فهرست مطالب

نشریه پژوهش های آبخیزداری
پیاپی 86 (بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1390/03/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • قاسم اسدیان، نسرین کلاهچی، محمدرضا صادقی منش صفحه 2
    بهره برداری نامناسب از گیاه گون سفید (Astragalus gossypinus) و اعمال روش های غیراصولی استحصال کتیرا، یکی از مهمترین عوامل نابودی گیاه و تخریب مراتع به شمار می رود. از آنجا که کتیرا از مهمترین محصول فرعی مراتع کشور محسوب شده و مصارف صنعتی و دارویی فراوانی دارد، لذا دست یابی به مدل صحیح بهره برداری از گیاه گون سفید در جهت حفاظت از گیاه و عرصه های طبیعی بسیار موثر است. مطالعه حاضر به بررسی ارتباط بین ارتفاع، قطر یقه و تاج پوشش گیاهی و میزان استحصال کتیرا در گون سفید با کمک گرفتن از روابط رگرسیونی و تعیین مناسب ترین مدل بهره برداری از کتیرای گون می پردازد. روابط رگرسیونی موجود بین میزان استحصال کتیرا با فاکتورهای ارتفاع، قطریقه و قطر تاج پوشش در زمان های مختلف نشان می دهد که در میزان استحصال کتیرا در بوته گون سفید قطر یقه و قطرتاج پوشش نقش تعیین کننده ای در اکثر زمان ها دارند و قطر یقه با قطر تاج پوشش همبستگی بالایی دارد اما تغییرات قطر تاج پوشش گون سفید در زمان های مختلف مقداراستحصال کتیرا را تعیین می کند. به طوری که هرچه قطر تاج پوشش بزرگتر باشد میزان استحصال کتیرا نیز بیشتر خواهد بود و این دو فاکتور به هم وابسته اند و برآورد دقیق تری را ارائه می دهند. چنان چه هدف برآورد میزان استحصال کتیرا در طی سال باشد از مدل آنالیز سالیانه استفاده کرده و اگر هدف برآورد میزان استحصال کتیرا در یک زمان خاص در طی دوره بهره برداری باشد، باید از مدل پیشنهادی همان دوره استفاده نمود. در مدل آنالیز سالیانه، قطر یقه، در مدل آنالیز زمان اول (اواسط تیر) قطر تاج پوشش، در مدل آنالیز زمان دوم (اوایل مرداد) قطر یقه، مدل آنالیز زمان سوم (اواسط مرداد) قطر تاج پوشش و در مدل آنالیز زمان چهارم (اوایل شهریور) قطر تاج پوشش دارای بالاترین میزان ضریب همبستگی با استحصال کتیرا هستند به عبارتی در هر دوره می توان بدون آسیب رساندن به گیاه گون سفید، تخمینی از میزان تولید کتیرا داشته و آنرا به کل سطح تعمیم داد بنابراین باید از مدل همان زمان برای تخمین استفاده کرد زیرا در طی بهره برداری عوامل محیطی و اقلیمی روی تولید کتیرا تاثیرمی گذارند.
    کلیدواژگان: گون سفید، کتیرا، مدل های رگرسیونی، ارتفاع، قطریقه، تاج پوشش
  • مرتضی خداقلی، مسعود اسماعیلی شریف، محمدتقی فیضی، امرعلی شاهمرادی، زهرا جابرالانصار صفحه 8
    .Astragalus caragana F. et M گیاهی چند ساله از تیره نخود (Papilionaceae) با فرم رویشی علفی پهن برگ که در نواحی نیمه استپی استان اصفهان رویش دارد. این تحقیق به منظور بررسی بهترین روش کاشت گونه As. caragana در شرایط دیم طی سال های 84-1383 در ایستگاه تحقیقات آبخیزداری سد زاینده رود چادگان اجرا گردید. پس از جمع آوری بذور از گیاهان خودروی ایستگاه تحقیقات آبخیزداری، در فصل پائیز اقدام به کاشت آنها در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی گردید. تیمارهای آزمایش شامل کاشت بذر و میوه (نیام) گیاه به روش های فارو و پیتینگ(چاله) در عمق های 5/2 و 5 سانتی متر بود. در طول فصل بهار تعداد پایه سبز شده هر کرت شمارش و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده بین نوع بذر (بذر و میوه)، روش کاشت، اثر متقابل بذر با نحوه کاشت و اثر متقابل بذر با عمق کاشت از نظر درصد گیاه سبز شده اختلاف معنی داری مشاهده شد. به ترتیب بیشترین درصد گیاه سبز شده مربوط به تیمارهای کاشت بذر با 5/59 درصد، روش چاله با 39 درصد، عمق کاشت 5/2 سانتی متر معادل36 درصد، اثرمتقابل بذر با پیتینگ برابر با 75 درصد، اثر متقابل بذر با عمق کاشت 5/2 سانتی متر معادل با 71 درصد، اثر متقابل پیتینگ با عمق کاشت 5/2 سانتی متر برابر با 42 درصد و اثرات متقابل 3 عامل بذر با پیتینگ با عمق کاشت 5/2 سانتی متر برابر با 82 درصد بود. به این ترتیب کاشت بذر در عمق 5/2 سانتی متر به روش پیتینگ، بهترین روش کاشت گونه A. caragana می باشد.
