فهرست مطالب

تحقیقات سیاسی و بین المللی - پیاپی 18 (بهار 1393)

نشریه تحقیقات سیاسی و بین المللی
پیاپی 18 (بهار 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/02/16
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سید داوودآقایی*، محمدرضا دمیری صفحات 1-39
    بنیادگرایی اسلامی به عنوان یک جریان تندرو مدعی بازگشت به اسلام راستین و عدم سازش با دنیای مدرن، در صحنه داخلی کشورها و هم چنین در روابط بین الملل به عنوان یک تهدید و رقیب جدی در جوامع کنونی تبدیل شده است. یکی از این مناطق دارای جریان های مذهبی فعال، منطقه آسیای مرکزی با مرکزیت جمهوری ازبکستان است. بی شک در تقویت این جریان های اسلامی، گروه های اسلامی سایر کشورها، و جریان تندرو طالبان و همین طور شرایط داخلی حاکم بر جامعه نقش فعالی داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که مهم ترین عامل کلیدی در به چالش کشاندن حاکمیت سیاسی کشورهای آسیای مرکزی (به ویژه ازبکستان) چیست؟ فرضیه اصلی آن است که بنیادگرایی اسلامی به عنوان مهم ترین رقیب و تهدید جدی علیه حاکمیت و امنیت این کشورها (به ویژه ازبکستان) است. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی استفاده شده است. حاصل این پژوهش، تبیین و نشان دادن حضور و نقش بنیادگرایی اسلامی در ازبکستان به عنوان یک واقعیت جدی در ایجاد چالش در مسائل امنیتی - سیاسی این کشور است.
    کلیدواژگان: بنیادگرایی اسلامی، حزب التحریر، جنبش اسلامی، آسیای مرکزی، ازبکستان
  • محسن خلیلی *، محمود باهوش فاردقی صفحات 41-79
    پس از یازده سپتامبر، دکترین تغییر رژیم برای حذف حکومت های چالش ساز هژمونی، در کانون راهبرد نوین امنیت ملی آمریکا قرار گرفت. نومحافظه کاران در سیاست خارجی، بر راهبرد تغییر رژیم های چالش گر، تمرکز کردند. گام نخست، افغانستان را دربرگرفت. این پژوهش، با درنظرگرفتن اهمیت راهبردی یورش نظامی به همسایه ی ایران، در جست وجوی پاسخ این پرسش برمی آید که دانشگاهیان ایران، چه دیدگاهی در این زمینه داشته اند. بنابراین، با محدودسازی حوزه ی پژوهش به مقایسه ی نوشتارهای سه آمریکاپژوه، فرضیه ی نوشتار (جنبه های دوگانه ی نظامی و غیرنظامی یورش آمریکا به افغانستان در راستای حذف دولت فرومانده و ایجاد دولت سرمشق) را بررسی می نماید.
    کلیدواژگان: آمریکا، افغانستان، 11 سپتامبر، نگاه ایرانی
  • علیرضا گلشنی*، حمیدرضا سهرابی صفحات 81-117
    چهار کشور جمهوری اسلامی ایران، عراق، سوریه و لبنان در منطقه ی غرب آسیا دارای دغدغه های امنیتی مشترکی هستند. برخی از این نگرانی ها معطوف به تمهیدات لازم جهت بازدارندگی در مقابل تهدیدات مشترک در این منطقه است. جمهوری اسلامی ایران منطقه غرب آسیا را منطقه امنیتی خود می داند و نمی تواند نسبت به تنش های سیاسی، قومی، نژادی، مذهبی و تحولات سیاسی آن بی تفاوت باشد. لذا اتحاد ژئوپولیتیک ایران، عراق، سوریه و لبنان در منطقه استراتژیک «قیف مانند» غرب آسیا منجر به شکل گیری یک اتحاد قدرتمند در این منطقه خواهد شد. هدف اصلی این مقاله آن است که با استفاده از نظریه ی «امنیت منطقه ای» بری بوزان و مدل «قیف ژئوپولیتیک» و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نقش جمهوری اسلامی ایران در تحولات سیاسی و امنیتی منطقه غرب آسیا بپردازد. بر اساس نتایج این پژوهش، در شرایط فعلی تهدیدات رژیم صهیونیستی اسرائیل، شیعه هراسی حاکمان عرب و گروه های تکفیری و تروریستی در سوریه، عراق، لبنان و هم چنین ماجراجویی های ایالات متحده ی آمریکا در منطقه ی غرب آسیا از مهم ترین چالش های امنیتی مشترک بین اعضا است و شکل گیری یک اتحاد ژئوپولیتیک، پاسخی به این تهدیدات مشترک است. بعلاوه، مولفه های قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران از جمله؛ برخورداری از یک موقعیت برتر ژئوپولیتیک و ژئو استراتژیک، جمعیت زیاد و مانند آن، نقشی ممتاز و محوری در این منطقه برای ایران رقم خواهد زد.
