فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش های رشد و توسعه اقتصادی
پیاپی 11 (تابستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/06/23
  • تعداد عناوین: 7
|
  • احمد صباحی، علی اکبر ناجی میدانی، الهه سلیمانی صفحات 9-18
    این پژوهش به بررسی اثر کارآفرینی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب، با استفاده از داده های سال 2008 می پردازد. پژوهش کاربردی است و گردآوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای-اسنادی انجام می شود. که با استفاده از مدل رشد درونزای رومر، متغیر کارآفرینی در کنار دیگر متغیرهای مهم موثر بر رشد، وارد مدل می شود. برای اندازه گیری کارآفرینی از سه شاخص مختلف، از جمله شاخص های «سازمان دیده بان جهانیکارآفرینی» استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل به روش حداقل مربعات معمولی برای دسته داده های مقطعی در هر سه شاخص، موید یکدیگر است که این امر دقت و استحکام نتایج و یافته های تحقیق را تقویت می نماید. یافته های تحقیق حاکی از اثر معنی دار کارآفرینی بر رشد اقتصادی است. البته میزان و نوع تاثیر به سطح درآمد سرانه کشورها بستگی دارد. بدین صورت که در کشورهای با درآمد سرانه بالا، اثر کارآفرینی بر رشد اقتصادی مثبت و در کشورهای کم درآمد و فقیر این اثر منفی است.بر اساس نتایج پژوهش، کارآفرینی در کشورهای توسعه یافته به خصوص بر اساس جنبه نوآوری آن باید مورد تاکید قرار گرفته و در کشورهای در حال توسعه نیز نیاز به سیاست های تشویقی دولت ها برای افزایش مشارکت در اقتصاد به شکل کارآفرینی، احساس می شود.
    کلیدواژگان: نوآوری، رشد اقتصادی، الگوهای رشد درونزا، مدل اقتصادسنجی
  • امیرمنصور طهرانچیان، احمد جعفری صمیمی، روزبه بالونژاد نوری صفحات 19-28
    این پژوهش، به آزمون پایداری تورم در ایران اختصاص یافته است. برای این منظور، با توجه به سری زمانی داده های نرخ تورم ایران (1390 – 1351)، از الگوی خود رگرسیونی میانگین متحرک انباشته کسری، استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهند که بر اساس روش های حداکثر درست نمایی و حداکثر درست نمایی تعدیل شده، درجه انباشتگی یا تفاضل گیری به ترتیب 482/0d1= و483/0d2=هستند. بنابراین بر اساس یافته های فوق، فرضیه پایداری تورم در ایران رد نمی شود. توجه به تسویه تدریجی تاثیر تکانه های تورمی، امکان ساختاری شدن تورم و نیز رعایت انضباط پولی، از جمله مهم ترین پیشنهادهای این پژوهش محسوب می شوند.
    کلیدواژگان: پایداری تورم، الگوی خودرگرسیونی میانگین متحرک انباشته کسری، نرخ تورم، اقتصاد ایران
  • عباسعلی ابونوری، منیژه تیموری صفحات 29-40
    ارتباط بین توسعه مالی و رشد اقتصادی یکی از موضوعات مهم در اقتصاد می باشد. در مطالعه حاضر تلاش گردید تا اثر توسعه مالی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) و کشورهای با درآمد بالاتر از حد متوسط (UMI) بررسی و با یکدیگر مقایسه شود. جهت این بررسی از پنج شاخص توسعه مالی استفاده شد که عبارتند از: نسبت اعتبارات خصوصی سپرده پولی بانک ها به تولید ناخالص داخلی، نسبت بدهی های نقدی به تولید ناخالص داخلی، نسبت دارایی سپرده پولی بانک ها به تولید ناخالص داخلی، نسبت اعتبارات خصوصی سپرده پولی بانک ها و سایر موسسات مالی به تولید ناخالص داخلی و نسبت سپرده بانک ها به تولید ناخالص داخلی.
    برآورد الگوها با استفاده از روش اقتصادسنجی داده های تابلویی برای 26 کشور عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و 23 کشور با درآمد بالاتر از حد متوسط، طی دوره 2009-1980 انجام شد. روش انتخابی در داده های تابلویی جهت برآورد الگو بر اساس آزمون F مقید و آزمون هاسمن، روش اثرات ثابت می باشد. نتایج حاکی از آن است که توسعه مالی اثر منفی و معناداری بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب دارد و از آن جا یی که کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی از سطح توسعه یافتگی بالاتری برخوردارند، شدت این اثر برای این دسته از کشور ها کوچک تر است. همچنین اثر سایر متغیرها شامل اندازه دولت، تورم و وقفه سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی، سرمایه گذاری و درجه باز بودن اقتصاد منطبق بر انتظارات تئوریکی می باشد.
