فهرست مطالب

نشریه پترولوژی
پیاپی 27 (پاییز 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/10/07
  • تعداد عناوین: 10
|
  • احمد احمدی خلجی *، زهرا طهماسبی، فرهاد زال، زهرا شعبانی صفحات 1-24
    پگماتیت های منگاوی (جنوب خاوری همدان) و گنجنامه (جنوب باختری همدان) بخشی از توده گرانیتوییدی الوند در پهنه سنندج-سیرجان هستند. ترکیب تورمالین ها در منطقه منگاوی شورل و در منطقه گنجنامه شورل-فویتیت است. در تورمالین های گنجنامه، مقدار Al و به تناسب با آن، مقدار جایگاه خالی X بیشتر از منطقه منگاوی است؛ اما در کل، جانشینی های اصلی در هر دو نوع تورمالین از انواع پروتون زایی و افزایش آلومینیم و جانشینی هایی است که در آنها افزایش Al و جایگاه خالی X و کاهش Fe روی می دهد. جانشینی نوع اول به پیدایش اولنیت منجر شده و دومی موجب پیدایش فویتیت و تورمالین های حاوی آلومینیم و جایگاه خالی X شده است. نبود ترکیب دراویت و وجود Fe# بیش از 8/0 در همه نمونه های آنالیزشده نشان دهنده ماگمایی بودن تورمالین در این پگماتیت هاست. افزون بر این، وجود جانشینی هایی از نوع جایگاه خالی X و Na+Al (سازندگان اولنیت) را می توان نشان دهنده ماگمایی بودن تورمالین دانست؛ زیراکه عناصر مورد نیاز تورمالین (بور، آهن، سدیم و آلومینیم) از خود سیال ماگمایی تامین شده است. مقدار HREE ها در تورمالین های منگاوی به علت همراهی با گارنت بسیار کم است؛ اما تورمالین های گنجنامه در نبود گارنت دارای مقدار بالایی از این عناصر هستند. ازاین رو، اگرچه تورمالین ها دارای جانشینی های گسترده ای هستند؛ اما تمایل چندانی به جذب عناصر خاکی نادر ندارند. کانی های همایند (پاراژنز) تورمالین بیشترین تأثیر را در کنترل مقدار عناصر خاکی نادر آن دارند.
    کلیدواژگان: شورل، فویتیت، اولنیت، منگاوی، گنجنامه، الوند، همدان
  • فاطمه محمدپور، حبیب بیابانگرد*، حسن میرنژاد، رضوان میرزایی راینی صفحات 25-42
    محدوده کانی زایی سرب ماهور 2 ده سلم در 145 کیلومتری باختر شهرستان نهبندان و 2 کیلومتری شمال باختر کانسار چندفلزی ماهور و در بخش خاوری بلوک لوت رخنمون دارد. این محدوده شامل سنگ های آتشفشانی و آذرآواری با سن ائوسن است و توده های نفوذی با ترکیب بیشتر دیوریتی و به صورت استوک و دایک در آن نفوذ کرده اند. سنگ های آندزیتی دگرسان شده، میزبان اصلی محدوده کانی زایی هستند. در این محدوده، کانه زایی به شکل های رگه ای و پرکننده فضای خالی دیده می شود. پهنه برونزاد (سوپرژن) بیشتر از کانه های آزوریت، مالاکیت، لیناریت و اکسید های آهن (هماتیت و لیمونیت) و پهنه درونزاد (هیپوژن) بیش تر از کانه های گالن، پیریت، کالکوپیریت و مگنتیت ساخته شده است. کوارتز و کلسیت اصلی ترین باطله ها هستند. دگرسانی ها در این منطقه از نوع سیلیسی، سریسیتی، پروپیلیتیک، و آرژیلیک هستند. بررسی سیال های درگیر در مقاطع دوبر صیقل کانی کوارتز نشان دهنده مقدار شوری بین 1/0 تا 5/6 درصد نمک طعام و دمای همگن شدگی بین 278 تا 570 درجه سانتیگراد است. شاید دمای بالا با محدوده شوری کم در این محدوده کانی زایی شده به نسل دیگری از کانی سازی در منطقه مربوط باشد. داده های به دست آمده از بررسی سیال های درگیر نشان می دهد که چه بسا این محدوده کانی زایی در پی آمیخته شدن سیال جوی و ماگمایی پدید آمده است؛ هرچند جای تردید وجود دارد. همچنین، شباهت هایی مانند شکل محدوده کانی زایی، کانه های نخستین، دگرسانی های دیده شده، محیط تکتونیکی و سری ماگمایی، نشان دهنده ارتباط خاستگاه این محدوده کانی زایی با محدوده کانی زایی چندفلزی ماهور است.
