فهرست مطالب

علوم زیستی ورزشی - پیاپی 31 (زمستان 1395)

فصلنامه علوم زیستی ورزشی
پیاپی 31 (زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/12/28
  • تعداد عناوین: 9
|
  • فائزه حیدری، سید رضا عطارزاده حسینی، صادق عباسیان صفحات 447-463
    تمرینات کاتسو تمرینی مفید و موثر برای بهبود فاکتورهای جسمانی مختلف بوده و با آسیب و التهاب عضلانی کمتری همراه است. ازاین رو هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر دو روش تمرینی کاتسو و عدم محدودیت جریان خون بر تغییرات هورمون رشد، IGF-1 و سطح لاکتات مردان جوان سالم بود. این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی با طرح اندازه های تکراری و همچنین استفاده از روش موازنه بود. در این مطالعه 10 مرد جوان 25 - 20 ساله با نمایه توده بدنی 36/21 کیلوگرم بر متر مربع به صورت فراخوان عمومی انتخاب شدند. 72 ساعت پس از تعیین یک تکرار بیشینه (1RM) افراد و همچنین ارزیابی فشار خون عضلات ناحیه ران، اولین جلسه تمرین مقاومتی کاتسو آغاز شد. سپس با گذشت یک هفته از اولین جلسه تمرین کاتسو، همان افراد تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون را انجام دادند. به منظور بررسی متغیرهای مورد نظر از افراد در سه وهله متفاوت نمونه‏گیری خونی به عمل آمد. نتایج نشان داد که سطوح لاکتات و هورمون رشد در هر دو گروه و طی وهله های دوم به طور معناداری افزایش می یابد (05/0 P <). با وجود این، نتایج بیانگر آن بود که بلافاصله پس از فعالیت ورزشی، IGF-1 طی تمرین کاتسو نسبت به تمرین بدون محدودیت به طور معناداری افزایش می یابد (05/0>P). از این نتایج چنین برمی آید که الگوی تغییرات غلظت لاکتات خون و هورمون رشد در هر دو گروه شبیه به هم بود. ضریب همبستگی پیرسون بین سه فاکتور نیز نشان داد که تنها ارتباط بین hGH و لاکتات گروه تمرین کاتسو معنادار است. همچنین تمرین کاتسو به افزایش معنادار IGF-1 نسبت به گروه دیگر منجر شده بود.
    کلیدواژگان: تمرین کاتسو، فاکتور رشد شبه انسولینی، 1 (IGF، 1)، لاکتات، هورمون رشد انسانی (hGH)
  • مریم فولادوند، رضا قراخانلو، احمد همت فر، مسعود رحمتی صفحات 480-465
    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت ورزشی استقامتی بر بیان ژن SYD در نورون های حرکتی رت های مبتلا به نوروپاتی دیابت بود. بدین منظور، دوازده سر رت صحرایی بالغ نر نژاد ویستار به طور تصادفی در سه گروه چهارتایی دیابتی تمرین کرده (DT)، دیابتی تمرین نکرده (DC) و کنترل سالم (HC) قرار گرفتند. دو هفته پس از تزریق STZ برای القای دیابت، با اثبات نروپاتی دیابت توسط آزمون های رفتاری، پروتکل تمرین استقامتی اجرا شد. سپس نورون های حرکتی L4-L6 بافت نخاع استخراج، و بیان ژنSYD به روش Real time-PCR بررسی شد. نتایج نشان داد میانگین بیان ژن SYD در گروه DCنسبت به گروه HC به طور معنا داری بالاتر بود. بیان ژن SYD در گروه DT نسبت به گروه DCنیز به طور معنا داری کمتر بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت در نورون های حرکتی رت های دیابتی، تنظیم افزایشیmRNA SYD در پیام رسانی آسیب نورونی درگیر است و ورزش به عنوان یک راهبرد غیردارویی، می تواند آن را تعدیل و به سطوح نرمال نزدیک کند.
