فهرست مطالب
نشریه علوم دامی (پژوهش و سازندگی)
پیاپی 92 (پاییز 1390)
- تاریخ انتشار: 1391/03/27
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحه 1به منظور بررسی اثرات تغذیه مرحله ای1 بر عملکرد رشد جوجه های گوشتی، آزمایشی با 240 قطعه جوجه گوشتی آمیخته تجارتی راس در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و 5 تکرار و 8 مشاهده در هر تکرار و آرایش فاکتوریل 3×2 به مدت 45 روز اجرا شد. عامل اول دفعات تغییر جیره (در سه سطح 3، 5 و 9 مرحله) بود. گروه اول 3 بار (هر 15 روز یک بار)، گروه دوم 5 بار (هر 9 روز یک بار) و گروه آخر 9 بار (هر 5 روز یک بار) جیره هایشان به جیره هایی با پروتئین خام پایین تر تغییر می کرد. عامل دوم غلظت پروتئین خام جیره (در دو سطح غنی2 و رقیق3) بود. در گروه غنی جیره ها در ابتدای دوره حاوی 21 درصد پروتئین خام بود و به تدریج کاهش پیدا کرد تا در انتهای دوره به جیره حاوی 17 درصد پروتئین خام رسید. در گروه رقیق جیره ها در ابتدای دوره حاوی 20 درصد پروتئین خام بود و به تدریج کاهش پیدا کرد تا در انتهای دوره به جیره حاوی 18 درصد پروتئین خام رسید. افزایش وزن روزانه و خصوصیات لاشه (وزن، درصد قطعات مختلف لاشه و چربی محوطه بطنی) تحت تاثیر فاکتورهای مختلف قرار نگرفت. خوراک مصرفی روزانه، ضریب تبدیل غذایی، هزینه خوراک هر کیلوگرم افزایش وزن و ضریب کارایی پروتئین با افزایش دفعات تغییر جیره بهبود یافت (01/0>P). غلظت پروتئین جیره تاثیری بر خوراک مصرفی روزانه، پروتئین مصرفی و ضریب کارایی پروتئین نداشت. ضریب تبدیل غذایی و هزینه خوراک هر کیلوگرم افزایش وزن با کاهش غلظت پروتئین جیره بهبود یافت (01/0>P).
کلیدواژگان: جوجه های گوشتی، تغذیه مرحله ای، ضریب تبدیل غذایی، عملکرد، پروتئین -
صفحه 11گرگ (Canis lupus) یکی از طعمه خواران اصلی سمداران است و تاثیر حضور این گونه روی استفاده از زیستگاه سمداران زمانی بهتر مشخص می گردد که مناطق حضور بالفعل و بالقوه این گونه در زیستگاه تعیین شود. به منظور نیل به این هدف، مدلسازی زیستگاه می تواند ابزار مناسب باشد. در این مطالعه با استفاده از تحلیل فاکتوری آشیان بوم شناختی (ENFA، Ecological Niche Factor Analysis) مطلوبیت زیستگاه و همچنین آشیان بوم شناختی گرگ در پارک ملی کلاه قاضی مدل سازی شد. پارک ملی کلاه قاضی در 26 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان واقع شده است. روش ENFA از داده های حضور گونه و متغیرهای زیستگاهی استفاده می کند. در این مطالعه از نرم افزار Biomapper 4 برای تهیه مدل مطلوبیت زیستگاه و همچنین از نرم افزار IDRISI 15 و ARC view 3.2 برای ساخت لایه های اطلاعاتی و ورود آنها به نرم افزار Biomapper 4 استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد گرگ در پارک ملی کلاه قاضی دارای تحمل پذیری بالایی نسبت به متغیرهای محیطی می باشد و به عبارت دیگر گونه ای عمومی است که دامنه وسیعی از متغیر های محیطی را تحمل می کند و متمایل به حضور در حد میانه ای از متغیر های زیستگاهی است و مهمترین پارامتر های موثر در پراکنش این گونه پراکنش کل و بز، شیب، مناطق کوهستانی، چشمه های آب و پراکنش قوچ و میش می باشد. در بین این عوامل، پراکنش کل وبز به عنوان مهمترین پارامتر شناسایی شد.
