فهرست مطالب

تولیدات دامی - سال نوزدهم شماره 4 (زمستان 1396)

مجله تولیدات دامی
سال نوزدهم شماره 4 (زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/12/25
  • تعداد عناوین: 16
|
  • غلامحسین طهماسبی *، محمد بابایی، ناصر تاج آبادی، عین الله سیفی، نادر مشایخی، حسین رضازاده صفحات 739-750
    این تحقیق به منظور بررسی عملکرد ملکه های اصلاح شده نسل سیزدهم در طرح اصلاح نژاد زنبورعسل ایران در مقایسه با ملکه های شاهد در زنبورستان های بخش خصوصی انجام شد. برای ارزیابی ملکه ها پرسشنامه های خاصی بر اساس طیف لیکرت طراحی و در اختیار زنبورداران استان های مختلف قرار گرفت تا ملکه های لایه سوم طرح را در کنار ملکه های شاهد ارزیابی نمایند. ارزیابی کلنی های طرح در لایه سوم و مقایسه آن با ملکه های شاهد از نظر رفتار دفاعی و زمستان گذرانی و بچه دهیدر زنبورستان های بخش خصوصی نشان دهنده برتری ملکه های حاصل از طرح بود به طوری که کلنی های اصلاح شده حاصل از طرح بطور معنی داری از کلنی های شاهد برتر بودند (05/0 p<). تفاوتی بین کلنی های اصلاح شده و شاهد از نظر تولید عسل و جمعیت بالغین در زنبورستانهای بخش خصوصی مشاهده نشد. نتایج بدست آمده از این تحقیق و مقایسه ملکه های اصلاح شده و شاهد در زنبورستان های مناطق مختلف کشور نشان دهنده این است که اصلاح نژاد زنبور عسل ایرانی در بهبود صفات هدف موثر بوده و استفاده از این ملکه ها در بالا بردن عملکرد زنبورداری کشور ضرورت دارد. با توجه به نتایج به دست آمده و پیشرفت مطلوب صفات بچه دهی، رفتار دفاعی، زمستان گذرانی و پیشرفت نسبی تولید عسل و جمعیت در این تحقیق، در ادامه باید ضمن حفظ برتری های ملکه های اصلاح شده در جهت پیشرفت سریع تر صفات تولید عسل و جمعیت بالغین با افزایش ضریباین صفات در شاخص انتخاب کلنی های برتر در لایه اول طرح تلاش شود و با استفاده از روش های نوین اصلاح نژادی کلنی های مقاوم به شرایط اقلیمی آتی منطقه پرورش ایجاد گردد.
    کلیدواژگان: بچه دهی، تولید عسل، رفتار دفاعی، زمستان گذرانی، ملکه های اصلاح شده ایرانی
  • مسعود نوروزی دیارجان، علی اسدی الموتی *، احمد افضل زاده، محسن دانش مسگران صفحات 751-764
    ددر این مطالعه، بخشی از کنجاله سویا جایگزین کنجاله سویای فرآوری شده با حرارت در جیره گاوهای شیری تحت تنش حرارتی خفیف شد. از 32 راس گاو هلشتاین با بیش از یک زایش با روزهای شیردهی 20 ± 110 و تولید شیر 1/4± 40 کیلوگرم در روز در یک طرح بلوک های کامل تصادفی به روش فاکتوریل 2×2 با چهار تیمار و هشت تکرار در دو دوره استفاده شد. جیره های آزمایشی حاوی دو سطح 5/15 یا 17 درصد پروتئین خام بودند که در هر کدام کنجاله سویای فرآوری شده با حرارت جایگزین بخشی از کنجاله سویا شد. هر دوره آزمایش 28 روز بود که در هفت روز آخر داده های دما و طوبت و عملکرد تولیدی ثبت و جهت اندازه گیری قابلیت هضم، فراسنجه های خونی و شکمبه ای نمونه برداری شد. میانگین شاخص حرارتی-رطوبتی در محدوده تنش حرارتی خفیف (دوره اول: 60/70، دوره دوم: 50/71) بود. تیمار حاوی 5/15 درصد پروتئین و کنجاله سویای فرآوری شده مصرف ماده خشک و ماده آلی را افزایش داد (05/0>p)، اما این اثر در جیره با 17درصد پروتئین خام و کنجاله سویای فرآوری شده مشاهده نشد. تولید و ترکیبات شیر، قابلیت هضم مواد مغذی و متغیرهای خونی بین تیمارها تفاوتی نداشت. اسید بوتیریک و اسید ایزووالریک مایع شکمبه با تغذیه کنجاله سویا فرآوری شده با حرارت افزایش یافت (05/0>p) اما غلظت این اسیدها تحت تاثیر سطح پروتئین نبود. استفاده از کنجاله سویای فرآوری شده با حرارت در سطوح پایین پروتئین اثر منفی بر تولید و ترکیب شیر نداشت و می تواند راهکاری مناسب برای افزایش مصرف خوراک در گاوهای شیری در تنش گرمایی خفیف باشد.
    کلیدواژگان: حرارت محیطی، فرآوری حرارتی، کنجاله سویا، گاو شیری، مصرف خوراک
  • حمید بانشی، طاهره محمدآبادی *، خلیل میرزاده، مرتضی چاجی، محمود قاسمی نژاد صفحات 765-776
    این پژوهش به منظور بررسی اثرات عمل آوری کاه کنجد با بخار آب تحت فشار پایین، اسید سولفوریک و مخلوط آنزیمی بر هضم پذیری و تخمیر شکمبه ای، جمعیت پروتوزوا، رفتار نشخوار و برخی فراسنجه های خونی گوسفند عربی انجام شد. 12 راس گوسفند با جیره های شاهد (بدون کاه کنجد)، جیره حاوی کاه کنجد عمل آوری شده با 4/2 درصد اسید و بخار در دمای 130 درجه به مدت 120 دقیقه و سه گرم در کیلوگرم آنزیم، جیره حاوی کاه کنجد عمل آوری شده با اسید و آنزیم و جیره حاوی کاه کنجد عمل آوری شده با آب تغذیه شدند. مصرف ماده خشک و ماده آلی، افزایش وزن، ضریب تبدیل، قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، ماده آلی، الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF) و اسیدی (ADF) بین تیمارها تفاوتی نداشت. عمل آوری های انجام شده میزان نیتروژن آمونیاکی، اسیدیته، و پروتوزوای شکمبه گوسفندان را تحت تاثیر قرار ندادند. زمان استراحت، نشخوار و جویدن بین تیمارها متفاوت بود و بیشترین زمان نشخوار (67/491 دقیقه در روز) مربوط به عمل آوری با مخلوط اسید و آنزیم بود (05/0>P). زمان جویدن، نشخوار و خوردن به ازای ماده خشک، ADF و NDF مصرفی و مقدار گلوکز و اوره خون گوسفندان متفاوت نبود. با توجه به نتایج این آزمایش می توان از کاه کنجد فرآوری شده با آب، فرآوری شده با مخلوط اسید و بخار و آنزیم و همچنین فرآوری با مخلوط اسید و آنزیم به جای کاه گندم در تغذیه گوسفند استفاده نمود.