    کلیدواژگان: چند فلزی، دگرسانی، سیال های درگیر، محدوده کانی زایی سرب ماهور 2، ده سلم، بلوک لوت
  • شهروز حق نظر*، زهرا شافعی، زهرا شرقی صفحات 43-60
    مجموعه سنگ های آتشفشانی منطقه اسپیلی که شامل بازالت-تراکیت-ریولیت به سن کرتاسه بالایی هستند، در دامنه شمالی البرز و در جنوب شهرستان سیاهکل (خاور گیلان) برونزد دارند. از دیدگاه زمین شیمیایی، این مجموعه جزء سری انتقالی تا آلکالن است. همبستگی منفی P2O5، CaO و Al2O3 و همبستگی مثبت Rb و Th با SiO2 نشان دهنده رخداد جدایش بلورین است. همبستگی منفی Sr با Y و Sr/Zr با Sr، همبستگی منفی CaO/Al2O3 با SiO2 و همچنین، آنومالی منفی Sr، Ba و Eu نشان می دهد که جدایش بلورین پلاژیوکلاز نقش بسزایی در سنگ زایی (پتروژنز) مجموعه سنگ های منطقه اسپیلی داشته است. شواهد زمین شیمیایی نشان می دهند که سنگ های بازیک ویژگی های بازالت های کافت درون قاره ای دارند. همچنین، سنگ های فلسیک جزء سنگ های فلسیک گروه A1 هستند و در پی جدایش بلورین ماگمای بازالتی در یک محیط غیرکوهزایی پدید آمده اند. این ماگماتیسم همانند ماگماتیسم دوگانه (بایمودال) در مناطق کافت درون قاره ای است.
    کلیدواژگان: سنگ های آتشفشانی، ماگماتیسم دوگان، کافت قاره ای، اسلیلی، البرز
  • مژگان صلواتی، عقیل عاشوری صفحات 61-82
    در روستای دگرمانکش، در بلندی های شمالی استان گیلان، توده های مافیک گابرویی آلکالن رخنمون دارند. بر پایه بررسی های کانی شناسی، پلاژیوکلاز، پیروکسن ± الیوین، کانی های اصلی، کلریت، ترمولیت-اکتینولیت، سرپانتین و سوسوریت کانی های ثانویه، و کانی های کدر کانی های فرعی این سنگ ها هستند. بر پایه زمین شیمی، این سنگ ها در محدوده گابروها جای دارند و در نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده در برابر ترکیب مورب و گوشته اولیه، از LREE غنی شدگی و از HREE تهی شدگی نسبی نشان می دهند. بی هنجاری های مثبت K، Th و Rb و بی هنجاری های منفی Nb، Ta و Ti نشان دهنده آلایش این گابروها با پوسته قاره ای هستند. از دیدگاه جایگاه زمین ساختی، این گابروها، در پهنه های درون صفحه قاره ای و کمان قاره ای پدید آمده اند. خاستگاه ماگمای این سنگ در ژرفای نزدیک به 80 کیلومتری است و دچار ذوب بخشی نزدیک به 5 تا 14 درصدی خاستگاه گارنت لرزولیتی، با اندکی متاسوماتیسم وابسته به مذاب و سیال تخته (slab) فرورو، شده است. بر پایه همه داده ها، این گابروها در مراحل آغازین ماگماتیسمی وابسته به پهنه های کششی پالئوژن، و در پی ذوب بخشی گوشته آستنوسفری بالاآمده در زیر لیتوسفر قاره ای و آلایش آن با سیال های فرورانشی در پهنه سوپراسابداکشن در همین زمان پدید آمده اند.