    کلیدواژگان: بیان ژن، تمرین استقامتی، دیابت، نوروپاتی SYD
  • حمید اراضی، محمد مهرتاش صفحات 481-494
    هدف از این تحقیق، مقایسه نیمرخ فیزیولوژیک و آنتروپومتریک ژیمناست های مرد حرفه ای دو استان کرمان و گیلان و مقایسه آنها با هنجار بود. آزمودنی ها شامل20 ژیمناست مرد حرفه ای از دو استان کرمان و گیلان با میانگین سنی 2/2±2/15 سال، وزن 24/13±35/51 کیلو گرم و قد 36/11±80/161 سانتی متر بودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (t استیودنت) در سطح معناداری 05/0>P بررسی شدند. یافته ها نشان داد ژیمناست های استان گیلان در انعطاف پذیری و ژیمناست های استان کرمان در سرعت و استقامت عضلات کمربند شانه ای نسبت به دیگری برتری داشتند (05/0>P). در بخش فیزیولوژیک، میانگین های دو استان به طور معناداری پایین تر از هنجار بود و در بخش آنتروپومتریک، ژیمناست ها در قسمت چربی زیرپوستی و طول اندام های فوقانی و تحتانی اختلاف معناداری با هنجار داشتند (05/ 0>P). براساس نتایج، ژیمناست های این تحقیق در بخش فیزیولوژیک، در سطح پایین تری از هنجار قرار دارند که این امر لزوم توجه هرچه بیشتر مربیان به برنامه های افزایش آمادگی جسمانی و فیزیولوژیک ژیمناست ها را آشکار می کند.
    کلیدواژگان: آنتروپومتری، ژیمناستیک، فیزیولوژیک، نیمرخ، هنجار
  • مژده محمدی جنیدآباد، سید علیرضا حسینی کاخک، رویا عسکری صفحات 495-515
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سه نوع برنامه تمرینی مقاومتی بر آمادگی جسمانی دختران بود. 30 دختر به سه گروه تمرین پلایومتریک با انسداد عروق، تمرین پلایومتریک بدون انسداد عروق و تمرین قدرتی-توانی تقسیم شدند. تمرینات شش هفته اجرا شد. پیش و پس از تمرینات آزمون های آمادگی جسمانی به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه وتحلیل شد.نتایج حاکی از افزایش معنا دار سرعت، توان انفجاری و چابکی در هر سه گروه تمرینی بود.افزایش سرعت در گروه تمرین پلایومتریک با انسداد عروق (8/16درصد) نسبت به گروه تمرین پلایومتریک بدون انسداد عروق (6/9درصد) و تمرین قدرتی- توانی (3/7درصد) تفاوت معنا داری داشت. توان انفجاری دو گروه تمرینی پلایومتریک (7/18 درصد در گروه بدون انسداد و 18 درصد در گروه با انسداد) نسبت به گروه تمرین قدرتی-توانی (6/4درصد) تفاوت معنا داری داشت. در چابکی در دو گروه تمرینات پلایومتریک (7/6 درصد در گروه با انسداد و 5/6 درصد در گروه بدون انسداد) نسبت به گروه قدرتی-توانی (3 درصد) تفاوت معنا داری مشاهده شد. اما در تعادل و توان بی هوازی بین سه گروه تفاوت معنا داری مشاهده نشد. بنابراین می توان گفت تمرینات پلایومتریک (چه با انسداد و چه بدون انسداد) نسبت به تمرینات قدرتی-توانی، تاثیر بیشتری بر سرعت، توان انفجاری و چابکی دختران ورزشکار دارد.
