فهرست مطالب

فرآوری و نگهداری مواد غذایی - سال نهم شماره 2 (پیاپی 22، پاییز و زمستان 1396)

نشریه فرآوری و نگهداری مواد غذایی
سال نهم شماره 2 (پیاپی 22، پاییز و زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1397/01/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مقاله پژوهشی
  • راحله نژاد رزمجوی اخگر *، جواد حصاری، صدیف آزادمرد دمیرچی صفحات 1-16
    سابقه و هدف
    علیرغم مزایای بالای پنیرهای فتای فراپالایشی به ویژه راندمان بالای آنها، رسیدن و توسعه عطر و طعم در این پنیرها کندتر از پنیرهای سنتی صورت می گیرد. رسیدن پنیر فرآیند پیچیده و اجتناب ناپذیر جهت دستیابی به محصولی با خصوصیات بافتی و ارگانولپتیکی منحصر به فرد می باشد. در طی رسیدن، پنیر دستخوش تغییراتی شامل گلیکولیز، لیپولیز و پروتئولیز می گردد. پروتولیز مهمترین و پیچیده ترین رویدادی است که در اغلب واریته های پنیر در طی رسیدن رخ می دهد و شدیدا بر روی خواص حسی پنیر تاثیر می گذارد. لذا در این مطالعه اثر افزودن اسیدهای آمینه آزاد کازئینی بر روی تسریع پروتئولیز و توسعه عطر و طعم در این پنیرها در طول 60 روز رسیدن مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    نمونه های پنیر در 3 تکرار در 3 روز متوالی تهیه شدند. تیمار کنترل طبق روش معمول کارخانه تولید شد. در تیمار آزمایشی اسیدهای آمینه کازئینی علاوه بر استارتر و مایه پنیر، به رتنتیت اضافه گردید. ترکیبات شیمیایی، ازت محلول در 6/4 = pH، اوره- الکتروفورز، پروفیل های پپتیدی، اسیدهای آمینه آزاد کل و اختصاصی و ویژگی های حسی در طول 60 روز دوره رسیدن در نمونه های پنیر مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین پنیرهای آزمایشی و کنترل یک روزه از نظر ترکیب شیمیایی و pH وجود ندارد. ازت محلول در 6/4=pH در تمام دوره ، جز روز اول در تیمار حاوی اسیدهای آمینه آزاد به طور معنی داری (05/0 >P) بالاتر بود. اوره- الکتروفورز با ژل پلی آکریل آمید جزء نامحلول در 6/4= pH، تفاوت معنی داری از نظر میزان هیدرولیز 1sα- کازئین بین تیمارهای کنترل و آزمایشی در طول رسیدن نشان نداد. میزان هیدرولیز β- کازئین در طول رسیدن در هر دو تیمار آهسته تر بود. در کروماتوگرام های RP-HPLC جزء محلول در 6/4= pH نمونه های60 روزه نسبت پپتیدهای هیدروفیل به هیدروفوب در تیمار آزمایشی بالاتر از تیمار کنترل بود. در تمام طول رسیدن، غلظت های اسیدهای آمینه آزاد کل در تیمار آزمایشی به طور معنی داری (05/0 >P) بالاتر بود. سطوح اسیدهای آمینه آزاد اختصاصی شاخص نیز در پنیر آزمایشی به طور قابل توجهی در روز60ام بالاتر بود. از نظر ویژگی های حسی، تیمار حاوی اسیدهای آمینه آزاد کازئینی اختلاف معنی داری (05/0P<) با نمونه کنترل داشت و امتیازات بیشتر طعم، عطر و پذیرش کلی را کسب کرد.
    استنتاج: به طور کلی افزودن اسیدهای آمینه آزاد کازئینی به رتنتیت اثر مثبت در تسریع پروتئولیز و در نتیجه رسیدن و بهبود عطر و طعم و پذیرش کلی پنیر فتای فراپالایشی داشت.
    کلیدواژگان: اسیدهای آمینه آزاد کازئینی، پروتئولیز، پنیر فتای فراپالایشی
  • آتنا دهقان*، علیرضا صادقی ماهونک، محمد قربانی، مهدی کاشانی نژاد، یحیی مقصودلو صفحات 17-31
    سابقه و هدف
    امروزه روش های متعددی جهت استخراج هیدروکلوئیدها، مورد مطالعه قرار گرفته است و همچنین اثرات این روش های نیز بر روی خصوصیات کاربردی تعداد زیادی از آن ها بررسی شده است. بر اساس این مطالعات، مشخص شده است که متغیرهای متعددی بر خصوصیات کاربردی هیدروکلوئیدها موثر می باشند که برخی از آن ها عبارتند از درجه حرارت، نسبت آب به دانه، pH، غلظت نمک و مدت زمان استخراج.«به» گیاهی بومی آسیا است که به میزان گسترده ای در شمال ایران رویش می یابد. میوه این گیاه حاوی دانه هایی می باشد که این دانه ها در پوسته بیرونی خود دارای موسیلاژ قابل استخراج می باشند. استخراج موسیلاژ دانه «به» عمدتا توسط روش های متداول صورت گرفته است و اطلاعات اندکی پیرامون استفاده از تکنیک های نوین نظیر حمام فراصوت در استحصال موسیلاژ این دانه موجود است. هدف از این پژوهش ارزیابی تاثیر امواج فراصوت توام با عواملی نظیر درجه حرارت و pH بر میزان بازدهی استخراج و خصوصیات رئولوژیکی موسیلاژ استخراجی می باشد. جهت دستیابی به میزان بهینه بازدهی و ویسکوزیته ظاهری ، بهینه یابی استخراج موسیلاژ دانه «به» با کمک روش سطح پاسخ و طرح مرکب مرکزی چرخش پذیر صورت پذیرفت و شرایط بهینه استخراج، پیش بینی گردید.