    کلیدواژگان: قیف استراتژیک، اتحاد ژئوپولیتیک، امنیت منطقه ای، غرب آسیا
  • محمود جلالی*، ستاره صادقی محمدی، مجتبی بابایی صفحات 119-151
    حقوق بشر به عنوان یکی از مهم ترین شاخصه های تمدن از اهمیت بسیاری در روابط بین الملل برخوردار است. با وجود این، ابهام در تعریف و استفاده ابزاری از آن یکی از مهم ترین چالش های ارتقای حقوق بشراست. کشورهای غربی و به ویژه آمریکا به بهانه ی حمایت از دموکراسی و حقوق بشر در امور داخلی سایر کشورها مداخله می کنند و با استفاده از دیپلماسی عمومی و رسانه ای، بسیاری از کشورها را مورد هجمه ی تبلیغاتی قرار داده و اقداماتی را نیز علیه آن ها انجام می دهند، آمریکا از 1993 م تا 1996 م بیش از 61 تحریم یک جانبه علیه 35 کشور ایجاد نمود که 42 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. تحریم های یک جانبه آمریکا به خاطر فراسرزمینی بودن آن ها با دیگر کشورها به یک موضوع مجادله برانگیز تبدیل شده است. بسیاری از کشورها معتقدند که چنین تحریم هایی در حقوق حاکمیتی آن ها به عنوان کشورهای مستقل دخالت می کند. با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا همواره تحریم را به عنوان یکی از ابزارهای تغییر رفتار ایران مورد توجه قرار داده است. در این میان بر تحریم های حقوق بشری به عنوان نوعی تحریم هوشمند تاکید کرده تا بتواند ایران را به امتیازدهی و اتخاذ دیپلماسی انفعالی در حوزه ی سیاسی به خصوص پرونده ی هسته ای وادار کند. در این مقاله سعی می شود جایگاه تحریم های حقوق بشری در استراتژی آمریکا علیه ایران و راه کارهای مناسب برای مدیریت چالش ها و فرصت ها مورد بررسی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تحریم، حقوق بشر، آمریکا، ایران
  • حسین تاج آبادی *، مهدی دهنوی صفحات 153-188
    حمله نیروهای ائتلاف و امریکا به خاک عراق به بهانه تسلیحات کشتار جمعی، تحولات این کشور را به یکی از موضوعات اصلی مورد بحث کارشناسان مسائل سیاسی و بین المللی تبدیل کرد. بر اساس قانون اساسی جدید عراق که به تصویب نمایندگان مجلس و تایید اکثریت ملت عراق رسید، نظام حکومتی آن «جمهوری پارلمانی دموکراتیک و فدرال» تعیین شد. مساله ی اصلی در این مقاله بر یافتن پاسخ به این پرسش ابتناء یافته است که تاثیر نظام فدرال در عراق بر امنیت ملی ایران چیست؟ برای پاسخ به این پرسش از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. به نظر می رسد سیستم فدرال برای عراق نوین، فارغ از چالش هایی که ممکن است برای همسایگان از جمله ایران داشته باشد، در مقایسه با عراق یک پارچه که همواره ساحت امنیت ایران را مخدوش می ساخت و نمود بارز آن را می تواند در افروختن شعله های جنگی خانمان سوز علیه ایران دید و یا عراق تجزیه شده که می تواند ماوایی برای نفوذ قدرت های فرامنطقه ای در تقابل با جایگاه منطقه ای ایران باشد، می توان مطلوب ترین مدل برای امنیت ملی ایران باشد.