کلیدواژگان: گرگ، زیستگاه، پارک ملی کلاه قاضی، ENFA -
صفحه 19به منظور مطالعه اثرات پرتو گاما بر تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام، قابلیت هضم برون تنی پروتئین خام، مواد ضد تغذیه ای و ترکیب شیمیایی کنجاله منداب بومی و کنجاله منداب اصلاح شده (کانولا) آزمایش حاضر انجام شد. کیسه های حاوی مواد خوراکی عمل آوری نشده و پرتوتابی شده با دزهای 15، 30 و 45 کیلوگری به مدت صفر، 2، 4، 8، 16، 24 و 48 ساعت در شکمبه سه راس گاو نر تالشی دارای فیستولای شکمبه ای انکوباسیون شدند. پارامترهای تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام با استفاده از مدل رگرسیون غیر خطی برآورد شد. قابلیت هضم برون تنی پروتئین خام به روش سه مرحله ای آنزیمی تعیین شد. نحوه تجزیه شدن پروتئین حقیقی کنجاله منداب بومی و اصلاح شده عمل آوری نشده و پرتوتابی شده در ساعات مختلف انکوباسیون در شکمبه با روش الکتروفورز SDS-PAGE تعیین شد. با افزایش دز پرتودهی، اسید فایتیک کنجاله منداب بومی و اصلاح شده کاهش یافت ولی پرتوتابی تا دز 30 کیلوگری سبب کاهش مقدار کل گلوکوسینولات های آن ها شد (05/0 >P). پرتو گاما اثر معنی داری بر ترکیبات شیمیایی کنجاله های مورد مطالعه نداشت. پرتوتابی سبب کاهش بخش سریع تجزیه و تجزیه پذیری موثر و افزایش بخش کند تجزیه ماده خشک و پروتئین خام کنجاله ها شد (05/0>P). پرتوتابی سبب افزایش قابلیت هضم برون تنی پروتئین خام شد (05/0 >P)آنالیزهای الکتروفورز پروتئین کنجاله منداب بومی و اصلاح شده نشان داد که پرتوتابی در دزهای 30 و 45 کیلوگری سبب کاهش تجزیه پذیری زیرواحدهای کروسیفرین و به ویژه ناپین در شکمبه شد. بر پایه یافته های این آزمایش، پرتو گاما در دز بیشتر از 15 کیلوگری تجزیه پذیری شکمبه ای پروتئین و مقدار ترکیبات ضد تغذیه ای کنجاله منداب بومی و اصلاح شده را کاهش و قابلیت هضم برون تنی پروتئین آن ها را افزایش داد.
کلیدواژگان: کنجاله منداب بومی، کنجاله منداب اصلاح شده، پرتو گاما، تجزیه پذیری، گلوکوسینولات، SDS، PAGE -
صفحه 31هدف از این مطالعه استفاده از هشت نشانگر ریز ماهواره برای تعیین ساختار و تنوع ژنتیکی جمعیت کبک ایرانی موجود در موسسه تحقیقات علوم دامی کشور بود که از استان های سمنان و فارس جمع آوری شده بودند. برای این منظور از 120 قطعه کبک بطور تصادفی خونگیری و با استفاده از روش بهینه یافته نمکی، استخراج DNA صورت گرفت. جایگاه های مورد استفاده عبارت از: Aru 1F114، Aru1E97، Aru1E102، Aru 1E66، Aru 1B3، Aru 1G4، Aru 1M127 و Aru 1J76 بودند. قبل از انجام واکنش های PCR، اجزا و چرخه های دمایی PCR برای هر جایگاه بهینه سازی شد. پس از الکتروفورز محصولات PCR بر روی ژل واسرشته ساز پلی اکریل آمید 8 درصد و رنگ آمیزی با نیترات نقره،تعیین ژنوتیپ صورت گرفت و داده های آماری با استفاد از نرم افزار POPGENE مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.تعادل هاردی واینبرگ با دو آزمون مربع کای (X2) و نسبت درست نمایی (G2) بدست آمد. در کل جمعیت تمامی مکان های ژنی مورد مطالعه از تعادل هاردی- واینبرگ انحراف معنی داری نشان دادند و تنها جایگاه Aru1E102 در تعادل هاردی- واینبرگ قرار داشت (P<0/05). هشت جایگاه مورد مطالعه در این جمعیت چند شکلی نشان دادند. بیشترین تعداد الل مشاهده شده مربوط به جایگاه Aru1E97 با 14 الل و کمترین تعداد الل مشاهده شده مربوط به جایگاه های Aru 1F114، Aru 1M127 و Aru 1J76 با 4 الل بود. میانگین آلل های واقعی (na)، شاخص شانون (I) و شاخص محتوی چندشکلی (PIC)، به ترتیب 3750/6، 4568/1 و6567/0 بود. تنوع درون جمعیتی بر اساس تجزیه مقادیر هتروزایگوسیتی بررسی شد که میانگین هتروزایگوسیتی مشاهده شده 4522/0 بدست آمد و میانگین هتروزایگوسیتی مورد انتظار نااریب در این جمعیت 7017/0 بود. میزان تنوع ژنتیکی در جمعیت مورد مطالعه،در مقایسه با نتایج دیگر مطالعات خارجی، بیانگر وجود سطح مناسبی از تنوع ژنتیکی در کبک های بومی کشور می باشد.