    مواد و روش ها
    دانه «به» از اکوتیپ گیلان تهیه گردید. جهت تعیین تاثیر پارامترهای متفاوت بر دو فاکتور بازدهی استخراج و ویسکوزیته ظاهری موسیلاژ استخراج شده از دانه، سه متغیر مستقل شامل درجه حرارت استخراج (oC55 -oC25)، مدت زمان تیمار فراصوت (10-3 دقیقه) و pH (8-6) مورد بررسی قرار گرفتند. آزمون ها با استفاده از روش سطح پاسخ طراحی گردیدند. ویسکوزیته ظاهری موسیلاژ توسط ویسکومتر چرخان بروکفیلد در 50 دور بر دقیقه و در دمای ثابت oC25 اندازه گیری شد. با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری، برای هر پاسخ مدل چندجمله ای درجه دوم به دست آمد. ترکیب شیمیایی موسیلاژ دانه «به» نیز توسط روش های استاندارد AOAC تعیین گردید.
    یافته ها
    در میان عوامل مورد بررسی، درجه حرارت و مدت زمان تیمار فراصوت بر بازدهی استخراج و ویسکوزیته، تاثیر معنی داری داشتند در حالیکه pH فاقد این اثر بود (05/0>p). شرایط بهینه پیش بینی شده جهت دستیابی به میزان مطلوب راندمان استخراج و ویسکوزیته ظاهری عبارت درجه حرارتoC3/38، مدت زمان تیمار فراصوت 68/7 دقیقه و pH برابر با 35/6 می باشد که در آن میزان بازدهی و ویسکوزیته به ترتیب 09/14% و 4/52 میلی پاسکال ثانیه بود.
    نتیجه گیری
    موسیلاژ دانه «به»، رفتار سیال غیر نیوتنی و رقیق شونده با برش (سودوپلاستیک ) نشان داد. بازدهی استخراج و میزان ویسکوزیته موسیلاژ، تحت تاثیر برخی از شرایط استخراج نظیر درجه حرارت و مدت زمان اعمال تیمار فراصوت، قرار داشت بنابراین با تعیین شرایط مناسب برای استخراج این موسیلاژ؛ می توان به حد مطلوبی از بازدهی و ویسکوزیته دست یافت.
    کلیدواژگان: امواج فراصوت، استخراج، موسیلاژ دانه به، روش سطح پاسخ
  • تهمینه نیکبخت کشکولی، حسین جوینده*، سعید تهموزی دیده بان، وحید سماواتی، سید رضا فلسفی صفحات 33-50
    امروزه ماست به عنوان مهمترین فرآورده لبنی پروبیوتیک در سرتاسر دنیا تولید و به بازار عرضه می گردد. پروبیوتیک ها، میکروارگانیسم های زنده ای هستند که در صورت مصرف در مقادیر کافی دارای اثرات مفید بر سلامت میزبان می باشند، همچنین، پری بیوتیک ها ترکیبات کربوهیدراتی غیرقابل هضم برای انسان هستند که توانایی بهبود رشد یا فعالیت یک یا تعداد محدودی از باکتری های پروبیوتیک (باکتری های روده ای) را دارند. امروزه ماست به عنوان مهمترین فرآورده لبنی پروبیوتیک در سرتاسر دنیا تولید و به بازار عرضه می گردد. پروبیوتیک ها، میکروارگانیسم های زنده ای هستند که در صورت مصرف در مقادیر کافی دارای اثرات مفید بر سلامت میزبان می باشند، همچنین، پری بیوتیک ها ترکیبات کربوهیدراتی غیرقابل هضم برای انسان هستند که توانایی بهبود رشد یا فعالیت یک یا تعداد محدودی از باکتری های پروبیوتیک (باکتری های روده ای) را دارند. امروزه ماست به عنوان مهمترین فرآورده لبنی پروبیوتیک در سرتاسر دنیا تولید و به بازار عرضه می گردد. پروبیوتیک ها، میکروارگانیسم های زنده ای هستند که در صورت مصرف در مقادیر کافی دارای اثرات مفید بر سلامت میزبان می باشند، همچنین، پری بیوتیک ها ترکیبات کربوهیدراتی غیرقابل هضم برای انسان هستند که توانایی بهبود رشد یا فعالیت یک یا تعداد محدودی از باکتری های پروبیوتیک (باکتری های روده ای) را دارند. ترکیب پری بیوتیک به همراه پروبیوتیک، سین بیوتیک نامیده می شود که اثرات سودمند تری بر سلامت میزبان می گذارد. آغازگر پروبیوتیک مورد استفاده در این مطالعه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس نوع LA5 بود. در این پژوهش به منظور تعیین شرایط بهینه تولید ماست سین بیوتیک شامل سه متغیر غلظت اینولین (%5/2-0)، غلظت کتیرا (%06/0-0) و زمان نگهداری (19-1روز) بر سفتی، آب اندازی و شمارش پروبیوتیکی نمونه ها به روش سطح پاسخ مورد بررسی قرار