    کلیدواژگان: Astragalus caragana، زاینده رود، استقرار، کاشت، فارو و پیتینگ
  • سیدحمیدرضا صادقی، علی افضلی، مهدی وفاخواه، عبدالرسول تلوری صفحه 15
    استفاده از هیدروگراف واحد به عنوان یکی از روش های برآورد سیلاب، مستلزم وجود ایستگاه های هیدرومتری، جمع آوری داده ها و اطلاعات مشاهده ای می باشد. از این رو، تهیه هیدروگراف واحد با استفاده از ویژگی های فیزیکی حوزه آبخیز به دلیل دسترسی و دقت قابل قبول در اغلب مناطق فاقد ایستگاه هیدرومتری ضروری است. تحقیق حاضر به منظور تعیین رابطه بین ویژگی های فیزیکی تعدادی از حوزه های آبخیز منتخب استان های گیلان، مازندران و گلستان با مساحت حدود 177000 کیلومتر مربع و مؤلفه های مختلف نشان دهنده شکل و مختصات زمانی هیدروگراف واحد و به تبع آن امکان سنجی تهیه هیدروگراف واحد مصنوعی صورت پذیرفت. برای انجام تحقیق حاضر، نه ویژگی فیزیوگرافی حوزه آبخیز و هشت ویژگی هیدروگراف واحد مدنظر قرار گرفت. ارتباط بین این متغیرها به صورت رگرسیون دو و چند متغیره و با استفاده از اشکال ساده و تغییر یافته و پس از اعمال تجزیه و تحلیل های خوشه ایو عاملی مورد بررسی قرار گرفت. سپس مدل های به دست آمده به کمک سه معیار خطای نسبی، مجذور میانگین مربعات خطا و ضریب کارآیی مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی نتایج به دست آمده ضمن تایید امکان تهیه مصنوعی هیدروگراف واحد در منطقه مورد بررسی با استفاده از ویژگی های فیزیکی حوزه آبخیز با تاکید بر محیط حوزه آبخیز در تخمین مؤلفه های هیدروگراف و شیب متوسط حوزه آبخیز در برآورد متغیرهای زمانی آن، مؤید کارآیی بیش تر مدل دو و چند متغیره به ترتیب در تخمین متغیرهای زمانی و دبی هیدروگراف های واحد شبیه سازی شده دو ساعته و نهایتا امکان شبیه سازی هیدروگراف های مشاهداتی با میانگین ضریب کارآیی 32/0 ± 52/0 بوده است.
    کلیدواژگان: حوزه های آبخیز شمالی البرز، مدل سازی هیدرولوژیک، ویژگی های فیزیوگرافی، هیدروگراف واحد مصنوعی
  • غلامرضا قانعی مطلق، عباس پاشایی اول، فرهاد خرمالی، ابوالفضل مساعدی صفحه 24
    حدود 130هزار هکتار از خاک های شور-سدیمی استان گلستان نیاز به اصلاح دارند. این آزمایش بر روی یک خاک شور- سدیمی انجام گردید تا تغییرات در ویژگی های شیمیایی خاک بعد از کاربرد تیمارهای مختلف مقایسه گردد. تیمارها شامل الف: گچ ب: اسید سولفوریک ج: گوگرد و د: شاهد بودند. هم چنین مقدار 60سانتی متر آب آبشویی به تمام تیمارها اضافه گردید. هدایت الکتریکی عصاره اشباع، واکنش، سدیم تبادلی، سدیم، کلسیم و منیزیم محلول خاک برای هر تیمار در اعماق 30 و 60 سانتی متری فوقانی خاک بعد از 40 روز اندازه گیری شدند. تجزیه آماری داده ها با استفاده از بسته نرم افزاری SAS انجام شد. فرآیندهای شوری زدایی و سدیم زدایی در تمام تیمارها مشاهده گردید. کاربرد گچ و اسید سولفوریک، مقدار یون کلسیم و منیزیم محلول را افزایش و مقدار یون سدیم محلول را در 60 سانتی متری فوقانی خاک کاهش داد. بنابراین، کاربرد گچ و اسید سولفوریک مقدار نسبت جذب سدیم، هدایت الکتریکی عصاره اشباع و واکنش خاک را در 60 سانتی متری فوقانی خاک به طور معنی داری کاهش داد. گوگرد مقدار نسبت جذب سدیم، هدایت الکتریکی عصاره اشباع و واکنش خاک را در مقایسه با تیمار شاهد در 60 سانتی متری فوقانی خاک کاهش داد، هرچند این پارامترها را به طور معنی داری کاهش نداد. به طورکلی برای اصلاح خاک سطحی، کاربرد گچ و اسید سولفوریک موثرترین تیمارهای مورد استفاده بودند.