    کلیدواژگان: انسداد عروق، توان، تمرینات پلایومتریک، چابکی، سرعت
  • احمد جعفری، شادمهر میردار، محسن زروار صفحات 517-531
    هدف مطالعه حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین زیربیشینه شنا و مصرف کادمیوم بر HIF-1α و فاکتور رشد اندوتلیالی در قلب موش های باردار بود. 32 سر موش صحرایی ویستار باردار به طور تصادفی به چهار گروه کادمیوم، شنا، شنا + کادمیوم و کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرین شنا در سه هفته به صورت پنج بار در هفته و به مدت 60 دقیقه در هر جلسه در گروه شنا و شنا + کادمیوم تکمیل شد. کادمیوم به صورت کادمیوم کلراید محلول در آب توسط گروه کادمیوم و شنا + کادمیوم مصرف شد و سطوح HIF-1α و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی بافت قلب به روش الیزا اندازه گیری شد. نتایج نشان داد مصرف کادمیوم به تنهایی یا به همراه تمرین شنا به افزایش معنا دار سطوح HIF-1α و فاکتور رشد اندوتلیالی منجر شد (001/0=P). تمرین شنا به تنهایی به کاهش معنا دار HIF-1α و افزایش معنا دار فاکتور رشد اندوتلیالی منجر شد (001/0=P) و ترکیب تمرین شنا با مصرف کادمیوم موجب کاهش آثار کادمیوم بر متغیرHIF-1α (046/0=P) و فاکتور رشد اندوتلیالی (002/0=P) شد. بنابراین، مصرف کادمیوم ممکن است به افزایش غیرطبیعی HIF-1α و فاکتور رشد اندولیالی قلب موش های باردار منجر شود و تمرین ورزشی شنا با تعدیل آثار کادمیوم ممکن است از بافت قلب آنان محافظت کند.
    کلیدواژگان: تمرین شنا، فاکتور یک القایی هایپوکسی، فاکتور رشد اندوتلیال عروقی، کادمیوم
  • تاثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر سیستاتین C و پروتئین واکنش پذیر C در مردان والیبالیست
    دارا ترسیم، احمد همت فر، کمال عزیزبیگی بوکانی صفحات 533-543
    التهاب مزمن با خطر ابتلا به بیماری های مختلفی مانند اتروسکلروزیس و دیابت مرتبط است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر تغییرات پروتئین واکنش پذیر C و سیستاتین C در مردان ورزشکار بود. به همین منظور 20 آزمودنی از والیبالیست های شهرستان سنندج داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی در دو گروه مقاومتی فزاینده (10n= ) و کنترل (10n= ) قرار گرفتند. تمرینات مقاومتی فزاینده به صورت سه جلسه در هفته و به مدت هشت هفته با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه انجام گرفت و در پایان هفته هشتم به 90 درصد یک تکرار بیشینه رسید. نمونه گیری از خون پیش و پس از دوره تمرینی برای ارزیابی پروتئین واکنش پذیر C و سیستاتین C در پلاسما صورت گرفت. نتایج نشان داد که در تعامل زمان در گروه تفاوت معناداری در سیستاتین C وجود داشت (047/0P=). با وجود این اثر زمان و نیز اثر زمان در گروه در CRP معنادار نبود (05/0P>). نتیجه گرفته می شود که هشت هفته تمرین مقاومتی فزاینده می تواند موجب کاهش سیستاتین C به عنوان یک شاخص التهابی جدید شود. با وجود این چنین پروتکلی تاثیری بر میزان غلظت CRP پایه ندارد.
    کلیدواژگان: التهاب، تمرین مقاومتی، سیستاتینC
  • آیدین ولیزاده، علی اکبرنژاد، مرتضی یاری، ادریس باوردی مقدم، علی رجبی صفحات 545-562
    هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیرات مصرف خوراکی اسانس نعناع در بهبود علائم DOMS بود. بدین منظور 20 داوطلب دانشجوی مرد سالم دانشگاه محقق اردبیلی (سن 7/1±37/21 سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی روزانه 50 میکرولیتر اسانس نعناع در 500 میلی لیتر آب معدنی به مدت 10 روز و گروه کنترل، به همان میزان آب معدنی (دارونما) مصرف کردند. 7 روز پس از مصرف، پروتکل تمرینی با دستگاه پرس پا و وزنه معادل 80 درصد حداکثر نیروی ایزوتونیک در چهار نوبت و هر نوبت تا واماندگی اجرا شد. در فاصله زمانی قبل، 1، 24، 48 و 72 ساعت پس از انجام پروتکل تمرینی، متغیرهای مورد نظر اندازه گیری شدند. از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر برای مقایسه تفاوت درون گروهی و از آزمون تی مستقل برای مقایسه تفاوت بین گروهی در سطح معنا داری 05/0>P و از آزمون Cohen’s d برای برآورد اندازه اثر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مصرف 10 روز اسانس نعناع مانع بروز علائم DOMS نشد. اما کاهش معنا داری در غلظت آنزیم CPK، LDH، (001/0P=) هورمون کورتیزول (01/0P=) و میزان درد و التهاب (001/0P=) در گروه نعناع نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. حداکثر نیروی ایزوتونیک در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنا داری را نشان داد (001/0P=). دامنه حرکتی مفصل زانوی گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل التهاب کمتری را نشان داد (05/0P=). به طور کلی نتایج نشان داد که مصرف 10 روزه اسانس نعناع نمی تواند از بروز علائم شیمیایی، عملکردی و ظاهری کوفتگی عضلانی تاخیری جلوگیری کند. اما در دوره بازگشت به حالت اولیه می تواند تاثیرات مفیدی داشته باشد.