    کلیدواژگان: گابرو، سری آلکالن، شهرستان آستارا، پهنه تالش
  • سیدمحسن طباطبایی منش*، لیلا ابراهیمی صفحات 83-104
    منطقه مورد بررسی در خاور روستای نابر و در جنوب باختری کاشان جای دارند و بخشی از پهنه ماگمایی ارومیه – دختر به شمار می آید. سنگ های آتشفشانی خاور منطقه نابر با سن ائوسن شامل پیروکسن آندزیت، آندزیت، داسیت و ریولیت هستند. بافت های پورفیری، گلومروپورفیری، میکرولیتی و غربالی، بافت های غالب در این سنگ ها هستند. کانی های پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و آمفیبول از کانی های اصلی پیروکسن آندزیت ها و آندزیت ها هستند؛ اما در داسیت ها و ریولیت ها پلاژیوکلاز، آمفیبول، کوارتز، بیوتیت و پتاسیم فلدسپار کانی های اصلی هستند. پلاژیوکلاز و کوارتز با خوردگی خلیجی و لبه های گردشده، پلاژیوکلاز با منطقه بندی نوسانی، بافت غربالی و حاشیه غبارآلود از بافت های نشان دهنده نبود تعادل و رویداد آمیزش ماگمایی (magma mixing) دانسته می شوند. در نمودارهای بهنجارسازی نسبت به ترکیب کندریت و گوشته اولیه، غنی شدگی از عناصر LREE و LILE و تهی شدگی از عناصر HREE و HFSE دیده می شود. این ویژگی از ویژگی های سنگ های کالک آلکالن و کمان های آتشفشانی وابسته به پهنه فرورانش است و می تواند نشان دهنده آلایش با مواد پوسته ای نیز باشد. مقادیر بالای La/Nb (36/4-2) و آنومالی منفی Ti و Nb در نمودارهای عنکبوتی می توانند نشان دهنده آلایش پوسته ای در این سنگ ها باشند. نسبت Nb/La کم (5/0-23/0) و نسبت Sr/Ce بالا (19-4/8) در نمونه های منطقه نیز نشان دهنده آلایش ماگمای سازنده سنگ ها با مواد پوسته ای است. این سنگ ها از ماگمای برآمده از ذوب بخشی گوشته غنی شده با نرخ ذوب 1 تا 5 درصدی یک خاستگاه اسپینل لرزولیتی پدیده آمده اند.
    کلیدواژگان: زمین شیمی، سنگ های آتشفشانی، نابر، کاشان، ارومیه، دختر
  • حبیب الله قاسمی*، رضا سری زن، عزیزاله طاهری صفحات 105-124
    در شمال و شمال باختری گرمسار در استان سمنان، در سازند قرمز زیرین، رخنمون هایی از سنگ های آذرین بازیک به سن الیگوسن میانی-پسین به صورت دایک، سیل و استوک های بسیار کوچک دیده می شوند. این سنگ ها دارای ترکیب بازیک و سرشت قلیایی هستند. بافت های گوناگون پورفیری، گلومروپورفیری، افیتی، ساب افیتی، اینترگرانولار و گرانولار در بخش های مختلف این توده ها دیده می شوند. پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن از کانی های اصلی، الیوین، کانی های کدر (مگنتیت، تیتانومگنتیت)، آپاتیت و فلوگوپیت از کانی های فرعی و کلریت، پرهنیت، اپیدوت، سرپانتین، سریسیت و کلسیت، از کانی های ثانویه این سنگ ها هستند. نمودارهای بهنجار شده این سنگ ها به ترکیب گوشته اولیه و کندریت، از عناصر خاکی نادر سبک (LREE) غنی شدگی شدید و از عناصر خاکی نادر سنگین (HREE) تهی شدگی نسبی نشان می دهند. افزون بر این، الگوی موازی نمونه ها در این نمودارها، نشان دهنده خاستگاه یکسان این سنگ ها و نقش جدایش بلورین در پیدایش آنهاست. در نمودارهای شناسایی پهنه زمین ساختی، این سنگ ها در قلمرو پهنه های کششی پشت کمان جای می گیرند. بررسی های زمین شیمیایی نشان می دهند که ماگمای سازنده این سنگ ها از ذوب بخشی 11 تا 16 درصدی یک خاستگاه گوشته ای غنی شده و گارنت لرزولیتی تعدیل شده، در ژرفای 90 تا 100 کیلومتری پدید آمده است. در زمان الیگوسن-میوسن، این ماگما از راه گسل ها و شکستگی های ژرف، به درون پهنه کششی پشت کمانی آغازین که پیامد فرورانش صفحه عربی به زیر صفحه ایران مرکزی بوده، وارد شده است.
