فهرست مطالب

پژوهش و برنامه ریزی شهری - پیاپی 2 (پاییز 1389)

فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی شهری
پیاپی 2 (پاییز 1389)

  • بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1389/11/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • امین فرجی ملایی، آزاده عظیمی، کرامت الله زیاری صفحات 1-16
    شهر به عنوان بستر زیست انسان شهرنشین، نیازمند تامین استانداردهایی است که در یک نگاه می توان آن را استانداردهای کیفیت زندگی نامید. کیفیت زندگی در واقع مفهومی چندبعدی و پیچیده است که از سوی متفکران علوم شهری و سایر اندیشمندان علوم مختلف مطرح و مورد پژوهش قرار گرفته است. برای سنجش کیفیت زندگی از روش های مختلفی در سطوح جغرافیایی مختلفی استفاده می کنند که یکی از این روش ها روش موریس است. در این مقاله، هدف بررسی نواحی مختلف شهری ایران بر اساس شاخص های تعریف شده در رابطه با کیفیت زندگی است. روش این تحقیق، از انواع روش های توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی است. حجم نمونه مورد مطالعه دراین پژوهش شامل 253 ناحیه شهری است. برای بررسی و تحلیل ابعاد کیفیت زندگی از آمارها و اطلاعات موجود در مرکز آمار ایران استفاده شده است. فرایند محاسبات در این مقاله بر اساس الگوی موریس است. با توجه به بررسی های صورت گرفته در این مقاله، می توان دریافت که نواحی مختلف شهری ایران دارای شکاف بارزی از منظر شاخص های کیفیت زندگی شهری است. از 253 شهر مورد بررسی تنها 24 شهر؛ یعنی 9.5درصد در سطح برخوردار قرار دارند. نزدیک به 50 درصد از نواحی شهری مورد مطالعه به عنوان نواحی محروم هستند. تهران به عنوان یک ناحیه شهری ناهمگن خود را از سایر نواحی شهری مجزا ساخته است.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، الگوی موریس، محرومیت، برخورداری، نواحی شهری ایران
  • حمیدرضا وارثی، مهدی عامل بافنده، محمد محمدزاده صفحات 17-36
    یکی از مسائل شهرهای جدید، بحث هویت شهری در این گونه شهرها است. کم توجهی به ابعاد و عوامل هویت بخش در شهرهای جدید، باعث ایجاد محیط هایی مصنوع و تهی از هویت انسانی می گردد. از نتایج این امر، پایین بودن احساس تعلق مکانی، همبستگی و مشارکت اجتماعی، کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت و تاثیر در عدم تحقق اهداف جمعیتی است. لذا شناخت مؤلفه های هویت بخش به نوشهرها، بررسی هر شهر جدید به لحاظ برخورداری از این عوامل، تحلیل رابطه بین فاکتورهای هویت شهری و میزان تعلق مکانی شهروندان، شناخت نقاط ضعف و قوت شهرها در این زمینه می تواند به حل بسیاری از مشکلات ناشی از بی هویتی این گونه شهرها کمک نماید. لذا در این راستا، این پژوهش با حجم نمونه 160 نفر، در شهر جدید گلبهار انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، با استفاده از نرم افزار SPSS و با به کارگیری روش های آماری نظیر توزیع فراوانی، آزمون ناپارامتریک خی دو، ضرایب رابطه دو متغیره ترتیبی، ضریب همبستگی اسپیرمن به همراه نمودار