فهرست مطالب

فصلنامه برنامه ریزی منطقه ای
پیاپی 11 (پاییز 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/09/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • هاشم داداش پور، آرمان فتح جلالی صفحات 1-18
    یکی از اهداف اصلی آمایش سرزمین و برنامه های کلان توسعه کشور تاکید برگسترش فعالیت های صنعتی در فضای جغرافیایی و تخصص یابی منطقه ای برای شکل گیری تقسیم کار فضایی است. اما در عمل و در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب، هدف های آمایش سرزمین تحقیق نیافته است. تمرکز فعالیت های صنعتی در چند نقطه خاص کشور و توزیع نامتوازن آنها در پهنه ی سرزمین به یکی از مهم ترین چالش های، فراروی سیاست گزاران کشور تبدیل شده است. با در نظر گرفتن این مساله، این تحقیق، به دنبال پاسخ به این سوال کلیدی است که آیا بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران رابطه معنی داری وجود دارد؟ در این راستا، مقاله بررسی دو فرضیه ی افزایش تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی در ایران در دو مقطع زمانی10 ساله 1376- 1385 و افزایش تخصصی شدن مناطق در نتیجه ی تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی را دنبال می کند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از حیث روش کمی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد بررسی کل کشور بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای شاخص های اندازه گیری، از آمار سرشماری کارگاه های صنعتی ده نفرکارکن و بیش تر برای دوره مزبور استفاده شد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، تکنیک های گوناگونی همچون ضریب جینی، شاخص صرفه جویی مقیاس، ضریب اقتصاد جغرافیایی و ضریب مکانی مورد توجه قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان می دهد که: متوسط تمرکز فضایی در طی دو مقطع 1376 و 1385،20 درصد افزایش یافته است؛ که نشان دهنده ی گرایش صنایع کشور به سوی تمرکز فضایی می باشد؛ و این تمرکز عمدتا در استان های تهران و اصفهان اتفاق افتاده است. اگرچه در پایان دوره به نظر می رسد که این تمرکز به سمت استان هایی مانند خراسان و خوزستان نیز متمایل شده است. هم چنین دیگر نتایج نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران وجود داشته و استان های متمرکز در فعالیت های تمرکز یافته، تخصصی شده اند.
    کلیدواژگان: تخصصی شدن منطقه ای، تمرکز فضایی، فعالیت های صنعتی، توسعه اقتصاد منطقه ای، ایران
  • مسعود تقوایی، مریم صالحی صفحات 19-30
    شناخت وضعیت موجود مناطق از لحاظ شاخص های توسعه و مقایسه آنها با یکدیگر، اولین مرحله در برنامه ریزی های منطقه ای و ایجاد تعادل و تامین عدالت اجتماعی بین مناطق بشمار می رود. هدف از تحریر این مقاله، تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان و تحلیل نابرابری های منطقه ای در این استان می باشد. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی است. شاخص های مورد بررسی متشکل از 39 شاخص، شامل شاخص های بهداشتی– درمانی، آموزشی، فرهنگی– اجتماعی، اقتصادی، صنعتی، کالبدی و زیربنایی می باشد. جهت تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان ها، از مدل های تاکسونومی عددی، موریس و امتیاز استاندارد شده استفاده شده است. هم چنین با استفاده از روش تحلیل خوشه ای، شهرستان های استان از نظر سطح توسعه یافتگی، در 3 گروه همگن طبقه بندی شدند. در این راستا برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهایSPSS، Excel و برای ترسیم نقشه ی سطوح برخورداری شهرستان ها از نرم افزار10 Arc GIS استفاده شده است. نتیجه ی حاصل از پژوهش نشان داد که: شهرستان همدان به عنوان برخوردارترین و شهرستان کبودرآهنگ در دو تکنیک امتیاز استاندارد شده و موریس و شهرستان فامنین در تکنیک تاکسونومی به عنوان محروم ترین شهرستان های استان می باشند. هم چنین نتایج سطح بندی مناطق نشان می دهد که: الگوی حاکم بر ساختار فضایی استان همدان، الگوی مرکز- پیرامون می باشد، که این مسئله لزوم توجه به برنامه ریزی منطقه ای را ضرورت می بخشد.
