فهرست مطالب

پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی - سال بیست و نهم شماره 4 (پیاپی 53، زمستان 1392)

فصلنامه پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
سال بیست و نهم شماره 4 (پیاپی 53، زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/11/04
  • تعداد عناوین: 6
|
  • الهه زارعی، ابراهیم قاسمی نژاد صفحات 1-16
    جهت ارزیابی مواد آلی سازند گورپی در ناحیه لرستان، دو برش از این سازند با روندی عمود بر حوضه زاگرس در جهت شمال شرق (برش فرهادآباد) به جنوب غرب(برش کاور) انتخاب شد و مورد ارزیابی ژئوشیمیایی و پالینولوژیکی قرار گرفت. بر مبنای مطالعات صورت گرفته میانگین میزان مواد آلی در هر دو برش سازند گورپی بسیار پایین (0.1 TOC:) به دست آمد که جهت بررسی علت آن از نمودارهای نسبت پریدینیوئید به گونیالاکوئید (P/G)، درصد کربنات (Calcite equivalent percentages) در مقابل کربن آلی (TOC) و Pr/nC17 در مقابل Ph/nC18 و نمودار Pr/Ph در مقابل Pr+Ph/nC17+nC18 و نمودار سولفور (Sulfur) در مقابل کربن آلی (TOC) استفاده شد. مقایسه این نمودارها نشان می دهند برش های مورد مطالعه عمدتا دریایی بوده که گاه امکان ورود مواد خشکی به آن وجود داشته است. مقایسه شرایط محیطی در دو برش چینه شناسی نشان می دهد که برش کاور در محیط عمیق تر و احیایی تری نسبت به برش فرهادآباد قرار دارد و از نظر شرایط تولید مواد آلی روند یکنواخت تری را نشان می دهد و برش فرهادآباد در شمال شرق برش کاور در یک محیط کم عمق تر و در محیطی که امکان ورود مواد خشکی فراهم بوده رسوب گذاری کرده است.نکته قابل توجهی که در هر دو برش سازند گورپی قابل مشاهده می شود، اینتروال کوچکی بین دو عضو لوفا و امام حسن است که با افزایش ناگهانی میزان مواد آلی TOC همراه است. این افزایش همراه با افزایش آلکان های نرمال بلند و نسبت پایینی از نسبت nC17/nC27 و افزایش قابل ملاحظه ای از سیست داینوسیست های پریدینیوئید به گونیالاکوئید (P/G) و فراوانی فسفات و گلوکونیت در نمونه های مقطع نازک است که نشان دهنده افزایش تولید به همراه شرایط احیایی در ابتدای ماستریشتین است. از نظر توان هیدروکربن زایی هر دو برش مورد مطالعه به صورت ضعیفی توان تولید گاز را دارند. مطالعه بلوغ حرارتی (Tmax و VR) نشان دهنده بلوغ ضعیفی از رسوبات گورپی (ابتدای پنجره نفتی) است.
    کلیدواژگان: مواد آلی، تولید قدیمی، پیرولیز راک اول، پالینولوژی، توان هیدروکربن زایی
  • علی اسعدی، حسین رحیم پور بناب، علی چهرازی، علی کدخدایی، سپیده سهرابی صفحات 17-32
    بخش بالایی سازند سورمه (معادل سازند عرب) با سن ژوراسیک بالایی در میدان بلال واقع در خلیج فارس، متشکل از یک توالی کربناته- تبخیری بوده، که در یک رمپ کربناته نهشته شده است. در این مطالعه با هدف درک کیفیت مخزنی این سازند، تلفیق مطالعات پتروگرافی و رخساره های لاگ استفاده شده است. لاگ های چاه پیمایی به دلیل ماهیت پیوسته آنها و در دسترس بودنشان در اکثر چاه های یک میدان، می توانند به منظور ارزیابی بهتر یک مخزن هیدروکربنی مورد استفاده قرار گیرند. استفاده از مفهوم رخساره لاگ، که عکس العمل لاگ های گرفته شده از توالی مورد مطالعه بوده و از طریق آن می توان توالی مورد بررسی را به واحد هایی با مشخصات مشابه تفکیک نمود، ابزاری کارآمد برای ارزیابی بهتر مخزن می