    کلیدواژگان: اسانس نعناع، کوفتگی عضلانی تاخیری، کراتین فسفوکیناز، لاکتات دهیدروژناز، مردان غیرفعال
  • تاثیر پیش سرمایش بر متغیر های فیزیولوژیکی، عملکردی و ادراکی مردان در یک فعالیت شدید وامانده ساز در محیط گرم
    زهرا شهسواری، محمدرضا دهخدا، حمید رجبی، سید محمد سیدی بیدگلی صفحات 575-590
    هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر پیش سرمایش بر متغیر های فیزیولوژیکی، عملکردی و ادراکی مردان در یک فعالیت شدید وامانده ساز در محیط گرم بود. آزمودنی ها 10 مرد سالم ورزشکار (میانگین سن 89/1±40/23 سال، وزن 94/8±80/69 کیلوگرم، قد 98/5±172 سانتی متر، چربی بدن 39/3±93/10 درصد) بودند. آزمودنی ها در یک جلسه مجزا در آزمایشگاه حاضر شدند و vVO2maxآنها تعیین شد و سپس به دو گروه تقسیم شدند. فعالیت ورزشی در یک اتاقک گرمایی با دمای 38 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 50 درصد انجام گرفت. یک گروه پیش از فعالیت به مدت 30 دقیقه جلیقه یخ را می پوشیدند و در محیط گرم قرار می گرفتند و پس از گرم کردن با سرعت 50 درصد vVO2max، سرعت نوار گردان به حد vVO2maxافزایش می یافت و تا واماندگی ادامه پیدا می کرد. متغیرهای ضربان قلب، دمای مرکزی بدن، مقدار لاکتات خون، و متغیرهای ادراکی و Tmax اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t وابسته، بونفرونی و تحلیل واریانس مکرر در سطح معناداری (05/0P =) استفاده شد. نتایج نشان داد پوشیدن جلیقه یخ بر Tmax (005/0P =)، شاخص درک فشار (029/0P =) و شاخص درک گرما (001/0P =) تاثیر معنادار داشت و عملکرد را 27 درصد افزایش داد. اما بر دمای مرکزی بدن (194/0P =)، لاکتات خون (051/0P =) و تعداد تواتر قلبی (00/1P =) تاثیر معناداری نداشت. به طور کلی نتایج نشان داد که پیش سرمایش بر عملکرد و متغیرهای ادراکی تاثیر دارد و بر متغیرهای فیزیولوژیکی تاثیر معناداری ندارد.
