فهرست مطالب

مطالعات برنامه درسی آموزش عالی - پیاپی 1 (بهار و تابستان 1389)

نشریه مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
پیاپی 1 (بهار و تابستان 1389)

  • 186 صفحه، بهای روی جلد: 6,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1389/07/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سخن سردبیر
    صفحه 7
  • سعید صفایی موحد، محمد عطاران، عزیزاله تاجیک اسماعیلی صفحات 9-37
    در پژوهش حاضر، با توجه به پویایی های خاص روابط استاد راهنما- دانشجو در انجام این پروژه ها سعی شده است تا هنجارهای تصریح نشده ای را که دانشجویان کارشناسی ارشد گروه برنامه ریزی درسی یکی از دانشگاه های تهران در انتخاب استاد راهنما مدنظر قرار می دهند مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی صورت گرفته و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. براساس نتایج پژوهش حاضر که حاصل مصاحبه با 6 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی است که در مرحله انتخاب استاد راهنما قراردارند، معیارهای انتخاب استاد راهنما را می توان در شش مقوله اصلی به شرح زیر طبقه بندی کرد: ویژگی های رفتاری استادان، موقعیت استادان، معیارهای آکادمیک، معیارهای غیرآکادمیک، میزان حمایت احتمالی، و محدودیت ها. نتایج این پژوهش نشان داد که دانشجویان، این هنجارها را بیشتر از طریق مشاهده عملکرد استادان در کلاس درس و جلسات دفاع، و همچنین شبکه های غیررسمی، نظیر دانشجویان قدیمی تر کسب می کنند.
    کلیدواژگان: برنامه درسی پنهان، هنجارهای تصریح نشده، استاد راهنما، دانشجو، پایان نامه
  • سیمین بازرگان، محمود مهرمحمدی، بهمن زندی، عیسی ابراهیم زاده، محمدرضا سرمدی صفحات 38-64
    این مطالعه، چالش ها و چشم اندازهای آموزش عالی در عصر اقتصاد دانایی را از منظر مطالعات برنامه درسی و متمرکز بر یکی از محوری ترین مقوله های آن، یعنی یادگیری و روش های آن مورد پژوهش قرار داده است. در این جهت، با تاکید بر ناکافی بودن اصلاحات مقطعی در محتوی و روش ها، سیر تحولی مفهوم یادگیری و روش های آن تا یادگیری ترکیبی در عصر اقتصاد دانایی را با مقوله ای به نام نسبیت یادگیری تبیین کرده است. این تبیین را مقدمه انتخاب رویکرد کل نگر به مطالعات برنامه درسی آموزش عالی برای یادگیری چگونه یادگرفتن (فراشناخت در یادگیری) قرار داده و یکی از چشم اندازهای تحقق آن را برنامه درسی راهبردی آموزش عالی معرفی می کند. اعتقاد مطالعه بر آن است که پیش بینی گونه های تعامل بعد روش های یاددهی- یادگیری این برنامه، شامل تنوعی از روش های یادگیری چهره به چهره، آموزش از دور سنتی و نوین با دو بعد دیگر آن یعنی محتوی و شایستگی های قابل کسب و تعمیق در دانشگاه، زمینه های فراشناخت در یادگیری را به عنوان ضرورتی برای مدیریت دانایی در رویارویی با پدیده تغییر در همه سطوح برنامه درسی فراهم خواهد ساخت. در جهت اعتبارسنجی این چشم انداز، الگوی برنامه درسی راهبردی آموزش عالی مورد اعتبارسنجی از دیدگاه 908 دانشجو و استاد از دوازده دانشگاه قرار گرفته است. در این اعتبارسنجی، شاخص اصلی برنامه یعنی اهمیت کل نگری و نمود آن در رتبه بندی بعد روش های یاددهی- یادگیری و تعامل آن با سایر ابعاد، گروه های روشی آن (سه گروه)، تنوع روش های این گروه ها (14 روش)، در دو وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسی آموزش عالی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: برنامه درسی راهبردی آموزش عالی، نسبیت یادگیری، یادگیری ترکیبی، فراکنشی، فرا زمانی، فرا مکانی
  • حسن ملکی، جمال سلیمی صفحات 65-95
