فهرست مطالب

پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی - سال سی و یکم شماره 4 (پیاپی 61، زمستان 1394)

فصلنامه پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
سال سی و یکم شماره 4 (پیاپی 61، زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/12/12
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ئارام بایت گل، رضا موسوی حرمی *، اسدالله محبوبی صفحات 1-32
    نهشته های تخریبی عضو 5گروه میلا در البرز مرکزی که در این تحقیق سازند لشکرک نامیده می شود در برش های شهمیرزاد، تویه دروار و ده ملا جهت تعیین محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی مورد مطالعه قرار گرفته است. ادغام داده های رسوب شناسی و ایکنولوژیکی در نهشته های خلیج دهانه ای تحت تاثیر امواج و دریایی باز سازند لشکرک، به شناسایی انواع رخساره ها و تاثیر فرایندهای امواج، جزرومد و رودخانه بر روی این نهشته ها منجر شده است. با توجه به خصوصیات رخساره ای و مورفولوژی هر رخساره، توالی های سیلیسی آواری سازند لشکرک به دو مجموعه رخساره دور از ساحل-حاشیه ساحلی تحت تاثیر امواج و خلیج دهانه تفکیک شده است. بررسی خصوصیات رخساره و طرح برانبارش در این سازند به شناسایی 2 سکانس رسوبی رده سوم شامل مجموعه پاراسکانس های رده چهارم و پنجم منجر شده است. نهشته های رودخانه ای تراز پایین در دره های فرسایشی در طول سکانس یک این سازند تشکیل می شوند. این نهشته های رودخانه ای بوسیله نهشته های خلیج دهانه ای و ساحلی کم عمق در طول گستره تراز پیشرونده و پسرونده (TST، HST) پوشیده می شوند. یک تغییر مشخص از شرایط خلیج دهانه ای پسرونده به نهشته های دریایی باز با الگوی رخساره ای پیشرونده در طول گستره تراز بالای سکانس یک مشاهده شده است. اندازه، ضخامت و گسترش جانبی توالی های رخساره ای در طول سکانس یک سازند لشکرک حاکی از تشکیل دره فرسایشی قاعده این سازند در طول پایینی افتادن سطح آب دریا است. نهشته های سکانس 2 سازند لشکرک از دسته رخساره های پیشرونده و پسرونده تشکیل شده اند که حاکی از تغییرات سطح آب دریا و تاثیر تغییرات فضای تجمع رسوبی در نتیجه تغییرات جهانی سطح آب دریا است. بنابراین این سکانس ها به عنوان چرخه های پیشرونده-پسرونده ای در انطباق با سطح جهانی آب دریاها در طول اردویسین در نظر گرفته می شوند.
    کلیدواژگان: رسوب شناسی، ایکنولوژیکی، سازند لشکرک، اردویسین، چینه نگاری سکانسی
  • مهرنوش رفیعی *، حسین رحیم پور بناب، وحید توکلی، حسن اشراقی صفحات 33-50
    سازند کنگان به سن تریاس زیرین تا میانی یکی از مهم ترین سنگ مخزن های گازی کربناته در ایران است. جهت شناخت ریز رخساره ها، تعیین محیط رسوبی، بررسی تاثیر فرآیندهای دیاژنزی و ارتباط آن ها با الگوی انباشتگی رخساره ها در چارچوب چینه نگاری سکانسی از داده های مقاطع نازک استفاده شده است. مطالعات پتروگرافی مقاطع نازک به شناسایی 8 ریزرخساره مربوط به 3 کمربند رخساره ای پهنه جزرومدی، لاگون و پشته های سدی در این مقاطع منجر شده است. با توجه به ریزرخساره های شناسایی شده، این توالی کربناته بر روی یک پلتفرم کربناته از نوع رمپ نهشته شده است. براساس مطالعات پتروگرافی فرآیندهای دیاژنزی غالب سازند کنگان شامل میکرایتی شدن، تشکیل سیمان های هم ضخامت و فیبری (دیاژنز اولیه دریایی)، انحلال و ایجاد تخلخل قالبی (دیاژنز جوی)، تراکم و استیلولیتی شدن (دیاژنز ثانویه) می باشد. دو سکانس رسوبی درجه 3 بر اساس تغییرات رخساره ای تشخیص داده شده است که هر سکانس قابل تقسیم به دو سیستم تراکت پیشرونده و تراز بالا می باشد و مرز بین سکانس ها با رخساره انیدریت، به صورت لایه ای، توده ای و ندولار مشخص می شود. این رخساره در زیرمحیط سابخا نهشته شده و معرف حداکثر پایین افتادگی سطح آب دریا است. فرآیندهای دیاژنزی سازند کنگان ارتباط نزدیکی با تغییرات نسبی سطح آب دریا دارد به نحوی که تغییرات دیاژنزی موثر بر توالی رسوبی مورد مطالعه، تحت تاثیر الگوی انباشتگی رسوبات در زمان پیشروی و پسروی آب دریا است. فرآیندهای دیاژنزی غالب در رخساره های پشته سدی در زمان پیشروی و بالا بودن سطح آب دریا سیمان دریایی و در رخساره های لاگون و پهنه جزرومدی دولومیتی شدن می باشد. در حالی که این فرآیندها در طی پایین آمدن تدریجی سطح آب دریا در رخساره های پشته سدی انحلال و در رخساره های لاگون و پهنه جزرومدی دولومیتی شدن، ندول و سیمان انیدریتی هستند.