    کلیدواژگان: اسید سولفوریک، آنزیم، بخار آب با فشار پایین، گوسفند عربی، هضم پذیری
  • فروغ بدویی دلفارد، رضا طهماسبی *، امید دیانی، امین خضری، محمد مهدی شریفی حسینی صفحات 777-787
    هدف از این مطالعه بررسی ترکیب شیمیایی و کیفیت سیلاژ تفاله لیموترش با سطوح مختلف خرمای ضایعاتی در زمان های مختلف پس از سیلو کردن بود. برای تهیه سیلاژها، تفاله لیموترش با درصدهای متفاوت خرمای ضایعاتی بدون هسته(صفر، 10،20،30درصد) با هم مخلوط شدند و سپس در سطل هایی با گنجایش دولیتر به مدت 25، 35و 45روز سیلو شدند. میزان ماده خشک، پروتئین خام، نیتروژن آمونیاکی، دیواره سلولی، ماده آلی و خاکسترنمونه ها پس از دوره مذکور تعیین شد. pH سیلاژها بلافاصله پس از باز کردن تعیین شد. اثرات اضافه کردن سطوح مختلف خرمای ضایعاتی بدون هسته به تفاله لیمو ترش در زمان سیلو کردن در قالب آزمایش فاکتوریل (4×3) مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج این تحقیق نشان داد که افزودن 30درصد خرمای ضایعاتی به سیلوی تفاله لیموترش سبب بهبود کیفیت سیلاژ و افزایش ماده خشک، ماده آلی وpH شد (05/0>p) در مقابل پروتئین خام، دیوارهسلولی، نیتروژن آمونیاکی و خاکستر سیلاژ تفاله لیموترش کاهش یافت (05/0>p). همچنین تفاله لیموترش با 30 درصد خرمای ضایعاتی دارای بالاترین انرژی و نمره ارزیابی حسی نسبت به سایر سیلاژها بود.بنابراین با توجه به نتایج حاصل، می توان از 30درصد خرمای ضایعاتی در ترکیب تفاله لیموی سیلو شدهاستفاده نمود و بهترین مدت زمان برای سیلو کردن 45 روز توصیه می شود.
    کلیدواژگان: ارزش تغذیه ای، ارزیابی حسی، خرمای ضایعاتی، کیفیت سیلاژ
  • علی کیانی، طاهره محمدآبادی *، خلیل میرزاده، مرتضی چاجی، محمد بوجارپور صفحات 789-802
    در این آزمایش، تاثیر مغز میوه بلوط بر قابلیت هضم و تخمیر شکمبه ای و برخی فراسنجه های خونی در گوسفند عربی و بز نجدی بررسی شد. در این تحقیق، مغز میوه بلوط (63 درصد) ‏در تغذیه ‏شش راس گوسفند عربی و شش راس‏بزنجدی با متوسط وزن زنده 3±50 کیلوگرم برای مدت 28 روز استفاده شد و قابلیت هضم و تخمیر، رفتار نشخوار و برخی فراسنجه های خونی اندازه گیری شد. داده های به دست آمده در قالب طرح پلات های خرد شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که ماده خشک مصرفی و قابلیت هضم ماده خشک، پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی تحت تاثیر اثر دام و تیمار قرار نگرفت. صرف نظر از نوع دام، ماده خشک مصرفی و قابلیت هضم پروتئین خام در تیمار شاهد بالاتر و صرف نظر از نوع تیمار، قابلیت هضم ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده خنثی در بز بالاتر از گوسفند بود (05/0P<). میزان نیتروژن آمونیاکی و pH شکمبه بین تیمار شاهد و بلوط در بز و گوسفند تفاوت معنی داری نداشت. تفاوتی در مدت زمان مصرف خوراک، نشخوار و جویدن به ازای ماده خشک، الیاف نامحلولدرشویندهخنثیو پروتئین خام مصرفی بین دو جیره شاهد و بلوط در گوسفند و بز مشاهده نشد. تغذیه میوه بلوط به دام ها، اثری بر میزان گلوکز، نیتروژن اوره ای، کلسترول و تری گلیسیرید خون در بز و گوسفند نداشت. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که می توان از میوه بلوط به میزان 63 درصد در جیره بز نجدی و گوسفند عربی استفاده نمود.
    کلیدواژگان: بز نجدی، فراسنجه های خونی، قابلیت هضم، گوسفند عربی، مغز میوه بلوط
  • غلامحسین ایراجیان *، حمید امانلو، اسدالله تیموری یانسری، حمیدرضا میرزایی الموتی، هرمز منصوری صفحات 803-818
    در این تحقیق اثر اندازه ذرات علوفه یونجه و سیلاژ ذرت بر فعالیت جویدن، نرخ عبور مواد جامد از شکمبه و عملکرد میش های آبستن با استفاده از 30 راس میش (سن 4/0 ± 35 ماه) در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و شش تکرار به مدت 30 روز مطالعه شد. جیره های آزمایشی شامل یونجه (سه اندازه،با میانگین هندسی 42/2، 91/4 و 04/7 میلی متر) و سیلاژ ذرت (دو اندازه،با میانگین هندسی 36/3 و 73/7 میلی متر) بودند. تیمارهای دارای ذرات ریز یونجه و سیلاژ ذرت دارای کم ترین عامل موثر فیزیکی (pef>8) بودند و مقادیر عامل موثر فیزیکی (pef>8 و pef>1.18) با کاهش اندازه ذرات کاهش یافتند (05/0 pP). زمان مصرف خوراک، فعالیت نشخوار و زمان کل جویدن تحت تاثیر تیمار قرار نگرفتند.بر اساس نتایج حاصل، ایجاد تعادل مناسب بین اندازه ذرات علوفه به عنوان نماینده ای از بخش فیزیکی و ویژگی های شیمیایی جیره لازم است موردتوجه قرار گیرد. تیمار دارای علوفه یونجه ریز بعلاوه سیلاژ ذرات بلند در اکثر موارد مورد ارزیابی نتایج بهتری را نشان داد و به نظر می رسد این تیمار تعادل مناسب تری در جیره برای تغذیه میش ها فراهم کرده است. بنابراین در تهیه جیره میش های آبستن با در نظر گرفتن اندازه ذرات می توان عملکرد بهتری را انتظار داشت.
