فهرست مطالب

مطالعات ادبیات کودک - سال هفتم شماره 1 (پیاپی 13، بهار و تابستان 1395)

مجله مطالعات ادبیات کودک
سال هفتم شماره 1 (پیاپی 13، بهار و تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/02
  • تعداد عناوین: 7
|
  • غلامرضا پیروز*، مریم فقیه عبدالهی صفحات 1-24
    ادوارد تورندایک نشان داد که انسان برای ایجاد یک رابطه ی اجتماعی مناسب و موفق عمل کردن در زندگی اجتماعی به مجموعه مهارت هایی نیاز دارد که از هوش اجتماعی نشات می گیرند. ذهن آماده ی کودکان بستری مناسب برای تقویت و کتاب های فارسی آن ها به دلیل زبان تاثیرگذاری که دارد بهترین ابزار برای انتقال و تقویت این نوع مهارت هاست. در این پژوهش محتوای شش کتاب فارسی بخوانیم دوره ی ابتدایی به شکل توصیفی و از نوع تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفتند. بدین منظور هر کدام از مولفه های هوش اجتماعی (همدلی، ارائه ی راه حل های نوآورانه، نفوذ اجتماعی، اجتماع پذیری،مذاکره، گفت و گو و شنیدن فعال) به صورت مجزا در هر درس بررسی و تحلیل شد اما در نتیجه با تمام دقت نظری که در انتخاب این متون شده، انعکاس مولفه های هوش اجتماعی در این شش کتاب به صورت برجسته مشاهده نشد و مواردی هم که ذکر شد، بدون پشتوانه ی مهارت های هوش اجتماعی است. با این همه بر طبق مولفه های هوش اجتماعی که در این پژوهش مطرح شد در 233 داستان کوتاه و بلند کتاب های مورد بررسی، 80 مورد از این مولفه ها قابل توجه هستند.
    کلیدواژگان: تحلیل محتوا، دوره ی ابتدایی، کتاب فارسی، هوش اجتماعی
  • سعید حسام پور*، سمانه اسدی، زهرا پیرصوفی املشی صفحات 25-48
    بینامتنیت رویکردی ادبی است که به منتقدان این امکان را می دهد تا به شیوه ای علمی و نظام مند پیوندهای موجود در میان آثار ادبی را بررسی کنند. ژرار ژنت یکی از مهم ترین نظریه پردازان این رویکرد است که در کاربردی کردن آن نقش اساسی دارد. در این پژوهش داستانی از احمدرضا احمدی، نویسنده ی نام آشنای ادبیات کودک و نوجوان ایران، براساس نظریه ی بینامتنیت ژنت بررسی شده است. نام این داستان در باغ بزرگ باران می بارید است و در سال 1387 به چاپ رسیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان این اثر با آثار دیگر احمدی پیوندهای بسیار ژرف و پنهان وجود دارد؛ پیوندهایی که در گستره ی روایت و به ویژه بخش های پایانی آن حضور دارند و بیشتر حاصل درهم آمیختگی چکیده یا گزیده ی داستان های پیشین او هستند؛ اما شناسایی آن ها تنها برای دوستداران داستان های احمدی و خوانندگان پیگیر آن ها امکان پذیر است؛ ازاین رو، بینامتنیت موجود در این داستان نمونه ای از بینامتنیتی است که ژنت آن را ضمنی می نامد.
