فهرست مطالب

برنامه ریزی منطقه ای - پیاپی 15 (پاییز 1393)

فصلنامه برنامه ریزی منطقه ای
پیاپی 15 (پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/09/27
  • تعداد عناوین: 10
|
  • علی شکور، علی زنگی آبادی، فضل الله کریمی قطب آبادی صفحات 1-12
    حکومت ها برای اداره قلمرو سرزمین خود ناگزیرند که کشور را به واحدهای اداری کوچک تر تقسیم کنند، تا بتوانند در زمینه اعمال حاکمیت، ارائه خدمات و ایجاد سرمایه اجتماعی موثر، به ایفای نقش بپردازند. هرچند تقسیمات کشوری به منظور تمرکززدایی، ضرورتی انکارناپذیر برای بیشتر کشورها است، اما هدف گذاری منطقی برای تقسیمات کشوری مهم تر از هر مسئله ی دیگر است؛ زیرا هر نوع تقسیم سیاسی سرزمین باید با هدف پایدار، غیرقابل دگرگون و دائمی دولت- کشور که بقای ملی است، سازگاری داشته باشد. بقای ملی خود در گرو امنیت ملی است که به واسطه دسترسی مناسب ساکنان به خدمات و امکانات امکان پذیر می شود. از این رو نظام تقسیمات کشوری باید به گونه ای کارآمد عمل نماید که کمترین تنش و بیشترین هماهنگی و همکاری متقابل را در درون مناطق و بین مناطق همجوار به وجود آورد. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل دلایل و ضرورت های تقسیم استان فارس می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی با رویکردی توسعه ای می باشد. اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی گردآوری شده است. در این مقاله ابتدا ضمن معرفی وضعیت موجود تقسیمات سیاسی در استان فارس، به ذکر مشکلاتی که امروزه استان فارس در بخش های مختلف با آن روبرو می باشند، پرداخته خواهد شد و سپس به معرفی مدل تقسیم استان فارس و مراحل اجرای آن اشاره خواهد شد. از نتایج این تحقیق می توان به مسائل و مشکلاتی مانند وسعت زیاد استان فارس، گسترش افقی استان فارس، نامناسب بودن شاخص های توسعه در سطح شهرستان های استان فارس، تعداد زیاد شهرستان، نامناسب بودن وضعیت راه های ارتباطی و... اشاره نمود که این مسائل زمینه تقسیم استان فارس را ضروری نموده است. لذا با انتخاب شهر جهرم به دلیل دارا بودن شرایط مناسب به عنوان مرکزیت سیاسی- اداری دوم در این استان، زمینه انجام تقسیم استان فارس هموارتر خواهد شد.
    کلیدواژگان: تقسیمات کشوری، سازماندهی سیاسی فضا، مرکزیت سیاسی - اداری، شاخص مرکزیت، فارس
  • جواد شهرکی، علی سردارشهرکی صفحات 13-28
    با توجه به اینکه سطوح توسعه یافتگی بخش کشاورزی در یک منطقه یکسان نخواهد بود و زمینه ای را برای یک عدم تجانس و ناهمگنی فراهم خواهد کرد، لذا ضرورت مطالعه روند توسعه یافتگی را در این بخش اجتناب ناپذیر می کند. پژوهش حاضر با شناخت تفاوت های موجود، از نظر میزان برخورداری از شاخص های گوناگون، با هدف آگاهی از سطوح توسعه یافتگی و یافتن میزان شکاف موجود و نوع محرومیت در بخش کشاورزی شهرستان های استان سیستان و بلوچستان که از لحاظ آماری از استانهای با استعداد در بخش کشاورزی چه در زمینه تولید، چه سطح زیرکشت می باشد، انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کل شهرستان های استان را شامل شده و از دو روش تاکسونومی عددی و تحلیل عاملی در چارچوب 51 شاخص اصلی و عمده کشاورزی بهره گرفته شده است. آمار و اطلاعات از آمارنامه های کشاورزی و سالنامه های آماری استان گردآوری شده است. مساله ای که در این پژوهش به آن پرداخته شده، این است که با توجه به شاخص توسعه مدنظر، نحوه ی توزیع امکانات و خدمات چگونه بوده و کدام یک از شهرستانهای مورد مطالعه به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه دارای موقیت مناسب و کدام یک محروم می باشند؟ برای یافتن نتایج و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و MATLAB استفاده شد. نتایج نشان داد که: شهرستانهای زابل، زاهدان، سراوان، چابهار، خاش در دسته شهرستانهای نسبتا توسعه یافته، شهرستانهای ایرانشهر، سرباز و سیب و سوران در دسته شهرستانهای کمتر توسعه یافته و شهرستانهای زابلی، کنارک، نیک شهر، میان کنگی در دسته شهرستان های توسعه نیافته از لحاظ کشاورزی به شمار می روند.