    هم اکنون ادبیات بسیار وسیعی در مورد ماهیت تحصیلات بین رشته ای در آموزش عالی در دسترس است که به شدت در حال افزایش است. سرعت توجه به مطالعات و برنامه های درسی بین رشته ای به گونه ای است که سیستم های آموزشی و مسولان نظام آموزش عالی ناگزیر از توجه به این دسته از مطالعات هستند. حال این سوال مطرح است که تفاوت بین دیدگاه سنتی و رویکرد بین رشته ای نسبت به رشته های تحصیلی چیست؟ به همین منظور تلاش شده تا بعضی از تفاوت ها که بین این رویکردها راجع به حوزه های دانش و رویکرد علوم وجود دارند را بیان کنیم. سوال بعدی تفاوت بین دیدگاه بین رشته ای در آموزش عالی و آموزش و پرورش است. در بخشی از این تحقیق به سوال مذکور پاسخ داده شده است. به منظور درک واژه «بین رشته ای» و سایر متغیرهای این بخش باید ابتدا درک درستی از واژه «رشته های تحصیلی» داشته باشیم. لذا این پژوهش با نگاه کلی به نظام رشته محوری در برنامه درسی آموزش عالی و با بر شمردن گونه های تلفیق در برنامه های درسی، بر رویکرد بین رشته ای متمرکز شده و به بررسی ضرورت، مبانی و مباحث مطرح شده در رویکرد سازماندهی بین رشته ای می پردازد. موضوع مهم تر از بحث گونه ها و دسته بندی های تلفیق به طور کلی و تلفیق بین رشته ای به طور ویژه، بررسی چگونگی کاربرد و اجرایی کردن این ایده در نظام های آموزشی است. مولفان در بخش پیشنهادات سعی می کنند، به منظور کاربردی تر ساختن تحقیق، راه حل هایی برای حرکت به سمت سیستم و رویکرد بین رشته ای در نظام آموزش عالی ارائه کنند. با عنایت به مبنای تئوریکی که مقاله ارائه می کند، امکان عملیاتی شدن راهکارهای پیشنهاد شده در انتهای مقاله، شدنی تر است.
    کلیدواژگان: برنامه درسی بین رشته ای، نظام آموزش عالی، برنامه درسی آموزش عالی
  • کورش فتحی واجارگاه، محبوبه عارفی، فروز جلیلی نیا صفحات 96-118
    هدف از پژوهش حاضر شناخت و بررسی برنامه های درسی پنهان در پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی می باشد. تحقیق برآنست تا با توجه به تعریف پورتلی (1993) از برنامه درسی پنهان چهار بعد اصلی را در شکل گیری برنامه های درسی پنهان پایان نامه، به شرح ذیل بررسی نماید؛ الف)- برنامه های درسی پنهان به منزله انتظارات غیررسمی، اما مورد انتظار در پایان نامه ها ب)- برنامه های درسی پنهان ناشی از یادگیری های قصد نشده ج)- برنامه های درسی پنهان ناشی از ساختار پایان نامه ها د)- برنامه های درسی پنهانی که دانشجو خلق می کند. تحقیق کیفی حاضر به روش قوم نگاری اجرا شد که محقق با مطالعه یک ساله بر روی 20 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد در سه گروه الف)- علوم انسانی ب)- فنی و مهندسی ج)- علوم پایه انجام داده است. یافته های تحقیق که با استفاده از ابزارهای متنوع کیفی شامل اتوبیوگرافی، مشاهده، عکس، مصاحبه روایی و مصاحبه نیمه ساختار به دست آمده اند، حاکی از آن است که دانشجویان تجارب منفی و مثبت متعددی در طول پایان نامه نویسی به دست آورده اند که محقق از طریق تحلیل محتوایی آن ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
    کلیدواژگان: برنامه درسی پنهان، پایان نامه، استاد راهنما، روش کیفی
  • سعید ضرغامی، پروین بازقندی صفحات 119-141
    هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه تحصیل در دانشجویان کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه تربیت معلم تهران است. برای درک تجربه زیستی دانشجویان از روش نمودشناسی تفسیری از رویکردهای پژوهش کیفی بهره گرفته شده است. نمونه ها از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت به گونه ای انتخاب شده اند که دست کم سه نیم سال تحصیلی را پشت سر گذارده اند. تعداد دانشجویان با ویژگی های ذکر شده، شش نفر بود که همه انتخاب شدند. داده ها از راه مصاحبه ژرف نیمه ساختار یافته و مشاهده هدفمند جمع آوری و سپس نگاشته و به روش ون منن تحلیل شدند. بر بنیاد یافته های پژوهش می توان تجربه این دانشجویان را در سه بخش نگرش درباره رشته، واحدهای درسی و اساتید دسته بندی و توصیف کرد. نگرش درباره رشته، دربردارنده علاقه مندی نخستین، رضایتمندی واپسین، بازار کار و آگاهی درباره چیستی، اهمیت و جایگاه رشته شد. نگرش درباره واحدهای درسی، ارتباط واحدهای درسی با رشته و انسجام واحدها، روز آمدی واحدها و کتاب ها و واحدها یا موضوع های مورد نیاز و پایان نامه را در برگرفت. نگرش درباره اساتید شامل منش، میزان دانش، روش تدریس و روش ارزشیابی شد. نتایج پژوهش نشان دهنده رضایت نسبی دانشجویان از برخی مؤلفه ها به ویژه منش و دانش اساتید و نارضایتی نسبی از برخی دیگر از مؤلفه ها چون ناآگاهی درباره چیستی رشته، کم اهمیتی آن، بازارکار نامناسب، نبود پیوند و انسجام میان واحدها و موضوع های درسی، ناکارآمدی و خلاء برخی واحدها و موضوع های درسی، ابهام در انتخاب موضوع پایان نامه و روش های ارزشیابی برخی اساتید است. در پایان بر لزوم بازنگری درباره اهمیت، جایگاه و واحدهای درسی رشته فلسفه تعلیم و تربیت تاکید و به برخی تلویح های کاربردی اشاره شده است.
    کلیدواژگان: فلسفه تعلیم و تربیت، نمودشناسی، کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم
  • محسن فرمهینی فراهانی، مهدی سبحانی نژاد، فاطمه پیداد صفحات 142-158
    هدف پژوهش حاضر، مقایسه مهارت های زندگی دانشجویان رشته های مختلف فلسفی و غیرفلسفی علوم انسانی است تا میزان تاثیر مطالعات فلسفی بر رشد مهارت های زندگی دانشجویان فلسفی تعیین و تفاوت این دو گروه مشخص شود روش پژوهش، توصیفی- مقایسه ای است و جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دوره های روزانه و شبانه مشغول به تحصیل در سال 87-1386 دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند. حجم نمونه در گروه غیرفلسفی 90 نفر و در گروه فلسفی 49 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، فرم مقیاس سنجش مهارت های زندگی دانشجویان بوده که برای اولین بار در ایران توسط محقق ساخته و اعتباریابی شده است. روایی مقیاس، مورد تایید صاحبنظران و پایایی آن نیز با محاسبه آلفای کرونباخ در هر یک از مقیاس های فرعی و نهایتا در مجموع نه مقیاس مهارت زندگی، 94/. بدست آمد. داده های حاصل با دو دسته آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد دانشجویان گروه فلسفی و غیرفلسفی در مهارت های بهداشت و سلامت جسم و روان، حرفه ای، داشتن هدف در زندگی، خودآگاهی و تصمیم گیری تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. اما در مهارت های روابط بین فردی و اجتماعی، حل مساله و تفکر انتقادی و شهروند مسئول بودن با یکدیگر تفاوت معنی دار آماری دارند، به عبارت دیگر مهارت دانشجویان رشته های فلسفی در این چهار بعد از دانشجویان رشته های غیرفلسفی بیشتر است. همچنین مشخص شد که بین مهارت های زندگی دانشجویان گروه فلسفی و غیرفلسفی بطور کل نیز تفاوت معنی دار وجود دارد و میانگین امتیاز مهارت های زندگی دانشجویان رشته های مختلف فلسفی از غیرفلسفی بیشتر است. مقایسه به تفکیک جنس در دو گروه نشان داد که در گروه فلسفی زنان و مردان از نظر میزان برخورداری از مهارت های زندگی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند ولی در گروه غیرفلسفی زنان در دو مهارت تفکر انتقادی و حرفه ای از مردان نمره بالاتری کسب کردند.