گرفت. ضریب تبیین کلی (2R) برای صفات سفتی، آب اندازی و شمارش پروبیوتیکی به ترتیب 98/0، 98/0 و 99/0 تعیین شدند. آنالیز واریانس اثر کلی متغیر های فرآیند در مدل های رگرسیون ماست سین بیوتیک نشان داد که اثر هر سه متغیر مستقل بر متغیر های وابسته معنی دار بودند. شرایط بهینه در ماست سین بیوتیک برای حداکثر سفتی و شمارش پروبیوتیکی و حداقل آب اندازی ترکیب 5/2 % اینولین به همراه 04/0% کتیرا در روز 18 تعیین گردید. در ارتباط با سفتی و آب -اندازی محصول افزایش غلظت اینولین و زمان نگهداری باعث بهبود بافت گردید. افزایش غلظت کتیرا تا 03/0% نیز باعث بهبود بافت شد درحالی که غلظت 06/0% اثر منفی داشت. همچنین افزایش غلظت کتیرا و اینولین بر شمارش پروبیوتیکی محصول تاثیر مثبت داشت اما در طی زمان نگهداری شمارش پروبیوتیکی کاهش یافت.
    کلیدواژگان: اینولین، کتیرا، ماست سینبیوتیک، روش سطح پاسخ
  • بهرام فتحی آچاچلویی *، زری پیامی صفحات 51-68
    سابقه و هدف
    نتایج تحقیقات نشان داده است که نگهداری در شرایط دمایی C° 6-5 زیتون را به مدت دو ماه بطور مطلوب نگهداری می کند. با نگهداری میوه در این شرایط دمایی، مقاومت به اکسیداسیون و سختی میوه کاهش و مقدار اسیدیته، ترکیبات با عوامل کربونیل و طعم های تلخ و تند در روغن افزایش می یابد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شرایط مختلف نگهداری میوه زیتون رقم زرد روغنی برداشت شده از مناطق مختلف استان اردبیل (پارس آباد و اصلان دوز) روی تغییرات میزان استخراج روغن، ترکیبات فنولیک، اندیس تیوباربیتوریک اسید، ترکیب اسیدهای چرب و رنگ روغن زیتون در شرایط مختلف نگهداری آن بود.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق، زیتون ها در بسته های پلی اتیلن بسته بندی و در دماهای20، 5 و 18- درجه سانتی گراد به مدت 60 روز نگهداری شدند. سپس در طی مدت زمان نگهداری، روغن نمونه های زیتون با روش سرد استخراج شد و در نهایت نمونه های روغن زیتون حاصل از لحاظ ویژگی های مختلف توسط روش های استاندارد مورد ارزیابی قرارگرفتند. برای ارزیابی ترکیبات فنولیک و شاخص تیوباربیتوریک اسید از دستگاه اسپکتروفتومتر، برای ارزیابی ترکیب اسیدهای -چرب از دستگاه کروماتوگرافی گازی و برای بررسی رنگ روغن زیتون از عکسبرداری دیجیتالی شبیه ساز هانترلب استفاده شد. این پژوهش در قالب طرح فاکتوریل با 6 تیمار برای دو منطقه جمع آوری شده زیتون انجام شد. مقایسه میانگین ها در زمان های مختلف با روش آزمون دانکن انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که منطقه برداشت و شرایط نگهداری مختلف میوه زیتون تاثیر معنی داری (05/0>P) روی ویژگی های مختلف داشت. نتایج مقایسه میانگین نمونه های مختلف روغن زیتون نشان داد که افزایش دما و مدت زمان نگهداری باعث افزایش میزان روغن استخراجی، شاخص تیوباربیتوریک اسید و شاخص L و a شد، ولی میزان ترکیبات فنولیک و شاخص b کاهش پیدا کرد. براساس نتایج حاصل از کروماتوگرافی گازی، هفت اسید چرب عمده در روغن زیتون مشاهده شدکه بیشترین آن مربوط به اسید چرب اولئیک (38/57 تا24/58 درصد) بود و بعد از آن اسیدهای چرب لینولئیک اسید (99/17 تا 87/18 درصد)، پالمتیک اسید (87/16 تا 94/17 درصد)، استئاریک اسید (51/2 تا 81/2 درصد) و پالمیتولئیک اسید (38/2 تا 45/2 درصد) قرار داشتند.
    استنتاج: در کل تیمار مربوط به روغن استخراجی از زیتون های منطقه پارس آباد در مقایسه با منطقه اصلاندوز که در دمای 18- درجه سانتی گراد نگهداری شده بودند، دارای میزان روغن، شاخص تیوباربیتوریک، شاخص L و a کمتر و ترکیبات فنولیک و شاخص b بیشتری نسبت به سایر تیمارهای مورد بررسی بود (05/0>P). بنابراین، در تحقیق حاضر این تیمار که دارای زمان ماندگاری بالاتری نیز بود، به عنوان بهترین تیمار معرفی شد.