پراکنش همبستگی توصیف و تحلیل شده اند. نتایج حاکی از آن است که میزان وجود مؤلفه های هویت شهری در شهر گلبهار، 3/91 درصد متوسط به پایین است. همچنین آزمون فرضیه 1 تحت عنوان «به نظر می رسد بین مدت زمان سکونت و تعلق مکانی ساکنان رابطه وجود داشته باشد» نشان می دهد که بر اساس ضریب گاما، حدود 15 درصد از تغییرات متغیر وابسته (تعلق مکانی ساکنین) را متغیر مستقل (مدت زمان سکونت) تبیین می کند. نتایج آزمون فرضیه 2 نیز که به بررسی همبستگی بین دو متغیر مؤلفه های هویت شهری و تعلق مکانی ساکنین می پردازد بیانگر رد شدن فرض صفر و اثبات فرض مخالف است. ضریب همبستگی 365/0، همبستگی متوسط و مستقیم بین دو متغیر را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: شهر جدید گلبهار، نظریه های هویت مکانی، مؤلفه های هویت شهری، تعلق مکانی، همبستگی اسپیرمن
  • محمدحسین سرایی، صدیقه لطفی، سمیه ابراهیمی صفحات 37-60
    تجارب نشان می دهد که پایداری شهری توجه زیادی را در سطح جهانی به دست آورده است، در حالی که این موضوع در ایران به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته است. سطح پایداری شهری می تواند کیفیت زندگی در شهرها را نشان دهد.بررسی و شناخت وضعیت محلات و تنگناهای توسعه آنها به لحاظ پایداری و توسعه پایدار در شهرها، از مسایلی است که اخیرا در فرهنگ برنامه ریزی شهری مطرح شده، اما هنوز در کشور ما جایگاه آن به خوبی طرح نشده است. بدین منظور، هدف کلی از این مقاله ارزیابی و تعیین سطوح پایداری محلات شانزده گانه شهر بابلسر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه است. برای ارزیابی سطوح پایداری محلات، تحلیل نابرابری ها و پیش بینی اولویت توسعه از مدلهای کمی و نرم افزارهای آماری از قبیل: شاخص توسعه یافتگی موریس، امتیاز استاندارد شده، ضریب تغییرات، تحلیل عاملی و رگرسیون چندگانه توام (Enter) با انتخاب30 متغیر در قالب شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیربنایی، زیستی و کالبدی استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی سطوح پایداری توسعه در محلات شهر بابلسر، به لحاظ شاخص های تلفیقی نشان می دهد که ضریب پایداری بین محلات این شهر متفاوت بوده؛ به طوری که از مجموع شانزده محله، یک محله در گروه پایدار ایده آل، دو محله درگروه پایدار قوی، هفت محله نیمه پایدار، چهار محله پایدار ضعیف و دو محله درگروه ناپایدار قرار دارند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که بین محلات مختلف این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه نابرابری و اختلاف فاحشی وجود دارد، که این نابرابری ها در زمینه شاخص های عامل زیست- اجتماعی (با مقدار 98/. درصد) بسیار چشمگیر و در شاخص های عامل زیربنایی (به میزان 32/. درصد) کمتر بوده است. در جمعبندی می توان گفت که مسؤولان شهری باید سیاست گذاری های خویش را متوجه محلات کمتر توسعه یافته، نمایند تا شکاف موجود را برای رسیدن به برابری اجتماعی پر و سطح کیفیت زندگی را ارتقا دهند.