    کلیدواژگان: توسعه یافتگی، توسعه یافتگی کشاورزی، تحلیل عاملی، تاکسونومی عددی، سیستان و بلوچستان
  • علی حاجی نژاد، جعفر قادری، احدالله فتاحی، فاطمه باقری*، ناصر عبدی صفحات 29-44

    اهمیت صنعت گردشگری که اقتصاددانان آن را سومین صنعت بزرگ دنیا می دانند، به اندازه ای است که هر کشوری علی رغم میزان سطح توسعه ای که دارد، خواهان اثرات مثبت آن اعم از توسعه اقتصادی، ارتقا ارتباطات و صلح بین المللی، بهبود استاندارد زندگی، حفاظت از میراث فرهنگی و... است. گردشگری بیش از 7/8 درصد از استخدام جهانی و یک شغل به ازای هر 5/11 شغل موجود در جهان را به خود اختصاص داده است. با این وجود، یکی از انتقادات وارد آمده بر اشتغال زایی گردشگری، فصلی بودن آن است. این پدیده که می توان گفت گریبان گیر هر مقصد گردشگری است؛ بر امنیت شغلی فعالین حوزه گردشگری تاثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر که از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است؛ بررسی تاثیر فصلی بودن، بر دو بعد مهم امنیت شغلی یعنی درآمد و ثبات شغلی است. در این پژوهش، میانگین درآمد و تعداد کارکنان قراردادی در فصول مختلف سال و همچنین دیدگاه 105 شاغل گردشگری در مورد تاثیر فصلی بودن بر درآمد و ثبات شغلی آن ها (با استفاده از آزمون T) در 3 حوزه فعالیتی گردشگری یعنی هتل، رستوران و فروشگاه های عرضه سوغات در شهر سرعین، در قالب پرسشنامه مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که میانگین درآمد و توزیع کارکنان قراردادی در سرعین، در فصول مختلف، متفاوت است؛ به این ترتیب که این دو شاخص در فصل تابستان به بیشترین مقدار خود و به ترتیب در فصول بهار، پاییز و زمستان کاهش می یابند. هم چنین فعالین این حوزه اثر فصلی بودن گردشگری (که بر تعداد گردشگران هر فصل) را بر میزان درآمد و احساس ثبات شغلی خود را تایید می کنند. راه کارهایی از جمله متنوع سازی بازار هدف گردشگری، برگزاری جشنواره و رویدادها و ایجاد مشوق هایی مانند قیمت گذاری متفاوت در فصول کم رونق می تواند موجب تعدیل اثرات نامطلوب فصلی بودن شود.

    کلیدواژگان: گردشگری، فصلی بودن، امنیت شغلی، شهر سرعین
  • علی موحد، مظهر احمدی، سوران مصطفوی صاحب صفحات 45-60
    توسعه پایدار شهری مقوله ای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها تاثیرگذار بوده است و عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و اکولوژیک را مورد توجه قرار می دهد. آنچه امروزه مهم است، شناخت نقاط قوت و ضعف ابعاد توسعه است. هدف پژوهش حاضر سطح بندی فضایی و تحلیل میزان پایداری و ناپداری محلات شهر ماکو به لحاظ برخورداری از سنجه های توسعه است. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی با تاکید برروش جامع نگری است. برای ارزیابی سطوح پایداری محلات، تحلیل نابرابری ها از مدل های کمی و نرم افزارهای آماری از قبیل: تکنیک تحلیل عاملی، شاخص ترکیبی توسعه انسانی و امتیاز استانداردشده با انتخاب50 معیار در قالب ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست- اجتماعی، نهادی-کالبدی استفاده شده است. همچنین در اثنای تحقیق از نرم افزارهای SPSS،Auto cad وArc Gis استفاده شده است. نتایج نشان داده است در مجموع شاخص های تلفیقی ضریب پایداری بین محلات این شهر متفاوت بوده به طوری که از 14 محله، دو محله در گروه پایدار ایده آل، چهار محله درگروه پایدار قوی، سه محله نیمه پایدار، سه محله پایدار ضعیف و دو محله درگروه ناپایدار قرار دارند. بر اساس شاخص HDI محلات 12و 13 به ترتیب با ضریب پایداری «0.466829» و «0.601758» به عنوان محلات پایدار ایده آل و محلات 5 و 7 با اختصاص کمترین ضریب پایداری به ترتیب با ضریب «0.201974» و «0.200198» به عنوان محلات ناپایدار شناخته شده اند. نتایج حاصل از مدل امیتاز استاندارد شده (Z score) نیز همین امر را تایید می کند. طبق یافته های بدست آمده از تکنیک تحلیل عاملی، مطلوب ترین حالت پایداری برای شهر ماکو در شاخص های اقتصادی با میانگین «0.0000002381» و نامساعدترین حالت مربوط به شاخص های نهادی- کالبدی با میانگین «0.0000003571-» است.