    کلیدواژگان: بینامتنیت، داستان، در باغ بزرگ باران می بارید، احمدرضا احمدی، ژرار ژنت
  • حسین قربانی، محمدحسین دلال رحمانی* صفحات 49-64
    رمان «من نوکر بابا نیستم» احمد اکبرپور از آثار حائز اهمیت و با ارزش ادبیات کودک و نوجوان است. این اثر، کمتر نقد و ارزیابی شده است. در مقاله ی حاضر با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی به ارزیابی اثر پرداخته ایم و برای این منظور، از نظریه ی پیر بوردیو، بهره گرفته ایم. او در مباحث نظری خویش، مفهوم خشونت نمادین را طرح می کند که در معنای تحمیل مفاهیم و عقاید به طبقات و گروه های اجتماعی است. این تحمیل را ممکن است خانواده و مدرسه و آموزش پراکنده اعمال کند. در رمان مذکور، فرایند اعمال خشونت نمادین درقالب نوعی گذار از کودکی به بزرگسالی مطرح شده است. این رمان، ناموفق بودن مدرسه را در به انجام رساندن موفقیت آمیز این گذار به تصویر کشیده است. در این پژوهش بر خوانشی ویژه از اثر تاکید نموده ایم که آن را حاوی نگاهی انتقادی به نهاد مدرسه تلقی می کند. با این رویکرد، رمان احمد اکبرپور، رمانی انتقادی است که در متن خود نشانگر خشونت نمادین وارد بر نوجوان (قهرمان داستان) است.
    کلیدواژگان: خشونت نمادین، پیر بوردیو، من نوکر بابا نیستم، احمد اکبرپور، گذار به بزرگسالی
  • صفوراسادات رشیدی*، محمد یحیایی صفحات 65-86
    خردسالان به دلیل ویژگی های خاص ذهنی و شناختی دارای جایگاهی ویژه اند. ادبیات آنان نیز دارای خصوصیات منحصر به فردی است، چرا که این گروه معمولا قادر به خواندن نیستند و با ادبیات با واسطه ی راوی یا داستانگو ارتباط برقرار می کنند. همچنین داستان های متعلق به این گروه سنی از نظر کمی، کوتاه یا بسیار کوتاه است. با توجه به این مسئله ضرورت دارد که نویسنده با ارتقای کیفی اثر این امر را جبران نماید. در این میان به کارگیری شیوه ها و ابزارهای شخصیت پردازی مانند: کنش، گفتار، وضعیت ظاهری، زمان، مکان، لحن و نام به نویسنده کمک می کند تا به شخصیت پردازی مناسب و در نتیجه موفقیت در ایجاد ارتباط با مخاطب دست یابد.
    مقاله ی حاضر به بررسی شیوه ها و ابزارهای شخصیت پردازی و انواع شخصیت های داستانی در 39 داستان از گروه سنی «الف» می پردازد. بررسی صورت گرفته نشان می دهد که نویسندگان این حوزه در استفاده از برخی از این ابزارها و شیوه ها مانند : توصیف وضعیت ظاهری شخصیت، نام سازی و... به خوبی عمل نکرده اند و در مقابل از برخی از آن ها مانند: توصیف کنش، گفتار شخصیت ها در امر شخصیت پردازی استفاده مناسب تری کرده اند. با توجه به ظرفیت های گسترده ی این ابزارها و شیوه ها شایسته است که نویسندگان این حوزه بهره ی بیشتری از آن ها در پرداخت شخصیت های داستانی خود ببرند و شخصیت هایی جذاب و ماندگار خلق کنند.
