فهرست مطالب

زبان پژوهی - پیاپی 19 (تابستان 1395)

نشریه زبان پژوهی
پیاپی 19 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/17
  • تعداد عناوین: 7
|
  • آناهیتا امیرشجاعی*، محمدحسین قریشی صفحات 7-32
    در این مقاله به اهمیت تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمه پرداخته شده است تا مشخص شود که این تحلیل چگونه می تواند انتقال ایدئولوژیک را در فرایند ترجمه منعکس کند. با تکیه بر دلایل احتمالی که در حین انتقال زبان منجر به تحریف در ترجمه می گردد، این مقاله بر آن است تا رابطه ساختارهای گفتمان مدار و کارکردهای اجتماعی را نشان دهد. در این باب، پس از تعریف مفاهیم کلیدی، برخی مزایای تحلیل گفتمان انتقادی نسبت به رویکردهای دیگر بر شمرده می شوند. از آنجایی که روابط قدرت و ایدئولوژی را می توان به عنوان مفاهیم مشترک در ترجمه و گفتمان انتقادی در نظر گرفت، به اجمال به توضیح آنها پرداخته خواهد شد. پس از معرفی برخی تحلیلگران انتقادی، جهت نشان دادن انتقال ایدئولوژیکی و فرهنگی در فرایند ترجمه ادبی «پیرمرد و دریا»، از نظریه فان دیک و هاکین کمک گرفته می شود. در نهایت، بر اساس چارچوب یادشده، مشخص می شود که به دلیل اشتراک مفاهیم یادشده در گفتمان انتقادی و ترجمه، تحلیل انتقادی گفتمان به تحلیلگر و مترجم در درک مشکلات فرهنگی و اجتماعی کمک می کند و برای تفسیر، توصیف و بررسی تغییرات فرهنگی و اجتماعی صورت گرفته در متن ضروری می باشد. این تحلیل در فرایند ترجمه نام برده، نگارندگان را به این نتیجه می رساند که مترجم با اقتباس شیوه بومی سازی، طبیعی سازی ایدئولوژیک، و ترجمه اصطلاحی، سعی بر انتقال ایدئولوژی و گفتمان غالب داشته است.
    کلیدواژگان: ایدئولوژی، انتقال فرهنگی، پیرمرد و دریا، تحلیل گفتمان انتقادی، ساختارهای اجتماعی، ترجمه، فان دیک، هاکین
  • عباسعلی آهنگر، یدالله پرمون، حامد مولایی کوهبنانی* صفحات 33-63
    پژوهش حاضر در صدد است تا توزیع جغرافیایی تعدادی از صورت های واکه ای گویش کوهبنانی را در دو منطقه کوهبنان و خرمدشت، از توابع شهرستان کوهبنان در استان کرمان، مورد بررسی قرار دهد و با توجه به تفاوت های موجود در نحوه توزیع آنها در این دو منطقه، اطلس زبانی را رسم کند. در این راستا، توزیع جغرافیایی تعدادی از صورت های زبانی که از فارسی میانه در گویش کوهبنانی در مناطق مورد پژوهش باقی مانده اند نیز نشان داده خواهد شد. برای تعیین صورت های زبانی راهنما در سی نقطه از دو منطقه کوهبنان و خرمدشت، از یک یا دو نفر از افراد بی سواد بالای پنجاه و پنج سال گفتار آزاد تهیه شد و برای تعیین صورت های اصلی نیز گفتار آزاد و مصاحبه صورت گرفت، سپس بر اساس آنها پرسش نامه هایی در قالب فهرست واژگان تهیه گردید و در تمام سی نقطه مورد پژوهش به اجرا درآمد. در پایان، بر اساس داده های به دست آمده، تفاوت ها و شباهت های موجود در توزیع صورت های زبانی مربوط و آثار باقی مانده از فارسی میانه در گویش کوهبنانی این مناطق به صورت نقشه هایی جداگانه نشان داده شد. بدین منظور و برای تعیین دقیق حوزه هر صورت زبانی