    کلیدواژگان: توسعه مالی، رشد اقتصادی، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، روش داده، های تابلویی
  • حامد صاحب هنر، علی چشمی، محمدعلی فلاحی صفحات 41-56
    مطالعات تجربی نشان می دهد که پول در کوتاه مدت آثار حقیقی دارد و در بلندمدت خنثی است. با توجه به کانال های انتقال سیاست پولی و ویژگی های خاص بخش های اقتصادی، محتمل است که واکنش این بخش ها به یک شوک پولی متفاوت باشد. در این تحقیق با استفاده از روش خودبازگشت برداری بیزین و بر اساس رویکرد راداز و ریگوبون (2003) در بررسی آثار بخشی یک شوک پولی، عکس العمل بخش های اصلی اقتصاد ایران (صنعت، خدمات و کشاورزی) به یک شوک پولی برآورد و مقایسه شده است. نتایج تحقیق بر اساس داده های فصلی سال های 1367 الی 1389 نشان می دهد که اولا، شوک پولی در کوتاه مدت آثار حقیقی بر ارزش افزوده بخش های اقتصاد ایران دارد. ثانیا، واکنش بخش ها متفاوت است و ثالثا، بخش خدمات بیشترین حساسیت را به شوک پولی دارد. از سوی دیگر، بر اساس تابع عکس العمل آنی بخش کشاورزی به شوک پولی می توان گفت، کانال های انتقال سیاست پولی در این بخش بسیار ضعیف هستند و عملا این بخش هیچ واکنش معناداری به شوک پولی نشان نمی دهد. بر این اساس در صورت وقوع یک شوک پولی انقباضی، انتظار داریم ارزش افزوده بخش خدمات نسبت به بخش صنعت و کشاورزی کاهش بیشتری یابد و توزیع درآمد به نفع فعالان بخش کشاورزی تغییر کند.
    کلیدواژگان: شوک های پولی، روش BVAR، بخش خدمات، بخش صنعت، بخش کشاورزی، ایران
  • حسن حیدری، حمیدرضا فعالجو، علمناز نظریان، یوسف محمدزاده صفحات 57-74
    مطالعات متعددی وجود دارد که نشان می دهد، سرمایه اجتماعی و سرمایه سلامت بر روی رشد اقتصادی کشورها موثر است. از سوی دیگر، پژوهش های زیادی در حوزه سلامت و اجتماع، ارتباط تنگاتنگ بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و سرمایه سلامت را اثبات می کند. از این رو در این مطالعه اثرات سرمایه اجتماعی و سرمایه سلامت و همچنین اثرات متقابل آنها بر روی رشد اقتصادی مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است. این مطالعه برای گروه کشورهای خاورمیانه و با استفاده از داده های Panelو روش های LS(EGLS) و (EGLS)2SLSدر بین سال های 1990 تا 2010 انجام پذیرفته است. داده های مورد بررسی، از گزارش های آماری WDI، UNDP، PWTو WGIاستخراج شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نه تنها سرمایه سلامت و سرمایه اجتماعی بر روی رشد اقتصادی موثر است بلکه ارتباط متقابل آنها، با توجه به اینکه از یک طرف، سرمایه اجتماعی باعث تقویت شاخص های سلامت روحی و جسمی افراد جامعه می شود، و از سوی دیگر، سلامت افراد جامعه در بهبود شاخص های اجتماعی موثر است، بر روی رشد و توسعه اقتصادی کشورها اثر مضاعفی دارد.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، سرمایه سلامت، اثرات متقابل، رشد اقتصادی
  • سید نظام الدین مکیان، مهدی امامی میبدی، سمانه عشری، زهره احمدی صفحات 75-84
    عوامل متعددی بر عملکرد بنگاه های اقتصادی تاثیرگذار می باشند. دسته ای از این عوامل خارج از تسلط و کنترل فعالان اقتصادی بوده که در ادبیات این حوزه با عنوان فضای کسب و کار شناخته می شود. اگرچه مفهوم فضای کسب و کار از دیرباز در نظریات و اندیشه های اقتصادی با تعاریف و عناوین دیگر مورد بررسی قرار گرفته اند، اما از دهه 1990 تاکنون این مفهوم مورد توجه کشورها و نهادهای بین المللی قرار گرفته به طوری که بخشی از اهداف و سیاست گزاری های کلان کشورها به بهبود فضای کسب و کار اختصاص می یابد. با درک اهمیت جایگاه این شاخص در اقتصاد ملی، این مطالعه سعی نموده است اولویت های بهبود سهولت کسب و کار جهت رشد اقتصادی را در دو منطقه اقتصادی جهان یعنی کشورهای اسلامی منطقه منا و منطقه سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی مورد ارزیابی و مقایسه قرار دهد. این پژوهش تاثیر مهم ترین عوامل موثر بر فضای کسب و کار؛ یعنی شاخص های سهولت شروع کسب و کار، اخذ اعتبار، حمایت از سرمایه گذار، پرداخت مالیات، تجارت فرامرزی واجرای قراردادها را در دو منطقه مذکور طی دوره 1386 تا 1391با استفاده از روش رگرسیونی داده های تابلویی ارزیابی می نماید. با توجه به نتایج به دست آمده و همچنین وضعیت نسبتا مطلوب فضای کسب و کار در منطقه سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی، لازم است کشورهای اسلامی منطقه منا برای بهبود در فضای کسب و کار شاخص های تجارت فرامرزی و اخذ اعتبار را در سیاست گزاری های اقتصادی خود مورد توجه ویژه قرار دهند.
