فهرست مطالب

پژوهشنامه عرفان - سال هشتم شماره 15 (پاییز و زمستان 1395)

پژوهشنامه عرفان
سال هشتم شماره 15 (پاییز و زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/12/14
  • تعداد عناوین: 11
|
  • رضا الهی منش، فلور ولی پورچهارده چریک صفحات 1-17
    یکی از برجسته ترین و اساسی ترین ویژگی های انسان کامل، جامعیت اوست و این بدین معنی است که کلیه مراتب وجودی عالم را واجد است و همه ویژگی ها و ابعاد نشئات سابق و لاحق در وجود او ظهور یافته است. حقیقت «وجود» که همان حق تعالی است، دارای ظهور و بطونی است. ظهور آن عالم هستی است و بطون آن «اسمای الهی» است. برزخ جامع و واسطه میان این دو همان انسان کامل می باشد. به عبارت دیگر، انسان کامل واجد تمام خصوصیات عوا لم و مظاهر ربوبی از غیب تا شهادت است.
    انسان کامل به لحاظ دارا بودن کلیه مراتب عالم، عالم صغیر نیز نامیده شده و به خاطر جامعیت اسما و صفات الهی، خلیفه الله است و بدین ترتیب حق ولایت نیز دارد. ازسویی دیگر چون برزخ میان ظهور و بطون وجود است، مقام وساطت علمی، عینی و فیض رسانی به سرتاسر هستی با اوست و چون عالم دائر مدار وجود ولی الله است، مقام قطبیت زمان متعلق به اوست، ازاین رو حجت الله است و جهان هرگز از وجود او خالی نخواهد ماند.
    کلیدواژگان: انسان کامل، جامعیت، وساطت، خلیفه الله، ولی الله، قطب زمان
  • خلیل بهرامی قصرچمی صفحات 18-50
    انسان کامل، حقیقت الهی، نقاوه آفرینش؛ جام گیتی نما و مظهر عنایت رحمانی است. شناخت وی، آشنایی با ناخدای کشتی عالم وجود، در مسیر حیات ابدیت و صمدیت است(بیان وضرورت). پژوهش و درک ویژگی های او، از فراز و نشیب آرای عارفان، و تطبیق و قضاوت در آن ها تفرقه زدگان دیار فرقانی را، به کوثر قرآنی سوق خواهد داد(هدف). در این تتبع، مسئله و فرض آن است که: آیا با بررسی آرای مولانا ازشرق ولایت انسانی، و ابن عربی از غرب آفاق عقلانی اسلامی، می توان تاثیرپذیری مولانا را از نظریه انسان کامل محی الدین اثبات کرد؟ یا خیر؟ درحالی که، مدت مدیدی بین آن دو، برزخی لایبغیان حائل بوده است؛ و در اواخر عمر، در حد دیار عاشقان، (ایران)، باهم برخورد کرده اند! دراین باره گرچه بخردان و عاشقان بسیاری در مکتوبات خود چراغ داری راه سالکان کرده اند؛ و مشترک و مختلف سخن رانده اند(پیشینه)؛ ولی یک نکته اینکه؛ مفهوم انسان کامل تبادر وجدان هر دو بوده است؛ و صرف مشاهده برخی تشابهات در مفهوم انسان کامل در آرای آن دو، نمی تواند موید اثرپذیری کامل مولوی از ابن عربی باشد. زیرا در صورتی می توانیم به وجود اقتباس صرف و تاثیر، یقین پیدا کنیم که خصوصیات کامل یک نظریه، در نظریه مقتبس مشاهده گردد.