    کلیدواژگان: گچ، اسید سولفوریک، گوگرد، خاک های شور، سدیمی، اصلاح خاک، گرگان
  • زرین تاج علی پور، محمدحسین مهدیان، ابراهیم پذیرا، سیما رحیمی بندر آبادی، مصطفی سعیدی صفحه 32
    آمار و اطلاعات محیطی را می توان به صورت مجموعه های فازی که دارای مرزهای تعریف شده و دقیقی نیستند، تعریف نمود. در این روش مرز مشخصی بین اطلاعات وجود ندارد و همین ویژگی باعث می گردد که پیوستگی خصوصیات طبیعی بهتر منعکس شود. لذا، در این تحقیق به منظور تهیه نقشه فرسایندگی باران در حوزه آبخیز دریاچه نمک، دقت چند روش معمول میان یابی شامل کریجینگ معمولی، کوکریجینگ، اسپلاین، عکس فاصله وزن دار و فازی کریجینگ مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این تحقیق از مقادیر شاخص 30 EI برآورد شده با استفاده از یک رابطه تجربی به عنوان اعداد فازی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از بین روش های استفاده شده، روش فازی کریجینگ با میانگین خطای مطلق 49/10، بیشترین دقت را به خود اختصاص داده است. در مقابل روش Thin Plate Spline بیشترین مقدار میانگین خطای مطلق را در بین روش میان یابی دارد. براساس نقشه تهیه شده با استفاده از روش فازی کریجینگ، کمترین و بیشترین مقادیر شاخص 30 EI به ترتیب برابر با 99/10 و 73/233 مگاژول میلی متر در هکتار در ساعت در سال است و مقادیر شاخص فرسایندگی باران به سمت شمال حوزه آبخیز دریاچه نمک افزایش می یاید. هم چنین بیشترین مساحت شاخص 30 EI در حوزه آبخیز دریاچه نمک با پوشش 20 دزصد مربوط به مقادیر بین 93-80 مگا ژول میلی متر در هکتار در ساعت در سال است.
    کلیدواژگان: زمین آمار، شاخص فرسایندگی باران، عکس فاصله وزن دار، کوکریجینگ، فازی کریجینگ، حوزه آبخیز دریاچه نمک
  • عبدالرضا بهره مند، رئوف مصطفی زاده صفحه 42
    مدل هیدروگراف واحد لحظه ایNash یکی از مدل های ساده و کارآمد در شبیه سازی رفتار هیدرولوژیک حوزه های آبخیز است. اساس مدل نش بر فرض رفتار حوزه آبخیز به عنوان آبشاری ازn مخزن خطی متوالی هر یک با ضریب ذخیرهk بنا نهاده شده است. دقت تخمین پارامترهایnوk در مدل نش، بر بهبود نتایج شبیه سازی جریان تاثیر زیادی دارد. این تحقیق با هدف مقایسه روش های تخمین پارامترهای و بر نتایج مدل Nash در حوزه آبخیز جعفرآباد با مساحتی حدود 109 کیلومتر مربع در استان گلستان انجام شده است. بر این اساس پارامترهایnوk با استفاده از روش های ممان، سعی و خطا، روش ترسیمی هان، روش Bhunya و همکاران و روش زمان تا اوج- زمان تا عطف (در 33 رویداد بارش و دبی متناظر) محاسبه شده است و این مقادیر در روش تجربی Nash با استفاده از پارامترهایnوk فیزیوگرافی بدست آمده است. میانگین پارامترهای محاسبه شده از روش های مذکور برای اجرای مدل نش در چهار رویداد متفاوت دیگر مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. هیدروگراف های محاسباتی مدل Nash با استفاده از پارامترهای روش های مختلف، با معیارهای آماری و هیدروگراف های مشاهداتی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از روش ممان و سعی و خطا در محاسبه پارامترهایnوk، هیدروگراف های شبیه سازی شده بیشترین تطابق