    کلیدواژگان: فضای کسب و کار، کشورهای اسلامی منطقه منا، سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی
  • حسین حاجی خدازاده، رسول بخشی دستجردی، حمیدرضا نصیری زاده صفحات 85-96
    جایگاه سرمایه انسانی در ادبیات رشد اقتصادی همواره جایگاه مهمی بوده است. در این راستا مطالعات متعددی کوشیده اند تا نقش متغیر مذکور را در قالب انواع مدل های رشد تبیین نمایند. مطالعه حاضر نیز در راستای مطالعات انجام شده می کوشد تا سهم سرمایه انسانی در تولید اقتصاد ایران را طی سال های 1353 تا 1390 در قالب مدل رشد درون زای اوزاوا (1965) و لوکاس (1988)، برآورد کند. در این مطالعه برای تخمین و بررسی نقش سرمایه ی انسانی در تولید از روش الگوی خود بازگشت با وقفه های توزیعی (ARDL) استفاده شده است. همچنین در مطالعه ی حاضر، از متوسط سال های تحصیل به عنوان شاخص سرمایه ی انسانی استفاده شده است. نتایج بیان کننده آن است که با وجود رابطه مثبت و معنی دار سرمایه انسانی در تولید ناخالص داخلی، نقش سرمایه فیزیکی پررنگتر از سرمایه انسانی است. درحالی که سهم سرمایه انسانی 59/0 بوده سهم سرمایه فیزیکی 75/0 است؛ بنابراین برای بالا بردن سهم سرمایه انسانی در تولید به عنوان یک توصیه سیاستی باید در خصوص مولدمحور شدن رشته های دانشگاهی تلاش نمود.
|
  • Ahmad Sabahi, Ali Akbar Naji Meidani, Elahe Soleimani Pages 9-18
    This study examines the impact of entrepreneurship on economic growth in selected countries، using data from the 2008 addresses. The study is applicational and gathering of data is doing through attributive style. Using the Romer endogenous growth model، variables that influence the growth of entrepreneurship، along with other important variables entered into the model. Three different indicators to measure entrepreneurship، including Global Entrepreneurship Monitors indexes are used. The results of the model estimated by Ordinary Least Squares support each other for sectional data in all three indexes، that this is will strengthen consistency and accuracy of results and findings. Findings suggest significant effects of entrepreneurship on economic growth. Of course، the amount and type of impact depends on the level of countries’s per capita income. So that in countries with high per capita income، entrepreneurship has positive effects on economic growth and entrepreneurship in low income and poor countries has a negative effect. According to the research’s results، entrepreneurship should be emphasized especially on the basis of innovation in the developed countries and is felt the need for government incentive policies to increase their participation in the economy in the form of entrepreneurship in developing countries also.
    Keywords: Entrepreneurship, Innovation, Economic Growth, Endogenous Growth Models, Econometric Models
  • Amir Mansoor Tehranchian, Ahmad Jafari Samimi, Roozbeh Balounejad Nouri Pages 19-28
    This study is devoted to test the inflation persistence in Iran. For this purpose، respect to the time series data on inflation in Iran (1972 - 2011)، Autoregressive Fraction- ally Integrated Moving Average model is used. The results of this study show that based on methods of maximum likelihood and modified maximum likelihood degrees of differencing، respectively، are d1=0. 482 and d2=0. 483. Therefore، based on these findings، the inflation persistence hypothesis is not rejected in Iran. Gradual vanishing of inflation shocks، possibility of inflation is structural and regard to monetary discipline is the most important recommendations of this study.