    کلیدواژگان: سطوح برخورداری، پایداری، سنجه های پایداری، شهر پایدار، ماکو
  • وحید یاری قلی، محمد جواد نوروزی، بهرنگ کلانتری صفحات 61-72
    از دهه 1980 به بعد توسعه پایدار به عنوان مفهوم اصلی و بنیادی در راهبرد حفاظت جهانی سازمان ملل و در گزارش برانت لند قرار گرفت. توسعه شهری پایدار نیز اهمیت بسزایی را در دل مفهوم توسعه پایدار دارد. شهرنشینی شتابان، هم زمان با ظهور و تکامل سرمایه داری در ایران، انباشت سرمایه، تمرکز فضایی ابزار تولید بیشتر در شهرها انجام شد که نتیجه ای جز توسعه ناپایدار شهری در برنداشت. از این رو هدف اصلی این پژوهش، تحلیل کیفیت پایداری توسعه ی نواحی شهر ابهر می باشد. روش شناسی تحقیق، رویکرد کمی تحلیلی است. در بخش مبانی نظری از روش اسنادی، و از روش ELECTRE برای رتبه بندی نواحی شهر ابهر از لحاظ شاخص توسعه پایدار استفاده گردید. در جهت تحلیل کیفیت پایداری توسعه نواحی شهر ابهر، با بررسی ادبیات تحقیق و همچنین مطالعات اکتشافی در سطح نواحی شهر، در نهایت با توجه به موجودیت داده ها و اطلاعات در رابطه با نواحی چهارگانه شهر، 20 شاخص در در سطح نواحی شهر ابهر مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از تحقیق بیانگر تفاوت نواحی چهارگانه شهر ابهر از لحاظ شاخص های پایداری توسعه شهری می باشد. به طوری که ناحیه 2 رتبه یک را در بین نواحی کسب کرد و به ترتیب نواحی 1، 4 و 3 در مرتبه ی بعدی از لحاظ شاخص های مورد مطالعه می باشد. به طور کلی می توان این نکته را ذکر کرد که در شهر ابهر نابرابری به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه پایدار بین نواحی چهارگانه زیاد بوده و توزیع و پراکندگی بین نواحی در تمامی شاخص ها وجود دارد. بنابرین نیاز به برنامه ریزی مطلوب تر در جهت دستیابی به توسعه پایدار در نواحی چهارگانه شهر، ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: توسعه پایدار، پایداری نواحی شهری، مدل ELECTRE، ابهر
  • سیدنعمت الله موسوی صفحات 73-84
    در این مطالعه ارزش تفریحی سد رودبال و میزان تمایل به پرداخت (WTP) بازدیدکنندگان این سد با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط (CVM) و پرسش نامه انتخاب دوگانه تعیین و اندازه گیری شده است. نمونه گیری به صورت تصادفی و از بین بازدیدکنندگان منطقه ی رودبال و در دو مقطع زمانی بهار و تابستان 1390 صورت گرفته است. تعداد نمونه بر اساس میانگین و واریانس جامعه آماری (بازدید کنندگان سد رودبال)،600 پرسشنامه تعیین شده است. برای اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان از مدل Logit استفاده کرده و بر اساس روش حداکثر درستنمایی، پارامترهای این مدل برآورد شده است. نتایج نشان می دهد 36 درصد افراد بررسی شده، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده تفریحی از سد رودبال شهرستان داراب هستند و متوسط تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای ارزش تفریحی این سد، 31/9216 ریال برای هر بازدید و ارزش کل تفریحی سالانه آن بیش از 13 میلیارد ریال برآورد شده است. متغیر درآمد فرد با اطمینان 99 درصد دارای تاثیر معنی دار بر تمایل به پرداخت می باشد، متغیر پیشنهاد با اطمینان 95 درصد و آموزش با اطمینان 90 درصد بر تمایل به پرداخت افراد جهت استفاده از سد رودبال موثر می باشند. بیشترین تاثیر بر احتمال تمایل به پرداخت به ترتیب مربوط به متغیرهای درآمد فرد و آموزش می باشد.