    کلیدواژگان: پیش سرمایش، فعالیت شدید وامانده ساز، متغیر های فیزیولوژیکی، متغیر های عملکردی، متغیرهای ادراکی، محیط گرم
  • حسین نظری، سجاد حیدرپور، شمس الدین رحیمی زاده، ابراهیم بنی طالبی صفحات 763-774
    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد با و بدون مصرف ویتامینc بر غلظت سرمی عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)مردان غیرفعال بود.در این مطالعه نیمه تجربی 36 مرد غیرفعال به طور تصادفی به چهار گروه (مکمل+ فعالیت ورزشی، مکمل، فعالیت ورزشی و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های ترکیبی و گروه فعالیت ورزشی برنامه منتخب پلیومتریک را اجرا کردند. همچنین در دوره پژوهش، مکمل ویتامینc، روزانه به مقدار 500 میلی گرم، به صورت کپسول و به مدت یک هفته توسط آزمودنی های گروه ترکیبی و مکمل مصرف شد. خون گیری از افراد پیش و پس از برنامه تمرینات به منظور اندازه گیری BDNF به عمل آمد. سطوح BDNF با استفاده از کیت آزمایشگاهی و روش الایزا اندازه گیری شد. از آزمون های T مستقل و واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی تفاوت بین گروه ها استفاده شد. سطوح سرمی BDNF پس از مصرف ویتامینc همراه با فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد در مقایسه با گروه کنترل تغییر معناداری یافت. همچنین مصرف ویتامینc بدون تمرین سبب افزایش معنادار BDNF سرم شد. اما فعالیت ورزشی پلیومتریک به تنهایی نتوانست تغییر معناداری در غلظت سرمی BDNF ایجاد کند. به نظر می رسد انجام فعالیت ورزشی پلیومتریک همراه با مصرف ویتامینc برای گسترش فواید شناختی و عملکردی مغز مفید باشد.
    کلیدواژگان: عامل نروتروفیک مشتق از مغز، فعالیت ورزشی پلیومتریک، مردان غیرفعال، ویتامینc
|
  • Faeze Heydari, Seyyed Reza Attarzadeh Hosseini, Sadegh Abbasian Pages 447-463
    KAATSU training is effective and beneficial to improve different physical factors and is associated with lower muscular injury and inflammation. So, the aim of this study was to compare the effect of KAATSU training and no blood flow restriction on changes of growth hormone, insulin-like growth factor-1 and lactate in healthy young men. This study was semi-experimental with a repeated measurements design. It also used a counterbalance design. 10 young men (20-25 years old and BMI 21.36 kg/m2) were selected by a public call. KAATSU first session of resistance training started 72 hours after 1 RM was determined and blood pressure of quadriceps was evaluated. One week after the first session of KAATSU training, similar subjects performed the resistance training without blood flow restriction. Then, blood samples were collected in three phases to measure the mentioned variables. Results showed that lactate and growth hormone levels significantly increased in both groups especially after the second blood sampling (P
    Keywords: human growth hormone (hGH)_insulin_like growth factor 1 (IGF_1)_KAATSU training_lactate
  • Maryam Fouladvand, Reza Gharakhanlou, Ahmad Hematfar, Masoud Rahmati Pages 480-465
    The aim of the present study was to investigate the effect of endurance training on SYD gene expression in motor neurons of rats with diabetic neuropathy. 12 Wistar male rats were randomly assigned to 3 groups (each group 4 subjects): diabetic trained (DT), diabetic untrained (DC) and healthy control (HC). Two weeks after STZ injection to induce diabetes, diabetic neuropathy was demonstrated by behavioral tests and endurance training protocol was performed. Then, L4-L6 motor neurons of spinal cord tissue were removed, and SYD gene expression was analyzed with Real time-PCR methods. The findings showed that mean SYD gene expression in DC group was significantly higher than HC group. Also, SYD gene expression in DT group was significantly lower than DC group. Generally, it can be concluded that in motor neurons of diabetic rats, mRNA SYD up-regulation is involved in neuronal injury signaling and training as a non-pharmacotherapy strategy can modulate it and get it close to normal levels.
