فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
سال بیست و نهم شماره 2 (پیاپی 51، تابستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/06/10
  • تعداد عناوین: 6
|
  • اسدالله محبوبی، رضا موسوی حرمی، ئارام بایت گل صفحات 1-20
    عضو شیلی سازند لالون (کامبرین زیرین) در بلوک طبس ایران مرکزی دارای رخساره های حاوی پوشش های میکروبی متنوعی است که در محیط های دریایی کم عمق تشکیل شده اند. گسترش پوشش های میکروبی معمولا ناشی از تغییر شرایط محیطی از دریایی نرمال به محیط های محافظت شده با شوری و تبخیر بالا است. استروماتولیت های سازند لالون در رخساره های جزر و مدی در بالاترین قسمت توالی های کامبرین زیرین و در زیر رخساره اایید گرینستون قرار دارد. مورفولوژی های مختلفی از نحوه رشد استروماتولیت ها مورد شناسایی قرار گرفته است که شامل فرم های مسطح، نامنظم، کورک دار، سربروئید توده ای، مخروطی، گنبدی و ستونی است. تشکیل انواع استروماتولیت های سازند لالون توسط عوامل محیطی از جمله عمق آب، جریانات جزر و مدی و میزان نرخ رسوب گذاری تحت کنترل بوده است.
    کلیدواژگان: پوشش میکروبی، سازند لالون، استروماتولیت، بلوک طبس، کامبرین زیرین
  • رقیه فلاح بگتاش، محمدحسین آدابی، بهرام موحد، علی کدخدایی صفحات 21-50
    سازند دالان به سن پرمین به همراه سازند کنگان به سن تریاس به عنوان بزرگترین مخزن گازدار در منطقه زاگرس و خلیج فارس، حدود 50 درصد از ذخایر گازی را به خود اختصاص داده اند. سازند دالان با رخساره کربناته و تبخیری مابین سازند تخریبی فراقون در پایین و کربنات های کنگان در بالا قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی میکروفاسیس ها و تفسیر محیط رسوبی و فرآیندهای دیاژنزی سازند دالان در چاه شماره X در میدان گازی پارس جنوبی می باشد. مطالعات میکروسکوپی منجر به شناسایی 4 رخساره با حروف اختصاری A، B، C، D گردیده است که این رخساره ها از نظر محیط رسوب گذاری به 4 کمربند رخساره ای تعلق دارند به طوری که رخساره های A در محیط جزرومدی، رخساره های B در محیط لاگون، رخساره های C در محیط پشته کربناته و رخساره های D در محیط دریای باز بر جای گذاشته شده اند. با توجه به میکروفاسیس های شناسایی شده، این توالی کربناته بر روی یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ هموکلینال نهشته شده است. براساس مطالعات پتروگرافی، سازند دالان تحت تاثیر فرآیندهای دیاژنزی مختلفی از جمله دولومیتی شدن، سیمانی شدن، انحلال، میکریتی شدن، استیلولیتی شدن و تراکم فیزیکی و تراکم شیمیایی قرار گرفته است که به لحاظ فرآیندهای دیاژنزی سیمان انیدریتی بعد از پدیده دولومیتی شدن غالب ترین فرآیند دیاژنزی در این سازند می باشد. تخلخل های اولیه شامل تخلخل درون دانه ای، بین دانه ای، و تخلخل های ثانویه شامل کانالی، شکستگی، بین بلوری، فنسترال و قالبی از جمله تخلخل های مشاهده شده در این سازند می باشند و تخلخل قالبی فراوانترین تخلخل مشاهده در این سازند است.
    کلیدواژگان: سازند دالان، محیط رسوبی، دیاژنز، پارس جنوبی
  • سجاد قره چلو، حسین رحیم پور بناب، بهروز اسرافیلی دیزچی، حسن خاوش صفحات 51-66
    میدان گازی پارس جنوبی یکی از بزرگترین میادین گازی در جنوب ایران و خلیج فارس است که حاوی 19 درصد از منابع گازی دنیا است. سازندهای دالان (به سن پرمین پسین) وکنگان (به سن تریاس پیشین) مهمترین سنگ مخزن میدان پارس جنوبی می باشد. در این مطالعه از فاکتور شوری [1] بعنوان یک پارامتر قابل اعتماد در شناسایی مرز پرمین تریاس و تغییرات کیفیت مخزنی استفاده شده است. در این مقاله سعی شده است که از جنبه های مختلف تغییرات الگو رخساره ای، روند دیاژنزی، فاکتور شوری، تخلخل و تراوایی در مرز پرموتریاس و واحدهای مجاور آن نشان داده شود. فاکتور شوری در محدوده مرز پرموتریاس و بخصوص در واحدهای چند متر زیر مرز کم می شود (بیشتر از 195 - در هزار)، که این نشان دهنده قلمرو دیاژنز جوی و انحلال در واحدهای دالان بالایی است. این تغییرات بخصوص در واحدهای زیرین مرز پرموتریاس به روشنی بیان کننده رخنمون تحت الجوی و وجود یک ناپیوستگی چینه شناسی در این افق می باشد. افزایش کیفیت مخزنی در مرز پرموتریاس قابل ملاحظه است اما در افق های دورتر از مرز کاهش می یابد. به طور کلی، این شواهد به همراه تغییرات رخساره ای (حضور رخساره ترومبولیتی در ابتدای تریاس سازند کنگان) دلالت بر اهمیت رخنمون تحت الجوی و مرز فرسایشی پرموتریاس در افزایش کیفیت مخزنی دارد.
