50 ± 2. 37 kg، and height 166. 80 ± 2. 82 cm) and control group with average of (age 23. 20 ± 1. 3 years، weight 82. 90 ± 3. 18 kg، and height 168. 20 ± 1. 87 cm). Experimental group exercised an aerobic high intensity training for twelve weeks، three sessions a week، with the intensity of 90 percent of maximum heartbeat. Amount of leptin of plasma، fat percentage، body mass index and waist to hip ratio were calculated before and after exercise. Data gathered using Kolmogorov-Smirnov tests and dependent and independent t test were analyzed in a significance level of α≤0. 05. Results showed that twelve weeks high intensity training of running has had a significance effect (P≤0. 05) on reduction of serum level of leptin of plasma، body weight، fat percentage، BMI and WHR in experimental group comparing control group. It seems that high intensity interval training as a non invasive، non drug method can have a positive effect to decline leptin level and some factors dependent to obesity and overweigh.
    Keywords: Leptin, High Intensity Interval Training, BMI, Fat Percentage, Overweight
  • Seyedeh Elham Hosseini, Majid Kashef, Manijeh Noroziyan Pages 467-481
    The current study which is an expacto one،has been carried out with the purpose of comparing the Bone Mineral Density (BMD) of menopause women athletes who were professional at weight bearing sports and non-weight bearing sports. The Participants were all menopause women athletes of Tehran that 20 of them were aimfully put in two groups: The weight bearing sports group (handball and basketball; n=10) with average age of 54. 50 ±2. 7، height of 163. 60 ±4. 69 m،and weight of 70. 50±9. 02 kg; and the non-weight bearing sports group (swimming; n=10) with average age of 54. 80±1. 54،height of 159±5. 29 m، and weight of 64. 55±4. 10 kg. The BMD and BMC of the athletes’ femur and L2 _L4 lumbar were measured by dual energy X-ray absorptiometry (DEXA); and the data was analyzed by SPSS18 software،the Independent t-test and analysis of covariance. The results showed that the BMD of femur neck، L2 _L4 lumbar and total hip (P≤0. 001) and femur trochanter (P≤0. 05). In weight bearing sports group have a significant difference in comparison with those of non-weight bearing ones. The BMC levels of the weight bearing ones in femur neck، L2 _L4 lumbar، total hip and femur trochanter were higher than those of non-weight bearing ones. Also the BMC levels of weight bearing group in femur neck،femur trochanter (P≤0. 001) and total hip (P≤0. 05)، had a significant difference with the non-weight bearing group. The BMC levels of the weight bearing group in femur neck، femur trochanter and total hip were higher than those of non-weight bearing ones. but in the BMC levels of L2 _L4 lumbar there was not a significant difference between the two groups. According to these results we can conclude that weight bearing sports _with high levels of mechanical stress_ in comparison with non-weight bearing sports with lower levels of mechanical stress can lead to more increase in BMD and BMC levels of women، in their middle ages and menopause periode.
    Keywords: menopause women, bone mineral density (BMD), bone mineral content (BMC), weight bearing, non, weight bearing
  • Hamid Agha-Alinejad, Mohammad Amin Saei, Mehdi Mahdavi, Sadegh Amani Shalamzari, Abdolreza Kazemi, Marjan Pirayesh Pages 483-496
    The aim of this study was assessing the adjuvant therapy of exercise on cytokines balance in mice with breast cancer tumor. Twenty female Balb/C mice were randomly assigned to experimental and control groups. After orientation in the environment، estrogen-receptor dependent breast cancer cells (MC4-L2) were injected to them and experimental group performed endurance training 5 day in week for 6 weeks and with moderate intensity. Mice were daily evaluated about tumor growth. Finally، the mice were sacrificed; tumor tissue was removed and immediately frozen and kept in -70°C. Tumor sample was homogenized and levels of IL-17 and IFN- were measured and quantified using ELISA. There was significant decrease on level of IL-17 in experimental group than control group (p=0. 03). Also، level of IFN-γ was increased، but it wasn’t significant (p=0. 55). Tumor volume reduced in experimental group than control group (p=0. 005). Although، IL-17 involved in angiogenesis، development and metastasis، decreased level of this cytokine along with reduced tumor volume shows exercise lead to reduction of tumor growth by decreasing of this cytokine. Also، increase in level of IFN-γ in experimental group shows exercise training lead to induction anti-tumor cell-mediated immunity by cytokines modification in intra-tumor that show protective effect of exercise training at anti-tumor immunity. We can conclude endurance training has effective role at inhibition of tumor growth in estrogen-receptor dependent cancers.
    Keywords: Breast cancer, Endurance training, IL, 17, IFN, γ