    Keywords: Inflation Persistence, ARFIMA, Inflation Rate, Iran Economy
  • Abbasali Abounoori, Manizheh Teimoury Pages 29-40
    In this research، it has been tried to analyze the effect of financial development on economic growth in selected member States of Organization of Economic Cooperation and Development with Upper Middle Income countries and compare them with each other. To do this، 5 financial development indicators have been used which include: The ratio of private credit by deposit money banks to GDP، the ratio of liquid liabilities to GDP، the ratio of deposit money bank assets to GDP، the ratio of private credit by deposit money banks and other financial institutions to GDP and the ratio of bank deposits to GDP. Estimation of the model، by using panel data econometric method، has been used for 23 member states of Organization of Economic Cooperation and Development and 26 countries with Upper Middle Income during 1980 -2009. Selected method in panel data which has been used to estimate model based on Limer Test and Hausman Test is fixed effect method. Results indicate that financial development has negative and significant effect on economic growth of selected countries and since the member states of Organization of Economic Cooperation and Development enjoy higher development، the intensity of this effect for this class of countries is lower. Also the effects of other variables such as government size، inflation rate، lag of real GDP per capita، investment and openness is based on theoretical expectation.
    Keywords: Financial Development, Economic Growth, Organization of Economic Cooperation, Development, Panel Data
  • Hamed Sahebhonar, Ali Cheshomi, Mohammad Ali Falahi Pages 41-56
    Empirical studies show that money has real effects in short-run but is neutral in long-run. According to transmission chanels of monetary policy، there is a possibility that each sector has a different response to monetary shocks. This paper، using the BVAR method and seasonal data، investigates the sectoral effects of monetary shocks during 1988: Q2 to 2011: Q2. The results show that monetary shocks have real effects in short-run and the reaction of sectors are different. In addition، the effects of moneatary shocks on services and industry sectors are stronger than on agriculture sector.
    Keywords: Monetary Shocks, BVAR Approach, Services Sector, Industry Sector, Agriculture Sector, Iran
  • Hasan Heidari, Hamidreza Faaljou, Elmnaz Nazariyan, Yousef Mohammadzadeh Pages 57-74
    There are several studies that show social capital and health capital have impressive effect on economic growth. On the other hand، many researches in the health and community field، prove close relationship between social capital and health capital. So، this study examines and evaluates the health and social capital effects and also their interaction effects on economic growth in the Middle East countries for 1990-2010 period using panel data and LS (EGLS) and 2SLS (EGLS). Data of study، extracted from WDI، UNDP، PWT and WGI statistical reports. Results show، not only health and social capital have impressive effect on economic growth، but also their interactions -given that social capital improves physical and mental health indicators- have significant effect on economic growth. As well as، public health improves the social indicators، and therefore has a double effect on the growth and economic development.
    Keywords: Social Capital, Health Capital, Mutual Effects, Economic Growth
  • Seyed Nezamuddin Makiyan, Mehdi Emami Meybodi, Samaneh Eshraty, Zohreh Ahmadi Pages 75-84
    Many factors affect on the performance of economic activities. Some of these factors are out of the control which areknown in economic literature as Doing Business. Although this concept was used in economic history thought، but from the 1990s the literature of doing business has been concerned by governments and international economic institutions. This study aims to investigate andcompare the most important factors، i. e.: starting a business، getting credit، protecting investors، paying taxes، trading across borders and enforcing contracts which improve the environment of doing business for growth. We examine such a factorsbetween MENA Islamic countries and the countries of OECD in the period of 2007-2012. The method which is used، is panel data regression analyses. Results indicate that the Islamic countries must have more attention to the factors of trading across borders and getting credit for improvement of ease of doing business.
    Keywords: Doing Business, MENA Islamic Countries, Organisation for Economic Cooperation, Development (OECD)
  • Hossein Haji Khodazadeh, Rasul Bakhshi Dastjerdi, Hamid Reza Nasirizadeh Pages 85-96
    Human capital has always been of high importance in economic growth literature. In this regard، several studies have tried to explain the role of this variable via the use of different models. The present study، in line with the previous ones، going to estimate the share of human capital in Iranian economy production from 1974 to 2011 within the framework of Ozawa (1965) and Lucas’s (1988) endogenous growth model. In this study، the Autoregressive Distributed Lag Modelling Approach (ARDL) is employed to estimate the role of human capital in production. Moreover، the average of schooling years is used as an index of human capital. The results indicated that in spite of a positive and significant relationship between human capital and GDP، physical capital plays a more important role. While the share of human capital is 0. 59، physical capital has a share of 0. 75. based upon literature review، share of human capital must be more important and influential، so regarding distraction of main reasons of this phenomena the study recommends that we need to make university fields more productive-based.
    Keywords: Human Capital, Economic Growth, Uzawa, Lucas Endogenous Growth Model