را با هیدروگراف های مشاهداتی نشان می دهد. معیار نش- ساتکلیف به عنوان یکی از معیارهای بررسی تطابق و کارآیی مدل برای دو روش مذکور به ترتیب 76 و 70 درصد برآورد گردید. هم چنین روش های زمان اوج- زمان عطف، تجربی Nash و روش Bhunya و همکاران در تخمین مقادیر و در این تحقیق نتایج ضعیفی ارائه داده است. بنابراین در حوزه آبخیز جعفرآباد، روش ممان و بعد از آن روش سعی و خطا به عنوان روش های مناسب در تعیین مقادیرnوk در مدل Nash معرفی می شوند. به منظور توسعه و کاربرد این مدل هیدرولوژیک توصیه می شود روش های برآورد پارمترها در سایر حوزه های آبخیز نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: شبیه سازی جریان سطحی، مدل هیدروگراف واحد لحظه ای Nash، تخمین پارامترهایnوk، روش ممان، حوزه آبخیز جعفرآباد
  • مطلب بایزیدی، بهرام ثقفیان، حسین صدقی، فریدون کاوه صفحه 52
    خشک سالی به عنوان یکی از بلایای طبیعی با اثرات و تبعات منفی اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی است که رشد جمعیت و افزایش تقاضای آب اثرات آن را تشدید می نماید. تحلیل و بررسی این موضوع و دخالت دادن آن در برنامه های توسعه کشور، که قسمت اعظم آنرا مناطق خشک و نیمه خشک در بر می گیرد، حائز اهمیت فروانی است. در میان انواع خشک سالی، خشک سالی هیدرولوژیکی در قالب کسری های دبی رودخانه به معنای دوره هایی است که دبی رودخانه برای تامین نیازهای برنامه ریزی شده تحت سیستم مدیریتی موجود کافی نمی باشد. در این تحقیق با استخراج منحنی تداوم جریان از سری زمانی داده های روزانه ایستگاه هیدرومتری پل شالو، واقع در حوضه کارون، دوره های خشک سالی هیدرولوژیکی به روش حد آستانه (روش تقاطع) استخراج و نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد سری های حداکثر سالانه خشک سالی (AMS) شامل تداوم و حجم کمبود بر اساس حد آستانه Q70 از توزیع1 GP تبعیت می نمایند. بر این اساس دوره بازگشت خشک سالی های تاریخی محاسبه گردید و به استثنای سال 1343-1342 اغلب خشک سالی ها دارای دوره بازگشت زیر 30 سال بودند به عنوان نمونه خشک سالی سال 1380 که اغلب مناطق کشور را فرا گرفت بر اساس تحلیل حجم کمبود و تداوم به ترتیب دارای دوره بازگشت 19 و 13 سال بود. در ادامه ریسک خشک سالی برای دوره بازگشت های مختلف و برای عمر پروژه های آبی ارائه گردید. بیشترین مقادیر حجم کمبود خشک سالی ها به 11 سال اول و 5 سال آخر دوره مورد بررسی اختصاص داشته به طوری که در 11 سال اول دوره بازای حد آستانه Q90، 57 درصد و بازای حد آستانه Q70، 50 درصد کل خشک سالی ها اتفاق افتاده، و در 5 سال آخر بازای حد آستانه Q90، حدود 40 درصد و به ازای حد آستانه Q70، حدود 20 درصد کل خشک سالی ها اتفاق افتاده است. در دوره1345- 1353 حداقل مقادیر حجم کمبود خشک سالی وجود داشته به طوری که مقدار آن برای Q90 و Q70 به ترتیب معادل صفر و 20 درصد کل دوره مطالعاتی بوده است. در بخش پایانی با استخراج سری های حداکثر سالانه (AMS) حجم کمبود با تداوم های150،120،90،60،30،20،10 و 180 روزه و برازش بهترین توزیع احتمالاتی بر آنها منحنی های بزرگی-تداوم - فراوانی(SDF) ارائه گردیده است.
