دو ماهنامه مهندسی مدیریت
پیاپی 46 (خرداد و تیر 1391)

در فضای رقابتی بین بانکها، بانکهایی موفقند که بتوانند رضایت مشتریان را بدست آورند. از طرف دیگر نظر به حساس شدن مشتریان نسبت به ارائه خدمات از سوی بانکها آنهاه همواره خواهان خدمات بهتر و مطلوبتر میباشند. در این میان، سودمندترین استراتژی بانکها، استراتژی مشتری مداری است. اگر CRM بدرستی اجرا گردد میتواند به مدیریت آگاهانه بینجامد که به نوبه خود منجر به افزایش درآمد سازمان میشود. در سیستم بانکی شرایط به گونه ایست که مشتریان محور اصلی بوده و در واقع همه کارها برای جلب رضایت انها به عنوان شرط اصلی موفقیت بانکها صورت میگیرد. سوالاتی که در این مقاله مطرح می شود به قرار زیر است: آیا بین سطوح مختلف توجه به نیازهای مشتریان و رضایت آنها و همچنین برقراری ارتباط مناسب کارمندان با مشتریان و رضایت آنها تفاوت معناداری وجود دارد؟ هدف مقاله، سنجش و اندازه گیری سطوح ابعاد مدیریت با مشتری است. ابزار تحقیق پرشسنامه است و جامعه اماری بانکهای ملت استان گیلان و روش تجزیه و تحلیل، آزمون ANOVA است

تحلیل عوامل مرتبط با عملکرد(Performance) در راستای میزان انطباق بین ویژگی های محیط برنامه ریزی تولید و روش برنامه ریزی موسسه در صنایع تولید کاغذهای صنعتی ایران هدف اساسی این تحقیق بوده است. محقق ضمن ارایه یک مدل مفهومی وتحلیلی به بررسی این سئوال می پردازد که درجه انطباق محیط برنامه ریزی تولید و روش برنامه ریزی احتیاجات سازمان از طریق چه عوامل ومراحلی به بهبود عملکرد کمک می کند؟ از دیدگاه نویسنده، عملکرد یک سامانه ساخت وتولید تنها با بهبود ابعاد کنترل فعالیت تولید(Production Activity control) (کاهش کار در جریان ساخت، کاهش اتلاف زمان منابع انسانی، کاهش اتلاف ظرفیت زمانی و عملی ماشین آلات، تجهیزات و ارتقاء کیفیت) بهبود نخواهد یافت. در صورتی که تناسب بین ویژگی های محیط برنامه ریزی تولید، برنامه اصلی و زمان بندی شده تولید(Master production Scheduling) و ابعاد چهارگانه یاد شده وجود نداشته باشد. عملکرد کل سیستم (قابلیت تبدیل به پول شدن موجودی و محصولات) افزایش نخواهد یافت، بر این اساس مباحث اصلی مقاله با این فرض شکل می گیرد که میزان افزایش تناسب بین محیط برنامه ریزی تولید و برنامه ریزی مواد و قطعات از طریق اثرگذاری بر کنترل فعالیت تولید (با توجه به مداخله قوی عامل تعهد مدیریت بر رابطه بین انطباق و کنترل فعالیت های تولید) منجر به افزایش کارآیی تولید و به واسطه آن،بهبود عملکرد سیستم خواهد گردید.

مهمترین اصل برای سازمانها، بقا و توسعه است. امروزه برای بقا در صحنه رقابت، خلاقیت یک امر مهم و حیاتی می باشد) آتش پور و آقایی، 2004). یکی از عوامل موثر در ایجاد خلاقیت، سبک تفکر مدیران سازمانها است. یکی از خصوصیات منحصر به فرد انسان برخورداری او از تفکر است. انسانها به کمک فکر خود توانسته اند بر محیط پیچیده و متغیر مسلط شده و به حیات خود ادامه دهند. افراد با سبک ویژه خودشان در مورد چگونگی انجام کارها فکر می کنند (امیدوار و چاری، 1387). اگر با سبک تفکر افراد آشنا باشیم بهتر می توانیم بفهمیم دیگران چگونه فکر می کنند، این امر ما را برای برقرار کردن ارتباط با دیگران، پیش بینی رفتار و تحت تاثیر قرار دادن آنها تواناتر می کند و به ما این امکان را می دهد تا اندیشه های خود را به گونه ای ابراز کنیم که به طور نزدیک تری با سبک تفکر آنها سازگاری داشته باشد (زارعی، 2007). مقاله حاضر به مطالعه و بررسی رابطه ی انواع سبک تفکر و خلاقیت سازمانی مدیران در دانشگاه های آزاد اسلامی غرب استان مازندران می پردازد. روش تحقیق به کار گرفته شده از نوع همبستگی بوده و جمع آوری داده ها و اطلاعات از طریق پرسشنامه صورت گرفته و نتایج آن با شیوه های آمارتوصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل گردید و از نرم افزار spss برای آزمون فرضیات استفاده شد.که نتایج حاکی از آن است که ادعای فرضیه ی اصلی با دو فرضیه فرعی تایید گردید، یعنی بین سبک های تفکر ترکیبی و عمل گرا با خلاقیت سازمانی مدیران رابطه معنی داری وجود دارد و سبک های تفکر تحلیل گرا و آرمان گرا و واقع گرا رابطه ی معنا داری با خلاقیت سازمانی ندارند.