    کلیدواژگان: فاکتور شوری، کیفیت مخزنی، مرز پرموتریاس، سازند دالان و کنگان، پارس جنوبی، رخساره
  • فاطمه واعظ جوادی صفحات 67-86
    سازند هجدک در منطقه جعفرآباد واقع در غرب طبس دارای رخنمون می باشد. تعداد 16 گونه ماکروفسیل گیاهی متعلق به 11 جنس از راسته های اکوئی ستال ها، ماراسیال ها، فیلیکال ها، سیکادال ها، کی تونیال ها و کونی فرآل ها مورد شناسایی قرار گرفت. بر اساس حضور گونه های شاخص ژوراسیک میانی Equisetites sp. cf. E. beanii, Coniopteris hymenophylloides، Nilssonia sarakhs و Elatides thomasii سن آالنین- باژوسین برای این مجموعه خاطرنشان می گردد. بر مبنای فراوانی نسبی گونه های شناسایی شده به ترتیب فیلیکوفیت ها، سیکادال ها، کونی فرآل ها و کی تونیال بیشترین فراوانی را به خود اختصاص می دهند. به این ترتیب، آب و هوای مرطوب و نیمه گرمسیری تا معتدل برای این منطقه پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: ماکروفسیل های گیاهی، ژوراسیک میانی، سازند هجدک، آب و هوای دیرینه، طبس
  • میرامیر صلاحی، محمد وحیدی نیا صفحات 87-106
    به منظور انجام مطالعات زیست چینه ای و تعیین سن دقیق بخش پایینی سازند خانگیران بر اساس فرامینیفرهای پلانکتونیک و نیز مطابقت بیوزون های شناسایی شده با بیوزون های جهانی، برشی از این سازند در ناودیس چهل کمان، خاور حوضه رسوبی کپه داغ، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس فونای فرامینیفرهای پلانکتونیک نشان دهنده آنومالی هایی می باشد که شاهد عدم حضور Morozovellid ها، به عنوان جنس شاخص ائوسن هستیم. این امر با توجه به مطالعه فونای فرامینیفرهای پلانکتونیک و بنتونیک این سازند ناشی از شرایط یوتروفیک می باشد. این شرایط در نتیجه تغییرات رخ داده در شرایط اقیانوسی دیرینه، نظیر وضعیت لایه بندی ستون آب و تغییرات مواد مغذی حاصل شده است. مطالعه اجتماع فرامینیفرهای پلانکتونیک یافت شده در برش مذکور به شناسایی 13 جنس و 34 گونه متفاوت از فرم های شاخص مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری انجامیده است. در این پژوهش 6 بیوزون شامل Globanomalina chapmani Interval Zone، Globorotaloides turgida Interval Zone، Turborotalia frontosa Interval Zone، Acarinina pentacamerata Interval Zone، Hantkenina nuttalli Interval Zone و Globoturborotalita martini - Subbotina hagni Assemblage Zone مورد شناسایی قرار گرفتند که از نظر سنی معادل با Early Eocene تا early Middle Eocene و قابل مقایسه با بیوزون های استاندارد جهانی P6 تا P11 مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری می باشند.
    کلیدواژگان: کپه داغ، سازند خانگیران، ناودیس چهل کمان، زیست چینه نگاری، فرامینیفرهای پلانکتونیک، ائوسن
  • ارسلان زینل زاده، تورج بهروز، مهران مرادپور صفحات 107-119
    در این مطالعه مدل سازی حوضه، جهت مطالعه فرایندهای سیستم نفتی مورد استفاده قرار گرفته است. با استفاده از مدل سازی یک بعدی، میزان پختگی لایه ها، زمان نفت زایی سنگ منشا و تغییرات ناحیه ای دما در چاه های دارا-1، سولابدر-3، گچساران-83، خویز-1 و پازنان-17 مورد مطالعه قرار گرفته و نشان می دهد، سازند کژدمی در بعضی از چاه های مورد مطالعه وارد پنجره نفت زایی نشده مانند چاه سولابدر-3 و خویز-1 و در چاه دارا-1 سازند کژدمی، در الیگوسن بالایی وارد پنجره نفت زایی شده است. تاریخچه پختگی به دست آمده از چاه گچساران-83 و پازنان -17 نشان می دهد که سازند کژدمی از زمان میوسن در ابتدای پنجره نفت زایی قرار داشته و تا زمان حال، میزان پختگی، با روند کندی افزایش یافته است. در چاه پازنان – 17 سنگ منشا کژدمی در پختگی حدود 67/0 تا 7/0 درصد انعکاس ویترینت است. در این چاه قاعده سازند پابده به پنجره نفت زایی رسیده اما در دیگر چاه های مورد مطالعه به پنجره نفت زایی نرسیده است. این مطالعه نشان می دهد که عمق تدفین و گرادیان حرارتی نقش تعیین کننده ای بر میزان پختگی سنگ های منشا داشته اند و میزان پختگی سنگ های منشا از جبهه کوهستانی زاگرس به سمت چاه پازنان-17، میزان پختگی سازند کژدمی و پابده افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: مدل سازی حوضه، سیستم نفتی، جنوب فروافتادگی دزفول، سنگ منشا کژدمی، سنگ منشا پابده