    کلیدواژگان: ماگماتیسم، الیگوسن، سازنده قرمز زیرین، گرمسار، ایران مرکز
  • مریم جاویدی مقدم، محمدحسن کریم پور *، خسرو ابراهیمی نصرآبادی، آزاده ملکزاده شفارودی، محمدرضا حیدریان شهری صفحات 125-146
    محدوده خور در خاور ایران و شمال باختر بیرجند جای دارد. این محدوده دارای برونزدهایی از سنگ های آتشفشانی ائوسن-الیگوسن با ترکیب آندزیت بازالتی تا ریولیتی است که سنگ های آذرین نیمه درونی و درونی گرانودیوریتی تا گابرویی در آنها نفوذ کرده اند. در این پژوهش، سنگ زایی (پتروژنز) سنگ های آتشفشانی مناطق چشمه خوری و شکسته سبز که در محدوده خور بیشترین گسترش را دارند، بررسی شده است. سنگ های ریولیت، داسیت، آندزیت، تراکی آندزیت و آندزیت بازالتی در منطقه چشمه خوری و تراکی آندزیت در منطقه شکسته سبز شناسایی شدند. بافت بیشتر این سنگ ها پورفیری، هیالوپورفیری و میکرولیتی است و دارای کانی های پلاژیوکلاز، اوژیت، آلکالی فلدسپار، هورنبلند، بیوتیت و کوارتز هستند. سنگ های آتشفشانی چشمه خوری سرشت کالک آلکالن با پتاسیم بالا دارند. غنی شدگی LREEها در برابر HREEها و غنی شدگی عناصر LILE در برابر HFSE نشان می دهد که این سنگ ها در پهنه ماگمایی فرورانش پدید آمده اند. نسبت ایزوتوپ اولیه 87Sr/86Sr در سنگ های آندزیتی و داسیتی نشان دهنده پیدایش ماگمای آنها از ذوب بخشی گوشته غنی شده ای است که در هنگام تفریق، دچار آلودگی پوسته ای شده است. تراکی آندزیت های شکسته سبز سرشت شوشونیتی دارند. این سنگ ها دارای نسبت بالای FeOt/FeO*+MgO، K2O/Na2O و نیز ppm360Zr>، ppm39 Y>، ppm100Ce> هستند. همچنین، دارای غنی شدگی شدید از عناصر LREE و HFSE، تهی شدگی از Eu و کاهش در Ba و Sr هستند. تراکی آندزیت های منطقه شکسته سبز در محدوده آتشفشانی های پس از برخورد جای می گیرند.
    کلیدواژگان: زمین شیمی، پهنه فرورانش، پهنه کششی، چشمه خوری، شکسته سبز، شمال بلوک لوت
  • زینب قرامحمدی، علی کنعانیان* صفحات 147-170
    توده آذرین درونی ده بالا در محدوده 45 کیلومتری جنوب باختری شهرستان بویین زهرا در استان قزوین رخنمون دارد. این توده بیشتر از گرانودیوریت هستند و با نفوذ به درون سنگ های آتشفشانی-رسوبی ائوسن در مجموعه ماگمایی ارومیه-دختر (UDMA)، هاله دگرگونی حرارتی باریکی در سنگ های میزبان پدیده آورده است. گرانودیوریت ها با 9/66-2/64SiO2=، از نوع کالک آلکالن غنی از پتاسیم هستند و ویژگی های سنگ های متاآلومین (1/1>A/CNK) را نشان می دهند. در نمودار عنکبوتی عناصر فرعی بهنجارشده به ترکیب گوشته اولیه، نمونه ها الگوی همانندی دارند و از عناصر Cs، Th، U، K و Zr غنی شدگی و از عناصر P، Ti، Nb و Ba تهی شدگی نشان می دهند. در الگوی عناصر خاکی نادر که به ترکیب کندریت بهنجار شده، نمونه ها دارای آنومالی منفی متوسط یوروپیم، غنی شدگی LREE نسبت به HREE و الگوهای جدایش شده متوسط در REE هستند که از ویژگی های زمین شیمیایی گرانیتوییدهای نوع I به شمار می آیند. میزان TiO2 و P2O5 کم همراه با نسبت Th/Ta بالا (23/6-35/9) نشان دهنده ماگماتیسم وابسته به فرورانش است. گرانودیوریت های ده بالا ویژگی های زمین شیمیایی توده های آذرین درونی که در کمان های ماگمایی حاشیه فعال قاره ای پدید می آیند را نشان می دهند. این ویژگی ها شامل ماهیت کالک آلکالن آنها، آنومالی شدید منفی Nb، الگوهای LREE غنی شده و جدایش ضعیف در MREE و HREE هستند. غنی شدگی از عناصر ناسازگار La، Ce، Rb، Th، K و Nd در کنار آنومالی منفی Ti، Ba، Eu، Nb و P نیز نشان دهنده ریشه گرفتن ماگما از ذوب بخشی پوسته زیرین دارد. حضور انکلاوهای میکروگرانولار مافیک (MME) در گرانودیوریت ها به همراه بافت های نبود تعادل در بلورهای پلاژیوکلاز و همچنین، بلورهای پلاژیوکلاز در مرز مشترک میان گرانودیوریت ها و انکلاوها می تواند نشان دهنده آمیزش ماگمای پوسته با ماگمای مافیک جداشده از گوشته باشد.