    Keywords: diabetic neuropathy, endurance training, gene expression, SYD
  • Hamid Arazi, Mohammad Mehrtash Pages 481-494
    The purpose of this study was to survey of the physiologic and anthropometric profile of professional male Gymnasts in Kerman and Guilan provinces and comparing them with the norm. Subjects included 20 professional male gymnasts from Kerman and Guilan provinces with mean age 15.2±2.2 yrs, weight 51.35±13.24 kg and height 161.80±11.36 cm. Data were analyzed by using descriptive and inference Statistic (t student) at P
    Keywords: anthropometry, gymnastics, norm, physiological, profile
  • Mojdeh Mohammadi Joneid Abad, Seyed Ali Reza Hosseini, Kakhk, Roya Askari Pages 495-515
    The aim of this study was to investigate the effect of three types of resistance training program on girl's physical fitness. 30 girls were divided into 3 groups: plyometric training with vascular occlusion (PLO), plyometric training without vascular occlusion (PL) and power-resistance training (PR). Training programs were conducted for six weeks. Physical fitness tests were conducted before and after the training programs. The data were analyzed by one-way analysis of variance. The results indicated a significant increase in speed, explosive power and agility in all three groups. Increased speed in PLO (16.8%) had a significant difference compared with the PL (9.6%) and PR (7.3%). Explosive power in plyometric training groups (18.7 % in PL group and 18% in PLO group) had a significant difference compared with PR (4.6%). There was a significant difference in agility in PLO and PL groups (6.7% in PLO and 6.5% in PL group) compared to PR (3%). But, there were no significant differences among the three training groups in balance and anaerobic power. The plyometric training (either PLO or PL) had greater effects on speed, explosive power and agility in female athletes compared with PR training.
    Keywords: agility, plyometric training, power, speed, vascular occlusion
  • Ahmad Jafari, Shadmehr Mirdar, Mohsen Zarvar Pages 517-531
    The aim of this study was to examine the effect of swimming submaximal training and cadmium consumption on cardiac HIF1-α and vascular endothelial growth factor (VEGF) in pregnant rats. 32 pregnant Wistar rats were randomly divided into 4 groups: cadmium, swimming, cadmium댈Ꚛ⧠ and control. Experimental groups performed the swimming protocol for 3 weeks, 5 sessions a week for 60 minutes per session. The cadmium administrated by cadmium chloride dissolved in water was consumed by cadmium and cadmium swimming groups. The levels of cardiac HIF1-α and VEGF were analyzed by ELIZA method. The results showed that cadmium administration alone and/or with swimming significantly increased HIF1-α and VEGF (P=0.001). Swimming alone significantly decreased HIF1-α while it significantly increased VEGF (P=0.001). A combination of swimming and cadmium consumption decreased the cadmium effects on HIF1-α (P=0.046) and VEGF (P=0.002). So, cadmium consumption may abnormally raise cardiac HIF1-α and VEGF of pregnant rats and swimming training may balance cadmium effects and protect their hearts.
    Keywords: cadmium_hypoxia inducible factor 1 alpha_swimming training_vascular endothelial growth factor
  • The Effect of Progressive Resistance Training on Cystatin C and C Reactive Protein in Male Volleyball Players
    Dara Tarsim, Ahmad Hemmatfar, Kamal Azizbeigi Boukani Pages 533-543
    Chronic inflammation is associated with the development of various diseases such as atherosclerosis and diabetes. The aim of this study was to investigate the effect of 8 weeks of resistance training on changes of C reactive protein (CRP) and cystatin C in male volleyball players. For this purpose, 20 volleyball players voluntarily participated in the study and were divided randomly into progressive resistance training (PRT, n=10) and control (Con, n=10) groups. PRT was conducted for 8 weeks, 3 sessions per week with the intensity of 70% maximal repetition (1RM) and reached 90% 1RM by the 8th week. Blood samples were collected before and after PRT to analyze CRP and cystatin C in the plasma. The results showed that in the interaction of time× group, there was a significant difference in cystatin C (P=0.047). However, the effect of time and the effect of time x group were not significant in CRP (P>0.05). It can be concluded that 8 weeks of progressive resistance training reduced cystatin C as a new inflammatory index. However, this protocol had no effects on basal CRP concentration.