    کلیدواژگان: روغن زیتون، ترکیبات فنولیک، پروفیل اسیدهای چرب، شرایط نگهداری، رنگ روغن
  • فاطمه شهدادی، حبیب الله میرزایی *، مهدی کاشانی نژاد، مرتضی خمیری، امان محمد ضیایی فر، علی اکبریان صفحات 69-84
    هدف این مطالعه بررسی اثر ریزپوشانی با آلژینات سدیم- نشاسته مقاوم و آلژینات سدیم- کیتوزان بر ساختار میکروسکوپی، خواص رئولوژیکی و زنده مانی باکتری های لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم انیمالیس زیرگونه لاکتیس در ماست نوشیدنی بود. نقش پارامتر های مختلف ریزپوشانی مانند غلظت نشاسته مقاوم و کیتوزان (0، 5/0، 1 و 2 درصد) و زمان فرایند ریزپوشانی (0، 10، 20 و 30 دقیقه) در حفاظت باکتری های پروبیوتیک نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزودن نشاسته و کیتوزان در سطح 1 درصد به مخلوط آلژینات سدیم و زمان 10 دقیقه باعث افزایش قابلیت زیستی باکتری های پروبیوتیک در ماست نوشیدنی بعد از 7 روز نگهداری در دمای 4 درجه سانتیگراد گردید. تصاویر میکروسکوپ نوری 50 عدد از دانک ها با بزرگنمایی ×40 نشان داد که شکل دانک ها با هر دو دیواره کروی با متوسط قطر 500-300 میکرومتر بود. برش عرضی دانک های آلژینات پوشیده شده با نشاسته مقاوم در بزرگنمایی × 100 نشان داد که سلول های باکتریایی درون دانک ها قرار گرفته بودند و توزیع دانک ها درون ماست نوشیدنی یکنواخت بود. فرایند ریزپوشانی باعث افزایش وسکوزیته ظاهری، شاخص قوام و کاهش شاخص رفتار جریان نمونه های ماست نوشیدنی گردید. بهترین مدل برازش شده برای نمونه های بدون ریزکپسول مدل قانون توان و برای نمونه های حاوی ریزکپسول مدل هرشل-بالکی بود. نمونه-های حاوی ریزکپسول های آلژینات سدیم- نشاسته مقاوم زنده مانی بیشتری (به ترتیب 1011×6/3 و 1011×6/6 برای لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم انیمالیس) نسبت به نمونه های حاوی باکتری های ریزپوشانی شده با آلژینات سدیم- کیتوزان (به ترتیب 1010×1/2 و 1010×8/6 برای لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم انیمالیس) نشان دادند.
    کلیدواژگان: باکتری های پروبیوتیک، ریزپوشانی، کیتوزان، ماست نوشیدنی، نشاسته مقاوم
  • سمیرا شکیبا، مرتضی خمیری، سهیل امیری، راحیل رضایی* صفحات 85-100
    سابقه و هدف
    سس کچاپ فرآورده ای محبوب بوده و به عنوان چاشنی جهت بهبود طعم و رنگ بسیاری از مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرد. از آنجا که افزودن هیدروکلوئیدها در فرمولاسیون سس کچاپ به منظور بهبود ویژگی های فیزیکوشیمیایی، رئولوژیکی، بافتی و همچنین شناخت رفتار رئولوژیک از جمله ویژگی های ویسکوالاستیک آن، در طراحی فرآیند، کنترل کیفیت، روش نگهداری و خواص بافتی بسیار اهمیت دارد، لذا هدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر صمغ زانتان و موسیلاژ دانه های اسفرزه و ریحان بر رفتار ویسکوالاستیک سس کچاپ می باشد.
    مواد و روش ها
    در پژوهش حاضر، تیمارها با استفاده از طرح آماری مخلوط، بر اساس ترکیبی از هیدروکلوئیدهای ذکر شده در مقادیر صفر تا یک درصد با استفاده از نرم افزار Design Expert 9 تعیین شدند. جهت بررسی ویژگی های ویسکوالاستیک نمونه-ها، آزمون های روبش کرنش (در محدوده 01/0 تا 1000 درصد) و روبش فرکانس (در محدوده فرکانس 01/0 تا 100 هرتز) انجام شد. مناسب ترین مدل برای نتایج آزمون های فوق برازش یافت و تاثیر تیمارها بر هریک از پارامترهای بدست آمده تعیین شد.