    کلیدواژگان: ادبیات کودک، داستان های خردسالان، شخصیت پردازی
  • سودابه شکرالله زاده* صفحات 87-106
    هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی رهاوردهای نظریه ی تمرکززدایی (نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی) برای ایدئولوژی های جنسیتی در افسانه ی «لجباز»، از مجموعه قصه های صبحی است و از این رو به پرسشهای سه گانه ی زیر پاسخ دهد:1- کارکرد(های) این مکانیزم شناختی برای ایدئولوژی های جنسیتی چیست؟
    2- در پرتو فرآیند شناختی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، «شناخت عاطفه» ی شخصیت برای دستیابی به هدف، با ایدئولوژی های جنسیتی ، چگونه برهمکنشی دارند و و ویژگی های جایگاه سوژی برآمده از این برهمکنشها چگونه است؟
    3- در پرتو این مکانیزم شناختی، همدلی خواننده با افسانه چگونه است؟
    این پژوهش نشان داد، مکانیزم شناختی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، همزمان، منجر به القا و لغو ایدئولوژی ها و خوانش انتقادی می شود. همچنین در پرتو این رویکرد، شناخت و عاطفه درهم تنیده و به گونه ای یگانه هستند و برهمکنش «شناخت-عاطفه» و ایدئولوژی به این صورت است که شناخت دقیق از مبانی انگیزشی زیربنایی ایدئولوژی های جنسیتی، عاطفه ی متناسب با موقیعت را فرامی خواند و تمرکززدایی توامان این دو در مقام یک کل، با تغییر در رفتار به دستکاری ایدئولوژی و در نتیجه دستیابی به هدف می انجامد و سرانجام در پرتو این فرآیند شناختی، خواننده ی ثابت و ازپیش تعیین شده ای وجود ندارد بلکه خواننده ای در نوسان و جاری ساخته می شود که در یک بازی پیوسته میان ساختن و ساخت زدایی همدلی با روایت در نوسان است. با به مرکزآوردن این نظریه، متن، نویسنده و خواننده یگانه می شوند و بدین شکل مبنای تازه ای برای درک لذت بخشی متن های ادبی کودک فراهم می آید.
    کلیدواژگان: افسانه های ایرانی، افسانه ی لجباز، ایدئولوژی، تمرکززدایی، شناخت عاطفه، همدلی
  • مصطفی صدیقی*، عاطفه جمالی، زهرا کهن سلوکلویی صفحات 107-132
    بررسی نظریه ها و نقدهای منتشر شده در نشریات نظری و تخصصی ادبیات کودک، می تواند در روشن شدن مسیر حرکت ادبیات کودک و تبیین نقاط قوت و ضعف جریان نقد و نظریه پردازی آن نقش مهمی داشته باشد. در این پژوهش کوشش شده تا با بررسی مقاله های تالیفی و ترجمه و نقد های شعر و داستان منتشر شده در ماهنامه ی کتاب ماه کودک و نوجوان(سال 1376 تا 1380) به نمایی کلی از وضعیت نظریه و نقد عملی ادبیات کودک، در آن سال ها دست یافت. براساس نتایج حاصل، بازنویسی، بازآفرینی و ادبیات عامیانه بیشترین موضوعات مطرح شده در مقاله های تالیفی است که می تواند نشان دهنده ی جایگاه و تاثیر ویژه ی ادبیات شفاهی و ادبیات کلاسیک در ادبیات کودک و نوجوان ما باشد. تنها پنج مقاله از مجموع مقاله های ترجمه ای به موضوعات نظری و نقد ادبیات کودکان اختصاص دارند و مقاله هایی تحلیلی به شمار می آیند . بازاری سرایی و ادبیات کودکانه نما، نقد صاحب اثر به جای نقد اثر وگاه لحن تند منتقد از موارد قابل توجه در جریان نقد شعر کودک هستند. در مجموع بیشترین رویکرد در بررسی شعر و داستان کودک و نوجوان، رویکردهای مختلف نقد سنتی بوده است. نقد ساختاری، جامعه شناختی، کهن الگویی و... از رویکردهای جدید نقد در بررسی داستان ها هستند. جریان داستان نویسی و نقد آن در این دوره در حال گذار از قالب ها و سبک های سنتی و شناخته شده ی پیشین به سبک ها و قالب های جدیدتر است. قالب طنز در این دوره کمتر مورد توجه منتقدان و نویسندگان بوده است.
    کلیدواژگان: ادبیات کودک، کتاب ماه کودک و نوجوان، نقد ادبی، نظریه ی ادبی، جریان شناسی
  • سمانه غلامی، جلیل مشیدی* صفحات 133-146
    بازنویسی و بازآفرینی متون کهن نقش بسزایی در انتقال اندیشه های موجود در متون کهن به نسل نو دارند. یکی از متن هایی که بسیار در این زمینه مورد توجه واقع شده است مثنوی معنوی است.