    Keywords: cystatin C, inflammation, resistance training
  • Aydin Valizadeh, Ali Akbarnejad, Morteza Yari, Edris Bavardi, Moghadam, Ali Rajabi Pages 545-562
    The aim of this study was to investigate the effects of consuming peppermint to improve symptoms of DOMS. For this purpose, 20 healthy male volunteer students of Mohaghegh Ardabili University (age: 21.37±1.7 years) were randomly divided into experimental (n=10) and control (n=10) groups. The experimental group daily consumed 50 microliter of peppermint oil in 500 ml of mineral water for 10 days and the control group received similar amount of mineral water (placebo). 7 days after consumption, the exercise protocol was conducted with leg press and a weight equal to 80% of maximal isotonic force in 4 sessions till exhaustion. Before 1, 24, 48 and 72 hours after exercise protocol, the variables were measured. For intra-group comparison, ANOVA test with repeated measures was used and for comparison of inter-group differences, independent t test was applied with significance level (P˂0.05). Cohen's d test was used to estimate the size of effect. Results showed that 10 days of peppermint consumption did not prevent DOMS symptoms. But a significant decrease in the concentration of CPK and LDH, (P=0.001) enzymes, cortisol hormone (P=0.01) and pain and inflammation (P=0.001) of peppermint group compared with the control group. Maximal isotonic force in the excremental group significantly decreased compared with the control group (P=0.001). The knee joint range of motion in the experimental group showed less inflammation than the control group (P=0.05). Overall, the results showed that 10 days of peppermint oil consumption cannot prevent chemical, functional and physical symptoms of DOMS. But it can have beneficial effects in a period of recovery.
    Keywords: CPK, delayed onset muscle soreness, inactive men, LDH, peppermint oil
  • The Effect of Pre-Cooling on Physiological, Functional and Perceptual Variables in Men in an Exhaustive Intense Activity in a Warm Environment
    Zahra Shahsavari, Mohammadreza Dehkhoda, Hamid Rajabi, Seyed Mohammad Seyedi Bidgoli Pages 575-590
    The aim of this study was to determine the effect of pre-cooling on physiological, functional and perceptual variables in men in an exhaustive intense activity in a warm environment. 10 healthy athlete men (mean age 23.40±1.89 yr, weight 69.80±8.94 kg, height 172±5.98 cm, body fat percentage 10.93±3.39) participated in a separate session in the laboratory; their vVO2max was determined and then they were divided into two groups. They exercised in a heated chamber at 38˚c and 50% humidity. A group wore an ice-vest before activity for 30 minutes in a warm place. After warm-up (speed: 50% vVO2max), the speed of the treadmill increased to vVO2max and continued until exhaustion. Heart rate, core body temperature, blood lactate, perceptual variables and Tmax were measured. To analyze the data, dependent t test, Bonferroni test and ANOVA with repeated measures were used (P=0.005). The results indicated that ice-vest had a significant effect on Tmax (P=0.005), RPE (P=0.029) and TSS (P=0.001) and improve performance by 27%. But it had no significant effect on core body temperature (P=0.194), blood lactate (P=0.051) and HR (P=1.00). Overall, the results showed that pre-cooling had an effect on functional and perceptual variables but no significant effects on physiological variables.
    Keywords: exhaustive intense activity, functional variables, men, perceptual variables, physiological variables, pre, cooling, warm environment
  • Hosein Nazari, Sajad Heydarpour, Shamseddin Rahimizadeh, Ebrahim Banitalebi Pages 763-774
    The aim of this study was to investigate the effect of acute plyometric exercise with and without vitamin C supplementation on serum BDNF concentration in inactive men. In this semi-experimental study, 36 inactive men were randomly divided into four groups: vitamin笗ꭲ⬞ (combination), vitamin C, exercise, and control. The exercise and combination groups performed the selected plyometric protocol. Also, vitamin and combination groups consumed a 500-mg vitamin C capsule daily for 1 week. Blood samples were collected before and after the exercise protocol in order to measure BDNF. BDNF levels were measured by a laboratory kit and ELIZA method. Independent t test, one-way ANOVA and Tukey post hoc test were used to compare the differences of the groups. Serum BDNF levels significantly changed after consumption of vitamin C and acute plyometric exercise compared with control group. Also, vitamin C consumption with no exercise significantly increased serum BDNF; but plyometric exercise alone could not significantly change serum BDNF concentration. It seems that plyometric exercise with vitamin C may be beneficial to extend cognitive and functional benefits of the brain.
    Keywords: BDNF, inactive men, plyometric exercise, vitamin C