فهرست مطالب

تاریخ اسلام و ایران - سال بیست و پنجم شماره 28 (زمستان 1394)

نشریه تاریخ اسلام و ایران
سال بیست و پنجم شماره 28 (زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/12/13
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مظهر ادوای، هادی وکیلی صفحات 5-39
    ناحیه هورامان در غرب کردستان از سده 4ق تا پایان سده 12ق توسط حکام محلی این ناحیه و تحت نظارت مستقیم حکومت مرکزی ایران اداره می شده است. با شروع سده 13ق شاهان قاجار بی توجه به این مساله و همچنین اختلافات قومی حاکمان هورامان با والیان اردلان کردستان، در پی واگذاری کامل هورامان به والیان اردلان برآمدند که این مساله باعث شکل گیری شورش هورامان در دوره ناصری شد. روابط حاکمان این ناحیه با والیان اردلان، حکومت مرکزی قاجار و دولت عثمانی نیازمند تحلیل و بررسی است. پرسشی که این مقاله حول محور آن شکل گرفته، این است که چه علل و عواملی سبب شکل گیری این شورش شد و چه پیامدها و نتایجی در پی داشت؟ این پژوهش بیشتر با تکیه بر اسناد و روزنامه های دوره قاجار و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، سعی در روشن کردن این مساله دارد که چگونه با وجود تبعیت کامل حکام هورامان از حکومت مرکزی ایران پیش از دوره قاجار، در این دوره شرایطی فراهم شد که سرانجام آن شورشی بود که علاوه بر هزینه های گزاف برای والیان اردلان و دولت مرکزی قاجار، توانست به عنوان یکی از علل مهم در سقوط حکومت اردلان ها و دخالت دوباره دولت عثمانی در مساله مرزها به نفع خود، نقش بازی کند.
    کلیدواژگان: هورامان، قاجار، شورش، عثمانی
  • ابراهیم رایگانی، مهدی موسوی کوهپر، جواد نیستانی صفحات 41-64
    ارجان یکی از مهمترین کوره های ایالتی دوره ساسانی در جنوب غربی ایران بود که در دوران اسلامی نیز رشد و گسترش مضاعفی یافت. سلسله هایی چون صفاریان، آل بویه، سلجوقیان و اتابکان براین منطقه حکمرانی نمودند. اعراب مسلمان طی سالهای18تا23ه.ق تمامی منطقه ارجان و رستاق های وابسته به آن را فتح نمودند. در این منطقه مذاهبی چون زرتشتی، مسیحیت و صابئی بیشترین جمعیت از ساکنان را به خود اختصاص دادند. پس از ورود اسلام به منطقه ارجان، فرقه گرایی مذهبی به اوج رسید و اسماعیلیان، خوراج، شیعه اثنی عشری و فرقه های چهارگانه اهل سنت نیز به مذاهب و ادیان قبل از اسلام اضافه شدند. ارجان پس از قرنها شکوفایی و رونق سرانجام میان قرون ششم و هفتم ه.ق از رونق افتاده و متروک گردید. دلایل عمده ای براین ویرانی موثر بوده که این عوامل به دو دسته طبیعی و انسانی تقسیم می شوند. عوامل طبیعی شامل زلزله های پیاپی، قحطسالی و بیماری های همه گیر و عوامل انسانی که بسیار مهم تر از عوامل طبیعی بوده اند عبارتند از منازعات مداوم میان مدعیان حکمرانی، حضور قلاع متعدد اسماعیلیه ( و تمامی امور مربوط به این قلاع از جمله غارت، ناامنی جاده ها، اسارت ساکنین منطقه)، مهاجرت-های متعدد بین المللی و نحله های فکری-اعتقادی متعدد و در نهایت تغییرات اساسی در جغرافیای سیاسی-اداری ایالات فارس و خوزستان که منجر به حذف نام ارجان گردید، از عمده ترین دلایل ویرانی و متروک گردیدن شهر یاد شده به شمار می روند.