    کلیدواژگان: توسعه پایدار، محلات، شاخص های اقتصادی، اجتماعی، تکنیک های آماری، بابلسر
  • ملیحه ذاکریان، میرنجف موسوی، علی باقری کشکولی صفحات 61-84
    این پژوهش به تحلیل فضایی توزیع خدمات و پراکنش جمعیت در بین محلات شهر میبد می پردازد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است که از مدل های ضریب آنتروپی، مقادیر استاندارد شده، تاکسنومی استفاده شده است. جامعه آماری 11 محله شهر میبد است. شهر میبد در سال 1355 دارای 17848 نفر جمعیت بوده که با نرخ رشد 05/4 درصد در سال به 58872 نفر در سال 1385 افزایش یافته است، ولی از نظر توزیع و برخورداری از خدمات شهری، رشدی متناسب با جمعیت نداشته است. ضریب همبستگی بین مساحت محلات و نمرات استاندارد شده 248/0- بوده است، یعنی رابطه معکوس معناداری بین گستردگی مساحت محلات و نمرات استاندارد وجود دارد که گستردگی مساحت در چگونگی توزیع بهینه خدمات شهری نقشی ندارند. همچنین، ضریب همبستگی پیرسون بین تراکم جمعیت محلات شهر و Z-Score مشخص می کند که بین توزیع خدمات و تراکم جمعیت در شهر میبد رابطه ضعیفی وجود دارد، زیرا عدد به دست آمده 524/0 و سطح معنی داری 094/0 بوده که با سطح معنی داری 95 درصد اختلاف زیادی دارد و رابطه بین این دو متغیر را به صورت خیلی ضعیف نشان می دهد. بنابراین، بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات در سطح محلات شهر میبد رابطه ای وجود ندارد. نتایج بررسی های حاصل از تلفیق مدل ها نشان می دهد محلات 1-1-2 و 1-2-2 از نظر توزیع خدمات وضعیت نسبتا متعادل و محلات 2-1-1 و 1-1-1 و 1-2-1 وضعیت نامتعادلی دارند. بنابراین، می توان گفت با توزیع متعادل و به یک نسبت خدمات در بین محلات شهر میبد، با توجه به نیازهای جمعیتی می توان در آینده به تعادل در سطح محلات شهر میبد رسید. بنابراین، برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات در محلات یازده گانه شهری میبد برای نیل به پایداری ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: تحلیل فضایی، پراکنش جمعیت، توزیع خدمات، عدالت فضایی، محلات شهری، توسعه پایدار، شهر میبد
  • علی موحد، سالار کهزادی صفحات 85-102
    تبلور یافتن گردشگری به عنوان یک نیاز، تبدیل شدن آن به عنوان بزرگترین صنعت خدماتی دنیا و تخصصی شدن گردشگری این فرصت را فراهم کرده تا هر مقصدی جهت بهره جستن از منافع حاصل از گردشگری امیدوار باشد. اما مسلما این کار بدون شناسایی عوامل تاثیر گذار، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک امکان پذیر نخواهد بود. بر این اساس در این پژوهش سعی داریم، با توجه به قابلیت های بالقوه استان کردستان در زمینه گردشگری(1234 اثر باستانی که 500 اثر در فهرست آثار ملی ثبت شده است، توانایی بالقوه در زمینه اکوتوریسم و گردشگری خرید)، با استفاده از مدل سوات نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی گردشگری کردستان را مورد بررسی قرار دهیم و جهت توسعه هر چه بیشتر آن راهکارهای استراتژیک ارائه دهیم.این پژوهش از نظر روش کتابخانه ای و پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه است. در این راستا جهت انجام پژوهش 63 نفر از کارشناسان سازمان های که به نحوی در تصمیم گیری یا فعالیت های گردشگری استان ذی نفع بودند به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند، سپس پرسشنامه های طراحی شده بین آن ها توزیع شد. بر اساس نظر این کارشناسان، تحلیل های حاصل از سوات نشان می دهد که به رغم پتانسیل گسترده کردستان در زمینه گردشگری، کمبود زیرساخت های کافی، ضعف فعالیت های بازاریابی، ضعف مدیریت گردشگری، مهمترین موانع اساسی بر سر را توسعه گردشگری کردستان به حساب می آیند. از طرف دیگر، و جود جاذبه های طبیعی زیبا، بازارچه های مرزی و تمایل عمومی نسبت به توسعه گردشگری به ترتیب با امتیاز وزنی48%، 38% و 28% به عنوان مهمترین نقاط قوت و افزایش تمایل به گردشگری خرید، افزایش تمایل به فعالیت های گردشگری و به ویژه فعالیت های اکوتوریستی و پیوندهای فرهنگی نزدیک کردهای اقلیم خودمختار کردستان عراق با کردهای کردستان ایران و افزایش تمایل آنها جهت بازدید از استان کردستان به دلیل داشتن طیف مختلف جاذبه ها به ترتیب با امتیاز وزنی 50%، 50% و 32% به عنوان مهمترین فرصت های گردشگری استان شناخته شد. همچنین هدفمند کردن یارانه ها،افزایش قیمت مواد سوختی و تاثیر سوء آن بر جریان سفر و گردشگری، افزایش تمایل به سفرهای خارجی و از بین رفتن فرهنگ سنتی و محلی نیز از دید کارشناسان به عنوان مهمترین تهدیدهای پیش روی گردشگری کردستان شناخته شدند.