    در این پژوهش به یکی از شاخص ترین آثار در زمینه ی بازنویسی و بازآفرینی از مثنوی پرداخته شده است تا به پاسخ مناسبی برای این سوال برسیم که چگونه عناصر مهم داستان (پیرنگ، درونمایه، شخصیت و...) به درستی و با موفقیت از یک متن کهن عرفانی تعلیمی به یک بازآفرینی معاصر صرفا تعلیمی منتقل شده اند؟ و در راه این انتقال چه تغییراتی در این عناصر صورت گرفته است؟ درون مایه عرفانی متن کهن به دلیل عدم تناسب با درک نوجوانان از اثر بازآفرینی شده حذف شده است. پیرنگ داستان بازآفرینی شده خلاف متن اصلی بسته (دارای گره گشایی معین) و گسترده (دارای پیرفتهای متعدد) است. شخصیت اصلی بازآفرینی خلاف متن اصلی پویاست. در کل عناصر داستان در بازآفرینی قوی تر از متن کهن پرداخته شده اند زیرا که هدف بازآفرین خلاف مولف متن کهن داستان پردازی بوده است نه بیان مطالب عرفانی.
    کلیدواژگان: نحوی و کشتیبان، حکایت مرد و دریا، بازآفرینی، عناصر داستان، نقد تطبیقی
|
  • G. Pirouz*, M. Faghih Abdolahi Pages 1-24
    Edward Thorndike has shown that human beings need a set of skills based on social intelligence in order to be successful and to create good social relationships. Children's minds are ready to gain this intelligence; Persian textbooks are the best tools to convey and reinforce these skills because of the impact that language has. In this study, the contents of six Persian reading text books of primary school are analyzed based on components of social intelligence. The results indicate that despite all theoretical rigor in the selection of these texts, prominent components of social intelligence are not remarkable and those present are not accompanied with social intelligence skills. Eighty components can be seen in 233 short stories under study.
    Keywords: Content Analysis, Elementary School, Persian reading text books, Social Intelligence
  • S. Hesampour*, S. Asadi, Z. Pirsoufi Pages 25-48
    Intertextuality is a literary approach which allows critics to study the existing connections in works of literature. In this paper the story, It Was Raining in the Big Garden, written by Ahmad Reza Ahmadi, a well-known writer of the children and young adult literature is analyzed based on Genette’s theory of intertextuality. It is argued that there are many links between this story and his other works, especially in the last parts of the story. However, only persistent readers of his stories can figure them out. Therefore, the intertextuality in this story is an example of intertextuality that Genette calls “implicit”.
    Keywords: Intertextuality, Story, It Was Raining in the Big Garden, Ahmad Reza Ahmadi, Gérard Genette
  • Mohammad Hasan Dallal Rahmani*, Hussain Ghorbani Pages 49-64
    Ahamad Akbarpour's novel, Im not My Dad's Servant, is a significant work of Iranian children and young adult literature though it has not gained critic's favor. In this paper, we analyze this novel using Bourdieu’s theory of symbolic violence. Symbolic violence is fundamentally the imposition of cultural and social domination upon social agents in order to confirm that individual's placement in a social hierarchy. In this novel, the process of symbolic violence is described as a kind of transformation from childhood to adulthood. The novel demonstrates the failure of “School” in implementation of this transformation. We underline a reading of the novel that contains a critical view about the institution of education.
    Keywords: Symbolic violence, Social position spaces, transformation, Ahmad Akbarpour, Im not My Father's Servant
  • S. Rashidi*, M. Yahyaei Pages 65-86
    Young children occupy a special place due to their mental and cognitive characteristics. Their literature has unique properties, because this group is not usually able to read and they communicate with literature via the narrator or storyteller. Furthermore, their stories and poems are usually short, so that the writer must compensate the shortness by improving the quality of the work. Thus using different techniques of characterization will help greatly. Setting of time and place, appearance of characters and their mode of speech, and even their names help to introduce the characters to the young readers. The present paper examines techniques of characterization and a variety of fictional characters in 39 Iranian stories for the age group "A". The results show that the writers have not been successful in naming and appearance of characters. They are more successful in the areas of action and dialogue.