    کلیدواژگان: انسان کامل، ولایت، حقیقت محمدی، اعیان ثابته
  • علی شیخ الاسلامی، ابوالفضل تاجیک صفحات 51-73
    رابطه میان عارفان و متشرعین - به نمایندگی فقها - در طول تاریخ تمدن اسلامی، رابطه ای پر فراز و نشیب بوده است. تلقی عارفان از شریعت نیز به همین منوال با نوسانات مختلفی همراه بوده است. برخی از اهل تصوف، حقیقت را همان شریعت می دانند (وحدت انگاران) و برخی دیگر حقیقت را ورای شرع و قانون می انگارند و حضور شریعت را مخل ظهور طریقت و تصوف می دانند (معارضان). برخی گروه های دیگر نیز با اصالت دادن به هر یک از دو گفتمان، معتقدند نبایستی هیچ یک در حریم دیگری ورود کرده و هر یک متکفل سامان دادن به بخشی از نیازهای این جهانی و آن جهانی فرد است (استقلال اندیشان). گروه دیگری نیز فارغ از آنکه خود به کدام یک از دو گروه وحدت اندیش یا استقلال اندیش معتقدند، در پی ایجاد گفت و گو میان این دو گفتمان پرقدرت فرهنگ و تمدن اسلامی اند و معتقدند چنانچه بتوان با گفت و گو و برقراری آتش بس میان این دو گروه پتانسیل های موجود در هر یک را به فعلیت رساند، فرهنگ و تمدن اسلامی شاهد یک جهش عظیم رو به جلو، هم در جهات مادی و هم در سمت و سوی معنوی خواهد بود (گفتگو). این مقاله می کوشد تا آرای جریانات مختلف فکری اسلامی را ذیل یکی از این چهار گروه دسته بندی نماید.
    کلیدواژگان: شریعت، عرفان، تعارض، استقلال، وحدت، گفتگو، فقه
  • پیمان صالحی، مهدی اکبر نژاد صفحات 75-97
    آپوکالیپس در لغت به معنای ادبیات مکاشفه ای بوده و به عنوان یک سبک یا نوع ادبی در حوزه متون دینی و عرفانی مطرح است. پژوهش مذکور تلاش کرده است تا به روش توصیفی- تحلیلی و نیز با استناد به اشعار فارسی و عربی، داستان یوسف(ع) در قرآن کریم را براساس مفهوم آپوکالیپس و ارتباط آن با سبک شناسی بررسی کند تا با رمزگشایی برخی از مفاهیم سمبلیک و تمثیلی آن، به بیان مشابهت سبک این نوع حکایت با عناصر داستان های مکاشفه ای و موتیف های مشترک آن با موتیف های کلی این نوع ادبیات بپردازد. نتایج، حاکی از آن است که این داستان، بسیاری از موتیف های ادبیات مکاشفه و آپوکالیپتیک را داراست ازجمله: خواب و رویا، سروش، صدای غیبی و الهام، حس اضطراب و اضطرار، توکل، امید به رهایی و گشایش در آینده، چیرگی تقدیر الهی بر اراده خلق، تفال و تطیر، وجود سمبل و نماد، محدودیت عقل جزئی دربرابر عقل کلی، نفی اسباب دنیوی، سفر و پایان حاکمیت شیطان. حضور این موتیف ها و مفاهیم سمبلیک و تمثیلی، از نشانه های بارز اشتراک این داستان قرآنی با برخی از سبک ها و جریان های ادبی رایج در جهان است.
    کلیدواژگان: قرآن کریم، داستان یوسف (ع)، آپوکالیپس، موتیف، سبک شناسی
  • محمدرضا عابدی، محمد خاکپور صفحات 99-124
    عرفان در مفهوم حقیقی آن، بدان جهت که از سنخ سلوک و پیمودن است، غایت مند بوده و نیل به هدفی متعالی را مد نظر دارد. در اندیشه عرفان های توحیدباور و خدامحور، انسان حلقه فرجامین زنجیره هستی نیست، بلکه این زنجیره پس از او سیر تکاملی دارد و در اوج کمال به ذات باری تعالی ختم می شود. براین پایه، عرفان های مبتنی بر ادیان یک فصل مشترک غایی دارند که عبارت از رهایی از بند وابستگی های مادی، شناخت خدا و وصول به حقیقت است. اما در سازمان اندیشه و سلوک عرفان های کهن بشری که مبنای توحیدی ندارند، غایت نیز الهی توحیدی نیست و طریق سلوک به خدا منتهی نمی شود؛ افزون بر این، جنبه باطن گرایانه و و تلاش برای رهایی از قید مادیات، آن گونه که در عرفان هایی کهن بشری وجود دارد، در تعالیم و سلوک آن ها دیده نمی شود. عرفان های جدید به جهت اتکا بر عقلانیت سکولار و سازماندهی براساس مقتضیات دنیای مدرن مادی گرا، حرکت به سمت تعالی معنوی و کمال حقیقی را مد نظر قرار نمی دهند. بلکه، اگر حرکتی هم باشد از سنخ حرکت دوری و چرخشی است که در عمل به درجا زدن منجر می شود. برخی نیز کاملا ایستا بوده و غایت ویژه ای ندارند.