    کلیدواژگان: گردشگری، توسعه، کردستان، مدل سوات
  • مسعود صفایی پور، هما طاهری صفحات 103-116
    اقلیم معماری دانشی است که شیوه استفاده از عناصر اقلیمی در جهت طراحی اصولی ساختمان را امکان پذیر می سازد. برای دست یابی به اهداف تحقیق حاضر از دوره آماری 24 ساله (2009- 1985) ایستگاه سینوپتیک شهر لالی به روش تحلیلی – توصیفی بهره گرفته شده، مساکن آن بر پایه روش های تجربی، نظیر (روش زیست- اقلیمی اولگی، جدول بیوکلیماتیک ساختمانی گیونی، ماهانی) برای تعیین محدوده آسایش حرارتی در طول شبانه روز مورد توجه قرار گرفت. مهمترین عناصر اقلیمی موثر در لالی، تابش، ساعات آفتابی، دما و باد شناخته شد. آسایش حرارتی در لالی در طی بیشتر شب ها مناسب بوده، ولی در بیشتر ماه های سال آسایش حرارتی در روز مناسب نیست. بهترین جهت قرارگیری ساختمان ها جهت شمالی جنوبی با کشیدگی شرقی غربی است، به طوری که و معماری ساختمان به صورت فشرده همراه با حیاط باشد. فاصله گذاری بین ساختمان ها بافت فشرده و متراکم مناسب تر است. اندازه بازشوها در اندازه کوچک مناسب تر هستند و مساحت آنها بهتر است 5/1 الی 5/5 درصد مساحت نمای مربوطه باشد. موقعیت بازشوها چون ایجاد کوران در فضای داخلی ضرورتی ندارد، ساختمان ها می توانند یک طرفه باشند؛ یعنی تنها از یک طرف به فضای آزاد ارتباط داشته باشند. فضاهای خارجی چون در 5 ماه از سال، هوا در شب ها مناسب است، باید فضایی در خارج از ساختمان برای استفاده در شب ها یا در مواقعی که هوا مناسب است، پیش بینی شود. دیوارهای داخل و خارجی و بام ها، باید از مصالح سنگین ساخته شوند تا زمان تاخیر این مصالح بیشتر از 8 ساعت باشد.
    کلیدواژگان: برنامه ریزی اقلیمی، منطقه آسایش، شاخص اولگی، شاخص گیونی، شاخص ماهانی، لالی
  • محمد غلامی، موسی رستگار صفحات 117-130
    این مقاله به بررسی نظام توزیع جمعیت در کانون های شهری استان فارس در دوره زمانی 1385-1335 می پردازد. روند رو به رشد شهرنشینی همگام با افزایش تعداد شهرها و به خصوص افزایش شهرهای زیر 25000 نفر جمعیت، از مهمترین خصوصیات نظام توزیع جمعیت شهری استان فارس است. گرایش به شهرنشینی در استان فارس در طول یک دوره پنجاه ساله از روند حاکم بر تحولات جمعیتی کل کشور تبعیت می کند، به طوری که در سال 1335 تنها 35/32 درصد از جمعیت استان در مناطق شهری سکونت داشته اند که این نسبت درآخرین سرشماری سال 1385 به 17/61 رسیده است. در زمینه افزایش تعداد نقاط شهری نیز تعداد شهرهای استان از 13 شهر در سال 1335 به 73 شهر در سال 1385 رسیده است. در این میان، شهر شیراز به علت موقعیت سیاسی - تاریخی و داشتن امکانات اقتصادی، همواره جاذب جمعیت بوده و در طول پنج دهه اخیر به عنوان شهر نخست استان عمل نموده است. سهم 3/46 درصدی از جمعیت شهری استان، به همراه فاصله 87/9 برابری با شهر دوم استان(مرودشت) در سال 1385، بیانگر نامتعادل بودن توزیع فضایی جمعیت شهری استان فارس است.