و رسم خط مرزهای هم گویی از نرم افزار جغرافیایی جی آی اس استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که گویش کوهبنانی در مناطق مورد بررسی دارای ویژگی های تمایز دهنده ای است که از آن میان می توان به فرایندهایی از قبیل کشش واکه ای و حفظ تعدادی از واکه های دوره میانه که در فارسی معیار دچار تغییرات شده اند، اشاره کرد. همچنین فرایندهای افراشتگی واکه ای، افتادگی واکه ای، پیشین شدگی واکه ای، پسین شدگی واکه ای، ساده شدگی واکه های مرکب و مرکب شدگی واکه های ساده نیز در مناطق مورد نظر قابل مشاهده می باشد. بررسی صورت های واکه ای و اطلس های زبانی همچنین نشان دهنده آن است که واحدهای زبانی در این دو منطقه تا حد نسبتا زیادی به صورت مشابه به کار می روند اما به جهت وجود تفاوت ها در رفتار زبانی گویشوران در دو منطقه کوهبنان و خرمدشت، باید قائل به وجود دو لهجه متفاوت در این مناطق شد که دلیل آن هم مرز بودن منطقه خرمدشت با استان یزد می باشد چرا که گویشوران این منطقه واحدهای زبانی را در اکثر موارد مشابه گویش یزدی به کار می برند.
    کلیدواژگان: خط مرز هم گویی، افراشتگی واکه ای، افتادگی واکه ای، پیشین شدگی واکه ای، پسین شدگی واکه ای، ساده شدگی واکه ای
  • نرگس ایلخانی*، غلامحسین کریمی دوستان صفحات 65-87
    در این مقاله، سه بعد معنایی نیروی وجه، پایه وجه و منبع ترتیب در صفات وجهی فارسی بررسی می شوند و نشان داده می شود که در صفات وجهی فارسی سه نیروی وجه الزام (برای مثال در صفت «قطعی»)، امکان (برای مثال در صفت «ممکن») و امکان قوی (برای مثال در صفت «احتمالی») واژگانی شده اند و نیروهای وجه الزام ضعیف، امکان ضعیف و امکان قوی تر در این صفات واژگانی نشده اند. پایه های وجه معرفتی (برای مثال در صفت« احتمالی») و وضعیتی (برای مثال در صفت« قابل اعتماد») نیز در صفات وجهی فارسی واژگانی شده اند مگر در صفت «ممکن» که در مدخل واژگانی آن پایه وجه نامشخص است و جایگاه نحوی آن تعبیر معرفتی یا غیرمعرفتی آن را تعیین می کند. منابع ترتیب کلیشه ای، گزارشی، اعتقادی، تکلیفی، هدفمند و درخواستی، هیچ یک در صفات وجهی فارسی واژگانی نشده اند و بافت تعیین کننده آنهاست.
    کلیدواژگان: وجهیت، صفات وجهی، واژگانی شدگی، نیروی وجه، پایه وجه، منبع ترتیب
  • محمد زمانی *، ابراهیم بدخشان صفحات 89-101
    یکی از فرایند های رایج در نظام آوایی گویش کردی کلهری فرایند نرم شدگی است. این فرایند در گویش کلهری هنگامی رخ می دهد که در خوشه های همخوانی پایانه هجا محدودیت حاشیه هجایی رعایت نشده باشد. در این تحقیق با استفاده از نظریه بهینگی نشان داده می شود که محدودیت رعایت توالی رسایی در خوشه های همخوانی نمی تواند عامل تحریک فرایند نرم شدگی در خوشه های همخوانی پایانه هجا در گویش کلهری باشد و این محرک را باید محدودیت حاشیه هجایی دانست. همچنین استدلال می شود که اولویت دادن به محدودیت حاشیه هجایی در این گویش باعث می شود با وجود ارضا نشدن محدودیت توالی رسایی، فرایند نرم شدگی نسبت به فرایند های حذف و اضافه فرایند بهینه تری قلمداد شود.
