فهرست مطالب

روان شناسی کاربردی - سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، بهار 1388)

فصلنامه روان شناسی کاربردی
سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، بهار 1388)

  • تاریخ انتشار: 1389/02/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سعیده بزازیان، محمدعلی بشارت صفحه 7
    پژوهش حاضر تعیین رابطه بین شغل، جنس، سلامت روانی و جسمانی با هوش هیجانی مشاغل مختلف است. روش پژوهش پس رویدادی است و در آن 150 نفر از مدیران ارشد سازمان ها، روسا، معاونین و اساتید دانشگاه، دبیران، کارمندان، کارگران و کشاورزان استان زنجان با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت روانی (MHI، 1983) با دو بعد بهزیستی و درماندگی روانی، فهرست سلامت جسمی (PHC، 204)، مقیاس هوش هیجانی (EIS، 1998) و فرم اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و تحلیل واریانس یک و چند متغیری و رسم نمودار تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه شغل با دو زیر مقیاس سلامت روانی یعنی بهزیستی و درماندگی روانی، سلامت جسمی عینی و ذهنی و هوش هیجانی معنادار است. اثر اصلی جنس بر بهزیستی، درماندگی روانی، سلامت جسمی ذهنی و هوش هیجانی معنادار و بر سلامت جسمی عینی معنادار نبود. اثر تعاملی شغل و جنس نیز بر درماندگی روانی و هوش هیجانی معنادار بود، اما بر بهزیستی روانی، سلامت جسمی ذهنی و سلامت جسمی عینی معنادار نبود.
    نتیجه گیری
    شغل بر سلامت جسمی و روانی و هوش هیجانی اثر گذار است. این یافته می تواند راه گشای سیاستگذاری های مناسب در زمینه آسیب شناسی مشکلات صاحبان مشاغل و ارائه برنامه های پیشگیرانه و برنامه های مرتبط با ارتقاء بهره وری در سازمان ها باشد.
    کلیدواژگان: جسمانی، سلامت روانی، مشاغل، هوش هیجانی
  • محبوبه عارفی، دکترعصمت دانش، زهرا صفی یاری صفحه 27
    این پژوهش تعیین تاثیر نرم افزارهای آموزشی«دنیای تاتی» در بیشرفت ریاضی دانش آموزان کم توان ذهنی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با اجرای پیش آزمون و پس آزمون، و جامعه آماری 63 دانش آموز پایه اول مجتمع آموزش ی دخترانه شهید صیاد شیرازی شهر تهران بود که به دلیل کنترل نسبی بعضی از متغیرها (نداشتن صرع، نداشتن رایانه در منزل و نداشتن مادر شاغل و با تحصیلات بالا) با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به 55 نفر، تقلیل یافت. از 6 کلاس پایه اول مجتمع مذکور سه کلاس (جلد 1) جلد 2، جلد 3) به عنوان گروه گواه و سه کلاس (جلد 1، جلد 2، جلد 3به عنوان گروه آزمایشی درنظر گرفته شد. برای سه گروه آزمایشی، نرم افزار ریاضی مذکور به مدت 4 ماه، هفته ای دو جلسه و هر جلسه چهل و پنج دقیقه به کار گرفته شد و برای سه گروه گواه این متغیر اعمال نگردید و مفاهیم ریاضی با همان روش سنتی به آن ها ارائه شد. یافته ها از طریق مقایسه نمرات میانگین های پیش آزمون و پس آزمون، با آزمون ناپارامتری ویلکاکسون برای دو گروه وابسته و آزمون یوی مان - ویتنی، تحلیل و این نتیجه حاصل شد که نمرات ریاضیات پس آزمون هر سه گروه آزمایشی از دانش آموزان هرسه گروه گواه بیشتر است.
    نتیجه گیری
    استفاده از نرم افزار ها و فناور ی روز می تواند در یادگیری بهتر کودکان کم توان ذهنی اثربخشی لازم را داشته باشد.