    کلیدواژگان: توسعه یافتگی، مدل تاکسونومی عددی، مدل موریس، امتیاز استاندارد شده، تحلیل خوشه ای، همدان
  • منصور وثوقی، مصطفی رحمانی صفحات 31-42
    گسترش روابط اجتماعی و تفکیک و تمایز فوق العاده نقش های اجتماعی در جوامع مدرن از یکسو و هم چنین انتقال بسیاری از نقش های خانواده و اجتماعات محلی به گروه ها و نهادهای اجتماعی از سوی دیگر، سبب گردیده تا در میان انواع گونه های اعتماد، اعتماد به نظام های انتزاعی و نهادهای اجتماعی بعنوان عاملی در جهت برقراری مشارکت اجتماعی و پیشبرد مقاصد اجتماعی و اقتصادی به یکی از ضرورت های زندگی اجتماعی مدرن مبدل گردد. این پژوهش، به بررسی مقدار اعتماد شهروندان تهرانی به مدیریت شهری و هم چنین عوامل موثر برآن پرداخته است. تحقیق به روش پیمایشی صورت گرفته که جامعه آماری آن را شهروندان مناطق 7،3و 19 شهر تهران به خود اختصاص داده اند.نمونه گیری به روش تصادفی، خوشه ایو متناسب با حجم انجام گرفته و مقدار حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران به مقدار 384 نفر تعیین شده است. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن محاسبه و سپس اجرا گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که: میزان اعتماد بین شخصی اکثریت پاسخگویان به کارگزاران شهرداری در حد پایین، میزان اعتماد نهادی آنها به مدیریت شهری در حد متوسط و در نهایت میزان اعتماد (کل) اغلب پاسخگویان به مدیریت شهری در حد متوسط به پایین می باشد. هم چنین در بین متغیرهای مستقل، متغیرهای عملکرد، پاسخگویی و شفافیت سازمانی مجموعا توانسته اند تا (59/0)، متغیر وابسته اعتماد را تبیین کنند.
    کلیدواژگان: اعتماد اجتماعی، اعتماد نهادی، مدیریت شهری، وحدت هنجاری و شفافیت سازمانی، تهران
  • کاوه محمدی، محمدتقی رضویان، مظفر صرافی صفحات 43-54
    تسهیل گری در حقیقت آسان ساختن و سرعت بخشیدن به فرایند یا اتفاقی است که عموما از راه فعالیت ها و یا ساز وکارهای اجتماعی انجام می شود. از این رو، چندی است که در بافت های فرسوده دفاتری با عنوان دفاتر تسهیل گری نوسازی بافت فرسوده ایجاد شده اند،که عمده ترین و اصلی ترین وظیفه آنها برقراری ارتباط با ساکنان بافت های فرسوده، معرفی مشوق ها، تسهیلات و معافیت های موجود و حل مشکلات احتمالی آنها در زمینه های نوسازی بناها و تجمیع ساختمان ها است. روش تحقیق تحلیلی– توصیفی و نوع پژوهش کاربردی می باشد. در این پژوهش سعی می شود تا برخی از تجربیات فعالیت های انجام شده در دفتر تسهیل گری و بافت فرسوده ناحیه یک منطقه 9 تهران مطرح شود. که نشان می دهد این دفاتر توانسته اند با بسترسازی، اعتماد سازی و توانمندسازی زمینه را برای مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده را فراهم کنند. در حوزه نوسازی بافت مسکونی تا قبل از تشکیل دفاتر خدمات نوسازی، فرایندکار بصورت کاملا خود جوش و بدون برنامه مدون، با کارایی و بازده پایین و طولانی شدن زمان آن انجام می شده است. با تشکیل این دفتر ضمن حذف بروکراسی اداری، توانسته اند شکاف بین مدیریت کلان و مردم را پر نموده و با تسهیل گری و اطلاع رسانی موفقیت خوبی در زمینه نوسازی بافت فرسوده محدوده مورد نظر بدست آورند. نتایج کالبدی نشان می دهد که در مدت سه سال تشکیل دفاتر خدمات نوسازی در این محله 2419 واحد مسکونی نوساز، 521 پروانه ساختمانی، 447 پلاک تجمیعی، و حدود 114372 مترمربع نوسازی صورت گرفته است. در زمینه اجتماعی، اقتصادی نیز 4 تعاونی تولیدی که حدود 2000 نفر عضو فعال دارد، تشکیل شده است که توانسته باعث درآمدزایی و کاهش بیکاری و معضلات اجتماعی محدوده شود.