    کلیدواژگان: ارجان، ویرانی، اسماعیلیان، فرقه های مذهبی، تقسیمات سیاسی
  • محسن رحمتی* صفحات 65-98
    در آغاز قرن سوم با موافقت خلافت عباسی، خاندان دهقانی سامانی، بر نواحی مرزی قلمرو اسلامی در شرق ماوراء النهر مسلط شده و به تدریج بر دامنه قدرت و قلمرو آن اقزوده شد تا اینکه همه نواحی شرقی قلمرو اسلامی از جبال تا رود طراز را زیر سلطه گرفت. در ابتدای امر، علاوه بر پیوند سیاسی و مذهبی، دعاوی استقلال طلبانه صفاریان و علویان طبرستان علیه خلافت عباسی، عامل تحکیم روابط آنها با خلافت عباسی شد. اساس مناسبات سامانیان با خلافت عباسی، تحت تاثیر عوامل متعدد نظیر تغییر در ساخت سیاسی در قلمرو سامانی، ظهور دیلمیان، غلبه آل بویه بر بغداد و جز آن یکسان نبوده و دچار تحول و تطور گشت. چنانکه گاهی روابط فیمابین دوستانه و مبتنی بر وفاق و همگرایی بود و گاهی ضمن حفظ ظاهر، روابط آنها دچار تیرگی شده و گاهی نیز به روابط خصمانه مبتنی بر تقابل و تضاد تغییر می کرد.
    این مقاله در پی آن است که با روش توصیفی – تحلیلی، ضمن شناسایی تحولات درونی قلمرو سامانی، روابط فیمابین امیران سامانی با خلافت عباسی را ،با تاکید بر عوامل اثرگذار بر آن، تبیین کند.
    کلیدواژگان: سامانیان، خلافت عباسی، ماوراء النهر، دیلمیان
  • سید ماهیار شریعت پناهی* صفحات 99-142
    دانش جراحی یکی از فرازهای مهم تاریخ طب اسلامی است. در میان اندام های مختلف، بخش جراحی های دهان نیز به دلیل ظرافت و حساسیت زیاد اندامهایش، نیاز به شناخت، تخصص و تجربه بالینی زیادی دارد. با بررسی تالیفات در حوزه جراحی های دهانی، برخی اصول ثابت و رایج قابل ترسیم است که به صورت قوانین ثابت مورد پذیرش و استفاده اکثر جراحان مسلمان بوده است. استخراج این اصول، اولین موضوع و بررسی تکنیک های جراحی دهان نیز موضوع دوم این تحقیق است. نتایج این تحقیق، موید این فرضیه است که جراحان مسلمان شناختی واضح و متمایز از انواع بیماری های دهانی داشته که طبقه بندی دقیق بیماری ها بر اساس اندامهای لب، لثه، دندان، زبان و فک اولین نشانه آن است. اصول آنها نیز تشخیص متمایز و صحیح مکان بیماری ها، توصیف ابزارهای تخصصی، رعایت اصول احتیاطی، جلوگیری از خونریزی، بخیه زدن، ضدعفونی و مرهم گزاری است. تکنیک های جراحان نیز شامل شکاف زدن عرضی بدون کشط یا با کشط کردن، قطع کردن به روش سلخ کردن، داغ کردن غیر مستقیم با آتش (کی بالنار) یا روغن (کی بالسمن) یا داغ کردن مستقیم، تراشیدن، سوهان کردن، جرم گیری، کشیدن دندان (قلع) با تکنیک شکافتن و کشط کردن یا با تکنیک نشر کردن، شکسته بندی موضع بدون زخم یا همراه زخم و ارتودونسی بوده است. استفاده گسترده جراحان از داروهای گیاهی (مفرد یا مرکب) در مراحل مختلف فرایند جراحی های دهانی، گویای آشنایی کامل آنها با دانش گیاه شناسی، لذا الگویی آموزشی برای طب امروزی است.