    کلیدواژگان: مهارت های زندگی، دانشجویان فلسفه، دانشجویان غیرفلسفه، علوم انسانی
  • زینب گلزاری، علیرضا کیامنش، نادر قلی قورچیان، پریوش جعفری صفحات 160-185
    هدف از پژوهش حاضر ارزشیابی کیفیت درونی آموزش الکترونیکی دانشگاهی، الگو، مدل و چارچوب های ارزشیابی آموزش الکترونیکی، که در طی سال های 2009-2001 مطرح شده اند، است و عوامل موثر بر کیفیت آموزش الکترونیکی شناسایی و استخراج شده اند. سپس، کیفیت آموزش به عنوان متغیر وابسته و عوامل موثر بر کیفیت آموزشی به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. این الگو با استفاده از تکنیک دلفی اعتبارسنجی و در نهایت عوامل اساسی موثر بر کیفیت آموزش، در هشت گروه اصلی ارائه شده است. عامل انسانی، عامل زیرساختی، عامل فرهنگی، عامل قانونی، عامل اقتصادی و سیاسی، عامل مدیریت و رهبری، عامل حمایت و پشتیبانی و عامل همکاری های بین المللی، به عنوان عوامل موثر بر کیفیت آموزش، توسط 85 شناسه، کیفیت آموزش الکترونیکی را مورد ارزشیابی قرار داد. الگوی ارزشیابی هشت عاملی، در نمونه آماری با 194 دانشجو از جامعه آماری دانشجویان دوره های تحصیلی کارشناسی ارشد رشته های فنی دانشگاه های الکترونیکی تهران، که حداقل یک گروه فارغ التحصیل داشته اند، اجرا شد. نتایج نشان داد، پس از تجزیه و تحلیل داده ها، وضع کیفیت آموزش الکترونیکی دانشگاه مشخص و نقاط قوت و ضعف در هر بخش به تفکیک تعیین می گردد.
    کلیدواژگان: آموزش الکترونیکی، آموزش عالی، کیفیت آموزشی، ارزشیابی درونی، مدل ارزشیابی
|
  • S. Safaee Movahed, , M. Attaran , A. Tajik Smaeily Pages 9-37
    This study explored tacit norms involved in the selection of supervisors by graduate students of curriculum studies. As a qualitative study، this phenomenological research used semi-structured interviews for data collection. Six graduate students were approached who were to select their supervisors. Norms involved in the selection of supervisors were classified into six categories: behavior، academic position، non-academic features، credible support، and limitations. Results indicated that students acquire these norms through observation of performance of supervisors in teaching and dissertation committees as well as informal networks including senior students.
  • S. Bazargan, ., M. Mehrmahammadi, ., B. Zandi ., I. Ebrahimzadeh , M. Sarmadi Pages 38-64
    This study examined challenges and perspective of higher education in the era of knowledge economy with respect to curriculum studies and learning as one of its core themes. Therefore، development of learning concept and strategies towards combined learning with emphasis on insufficient and discontinuous reforms was articulated. This، in turn، provides an introduction to a holistic approach to curriculum studies in higher education concerning learning and strategic curriculum in higher education as an implementation perspective. It is believed that interaction between forms، content and capabilities acquired through learning-teaching strategies may lead to meta-cognition of learning as a prerequisite of knowledge management in dealing with notion of change at all levels. To validate this perspective a total of 908 students and lecturers from 12 universities was approached. The validation focused on the holistic approach as the main indicator and its implications regarding the order of learning-teaching methods and their interaction with other dimensions including method grouping and diversity in current and ideal conditions.