    کلیدواژگان: گرانیتویید کالک آلکالن، آمیزش ماگمایی، پوسته زیرین، گرانیت نوع I، توده آذرین درونی ده بالا، مجموعه ماگمایی ارومیه، دختر
  • محمد معانی جو*، لیلا خدایی صفحات 171-190
    توده نفوذی سراب-3 در شمال باختری ایران، در پهنه سنندج-سیرجان و در خاور شهرستان تکاب جای دارد. بر پایه بازدیدهای صحرایی و سنگ نگاری، ترکیب سنگ شناسی این توده نفوذی (به سن میوسن) در محدوده دیوریت-لوکودیوریت، مونزودیوریت، کوارتزمونزودیوریت، گرانودیوریت و گرانیت است. بر پایه ویژگی های زمین شیمیایی، این سنگ ها از گرانیتوییدهای نوع I، با سرشت کالک آلکالن هستند و از دیدگاه درجه اشباع شدگی از آلومینیوم (ASI)، متاآلومین هستند. غنی شدگی عناصر LILE (K، U، Sr، Ce، Th، Pb و Ba) و LREE نسبت به عناصر HFSE (Zr، Y، Ti، P و Nb) و HREE و پایین بودن نسبت Ce/Pb وNb/U و مقادیر بالای Ba/Nb نشان دهنده پیدایش این سنگ های آذرین در پهنه زمین ساختی وابسته به فرورانش حاشیه فعال قاره ای است. آنومالی منفی Ti، Nb و P در نمودارهای عنکبوتی نیز این موضوع را تایید می کند. پایین بودن نسبت های (Al2O3/FeO*+MgO+TiO2) و (Na2O+K2O/FeO*+MgO+TiO2) و تمرکز پایین نسبت Rb/Sr (کمتر از 6/0) نشان می دهد که توده نفوذی منطقه سراب-3 چه بسا یک خاستگاه متابازالتی داشته است.
    کلیدواژگان: گرانیتوبید نوع I، زمین شیمی، سراب، 3، خاور تکاب، پهنه سنندج – سیرجان
  • اکرم سادات میرلوحی *، محمود خلیلی صفحات 191-205
    لکوگرانیت آدربا، بخشی از همتافت دگرگونی گلپایگان (پهنه سنندج-سیرجان)، میزبان گرهک های تورمالین عدسی شکل است. این توده میزبان گرهک های کوچک (نوع 1) با بزرگی 2 در 4 سانتیمتر و گرهک های بزرگ (نوع 2) با بزرگی نزدیک به 7 در 14 سانتیمتر است. هسته گرهک های نوع 1 از تورمالین های کوچک با چندرنگی سبز-آبی، کوارتز، پتاسیم فلدسپار (میکروکلین) و آپاتیت سازمان یافته است؛ اما هسته گرهک های نوع 2، از درشت بلورهای تورمالین با چندرنگی آشکار، به همراه کوارتز ساخته شده است. بر پایه بررسی زمین شیمی عناصر اصلی و نادر، این تورمالین ها در محدوده آلکالن (قلیایی)، از نوع شورل (گرهک های نوع 1) و قلمرو شورل-دراویت (گرهک های نوع 2) رده بندی می شوند. میانگین مقادیر REE در این تورمالین ها دارای شیب منفی بوده و نشان دهنده آنومالی منفی (گرهک نوع 1) و مثبت (گرهک نوع 2) عنصر Eu است. به احتمال بالا، گرهک های نوع 1 در پی دو ساز و کار نبود آمیختگی در مذاب های تکامل یافته و سپس شکسته شدن بیوتیت در مراحل پایانی تبلور تورمالین ، تا مصرف کامل B (سیستم بسته) پدید آمده اند. برای گرهک های نوع 2، شکسته شدن بیوتیت در تعادل با سیال خارجی (سیستم باز) پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: گرهک های تورمالین، REE، گلپایگان، سنندج - سیرجان
|
  • Ahmad Ahmadi Khalaji *, Zahra Tahmasbi, Farhad Zal, Zahra Shabani Pages 1-24
    The Mangavai and Ganjnameh pegmatitic rocks are part of the Alvand granitoid pluton in the Sanandaj-Sirjan zone. The composition of tourmaline in Mangavi is Schorl and that of the Ganjnameh lies in the Schorl- foitite fields. The amounts of aluminum and X-vacancy in the Ganjnameh tourmalines are more than those of Mangavi. But commonly¡ the main substitution of both types of tourmaline is proton production and Al increase types that Al increase; Xvacancy and Fe reduce occurred. During these substitutions¡ olenite and foitite¡ Al-tourmaline and X-vacancy have been formed¡ respectively. The absence of dravite and the Fe # value over 0.8 in analyzed samples indicate that the tourmalines in pegmatites are related to magmatic types. In addition¡ the substitution of X-vacancy and Na (olenite) type of tourmaline point to its magmatic nature and so¡ the required elements (i.e. boron¡ iron¡ sodium and aluminum) provided by magmatic fluids. The HREE amount of the Mangavi tourmalines due to accompanied garnet are very low but in the absence of garnet¡ the Ganjnameh tourmaline have high levels of these elements. Although tourmalines have the extensive substitutions but do not have a tendency to absorb all rare earth elements and the greatest impact on the control of these elements in tourmaline related to paragenesis minerals.