    کلیدواژگان: زمان ماندگاری، سقف شکمبه ای، فیبر موثر فیزیکی، میانگین هندسی ذرات، نوع علوفه
  • حسین منافی راثی *، حسین حیدری چاه باغی، سلمان افشار، نرگس افشاری پور صفحات 819-828
    تاثیر صمغ گیاه آنغوزه و اکسید مس میله ای بر کنترل انگل های داخلی و عملکرد تولیدی بره های پرواری با استفاده از 25 راس گوسفند نر نژاد بلوچی با میانگین وزن 5 ±20 کیلوگرم در قالب طرح کاملا تصادفی بررسی شد. تیمارها شامل؛ 1- تیمار شاهد (بدون افزودنی)، 2- صمغ آنغوزه، 3- اکسید مس میله ای، 4- اکسید مس میله ای و صمغ آنغوزه و 5- داروی ضد انگل آلبندازول بود. در زمان های صفر، 15، 30، 45 و 60 روزگی آزمایش به منظور بررسی وضعیت تعداد تخم انگل از مدفوع و برای تعیین میزان هماتوکریت، از خون نمونه گیری شد. وزن کشی بره ها به صورت هفتگی انجام شد.نتایج نشان داد که تغییرات وزن فقط در هفته های سوم، چهارم، پنجم و هفتم بین گروه ها اختلاف معنی داری داشت. (05/0>P). اثر تیمارهای آزمایشی بر درصد هماتوکریت معنی دار نبود و بیشترین مقدار در زمان های مختلف مربوط به تیمار اکسید مس و آنغوزه بود. نتایج بررسی تعداد تخم انگل در مدفوع نشان داد که روند تغییرات آن در گروه های آنغوزه، اکسید مس و آلبندازول مشابه بود، به طوری که در این گروه های آزمایشی تعداد تخم انگل ها در زمان 60روزگی به حداقل رسید. همچنین گروه ترکیبی اکسید مس و صمغ آنغوزه ، منجر به کاهش تخم انگل در زمان کوتاهتری (روز 45) شد . یافته های این پژوهش نشان داد که می توان از صمغ آنغوزه و اکسید مس به عنوان ترکیبات کنترل کننده انگل داخلی در گوسفند به ویژه در سیستم ارگانیک استفاده نمود.
    کلیدواژگان: اکسید مس میله ای، انگل های داخلی، بره بلوچی، دامپروری ارگانیک، صمغ آنغوزه
  • ذبیح الله عبدالملکی، منوچهر سوری *، محمد مهدی معینی، ارمین توحیدی، یدالله چاشنی دل صفحات 829-845
    به منظور تعیین اثرات مکمل خوراکی اسید لینولئیک مزدوج (CLA) محافظت شده و مکمل تزریقی سلنیوم و ویتامین E (E-Se) بر سیستم ایمنی گاوهای شیری و گوساله های نوزاد آنها، 40 راس گاو شیری هلشتاین شکم دوم و بالاتر در یکی از گاوداری های صنعتی استان قزوین در سال 1394 مورد استفاده قرار گرفت. حیوانات در یک طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل به چهار گروه با 10 تکرار، تقسیم شدند. گروه های ازمایشی شامل جیره پایه (کنترل)، جیره پایه بعلاوه مکمل تزریقی E-Se ، جیره پایه بعلاوه 100 گرم مکمل CLA در روز و جیره پایه بعلاوه 100 گرم مکمل CLA همراه مکمل تزریقی E-Se بود. مکمل E-Se به میزان 40 سی سی در روزهای21-، 1، 14، 28 و 42 نسبت به روز زایش به صورت عضلانی به هر گاو تزریق شد. نمونه های خون از همه گاوها درروزهای تزریق گرفته شد. خون گیری از گوساله ها در روز تولد قبل از خوردن آغوز و سن هفت روزگی انجام شد. افزودن مکمل CLA تاثیر معنی داری بر میانگین غلظت ایمونوگلوبولین G ((IgG و وضعیت کل آنتی اکسیدانی (TAS) پلاسمای گوساله ها در سنین یک و هفت روزگی نداشت. اثر مکمل E-Se بر میزان TAS پلاسمای گوساله ها درسن 7 روزگی معنی دار بود (05/0>P). افزودن مکمل CLA و مکمل E-Se تاثیر معنی داری بر میانگین غلظت IgG ، MDA و TAS آغوز گاوها نداشت. افزودن مکمل CLA و مکمل E-Se تاثیر معنی داری بر میزان TAS خون و میانگین فراسنجه های خون شناسی گاوها نداشت. بر اساس نتایج حاصل، استفاده از اسید لینولئیک مزدوج در دوره انتقال اثری بر سیستم ایمنی گاوها و گوساله های متولد شده ندارد. مکمل تزریقی سلنیوم و ویتامین E وضعیت کل آنتی اکسیدانی خون گوساله های متولد شده را بهبود می بخشد.
    کلیدواژگان: آغوز، ایمونو گلوبولین G، سلولهای سفید خون، _ مالون دی آلدئید، وضعیت کل آنتی اکسیدانی
  • زهرا رنجبر، مهران ترکی *، محمد امیر کریمی ترشیزی صفحات 847-861
    آزمایشی برای بررسی اثرات تزریق داخل تخم مرغی و استفاده جیره ای فلاونوئید (نارینجین و هسپریدین) بر عملکرد، خصوصیات لاشه، وضعیت آنتی اکسیدانی گوشت و جمعیت میکروبی انتهای روده جوجه های گوشتی، با تعداد 600 عدد تخم مرغ قابل جوجه کشی برای تزریق داخل آمنیونی (در روز 5/17 جنینی) و پس از جوجه درآوری برای دوره پرورشی در چهار تکرار 10 قطعه ایی به مدت 42 روز اجرا شد. تیمارها در قالب طرح کاملا تصادفی به صورتی که در تیمارهای یک، دو و سه، افزودن 50، 100 و 175 میلی گرم بر کیلوگرم فلاونوئید در جیره، تیمارهای چهار و پنج، تزریق 15 و 30 میلی گرم فلاونوئید، تیمار شش، تزریق 15 میلی گرم و افزودن 50 میلی گرم بر کیلوگرم فلاونوئید در جیره، تیمار هفت، تزریق 30 میلی گرم و افزودن 175 میلی گرم بر کیلوگرم فلاونوئید در جیره و تیمار هشت، گروه شاهد می باشند. اثر تیمارها بر روی صفات عملکردی نسبت به گروه شاهد معنی دار نبود. بجز تیمار چهار، کاهش میزان تولید مالون دی آلدهید گوشت ران و سینه در 28 و 42 روزگی در سایر تیمارها نسبت به گروه شاهد مشاهده شد (05/0>P). نتایج افزایش جمعیت کل باکتری های هوازی و لاکتوباسیل و کاهش کلی فرم را در تیمارها نسبت به گروه شاهد نشان دادند (05/0>P). بنابراین افزودن 175 میلی گرم نارینجین و هسپریدین در جیره با و بدون 30 میلی گرم تزریق موجب بهبود کیفیت گوشت و سطوح افزودنی 50 میلی گرم با و بدون 15 میلی گرم تزریق فلاونوئید باعث بهبود جمعیت میکروبی انتهای دستگاه گوارش گردید. به طور کلی، استفاده درون جیره ای و یا به همراه تزریق فلاونون ها اثرات مثبتی را بر بهبود سلامت و کیفیت گوشت جوجه های گوشتی دارد.