    کلیدواژگان: نرم شدگی، حاشیه هجایی، توالی رسایی، نظریه بهینگی
  • نرگس صیفوری*، عباسعلی رضایی، آقا فاطمه حسینی صفحات 103-122
    استعاره دستوری مهم ترین ویژگی گونه علمی زبان انگلیسی به حساب می آید که باید به طور مناسب، بجا، و در دفعات کافی به کار گرفته شود، در غیر این صورت زبان به نوع محاوره ای نزدیک می شود. هدف این پژوهش مقایسه بین انواع استعاره های دستوری اندیشگانی به کاررفته در مقالات اصیل پزشکی ایرانی به زبان انگلیسی و مقالات انگلیسی/آمریکایی بوده است.از این رو، میزان استفاده از استعاره دستوری در سه نوع اطلاعات ارائه شده از بخش بحث (مطرح کردن یک یافته ویژه، تفسیر یافته، و مقایسه نتایج قبلی با نتایج مطالعه) در دو دسته مقاله 32 تایی، که از ژانویه 2007 تا فوریه 2008 در مجلات انگلیسی- آمریکایی و مجلات پزشکی ایرانی به زبان انگلیسی متعلق به پایگاه اطلاعات علمی ISIچاپ شده بودند، مقایسه گردیدند. داده ها از طریق آزمون تی محاسبه شدند. یافته ها نشان دادند گرچه در مقالات پزشکی ایرانی، در مقایسه با نویسندگان انگلیسی/آمریکایی، به صورت معنی داری نسبت کمتری از مجموع استعاره های دستوری اندیشگانی و همچنین هر یک از صفت شدگی ها به کار رفته بود، اما در استفاده از اسمی شدگی ها تفاوت معنی داری بین دو دسته مقاله وجود نداشت. از این یافته ها می توان برای آشنا ساختن دانشجویان پزشکی، پزشکان و دیگر علاقمندان به چاپ مقالات علمی انگلیسی با اهمیت کاربرد انواع استعاره های دستوری در زبان انگلیسی علمی و نحوه نگارش آنها و همچنین در ارزیابی مقالات پزشکی برای چاپ در مجلات انگلیسی بهره برد.
    کلیدواژگان: دستور زبان نقش گرای نظام مند، استعاره دستوری، فرانقش اندیشگانی، فرانقش تجربی، فرانقش منطقی، مقالات پزشکی ایرانی به زبان انگلیسی
  • مجتبی علیزاده صحرایی*، محمد راسخ مهند صفحات 123-147
    پژوهش حاضر مطالعه ای است برای تعیین رنگ واژه های اصلی زبان فارسی و بررسی سلسله مراتبی این واژه ها. چارچوب این پژوهش نظریه برلین و کی (1969) در مورد همگانی های رنگ واژه هاست. روش مورد استفاده در این پژوهش روش دیویس و کربت (1994 و 1995 و 1999) است که با استفاده از روش های آماری، سعی در یافتن میزان صحت آن در مورد زبان فارسی داریم. داده های این پژوهش از افرادی در دو گروه سنی دبستانی و دانشگاهی به دست آمده است. بررسی نتایج حاصل از آزمون های فهرست سازی و نامیدن و بهترین نمونه نشان می دهد که زبان فارسی 6 رنگ واژه اصلی دارد. 6 رنگ واژه اصلی در این زبان به ترتیب عبارتند از: آبی، قرمز، سبز، سفید، سیاه، زرد، که البته این نتایج با نظریات برلین و کی (1969) هم سو است
    کلیدواژگان: رنگ واژه های اصلی، بررسی سلسله مراتبی، نظریه برلین و کی، آزمون فهرست سازی، آزمون نامیدن و بهترین نمونه
  • راحله گندمکار* صفحات 149-167
    چندمعنایی پدیده ای زبانی است که نه تنها در سنت مطالعه معنی همواره مطرح بوده بلکه در پژوهش های رده شناختی واژگانی نیز مورد توجه قرار گرفته است. بررسی چندمعنایی فعل «خوردن» در رده شناسی واژگانی، که زیرشاخه رده شناسی معنایی به حساب می آید، در زبان های متعددی صورت گرفته است. در نوشته حاضر، ضمن معرفی پژوهش های انجام شده در برخی از زبان های آسیایی، به بررسی این پدیده در مورد فعل «خوردن» در زبان فارسی می پردازیم. مقایسه داده های این زبان ها با نمونه های متعدد از زبان فارسی نشان می دهد که «خوردن» در زبان فارسی از چندمعنایی قابل ملاحظه ای نسبت به سایر زبان ها برخوردار است و یکی از پرکاربردترین افعال چندمعنی در زبان فارسی به حساب می آید. پژوهش حاضر نشان می دهد که در چارچوب رویکرد رده شناسی واژگانی نمی توان تبیین مطلوبی از چندمعنایی فعل «خوردن» در زبان فارسی به دست داد، آن هم به این دلیل که تبیین دقیق معنی دار بودن واژه ها هیچ گاه در قالب واژه های منفرد و بیرون از بافت امکان پذیر نیست. با توجه به این که تمام واژه ها از چندمعنایی نامتناهی برخوردارند و این بافت وقوع واژه است که در یک زبان و از زبانی به زبان دیگر تفاوت دارد و سبب بروز چندمعنایی می شود، رده شناسی واژگانی در تبیین چندمعنایی ناکارامد می نماید.
    کلیدواژگان: چندمعنایی، رده شناسی معنایی، رده شناسی واژگانی، چندمعنایی نامتناهی
|
  • Anahita Amirshojaee*, Mohammad Hossain Amirshojaee Pages 7-32