    Keywords: Schorl, Foitite, Olenite, Zoning, Mangavi, Ganjnameh, Alvand, Hamedan
  • Fateme Mohammadpour, Habib Biabangard *, Hassan Mirnejad, Rezvan Mirzaei Rayeni Pages 25-42
    The Mahour 2 lead mineralization area is located¡ about 145 km west of Nehbandan and 2 km northwest of Mahour polymetal deposit and in the eastern part of Lut Block. The area comprises of volcanic and pyroclastic rocks (Eocene) intruded by several intrusive rocks mainly as dioritic dykes and stocks. Mineralization as veins and filling the space¡ occurred in altered andesitic rocks. Supergene zone is characterized by azurite¡ malachite¡ linarite and iron oxides (hematite and limonite) whereas¡ galena¡ pyrite¡ chalcopyrite and magnetite are the main minerals of hypogene zone. And¡ quartz and calcite are main gangue. The area is dominated by four types of alteration including silicic¡ sericitic¡ propylitic¡ and argillic. Fluid inclusions study on quartz mineral sections polished reveals the presence of 1.0 to 5.6 percent salt and homogeneous temperature between 278 to 570 ° C. The high temperature with low salinity zone mineralization in this area is likely related to another generation of mineralization in the area. The results of fluid inclusions show that the mineralization is probably a mixture of magmatic fluid and atmospheric¡ although there is doubt. Several similar criteria including form of deposit¡ primary ore deposit¡ alteration facies¡ tectonic environment and magmatic series document that there should be a correlation between the origin of the studied mineralization area and that of the Mahour polymetal deposit.
    Keywords: Poly metal_Alteration_Fluid inclusions_Mahour 2 lead deposit_Dehsalm_Lut block
  • Shahrooz Haghnazar *, Zahra Shafeie, Zahra Sharghy Pages 43-60
    The spilli volcanic rocks suite consisting of Basalt- Trachyte- Rhyolite with upper Cretaceous¡ outcrop in the northern part of Alborz and south of Siahkal area (east of the Guilan province). Based on geochemical data¡ the studied suite attributed to transitional to alkali series. Negative correlation of Al2O3¡ CaO¡ P2O5 and positive correlation of Rb and Th versus SiO2 reveal the occurrence of fractional crystallization process. Also¡ the negative correlation of Sr versus Y¡ Sr/Zr versus Sr and CaO/Al2O3 versus SiO2 show that fractionation of plagioclase has played an important role in petrogenesis of the spilli Suite. The hypotheses is supported by the negative anomalies of Eu¡ Ba and Sr. The overall geochemical evidences indicate that the basic rocks belong to intra-continental rift zone whereas the felsic rocks are classified as A1 type derived from parent basaltic magmas via fractional crystallization in an anorogenic setting. The studied magmatism share many similarities with bimodal magmatism in continental rift zones.
    Keywords: Volcanic rocks, Bimodal magmatism, Continental rift, Spilli, Alborz
  • Mojgan Salavati, Aghil Ashori Pages 61-82
    In the northern ranges of Guilan in Degarmankesh¡ alkali gabbroic bodies have been outcropped. Based on petrographic studies¡ the essential minerals are plagioclase¡ pyroxene and± Olivine. Chlorite¡ termolite-actinolite¡ serpentine¡ sosorite are secondary and opaque is accessory mineral of the rocks studied. Based on geochemistry data¡ the rocks studied are plotted on gabbro domain. Normalized trace element patterns relative to MORB and primitive mantle show LREE enriched and HREE depleted. K¡ Th¡ Rb positive anomaly as well as negative anomaly of Ta¡ Nb and Ti point to continental crust contaminated by the rocks under discussion. In terms of tectonic setting¡ the studied rocks lie in continental intraplate and continental arc environment. The parent magma generated by 5% to 14% partial melting of garnet lehrzolite mantle source possibly at the depth of approximately 80 km. The overall petrographic and geochemical criteria indicate that the studied gabrros originated from magmatism related to Paleogene pull apart basin¡ in the course of partial melting of asthenosphere arisen under continental lithosphere and contaminated with derived subducted fluids in supraduction zone.