    یافته ها
    نتایج آزمون نوسانی روبش کرنش نشان داد، تمامی نمونه ها در محدوده پایین و متوسط از کرنش، رفتار ویسکوالاستیک خطی دارند. به لحاظ تنش متناظر در ناحیه خطی ویسکوالاستیک، بالاترین مقدار تنش متناظر در نمونه k1 (5/0 درصد صمغ زانتان و 5/0 درصد موسیلاژ دانه ریحان) و پایین ترین مقدار در نمونه هایk9 (16/0 درصد زانتان، 66/0 درصد موسیلاژ دانه اسفرزه 16/0 درصد موسیلاژ دانه ریحان) و k10 (5/0 درصد صمغ زانتان و 5/0درصد موسیلاژ اسفرزه)ملاحظه شد. یافته های حاصل از آزمون روبش فرکانس نیز نشان داد در تمام نمونه های تهیه شده در این پژوهش مدول ذخیره بالاتر از مدول افت بوده و به علاوه، تانژانت افت کمتر از یک است که این امر نشان دهنده رفتار ویسکوالاستیک جامد در نمونه ها بود. از نظر مدول ذخیره، مدول افت و ویسکوزیته کمپلکس بیشترین و کمترین مقدار به ترتیب در نمونه های k4 (یک درصد موسیلاژ ریحان) و k10 (5/0 درصد صمغ زانتان و 5/0 درصد موسیلاژ اسفرزه) مشاهده شد. در نهایت به استثناء تنش متناظر، هیدروکلوئیدهای افزوده شده به سس کچاپ، تاثیر معنی دار بر تمام پارامترهای اندازه گیری شده داشتند (05/0 p<).
    نتیجه گیری
    آزمون های رئولوژیکی نوسانی روشی بسیار مفید جهت تعیین اثر افزودن هیدروکلوئیدها به سیستم های غذایی می باشد. با استفاده از آزمون های روبش کرنش و روبش فرکانس می توان قابلیت جریان یافتن، قابلیت حفظ ساختار در شرایط نگهداری مورد بررسی قرار داد. از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که موسیلاژ دانه های اسفرزه و ریحان با توجه به ویژگی های عملکردی منحصر به فرد، قابلیت استفاده به عنوان یک هیدروکلوئید تجاری در تولید سس کچاپ همراه با سایر هیدروکلوئیدها را دارا می باشند.
    کلیدواژگان: سس کچاپ، ویسکوالاستیک، موسیلاژ، اسفرزه، ریحان
  • علی ملکی*، محمد علی قضاوی، فرزاد مهدیه بروجنی، مهدی مرادی، نیلوفر باغ وردانی صفحات 101-110
    سابقه و هدف
    سیب زمینی در طول دوره رشد و انبارمانی با آفت و خرابی های متعددی روبه رو می شود، که برخی از این خرابی ها در اثر شرایط محیطی و یا تنش های مکانیکی به وجود می آیند و این صدمات هیچ گونه اثری در سطح محصول باقی نمی گذارند اما بر کیفیت محصول تاثیر منفی می گذارند. برای تشخیص این خرابی ها، چندین روش موجود است که یکی از آنها به کارگیری امواج میکروویو است. لذا پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی جداسازی سیب زمینی سالم از ناسالم بر مبنای مقدار ثابت دی الکتریک انجام شد.
    مواد و روش ها
    برای تهیه نمونه های ناسالم، نمونه های اولیه در شرایط دمایی25درجه سانتی گراد و رطوبتی نسبی 40 درصد، درون کیسه های نایلونی به مدت 4 ماه نگهداری گردید تا از لحاظ ظاهری به کیفیت نامطلوب برسد. برای اندازه گیری امپدانس نمونه ها، از استوانه برنجی واقع در کانکتور به ابعاد1/13×6/20 میلی متر استفاده شد. امواج مخابراتی با فرکانس های بالا به سمت نمونه موردنظر فرستاده می شد که مقداری از این امواج توسط نمونه جذب شده و بقیه برگشت داده می شوند. میزان جذب موج توسط نمونه، به جنس(بافت)، دمای نمونه و فرکانس موج اولیه بستگی دارد که با آنالیز آن می توان ثابت دی الکتریک نمونه را اندازه گیری نمود. در این تحقیق ثابت های دی الکتریک سه واریته سیب زمینی آگریا، آریندا و ساوالان با استفاده از سامانه خط انتقال اتصال کوتاه در پنج تکرار، دو سطح دمایی 0 و 25 درجه سانتی گراد و سه سطح فرکانسی 915، 1800 و 2450 هرتز اندازه گیری شدند.
    یافته ها
    نتایج تجزیه واریانس نشان داد کلیه پارامترهای مستقل و اثرات متقابل آنها در سطح احتمال 1% معنی دار شده است. بررسی اثر متقابل دما و رقم نشان داد که بیشترین میزان ثابت دی الکتریک سیب زمینی های سالم برای رقم آریندا و دمای 25 درجه سانتی گراد، 17/59 و کمترین میزان ثابت دی الکتریک برای رقم آگریا و دمای صفر درجه سانتی گراد،73/52 حاصل شد. این در حالیست که برای سیب زمینی های ناسالم بیشترین میزان ثابت دی الکتریک برای رقم آریندا و دمای 25 درجه سانتی گراد،61/57 و کمترین مقدار برای رقم آگریا و دمای صفر درجه سانتی گراد،45/51 حاصل شد. نتایج مربوط به اعمال سه سطح فرکانسی نشان داد، در فرکانس915 مگاهرتز بیشترین مقدار ثابت دی الکتریک سیب زمینی سالم در دمای 25 درجه سانتی گراد معادل31/59 و کمترین مقدار آن در فرکانس2450 مگاهرتز و دمای صفر درجه سانتی گراد، 30/53 است.