    کلیدواژگان: تمایل به پرداخت، ارزش گذاری مشروط، مدل لاجیت، سد رودبال، داراب
  • علی اکبر تقیلو صفحات 85-102
    هدف اصلی برنامه های توسعه نواحی روستایی دستیابی به الگویی مناسب برای توزیع سکونتگاه ها، امکانات و فعالیت ها بر اساس ظرفیت های سرزمین است. هدف تحقیق حاضر بررسی توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی سکونتگاه های روستایی است. روش تحقیق جهت دستیابی به هدف فوق توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان ارومیه است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال1390 و واحد آمار جهاد کشاورزی استان بدست آمده است. در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدلهای تاپسیس برای سطح بندی توسعه روستاها، مدل تحلیل خوشه ایسلسله مراتبی برای تعیین خوشه های توسعه یافتگی و از مدل تحلیل رگرسیون جهت تحلیل علی توسعه یافتگی روستاها استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که حدود 81 و 82 درصد روستاهای بسیار توسعه یافته و توسعه یافته در محدوده کاربری اراضی زراعی آبی مخلوط زراعت و باغ قرار دارد که از این روستاها به ترتیب حدود 68 و 62 درصد این روستاها در شیب صفر تا 2 درصد قرار گرفته است. همچنین از مجموع روستاهای واقع در 5 کیلومتری شهر و شبکه ارتباطی بین شهری، به ترتیب 24 و 15 درصد روستاها بسیار توسعه یافته و توسعه یافته است. در نهایت مدل رگرسیون نیز نشان می دهد که موقعیت روستاها نسبت به شهرها تنها 3 درصد سطح توسعه یافتگی آنها را تبیین می کند.
    کلیدواژگان: توسعه روستایی، منابع اکولوژیک، مدل تاپسیس، ارومیه
  • رسول قربانی، فاطمه زادولی*، شاهرخ زادولی خواجه صفحات 103-118

    گردشگری روستایی فعالیت بسیار پیچیده ای است که با بخش های دیگر جامعه، وجوه مشترکی داشته و دارای اثرات و پیامدهای مختلفی است که می بایست در فرایند برنامه ریزی، تمامی جوانب آن را مورد ملاحظه قرار داد تا از اثرات منفی آن کاسته شده و تاثیرات مثبت آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و زیست محیطی افزایش یابد. این تحقیق با هدف ارزیابی اثرات منفی توسعه گردشگری در روستای کندوان استان آذربایجان شرقی صورت پذیرفته است. برای این منظور از کلیه سرپرستان خانوار در روستای کندوان تعداد 114 نفر به روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده است. جمع آوری اطلاعات این تحقیق نیز بصورت پیمایشی با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. به منظور تجزیه تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اثرات منفی توسعه ی گردشگری در روستای کندوان در شش عامل ترکیبی تغییرات منفی در آداب و رسوم سنتی روستا، تغییرات منفی در فعالیت اقتصادی و شکاف درآمدی، فصلی شدن درآمد و افزایش قیمت کالا، تغییرات منفی در شرایط اکولوژیکی، از بین رفتن ابنیه و آثار تاریخی و افزایش آلوگی های زیست محیطی قرار گرفته اند که این شش عامل در مجموع 82.660 درصد از واریانس را تبیین می نمایند. همچنین بیشترین اثرات منفی توسعه گردشگری در روستای کندوان را عامل اول شامل می شود که به تنهایی 31.729 درصد واریانس را تبیین می نماید و متغیر تاثیر رفتار و شیوه زندگی گردشگران بر رفتار و شیوه زندگی روستاییان (تغییر در نوع پوشاک، نحوه سخن گفتن و...) در این عامل با بارعاملی 0.934 بیشترین اثر منفی را در روستای کندوان دارا می باشد.