    This paper makes an effort to explain the significance of Critical Discourse Analysis (CDA) in translation to show how CDA can be used to indicate the ideological deviation during a translation process. Based on some possible reasons behind translation distortion that occurs when language is transferred from source text (ST) to target text (TT), it attempts to elucidate the relation of discourse and social structures. In this regard, after defining the key concepts, it goes forward to explain some of the privileges of CDA over the other discourse analyses (structuralism & functionalism). Since power and ideology can be regarded as common concepts in translation and CDA, they have been elaborated. Having introduced some prominent Critical Discourse Analysts, it draws upon Van Dijk and Huckin Theory to show the cultural and ideological transmission in the process of the literary translationof The Old Man and the Sea. Finally based on the above-mentioned framework, it concludes that CDA can help both analysts and translators understand social and cultural problems during the process of translation, so it is indispensable for interpreting, describing, and analyzing, social and cultural changes in a text. This analysis in the process of the mentioned translation allows writers to conclude that the translator has tried to convey the dominant ideology, by adopting domestication, ideological naturalization, and idiomatic translation.
    Keywords: Critical Discourse Analysis, cultural transmission, culture, ideology, social structure, translation, Van Dijk, Huckin Theory
  • Abasali Ahangar, Yadollah Parmon, Hamed Molaee Kohbanani* Pages 33-63
    This study intends to investigate the geographical distribution of some vowel forms of Kuhbanani dialect spoken in Kuhbanan and Khoramdasht regions in Kerman Province and to draw the linguistic atlases based on the differences of Kuhbanani dialect in these two regions. In this regard, the geographical distribution of some Middle Persian linguistic forms observed in Kuhbanani dialect in the regions under investigation is also shown. In order to determine the guide linguistic forms in thirty places in Kuhbanan and Khoramdasht regions, the free speech was provided from one or two uneducated upper fifty five (55) year old men and women speakers and also to determine the main forms, the free speech recording and interview were carried out. Afterwards, based on the forms identified, questionnaires in the form of lexical lists have been prepared and carried out in all the thirty places under study. Finally, based on the phonological data collected, the differences and similarities observed in the distribution of the relevant linguistic forms as well as some remnants of Middle Persian ones in Kuhbanani dialect have been shown through isoglosses on linguistic atlases. To this aim, GIS software has been used to specify the exact area of each linguistic form and to draw the linguistic Atlases and isoglosses. The research findings show that Kuhbanani dialect spoken in the regions under investigation has distinctive features which we can refer to processes such as vowel lengthening, retention of some Middle Persian vowels undertaking changes in Standard Persian. Similarly, vowel raising, vowel lowering, vowel fronting, vowel backing, monophthongization of diphthong vowels and diphthongization of monophthong vowels can be observed as well. The investigation of vowel forms and linguistic atlases indicate that linguistic items are extensively used in a similar way in these two regions; however, because of some differences in the linguistic behavior of Kuhbanan and Khoramdasht regions, the findings suggest two different accents, the reason of which is that Khoramdasht borders Yazd province and the Khoramdashti speakers in this region use the majority of linguistic items more similar to Yazdi dialect.