    کلیدواژگان: دفاتر تسهیلگری، بافت فرسوده، شهرسازی مشارکتی، نوسازی شهری، تهران
  • بهروز محمدی یگانه، اکبر حسین زاده صفحات 55-64
    پیوندهای روستایی- شهری در واقع به واسطه مجموعه ای از جریان ها مشخص می گردد. این گونه جریان ها از جمله عبارتند از جریان افراد، فناوری، سرمایه، منابع و داده ها. توجه به شهرهای کوچک و روستاشهرها در برنامه ریزی های توسعه از دهه1970م. مورد توجه قرار گرفت. در این پژوهش، علاوه بر تبیین جایگاه روستا-شهرها در نظام سلسله مراتبی به ذکر توان ها و محدودیت های موجود در سطح دهستان و روستاشهر پرداخته و جنبه های مثبت و منفی آن بررسی شده است. این پژوهش از نظر نوع کاربردی، از نظر درجه نظارت و کنترل میدانی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش روستاهای واقع در دهستان زرینه رود می باشد. این دهستان در سال 1390 دارای 28 روستای دارای سکنه، 3946 خانوار و 15160 نفر جمعیت می باشد. طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 245 خانوار محاسبه شد. جهت تکمیل پرسشنامه در سطح روستا از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد، تا اصل فرصت برابر برای تمامی خانوارها فراهم باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، بیش ترین اثرات روستا - شهر در محدوده مورد مطالعه در بعد اجتماعی -فرهنگی بوده و روستا- شهر زرینه رود تعادل بخشی منطقه ای را در محدوده مورد مطالعه به همراه نداشته است.
    کلیدواژگان: روستا، شهر، توسعه روستایی، دهستان زرینه رود، خدابنده
  • احدالله فتاحی*، ناصر بیات، علی امیری، رضا نعمتی صفحات 65-78
    در بین ابعاد چندگانه توسعه پایدار، بعد اجتماعی یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود. در این بین پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد توسعه پایدار بیش تر با ابعاد کیفی زندگی انسانی همگام است و بر مفاهیمی چون آینده نگری، عدالت محوری، مشارکت، توانمند سازی، دسترسی برابر، ارتقاء هویت فرهنگی و ثبات نهادی تاکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویت بندی مقدار پایداری اجتماعی در محدوده روستاهای دهستان خاوه شمالی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلفان استان لرستان است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است؛ بدین منظور از مدل تصمیم گیری چند معیاره ی ویکور (VIKOR) و شیوه های تحلیلی مربوطه جهت رتبه بندی 10 روستای مورد مطالعه استفاده شد. سرانجام در این مدل مقدار Q بیانگر رتبه نهایی هر روستا از مجموع 11 شاخص مورد مطالعه است. این مقدار بین عدد صفر تا یک تعیین می گردد و هرچه به عدد صفر نزدیک تر باشد نشان دهنده مطلوبیت پایداری اجتماعی و هر چه به عدد یک نزدیک تر نشانگر ضعف پایداری اجتماعی است. در این راستا حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران برابر با 150 خانوار روستایی تعیین گردید. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های یازده گانه پایداری اجتماعی در چارچوب مدل ویکور نشان می دهند که روستاهای کفراج، سراب غضنفر و ایرانشاهی بالاترین و روستای سرخانجوب سفلی، نورمحمد زمانه و عزیزآباد پایین ترین مقدار پایداری اجتماعی را در بین روستاهای نمونه دارند. هم چنین میانگین Q در 10 روستای مورد مطالعه برابر با 0.520 بدست آمد که نشان می دهد در مجموع پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی پایین تر از حد متوسط است. لذا در راستای بهبود سطح پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی می بایست اقداماتی چون توزیع عادلانه امکانات و فرصت ها؛ ارایه خدمات اجتماعی مناسب و کافی برای همه افراد جامعه، بویژه در بخش های آموزش و سلامت؛ رفع تبعیض های اجتماعی و جنسیتی؛ ارتقاء مسوولیت پذیری سیاسی و مشارکت اجتماعی را در کانون برنامه ریزی توسعه اجتماعی قرار داد.