    کلیدواژگان: سازند کنگان، چینه نگاری سکانسی، فرآیند های دیاژنزی، ریزرخساره، خلیج فارس
  • جهانبخش دانشیان *، لیلا رمضانی دانا صفحات 51-68
    فرامینیفرا کوچک با پوسته آگلوتینه از جمله گروه های فونایی هستد که در سازند قم و در برش چینه شناسی دو برادر واقع در جنوب شرق قم حضور دارند. هر چند که این گروه نسبت به سایر فرامینیفرا با پوسته هیالین و پورسلانوز تنوع و فراوانی کمتری دارند. در این تحقیق برای اولین بار فرامینیفرا آگلوتینه فاقد پیچش میوسن پیشین سازند قم در ناحیه الگو مورد بررسی قرار می گیرد. مطالعه این گروه در جنوب شرق قم به معرفی گونه جدید Textularia persica nov. sp. و گزارش 4 جنس و 5 گونه از آن ها برای اولین بار از ایران منجر شده است. حضور و فراوانی خوب فرامینیفرای پلانکتون در برش دوبرادر سبب شد تا تعیین سن نسبی نهشته ها با دقت بالایی انجام شود و بر اساس آن ها سن فرم های آگلوتینا به خوبی مشخص شوند. همچنین به واسطه حضور گونه های شاخص پلانکتونی نظیر Paragloborotalia kugleri، Globoquadrina dehiscens، Catapsydrax dissimilis، بیوزون های M1 تا M4a شناسایی شدند. همچنین دو گونه از فرامینیفرای آگلوتینه با سن اکیتانین و دو گونه با سن بوردیگالین شناسایی شدند.
    کلیدواژگان: فرامینیفرا کوچک، تکستولاریده، سازند قم، جنوب شرق قم، ایران مرکزی
  • مریم جافری سالور *، محبوبه حسینی برزی، عباس صادقی صفحات 69-86
    در این تحقیق سازند زاگون به سن کامبرین پیشین در برش سربندان با ضخامت 192 متر جهت پتروگرافی، تحلیل رخساره های سنگی و تعیین محیط رسوبی مورد بررسی قرار گرفت. در برش اشاره شده سازند زاگون از دو واحد سنگی: پایینی (واحد سنگی A) شامل تناوبی از لیتولوژهای شیل و سیلتستون و بالایی (واحد سنگی B) شامل ماسه سنگ با میان لایه هایی از سیلتستون، شیل و در پاره ای از مناطق، کنگلومرا تشکیل شده است. ماسه سنگ های بررسی شده اغلب آرکوز متوسط تا درشت دانه خوب جور شده هستند. تحلیل رخساره های سنگی سازند زاگون در برش سربندان، بیانگر حضور یک رخساره سنگی دانه ریز (F1)، چهار رخساره سنگی دانه متوسط (Sm، Sh، Sp، Sr) و یک رخساره سنگی دانه درشت (Gcm) می باشد. این رخساره های سنگی همراه با شواهد به دست آمده من جمله: ترک گلی، طبقه بندی های مورب و درهم و ریپل مارک های موجی به شناسایی دو مجموعه رخساره ای پهنه گلی و پهنه مخلوط و هم چنین زیر رخساره رسوبات کانال های جزرومدی منجر شده است. این مجموعه های رخساره ای به همراه ساختمان های رسوبی شناسایی شده و نیز شواهد پتروگرافی، همانند حضور کانی شاخص گلوکونیت، همگی حاکی از ته نشست سازند زاگون در یک محیط دریایی از نوع پهنه جزرومدی می باشد: بخش پایینی (واحد سنگی A) در پهنه گلی و بخش بالایی (واحد سنگیB) در پهنه مخلوط. در واقع این سازند یک روند افزایشی عمق حوضه را در گذر زمان نشان می دهد.