    کلیدواژگان: خشک سالی هیدرولوژیکی، حد آستانه، کارون
  • علی طویلی، مرتضی صابری، علیرضا شهریاری صفحه 64
    به منظور برطرف ساختن موانع مربوط به جوانه زنی گونه های مختلف گیاهی اعم از زراعی، مرتعی، جنگلی و بیابانی و حصول جوانه زنی مطلوب تیمارهای مختلفی پیشنهاد شده است. تحقیق حاضر به منظور ارزیابی تاثیر برخی تیمارهای مورد استفاده در این زمینه بر جوانه زنی بذور دو گونه از خانواده Zygophyllaceae یعنی Z. eurypterum و Z.eichwaldii انجام گرفته است. تیمارهای بکار رفته جهت بهبود جوانه زنی عبارت بودند از: تیمار اسید سولفوریک غلیظ 98 درصد (H2SO4) به مدت 10 دقیقه، تیمار نیترات پتاسیم (KNO3) 2درصد به مدت 72 ساعت، تیمار بذر با اسید جیبرلیک ppm 250 به مدت 24 ساعت، تیمار بذر با آب گرم 90 درجه سانتی گراد به مدت 10 دقیقه و خراش دهی با کاغذ سمباده. به منظور مقایسه نتایج از آب مقطر به عنوان شاهد استفاده شد. تحقیق به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملا تصادفی با شش تیمار و چهار تکرار انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسه میانگین ها نشان داد بین تیمارها از نظر درصد و سرعت جوانه زنی و طول ساقه چه در سطح یک درصد و از نظر طول ریشه چه در سطح پنج درصد تفاوت معنی دار وجود دارد. بیشترین درصد جوانه زنی بذور دو گونه در اثر اعمال تیمار خراش دهی با کاغذ سمباده و آب گرم بدست آمد. همچنین بین دو گونه بیشترین درصد جوانه زنی در گونه Z. eichwaldii حاصل شد. بالاترین سرعت جوانه زنی در گونه Z. eichwaldii در اثر کاربرد تیمار خراش دهی با کاغذ سمباده، و بیشترین طول ریشه چه و طول ساقه چه باز در گونه Z. eichwaldii و در اثر اعمال تیمار آب گرم بدست آمد. با توجه به نتایج، استفاده از تیمار آب گرم اثر مطلوب تری بر جوانه زنی و رشد بذور گونه های فوق داشته است که کاربرد این روش از جنبه کم خطر و ارزان تر بودن و احتمال آسیب کم به جنین برای تولید نهال در نهالستان ها توصیه می شود.
    کلیدواژگان: جوانه زنی، خراش دهی، Zygophyllum eichwaldii، Zygophyllum eurypterum، نیترات پتاسیم، جیبرلیک اسید، آب گرم، اسید سولفوریک
  • غلامحسین مرادی، اسماعیل عباسی، محمدعلی زارع چاهوکی صفحه 70
    هدف از این پژوهش شناخت گونه های گیاهی، بررسی اشکال زیستی و تعیین وابستگی گیاهان شهرستان لامرد از نقطه نظر جغرافیای گیاهی به نواحی مختلف رویشی است. ابتدا نمونه های گیاهی مشاهده شده در منطقه طی دو فصل رویشی جمع آوری و با به کارگیری منابع لازم شناسایی گردیدند. سپس شکل های زیستی و پراکنش جغرافیایی گونه ها تعیین شد و جایگاه منطقه از نظر جغرافیای گیاهی بررسی گردید. سهم گونه های مربوط به هر یک از اشکال زیستی محاسبه و با استفاده از آزمون کای- اسکور (X2) با طیف نرمال رانکیر (فراوانی مورد انتظار) مقایسه شد. در مجموع 178 گونه گیاهی تشخیص داده شد که به 124 جنس و 48 تیره تعلق دارند. براساس نتایج به دست آمده Compositae، Gramineae، Labiatae، Papilionaceae و Chenopodiaceae مهمترین خانواده های گیاهی منطقه از نظر فراوانی گونه ای هستند. شکل زیستی گیاهان منطقه نشان داد که تروفیت ها با 4/34 درصد بیشترین فراوانی را دارند و همی کریتپوفیت ها (2/27 درصد)، فانروفیت ها (9/18 درصد)، کامفیت ها (4/14 درصد)، و کریتپوفیت ها (5 درصد) در مرتبه های بعدی قرار دارند. با توجه به نتایج، در این منطقه میزان فانروفیت ها بسیار کمتر و میزان تروفیت ها بسیار بیشتر از طیف نرمال رانکیر می باشد که این مشاهدات به دلیل خشک بودن منطقه مورد مطالعه است. از نظر پراکنش جغرافیایی 54 گونه با بیشترین فراوانی (30 درصد) به ناحیه رویشی ایرانو- تورانی منحصر می شوند و 26 گونه (4/14 درصد) به ناحیه رویشی صحارا- سندی تعلق دارند. با توجه به نتایج می توان گفت این منطقه در یک ناحیه گذر قلمرو گیاهی (اکوتون) قرار دارد.