    کلیدواژگان: تزریق جنینی، ثبات اکسیداسیون، خصوصیات لاشه، فلاونون، لاکتوباسیل
  • حسن دالوند، آرش آذرفر *، عباس مسعودی صفحات 863-877
    تاثیر افزودن سبوس برنج بر عملکرد رشد، خصوصیات لاشه، قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی با استفاده از 240 قطعه جوجه گوشتی (مخلوط نر و ماده) یک روزه سویه راس در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار، پنج تکرار و 12 قطعهدر هر تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد و جیره های حاوی 5/2، پنج و 5/7 درصد سبوس برنج بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که اگرچه در تمامی سطوح مصرفی، افزودن سبوس برنج به جیره باعث کاهش معنی داری در میزان خوراک مصرفی و افزایش وزن روزانه در طول دوره آغازین، رشد و در کل دوره پرورش شد (05/0>P)، ولی تاثیر نامطلوبی بر ضریب تبدیل خوراک و شاخص کارایی تولید جوجه های گوشتی در کل دوره پرورش نداشت. اگرچه افزودن سطح پنج درصد سبوس برنج باعث افزایش معنی دار وزن نسبی دوازدهه و ایلئوم نسبت به گروه شاهد شد (05/0>P) ولی این افزایش سبب بهبود قابلیت هضم مواد مغذی نشد. وزن نسبی کبد با افزودن سبوس برنج به جیره جوجه های گوشتی به صورت خطی افزایش یافت (05/0>P)، ولی وزن نسبی بورس فابریسیوس در جوجه های تغذیه شده با جیره های جاوی سبوس برنج تفاوت معنی داری با جوجه های گروه شاهد نداشت (05/0P). افزودن سبوس برنج به جیره، غلظت کلسترول و VLDLسرم خون جوجه های گوشتی را به طور خطی افزایش داد (05/0>P). نتایج این مطالعه نشان داد که، استفاده از سبوس برنج به صورت خام و بدون فرآوری در جیره جوجه های گوشتی مناسب نیست.
    کلیدواژگان: اندام های داخلی، جیره مصرفی، سرم خون، فیبر نامحلول، مرغ گوشتی
  • شهاب الدین قره ویسی * صفحات 879-889
    در این تحقیق اثر مصرف پودر گیاه خار مریم در جیره بر عملکرد رشد، فراسنجه های خونی و آنزیم های کبدی جوجه های گوشتی با استفاده از 360قطعهجوجهگوشتی نر سویهراس 308 مطالعه شد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل پودر خار مریم در سه سطح صفر، 3/0و سه درصد و آنتی بیوتیک کوتریموکسازول در دو سطح صفر و 2/0 درصد در هر کیلوگرم خوراک بود که به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با شش تیمار و سه تکرار انجام شد. صفات عملکرد رشد، فراسنجه هایخونی و آنزیم های کبدی در پایان دوره آزمایش (42روزگی) اندازه گیری شدند. سطوح مختلف پودر خار مریم سبب کاهش میانگین خوراک مصرفی و میانگین وزن بدن در کل دوره پرورش شد (05/0P<). مصرف پودر خار مریم سبب کاهش میزان فراسنجه های کلسترول خون، تری گلیسرید، آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز و آنزیم آلانین آمینوترانسفراز سرم خون به ترتیب تا 6/12، 8/17، 16 و 7/59 درصد شد (01/0P<). بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش استفاده از سطوح مختلف خار مریم سبب کاهش غلظت آنزیم های کبدی می شود. بنابراین استفاده از پودر گیاه دارویی خار مریم به میزان سه درصد جیره جوجه های گوشتی باعث محافظت از کبد آن ها می شود.
    کلیدواژگان: آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، خار مریم، سیلی مارین، کوتریموکسازول
  • فاطمه راهی، محمد هوشمند *، مختار خواجوی، سیامک پارسایی صفحات 891-904
    این آزمایش به منظور بررسی اثرات استفاده از سطوح مختلف میوه بلوط با و بدون افزودن کولین در جیره جوجه های گوشتی انجام شد. تعداد 528 قطعه جوجه گوشتی یک روزه در قالب یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و 22 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. دو فاکتور مورد بررسی شامل کولین (صفر و 3/0 درصد جیره) و میوه بلوط (صفر، 15 و 20 درصد جیره) بودند. در جیره های آغازین (21-1 روزگی) و پایانی(42-22 روزگی)، میوه بلوط جایگزین ذرت شد بدون این که در درصد سایر مواد خوراکی جیره تغییری داده شود. نتایج نشان داد تغذیه جوجه ها با جیره حاوی 20 درصد میوه بلوط، افزایش وزن بدن را در دوره آغازین، پایانی و کل دوره (42-1روزگی) در مقایسه با جیره بدون بلوط کاهش داد (05/0>(P در همه دوره ها، استفاده از 15 و 20 درصد میوه بلوط (به استثنای سطح 15درصد در دوره پایانی) در مقایسه با سطح صفر، ضریب تبدیل خوراک را افزایش داد (05/0>(P. افزودن 3/0 درصد کولین به جیره، ضریب تبدیل خوراک دوره آغازین و کل دوره را بهبود داد (05/0>(P. اثر متقابل سطح میوه بلوط و کولین در مورد افزایش وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک معنی دار نبود. جایگزینی ذرت جیره با میوه بلوط باعث کاهش معنی دار شاخص وزن خاکستر به طول استخوان درشت نی در سن 42روزگی شد. به طور کلی، جایگزینی ذرت جیره با 15 و 20 درصد میوه بلوط، عملکرد جوجه های گوشتی را کاهش داد. افزودن کولین نتوانست از کاهش عملکرد جوجه های تغذیه شده با میوه بلوط جلوگیری نماید.