کلیدواژگان: کبک ایرانی، نشانگرهای ریز ماهواره، تنوع ژنتیکی، چند شکلی، هتروزایگوسیتی -
صفحه 41دو آزمایش جهت بررسی اثرات استفاده از سطوح مختلف گیاه دارویی پونه بر عملکرد جوجه های گوشتی و مرغ های تخم گذار انجام گردیدند. سطوح پونه مورد استفاده در هر دو آزمایش 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد بود. در آزمایش اول در مجموع تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی از سویه راس–308 در 5 گروه آزمایشی و 3 تکرار (با تعداد 20 قطعه جوجه در هر تکرار) به مدت 42 روز و در آزمایش دوم تعداد 180 قطعه مرغ تخم گذار سویه های- لاین (W36) در 5 گروه آزمایشی و 3 تکرار (با تعداد 12 قطعه مرغ در هر تکرار) از سن 60 تا 72 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که استفاده از سطوح مختلف گیاه دارویی پونه دارای اثرات معنی داری بر عملکرد در جوجه های گوشتی و مرغ های تخم گذار می باشد (05/0>p). در جوجه های گوشتی بالاترین مقدار افزایش وزن روزانه (24/46 گرم) و بهترین ضریب تبدیل غذایی (69/1)، پایین ترین درصد قلب (84/0) و در مرغ های تخم گذار بالاترین وزن مخصوص تخم مرغ (083/1 میلی گرم بر سانتی متر مکعب) با استفاده 5/0 درصدی از گیاه پونه حاصل گردید. از سویی دیگر، بالاترین درصد سینه (29/33)، کمترین درصد ران ها (43/25) در جوجه های گوشتی و بالاترین وزن سفیده (51/44 گرم) و وزن زرده (31/21) در مرغ های تخم گذار با استفاده 1 درصدی از گیاه دارویی پونه در جیره های غذایی آنها بدست آمد. نتیجه گیری کلی این آزمایش نشان داد که استفاده 5/0 و 1 درصدی از گیاه دارویی پونه دارای اثرات مثبتی بر عملکرد جوجه های گوشتی و مرغ های تخم گذار می باشد.