    Keywords: isogloss, vowel raising, vowel lowering, vowel fronting, vowel backing, monophthongization of vowels
  • Narges Ilkhani *, Gholamhossain Karimidostan Pages 65-87
    In this article, the three semantic dimensions of modal force, modal base and ordering source are investigated in Persian modal adjectives and it is shown that the three modal forces of necessity (as in qatʔi ‘certain’), possibility (as in momken ‘possible’) and good possibility (as in ʔehtemâli ‘probable’) have been lexicalized in Persian modal adjectives while weak necessity, slight possibility and better possibility have not been lexicalized in these adjectives. The epistemic and circumstantial modal bases have also been lexicalized in Persian modal adjectives (as in ʔehtemâli ‘probable’ and qâbel-e-ʔeʔtemâd ‘reliable’, respectively) other than momken ‘possible’, in whose lexical entry modal base is unspecified and whose syntactic position determines its epistemic or non-epistemic interpretation. Among stereotypical, hearsay, doxastic, deontic, teleological and bouletic ordering sources, none has been lexicalized in Persian modal adjectives and they are determined by the context.
    Keywords: modality, modal adjectives, lexicalization, modal force, modal base, ordering source
  • Ebrahim Badakhshan, Mohammad Zamani * Pages 89-101
    One of the common phonological processes in the sound system of Kalhori Kurdish is lenition process. This process occurs in Kalhori Kurdish when the peak margin constraint is not observed in the final consonant clusters of the syllable. In this study it will be shown that constraint of observing sonority sequence in consonant clusters cannot be a motivation for the lenition process in the final consonant clusters of a syllable in Kalhori Kurdish and this motivation should be regarded as peak margin constraint. It will also be argued that prioritizing the peak margin constraint in this dialect will cause the lenition process to be considered a more optimal process than deletion and insertion processes despite the fact that the process of sonority sequence is not satisfied.
    Keywords: lenition, peak margin, sonority sequence, optimality theory
  • Narges Seyfori *, Abbasali Rezaee, Aghafatemeh Hossaini Pages 103-122
    One major feature of English scientific language is grammatical metaphor (GM) which helps promote the conciseness and preciseness of the texts. The present study aimed to investigate if Iranian writers of medical research articles (RAs) have employed the types of ideational GM appropriately and adequately. Therefore, the ideational GM types used in three information units (including Stating a specific outcome, Interpreting the outcome, and Contrasting present and previous outcome) of the Discussion Sections of two groups of randomly selected Iranian as well as British and American RAs (32 articles each), published between January 2008 to February 2009 in the journals of ISI web of science, have been compared/contrasted. The differences between the two groups’ uses of all the GMs were calculated using Independent t-tests. The results showed that although Iranian articles were shown to employ significantly (p
    Keywords: systemic functional linguistics, ideational metafunction, logical metafunction, experiential metafunction, grammatical metaphor, Iranian medical research articles in English
  • Mojtaba Alizadeh Sahraee*, Mohammad Rasekhmahand Pages 123-147