    کلیدواژگان: جوجه گوشتی، درشت نی، عملکرد، کولین، میوه بلوط
  • زهرا درون، سیامک پارسایی *، مختار خواجوی، رضا نقی ها صفحات 905-916
    اثر افزودن عصاره اتانولی تفاله ی لیموترش به آب آشامیدنی جوجه های گوشتی بر عملکرد، پاسخ ایمنی و فراسنجه های سرم خونی جوجه های گوشتی با استفاده از 450 قطعه جوجه یک روزه (مخلوط نر و ماده) سویه ی کاب 500 در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و پنج تکرار و 18 قطعه جوجه در هر تکرار بررسی شد. تیمارها شامل افزودن سطوح صفر (شاهد)، 4/0، 8/0، 2/1 و 6/1 درصد عصاره الکلی تفاله ی لیموترش به آب آشامیدنی از دو روزگی تا پایان دوره ی پرورش بودند. افزودن عصاره تاثیر معنی داری بر مصرف خوراک، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل نداشت. ایمونوگلبولین های کل تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت، اگرچه در جوجه های دریافت کننده 6/1 درصد عصاره تفاله لیمو ترش نسبت به دیگر گروه های آزمایشی IgM افزایش و IgY کاهش یافت (05/0P<). افزودن عصاره در همه ی سطوح سبب افزایش پاسخ ایمنی به فیتوهماگلوتینن در مقایسه با گروه شاهد گردید (05/0P<). میزان تری گلیسرید، لیپوپروتئین های با چگالی کم و خیلی کم در سرم خون جوجه های دریافت کننده ی 8/0 و 6/1 درصد عصاره تفاله لیمو ترش بطور معنی داری کمتر از دیگر تیمارها بود (05/0P<). بالاترین میزان کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین های با چگالی کم و خیلی کم سرم در جوجه های دریافت کننده ی 2/1 درصد عصاره تفاله لیموترش مشاهده شد، که بطور معنی داری بالاتر از دیگر تیمارها بود (05/0P<). با توجه به اثرکاهندگی تیمارهای دریافت کننده 8/0 و 6/1 درصد عصاره بر فاکتورهای خونی مثل تری گلیسرید، لیپوپروتئین های با چگالی کم و خیلی کم نسبت به تیمار شاهد استفاده از این دو سطح توصیه می شود.
    کلیدواژگان: ایمینوگلوبولین، سیستم ایمنی، ضریب تبدیل غذایی، فلاوونوئیدها، لیپوپروتئین های سرم خون
  • سید عبدالله حسینی *، مهدی امیر صادقی، امیر حسین علیزاده قمصری، هوشنگ لطف الهیان، محمدرضا سلیمانی صفحات 917-928
    تاثیردو منبع آلی عنصر روی بر عملکرد و سیستم ایمنی جوجه های گوشتی با استفاده از 750 قطعه جوجه گوشتی سویه آرین در یک آزمایش فاکتوریل 3×2 این آزمایش شامل دو نوع منبع عنصر روی (روی- گلیسین و روی- متیونین) و سه سطح مختلف روی (40، 80 و 120 میلی گرم بر کیلوگرم جیره) در قالب طرح کاملا تصادفی با شش تیمار و درپنج تکرار بررسی شد. وزن زنده و خوراک مصرفی به صورت هفتگی اندازه گیری و ضریب تبدیل محاسبه شد. در پایان دوره پرورش خون گیری به عمل آمده و عیار تولید پادتن علیه گلبول قرمز گوسفندی، ویروس بیماری نیوکاسل و شمارش تفریقی گلبول های سفید انجام شد. استفاده از منبع روی- متیونین در مقایسه با روی- گلیسین سبب بهبود معنی دار وزن زنده (42 روزگی)، خوراک مصرفی (یک تا 28 روزگی) و ضریب تبدیل خوراک (یک تا 14 روزگی) شد (05/0P<)، ولی بر شاخص تولید و درصد ماندگاری در کل دوره اثر نداشت. عیار پادتن علیه گلبول قرمز گوسفندی هنگام استفاده از سطح 80 میلی گرم در کیلوگرم روی در جیره به طور معنی داری بیشتر از سایر سطوح روی بود (05/0P<). افزودن روی- متیونین به جیره در مقایسه با روی- گلیسین، عملکرد جوجه های گوشتی را بهبود داد(05/0P<). تقویت پاسخ های ایمنی با افزودن 80 میلی گرم مکمل روی آلی به جیره مشاهده شد. بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده از فرم روی- متیونین نسبت به فرم روی- گلیسین اثرات بهتری بر عملکرد جوجه های گوشتی دارد و استفاده از آن به عنوان یک منبع روی توصیه میشود.
    کلیدواژگان: ایمنی، جوجه گوشتی، روی، گلیسین، روی، متیونین، سطح عنصر روی جیره، عملکرد
  • مرتضی رضایی *، نیما ایلا صفحات 929-939
    این پژوهش جهت ارزیابی اثرات رنگدانه های استخراج شده از فلفل قرمز در مقایسه با رنگدانه مصنوعی بر عملکرد و کیفیت تخم مرغ مرغان تخم گذار انجام شد. تعداد 64 قطعه مرغ تخم گذار تجاری سویه های- لاین 36-Wدر سن 75 هفتگی به صورت تصادفی به چهار گروه (جیره) آزمایشی شامل: 1- (جیره شاهد بدون افزودن رنگدانه طبیعی یا مصنوعی)، 2- (جیره شاهد+ افزودن 25 قسمت در میلیون رنگدانه مصنوعی کانتازانتین قرمز)،3- (جیره شاهد+ افزودن 15 قسمت در میلیون رنگدانه استخراج شده از فلفل دلمه ای قرمز)و 4- (جیره شاهد+ افزودن 30 قسمت در میلیون رنگدانه استخراج شده از فلفل دلمه ای قرمز) در 16 قفس مجزا تقسیم شدند. رنگدانه فلفل قرمز ابتدا به وسیله حلال هگزان استخراج و سپس با هیدروکسید پتاسیمصابونی شد. در طول هشت هفته دوره آزمایشی عملکرد، کیفیت تخم مرغ و شاخص رنگ زرده در مرغان اندازه گیری و در قالب طرح کاملا تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تولید و کیفیت تخم مرغ تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی نسبت به گروه شاهد نداشت ولی شاخص رنگ زرده در مرغانی که رنگدانه طبیعی یا مصنوعی مصرف کرده بودند به صورت معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (01/0P<). پایداری لیپیدهای زرده تخم مرغ در برابر اکسیداسیون در مرغان تغذیه شده با رنگدانه فلفل قرمز بعد از سه هفته نگهداری تخم مرغ در دمای 18 درجه سانتی گراد به صورت معنی داری بهبود یافت (05/0P<). بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده از30 قسمت در میلیون رنگدانه استخراج شده از فلفل دلمه ای قرمز می تواند جایگزین رنگدانه های مصنوعی در جیره مرغان تخم گذار شود.