    Keywords: Gabbro, Alkaline series, Astara city, Talesh zone
  • Mohsen Tabatabaei *, Lila Ebrahimi Pages 83-104
    The studied area is located in the east of Nabar village and southwest of Kashan¡ a part of the Urumieh – Dokhtar magmatic arc. The volcanic rocks belonging to Eocene age¡ are composed of pyroxene andesites¡ andesites¡ dacites and rhyolites. Porphyritic¡ glomeroporphyric¡ microlitic¡ and sieved textures are the most common textures of these rocks. Plagioclase¡ clinopyroxene and amphibole are the predominant minerals in the pyroxene andesites and andesites¡ whereas dacites and rhyolites are characterized by the presence of plagioclase¡ amphibole¡ quartz¡ biotite¡ and K-feldspar. Inequilibrium textures including embayed plagioclases and quartz with rounded margins¡ and oscillatory zoning in the plagioclases¡ sieved texture¡ and dusty rims are evidences of magma mixing. The enrichment in LREE and LILE and the HREE and HFSE depletion in the chondrite and primitive mantle normalized diagrams point to calc-alkaline nature of the rocks studied and they are related to volcanic arcs setting. High ratio of La/Nb (2-4.36) and negative Ti and Nb anomalies in spider diagrams can support crustal contamination hypotheses of these rocks. Also¡ low ratio of Nb/La (0.23-0.5) and high ratio of Sr/Ce (8.4-19) indicate contamination of parental magma with crustal materials. The rocks studied are formed from magma which is derived from enriched-mantle with 1-5 percent partial melting of spinel-lehrzolite.
    Keywords: Geochemistry, Urumieh, Dokhtar, Volcanic rocks, Kashan, Nabar
  • Habibollah Ghasemi *, Reza Sarizan, Azizollah Taheri Pages 105-124
    In north and northwest of Garmsar in Semnan province¡ some basic igneous rocks with the Oligocene age outcropped as dyke¡ sill and very small stocks in the Lower Red Formation. These rocks have basic composition and alkaline nature. They show various textures such as porphyric¡ glomeroporphyric¡ ophitic¡ subophitic¡ intergranular and granular. Plagioclase and clinopyroxene as the main minerals¡ olivine¡ opaque (magnetite¡ titanomagnetite)¡ apatite and phelogopite as the minor minerals and chlorite¡ prehnite¡ epidote¡ serpentine sericite and calcite are the secondary minerals in these rocks. Primitive mantle and chondrite normalized diagrams of these rocks show strong enrichments in light rare earth elements (LREEs) and relative depletions in heavy rare earth elements (HREEs). Also¡ parallel trends of the samples in these diagrams indicate a common source for these rocks and the role of the differentiation crystallization in their genesis. Investigated rocks are plotted in back-arc basin setting field in discrimination tectonic diagrams. Geochemical studies show magma forming of these rocks have been formed from 11- 16% partial melting of an enriched modified garnet lherzolitic mantle source in 90-100 km depths. This magma intruded via deep fractures and faults in the incipient extensional back-arc basin resulted from northward subduction of Arabian plate beneath the Central Iran in the Oligocene-Miocene time.