    کلیدواژگان: زاگون، پتروگرافی، رخساره های سنگی، محیط رسوبی
  • محمدنبی گرگیج، علی احمدی، فاطمه برایی نژاد* صفحات 87-104
    برش زلدو در کوه های ازبک کوه و در بخش شمالی بلوک طبس قرار گرفته است و از نظر سنگ شناسی شامل شیل، ماسه سنگ آهکی، سنگ آهک و دولومیت می باشد. ارتباط پیوسته بالاترین افق های کربونیفر بالایی و پایین ترین افق های پرمین زیرین در برش زلدو کاملا نمایان است. مرز پایین این توالی با یک ناپیوستگی فرسایشی بر روی سازند آبشنی از گروه سردر قرار گرفته است. مرز بالای این توالی نیز توسط یک سطح ناپیوسته و افق بوکسیتی از سازند باغ ونگ جدا می شود. بر طبق مطالعات سنگ شناختی و میکروسکوپی، زیرمحیط های پهنه جزر و مدی، لاگون، سد، گذرگاه جزر و مدی و دریای باز در این توالی شناسایی شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که برش زلدو در کربونیفر پسین در یک رمپ هموکلینال مخلوط آواری- کربناته و در پرمین پیشین در یک رمپ هموکلینال کربناته نهشته شده است. مشاهدات صحرایی، مطالعه رخساره ها و بررسی های سکانسی، به شناسایی سطوح اصلی چینه نگاری سکانسی مانند مرز سکانسی، سطح حداکثر عمق، سطح سیلاب دریایی، دسته های رخساره ای و دو سکانس ته نشستی، در این برش منجر شده است.
    کلیدواژگان: برش زلدو، ازبک کوه، محیط رسوبی، چینه نگاری سکانسی، مرز کربونیفر پسین، پرمین پیشین
  • فاطمه واعظ جوادی * صفحات 105-123
    سازند هجدک در برش کالشانه، شمال باختر طبس گسترش خوبی دارد. این سازند در این منطقه دربردارنده تناوبی از لایه های سیلتستون- ماسه سنگ به همراه اندک لایه های شیلی و میان لایه های زغال سنگی می باشد. تعداد 17 گونه ماکروفسیل گیاهی متعلق به 11 جنس از راسته های مختلف اکوئی ستال ها، فیلیکال ها، کی تونیال ها، نیلسونیال ها، بنتیتال ها، گینکگوآل ها و پاینال ها مورد شناسایی قرار گرفتند. با توجه به حضور گونه های شاخص Coniopteris hymenophylloides، Klukia exilis و Elatides thomasii سن آالنین- باژوسین برای این مجموعه فسیلی خاطرنشان می گردد. یک زیست زون تجمعی به نام Nilssnonia sp. cf. N. bozorga-Klukia exilis Assemblage zone و سه زیر زیست زون به ترتیب از پایین به بالا به نام های 1- زیر زیست زون Ptilophyllum harrisianum Taxon Range zone، 2- زیر زیست زون Elatides thomasii-Sphenobaiera longifolia Concurrent Range zone و 3- زیر زیست زون Ginkgoites sp. cf. G. parasingularis - Coniopteris hymenophylloides Concurrent Range zone تعیین گردید. زیست زون تجمعی رسوبات ژوراسیک میانی برش کالشانه قابل تطابق و مقایسه با بیوزون تجمعی معرفی شده از سازند هجدک در منطقه کوچکعلی شمالی، جنوب باختر طبس و سایر زیست زون های هم ارز در این بازه زمانی می باشد. بر اساس فراوانی نسبی به دست آمده راسته های نیلسونیال ها، گینکگوآل ها، فیلیکال ها و اکوئی ستال ها به ترتیب با فراوانی نسبی 44/44%، 64/20%، 87/15% و 94/7% بیشترین حضور را در مجموعه پوشش گیاهی بازه زمانی ژوراسیک میانی در منطقه کالشانه داشته اند. جنس های نیلسونیا، سفنوبایرا، کلوکیا و اکوئی ستایتس به ترتیب با فراوانی نسبی 27/41%، 46/17%، 11/11% و 94/7% بیشترین حضور را در این منطقه داشته اند. بدین ترتیب، آب و هوای نیمه گرمسیری- معتدل و مرطوب برای ژوراسیک میانی این منطقه خاطرنشان می گردد.