کلیدواژگان: جوجه های گوشتی، گیاه دارویی پونه، عملکرد، مرغ تخم گذار -
صفحه 52در این تحقیق از داده مربوط به برخی از صفات تولید مثلی گاوهای هلشتاین کشت و صنعت خرمدره که در طی 23 سال (1367-1388) توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور جمع آوری شده بود استفاده گردید. تعداد کل داده ها در فایل ارقام 10891 رکورد و تعداد کل افراد در فایل شجره 16087 حیوان بود. پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات با استفاده از نرم افزار WOMBAT و روش حداکثر درست نمایی محدود شده بی نیاز از مشتق گیری تحت مدل های حیوانی یک صفتی و چند صفتی تکرار شده برآورد شد. روند ژنتیکی و فنوتیپی و محیطی صفات با استفاده از نرم افزار SPSS و از تابعیت میانگین ارزش اصلاحی و میانگین صفات از سال تولد حیوانات برآورد گردید. میزان وراثت پذیری حاصل از مدل خطی برای صفات سن اولین تلقیح(AFS)، سن اولین زایش(AFC)، تعداد تلقیح منجر به آبستنی(NSPC)، روزهای باز(OD)، نرخ آبستنی(PR)، فاصله بین دو زایش متوالی(CI)، موفقیت یا شکست در آبستنی تا 90 روزگی(NRR90) به ترتیب 037/0، 016/0، 01/0، 023/0، 021/0، 051/0و 034/0 برآورد گردید. بیشترین مقدار همبستگی ژنتیکی بین صفات روزهای باز و نرخ آبستنی و همچنین بین روزهای باز و تعداد تلقیح منجر به آبستنی به ترتیب 99/0- و 84/0 و کمترین میزان همبستگی ژنتیکی بین نرخ آبستنی با موفقیت یا شکست در آبستنی تا 90 روزگی(001/0) بود. روزهای باز با نرخ آبستنی و نرخ آبستنی با موفقیت یا شکست در آبستنی تا 90 روزگی به ترتیب با 99/0- و 00/0 بیشترین و کمترین همبستگی فنوتیپی را نشان دادند. روند ژنتیکی برآورد شده برای صفات تولید مثلی در دامنه 009/0- برای صفت موفقیت یا شکست در آبستنی تا 90 روزگی و 04/0- برای فاصله گوساله زایی برآورد شد. همچنین روند فنوتیپی صفات تولید مثلی بین 002/0 برای صفت موفقیت یا شکست در آبستنی و 74/0- برای سن در اولین تلقیح برآرود گردید. و کمترین میزان روند محیطی صفات(007/0-)برای تعداد تلقیح منجر به آبستنی و بیشترین مقدار روند محیطی برای سن در اولین تلقیح(-6/52±1/2) بود.
کلیدواژگان: صفات تولید مثلی، پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی، گاو هلشتاین، مدل خطی، روند ژنتیکی و فنوتیپی -
صفحه 59این آزمایش با هدف بررسی تاثیر مصرف اسانس آویشن به صورت آشامیدنی بر عملکرد، بازده انرژی و پروتئین مصرفی و مطالعه شاخص های اقتصادی تولید در جوجه های گوشتی مصرف کننده اسانس طراحی و اجرا گردید. در این آزمایش تعداد 500 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه سویه راس 308 استفاده شد. جوجه ها در یک طرح آزمایشی کاملا تصادفی با تعداد 4 تیمار در 3 تکرار و 25 قطعه در هر تکرار، جمعا شامل 20 واحد آزمایشی، گروه بندی شده و آزمایش انجام شد. طول دوره آزمایش 42 روز و شامل مراحل آغازین (0 تا 7 روزگی)، رشد (8 تا 21 روزگی) و پایانی (22 تا 42 روزگی) بود. جوجه ها از روز8 آزمایش در بین گروه های آزمایشی مختلف به طور تصادفی توزیع شدند. جیره های آزمایشی از نظر انرژی، پروتئین، مواد معدنی و سایر مواد مغذی در هر مرحله یکنواخت بودند. اسانس آویشن خالص در سطوح مختلف به آب آشامیدنی جوجه ها اضافه شد. بر این اساس 4 گروه آزمایشی متفاوت شامل: 1) گروه شاهد (فاقد اسانس آویشن در آب آشامیدنی) 2) سطح 1/0 درصد 3) سطح 15/0 درصد و 4) سطح 2/0 درصد اسانس آویشن گروه بندی شدند. توزین خوراک مصرفی بطور روزانه و خوراک باقی مانده یا افزایش وزن به صورت هفتگی انجام شد. صفات عملکردی شامل خوراک مصرفی و افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی بود که بصورت هفتگی اندازه گیری شدند. نتایج تحقیق نشان داد، از نظر میزان خوراک مصرفی و افزایش وزن روزانه در مرحله رشد، پایانی و در کل دوره پرورش، بین گروه های آزمایشی تفاوت آماری معنی دار وجود داشت (05/0 >P). بیشترین میزان خوراک مصرفی و افزایش وزن به سطح 2/0 اسانس آویشن و کمترین به گروه شاهد تعلق داشت (05/0 >p). کمترین ضریب تبدیل غذایی مربوط سطح 2/0 و بیشترین مربوط به گروه شاهد بود (05/0 >p). شاخص های مربوط به بازده مصرف انرژی و پروتئین شامل نسبت افزایش وزن به پروتیئن جیره، نسبت انرژی متابولیسمی به افزایش وزن روزانه و نسبت افزایش وزن به پروتئین مصرفی روزانه برای تمامی سطوح اسانس آویشن نسبت به گروه شاهد بطور معنی دار (05/0 >P) بهبود نشان داد. سطح 2/0 اسانس آویشن بطور معنی دار (05/0 >p)، از نسبت افزایش وزن به پروتیئن جیره و نسبت افزایش وزن به پروتئین مصرفی روزانه بالاتر ولی از نسبت انرژی متابولیسمی به افزایش وزن روزانه پائین تری نسبت به بقیه تیمارها برخوردار بود. نسبت انرژی متابولیسمی به میزان پروتئین مصرفی روزانه در بین تیمارها معنی دار نبود. از نظر شاخص های نقطه پراکندگی، شاخص بازدهی کل و شاخص تولید کل، سطوح مختلف اسانس آویشن(به ویژه سطوح 2/0و15/0)، نسبت به گروه شاهد بطور معنی دار (05/0 >P) بهتر بودند. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان اظهار داشت استفاده از آویشن به صورت آشامیدنی در سطوح 15/0 و 2/0 می تواند باعث بهبود صفات عملکرد و بازده انرژی و پروتئین مصرفی شده و شاخص های اقتصادی تولید در جوجه های گوشتی را بهبود بخشد.