    کلیدواژگان: نظام شهری، جمعیت شهری، نخست شهری، میزان تمرکز، استان فارس
|
  • A. Faraji Mollaie, A. Azimi, K. Ziyari Pages 1-16
    City as a place of living of human beings requires providing standards which could be called standards of life quality. In fact, quality of life is a multi-dimensional and complex concept which has been introduced and researched by think of civic sciences as well as other scientists. There are different methods in different geographical levels to measure quality of life one of which is Human Development Index (HDI). This research attempts to study. The different urban areas of the country on the basis of the defined indices in relation to the quality of life. The methodology of the research is based on the descriptive and analytical methods and the data collection has been done via documentary checking. The studied sample includes 253 urban areas. The data and information are obtained from the Statistical Center of Iran (SCI) to analyze the different aspects of the quality of life. The process of computation is based on the pattern of HDI. The results reveal that the urban areas of Iran suffers from wide gap regarding the indices of the quality of life. From the total 253 studied cities only 24 (9.5%) city show privileged condition while about 50 percent of the studied areas are considered as deprived areas. Also the capital city of Tehran as a heterogeneous area has seperated itself from other urban areas.
  • H.R. Varesi, M. Amel Bafandeh, M. Mohammadzade Pages 17-36
    One of the problems of new towns is the urban identity in those towns. Paying little attention to the damnations and factors of leads to the formation of artificial environments which are void of human identity. This results in low sense of place connection, solidarity and social cooperation, decrease in the motivation of the residents to continue residency and effect on non- realization of population objectives. Therefore, recognition of the identity-related components of new towns, investigating any new town in terms of enjoyment of these factors, analysis of the relationship between factors of urban identity and the amount of place belonging of residents, knowing the strengths and weaknesses in this regard can assist us to solve many problems arising from lack of identity in these towns. Therefore, in this context, this study is conducted in the new town of Glbahar with sample size of 760 people. The research methodology is descriptive – analytical and the data collected by questionnaire have been analyzed and described using SPSS and statistical methods such as frequency, nonparametric test chi- squre, coefficients relationship of two ordinal variable, Spearman correlation coefficient with the correlation plot. The results indicate that the amount of urban identity components in Golbahar city is 91. 3 persent is very low to moderate. Also, test of the first hypothesis as» it looks that residence time and palce connection of residents are related«shows that based on the Gamma coefficient about 15 percent of the independent variable place connection is explained by the dependent variable residence time. The results of testing the second hypothesis which evaluates the correlation between two variables, components of urban identity and place connection of residents, indicate the rejection of null hypothesis and the proving the opposite hypothesis. Correlation coefficient of 0. 365 shows moderate and direct correlation between two variables.
  • M.H. Saraei, S. Lotfi, S. Ebrahimi Pages 37-60
    Evidences show that urban stability has gained high consideration at the international level but it is not been fully paid attention to in Iran. The level of urban stability may could indicate the qulity of life in urban places. Investigation of the quarters conditions and the problems of their development as well as the stable development of cities are the problems which have recently set forth in civic management but have not been death with in our country. So this paper attempts to investigate and determine the level of stability in the sixteen quarters of Babolsar. Babolsar from the point of view possessing the development in likes. In order to measure the stability levels of the quarters, analyze the inequalities and predicting development priority, The quantities models and statistical techniques such as HDI, standaredized score, factor analysis, and combined multiple regressions (Enter) are used, selecting 30 variables of social, economical foundational and biological indices. The results from integrated indexes reveal that there are variations in the level of stabilities among the defend quarters. So that, from sixteen quarters on of them is placed in the category of ideal stable, two are placed in the category of strong stable, and Seven of them in semi-stable; four quarters are weakly stable and two are at unstable level. Also the results shows that exists a there marked disparity with respect to the social and environmental indexes (0.98%) and a lesser variation in foundation indices (0.32%). It can be concluded the urban authority needs to direct their policies towards those quarters which are less developed to fill the exsisting gap among the different areas to reach social equality and promoting the level of quality of life.