    کلیدواژگان: ماکروفسیل های گیاهی، زیست چینه نگاری، سازند هجدک، ژوراسیک، طبس، آب و هوای دیرینه
|
  • Pages 1-32
    Silisiclastic deposits of Member 5 of the Mila Group in Central Alborz that call Lashkarak Formation in this research, were studied in Shahmirzad, Tueh-Darvar, and Deh-Molla sections in order to reconstruct their depositional environments and sequence stratigraphic framework. The integration of sedimentological and ichnological characteristics of estuary and open marine deposits of the Lashkarak Formation has led to more reliable determinations of the relative degree of influence imposed by river influx, waves, and storms on the coastal regime. Relying on the facies characteristics and stratal geometries, the siliciclastic successions of the Lashkarak Formation are divided into two facies associationswave-dominated shoreface-offshore complex andwave-influenced estuary. High resolution sequence stratigraphic data have been used to subdivide the strata into two third-order sequence sets contains five fourth-order parasequence sets. Lowstand fluvial deposits of the first stage of the valley-system fill occur in sequence 1. These fluvial deposits are overlain by coastal-plain and wave-dominated estuarine strata during TST and HST. A drastic change to open-marine conditions is marked by a marine flooding surface during HST. Open-marine strata are dominatly lower-shoreface and offshore-transition deposits. Although the interpreted depositional systems and stratigraphic architecture of sequence 1 of the Lashkarak Formation resemble transgressive incised-valley-fill successions, the greater thickness and larger size of the Lashkarak valleys suggest valley development during a relative sea-level fall. The sequences 2 of the lashkarek Formation is composed of transgressive and highstand systems tract couplets interpreted as reflecting eustatic sea-level changes and the continuous creation of accommodation during eustatic sea-level changes. These sequences indicate the transgressive and regressive cycles coeval with eustatic sea-level fluctuations during Ordovician.
    Keywords: sedimentological, ichnological, Lashkarak Formation, Ordovician, sequence stratigraphy
  • Pages 33-50
    The Lower to Middle Triassic aged Kangan Formation is one of the most significant carbonate gas reservoirs in Iranian territory. In this study, thin sections data were used to recognize microfacies, sedimentary environments and the interaction between diagenetic processes and facies stacking pattern in a sequence stratigraphic framework. Petrographic studies leaded to recognition of eight microfacies related to three facies belts including tidal flat, lagoon and shoal. Moreover, the observed microfacies patterns indicate a ramp carbonate platform as depositional environment for this carbonate succession. The main diagenetic processes of Kangan Formation include micritization, isopachous and fibrous cements (primary marine diagenesis), dissolution and moldic porosity (meteoric diagenesis), compaction and stylolitization (secondary diagenesis). Based on facies changes, two third-order sequences were specified, each of which could be divided into two systems tracts including transgressive systems tract (TST) and highstand systems tract (HST). In addition, sequence boundaries were identified with bedded, massive and nodular anhydrite. These facies, that are indicative of maximum sea level fall, were deposited in hypersaline lagoons. There is a close association between diagenetic processes and relative sea level changes of Kangan Formation, so that diagenetic processes of studied succession have been controlled by sediments stacking patterns during transgression and regression of sea level. During the transgression, the main diagenetic processes in shoal facies are marine cementation and dolomitization in lagoon and tidal flat facies. However, during the sea level fall, these processes include dissolution in shoal facies and dolomitization, anhydrite nodule formation and cementation in lagoon and tidal flat settings.