    Keywords: characterization, young children's stories, children's literature
  • S. Shokrolahzade* Pages 87-106
    This aim of this paper is to explore the implications of decentration theory (vacillation between centration decentration) for gender ideologies in the folktale of “Stubborn Husband, Stubborn Wife” selected from Sobhi’s collected folktales. Using a descriptive analytic approach and critical discourse analysis method (CDA) the implications of this theory for gender ideologies are investigated demonstrating how the character’s cognioemotion interacts with cognioemotional and social dimensions of ideology. Finally it examines the ways the character empathizes with the narrative. It is argued that cognitive mechanism of vacillation between centration decentration is subject to simultaneous induction and neutralizing of ideologies. It also indicated that in the light of the cognitive process of vacillation between centration and decentration, cognition and emotion are so inseparable, interwoven, integrated and interdependent that the coined term “cognioemotion” is preferable. The interactions of “cognioemotion” and ideology are in such a way that being keenly aware of underlying motivational assumptions of gender ideologies elicit the emotion appropriate to the situation, and decentralization of both as a holistic phenomenon achieves the goals with manipulations of ideology. Finally, there is not a fixed pre-assigned reader, but a flowing reader who is in vacillation between empathy with ideological characteristics of discourse and distancing from it. Such vacillating movements are subject to ambiguity of empathy in reader’s mind leading to critical reading. So, vacillation between centration decentration can be deemed as a consciousness-raising method in critical reading.
    Keywords: Cognioemotion, Decentration, Empathy, Ideology, Iranian folktales, Stubborn husband, stubborn wife
  • M. Sedighi*, A. Jamali, Z. Kohan Pages 107-132
    Studying criticism and theories published in theoretical and specialized journals of children's literature can have an important role in highlighting the current of children’s literature finding the ups and downs of criticism and theorizing. In this study the papers and critical writings published in Monthly Journal of Children and Young Adults (from 1376 to 1380) are analyzed in order to find the general schema of children's literature and its theories and criticism in those years. According to the results, the most frequent subjects in these articles deal with re-writing, re-creating and folklore that emphasize the influence of oral and classical literature on children and young adult literature. Popular literature and child-like literature, criticizing the writer instead of his work and sharp and inappropriate tones are noticed in the poetry. Traditional criticism of children and young adult literature is dominant. Structuralist, sociological and archetypal criticism are usually used for fiction. Writing stories and criticism of fiction in this era is changing from known traditional patterns into more modern approaches. Satire and humor are neglected by critics and writers.
    Keywords: children's literature, currents of criticism, Ketab, e Mah Kudak va Nojavan (Monthly Journal of Children, Young Adults), Literary Theory, Literary Criticism
  • J. Moshayedi*, S. Gholami Pages 133-146
    Rewriting and recreating of ancient texts play an important role in transmitting ideas which are found in ancient texts to the new generations. One of the texts which is considered in this field is Rumi's Masnavi Ma‘navi .This paper is a study of recreation of one of the most significant stories from Masnavi in order to see if important elements of the story (plot, theme, character, etc) are properly and successfully transferred from a mystical-didactic and ancient text to a re-created, modern and only didactic text and what changes have been added in the course of transmission. Mystical themes in the ancient text have been deleted in the re-created text due to the fact that they might not be appropriate for the young adult. Plot in re-created story, unlike the original text, is closed (with certain denouement) and extensive (with several sequences). Unlike the original text, the main character in the re-created text is dynamic. In general, elements of story in re-creation are stronger than elements of story in the original text since the purpose of re-creator is storytelling of an classic text, not expression of a mystical text.
    Keywords: Rumi, the Grammarian, the Sailor, The Story of Man, the Sea, recreation, elements of story, Comparative criticism