    کلیدواژگان: جراحی دهان، شکافتن، داغ کردن، قطع کردن، کشیدن دندان، جرم گیری، ارتودونسی، شکسته بندی، ابزار جراحی، گیاهان دارویی
  • وحید عابدین پور*، ابوالحسن فیاض انوش، فریدون اللهیاری صفحات 143-170
    تیموریان سلسله ای ترکی – مغولی هستند که در فاصله سالهای ( 913- 771 ق ) عموما در نواحی ماوراءالنهر و ایران حاکمیت داشتند . تجربه همزمان زندگی یکجانشینی و کوچ نشینی در الوس جغتای و آسیای مرکزی باعث شد تا تیمور و جانشینانش با اسلام و فرهنگ ایرانی آشنایی هر چند مختصری داشته باشند. به همین سبب مولفه های هویت ایرانی از جمله هنر ایرانی و مذهب تشیع در این زمان فرصت رشد و وحدت بیشتری یافتند . سیاست تسامح گرایانه دولتمردان تیموری ، پیوند تشیع با جریان تصوف و تلاش شیعیان چه در درون جنبش های شیعی و چه به صورت فردی زمینه ای را فراهم ساخت تا مذهب تشیع به ویژه در بعد اجتماعی رشد بیشتری نسبت به ادوار گذشته پیدا کند . از طرفی هنر ایرانی و شاخه های متعدد آن بویژه هنر خوشنویسی در این زمان همانند ظرفی هستند که سایر مولفه های هویت ایرانی از جمله مذهب تشیع موضوع و مظروف آن را تشکیل می دهند. هنر خوشنویسی که با عنوان هنری اسلامی و مقدس شناخته می شود ، در عصر تیموری در دو بعد نظری و عملی با مفاهیم ، ارزش ها و شخصیت های شیعی ارتباط نزدیک و ملموسی پیدا کرد . الهام روحانی و الگوبرداری استادان خوشنویس از شخصیت امام علی (ع) و کاربرد فرهنگ شیعی در نظام استاد – شاگردی این دوره از ابعاد نظری و نگارش نسخه های خطی ، اشعار و کتیبه های شیعی در بعد عملی قرار می گیرند . تحقیق حاضر با هدف تبیین نقش هنر خوشنویسی در نشر و نمایش معتقدات مذهبی جامعه تیموری از یک سو و چگونگی ارتباط این هنر با مذهب تشیع در این زمان از سوی دیگر به دنبال بررسی علل و زمینه های این ارتباط وثانیا ویژگی های آن در دوره تیموری است. مواردی که به شیوه تحلیلی – توصیفی و با استفاده از منابع و اسناد تاریخی و هنری به آن ها پرداخته خواهد شد.
    کلیدواژگان: هویت، تشیع، خوشنویسی، تیموریان
  • احمد عقیلی* صفحات 171-213
    شکوفایی ورونق اقتصادی جامعه نقش عمده ای در تعیین مسیر تحولات تاریخی و حرکت جامعه به سوی پیش رفت ایفا می کند. پیوند ناگسستنی اقتصاد با دیگر مسائل، عامل تاثیر گذار بر این حرکت بوده است.
    رویکرد این پژوهش بیش از هر چیزی توصیف و بررسی تعامل نهادحاکمیت بااقتصادجامعه درعصرصفویه است. اهمیت این موضوع وقتی آشکار می گردد که وضعیت اقتصادی دوره صفوی به صورت سلسله حوادث سیاسی زمان هر کدام از پادشاهان صفوی دقیق تر و جامع تر مورد ارزیابی قرار گیرد و این شیوه ،هدف اصلی از انجام این پژوهش است.
    مقاله به تبیین وضعیت ایران با رویکردی به اوضاع اقتصادی حاکم بر جامعه ایران در دوره اول عصر صفوی(907-996ق)اشاره دارد .تاثیر ونسبت دومقوله حاکمیت واقتصاد در این پژوهش محور اصلی بحث می باشد. درخاتمه مقاله نیز به رهیافت های جدیدی که باانجام این پژوهش حاصل گردید اشاره شده است.
    مهم ترین سئوال پژوهشی که مقاله درپی پاسخ دادن به آن است اینکه مبنای تعامل دولت صفوی بانهادهای اجتماعی واقتصادی این دوره چگونه بود؟ به عنوان یک پاسخ مختصر به این سئوال باید گفت که رابطه حکومت و حاکم با توده مردم و بازار در این دوره، رابطه عمودی بود. یعنی سلطه جویانه و مستبدانه بود و لیکن نسبت به برخی گروه ها و قبایل –دردوره اول صفوی- رابطه مرید و مرادی برقراربود.
    جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام گرفته است. داده ها و اطلاعات بر پایه یافته های حاصل از منابع گوناگون و استنتاج و تحلیل است.
    کلیدواژگان: حاکمیت سیاسی، اقتصاد، امنیت، شورش ها، تجار وپیشه وران
  • محمد مهدی مرادی خلج*، رضا صحت منش صفحات 215-246
    در سال 1323ق. در کرمان حوادثی روی داد که منجر به کشته شدن عده ای از اهالی کرمان شد. چوب خوردن حاج میرزا محمدرضا تاثیرگذارترین حادثه از این وقایع بود و متاثر از آن دو تن از حکام کرمان برکنار شدند. با رسیدن اخبار به تهران، علما، انجمن ها و آزادی خواهان از این حوادث برای پیشبرد اهداف آزادی خواهانه ی خویش استفاده بسیار بردند و طی مهاجرت پناهندگان به حرم عبدالعظیم حوادث کرمان در خواسته های علما از حکومت متبلور شد. علیرغم تاثیر این وقایع در انقلاب مشروطه، یافته های پژوهش حاکی از آن است که وقایع کرمان ناشی از مشروطه خواهی کرمانیان نیست بلکه ناشی از رقابت شدیدی بود که در میان خاندان های حکومت گر کرمان درگرفته بود و نقش اصلی را در پدید آمدن این وقایع داشت. در مجموع 7 نفر از خاندان های ابراهیمی، وکیل الملکی و فرمانفرما، 65 سال از 115 سال تاریخ کرمان، از آغاز قاجاران تا مشروطیت را در کرمان حکومت کردند. از نظر تعداد، این حکام تنها 19 درصد از کل حکام را در این دوره تشکیل می دادند اما بیش از 57 درصد این دوره را حکومت کردند. از جمله عوامل موثر دیگر در پدید آمدن این وقایع شرکت فعالانه اقشار بافنده بود که 78 درصد جمعیت کرمان را تشکیل می دادند و به شرایط نامناسب زیستی و معیشتی خود واکنش نشان دادند.
    کلیدواژگان: کرمان، انقلاب مشروطه، میرزا محمدرضا، خاندان وکیل الملکی، خاندان ابراهیمی
  • محمد تقی مشکوریان*، علی اکبر جعفری صفحات 247-272
    شروع حکمروائی صفویه بیش تر با نظر به رسمیت یافتن تشیع، تمرکز و یکدست شدن حاکمیت سیاسی و درگیری با عثمانی و ازبکان مورد مطالعه قرار می گیرد. اما افراد و گروه های مختلف درون قلمرو صفوی، چگونه با شرایط جدید مواجه شدند و سیاستهای حکومت صفوی چه عاقبتی برای آنها رقم زد؟ تا آنجا که به موضوع ما مربوط می شود، از همان آغاز سادات به طور وسیع از سوی حکومت در مناصب رسمی بکار گرفته شدند، حتی منصب صدارت به انحصار آنها درآمد. اما شیوخ صوفیه چون در امور معنوی و برخی در حوزه قدرت دنیوی، رقیب بالقوه شاه صفوی تصور می-شدند، چندان مورد اعتماد نبودند. رسمیت یافتن تشیع باعث شد هرکسی به صرف باورهای غیر شیعی اش عنصری مشکوک تلقی شود، بویژه که عثمانی و ازبکان همواره باورهای مذهبی را توجیه کننده درگیری های نظامی خود با صفویه می دانستند. با این مقدمات، هدف این مقاله پی گیری تحولاتی است که خاندان لاله در دوران پرآشوب قرن دهم، در جامعه صفوی از سر گذرانده اند. آنها از خاندان های سرشناس تبریز در قرن دهم و برخوردار از امتیاز سیادت بودند. بزرگ این خاندان، بدرالدین احمد، شیخی صوفی از سلسله کبرویه و خلیفه سید عبدالله برزش آبادی در آذربایجان بود. پدرش مرید خواجه علی صفوی بود و یکی از پسرانش مدت کوتاهی صدارت شاه اسماعیل را داشت. سادات لاله در نیمه دوم قرن دهم، به تسنن متهم بودند و احتمالا به همین سبب مورد سوءظن قرار گرفته و به اصفهان تبعید شدند. مجموعه اینها نشان می دهد مطالعه موردی تاریخچه این خاندان تا چه حد می تواند ما را در فهم تحولات این دوره یاری دهد.
    کلیدواژگان: سادات لاله، جامعه صفوی، بدرالدین احمد لاله، شهاب الدین عبدالله لاله
  • کاظم ملازاده *، معصومه طاهری دهکردی صفحات 273-300
    پادشاهی ماد علی رغم فرصت اندک تاریخی منشاء تحولات مهم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شد. متاسفانه در ارتباط با جنبه های مختلف این پادشاهی ابهامات اساسی وجود دارد به گونه ای که تعدادی از پژوهشگران منکر وجود یک پادشاهی بزرگ مادی شده و تعدادی دیگر دوره اصلی پادشاهی ماد را به دلیل فقدان مدارک کافی«دوره تاریک ماد» خوانده اند. فقدان داده های باستان شناسی و تاریخی کافی از پادشاهی ماد و مراکز مهم آن زمینه چنین برداشت هایی را فراهم ساخته است. با این حال شواهد متعدد و اشارات غیرمستقیم منابع تاریخی زمینه ای را فراهم می کند که با بررسی تحلیلی آن می توان به بازسازی جنبه های مختلف وجودی ماد اقدام کرد. مقاله حاضر به بازسازی جغرافیای تاریخی ماد بعد از تشکیل پادشاهی و گسترش آن اختصاص یافته و تلاش دارد با تکیه بر منابع مختلف تاریخی و داده های باستان شناسی بازسازی مستندتری ارائه دهد. بر اساس این مطالعات قلمرو غربی و شمال غربی ماد شامل بخش شمال شرقی بین النهرین، جنوب شرقی آسیای صغیر و ارمنستان می شده و قلمرو شرقی آن تا نواحی مرزی ترکمنستان امروزی گسترش می یافته است. رشته کوه البرز مرز شمالی این پادشاهی را شکل می داد و با سیطره ماد بر ایالت پارس مرزهای سیاسی آن تا خلیج فارس کشیده می شد. بازسازی صورت گرفته در کل با تصویر ارائه شده منابع یونانی از شکل گیری پادشاهی ماد و گسترش غربی آن مطابقت می کند.
    کلیدواژگان: ماد، جغرافیای تاریخی، هگمتانه
|
  • Mazhar Advay, Hadi Vakili Pages 5-39
    Hawraman region in the west of Kurdistan since the 4th to the end of 12th lunar has been administered by local rulers of this region and under the direct supervision of the central government. From the beginning of 13th lunar century, Qajar kings ignoring this problem and also ethnic differences of Hawraman rulers with Ardalan governors, intended to donate Hawraman to Aldalan governors that caused the formation of this rebellion in Naseri age. It’s necessary to analyze the relationship between this region’s rulers with Alrdalan governors and Qajar central government. The question that this essay has been formed around is that what reasons and factors caused this rebellion and what results and consequences it caused? This survey mostly emphasizing the documents and newspapers of Qajar age and using descriptive-analytic method tries to clarify this issue that despite the total obedience of Hawrama rulers of Iranian central government before Qajar age, how were the conditions prepared that it’s conclusion was a rebellion that in addition to heavy expenditures for Alrdala governors and Qajar central government, could play a role as one of the most important reasons of Aldalans’ collapse and the intervention of Ottoman government once more.
    Keywords: Hawraman, Qajar, rebellion, Ottoman
  • Ibrahim Raygani, Mahdi Mousavi Kouhpar, Javad Neyestani Pages 41-64
    Arajan was one of the most importantsassanian states in southwestern Iran which it’s prosperity and development continued in Islamic period. Dynasties such as Saffarids, Buyids, Saljuqs and Atabaks dominated over this area. The Arabs conquered throughout Arajan and its suburbs and villages by years 18 to 23 A.H. The dominant populations were Zoroastrian, Christian, and Sabian in this area. The religious sectarian peaked after arrival of Islam to Arajan area and Isma’ilist, Kharijis (Secedes), twelverShi’a, and quadruplet sects of Sunni Muslims were added to the Pre-Islam religions. Arajan was abandoned during 6th and 7th A.H and lost its prosperity after the centuries. There are lots of reasons for this abandonment which can be divided in two human and natural categories. Natural reasons comprising continuous earthquakes, famine [drought], and epidemic illnesses and the human reasons, much more important than the former, includes successive struggles between dominion claimants, numerous castles of Isma’ilists (they plundered, made insecure, and chain the people), various immigration to other places and several thinking-religious sects, and fundamental changes in the political-administrative geography at Fars and Khuzestan provinces which resulted in deletion of Arajan name.
    Keywords: Arajan, Destruction, Ismailists, Religious sects, Political Subdivisions
  • Mohsen Rahmati* Pages 65-98
    With the approval of the abbāsid caliphate ,the land owner sāmāni clan dominated on border area of islam world, in eastern transoxiana , in the beginning of 3th century, and gradually, were extended domain of it power and realm up to bring under it own everywhere of eastern provinces of islam world, from jibāl to tarāz river. In the beginning, in addition to political and religious linking, saffārid and ’Alids of tabaristān claimed to became independent with abbāsid caliphate, and This was the cause of their strong relations. The Relation Between Sāmānids and Abbāsid Caliphate be affected by numerous factors like to change of political structure in sāmāni dominion , advent of daylamites, predominance of buyids on baghdād, and so on, were variant, and were been changed.
    As, the their mutual relations were peaceful based on consensus and convergence, and, occasionally,beside nominally preserved,their relations were been eclipsed and exchanged to hostile relations based onopposition and contrast.
    The attempt is made here to identify the internal evolutions in samanian realm, the correlation between samanian amirs and abbasid chaliphate with an emphasis on the affecting factors.
    Keywords: Samanian, Abbasid chaliphate, transoxiana, daylamites
  • Seyyed Mahyar Shariatpanahi* Pages 99-142
  • Vahid Abedinpoor*, Fereidoun Allahyari Pages 143-170
    The link of the Calligraphy and Tashayyo, Timurids are Turkish – Mongolian dynasty that ruled on Iran and maoraalnehr generally in 771- 913 years. The migrating and settling life at the same time in Joghatay Alus and central Asia led to brief familiarizing of Timur and his substitutes with Islam and Iranian culture.
    Therefor, the factors of Iranian Identity including Iranian art and shia religion found more time for growthing and unifying. Torelarant policy of timurids governors, the link of Sufism with the shia, individual or poral Shiites trying made the context for developing shia in the social dimension particulariy. On the other hand, Iranian art and its numerous branches, particulariy calligraphy in this time are like context that the other components of Iranian identity for example shia are its texts. The calligraphy as sacerd and Islamic art, had close contact to the shia in the timurid era.
    Spiritual inspiration and modeled the character of Imam Ali and application of Shiite culture in the system of the master – apprenticeship are the theoretical dimension and writing manuscripts, poems and inscriptions are placed in a practical dimension of shia. The present research aimed at defining the role of the calligraphy in the publication and display of religious belief in the Timurid community and how to communicate this with shia at this time. On the other hand, are looking to investigate the causes of this communication. The method of this article is descriptive – analytic and is based on historical and artistic documents or resources.
    Keywords: Timurid, Tashayyo, Calligraphy, Identity
  • Ahmad Aghili* Pages 171-213
    The economical flourishment of society has important role in historical evolution. This factor play its role in development of society. The economic tied with many others factors.
    In this research we emphesig upon the cooperation between the economic and the power institution of state.By pressing on the economical situation and the political changes, we can finde the relation of state and economic.
    Actuor article try to survey the instituation of Iran with economical view during the first safavids(905-907 h). The main question emphesize upon the relations of power and economic. Our answers organized for there questions: How were the relation of economic and power? The power and governor had a direct relation with economical and social organization. But the relations between governor and people were tynamic, so called deciplinair relations.
    The method of research in this peper based upon historical method and we consultated the primary sources on this approach
    Keywords: Relation of political, economic, Safety, Revolts, Tradesmans
  • Mohammadmehdi Moradikhalaj*, Reza Sehatmanesh Pages 215-246
    Some events occurred in Kerman at 1905 AD and some of its inhabitants were killed. The most effective event was that the Hajj Mirza Mohammad Reza was beaten and two ruler of Kerman subsequently dismissed. After the news reached to the Tehran, Scholars, association and liberals have used these events to their liberal purposes. Refugees fled to the shrine of Shah Abd-Al’azim and the Kerman events led to the formation of scholar demands of the government. Although these events influenced the constitutional revolution, the findings of this research suggested that the Kerman event not originate from Constitutionalism in Kerman. It was due to the strong competition which started among the ruling families of Kerman and it found major role in the emergence of these events. Seven ruling families such as Ibrahimi, Vakili and Farmanfarma ruled in Kerman for 65 years since the beginning of Qajar to the Constitutional. These rulers were 19% of total rulers at this time, but they ruled more than 57% of this period. The active participation of weavers was effective in these events. They were 78% of Kerman population and they reacted to their living and livelihood conditions.
    Keywords: Kerman, Constitutional Revolution, Mirza Mohammad Reza, Vakili family, Ibrahimi family
  • Mohammad Taqi Mashkouriyan*, Ali Akbar Jafari Pages 247-272
    Studies on the first years of the reign of the Safavids mostly focus on the establishment of Shia as the official religion, the concentration of political power, and fighting against the Ottomans and the Uzbeks. But the fact that how different groups inside the Safavid kingdom dealt with new circumstances, and how the Safavid empire affected their life has not been addressed. As far as we are concerned, Seyeds were assigned to official positions by the government from the very beginning, so much so that chancellery was exclusively assigned to them. Sufi sheikhs were not trusted, since they were potentially considered to be rivals of the Safavid kings in religious matters and some in political power as well. Since the Shia was the official religion, everybody was suspected only on the grounds of not believing in this ideology. This was also specially the case, because the Ottomans and the Uzbeks always explained their armed conflicts based on religious beliefs. Having mentioned these facts, this paper aimed at tracing the changes the Laleh family went through in the 16th century which was an unrestful century. The Laleh family was one of the famous families in Tabriz in the 16th century and they had the honorific title of “Seyed”. Badr al-Din Ahmad was the patriarch of the family, who was a Sufi sheikh. He was assigned to be the caliph in Azerbaijan by Seyed Abdullah Barzeshabadi. His father was a disciple of Khaje Ali Safavi, and one of his sons was assigned to be the chancellor of Shah Ismail. In the late 16th century, the Laleh family was accused of being Sunni. Probably it was the reason why they got suspected and were exiled to Isfahan. All these show that the case study of this family is very helpful in understanding the changes that took place in that period.
    Keywords: Laleh Seyeds, Safavid society, Badr al Din Ahmad Laleh, Shihab al Din Abdollah Laleh
  • Kazem Mollazadeh*, Masoome Taheri Pages 273-300
    Median kingdom despite historically low time, was origin of the important political, social and cultural developments. Unfortunately, there are fundamental ambiguities associated with various aspects of this kingdom. So that number of researchers deny the existence of a great kingdom of median. and others due to lack of sufficient evidence, called this period " Median dark age". The lack of sufficient archaeological and historical evidence of the Median kingdom and major centers, have provided such interpretations. However, indirect evidence and different sources provide historical context that by analyzing them can reconstitutes the various aspects of Median kingdom. This paper attempts to reconstruct the historical geography of the Median after establishing kingdom and its expansion and attempted to rely on various historical sources and archaeological data, provide documented reconstruction. According to studies conducted, Median western and northwestern territory includes: northeast of Mesopotamia, southeast of Asia Minor and Armenia. Its eastern territory had been extended to parts of current Turkmenistan. Alborz mountain range forms the northern border of the Median kingdom and with the domination of Median in Pars, their political boundaries were drawn to Persian Gulf. In the whole this reconstruction conforms to the image provided by Greek sources of the Median Kingdom formation and western expansion.
    Keywords: Media, historical geography, Ecbatana