    کلیدواژگان: توسعه گردشگری، اثرات گردشگری، تحلیل عاملی، روستای کندوان
  • حمید نظری پور*، محسن دوستکامیان، آرزو اسدی، علی بیات صفحات 119-132

    در این پژوهش، پهنه بندی اقلیمی منطقه جنوب و جنوب غرب ایران بر اساس روش های آماری چند متغیره صورت گرفته است. برای این منظور از15 پارامتر اقلیمی در 30 ایستگاه هواشناسی محدوده مورد نظر استفاده شده است. با انجام میان یابی، آرایه ای به ابعاد ایجاد گردید که ردیف های آن مبین مکان و ستون ها نمایانگر متغیرهای اقلیمی می باشند. اجرای تحلیل عاملی بر روی آرایه مزبور نشان داد که اقلیم محدوده مورد مطالعه تحت تاثیر سه عامل بارش، دما و رطوبت می باشد که 90درصد پراش داده ها را تبیین می نمایند. عامل بارش بیشینه پراش داده ها را تبیین و بیشینه وزن آن در امتداد کوه های زاگرس با آرایش شمال غربی - جنوب شرقی گسترش دارد. عامل دما بیش از 30درصد پراش داده ها را تبیین نموده و بیشینه وزن آن در مناطق کم ارتفاع دامنه جنوبی غربی ارتفاعات زاگرس قرار دارد. عامل رطوبت 10 درصد از پراش را تبیین و آرایش مکانی بار این عامل در مناطق ساحلی گسترش دارد. در نهایت با بهره گیری از روش تحلیل خوشه ایسه پهنه اقلیمی متمایز شناسایی شد. این نواحی اقلیمی عبارت اند از: ناحیه گرم و مرطوب که بخش بیشتری از کرانه های خلیج فارس و استان خوزستان را در بر می گیرد؛ ناحیه گرم و خشک و کم بارش که بخش های جنوب شرق محدوده مورد مطالعه را شامل می شود و ناحیه سرد و پربارش که شمال ارتفاعات زاگرس (بخش های زیادی از استان های یاسوج، شهرکرد، قسمت های شمالی خوزستان، لرستان و ایلام) را شامل می شود. به منظور ارزیابی نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای، از روش های تحلیل ممیزی و آزمون تفاضل گیری استفاده گردید. نتایج آزمون های صحت سنجی در پهنه بندی نشان داد که 7/97 درصد از اعضای گروه ها به طور درست جایابی شده اند.

    کلیدواژگان: پهنه بندی، تحلیل عاملی، تحلیل خوشه ای، تحلیل ممیزی، ایران
  • مهناز زارعی صفحات 133-144
    پژوهش ها حاکی از آن است که از پنچ بخش عمده ی مصرف کننده انواع انرژی در جهان، بخش ساختمان و مسکن سهم شایان توجهی از میزان انرژی مصرفی را به خود اختصاص داده است. میانکین مصرف انرژی ساختمان ها در ایران 58/2 برابر متوسط مصرف جهانی است و بخش ساختمان و مسکن با سهمی بالغ بر 9/41% بزرگترین مصرف کننده انرژی در ایران می باشد. از دیگر سو، نه تنها پتانسیل صرفه جویی انرژی در بخش ساختمان و مسکن بیش از سایر بخش هاست، بلکه کاهش مصرف انرژی در این بخش ساده تر و با سرمایه گذاری کمتری نسبت به بخش های دیگر امکان پذیر می باشد. همچنین، مقوله ی سبد مصرف و پورتفولیوی انرژی در بخش مسکن و شهرسازی، در زمره موضوعاتی است که مبنای الگوی مورد اشاره است. اهمیت این موضوع با تدوین قیمت های پله کانی و تفاوت هزینه در بکارگیری هر نوع انرژی در پریودهای مختلف زمانی، محسوس تر شده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی خانه ایرانی انرژی محور با رویکرد سبد بهینه مصرف انرژی های چند پریودی و چند نرخی است. یک مدل ریاضی بهینه یابی سبد مصرف انرژی های چند پریودی و چند نرخی ارائه و به دو روش برنامه ریزی خطی صفر و یک (BLP) و روش ابتکاری تجزیه و ترکیب (HDC)، به طور جداگانه حل شده است؛ جهت بررسی میزان کارایی الگوریتم پیشنهادی، بخش مسکونی شهر شیراز به عنوان جامعه آماری مورد نظر انتخاب گردیده و داده های انرژی مصرفی (برق و گاز) 270 خانه ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است. مقایسه نتایج حاصل از دو روش BLP و HDC، با یکدیگر و نیز با مقادیر واقعی هزینه انرژی نمونه های تصادفی، بیانگر مدیریت بهینه منابع کمیاب انرژی، میزان استفاده از هر یک از منابع در هر پریود و کاهش مجموع 1/26 و 5/30 درصدی هزینه انرژی مصرفی (به ترتیب در دو روش HDC و BLP) نسبت به مقادیر واقعی می باشد.