    Keywords: Kangan Formation, sequence stratigraphy, diagenetic processes, systems tract
  • Pages 51-68
    Miocene deposits in the Middle East such as Iran are famous and significance because of good oil reservoirs and a lot of studies has been carried out for precise exploring. Iran in this region, especially in Central Iran zone, in comparison with neighbor countries is a lack of exact and comprehensive information and need more investigation. In this way, study of foraminiferal assemblages for ascertain paleoenvironment characteristics and age determination is one of the researchers aims. Complicate and various characteristics of the Qom Formation in Central Iran such as depositional environments, faunal assemblage, age and lithology has caused that the information from its investigation be utilized and noticed for understanding connection of Indian Ocean and Mediterranean sea as a part of Tethyan Sea way in Oligo- Early Miocene. Agglutinated smaller foraminifera are one of the faunal groups which present in the Qom Formation in Dobaradar section. However, comparison with other forams with hyaline and porcelaneous tests, have less diversity and abundance. In this research, for the first time the early Miocene uncoiled agglutinated foraminifera from the Qom Formation in type area has been studied. Investigation of foraminifera in southeast of Qom, led to recognition a new species and report of 4 genera and 6 species for the first time from Iran. Among these Agglutinated forams, 2 species belong to Aquitanian and 2 present in Burdigalin, and the rest of them belong to Aquitanian- Burdigalian.
    Keywords: Smaller foraminifera, Textularid, Qom Formation, Southeast Qom, Central Iran
  • Mohammad Nabi Gorgij, Ali Ahmadi, Fatemeh Boraei Nejad* Pages 87-104
    Zaladou section is located in Ozbak-Kuh mountains in the nourthen part of Tabas block and consist of shale, limy sandstone, limestone and dolomite. Continous relationship of Upper Carboniferous and Lower Permian deposits, is quite evident in Zaladou section. The lower boundry of this section is located on the Absheni formation of Sardar Group with disconformity surface, and upper boundry’s is covered by disconformity surface and bauxite horizon of Bagh-e-Vang formation. According to the lithological Characters and microscopic studies, tidal flat, lagoon, bar, tidal inlet and open marine sub-environment are identified for Zaladou section. Results of this study show that Zaladou section was deposited in silisiclastic-carbonate mix homoclinal ramp in late Carboniferous and in carbonate homoclinal ramp in early Permian. Field study, microfacies and analysis through the sequence led to recognition of main sequence surface, such as: sequence boundry, maximum flooding surface, marine flooding surface, system tracts and two depositional sequences.
    Keywords: Zaladou section, Ozbak, Kuh, Depositional environment, Sequence Stratigraphy, Late Carboniferous, Early Permian boundry
  • Fatemeh Vaez, Javadi Pages 105-123
    Jurassic deposits are well exposed in the Calshaneh area, north western of the Tabas city, Central-East Iran. It contains plant macrofossils belonging to seventeen species allocated to eleven genera of various orders such as of Equisetales, Filicales, Bennettitales, Cycadales, Caytoniales, Ginkgoales and Pinales. One biozone was recognized in the Hojedk Formation at Calshaneh section. According to occurrence of Klukia exilis and Coniopteris hymenophylloides a Middle Jurassic age is suggested for this biozones. One Assemblage zone, Nilssnonia sp. cf. N. bozorga-Klukia exilis Assemblage zone, and three subzones were recognized in this section. Subzones are from base to up 1- Ptilophyllum harrisianum Taxon range zone 2- Elatides thomasii-Sphenobaiera longifolia concurrent range zone and 3- Ginkgoites sp. cf. G. parasingularis - Coniopteris hymenophylloides concurrent range zone. This Assemblage biozone is comparable to other biozones of the same age in Iran. Furthermore, relative abundances of taxa was studied and relative abundances of order Nilssoniales, Ginkgoales, Filicales, and Equisetales were 44.44%, 20.64%, 15.87, and 7.94% respectively. It is noteworthy that variety and relative abundance of the species of Genus Nilssonia (six species and 42.27%) and species of Order Ginkgoales (two taxa and 17.46%), as a macrophyllous cycadophyte, was high within the Calshaneh area. Therefore, a humid subtropical to temperate climate is considered for this period of time in this area.
    Keywords: Plant macrofossils, Biostratigraphy, Jurassic, Hojedk Formation, Tabas, Palaeoclimate