    کلیدواژگان: فلور، شکل زیستی، ایرانو، تورانی، صحارا، سندی، اکوتون، لامرد
  • وحید غلامی، محمد جعفری صفحه 81
    تامین منابع آبی با کیفیت مناسب از مهم ترین نیازهای انسان امروزی می باشد. متاسفانه علاوه بر مسئله کمیت آب در دسترس، آلودگی منابع آبی و کیفیت آنها از مسائل محدود کننده در بحث تامین آب می باشد. تحقیق حاضر در (سواحل مازندران) برای بررسی و تعیین عوامل موثر در شوری آب زیر زمینی و ارائه مدلی برای برآورد میزان شوری آب زیرزمینی صورت گرفته است. بدین منظور اطلاعات مربوط به آزمایشات کیفی آب و عوامل موثر در شوری آب زیرزمینی از قبیل میزان بارش و تبخیر، عمق آب زیرزمینی، میزان نفوذپذیری خاک، شوری آب های سطحی، توپوگرافی منطقه و فاصله از دریا تهیه شدند. در مرحله بعد برای ارائه مدل روش رگرسیون چند متغییره با بکارگیری نرم افزار SPSS با در نظر گرفتن هدایت الکتریکی به عنوان معیاری برای بررسی شوری آب به عنوان متغیر وابسته و عوامل موثر در این پدیده به عنوان متغیرهای مستقل بکار گرفته شد. دو مدل یکی خطی و دیگری غیر خطی برای برآورد میزان شوری آب زیر زمینی در سواحل جنوبی دریای خزر ارائه شد و سپس با بکارگیری این مدل ها در مناطقی که از آمارهای آنها برای ارائه مدل استفاده نشده بود، کارایی مدل ها مورد ارزیابی و تائید قرار گرفت. مطابق نتایج حاصله نوع تشکیلات آبخوان، شوری آب های سطحی و فاصله از دریا از مهم ترین عوامل موثر در شوری آب های زیر زمینی می باشند. در نهایت نقشه شوری متوسط آب زیر زمینی سواحل شرقی دریای خزر(استان مازندران) با بکارگیری مدل غیرخطی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد.
    کلیدواژگان: مدل، شوری، آب زیرزمینی، رگرسیون چند متغیره، سواحل خزر
|
  • Gh. Assadian, R. Hamadan N. Kolahchi, M.R. Sadeghimanesh Page 2
    Unsuitable utilization of Astragalus gosypinus in addition to wrong gum tracaganth extraction are the main reasons of mentioned plants habitat destruction due to remarkable medicinal and industrial values of gum tracaganth as the main minor product of Iranian rangelands. For this، it is of high importance to find and introduce correct methods of gum tracaganth extractiorrent research has been conducted to find the relations between height، basal area، canopy cover and gum tracaganth extraction amount in Astragalus gosypinus. To do this، regression relationships were used to determine above mentioned interrelations and find an acceptable model for gum tracaganth extraction. Results show that there is a good correlation between basal area and canopy cover percentage of Astragalus gosypinus، in different times. despite this high correlation، only changes of canopy cover percentage in different times is detrimental for gum tracaganth amount extraction، that is، more cover percentage leads to higher amounts of gum tracaganth. If the aim is to estimate gum tracaganth extraction rate during a year، yearly analysis model will be of benefit but when gum tracaganth extraction in a short given time is objected using suggested model for the same period will be better. In yearly analysis basal area shows the highest correlation with gum tracaganth extraction rate، while in first time (July)، second time (August)، third time (August) and fourth time (September) analysis models، canopy cover diameter، basal area، canopy cover diameter. Percentage show the highest relationship with gum tracaganth extraction amount، respectively in other word، based on each extraction time model and regarding the obtained relationship it will be possible to have an acceptable estimation of gum tracaganth extraction rate with no damage to this valuable plant.
  • M. Khodagholim., M. Feyzi, Esfahan, A. A Page 8
    Assistant Prof. of Research Institute of Forests and Rangelands، Tehran، Z. Jaberolansar، Senior Expert of Esfahan Agricultural and Natural Resources Research Center، Esfahan. Asragalus caragana is a perennial forb from Papilionaceae that is found in semiarid regions of Esfahan province. In order to study the best method of cultivation in dry condition، plant seeds were gathered in watershed station of Chadegan from 1383 to 1384. The seeds were planted during autumn with randomized complete blocks design. Treatments were consisted of seed and fruit sowing within furrows and pitting at the 2. 5 to 5 cm depth. Early spring the number of germinated stands was counted in each plot. Regarding to percentage of germinated plants، The results showed significant difference between kind of seed، sowing method، interaction between seed and sowing method and interaction between seed and depth. The percentage of germination in various treatments was seed sowing 59. 5%، pitting 39%، sowing at the 2. 5 cm depth 36%، interaction between seed and pitting 75%، interaction between seed and 2. 5 cm depth 71%، interaction between pitting and 2. 5 cm depth 42%، interaction between seed، pitting and 2. 5 cm depth 82%. As conclusion، sowing seed at the 2. 5 cm depth with pitting is the best way to cultivate As. caragana.