    کلیدواژگان: مدیریت انرژی شهری، سبد مصرف، انرژی چند پریودی، بهینه یابی، خانه ایرانی
|
  • A. Shakoor, A. Zangiabadi, F. Karimi Ghotbabadi Pages 1-12
    Governments will need to manage their territory and run the country into smaller administrative units for playing their fulfillment role in different fields such as governance, service delivery and the creation of social capital. Although, the divisions to decentralization is undeniable necessity for most countries but the obligatory target logical divisions is more important than any other issues. Any political division of the country should be consistent to non-permanent and permanent changes of state that eventually lead to the country's national survival. National security depends on possibility convenient access of residents to services and facilities. Hence, the divisions should efficiently act with the minimum stress and maximum mutual in order to create coordination and cooperation within regions and among neighboring regions. The purpose of this paper is analyzing the reasons and necessity of dividing the province. This descriptive-analytical research is developed to collect the necessary information through documentary process. At first, this paper has been introduced the current status of political divisions in the province without mentioning the difficulties existed in different parts of the province nowadays. Secondly, the proposed model will be referred to the division of the province and its implementation process. Results of this research has been mentioned to necessity of Fars province division by considering Fars province problems such as horizontally expansion of province, inappropriately development of indicators in province, existence of many cities, and the poor condition of roads. Therefore, the selection of Jahroom, due to its condition as the second political- official center in the province, will be leaded the field of province division smoother.
    Keywords: State division level, Sit politic organization, Politic, administration base, Centrality indication, Fars province
  • J. Shahraki, A. Sardar Shahraki Pages 13-28
    With the development of agriculture, the underlying spatial heterogeneity and heterogeneity will be provided in a region. Thus, the necessity of this study is tangible to consider the process of agriculture development in one place. Present study, by understanding the differences in term rate of various indicators, the levels of development, finding existing gap and the type of deprivation in the agricultural sector, is shown Sistan & Baluchestan Province as talented province from agricultural aspect by statistical in manufacturing and cultivation. The population of the whole province of Sistan & Baluchestan has been studied by using two methods of numerical taxonomy and factor analysis within the framework of 51 main and major agricultural indexes through this research. This descriptive-analytical research is developed to analyze the compiled information from agriculture reports and provincial statistical yearbooks. This study is based on this question "which studied cities in this research are successfully appropriated and which are deprived in terms of possessing development of indicators?" that the development of facilities distribution is taking into account. By using SPSS and MATLAB software for data analysis, the results has been showed that Zabul, Zahedan, Saravan, Chabahar and Kash cities are considered in moderately developed Counties category; Iranshahr, Sarbaz, and Sib & Suran Counties are placed in less developed Counties category; and Zabol, Konarak, Nik Shahr and Miyan Kangi are placed in underdeveloped Counties category in term of Agriculture.
    Keywords: Levels of development, Agricultural development, Factor analysis, Numerical taxonomy, Sistan, Baluchestan
  • A. Hajinejad, J. Ghaderi, A. Fatahi, F. Bagheri, N. Abdi Pages 29-44

    The economists mentioned to the importance of tourism industry as the largest third world's industry. Each country, in different level of development, wants the positive effect of tourism industry on its economic development, communication improvement, promoting the international relationships and peace, improving the life standards, protection of cultural heritage, etc. Tourism has been provided more than 8/7 percentage of the global employment so that it is devoted a job out of 11.5 jobs in the world. However, one of the criticisms of tourism job-making is its seasonality that has bad effects on the job security of the tourism activists. The aim of this descriptive-analytical research is considering the effect of seasonality on two important dimensions of job security in terms of income and identity, and job stability. This research investigates the income average of contractive staff in the different seasons of the year and the opinion of the 105 tourism employees (in the hotel, restaurant and souvenir store sectors of Sarein city) about the seasonality impact on their income and job stability (by using T-test). Results show the income average and distribution of contract staffs in Sarein city that their variations are noticeable seasonally. These indexes reach to their highest amount in summer and decreasing in the spring, autumn and winter. Furthermore, activists of this sector confirm the seasonality impacts on their income extend and sense of job stability. Diversification of the tourism target market; holding up the festivals and events; and incentives such as diverse pricing in the low seasons can moderate unpleasant seasonality impacts.