    کلیدواژگان: توسعه پایدار روستایی، پایداری اجتماعی، مدل تصمیم گیری چند معیاره، مدل ویکور، خاوه شمالی، دلفان
  • حسین نگارش، جلیل ویسی صفحات 79-98
    حوضه آبریز رودخانه راوند با 2297 کیلومتر مربع در جنوب غربی استان کرمانشاه قرار دارد و گاهی به علت ریزش بارش های شدید و کوتاه مدت، با خطر سیل و طغیان رودخانه مواجه است. بررسی آمار بارش دو ایستگاه باران سنجی و سینوپتیک حوضه و یک ایستگاه هیدرومتری طی دوره آماری (1384-1368) نشان داد که پارامترهایی همچون زمان بارش، نوع بارش و بارش های شدید کوتاه مدت و 24 ساعته می توانند باعث ایجاد سیلاب در منطقه گردند. در منطقه مورد مطالعه روند بارش با بارش های سنگین تطابق دارد به گونه ای که در هر سالی که مقدار بارندگی بیش تر بوده به تبع آن بارش های سنگین نیز افزایش داشته اند. هم چنین در این حوضه 66 /64 در صد بارش های سالانه بیش تر از 1 میلیمتر، 67/30 درصد بارش ها بیش تر از 10 میلیمتر و 66/4 درصد از بارش ها بیش تر از 30 میلیمتر می باشد. در این پژوهش سعی بر این خواهد بود که بدانیم مقدار بارش و تعداد روزهای بارانی در حوضه چه روندی دارند و تغییرات آنها چگونه است؟ و آیا این تغییرات در سیل خیزی حوضه تاثیر دارد یاخیر؟ پس از تهیه داده ها، نقشه ها و داده های مورد نیاز از سازمان های مربوطه با استفاده از نرم افزارهای minitb،Gis،smada و Spss عملیات لازم روی آنها انجام شد و دوره های بازگشت و روند و پیش بینی بارش و دبی تا ده سال آینده نیز مورد بررسی قرار گرفت و به نتیجه رسیدیم که بارش های منطقه مورد مطالعه در حال کم شدن و شدت بارش ها بیش تر و سیل خیزی، به علت عوامل انسانی و طبیعی افزایش یافته است.
    کلیدواژگان: تغییرات بارش، اسلام آبادغرب، سیل، حوضه آبریز، رودخانه راوند، اسلام آباد غرب
  • صیاد اصغری سراسکانرود، طاهره جلالی عنصرودی، بتول زینالی صفحات 99-114
    با توجه به اهمیت صنعت گردشگری، علاوه بر عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، عوامل محیطی نیز نقش مهمی را در توسعه گردشگری و هم چنین جذب گردشگر ایفا می کنند. تغییرات اقلیمی می تواند بر چگونگی انتخاب مقصد از سوی گردشگران تاثیر بسیار زیادی داشته باشد. دریاچه ارومیه یکی از پدیده های نادر جهانی بوده و از قابلیت های فراوانی برای ارائه الگویی موفق از گردشگری پایدار برخوردار است. در این مطالعه به بررسی اثرات تغییر اقلیم بر پتانسیل های توریستی شهرهای واقع در دریاچه ارومیه با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و پیمایشی پرداخته می شود. با شناخت این توانمندی ها و محدودیت ها، برنامه ریزی برای گردشگری استان روند بهتری به خود می گیرد، که بهبود بخشیدن به این روند می تواند هم به پیشرفت بعد گردشگری و هم به بعد اقتصادی منطقه به گونه مستقیم و غیر مستقیم کمک نمایید. جهت اولویت بندی شهرهای مورد مطالعه از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که: بدنبال بحران زیست محیطی و پسروی آب دریاچه ارومیه شاهد کاهش جذابیت مناطق مورد توجه گردشگری فعلی و جابجایی مکانی اولویت های گردشگری به جنوبی ترین مناطق شهری دریاچه ارومیه به ترتیب شامل شهرستان های بوکان، تکاب و شاهین دژ می باشیم.
    کلیدواژگان: گردشگری، روش تاپسیس، تغییرات آب و هوایی، اولویت گردشگری، دریاچه ارومیه