  • سید حسین سلیمی، آسیه رمضانی، زهره خوانکی، ماندانا امیری صفحه 45
    پژوهش تعیین ارتباط باورهای غیرمنطقی مادران با مشکلات رفتاری دختران دبیرستانی بود. روش پژوهش مقطعی و علی مقایسه ای و جامعه آماری 420 دختر دبیرستانی دارای مشکل رفتاری و مادران آن ها در شهر مشهد بود که به دفتر مشاوره آموزش و پرورش معرفی شده بودند. از میان آن ها بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1976) 200 دانش آموز و نیز 200 دانش آموز دیگر که فاقد مشکل رفتاری بودند به روش تصادفی خوشه ایچند مرحله ای انتخاب و آزمون ارزیابی باورهای غیرمنطقی (1370) و آزمون راتر فرم B (1975) در مورد آن ها اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t استودنت و تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون شفه انجام شد. یافته ها نشان داد که بین باورهای غیر منطقی مادران دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری و فاقد مشکلات رفتاری تفاوت معنادار است. همچنین مادران دانش آموزان فاقد مشکلات رفتاری در شرایط مساوی از نظر میزان تحصیلات و سن نسبت به مادران دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری باورهای غیر منطقی بیشتری داشتند. به علاوه ارتباط بین سطح تحصیلات مادران و باورهای غیر منطقی آن ها معنادار بود.
    نتیجه گیری
    باورهای غیر منطقی، تحصیلات و سن کم مادران از عوامل موثر در بروز مشکلات رفتاری فرزندانشان است.
    کلیدواژگان: باورهای غیر منطقی، دختران دبیرستانی، مشکلات رفتاری
  • مهرانگیز شعاع کاظمی صفحه 57
    پژوهش حاضر تعیین نحوه استفاده از مقابله های مذهبی خصوصا در بعد شناختی توکل به خداوند، دعا، انجام خیرات و اعتقاد به مرگ و معاد در زنان و مردان مبتلا به بیماری تصلب چندگانه بافت ها و سلامت روان بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 50 نفر از بیماران 40- 25 ساله مبتلا به تصلب چندگانه بافتها بودند که از انجمن بیماران ام اس تهران انتخاب شدند، و به پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ 1972 با 28 سوال و پرسشنامه محقق ساخته با 11سوال و دارای مولفه های شناختی، اجتنابی و رفتاری بود پاسخ دادند. روایی محتوایی پرسشنامه اخیرا با نظر اساتید صاحبنظر در حوزه روانپزشکی و مذهبی تائید و اعتبار آن نیز با استفاده از روش آزمون- آزمون مجدد پس از دو هفته 80/0 بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری t و همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها حاکی از عدم معنادار نبودن تفاوت ارتباط نحوه استفاده از مقابله های مذهبی در دو جنس بود ولی ارتباط بین باورهای مذهبی بالا و سلامت روان معنادار بود.
    نتیجه گیری
    اگر افراد هنگام بیماری و استفاده از دارو درمانی از اعتقادات مذهبی عملی نیز برخوردار باشند می توانند با بیماری مقابله کنند و از سلامت عمومی بیشتری برخوردار شوند و حتی با پدیده مرگ نیز بهراحتی برخورد نمایند.
    کلیدواژگان: بیماران، تصلب چندگانه بافت ها (MS)، سلامت روان، مقابله مذهبی
  • محمد مهدی شمسایی، یوسف کریمی، محسن جدیدی، حمیدرضا نیکخواه صفحه 67
    هدف پژوهش تعیین میزان همنوایی و رابطه آن با پنج عامل بزرگ شخصیتی، جنس و تاهل دانشجویان است. روش پژوهش از نوع علی –مقایسه ای و همبستگی است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرگز و نمونه آماری شامل 39 دانشجو است، که با روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از آزمون پنج عامل بزرگ شخصیت فرم کوتاه کاستا و مکری 1989 (NEO-FFI) پرسشنامه همنوایی ل- 72 (1381) و دو موقعیت عملی طراحی شده به منظور سنجش همنوایی استفاده شد. داده ها با محاسبه میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، آزمون t دو گروه مستقل و تحلیل واریانس عاملی بین موردی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد نیمرخ شخصیتی افراد همنوا و ناهمنوا تفاوت ندارد. همچنین رابطه میزان همنوایی با مقیاسهای آزمون شخصیت و نیز جنس دانشجویان معنادار نبود. میانگین نمره پرسشنامه همنوایی در افراد همنوا بیش از افراد ناهمنوا در دو موقعیت عملی و همنوایی افراد مجرد به طور معناداری بیش از افراد متاهل بود.