    Keywords: Tourism, Seasonality, Job security, Sarein city
  • A. Movahed, M. Ahmadi, S. Mostafavi Saheb Pages 45-60
    Sustainable urban development is extensive and complex subject in growth and development of cities that subsequently some factors such as economic, social, ecological and environmental should be considered. Today, the strengths and weaknesses of development is very controversial issue. The aim of this research is spatial classification, stability and instability analysis of Maku in term of developmental measures. This descriptive-analytical research is applied and developed with an emphasis on comprehensive approach.Quantitative analysis and statistical software such as: Factor analysis, Human Development Index (HDI), Standardized Score with choice of 50 indicators in terms of "social", "economic", "environmental- social", "Institutional-physical" dimension were used to assess stability and inequalities analysis of neighborhoods. Generally, coefficient consolidated index was different among different areas of the city. Results show that there were two neighborhoods in ideal stable groups, 4 neighborhoods in sustainable groups, 3 neighborhoods in semi-stable groups, 3 neighborhoods in weak stable groups, and 2 neighborhoods in instability from 14 neighborhoods. On the basis of Human Development Index (HID), 12th and 13th quarters in respect of stability coefficient "928664.0" and ""926906.4" as ideal stable groups, and 5 th and 7 th quarters with lower stability coefficient 92.90068" and 92.99004 "as instability quarters are recognized via Standardized Score model. Based on the factor analysis, the most desirable average stability of Maku city in the economic term was "92999999.040" and the most undesirable average stability in the institutional - physical term was - " 929999990.60"2.
    Keywords: Levels of having, Stability, sustainability indicators, Neighborhoods, city of Maku
  • V. Yari Gholi, M. J. Noroozi, B. Kalantari Pages 61-72
    After the 1980s, the concept of sustainable development as a fundamental strategy was reported for the United Nations World Conservation and Land Brandt. Sustainable urban development has important role in the heart of sustainable development concept. Simultaneously happening of rapid urbanization with the emergence and development of capitalism in Iran, in which the capital accumulation and focused urban space had been occurred, did not have any result in the instability urban development. The main objective of this quantitative and analytical research refers to consider the sustainability development of Abhar urban areas. A documentary library studies and the ELECTERE model were used for qualitative analysis of sustainability in Abhars urban area. Finally, the available information and the collected data indicate four different areas in Abhar in term of sustainable urban development. Subsequently, the necessity of better planning to increase sustainable urban development is tangible in four areas of Abhar.
    Keywords: Sustainable development, Quality of urban sustainability, ELECTRE model, Abhar City
  • S. N. Mousavi Pages 73-84
    This paper aims to estimate Recreational value and willingness to pay of visitors of Rudbal dam in Darab Township in Fars province. For this purpose, Conditional Valuation Method and dual choice questionnaire were used. Logit model was used to determine factors affecting willingness to pay of visitors. Data were collected from a random sample of 600 visitors. Results showed that 36 percent of visitors were ready to pay 9216/31 Rials, on the average, for recreational purposes and yearly total recreational value was amounted to over 13 milliard Rials. Level of income and education were among most important factors affecting willingness to pay to visit the site.
    Keywords: Willing to pay, CVM, Logit Model, Rudbal Dam, Darab
  • A. A. Taghiloo Pages 85-102
    The main aim of rural development programs is achieving a suitable model for the distribution of settlements, resources and activities based on land capacity. The aim of this descriptive-analytical research refers to study of developed and underdeveloped rural settlements. The population of this study is rural settlements from central section of Urmia. Data obtained from the agriculture department of the province and census housing survey that had been done in 1390. For analyzing data, the TOPSIS model was used for considering rural development level, the hierarchical cluster analysis was used to identify clusters of development and regression model was used to analyze causal rural development. The results show that about 81 and 82 percent of developed and high developed rural have been set in agricultural land, irrigated mixed farming and gardens that 68 and 62 percent of these places are located on the slopes of zero to 2 percent. 24 and 15 percent of total villages, that located 5 km from the city and intercity networks, are developed and highly developed respectively. Finally, the regression model also shows that development level of the rural settlements is 3 percent more than cities.