    نتیجه گیری
    به طور کلی، برای سیب زمینی های ناسالم در تیمارهای متناظر، مقادیر میانگین ثابت دی الکتریک بین 1 الی 2 واحد کمتر است و با افزایش دما، ثابت دی الکتریک افزایش می یابد. اساسی ترین دلیل آن از دست دادن رطوبت (آبهای آزاد) در طی دوره انبارمانی است. همچنین باتوجه به بافت ارقام مختلف سیب زمینی، ثابت دی الکتریک آریندا بیشتر از ساوالان و ساوالان بیشتر از آگریا است. براین اساس به منظور جداسازی کیفی محصول، بسته بندی و... از این اختلاف ثابت های دی الکتریک، می توان به خوبی بهره برد.
    کلیدواژگان: امواج مخابراتی، ثابت دی الکتریک، دما، سیب زمینی، فرکانس
|
  • R. Nezhad Razmjoui Akhgar *, J. Hesari, S. Azadmard Damirchi Pages 1-16
    Background And Objectives
    In spite of high advantages of UF-Feta cheeses, especially their high yield, ripening and aroma and flavor development in theses cheeses occurs more slowly than traditional cheeses. Cheese ripening is a complex and inevitable process to obtain a product with unique organoleptic and textural characteristics. During the ripening, the cheese is subjected to changes, including glycolysis, lipolysis and proteolysis. Proteolysis is the most important and complex event that occurs in a great number of cheese varieties during ripening and strongly affects the sensory properties of the cheese.Therefore, in this study the effect of cas-amino acids addition on acceleration of proteolysis and flavor and aroma development in these cheeses during 60 days ripening period was investigated.
    Materials And Methods
    Cheese samples were made in 3 trials on 3 consecutive days. Control treatment was produced according to the plant conventional method. In experimental treatment, cas-amino acids, were added into retentate in addition to starter and rennet. Chemical composition, pH 4.6-soluble nitrogen, urea-PAGE, peptide profiles, total and individual amino acids and sensory properties of cheese samples during 60 days ripening period were evaluated.
    Results
    Results showed that there are no significant differences in terms of chemical composition and pH between one-day-old experimental and control cheeses. Soluble nitrogen in pH=4.6 was significantly (P
    Conclusion
    Generally, the addition of free cas-amino acids into retentate had positive effect on the proteolysis acceleration and as a result, ripening and flavor and aroma improvement as well as overall acceptability of UF-Feta cheese.
    Key words: Free Cas-amino acids, Proteolysis, UF-Feta cheese
    Keywords: Free Cas-amino acids, Proteolysis, UF-Feta cheese
  • Aneta Dehghan *, Alireza Sadeghi Mahoonak, Mohammad Ghorbani, Mahdi Kashani Nejad, Yahya Maghsoudlou Pages 17-31
    Background And Objectives
    Nowadays, different methods of hydrocolloid extraction has been studied and the effect of these methods has been investigated on functional properties of these hydrocolloids. According to these studies, it has been found that different variables has influence on hydrocolloids properties such as temperature, water to seed ratio, pH, salt concentration and extraction time. “Quince” tree is local tree in Asia and widely grow in north of Iran. The fruit of this tree has seeds which have extractable mucilage on its outer surface. Extraction of “Quince” seeds mucilage always was done by conventional methods and there is limited information about using new technology such as ultrasound on extraction. The objective of present study is to assess the effect of extraction by ultra sound wave in addition to some variables such as temperature and pH on extraction yield and rheological properties of extracted mucilage. In order to obtain optimum extraction yield and apparent viscosity, optimization of “Quince” seed mucilage extraction was done using “Response Surface Methodology” and “Central Composite Rotational Design” and Optimum operating condition of extraction was predicted.
    Materials And Methods
    “Quince” seeds were obtained from Gilan ecotype. In order to determine the effect of different parameters on yield (%) and apparent viscosity (mPa.s) of extracted mucilage, three independent variables including temperature (25–55ºC), ultra-sonication time (3–10 min), and pH (6–8) were investigated. Response Surface Method was used to design Experiments. Apparent viscosity of mucilage were measured by rotational viscometer Brookfield at 50 RPM in constant temperature 25ºC. Using regression analysis, a second-order polynomial model was developed for each response. Chemical composition of extracted mucilage was determined using AOAC standard methods.
    Results
    among investigated variables, temperature and ultra-sonication time had significant effect on extraction yield and viscosity while pH was not significant (p
    Conclusion
    “Quince” seed mucilage showed a non-Newtonian and shear thinning (pseudoplastic) behavior. Extraction yield and apparent viscosity has affected by some extraction parameters such as temperature and ultra-sonication time so optimum yield and viscosity can access with determining suitable conditions of mucilage extraction.