    کلیدواژگان: فدرالیزم، عراق، امنیت ملی، کردها، شیعیان، اعراب سنی
  • مهدی ذاکریان*، بهروز مختاری صفحات 189-217
    حمایت از حق ها و آزادی های اساسی و تضمین موثر آن ها در یک نظم حقوقی مدون، غایت حاکمیت مسئول به شمار می رود. در این مفهوم، حاکمیت مسئول در دولتی مهار شده تجلی می یابد که مرزهای حقوقی آن توسط قوانین مترقی و اهتمام دولت نسبت به الزامات حقوق بشری در سطح بین الملل احاطه شده است. بحث اصلی این است، حاکمیت مسئول با مولفه هایی چون التزام به حقوق بشر، در نظامی دمکراتیک شکل می گیرد، بر مسئولیت های خود در قبال شهروندان و جامعه بین المللی پاسخگوست و این حاکمیت حقوق بشر را انکار نمی کند. ترویج و ارتقاء مولفه های حاکمیت مسئول توسط شورای حقوق بشر از سال 2006 م موجبات تحکیم قانون و آزادی های بنیادین شده و در زمره ادبیات حقوق بشری سازمان ملل، اعم از مجمع عمومی و شورای امنیت شده است. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با عنایت به اهتمامی که به عناصر سازنده حاکمیت مسئول دارد؛ گزارشگران خود را در موارد تضییع حقوق و آزادی های اساسی شهروندان دولت هایی که مایل یا قادر به انجام مسئولیت های خود نیستند، گسیل داشته است. دفاع سرسختانه شورای حقوق بشر سازمان ملل از حقوق بشر با اعزام گزارشگران موضوعی خود در زمینه های متنوع آزادی بیان و عقیده، استقلال قضات و وکلا، اعدام های فوری و خودسرانه، تجمع های مسالمت آمیز و امثال آن ها به کشورهای مورد نظر، حاکمیت مسئول را به عنوان تضمینی برای اعمال حق ها و آزادی های اساسی شهروندان، شناسایی کرده و برای ارتقاء و ترویج آن، گام های موثری برداشته است. مقاله پیش رو، ضمن تبیین یافته های گزارشگران، نقش شورای حقوق بشر سازمان ملل را بر ترویج مولفه های بنیادین حاکمیت مسئول بررسی خواهد کرد.
    کلیدواژگان: حاکمیت مسئول، شورای حقوق بشر، گزارش گران موضوعی
  • رحیم بایزیدی* صفحات 219-247
    رشته ی روابط بین الملل محصول جنگ جهانی اول و تلاش برای جلوگیری از وقوع دوباره این واقعه ی غیر انسانی بود. برقراری مجدد صلح پس از پایان این جنگ، نوید دنیایی تازه را برای بسیاری از انسان دوستان فراهم نمود. در این دوره مفاهیم و آرمان های بشری که پیش تر، اندیشمندانی از قبیل کانت به آن پرداخته بودند جانی تازه گرفته و بر متن اساس نامه جامعه ملل نقش بستند. لیبرالیسم در روابط بین الملل حقیقتا حاصل تلاش برای برقراری صلح بود. این آرمان با وقوع جنگ دوم که در شدت و تلفات با جنگ اول قابل مقایسه نبود، شکست خورده و زمینه را برای تسلط رویکرد دیگری با نام رئالیسم فراهم نمود، که در دوران جنگ سرد ادبیات پرباری را برای رشته ی روابط بین الملل تولید کرد. اما پایان جنگ سرد منجر به افت چشم گیر رئالیسم و ظهور رویکردهای دیگر شد. این سیر تحولات رشته ی روابط بین الملل، بسیاری از پژوهش گران این رشته را بر آن داشت که پیشرفت علم (فیزیک) از دیدگاه توماس کوهن را به روابط بین الملل بسط داده و بر این اساس مناظرات نظری و ظهور رویکردهای نظری جدید در روابط بین الملل را توضیح داده و نظریات عمده ی روابط بین الملل را نیز «پارادایم» بنامند. لذا در این مقاله قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که می توان رشته ی روابط بین الملل را در ابعاد نظری، روش شناختی و شناخت شناسی «پارادایمیک» نامید؟ پاسخ به این پرسش بیشتر بر اساس پژوهش ها و پیمایش های انجام شده در این مورد در آمریکا و برخی دیگر از کشورها توسط «موسسه تئوری و اعمال آن در روابط بین الملل» است. فرضیه ی پژوهش حاضر این است که با توجه به کثرت نظریه ها و رویکردهای رشته ی روابط بین الملل و تنوع روش های به کار گرفته شده در این حوزه، نمی توان روابط بین الملل را در نظریه و روش پارادایمیک نامید. در بحث شناخت شناسی نیز با وجود تسلط آموزه ی پوزیتیویسم در آمریکا، تفاوت چشم گیری در میزان تسلط این آموزه در کشورهای دیگر از قبیل کانادا، نیوزیلند، انگلستان و آفریقای جنوبی وجود دارد و در همه موارد یاد شده آموزه های غیرپوزیتیویسمی در این کشورها از تسلط بیشتری نسبت به پوزیتیویسم برخوردار است. بنابراین در این نوشتار قصد داریم روابط بین الملل را به عنوان رشته ای غیرپارادایمیک معرفی کنیم.
    کلیدواژگان: پارادایم، روابط بین الملل، رئالیسم، لیبرالیسم، روش شناسی، شناخت شناسی
  • عباس علیپور*، محسن کرمی ناوه کش صفحات 249-286
    در سالی که گذشت در کشور بحران خیز یمن در استان های ابیان و شبوا اعلام شد که مبارزان القاعده وابسته به عربستان سعودی در آن منطقه مخفی شده و قدرت گروه های تاثیرگذاری هم چون انصار الشریعه را به محک آزمون گذارده اند. در این راستا این گروه قبل از آن که توسط ارتش یمن در تابستان 2012 م دستگیر شوند، به وسیله هواپیماهای بدون سرنشین و در راستای استراتژی مبارزه با تروریسم اوباما مورد حمله قرار گرفتند. مقاله ی پیش رو در پی واکاوی این نکته است که آیا کاربرد هواپیماهای بدون سرنشین می تواند در ایجاد ثبات و آرامش در منطقه نقش مثبتی ایفا کند یا اینکه برعکس راه جدیدی برای گسترش و تسری افراط گرایی در منطقه خواهد شد؟ نویسنده بر این نظر است که کاربرد این پهبادها باعث افراط گرایی در منطقه شده و از حوزه ی اصلی آن یعنی مناطق قبایلی تحت حاکمیت دولت پاکستان به یمن تسری یافته است و این امر به نوبه خود به گسترش بی ثباتی در منطقه کمک کرده و باعث درگیری های خونین شده و فرصت هایی را برای طالبان و القاعده برای ایجاد ناامنی به وجود آورده است که این مساله از ناکامی استراتژی مبارزه با تروریسم اوباما در منطقه حکایت دارد.
    کلیدواژگان: هواپیماهای بدون سرنشین، یمن، استراتژی مبارزه با تروریسم اوباما، القاعده
|
  • Sayed Davod Aghaee*, Mohammad Reza Damiri Pages 1-39
    Islamic fundamentalism as an extremist movement that claims for the true Islam and denial of modern world، has regarded as a serious threat to international community. These movements are active in Central Asia region particularly in the Republic of Uzbekistan. Islamic groups in other countries and Taliban have undoubtedly strengthened the Islamic movements in Uzbekistan. This study tries to answer this main question: what is the most important factor in challenging the political sovereignty of Central Asian states (especially Uzbekistan)? The primary hypothesis in this study assumes that Islamic fundamentalism is a major competitor and serious threat to the sovereignty and security of these states (especially Uzbekistan).