    Keywords: Rural development, Urmia, Ecological Resources, slope, location of villages
  • R. Ghorbani, F. Zadvali, Sh. Zadvali Khaje Pages 103-118

    Rural tourism as complex activity is in common from different aspects to other sectors of society that all aspects of its implication should be considered in the planning process to minimize its negative effects and raise positive effects on economic, socio-cultural and ecological. The aim of this study refers to assess the negative impacts of tourism development in the Kandovan village of the East Azerbaijan province. The census population of this study is consisting of 114 households in the Kandovan that they were selected by Cochran sampling. in this research survey, factor analysis and SPSS software were used to analyze the collected data from conducted questionnaires. The results has been shown the negative impacts of tourism development in the Kandovan village such as negative changes in the traditional custom of village; adverse changes in economic activity and income gap; quarterly revenues and rising commodity prices; increasing environmental pollution; and destroying buildings and monuments. These six factors together explain 82.660% of the variance. Also, most of the negative effects of tourism development in the Kandovan village is the first factor with 31.729% variance. The effect factor of behavior and lifestyle of tourists on the lifestyle and custom of the Kandovan villagers (Change of clothes, speaking style, etc.) is very tangible with 0.934 load factor.

    Keywords: Tourism development, Tourism impacts, Factor analysis, Kandovan village
  • H. Nazaripour, M. Dostkamiyan, A. Bayat Pages 119-132

    In this research, climate regionalization of the south and south-west of Iran has been identified on the basis of multivariate statistical methods. For this purpose, we used 15 climatic variables in 30 meteorological stations. By performing interpolation of variables, a matrix was created in configuration R2669*15 that rows and columns, respectively, are included of space and variables. Factor analysis revealed that 3 factors such as precipitation, temperature and humidity are affected the climate of case study area. Precipitation data explains the maximum variance in diffraction pattern and weight along the Zagros Mountains. More than 30 percent of the data variance is explained by temperature and the highest weight is located in the low- height areas of the south-western slopes of Zagros Mountains. Finally, humidity explains10 percent of total variance and expands in the coastal areas. Finally, the cluster analysis method identified three distinct climatic zones. The climatic zones are included: 1. Hot and humid region (the Persian Gulf shores and the Khozestan province), 2.Hot and arid region (the south-east parts of study area) and 3.Cold and high rainfall region (the highlands of Zagros Mountains). In order to evaluate the results, discrimination analysis and difference tests are used. The results showed that more than 97 percent of group members have lain in the correct location.

    Keywords: regionalization, factor analysis, cluster analysis, discriminant analysis, Iran
  • M. Zarei Pages 133-144
    Researches indicate that considerable share of energy consumption is allocated to housing construction sector. On the other hand, the average consumption of energy in Iran residential buildings is 2.58 times more than the world standard energy consumption. In fact, the residential sector, by allotting the portion more than 41.9 % of energy resources, is the major energy consumer sector in Iran. It should be mentioned that not only the potential energy savings in residential sector is more than the other sectors, but also the possibility of reduction of energy consumption in this sector is easier and with less investment than the other sectors. Therefore, the essentiality presentation an oriented energy pattern for the Iranian house is very tangible. The importance of the presentation oriented energy pattern has specially been enhanced after facing to the multi-prices and multi-periods energy applications. The aim of present research refers to modeling oriented energy pattern for Iranian house by presenting a mathematical model for optimization of multi-periods and multi-prices energies by considering consumption portfolio. The mathematical model is then solved by two methods such as BLP and HDC, separately. For evaluating the degree of efficiency of the proposed algorithm, Shiraz city residential sector has been chosen as the statistical population, and the energy consumption data (electricity and gas) of 270 Iranian houses were deployed. The obtained results from two methods of BLP and HDC indicate the optimal management of limited resources of energy, the amount of recourses usage in each period, and also a decrease in energy consumption costs about 26.1% and 30.5% (by HDC and BLP, respectively) compared to the real data.
    Keywords: Urban Energy Management, Consumption Portfolio, Multi, periods Energy, Optimization, Iranian House