    کلیدواژگان: استخراج رنگدانه، اکسی کارتنوئیدها، پایداری اکسیداتیو، شاخص رنگ زرده، فلفل دلمه ای قرمز، کانتازانتین
  • افسانه آزادی، نعمت ضیایی *، سید مهدی قریشی صفحات 941-952
    این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر گل گاوزبان بر عملکرد و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی در شرایط تنش گرمایی اجرا شد. بدین منظور از 160 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و چهار تکرار و10 قطعه جوجه گوشتی در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- تیمار شاهد (جیره پایه)، و تیمارهای 2، 3 و 4 به ترتیب شامل جیره پایه به همراه 500، 1000 و 2000 میلی گرم پودر گل گاوزبان به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بود. پرندگان تا سن 24 روزگی تحت شرایط یکسان پرورش و تغذیه شدند. از 25 روزگی جوجه ها روزانه هشت ساعت، ازساعت نه تا 17 در دمای 2±0C34 قرار گرفتند. نتایج این آزمایش نشان داد که پودر گل گاوزبان منجر به افزایش معنی دار افزایش وزن روزانه و کاهش معنی دار ضریب تبدیل غذایی نسبت به تیمار شاهد شد (05/0>P). استفاده از 1000 میلی گرم پودر گل-گاوزبان باعث افزایش قابلیت هضم پروتئین به میزان 13/9 درصد نسبت به گروه شاهد شد (05/0>P). همچنین سطوح 500 و 2000 میلی گرم باعث افزایش معنی داری در قابلیت هضم ظاهری چربی نسبت به گروه شاهد و گروه 1000 میلی گرم شدند (05/0>P). استفاده از 1000 میلی گرم پودر گل گاوزبان در مقایسه با سایر گروه ها به طور معنی داری باعث کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت، افزایش آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز، افزایش وزن نسبی بورس فابرسیوس و پانکراس شد (05/0>P). بنابراین استفاده از1000 میلی گرم پودر گل گاوزبان به ازای هر کیلوگرم وزن بدن باعث بهبود عملکرد، افزایش قابلیت هضم ظاهری پروتئین و چربی خام و برخی فراسنجه های خونی در جوجه های گوشتی در شرایط تنش گرمایی شد.
    کلیدواژگان: آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز، جوجه های گوشتی، عملکرد، گل گاو زبان، متابولیت های خونی
|
  • Gholamhosein Tahmasbi *, Mohammad Babaei, Naser Tajabadi, Einollah Seyfi, Nader Mashayekhi, Hosein Rezazadeh Pages 739-750
    The current study was aimed to evaluate the performance of the 13th generation of breeding improved queens in Iran Honey Bee Breeding Program, and to compare them with control queens kept in private apiaries. The mother queens were reproduced by beekeepers in south of Iran to evaluate and compare these queens with queens reproduced in private apiaries across the country. To evaluate the queens, specific questionnaires were designed based on Likert scale and completed by beekeepers. The results showed that the improved queens had better performance than control queens in terms of swarming, defensive behavior and overwintering in comparison of queens kept in private apiaries. In other words, the genetically imprived colonies significantly are different from control colonies (P
    Keywords: Iranian bred queens, Likerd scale, Honey production, Defensive behavior, Swarming, Overwintering
  • Masoud Norozi-deeyarjan, Ali Assadi-Alamouti *, Ahmad Afzalzadeh, Mohsen Danesh Mesgaran Pages 751-764
    This study examined the effects of partial replacement of soybean meal (SBM) with heat-treated soybean meal (HSBM) in heat-stressed cows. 32 multiparous Holstein cows (DIM = 110 ± 20; milk yield = 40 ± 4.1 kg) were used in a complete block randomized design with a 2×2 factorial arrangment of treatments. Treatments included two dietary crude protein levels (i.e. 17 and 15.5%) each combined with HSBM partially replaced for SBM. The experiment was conducted in two periods of 28 days with the last seven days for sampling and collection of data of tempreature, nutrient intake and digestibility and blood variables. Average THI showed that cows were in mild heat stress (70.60 and 71.50 for periods 1 and 2, respectively)(p > 0.05). Diets with 15.5% CP and based on HSBM increased intakes of dry and organic matter (p 0.05). Butyric and isovaleric acid were increased in cows received HSBM (p
    Keywords: Ambient temperature, dairy cow, Feed intake, heat processing, soybean meal
  • Tahereh Mohammadabadi *, Khalil Mirzadeh Pages 765-776
    This research was conducted to investigate the effect of processing sesame straw with low steam pressure, sulfuric acid and enzyme mixture on digestibility and ruminal fermentation, protozoa population, rumination and some blood parameters of Arabi sheep. Twelve sheep were fed with control diet (without sesame straw), diet containing sesame straw processed with 2.4 % sulfuric acid and low steam pressure at 130 °C for 120 minutes and 3 gr/kg DM enzyme, diet containing sesame straw processed by sulfuric acid and enzyme and diet containing sesame straw processed with water. The dry matter and organic matter intake, daily gain, feed conversion, apparent digestibility of dry matter, organic matter, NDF and ADF did not differ between treatments.The processing did not affect ammonia nitrogen, pH, and rumen protozoa species of sheep. Chewing, rumination and resting times were different between treatments and the greatest rumination time (491.67 minutes per day) was for processing with acid and enzyme (P
    Keywords: Arabi sheep, Digestibility, enzyme, Low steam pressure, Sulfuric acid
  • Forough Badouei Dalfard, Reza Tahmasb *, Omid Dayani, Amin Khezri, Mohammad Mehdi Sharifi Hosseini Pages 777-787