  • H. Malaki , J. Salimi Pages 65-95
    There is an increasing literature on the nature of interdisciplinary courses in higher education. This kind of studies has attracted attention of higher education systems and authorities. The question addressed here is centered on differences between traditional and interdisciplinary approaches. Therefore، we tried to articulate some differences between the two regarding the realm of science. Another question raised here was focused on differences between views on interdisciplinary courses in K-12 and higher education. Understanding the notion of interdisciplinary education and other relevant issues requires a proper understanding of the course of study. Thus، with an overview of discipline based curriculum in higher education and integration forms، this study focused on interdisciplinary courses and dealt with necessity، foundations، and issues related to interdisciplinary instruction. Among other issues، the implementation of these courses is of considerable importance. The paper was concluded with practical recommendations for the implementation of interdisciplinary courses.
  • K. Fathi Vajargah , M. Arefi , F. Jaliliniya _ Pages 96-118
    The main goal of this research is identify and review curriculum Hidden Masters thesis of shahid Beheshti University. This research intend to inquiry four ways of the hidden curriculum in shaping the original hidden curriculum regard to the definition Portli (1993، p. 345). Thesis will Study the following: a) the hidden curriculum as the unofficial expectations، or implicit but expected messages. b) The hidden curriculum as unintended learning or outcomes. c) the hidden curriculum as implicit messages arising from the structure of schooling. d) The hidden curriculum as created by the students. The present qualitative research method was conducted by ethnographic method that researchers have done the research during one year upon 15 master''s students، Three groups with different nature A) - Humanities (History courses - social sciences) b) - Engineering (Electrical - Computer) c) - Science (Physics - Chemistry). Research findings has earned of variety Tools including autobiography، observation، photographs، narrative interviews and semi-structured interview، that students during the dissertation have obtained many positive and negative experiences of writing that researchers have analysised those through content analysis.
  • S. Zarghamii , P. Bazghandi Pages 119-141
    This study examined academic experiences of graduate students studying philosophy of education at Tarbiat Moalem University in Tehran. To explore lived experience of student''s interpretive expressions were used. A sample of six students who completed at least 3 semesters participated in the study. Data were collected using semi-structured interviews and purposeful observations transcribed using the Van-Manen method. Experiences of students were classified in relation to field of study، subjects، and lecturers. Attitude towards field of study include initial interest، subsequent satisfaction، job market، as well as awareness of nature، importance and status of the filed. Attitude towards subjects implies integration and relations of subjects with field of study، and how well textbooks، and topics of theses are updated. Attitude towards lecturers refers to their manner and expertise، teaching and assessment methods. Findings revealed relative satisfaction of students with manner and expertise of lecturers whereas they were rather dissatisfied with the nature of the course، its importance، job market، fragmented and ineffective subjects، perplexing stage of choosing an appropriate topic for thesis and assessment methods. Finally، the importance and place of philosophy of education was spelled out along with practical implications.
  • M. Farmahini Farahani , M. Sobhaninejad , F. Pidad _ Pages 142-158
    This study compared life skills among students studying philosophy and other fields in the humanities. In this descriptive-comparative study، 90 philosophy students and 49 non-philosophy students were involved. The questionnaire of students'' life skills was initially developed and validated by the researchers for the first time in Iran. Results showed no difference between students concerning skills related to physical and psychological health، work، goals، self awareness، and decision making. However، philosophy students significantly demonstrated higher level of skills in areas of interpersonal relationships، problem solving، critical thinking، and citizenship. No difference was found between sexes. Nevertheless، in non-philosophy group women ranked higher than men on critical thinking and job related skills.
  • Z. Golzari, , A. Kiamanesh , N. Gh, Ghorchian , P. Ghafari Pages 160-185
    This study focused on internal evaluation of e-learning at universities based on models developed during 2001 to 2009. The Delphi technique was used for accreditation. Eight factors including human، infrastructure، cultural، legal، economic and political، management and leadership، support، and international cooperations were introduced as essential factors affecting learning process. Then، a sample of 194 e-learning students studying engineering at postgraduate level was approached using the eight-factor model. Results were discussed along with strengths and weaknesses involved in the courses in question.