همچنانکه آلوین تافلر (1990) در دوره چهارم از موج سوم تمدن بشری اشاره کرده، در دهه گذشته تغییرات بسیار شگرفی در ساختار سازمانها پدیدار شده است. در این میان ساختارهایی در حال تشکیل است که پیش از این وجود نداشت. بسیاری از این تحولات و در حقیقت زیربنای اصلی تمامی این تغییرات، گرایش به ایجاد سیستم های یکپارچه رایانه ای است که با معرفی سخت افزارها و نرم افزارها و وسایل ارتباطی پیچیده در سطح دنیا توام است.

تعارض اختلاف در رسیدن به هدفهای سازمان است، امروز نیروی انسانی به عنوان اصلیترین دارایی سازمانها و به عنوان مزیت رقابتی آن مطرح است وجود همکاری و همدلی بین این منابع ارزشمند از جمله مهمترین عوامل اساسی برای موفقیت درهمه سازمانها است. تعارض در سازمان اجتناب ناپذیر و لزوما«برای سازمان غیر ضروری نیست تعارض می تواند خلاقیت را بیشتر و نو آوری و تغییر را ترویج دهد و یا ممکن است باعث اتلاف و تحلیل انرژی و منابع سازمان شود برای مدیریت صحیح تعارض بایستی مدیران آن را به عنوان نیروی دائمی بشناسندو با برخورد سازنده و صحیح در جهت پویائی سازمان، آن را مدیریت نمایند. بنابراین توانائی هدایت و کنترل پدیده تعارض در سازمانها از مهمترین مهارتهای مدیران است که مدیران امروز نیازمند آن هستند.دراین مقاله با ارایه مفهوم تعارض از منظرهای مختلف، منشاء و مراحل تعارض، دلایل ایجاد و روش های مواجه با تعارض به بررسی سبکها و استراتژی ها و فنون و راهبردهای مدیریت تعارض و رابطه آن با عملکرد می پردازیم.

امروزه توجه روز افزونی از سوی دانشگاه ها، موسسات آموزش عالی، دولتها و شرکتها به موضوع آموزش کارآفرینی معطوف گردیده است. کارآفرینان و شرکتهای جدیدی که آنها خلق می کنند، تاثیر بسزایی بر اشتغال و توسعه اقتصادی کشورها دارد. با انجام مطالعات مقدماتی و بررسی های اولیه در خصوص آموزش های ارائه شده در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و نیازهای آموزشی جهت ایجاد و ارتقاء کارآفرینی محقق بر آن است که به این سوال که، آیا آموزشهای ارائه شده در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با نیازهای آموزشی جهت ایجاد و ارتقاء کارآفرینی متناسب است پاسخ دهد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی پیمایشی می باشد. جهت گرداوری داده ها از روش کتابخانه ای و پرسشنامه آگاهی از میزان کارایی و تناسب آموزشهای ارائه شده در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با نیازهای آموزشی جهت ایجاد و ارتقاء کارآفرینی استفاده شده است. برای آزمون فرضیات از آزمون های فرض آماری میانگین یک جامعه و آزمون فرض آماری کای دو استفاده شده است. در هر دو فرضیه با توجه به اینکه مقادیر آماره آزمون بزرگتر از مقادیر بحرانی استخراج شده از جداول مربوطه می باشد در نتیجه فرض را رد کرده و فرض پذیرفته شده است. در پایان بر اساس نتایج آزمون فرضیات پیشنهاداتی در جهت شناسایی واقعیت ها، نیازها و مسائل محیط های کاری در هر زمینه شغلی و متون و محتوای دروس آن رشته ارائه شد، تا آموزشهای دانشگاهی جنبه کاربردی تری به خود بگیرند. این مقاله از طرح پژوهشی استخراج شده است.
محقق از حوزه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نوشهر، داور، دست اندر کاران و صاحبان اندیشه وتصمیم پژوهش در دانشگاه نوشهرتشکر و تقدیر می نماید.

ایده سازمان مجازی در اواخر 1990 توسط اشخاصی چون گرینر و متیس (1995) مالرونو دیویدو (1992)، به عنوان الگو سازمان های قرن بیست و یکم طرح گردید. به نظر اکثر نویسندگان مذکور سازمان های مجازی که پایه دو اصل اساسی شکل گرفته بودند. نخست پیشرفت در تکنولوژی محاسباتی که امکان دسترسی پردازش و انتقال سریع و به روز اطلاعات را ممکن می ساخت و دیگری خلاقیت در سازماندهی مجدد سازمان ها جهت انطباق با تغییرات سریع محیطی و بازارهای غیر قابل پیش بینی جهانی و خواسته های مشتریان (Jackson، 179، 1999).مفهوم دولت مجازی به تحولات سیاسی قرن بیستم باز می گردد. دولت مجازی مانند شرکتهای مجازی که به کار تحقیق و توسعه طراحی، بازاریابی و عملیات اداری بدون تجهیزات تولیدی مشغولند. مبنا اقتصادی خود را بر عوامل متحرک تولید بنا می نمایند و هدف اصلی دولت موفقیت اقتصادی در بیرون مرزهای جغرافیایی و جذب سرمایه خارجی است و معمولا فعالیت های اقتصادی داخلی را کاملا به بخش خصوصی واگذار می نمایند. تشکیل دولت مجازی حول سه محور یا توانایی عمده قرار دارد:1-دسترسی به تکنولوژی اطلاعات و زیر ساخت های قوی اطلاعاتی2-توانایی برقراری اتحادهای استراتژیک3-شناسایی فرآیندهای قابل واگذاری و واگذاری به آنها