  • S.H.R. Sadeghi, A. Afzali, M. Vafakhah, A.R. Telvari Page 15
    Application of unit hydrographs as one of flood estimation techniques requires hydrometry stations and observed data collection. Application of watershed physiographical characteristics is therefore supposed as an applicable substitution because of their accessibility and accuracy. The present research has been conducted to regress different shape and time components of unit hydrograph into physiographical characteristics of the some selected watersheds in northern Iran with an area of ca. 177000 km2 extended in Golestan، Mazandaran and Guilan Provinces. For this purpose، 9 physical characteristics of the watersheds and 8 characteristics of unit hydrograph were taken into account. Different statistical analyses of bivariate and multivariate regressions using simple and transformed forms of data، clustering and principle components were applied to study the relationships. The obtained models were evaluated with the help of relative error، root mean square error and efficiency coefficient. The results verified the possibility of development of synthetic unit hydrographs by using watershed physiographical characteristics emphasizing on watershed perimeter for estimation of hydrograph components and watershed mean slope for prediction of time related factors. The priority of bivariate and multivariate models was also ascertained for estimation of time and discharge components of the 2h unit hydrographs، respectively، with an average value of efficiency coefficient of 0. 52 ± 0. 32.
  • Gh. Ghaneie Motlagh, A. Pashaee Aval, F. Khormali, A. Mosaedi Page 24
    Reclamation is needed on about 130 thousand hectares of saline-sodic soils in the Golestan province. This field experiment was conducted on a saline-sodic soil to compare changes in chemical properties after various treatments. Treatments were: (i) gypsum، (ii) sulphuric acid، (iii) sulphur and (iv) a control. Also، 60 cm of water added to all treatments for leaching. Electrical conductivity (EC)، pH، exchangeable Na+، Na+، Ca+2 and Mg+2 of the soil in the saturated paste extract under each treatments were measured in the 30 cm and 60 cm soil depths after 40 days. All statistical analysis were performed using the SAS software package. Desalinization and desodification processes were observed in all the treatments. Gypsum and sulphuric acid application increased the soluble Ca+2 Mg+2 and decreased the soluble Na+ in the top 60 cm of soil. Therefore، gypsum and sulphuric acid application significantly decreased SAR، EC and pH in the top 60 cm of soil. Sulphur decreased SAR، EC and pH when compared to control in the top 60 cm of soil. But non-significantly decreased these same parameters. In general، for surface soil improvement، gypsum and sulphuric acid application was the most effective of the treatments used.
  • Z. T., M. H. Mahdian, E. Pazira, S. Hahimi Bondar Abadi M. Saeedi Page 32
    Environmental data and information could be defined in the formed of fuzzy sets with no defined accurate boundaries. There do not exist any sharply defined boundaries between informational media، and this very specialty better reflects the continuality of natural phenomena. In this research، in the course of preparation of a map of rainfall erosivity in the Namak Lake basin، the accuracies of the several common methods of interpolation Viz: common Kriging، Co-Kriging، Spline، Inverse Distance Weighted، and Fuzzy Kriging have been appraised. The values of EI30 index evaluated through an empirical relationship have been employed as fuzzy numbers. Results reveal “Fuzzy Kriging” (with a mean absolute error of 10. 49) as the most accurate one among all methods. Thin Plate Spline، is on the other hand of the highest mean absolute error. Based upon the map، prepared on the basis of Fuzzy Kriging method minimum and maximum values of EI30 index are recorded as 10. 99 and 233. 73 mega joule mm per ha per hr per year. Rainfall erosivity index values increase towards north of Namak lake basin. The vastest EI30 index area in Namak Lake basin belongs to the values between 80-93 mega joule mm per ha per hr per year with a covering area of 20 percent. Keywords: Geostatistics، Inverse Distance Weighted، Rainfall erosivity index، Co-Kriging،
  • A. R. Bahremand, R.Mostafazadeh Page 42
    Nash instantaneous unit hydrograph is frequently used for simulating hydrological response in natural watersheds. The accuracy of estimating the parameters n and k in Nash model directly affect simulation results. This study focuses on the evaluating different methods of estimating the Nash model parameters (n and k) in Jafar-Abad watershed (109 km2) located in Golestan province. Using Different methods such as moment، trial-and-error، Han’s graphical method، time to peak – time to inflection point and Bhunya et al methods، the n and k parameters was calculated using 33 stormevents، and physiographic parameters was used for experimental Nash formula. Then the mean value of n and k، were used for simulation of 4 other storm events as model validation. The efficiency of Nash model results was evaluated by statistical comparison with the observed hydrographs. The results show that using moment and trial-and-error methods in n and k parameters estimation، the Nash model predict direct runoff hydrographs with good accuracy، 76% and 70 % respectively according to the Nash-Sutcliffe criterion. Also the results indicate that other methods give weak results comparing with moment and trial-and-error methods. Thus regionalization of Nash’s model parameters (n and k) by mentioned methods، in similar catchments introduced for development and application of this hydrological model.