    نتیجه گیری
    تبیین هنجاری (تاثیر شرایط و وضعیت فرد در موقعیت همنوایی) نسبت به تبیین علی (تاثیر ویژگی های شخصیتی) در تعیین میزان همنوایی کفایت بیشتری دارد.
    کلیدواژگان: همنوایی، پنج عامل بزرگ شخصیت، جنس، وضعیت تاهل
  • کارینه طهماسیان، آسیه اناری صفحه 83
    هدف پژوهش شناسایی اهمیت ابعاد خودکارآمدی اجتماعی، تحصیلی، هیجانی و جسمانی با افسردگی در دوره های متفاوتی در نوجوانان دختر و پسر است. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی و آزمودنی های پژوهش 946 نفر (471 دختر و 475 پسر) از دانش آموزان مقطع دبیرستان و پیش دانشگاهی شهر تهران در سال تحصیلی 83-84 است که با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای -تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه افسردگی کودک CDI) کوواکس، 1992) پرسشنامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان، (موریس، 2002) و پرسشنامه خودکارآمدی جسمانی (رایکمن و همکاران، 1982) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل رگرسیون خطی و همبستگی استفاده شد. یافته ها نشان داد که همبستگی نمره کلی خودکارآمدی و خودکارآمدی اجتماعی، تحصیلی، هیجانی و جسمانی با نمره افسردگی منفی است. به علاوه خودکارآمدی جسمانی در ایجاد نشانه های افسردگی در پسران اوایل، اواسط و اواخر نوجوانی و دختران اوایل و اواسط نوجوانی تاثیرگذار است. خودکارآمدی تحصیلی در پسران و دختران همه سنین، نقش معناداری در ایجاد افسردگی دارد. خودکارآمدی اجتماعی در ایجاد افسردگی نوجوانان معنادار نیست و خودکارآمدی هیجانی تنها در ایجاد افسردگی در دختران اوایل نوجوانی معنادار است.
    نتیجه گیری
    سطوح خودکارآمدی با نمرات افسردگی رابطه معکوس و خودکارآمدی تحصیلی، بالاترین همبستگی را با افسردگی د ارد. خودکارآمدی تحصیلی و جسمانی به ترتیب بهترین و خودکارآمدی اجتماعی کمترین بروز افسردگی در نوجوانان سنین مختلف هستند و خود کار آمدی هیجانی تنها در دختران سنین اواخر نوجوانی پیش بینی کننده بروز افسردگی است.
    کلیدواژگان: افسردگی، خودکارآمدی، نوجوانان
  • فاطمه سادات دیباج، فاطمه بهرامی، محمدرضا عابدی صفحه 94
    پژوهش حاضر تعیین آسیب های شغلی کارمندان زن و مرد شهرداری شهر اصفهان در سال 85- 1384 است. روش پژوهش توصیفی است و جامعه آماری مجموعه کارمندان مناطق یازده گانه شهرداری شهر اصفهان و نمونه 166 نفر (95 کارمند مذکر و 71 کارمند مونث) بود که به طور تصادفی انتخاب شدند و با پرسشنامه آسیب شناسی شغلی (محقق ساخته، 1384) مورد ارزیابی قرار گرفتند. مهم ترین یافته های پژوهش این بود که از بین سه طبقه اصلی آسیب های شغلی تنها در طبقه آسیب های درون فردی بین زنان و مردان تفاوت معنادار بود در این طبقه زنان بیش از مردان دچار آسیب بودند. در طبقه آسیب های درون فردی نیز تنها در زیر طبقه بلوغ حرفه ای بین زنان و مردان تفاوت معنادار بود و باز هم از این حیث زنان بیش تر از مردان دچار مشکل بودند. اما در طبقه آسیب های بین فردی و فرا فردی بین زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نظریه سوپر، می توان به کارمندان زن از کودکی و در مراحل مختلف زندگی با دادن فرصت هایی از قبیل داشتن مسئولیت در زندگی، رغبت به انتخاب، جمع آوری، تحلیل اطلاعات، تهیه طرح و برنامه ریزی برای عمل و فعالیت کمک کرد.
    کلیدواژگان: آسیب های شغلی، زن، شهرداری، کارمندان، مرد
  • صفحه 115
  • کنگره ها
    صفحه 121