    This study was conducted to evaluate the effect of adding waste dateand ensiling periods on chemical compositions and quality of ensiled lemon. For ensiling, different levels of waste date without stones (0, 10, 20, 30, percent) were mixed with lemon pulp and ensiled in two-liter containers for 25, 35 and 45 days. After opening the silages, samples were taken for determination of dry matter, crude protein, ammonia-nitrogen, neutral detergent fiber, organic matter and ash. The pH of silages was determined immediately after opening. The effects of waste date supplementation without stone was studied as a factorial design (3×4). The results of this study showed that silage of lemon pulp with 30percents waste date improved silage quality and increased DM, OM and pH (P
    Keywords: Nutritional values, sensory evaluation, silage quality, waste date
  • Ali Kiani Asil, Tahereh Mohammadabadi *, Khalil Mirzadeh, Morteza Chaji, Mohammad Bojarpour Pages 789-802
    In this experiment, the effect of oak kernel on digestibility, rumen fermentation and some blood parameters of Arabi sheep and Najdi goat were investigated. In this research, oak kernel (63 %) was used for feeding six Arabi sheep and six Najd goats with the mean live weight of 50±3 Kg for 28 days, and digestibility and fermentation, rumination and some blood parameters were measured. Obtained data were analyzed in split plots design. The results showed that dry matter intake and digestibility of dry matter, crude protein and neutral detergent fiber were not affected by treatment and type of livestock. Regardless of the type of livestock, dry matter intake and crude protein digestibility in control treatment was significantly higher and regardless of the type of treatment, the digestibility of dry matter and neutral detergent fibre of goat was higher than sheep (P
    Keywords: Arabian sheep, Blood parameters, Digestibility, Najdi goat, oak kernel
  • Gholamhosein Irajian *, Hamid Amanlou, Asadollah Teimouri Yansari, Hamid Reza Mirzaie Almouti, Hormoz Mansouri Pages 803-818
    This study investigated the effects of alfalfa hay and corn silage particle size on chewing activity, passage rate of solid fraction in the rumen and performance of pregnant ewes. The experiment has been done using 30 ewes (35±0.4 months) in a completely randomized design with five treatments and six replicates during a 30 days period. Forages were including alfalfa hay (three sizes, geometric mean 2.42, 4.91 and 7.04 mm) and corn silage (two sizes, geometric mean 3.36 and 7.73 mm). Treatments including fine particles of alfalfa hay and corn silage had the least physical effectiveness factor (pef > 8) and pef values (pef >8, pef >1.18) were reduced with decrease in particle size (p
    Keywords: forage type, particles geometric mean, physically effective fiber, retention time, ruminal mat
  • Hossein Manafi Rasi *, Hossein Heidary Chah Baghi, Salman Afshar, Narges Afshari Pour Pages 819-828
    This study was carried out to investigate the effect of Ferulla alliacea resin and wire copper oxide on internal parasite control as well as growth performance of Baluchi fattening lambs. Towenty-five Baluchi lambs, aged 6 to 7 months and weighed 20 ± 5 kg on average, were selected as trial sample. The experiment was done using completely randomized design with five groups as treatments replicated five times for 60 days. Treatments consisted of 1) control ( without additive), 2) Ferulla alliacea resin, 3) copper oxide wire, 4) combination of copper and Ferulla alliacea resin, 5) albendazole (anti parasite druge). During the experiment period, some parameters such as EPG (the number of eggs per gr of feces) and PCV (hematocrit equivalent) were measured at 0, 15, 30, 45 and 60 day of experiment, as well as weight gain weekly. According to the results, body weight changes were significant in 3th, 4th, 5th and 7th weeks (p
    Keywords: Balouchi lambs, Copper oxide wire, Ferulla alliacea, Internal parasites, Organic husbandry
  • Zabih Allah Abdolmaleki, Manouchehr Souri *, Mohammad Mehdi Moeini, Armin Towhidi, Yadollah Chashnidel Pages 829-845
    Forty multiparous Holstein cows were used to investigate the effect of supplementary rumen protected Conjugated linoleic Acid (CLA) with injectable Se and vitamin E (E-Se) supplement on immune system in Holstein cows and their calve in a commercial dairy farm at Ghazvin province. The animals were divided in four experimental groups in a complete randomize design based on factorial. The experimental groups were: basal diet (Control), basal diet plus injectable E-Se Supplement, basal diet plus CLA 100 g/day per each cow) and basal diet plus CLA 100 g/day per each cow and Injectable E-Se Supplement. The dose of injectable E-Se supplement was 40 ml/cow. The injection has done muscularly in each cow in days, -21, 1, 14, 28 and 42 after calving. Blood Samples of cows collected at days of injection. Blood samples of calves collected at birthday pre feeding colostrum and 7 days after birth. The result showed CLA supplement had no significantly effect on mean concentration of Immunoglobulin G (IgG), Total antioxidant status (TAS) and Malondialdehyde (MDA) in calves on days 1 and 7 (P>0.05). Effect of injectable E-Se Supplement on TAS concentration of Calve's Plasma had was significant (P>.05). CLA and injectable E-Se Supplements had no significant effect on mean concentration of IgG, TAS and MDA of cow`s colostrum (P>0.05). The CLA and E-Se supplements had no significant effect on TAS concentration and hematology Parameters of dairy cow (P>0.05). Based on acquried result use of CLA supplement in transition period had no effect on immune system of cows and their calves. Supplementary injection of E-Se significantly improved total antioxidant status of newborn calves.