کلیدواژگان: اسانس آویشن، انرژی، پروتئین، جوجه گوشتی، شاخص های اقتصادی، عملکرد
-
Page 1In order to assess effects of phase-feeding on growth performance of broiler chicks، an experiment was conducted for 45 days period. This study was conducted in 3×2 factorial arrangement with 5 replications each with 8 broiler chicks (Ross 308) in a completely randomize design. First factor in this study was diet changing phase (including 3،5 and 9 phase)، for each group a CP decrease in different phases occurred that number of changing phases is as below. First group three phase (once per 15 days)، second group five phase (once per 9 days) and last group nine phase (once per 5 days). Second factor was level of diet CP (including low density (L) and high density (H))، in high and low density group، level of diets CP at the beginning of growth period was 21% and 20% that decrease gradually to 17% and 18% respectively at the end of period. Daily weight gain and carcass characteristics (Eviscerated carcass، % of live weight، percentage of different parts of carcass and abdominal fat) was not affected with different factors. Feed intake، feed efficiency، feed cost per unit weight gain and protein efficiency were optimized with increase in phase of diet changing (P<0. 01). Diet protein density dose not affected on feed intake، protein intake and protein efficiency. Feed efficiency and feed cost per unit weight gain were optimized with decrease of diet crude protein density (P<0. 01).Keywords: Phase, feeding, Broiler, Feed efficiency, Growth performance, Crude protein
-
Page 11Wolf (Canis lupus) of main predator for artiodactyla and its impact on the use of artiodactyla habitats will be determined while this species actual and potential habitats are determined. In order to achieve this goal، habitat modeling tools can be appropriate. In this study، Ecological Niche Factor Analysis (ENFA) method was used to determine habitat suitability and Ecological Niche of wolf in Kola Ghazi Natural Park. Kola Ghazi Natural Park is located 26 kilometers southeast of Isfahan. ENFA is used species presence and habitat variables. In this study، Biomapper software was used to perform habitat modeling and FRAGSTATS، IDRISI15 and ARC view3. 2 software was used to prepare of habitat variables. The results showed that wolves in kola ghazi Natural Park has a high tolerance to environmental variables and in other words this species tolerate wide range of environmental variables and they exist in intermediate of habitat variables. Wild goat distribution، slop، mountainous areas، water resource and wild sheep are important effective parameters on the distribution of wolf.Keywords: Wolf, Habitat, Kola Ghazi Natural Park, ENFA
-
Page 19In order to evaluate effects of gamma irradiation on ruminal dry matter (DM) and crude protein (CP) degradability، in vitro CP digestibility، anti-nutritional factors and chemical composition of native rapeseed meal (NRM) and canola meal (CM)، present study was carried out. Bags were filled with untreated or irradiated NRM and CM at doses of 15، 30 and 45 kGy، then incubated in the rumen of three ruminally fistulated Taleshi bulls for periods of 0، 2، 4، 8، 16، 24 and 48 h and resulting data were fitted to non linear degradation model to calculate degradation kinetics of DM and CP. Digestibility of rumen undegraded CP was estimated using the three-step in vitro procedure. Sodium dodecyl sulfate polyacrylamide gel electrophoresis (SDS-PAGE) was used to monitor protein subfractions and the fate of true proteins of untreated and gamma irradiated NRM and CM in the rumen. The phytic acid of NRM and CM decreased (P<0. 