    Keywords: Keywords: Islamic fundamentalism, Hizb ut, Tahrir, Islamic Movement, Central Asia, Uzbekistan
  • Mohsen Khalili*, Mahmood Bahoosh Fardeghi Pages 41-79
    After 9/11، the doctrine of the regime change for elimination of the anti-American’s hegemony became the main part of the new strategy of US national security. Therefore American neoconservative policymakers، focused on the strategy of regime change. The first step of this strategy was enforced in Afghanistan. Authors of the present study، considering the strategic importance of the military invasion of Iran’s neighbor، want to answer this question: How can we compare the academic Iranians'' viewpoints about US military invasion of Afghanistan? Limiting the scope of the research to the comparison of the printed articles of three top Iranian experts on US studies، authors tried to test the following hypothesis: There have been a twofold aspect (military and civilian) to the US invasion of Afghanistan: Elimination of a failed state and creation of a pattern state.
    Keywords: US, Afghanistan, September 11th, Iranians viewpoints
  • Alireza Golshani*, Hamid Reza Sohrabi Pages 81-117
    The four countries of Iran، Iraq، Syria and Lebanon in the west Asia have common security concerns a part of which is about resistance against any regional common threat. Since the Islamic Republic of Iran regards the west Asia as its own security territory، it can not be indifferent to political، religious، ethnic and racial challenges and developments in this region. Therefore، the geopolitical alliance of Iran، Iraq، Syria and Lebanon in the funnel-like strategic region of west Asia would result in a powerful alliance. Based on ''regional security'' theory and ''geopolitical funnel'' model، using a descriptive-analytical methodology، the present study aims at investigating the role of Iran in political and security developments of the west Asia. The results indicate that the Zionist regime of Israel، Shiite-phobia by Arab states and terrorist groups in Syria، Iraq and Lebanon as well as the challenges caused by the USA are among the most important common security concerns of the member states in this region. It seems building a geopolitical alliance is the most reliable solution to these threats. In addition، Iran''s power components particularly its superior geopolitical and geostrategic position in the region، its huge population، etc. would contribute to Iran''s pivotal and prominent role in this region.
    Keywords: Strategic funnel, Geopolitical alliance, Regional security, West Asia
  • Mahmood Jalali*, Setareh Sadeghi Mohammadi, Mojtaba Babaei Pages 119-151
    Human rights as one of the main features of civilization and development of human community enjoy special significance in international relations. However، ambiguity in its definition and the instrumental use of this concept are considered as major challenges for the promotion of the current status of human rights in the World. Under such conditions، the West particularly the US، intervening in the internal affairs of other countries on the pretext of defending democracy and human rights، has launched propaganda against many countries through its public and media diplomacy. From 1993 to 1996، the US imposed over 61 unilateral sanctions on 35 countries which covered 42% of the world’s population. The extraterritorial nature of the unilateral sanctions by the US has caused a controversy. Many states believe that such sanctions violate their sovereignty rights as independent nations. Since the victory of the Islamic Revolution، the US has always considered ''sanctions'' as one of the tools to change Iran’s approach. Washington has highlighted human rights sanctions as ''smart sanctions''، imposed under human rights claims to pressure Iran to give concessions and adopt an inactive diplomacy in political fields particularly in nuclear issue. This paper seeks to study the role of human rights sanctions in the US strategy against Iran and find proper and practical approaches to manage the challenges and opportunities facing Iran in this regard.