  • M. Bayazidi, B. Saghafian, H. Sedghi, F. Kaveh Page 52
    Drought is a national calamity that has bad effects on ecological، social and economical divisions. Growing of crowd and increasing of water demand aggravate the effects of drought. Analyzing of drought and attention to it in development programs has much importance، especially in Iran that is an arid and semiarid country. “Hydrological drought” means time periods that discharge of river is not sufficient to supply planned demands. In this research the flow duration curve (FDC) established using Pole-Shaloo station daily discharges for 1957-2001 years. Next، the hydrological drought periods extracted by truncation level method and analyzed. The “interior criterion” method (IC) used to eliminating minor droughts and pooling dependence droughts. Concluded that Johnson and Generalized Pareto distributions was best cases for annual maximum series (AMS) include “duration” and “deficit volume” respectively، based on Q70 truncation level so، type 3 Pearson and Generalized Pareto distributions best cases for annual maximum series (AMS) include “duration” and “deficit volume” respectively، based on Q90 truncation level. Therefore the return periods calculated for historical droughts. The most drought’s return periods was less than 20 years except 1963-1964 drought. For example The 2001 drought’s return period، that enveloped most of regions in Iran، was 20 years based on analyzing of deficit volume. Also drought risk calculated for return periods and water resource projects life. The maximum drought deficit volume is related to primary 11 years and 5 years at the end of time، so that in primary 11 years 57 and 50 percent of droughts was happened in lieu of Q90 and Q70 respectively. Also in 5 years of end of studying period 40 and 20 percent of droughts was happened in lieu of Q90 and Q70 respectively. The minimum amount of drought deficit volume was related to 1966-1974 period، so that equal to zero and 20 percent in lieu of Q90 and Q70. In final part of research، the annual maximum series of deficit volume extracted with respect to 10، 20،30،60،90،120،150 and180 days durations، and the best probability distributions appointed for these. Consequently، the severity-duration-frequency curve furnished.
  • A. Tavili, Shahriari.A Page 64
    Various treatments have been suggested for improving seed germination in different plants including agronomic، rangeland، forest and desert species. Our research was conducted to examine different treatments influences on seed germination and initial growth properties (germination percentage، rate of germination، length of radicle and plumule) in two species of Zygophyllaceae; Z. eurepterum and Z. eichwaldii. Five treatments including sulfuric acid (98% for 10 minutes)، potassium nitrate (0. 2 % for 72 hours)، gibberlic acid (250 ppm for 24 hours)، hot water (90 ºC for 10 minutes) and scarification were used. Additionally، distilled water was used as control treatment for results comparison. Factorial experiment with a completely randomized design in four replications was done. Results showed that there were significant difference among treatments in view point of percentage and rate of germination associated with length of plumule at p≤ 0. 01 and length of radicle at p≤ 0. 05. The highest amount of germination was related to scarification and hot water treatments while the lowest one was related to sulfuric acid. Also it was revealed that Z. eichwaldii understudy properties were higher than those of Z. eurepterum.
  • Gh. Moradi, E. Abbasi, M. A. Zare Page 70
    The purpose of this research was to identify plant species، diversity، life forms and relevant species to different sites in point of view phytogeographical in Lamerd city (27°02’55”-27°53’38”N، 52°36’58”-54°00’36”W). The flora were surveyed in two growing seasons and identified based on relevant references. Then the life forms were determined and their proportions were compared with Raunkiaer’s normal spectrum using Chi-square test. The position of the area related to phytogeographical classification was investigated based on geographical data and reference. We encountered 178 species belonging to 48 families and 124 genuses. According to the results obtained Compositae، Gramineae، Labiatae، Papilionaceae and Chenopodiaceae were important families in point of view of frequency species. The life forms spectrum observed was: therophytes (34. 4%)، hemicryptophytes (27. 2%)، phanerophytes (18. 9%)، camaephytes (14. 4%)، and cryptophytes (5%). Results showed that therophytes were higher than normal spectrum and phanerophytes were less than normal spectrum and the results were in agreement with drought. In geographical distribution point of view، 54 species with the most frequency (30. 4%) belonged to Irano-Toruni site and 26 species (14. 4%) belonged to Sahara-Sendi site. According to results of this study، it can be concluded that the research area is located in Ecoton region.
  • V.Gholami, M. Jafari Page 81
    Nowadays، water resources provision with proper quality is one of the important needs. Additionally available water quantity، water resources pollution and water quality are problems about water provision. This research has been done to investigate the factors of ground water salinity and to present a model for estimating groundwater salinity on the Caspian southern coasts. So، these data were provided: water qualitative experimentations in this area، annual precipitation and evaporation، groundwater depth، surface water salinity، aquifer transmissivity، topography and distance from Caspian Sea. Then، Multivariate Regression method was used by using SPSS software. In this stage، groundwater EC has been entered qua a variable for water salinity or dependent variable and ground water salinity factors have been entered qua independent variables. A linear model and a non-linear model were presented. Then، resultant models efficiency were considered by using these models in the areas that (east of Mazandaran province) their data were not used to present resultant models. Finally، groundwater EC average map was provided by using the presented non-linear model and Geographic Information System in the east of Mazandaran province.