    Keywords: Ultra sound, Extraction, Quince seed mucilage, RSM
  • Tahmine Nikbakht Kashkouli, Hosein Jooyande *, Saeed Tahmoozi Dideban, Vahid Samavati, Sayyed Reza Falsafi Pages 33-50
    Nowadays yogurt is produced as the most important probiotic dairy product around the world. Probiotics are alive microorganisms that when consumed in sufficient quantities on a regular basis, have beneficial effects on the health of their host. Also, prebiotics are indigestible carbohydrate compounds for human that have ability to improve growth or activity of one or a limited number of probiotic bacteria (Enteric bacteria). Combination of prebiotic and probiotic is called symbiotic that consult health benefits. Nowadays yogurt is produced as the most important probiotic dairy product around the world. Probiotics are alive microorganisms that when consumed in sufficient quantities on a regular basis, have beneficial effects on the health of their host. Also, prebiotics are indigestible carbohydrate compounds for human that have ability to improve growth or activity of one or a limited number of probiotic bacteria (Enteric bacteria). Combination of prebiotic and probiotic is called symbiotic that consult health benefits. Nowadays yogurt is produced as the most important probiotic dairy product around the world. Probiotics are alive microorganisms that when consumed in sufficient quantities on a regular basis, have beneficial effects on the health of their host. Also, prebiotics are indigestible carbohydrate compounds for human that have ability to improve growth or activity of one or a limited number of probiotic bacteria (Enteric bacteria). Combination of prebiotic and probiotic is called symbiotic that consult health benefits. In this study Lactobacillus acidophilus type LA5 was used as probiotic culture. To determine optimal conditions of symbiotic yogurt production, three factors including inulin concentration (0-2/5%), gum tragacanth concentration (0-0/06%) and shelf life (1-19 day) was considered as independent variables and their effects on hardness, synersis and probiotic count sample used analyze response surface method. The overall coefficient of determination (R2) for hardness, Synersis and probiotic count characteristics were 0/98, 0/98 and 0/99 respectively. Analysis of variances of overall effect variables process in regression model Synbiotic yogurt showed significant effect of each independent variable on the dependent variables. Optimum conditions in Synbiotict yogurt for maximum hardness and probiotics count and the least Synersis determined combination 2/5% inulin with 0/04% Gum tragacanth in 18 days. In relation hardness and probiotics count increasing concentration inulin and shelf life improves the texture. Increasing tragacanth Gum concentration to 0/03% improves the texture while the concentration of 0/06% had negative effects. The increasing tragacanth Gum and inulin concentration have positive effect on the probiotic count, but in maintenance time probiotics count reduced.
    Keywords: inulin, tragacanth gum, symbiotic yogurt, Response surface methodology
  • Bahram Fathi-Achachlouei *, Zari Peyami Pages 51-68
    Background And Objectives
    The results have shown that storage of olives at temperatures of 5-6°C for two months keep olives properly. Storage of olive in this temperature conditions decrease resistance to oxidation and fruit hardness and increase acidity, carbonyl compounds, bitter and hot taste in oil. The aim of this study was to evaluate the effect of different storage conditions of olive (yellow variety) harvested from different regions of the Ardabil province (Parsabad and Aslandouz) on the changes of phenolic compounds content, thiobarbituric acid index, fatty acids profile and color of olive oil in the different conditions of olive storage.
    Materials And Methods
    In this study, olives were packed in polyethylene bags and stored at temperatures of 20°C, 5°C and -18°C for 60 days. Then, olive oil was extracted with cold method during the storage time and finally olive oil was evaluated in terms of various properties by standard methods. Phenolic compounds and thiobarbituric acid index were detected by spectrophotometer and fatty acids profile and oil color were determined by gas chromatography and digital photography Hunter lab simulator, respectively. This study statistically was carried in factorial design with 6 treatments of olives harvested from two different regions and also comparison of means was performed by Duncan's test at different times.
    Results
    The results showed that the harvest region and different storage conditions of olive had a significant effect (P
    Conclusion
    In general, the olives related to Parsabad region which were stored at temperature -18°C, had lower oil content, thiobarbituric acid index and L and a indexes of olive oil and had higher phenolic compounds and b index than the other olives (P
    Keywords: Olive oil, Phenolic compounds, Fatty acids profile, Storage conditions, oil color
  • Fatemeh Shahdadi, H. Mirzaei *, M. Kashaninejad, M. Khomeiri, A. M. Ziaiifar, A. Akbarian Pages 69-84
    The aim of this study was to investigate the effect of microencapsulation with sodium alginate/ resistant starch and sodium alginate/chitosan on microstructure, rheological properties and viability of Lactobacillus acidophilus and bifidobactrium animalis subs lactis in drinking yoghurts. Role of different encapsulation parameters, such as resistant starch and chitosan concentration (0, 0.5, 1 and 2 %) and encapsulation time (0, 10, 20 and 30 min) in providing protection to the bacteria were also evaluated. Results showed that the addition of starch and chitosan at 1% concentration to alginate mix and 10 min resulted in increased viable counts of lactobacillus acidophilus and bifidobactrium animalis subs lactis cells after 7 days storage at 4˚C. Drinking yoghurts with alginate/resistant starch microcapsules had shown more viability (3.6×1011 and 6.6×1011 for Lactobacillus acidophilus and bifidobactrium animalis subs lactis, respectively) than encapsulated samples with alginate/chitosan (2.1×1010 and 6.8×1010 for Lactobacillus acidophilus and bifidobactrium animalis subs lactis, respectively). Optical microscopic image of 50 beads at 40× magnification showed that the bead shape was spherical with a mean diameter of about 300–500 µm, and cross-section and internal appearance of coated alginate-resistant starch bead at 100× magnification showed that bacterial cells were located inside of beads. The distribution of beads in drinking yoghurt texture was uniform. Encapsulation increased apparent viscosity and consistency coefficient and decreased flow behaviour index. The best fitted rheological model for the control (without microcapsules) was Power law and for rest of the samples was Herschel-Bulkley.