    Keywords: colostrum_Immunoglobulin G (IgG)_Malondialdehyde (MDA)_Total antioxidant status (TAS)_White blood cells
  • Zahra Ranjbar, Mehran Torki *, Mohammad Amir Karimi Torshizi Pages 847-861
    The experiment was conducted to investigate the effect of in ovo injection and dietary feeding of flavonoid (Naringin & Hesperidin) on performance, carcass quality, meat antioxidant stability and hindgut microflora by total 600 fertile eggs were used for amnion injection (17.5th day of embryonic) and hatched chicked divided randomly in four replications with 10 birds for growing period until 42d. Treatments by completely randomize design were 1, 2 and 3) 50, 100, 175 mg/kg flavonoids in diet, respectively, 4 and 5) 15, 30 mg/egg injection of flavonoid respectively and 6) injection of 15 mg/ egg and feeding 50 mg/kg flavonoid and 7) injection of 30 mg/ egg and feeding175 mg/kg and 8) control group. Treatments did not have a significant effect on performance traits compare to control group. Reduction of Malondialdehyde substances in tight and breast meat were observed in treatments (except 4) at 28 and 42 days than in the control group significantly (P
    Keywords: Antioxidant stability, Carcass properties, Embryo injection, Flavanone, Lactobacillus
  • Hasan Dalvand, Arash Azarfar *, Abbas Masoudi Pages 863-877
    Effects of dietary inclusion of rice bran on production performance, carcass characteristics, ileal digestibility of nutrients and some blood parameters were studied using 240 day-old (mixture of male and female chickens) Ross broiler chicken which assigned in a completely randomized design to four treatments with five replicates of 12 birds each. The experimental treatments included control diet and diets containing 2.5, five and 7.5% of rice bran. The results of this study showed that although dietary inclusion of rice bran for all inclusion levels resulted in significant reduction (P0.05). Feeding chicks with diets containing 7.5% rice bran significantly elevatedserum concentration of glucose compared with those fed diets containing 2.5 and 5% rice bran (P
    Keywords: Blood serum, chickens, diets, insoluble fiber, internal organs
  • Shahabodin Gharahveysi * Pages 879-889
    This research was conducted to study the effects of the milk thistle powder on growth performance, blood parameters and liver enzymes in the 360 male broiler chicks (Ross 308). The studied factors were milk thistle powder at 0, 0.3 and 3% levels and antibiotic Cotrimoxazole at 0 and 0.2% per kg diet, which was a factorial experiment in a completely randomized design with 6 treatments and 3 replications. Growth performance traits, blood parameters and liver enzymes were measured at the end of the experimental period (42-day). The different levels of milk thistle powder caused a decrease in the mean of feed intake and body weight in the whole period (P
    Keywords: Alanine aminotransferase, Aspartate aminotransferase, Cotrimoxazole, Milk thistle, Silymarin
  • Fatemeh Rahi, Mohammad Houshmand *, Mokhtar Khajavi, Siamak Parsaei Pages 891-904
    This experiment was conducted to investigate the effects of dietary inclusion of different levels of oak acorn(OA) with and without choline addition in broilers diet. A total of 528 one-day-old chicks were used in a factorial arrangement based on completely randomized design, with six treatments, four replicates and 22 chicks per each. Two studied factors were choline (0 and 0.3 % diet) and OA(0, 15 and 20% diet). In starter (d 1-21) and finisher (d 22-42) diets, corn was replaced with 15 and 20 % OA, without any change in percentage of other dietary feed ingredients. The findings indicated that feeding birds with diets containing 20 % OA reduced body weight gain during starter, finisher and entire period (d 1-42) of the study when compared to the diet without OA (P
    Keywords: Broiler, Choline, Oak acorn, Performance, Tibia
  • Zahra Daroon, Siamak Parsaei *, Mokhtar Khajavi, Reza Naghiha Pages 905-916
    This experiment was conducted to evaluate the effect of adding Ethanolic lemon pulp extract (ELPE) to drinking water of broiler chickens on performance, immune system and blood serum parameters. We used 450 male and female day-old broiler chicks (Cobb 500) allocated in a completely randomized design with five treatments, five replications and 18 chicks per each. Treatments include no ELPE (control), 0.4, 0.8, 1.2 and 1.6 percent ELPE in drinking water from 2d until the end of experiment. Adding ELPE to drinking water did not have any effect on feed intake, average daily gain and Feed conversion ratio. The highest amount of IgM and the lowest amount of IgY belonged to group that fed 1.6 percent ELPE. ELPE treatments significantly increased response to Phytohemagglutinin-M (PHA-M) injection compared to control group. The levels of triglyceride, low density lipoprotein and very low density lipoprotein were significantly lower in 0.8 and 1.6 percent ELPE treatments compared to other groups (P
    Keywords: Blood serum Lipoproteins, Daily gain, Feed Conversion ratio, Flavonoids, Immune system
  • Sayed Abdoullah Hosseini *, Mehdi Amirsadeghi, Amir Hossein Alizadeh-Ghamsari, Houshang Lotfollahian, Mohammad Reza Solymani Pages 917-928
    The effects of two sources of organic zinc on performance and immune responses of broiler chickens were evaluated by using seven-hundred and fifty day-old Arian broiler chickens which randomly allocated in 30 experimental units in a completely randomized design as a 2×3 factorial with two sources of organic zinc (zinc- methionine and zinc- glycine) and three levels of dietary zinc (40, 80 and 120 mg/kg). During the experiment, live body weight (LBW), feed intake (FI) and feed conversion ratio (FCR) were measured weekly. At the end of the experiment (age 42d) two birds from each replicate were bleed and total antibody titer against Sheep Red Blood Cell (SRBC), antibody titer against Newcastle Disease virus (ND) and differential count of white blood cells (WBC) were measured. Dietary inclusion of zinc-methionine improved LBW (day 42), FI (days 0-28) and FCR (days 0-14) in comparison with zinc- glycine (P
    Keywords: Broiler, ?Dietary zinc level, immunity, Performance, Zinc, glycine, Zinc, methionine
  • Morteza Rezaei *, Nima Eila Pages 929-939
    The aim of this study was to compare the effects of pigments extracted from Red bell Pepper with the synthetic pigments (Canthaxanthin) on performance and egg quality of laying hens. A total of 64 Hy-Line W-36 laying hens at 75 weeks of age, were randomly divided into four equal groups each with 4 replications. A completely randomized design with 4 treatment and 4 replications in each treatment was conducted to study the effects of 4 treatments including: 1- control diet (without addition of any pigments), 2- control diet 25 mg/kg synthetic red Canthaxanthin pigments, 3- control diet 15 mg/kg extracted pigments from red bell pepper, and 4- control diet 30 mg/kg extracted pigments from red pepper. Extraction of pigments from red pepper was carried out using Hexane solvent and subsequently saponified by KOH. The results showed that egg production and egg quality were not affected by any of the treatments but the index of yolk color was significantly higher in laying hens fed either natural or synthetic pigments compared to control (P
    Keywords: Canthaxanthin, Oxidative stability, Oxy Carotenoids, pigment extraction, Red bell pepper, Yolk color index
  • Afsaneh Azdi, Nemat Ziaei *, Sayyed Mehdi Ghoreishi Pages 941-952
    This study was conducted to investigate the effects of different levels of borage (Echium amoenum) powder on performance,nutrient digestibility and some blood parameters in heat stressed broiler chickens. A total of 160, one-day-old male broiler chicken (Ross 308) were randomly allocated to 4 treatments with 4 replicates, 10 chicks each, in a completely randomized design. The dietary treatments consisted of: T1, basal diet (BD), T2, T3 and T4 were included BD plus 500, 1000 and 2000 mg/kgBW boragepowder, respectively. The birds reared at the same condition till 24-day of age. The birds were kept at 34°C±2 (9.00am to 17.00; for 8 hours) from 25 to 42 days of age. Dietary supplementation of 1000 mg/kg body weight (BW) ofborage powder increased body weight gain and significantly improved FCR compared to that of basal diet (P
    Keywords: Blood metabolites, Borage powder, Broiler chickens, Glutathione peroxidase, Performance