  • M. Zakerian, M.N. Moosavi, A. Bagheri Pages 61-84
    This research deals with spatial analysis of the distribution of the services and population dispersion in urban sectors of Meybod. The methodology of this research is descriptive – analytic. That uses Ant ropy coefficient, standardized values and Taxonomy. The sample in clouds 11 sectors of Meybod. The population of Meybod in 1976 was 17848 people that which the growth rate of 4.05% has increased to 58872 people in 2006, but with respect to the distribution and enjoyment of civil services, there has not been proportional growth. The correlation coefficient between sector area and standardized scores is -.0248. so there is a meaningful reverse relation between the expansion of sectors area and standardized scores, the expansion of the area has no role in the optimal distribution of the civil services. Also, Pearson correlation, coefficient between the population density of city sectors and z. scores shows that there is a weak relation between the distribution of the services and the population density. Because the sector obtained is 0.524 and the level of significant is 0.094 which has a big difference from the level of significance of 95.8 percent and it shows that the relation between the two variables is weak. Therefore, there is no relation between population dispersion and the distribution of the services in urban sectors of Meybod. The results gained from the integration of the models shows that 2-1-1 and 2-2-1 sectors are some how balanced with regard to the distribution of the services and 1-1-2, 1-1-1 and 1-2-1 sectors are imbalanced. Therefore, with balanced and proportional Distribution of the servicesbased on population need in Meybod sector we can achieve a balance in Meybod sector in future. So in order to reach stability, a logical and coordinate relation between population dispersion and the distribution of the services in urban sectors of Meybod is essential.
  • A. Movahed, S. Kuhzadi Pages 85-102
    Actualization of tourism as a need, turning to largest service industry and specialization of that, makes any destinations hopeful to get benefit from tourism. Of course, without identifying of influential factors and strategic planning and management, doing that will not be possible. So, regard to Kurdistan tourism positional (1234 attractions, ecotourism and shopping tourism positional), at this study we try to probe the pathology of tourism development in Kurdistan. For examine of relationship among hospitality culture, marketing, experienced labor, infrastructure and undeveloped of tourism in Kurdistan, based on Likert, tow spread questionnaire designed for our sample (322 tourists and 63 experts). In addition, for identifying of Kurdistan’s tourism strengths, weakness, opportunities and treats, SWOT model were been applied. The result indicated that hospitality culture did not has negative impacts on tourism development, but, relation among weakness of marketing activities, experienced labor, lack of enough infrastructure and undeveloped of Kurdistan’s tourism, were been approved. In another hand, according to SWOT, Weakness of marketing activities, efficient management and lack of enough infrastructures, known as an most important weakness. Also, attractive natural attractions, shopping tourism and public wiliness to development of tourism with weight of /48, /38 and /28, identified as best strength points. Likewise, growth of shopping and ecotourism and merit of Kurdistan in both of them and close cultural relationship with Kurdistan of Iraq and their wiliness to visit of Kurdistan, in order with weight of /50, /50 and /30 and likely increasegni of fuel prices due to purposivism of subsides, increase of demand for out- bound tourism and decaying of local culture, in view of experts, introduced as a most important opportunities and treats.
  • M. Gholami, M. Rastegar Pages 117-130
    This article examines the system of population distribution in urban centers in Fars Province during the period of 1335_1385. Growing trend of urbanization along with the increase in the number of towns and cities, especially those whose population is under 25,000. the most important characteristics of the system distribution of is the urban population in Fars Province. The trend of urbanization in Fars province during a period of 50 years follows from the current trend in the total population changes of the country. In 1335 only 32/35 percent of the province population live in the urban areas and it has reached to 61.17 percent in the last census of 1385. Regarding the increase in urban areas, the number of cities of the province which has been 13 cities in 1335 has also reached to 73 cities in 1345. Among these cities shiraz, due to the political – historical situation and its economic capabilities has always attracted the population and during the five recent decades has operated as the first city of the province. It has allocated 46.3 percent of the province population to itself and its population is 9.87 tines that of second population city Marvdasht in 1385 and shows the unbalanced spatial distribution of the urban population in fars province.