    Keywords: Sanction, Human Rights, the United States, Iran
  • Hossein Tajabadi*, Mehdi Dehnavi Pages 153-188
    The US led coalition forces attack to Iraq on the pretext of WMD has turned this country''s events into one of the main topics discussed by the experts in political and international issues. Based on the new Iraqi constitution، which was approved by Parliament and the majority of Iraqi people، the government was established as ''democratic، federal parliamentary republic''. This paper tries to answer the following question: what is the impact of the federal system in Iraq on Iran''s national security? To answer this question، authors have used descriptive-analytical method. Compared to Iraq’s thereat، as a unitary state، for Iran’s national security (as was the case of the last Iran- Iraq war) or as a distorted country which paves the way for inference of trans regional powers in opposition to Iran’s national interests، it seems that the new Iraq federal system regardless of some challenges that may cause for neighbors including Iran، can be the best model for national security.
    Keywords: Federalism, Iraq, National security, Kurds, Shiites, Sunni Arabs
  • Mahdi Zakerian*, Behrooz Mokhtari Pages 189-217
    Protecting of basic freedoms and rights and giving an effective guarantee in the form of written law is considered as the main aim of responsible sovereignty. It means that responsible sovereignty manifests itself in the government that sets a restriction on its legal and sovereign boundaries according to an advanced system of laws and also، endeavors to meet the requirements of human rights in the international level. The main discussion is that responsible sovereignty is formed by considering the human rights in a democratic system، looks after its responsibilities to the citizens and international society، and is far away from the negation of human rights & similar issues. The UN Human Rights Council develops and promotes the principles of responsible sovereignty from 2006 to consolidate the rule of law and fundamental freedoms. The mentioned subject became a part of the literature of human rights of the U. N. By considering the agents of responsible sovereignty، the UN Human Rights Council dispatches the reporters to survey some subjects such as lost rights and freedoms of citizens in the governments that are not able or do not want to comply with their responsibilities. The mentioned council defends the human rights by sending away reporters on different subjects like freedom of speech and opinions، independence of lawyers and judges، extrajudicial and arbitrary executions and peaceful gatherings. Moreover، this council specifies the responsible sovereignty as guaranteeing citizens’ basic rights and freedoms to the citizens and tries to develop and promote them.
    Keywords: Human Rights Council, Responsible Sovereignty, Thematic Reporters
  • Rahim Bayazidi* Pages 219-247
    According to the scholars of international relations of the twentieth century، the First World War and the attempt to prevent this inhuman incident from happening again shaped the field of IR. Liberalism was born out of the efforts in international relations for peace. The end of the Cold War led to a dramatic decline of realism and the rise of other approaches. Many researchers expanded Thomas Kuhn''s approach in the evolution of science (phisics) to the major theories of international relations. In this paper، we answer this question: Can we call the field of international relations theoretically، methodologically and epistemologically paradigmatic? The answer to this question is based on research and surveys carried out in the United States of America and some other countries، by ''the institution of the theory and practice of international relations''. Our hypothesis is that given the multiplicity and diversity of opinions in the field of international relations، techniques used in the field of international relations theories، cannot be called Paradigm. Therefore، in this paper we believe that the field of international relations is not paradigmatic.
    Keywords: Paradigm, Liberalism, Realism, Methodology, Epistemology
  • Abbass Alipoor*, Mohsen Karami Navehkesh Pages 249-286
    Over the past year in restive Yemen، in Abyan and Shabwa provincial regions، it was declared that fighters of Al-Qaeda، who were related to Saudi Arabia، were hiding and accumulating their power which resulted in shaping new groups such as Ansar al-Sharia. In this regard، the above-mentioned group، before being destroyed by Yemeni military in summer 2012، was attacked by unmanned drones، in line with Obama‘s counterterrorism strategy. The present study discusses whether the use of unmanned drones can help promote regional stability and security or it only serves as a new way to expand and extend extremism? We argue that the drone strikes in so called counterterrorism operations in tribal Pakistani areas and expanding these operations to Yemen has helped extremism and rise of bloody conflicts in the region and Al-Qaeda and Taliban have used this opportunity for more destabilizing the region. This indicates that Obama''s counterterrorism and military strategy does not work.
    Keywords: Drones, Yemen, Obama's strategy for combating terrorism, Al, Qaeda