    Keywords: Magmatism, Oligocene, Lower Red Formation, Garmsar, Central Iran
  • Maryam Javidi Moghaddam, Mohammad Hassan Karimpour *, Khosrow Ebrahimi Nasrabadi, Azadeh Malekzadeh Shafaroudi, Mohammad Reza Hidarian Shahri Pages 125-146
    Khur area is located in east of Iran and northwest of Birjand. The area comprises outcrops of Eocene to Oligocene volcanics with basaltic andesite to rhyolite composition¡ which were intruded by subvolcanic and intrusive bodies of granodiorite to gabbro. In the present work¡ petrogenesis of volcanic units in Cheshmeh Khuri and Shekasteh Sabz areas was studied¡ which are located in Khur area and these volcanics have most widespread in them. Rhyolite¡ dacite¡ andesite¡ trachyandesite and basaltic andesite units in Cheshmeh Khuri and trachyandesite unit in Shekasteh Sabz were identified. The main textures of these units are porphyritic¡ hialoporphyritic and microlitic and plagioclase¡ pyroxene¡ K-feldspar¡ hornblende¡ biotite and quartz are the main minerals. Volcanic units of Cheshmeh Khuri have characteristic of high-K Calc-alkaline. Enrichment of LREE relative to HREE and LILE to HFSE are important evidences that magma was formed in a magmatic belt of a subduction zone. Based on the initial 87Sr/86Sr of andesite and dacite¡ their magma has originated from partial melting of an enriched mantle and contaminated with the crust through its differentiation. Trachyandesites of Shekaste Sabz have characteristic of shoshonitic nature. These units are characterized by high FeOt/FeOt㈃¡ K2O/Na2O and Zr>360 ppm¡ Y>39 ppm¡ and Ce> 100 ppm. Also¡ they are enrichment in REE particularly in LREE¡ depletion of Eu¡ strong enrichment in HFSE¡ and depletion in Ba and Sr. Therefore¡ trachyandesites of Shekaste Sabz belong to post collision volcanics.
    Keywords: Geochemistry, Subduction zone, Extension zone, Cheshmeh Khuri, Shekasteh Sabz, north of Lut block
  • Zeynab Gharamohammadi, Ali Kananian * Pages 147-170
    The Dehe Bala pluton is exposed approximately 45 km south-west of Boein Zahra town¡ Qazvin province. This Pluton which intruded the Eocene volcano-sedimentary rocks of the Urumieh-Dokhtar Magmatic assemblage (UDMA)¡ is mainly composed of granodiorite and produced narrow thermal metamorphic contact aureoles surrounding the intrusion. The body is characterized by SiO2 content ranging from 64.2 to 66.9 wt%¡ high-k calc-alkaline nature and metaluminous character (A/CNK
    Keywords: Calc, alkaline, Magma mixing, Lower crust, I, type granite, Dehe Bala pluton, Urumieh, Dokhtar magmatic assemblage (UDMA)
  • Mohammad Maanijou *, Leila Khodaei Pages 171-190
    The Sarab-3 intrusive body is located in the NW of Iran¡ in Sanandaj-Sirjan zone and in the east of Takab city. Based on field observations as well as petrographic features¡ the lithologic composition of intrusion (Miocene age) ranges within the diorite-leucodiorite¡ monzodiorite¡ quartz monzodiorite¡ granodiorite and granite. In terms of geochemical characteristics¡ the rocks studied¡ are I-type¡ with calc-alkaline affinity and meta-aluminous character. Enrichment of LILE (K¡ U¡ Sr¡ Ce¡ Th¡ Pb¡ Ba) and LREE relative to HFSE (Zr¡ Y¡ Ti¡ P¡ Nb) and HREE¡ low Ce / Pb and Nb / U ratios and high Ba / Nb reveal that the rocks under study were originated in an active continental margin subduction-related tectonic setting. The negative anomalies of Ti¡ Nb and P on the spider diagram also confirm this fact. Low ratios of (Na2O K2O / (FeOt MgO TiO2) and (Al2O3 / FeOt MgO TiO2) along with low Rb/Sr concentration (
    Keywords: I, type granitoids, Geochemistry, Sarab, 3, East of Takab, Sanandaj, Sirjan Zone
  • Akramosadat Mirlohi *, Mahmoud Khalili Pages 191-205
    The Aderba leucogranite in the Golpayegan metamorphic core complex (GMC)¡ a part of Sanandaj-Sirjan zone¡ host lentiform small (2*4 cm)(Type 1) and large (7*14 cm)(Type 2)tourmaline nodules. In terms of mineralogical features¡ the core of these two types tourmaline nodules is different. The Type 1 composed of small blue-green tourmaline¡ quartz¡ K-feldspar (microcline) and apatite while the Type 2 is characterized by tourmaline coarse crystals accompanied by quartz. Based on major and trace elements data the tourmalines under discussion are classified as alkaline¡ schorl (Type 1) and schorl-dravite (Type 2). The mean REE values displays a negative slope and a negative (Type 1) and positive (Type 2) Eu anomalies. The overall petrographic observations and geochemical results indicate that the Type 1 is likely influenced by two mechanisms of liquid immiscibility in the evolved melt followed by biotite breakdown in the final stages of tourmaline crystallization to complete consumption of B (closed system). For nodules¡ Type 2¡ breakdown of biotite in equilibrium with the external fluid (open system) is proposed.
    Keywords: Tourmaline nodules, REE, Golpaygan, Sanandaj, Sirjan zone