    Keywords: chitosan, drinking yogurt, microencapsulation, probiotic bacteria, resistant starch
  • Rahil Rezaei * Pages 85-100
    Background And Objectives
    Ketchup sauce is a favorite product and it is useful for flavor and color improvement of foods. Addition of hydrocolloids to ketchup sauce in order to physicochemical, rheological, textural improvement and to understand rheological behavior such as viscoelastic properties is important for quality control, process designing, storage condition and textural properties. So, the objective of this research is investigating effect of Xanthan gum and Ispharzeh and Basil seeds mucilage on the viscoelastic behavior of ketchup sauce.
    Materials And Methods
    at present study, treatments were determined based on combination of hydrocolloids (0-1%) by mixture statistical design of design expert software 9. For investigating viscoelastic properties of samples, strain sweep (at 0.01-1000%) and frequency sweep (at 0.01-100 Hz) test was done. The best model for test results was fitted and effects of each parameter were determined.
    Results
    the results of oscillating strain sweep showed that at low and moderate strain, all of samples had linear viscoelastic behavior. In terms of crossover, the highest crossover was seen at sample K1 (0.5% xanthan gum, 0.5% basil seed mucilage) and the lowest of that was seen at samples k9 (0.16% xanthan, 0.66% ispharzeh seed mucilage, 0.16% basil seed mucilage) and K10 (0.5% xanthan and 0.5% ispharzeh seed mucilage). The finding of oscillating frequency sweep showed that storage moduli were higher than loss moduli at all samples. Loss tangent lower than 1 revealed solid viscoelastic of samples. The highest and the lowest of storage moduli, loss moduli and complex viscosity belonged to K4(1%basil seed mucilage) and k10 (0.5% xanthan and 0.5% Ispharzeh seed mucilage) respectively. Except crossover, added hydrocolloids had significant effect on the all parameter in ketchup sauce.
    Conclusion
    oscillating rheological measurements is a useful method to determine effect of hydrocolloids addition to food systems. Using strain sweep and frequency sweep test, it is possible to investigate flow capability and structure maintenance capability at storage condition. It was concluded that regarding unique functional properties of Ispharzeh and Basil seeds mucilage, they could use as a commercial hydrocolloid accompanied by other hydrocolloids.
    Using strain sweep and frequency sweep test, it is possible to investigate flow capability and structure maintenance capability at storage condition. It was concluded that regarding unique functional properties of Ispharzeh and Basil seeds mucilage, they could use as a commercial hydrocolloid accompanied by other hydrocolloids.
    Using strain sweep and frequency sweep test, it is possible to investigate flow capability and structure maintenance capability at storage condition. It was concluded that regarding unique functional properties of Ispharzeh and Basil seeds mucilage, they could use as a commercial hydrocolloid accompanied by other hydrocolloids.
    Keywords: ketchup sauce, viscoelastic, mucilage, Ispharzeh, Basil
  • Ali Maleki *, Mohammad Ali Ghzavi, Farzad Mahdiyeh Proujeni, Mahdi Moradi, Niloufar Baghvardani Pages 101-110
    Background And Objectives
    Potato faced with various pests and damages during growth and storage. Some of these damages caused by environmental conditions or different mechanical tensions. Although these damages do not have any traces on potato surface, but have bad effect on potato quality. There are some methods for determining these damages. One of these methods is applying microwave. Therefore, the aim of this research was the probability of recognition of healthy and unhealthy potato by using microwave, based on dielectric constant.
    Materials And Methods
    For preparing defected potato samples, healthy samples were stored in nylon bag at 25 0C and 40% relative air humidity for 4 months to get unfavorable surface quality. Also a 20.6 * 13.1 millimeter brazen cylindrical in connector were used for measuring the samples impedance. High-frequency wave telecom was sent to the given sample, some of these waves were absorbed by the sample and the rest were returned. The amount of wave absorption sent by the sample depended on the texture temperature and frequency of the initial wave. By analysis of this parameter, samples dielectric constant could be measured. In this research, for measuring dielectric constant of three varieties of Agria, Arinda and Savalan potato, short circuit transmission line system was used. Dielectric constants of both healthy and unhealthy potatoes were measured at two temperature levels of 0 0C and 25 0C and three frequency levels of 915, 1800, and 2450 MHz .
    Results
    The results showed that different levels of temperature and frequency had significant difference (p
    Conclusion
    Generally, for unhealthy potatoes, the mean values of dielectric constant is 1-2 units lower than that of corresponding values. The dielectric constant increases with increasing temperature. Missing of moisture content in storage period is the main reason of this behavior. Also due to different texture of potato variety, Arinda, Savalan and Agria get the maximum score of dielectric constant respectively. Therefore, this character is very good option for quality sorting, packing and so on.
    Keywords: Telecom wave, dielectric constant, temperature, potato, frequency