    کلیدواژگان: عرفان، غایت، خدامحور، معنویتهای جدید، اومانیستی
  • محمدرضا غفوریان صفحات 125-140
    نقد ادله نظری و قیاس منطقی را در آثار بسیاری از اهل عرفان می توان یافت. برخی چون ابن عربی در آثار مختلف خویش قواعد منطق و قیاس را برای سطح معینی از معرفت، اموری لازم و درست دانسته اند، ولی برای معرفت مطلوب عارفانه راه های دیگری را تبیین کرده اند. برخی هم در شعر و نثر، این قواعد و ادله را نارسا و رهزن معرفت شمرده اند. گرچه می توان بعضی از نوشته ها و دیدگاه ها را حمل بر مبالغه های ادیبانه دانست، ولی هستند عارفانی که با بیان ادله ای به نفی ادله پرداخته اند. ابن فناری در فصل سوم از فصول مقدمه مصباح الانس، نه وجه را برای متعذر بودن و نارسایی ادله نظری در معرفت حقایق اشیا، بدان گونه که در علم حق تعالی هستند، ذکر کرده است. این مقاله به همه وجوه نه گانه ابن فناری پاسخ می دهد و در پایان به جمع بندی دیدگاه قونوی و ابن فناری و بیان پیامدهای غریب آن می پردازد.
    کلیدواژگان: منطق، قیاس، عرفان نظری، شهود، علم حصولی، قونوی، ابن فناری
  • سهیلا فرهنگی، مجید فرحانی زاده صفحات 141-164
    تنزیه و تشبیه از موضوعات هستی شناختی و معرفت شناختی کلامی- عرفانی است که به ویژه در بحث از توحید، معرفت و ارتباط ذات با اسما و صفات، همچنین در موضوع تجلیات و تعینات ذات از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، زمینه سازی برای فهم و درک درست تر مفهوم تنزیه و تشبیه در اشعار جامی و تطبیق آن با آثار ابن عربی و پیروان اوست. این بررسی نشان می دهد که جامی دو دیدگاه تنزیه و تشبیه را با هم جمع کرده است و در این زمینه رویکردی تلفیقی دارد. جامی ضمن اثرپذیری از آموزه های قرآن و سنت، به شدت وام دار ابن عربی و شارحان مکتب اوست. به اعتقاد جامی آمیختگی و جمعیت تنزیه عقلانی و تشبیه شهودی، منجر به شناخت صحیح و معرفت کامل ساحت الهیت می شود. ازاین رو مفهوم تنزیه و تشبیه کلیه مراتب وجود، از مرتبه ذاتی تا اسما و صفات و اعیان ثابته و سریان آن در عالم، همچنین مرتبه وجودی انسان کامل را شامل می شود.
    کلیدواژگان: تنزیه، تشبیه، معرفت شناسی، هستی شناسی، جامی، ابن عربی
  • حسن مهدی پور صفحات 165-191
    در این نوشتار درصددیم اخلاق عرفانی عطار را در قالب یک نظریه اخلاقی منسجم تبیین سازیم تا براساس آن ملاک تعیین ارزش اخلاقی افعال از نظر وی مشخص شود. بررسی و تامل در اشعار عطار بیان گر آن است که سه نظریه متعارف اخلاق هنجاری یعنی نتیجه گرایی، وظیفه گرایی و فضیلت گرایی از دل آثار او استخراج پذیر است، اما این سه نظریه هم با برخی مبانی خداشناختی و انسان شناختی اخلاق عرفانی عطار و هم با یکدیگر سازگار نیستند، ازاین رو نمی توان با ابتنای صرف به هر یک از آن ها اخلاق عرفانی عطار را توضیح داد. البته با تلفیق سه مفهوم فضیلت، غایت و وظیفه با یکدیگر در ذیل فضیلت گرایی اخلاقی می توانیم برای اخلاق عرفانی عطار نظریه اخلاقی واحد و منسجمی پیشنهاد کنیم.