باشد. در این تحقیق یک رویکرد دو مرحله ای به منظور سرشت نمایی و بررسی کیفیت مخزنی در توالی مورد مطالعه، به کار گرفته شد. ابتدا براساس پتروگرافی مقاطع نازک و در نظر گرفتن مشخصات رخساره ای- دیاژنزی، هفت گونه سنگی عمده شناسایی گردید. هر کدام از این واحدها دارای مشخصات زمین شناسی- پتروفیزیکی معین بوده و از نظر کیفیت مخزنی قابل تفسیر می باشند. از نظر کیفیت مخزنی، گونه های سنگی از خوب به ضعیف به ترتیب شامل دولومیت گرینستونی، دولومیت دانه شکری، آهک گرینستونی- پکستونی، دولومیت با رخساره گل غالب، آهک با بافت گل غالب، دولومیت انیدریتی و دولومیت متراکم می باشند. سپس با استفاده از روش آنالیز خوشه ایسلسله مراتبی (HCA)، پنج رخساره لاگ بهینه در سه چاه مورد مطالعه مشخص گردید. هرکدام از این پنج رخساره نیز براساس لاگ های پتروفیزیکی مورد استفاده از هم قابل تفکیک می باشند. در نهایت پس از مشخص شدن رخساره لاگ ها، توزیع و گسترش آنها در هر کدام از هفت گونه سنگی مشخص و بر این اساس از دیدگاه مخزنی تفسیر شدند. رخساره های چهار و دو درگونه های سنگی با کیفیت مخزنی خوب شامل هفت، پنج، دو و سه بیشترین و در واحدهای با کیفیت مخزنی ضعیف شامل یک و چهار کمترین گسترش را دارند. بیشترین گسترش رخساره های یک و پنج در واحد های با کیفیت مخزنی ضعیف شامل گونه های سنگی یک و چهار و فراوانی بیشتر رخساره سه در گونه سنگی دو دیده می شود.
    کلیدواژگان: میدان بلال، بخش بالایی سازند سورمه، گونه سنگی، رخساره لاگ، کیفیت مخزنی
  • محمدعلی رجب زاده، نازنین زمان ثانی صفحات 33-50
    مجموعه افیولیتی منطقه آباده طشک، متشکل از سنگ های اولترابازیک و به عنوان بخشی از افیولیت نیریز در 60 کیلومتری شرق شهر ارسنجان در استان فارس واقع شده است. در این منطقه، آمیزه رنگین افیولیتی در جنوب- جنوب غرب و شمال شرق توده های اولترابازیکی دارای گسترش فراوانی بوده و میزبان نهشته های معدنی منگنزی هستند که به صورت ذخایر کوچک مجزا به طور پیوسته ای همراه با چرت ها تشکیل شده اند. چرت ها در انواع رنگ های سفید و سفید متمایل به سبز، قرمز روشن تا قرمز تیره و قهوه ای با گسترش فراوان و اغلب به طور مستقیم بر روی سنگ های اولترابازیک سرپانتینیتی شده و عموما در زیر توده های آهک پلاژیک رخنمون دارند. کانسارهای منگنز در سه سیمای متفاوت سین ژنتیک، دیاژنتیک و اپی ژنتیک در چرت های میزبان به رنگ های قرمز تا قهوه ای قابل تشخیص می باشند. ترکیبات اولیه منگنز در سیمای سین ژنتیک به صورت نواری با سیلیس بی شکل و کوارتز در محیط رسوبی تشکیل شده اند. کانی های منگنز به صورت نهشته های عدسی شکل که نشانگر سیمای دیاژنتیک می‍ باشد در محل یال چین‍ ها متمرکز شده اند. ترکیبات منگنز در نتیجه تحرک و رسوب گذاری مجدد با بافت شکافه پرکن طی فرایندهای سوپرژن در چرت های قرمز روشن میزبان به صورت اپی ژنتیک تشکیل شده اند. چرت های سفید و سفید متمایل به سبز در فاصله ای دور از کانسارهای منگنز قرار دارند. داده های پتروگرافی و نتایج کانی شناسی به روش XRD به همراه داده های شیمیایی به روش شیمی تر و ICP-MS با تاکید بر عناصر کمیاب و نادر خاکی (REE) بر روی نمونه های چرت نشانگر تحول منظم پتروگرافی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی این سنگ ها از چرت هایی با منشا خاکزاد به سمت آبزاد-گرمابی و سپس با منشا گرمابی است.
    کلیدواژگان: چرت، افیولیت نیریز، کانی شناسی، ژئوشیمی، آباده طشک
  • نصرالله عباسی، مجید میرزایی عطاآبادی، شهریار بهزادیان صفحات 51-70
    غار کتله خور واقع در جنوب استان زنجان، یک غار کارستی در زمین های آهکی سازند قم به سن الیگو- میوسن می باشد و زمان تشکیل غار به سن کواترنری (حدود 5/2 میلیون سال) است. در این غار چهارده نمونه بقایای اسکلت مهره داران یافت شدند. بیشتر نمونه های اسکلت باقی مانده بصورت برجا و به طور کامل در حالت آناتومیکی خود باقی مانده اند. این چهارده نمونه شامل دو نمونه اسکلت گربه سان بزرگ جثه مانند پلنگ (جنس Panthera)؛ چهار نمونه اسکلت گربه سان متوسط جثه مانند گربه وحشی یا سیاه گوش (جنس Lynx)؛ دو نمونه اسکلت سگ سان متوسط جثه (احتمالا شغال، جنس Canis)؛ چهار نمونه اسکلت سگ سان کوچک تا متوسط جثه (روباه، جنس Vulpes)؛ یک نمونه راسو (جنس Martes) و یک نمونه خفاش (راسته Chiroptera) است. با توجه به ترکیب تاکسونومی این بقایا، به نظر می رسد گوشتخواران یاد شده به منظور اسکان یا دسترسی به منابع آبی داخل غار شده اند. سن این بقایا هولوسن است.
    کلیدواژگان: سیستماتیک، غار کتله خور، پستانداران، گوشت خواران، مهره داران
  • کورورش رشیدی، طاهره پرویزی صفحات 71-92
    نهشته های آهکی پرمین در نقاط مختلف ایران، دارای رخنمون های نسبتا ضخیم و گسترده ای است که سن آن بر اساس میکروفسیل های موجود در آن بلورین؟ -کوبرگاندین تا دوراشامین است. این رسوبات علاوه بر فوناها و فلوراهای فراوان دارای زیستمندانی است که بعضی از آنها تعلق فیلوژنی مشخصی ندارند و بر این اساس آنها را پروبلماتیک می نامند که در این مطالعه تعداد 11 تاکسا شامل Vangia telleri، Tubiphytes obscurus، Tubiphytes carinthiacus، Vermiporella nipponica، Vermiporella longipora، Pseudovermiporella sodalica، Aeolisaccus dunningtoni، Koivaella permiensis، Ungdarella uralica، Lercaritubus prolematicus، Eflügelia johnsoni شناسایی و معرفی می شوند. بقایای بعضی از این زیستمندان در پاره ای از رخنمون های پرمین از عناصر مهم و سنگ ساز می باشند، به طوری که Vangia telleri در رسوبات کربناته باغ ونگ یکی از زیستمندان مهم پیونددهنده گل های کربناته و Tubiphytes obscurus در آهک سازندهای جمال و دالان از عناصر مهم تشکیل دهنده کربنات ها در بعضی از لایه هاست. جنس هایی از پروبلماتیک های یاد شده گویای شرایط حوضه از نظر فاکتورهای محیطی مانند نور، حرارت، عمق و دیرینه بوم ناحیه دارد. همچنین فراوانی آنها در دو ناحیه ایران مرکزی و زاگرس دارای تفاوت های معنادار و مهمی است که گویای شرایط پالئوبیواکولوژیکی آن نواحی است.
    کلیدواژگان: پروبلماتیک، پرمین، جمال، دالان، باغ ونگ، حوض دوراه، پالئوبیواکولوژی
  • رضا بهبهانی، راضیه لک، غلامرضا حسین یار صفحات 93-110
    به منظور بررسی ژئوشیمی آلی رسوبات بستر در بخش شمالی خلیج فارس، تعداد 130 نمونه رسوب سطحی برداشت گردید. رسوبات مذکور از ذرات آواری (کوارتز، فلدسپار، خرده سنگ، قطعات خرده سنگی کربناته و کانی های رسی) و شیمیایی- بیو شیمیایی (پوسته دوکفه ای، گاستروپود، فرامینیفرا، استراکود و بریوزوآ) تشکیل شده اند. بر پایه مطالعات ژئوشیمی آلی، مقدار کربن آلی کل از 03/0 تا 48/1درصد وزنی متغیر است که در رسوبات گلی در اغلب نمونه های مطالعه شده، افزایش می یابد. مقادیر S2 و کربن آلی کل در بخش های عمیق تر و دور از ساحل نسبت به مناطق ساحلی و کم عمق افزایش یافته است که این موضوع نشان دهنده پتانسیل بیشتر حفظ مواد آلی در بخش های عمیق تر خلیج فارس می باشد. همچنین در رسوبات بستر خلیج فارس کروژن های تیپ II، III، مخلوط II-III و مخلوط III-II وجود دارد که از سمت شمال شرق خلیج فارس (هرمزگان) به سوی شمال غرب (بوشهر و خوزستان) به دلیل تمرکز بیشتر رودخانه های ورودی در نواحی غربی نسبت به شرقی، افزایش در کروژن های تیپ III (مواد آلی قاره ای) و مخلوط III-II مشاهده می شود.
    کلیدواژگان: ژئوشیمی آلی، خلیج فارس، کروژن، مواد آلی قاره ای، کربن آلی کل