05) as irradiation doses increased، but irradiation up to 30 kGy decreased (P<0. 05) the total glucosinolate content of NRM and CM. -irradiation had no effect on chemical composition of NRM and CM. The washout fractions and effective degradability of DM and CP decreased (P<0. 05) and potentially degradable fractions of DM and CP of NRM and CM increased (P<0. 05) as irradiation doses increased. Gamma irradiation increased (P<0. 05) in vitro CP digestibility of NRM and CM. Electrophoresis results of NRM and CM revealed that gamma irradiation at doses of 30 and 45 kGy reduced degradability of cruciferin and especially napin subunits in the rumen. In conclusion، gamma irradiation reduced ruminal degradability of protein and anti-nutritional factors of NRM and CM and increased in vitro CP digestibility of them at doses higher than 15 kGy.Keywords: Native rapeseed meal, Canola meal, gamma irradiation, degradability, Glucosinolate, SDS, PAGE
-
Page 31The aim of this study was take advantages of usefulness potential microsatellite markers in detect Persian partridge Genetic Structure and population variability for the first time. The chukar partridge population was collected from Semnan & Fars province that keeping in Animal Science Research Institute of Iran (ASRI). The number of 120 blood samples were collected and DNA was isolated using Optimized and Modified Salting-out method. eight microsatellite markers using in this study was Aru 1F114، Aru1E97، Aru1E102، Aru 1E66، Aru 1B3، Aru 1G4، Aru 1M127 & Aru 1J76. The elements and thermal cycle for each locus was optimized before done PCR reaction. After PCR amplification، microsatellite alleles were identified on 8% denaturing polyacrylamide gels،followed by AgNO3 staining so partridges had been genotyped. Data analyses consist of several parameters of population genetics were done using GENEPOP 3. 1. All of locus tested for Hardy-Weinberg equilibrium by chi-square (X2) and likelihood ratio (G2). All loci except Aru1E102 were deviated from Hardy-Weinberg equilibrium in population (P<0. 05). The entire loci were polymorphic. The most number of observed alleles were in Aru1E97 with 14 alleles and the lowest number of alleles were in Aru 1F114، Aru 1M127& Aru 1J76 with 4 alleles. The average observed number of alleles، Shannon’s Information index & Polymorphic Information Content (PIC) were 6. 3750، 1. 4568 and 0. 6567 respectively. The average observed heterozygosity was 0. 4522 and average expected heterozygosity was obtained 0. 7017. Results of Genetic variation in Persian partridge population as comparison with other exotic similar studies،detect suitable variation value in Persian native partridge population.Keywords: Alectoris chukar, Persian partridge, Microsatellite markers, Genetic variation
-
Page 41Two experiments were conducted to evaluate the effects of using different levels of pennyroyal (Mentha pulegium) medicinal plant on performance in broilers and laying hens. The levels of pennyroyal in each of these two experiments were 0، 0. 5، 1، 1. 5 and 2 percent. In 1st experiment 300 Ross- 308 broilers in 5 treatments and 3 replicates (with 20 birds in each replicate) for 42 days and in 2th experiment 180 Hy- line (W36) laying hens in 5 treatments and 3 replicates (with 12 hen in each replicate) from 60 - 72 weeks of age were used in completely randomized design. The results showed that the using of different levels of pennyroyal medicinal plant has significantly effects on performance in broilers and laying hens (p>0. 05). In broilers the highest amount of daily weight gain (46. 24 g)، the best feed conversion ratio (1. 69) and the lowest percent of heart (0. 84) and in laying hens the highest amount of specific gravity (1. 083) were observed in experiment group 2 by using 0. 5 percent of pennyroyal medicinal plant. Also، in broilers the highest percent of breast (33. 29) and lowest percents of thighs (25. 43) and in laying hens the highest amount of egg albumin weight (44. 51g) and egg yolk weight (21. 31g) were observed in experiment group 3 by using 1 percent of pennyroyal medicinal plant. The overall results showed that the using of 0. 5 and 1 percents of pennyroyal medicinal plant lead to improving performance in broilers and laying hens.Keywords: Broilers, Laying hens, Pennyroyal medicinal plant, Performance
-
Page 52In the present research some reproductive traits in Holstein cows of Khoramdareh agro-industry were studied. The data set comprised of 10،891 records collected from 23 years (1988 to 2010) by animal breeding centre، Iran. The total number of animals in the pedigree file was 16/087. Genetic and phenotypic parameters using soft WOMBAT software and restricted maximum likelihood method under animal models and a multivariate trait was estimated. Genetic trend for each trait was estimated using SPSS programmer based upon regression of mean breeding value on year of calving. Phenotypic trend was also estimated based upon regression of phenotypic mean of the trait on year of calving. Levels of heritability from linear model for the traits age at first insemination (AFS)، age at first calving (AFC)، number of insemination resulted in conception (NSPC)، open days (OD)، pregnancy rate (PR)، calving interval (CI)، Non return rate to 90 days (NRR90) respectively 0. 037، 0. 016، 0. 01، 0. 032، 0. 021، 0. 051 and 0. 034، respectively. Maximum genetic correlation between traits and open days and pregnancy rates between insemination number of days open and pregnancy، respectively، leading to -0. 99 and 0/84 and the lowest genetic correlation between PR with NRR90 (0. 001) respectively. Open days and pregnancy rate with the open days and NRR9 respectively Olsen -0. 99 and 0. 00 the highest and lowest phenotypic correlation showed. Genetic trend for the reproduction traits was between -0/009 for NRR90 and -0/04 for CI respectively. Phenotype trend for the about traits has lower trend for (0/002) NRR90 and (-0/74) for AFS respectively. Lower among environmental trend (-0/007) for NSPC and upper among environmental trend for AFS (-6/52) respectively.Keywords: Reproductive Traits, Genetic, Phenotypic Parameters, Holstein Cows, Linear model, Genetic, Phenotype trend
-
Page 59Five hundred one-day old male chicks (Ross-308) were assigned based on a completely randomized design (CRD) and divided into 4 treatments with 5 replicates. Treatments were arranged in: Control group (plain water)، 0. 1 ml/lit (0. 1%)، 0. 15 ml/lit (0. 15%)، and 0. 2 ml/lit (0. 2%) of thyme essence added to drinking water. Rations for all of the treatments were the same with respect of energy، protein minerals and other nutrients regarding to 3 growth phases including: 0-7، 8-21 and 22-42 days of rearing period. After day 7 chicks weighed and assigned to treatments randomly. Performance traits including: growth rate (average daily gain، feed intake and FCR) also economic efficacy and efficiency of energy and protein intake were calculated. Economic indices including point spread، performance index and production index were calculated base on the final data at the end of experiment. According to results feed intake، gain and FCR were different between groups significantly (p<0. 05)، so the thyme essence treatments had improved means comparing to control group. The most feed intake and average daily gain pertained to level of 0. 2% thyme essence and the lowest to the control group. The highest gain per protein intake (kg/kg) and the lowest energy intake per average daily gain (cal ME/g) pertained to level of 0. 2% thyme essence (p<0. 05). Ratio of energy/protein was not significant between the treatments. Also the greatest economic indices including point spread، performance index and production index pertained to levels of 0. 2 and 0. 15 % thyme essence (p<0. 05). As a final finding we can claims that using of drinking thyme essence at levels of 0. 2 and 0. 15 % could improve performance traits، energy and protein efficiency and economic indices in broiler chickens.Keywords: Broilers, Drinking thyme essence, Energy, protein efficiency, Economical indices, Performance
©2000-2024 magiran.com All Rights Reserved.