    کلیدواژگان: اخلاق عرفانی، نظریه اخلاقی، نتیجه گرایی، وظیفه گرایی، فضیلت گرایی
  • علی اصغر میرباقری فرد، معصومه محمدی صفحات 193-216
    عارف برای تبیین مبانی عرفان، تعلیم به مخاطبان و بیان احوال و مواجید خود، زبان خاصی به کار می گیرد که اصطلاحا زبان عرفانی خوانده می شود.
    شناخت مفاهیم عرفانی و مسائل مربوط به آن مستلزم شناخت ابعاد مختلف زبان عرفانی است. یکی از موضوعات تحقیق و بررسی زبان عرفان، طبقه بندی آن است. با توجه به اقوال عرفانی، می توان زوایای مختلفی از زبان را تبیین کرد، ازاین رو بهتر است این طبقه بندی مبتنی بر متون عرفانی باشد. تقسیم زبان عرفانی به «عبارت» و «اشارت» یکی از مهم ترین تقسیم هایی است که عارفان در آثار خود آورده اند. متون عرفانی به طور پراکنده دربردارنده خصوصیات اشارت و عبارت است، ولی این دو شاخه به طور منسجم تعریف نشده اند. برای سنجش صحت تقسیم بندی مذکور تبیین ویژگی های زبان عرفانی و تعریف اقسام آن ضروری است. در این پژوهش برای تعریف زبان اشارت و عبارت، اقوال عرفا بررسی می شود و خصوصیات این دو شاخه از زبان عرفانی تبیین می گردد.
    کلیدواژگان: عرفان، زبان عرفانی، اشارت، عبارت
  • شهاب الدین وحیدی مهرجردی، مریم خاتمی صفحات 217-242
    رویت از واژه ها و اصطلاحاتی است که حتی پیش از اسلام در ادیان مسیحیت و یهودیت مطرح بوده است و در قرون اولیه اسلام مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و در سده دوم و سوم هجری قمری به اوج خود رسیده و بحث درباره آن ادامه یافته است. همین امر سبب تشکیل فرقه ها و گروه های مختلفی گردیده است. این مسئله بیشتر در حوزه های ادبی، کلامی و عرفانی تحلیل و نقد شده است.
    در این گفتار می کوشیم تا پس از معنی رویت به بررسی این مسئله از نظر قرآن کریم و احادیث و آرا و گروه های مختلف اسلامی از شیعه و سنی بپردازیم.
    ضمنا آثار و احوال کوتاه جمعی از مشایخ و عرفا و نظرات عده ای از متکلمین (اشاعره، معتزله، شیعه) و نیز برخی از بزرگان تصوف و عرفان و خط مشی آن ها نیز ذکر گردیده است.
    کلیدواژگان: رویت، رویت بصری، رویت قلبی، لقاءالله، کشف و شهود، دلائل عقلی، دلائل نقلی بر رویت
  • محمود یوسف ثانی، محمد کوکب صفحات 243-265
    پژوهش حاضر متکفل بررسی معنا و مفهوم توحید و ربط و نسبت آن با علم و عمل است. عرفان اسلامی به دو پرسش کلیدی «توحید چیست؟» و «موحد کیست؟» در دو حوزه عرفان نظری و عرفان عملی پاسخ می دهد. در عرفان نظری، حاق معنای توحید آشکار می شود و در عرفان عملی به تبلور این معنا در عینیت خارجی توجه می شود. در این پژوهش تلاش گردیده است تا به این دو پرسش اساسی – که درواقع پرسش از نسبت علم و عمل با یکدیگر و این هر دو با مفهوم توحید است – ضمن تبیین مراتب تشکیکی توحید و موضع و جایگاه علم و عمل در هریک از این مراتب، پاسخ داده شود.
    کلیدواژگان: توحید علم، توحید حال، توحید مشاهده، علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین