فهرست مطالب

جغرافیا و برنامه ریزی - پیاپی 32 (تابستان 1389)

نشریه جغرافیا و برنامه ریزی
پیاپی 32 (تابستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/05/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مریم بیاتی خطیبی صفحات 1-27
    به منظور مشخص نمودن محدوده ای حساس به وقوع لغزش در دامنه ای شرقی کوهستان سهند، در این مقاله ابتدا 9 لایه از عوامل مؤثر در رانش زمین رقومی شده و پس از وزن دهی به عوامل با استفاده از نرم افزارArc/View و تجزیه و تحلیل دو متغیره، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش در محدوده حوضه قرنقوچای (با مختصات جغرافیائی''27/°46 تا ''42/°47 طول شرقی و''58/°36 تا'' 44/°37 عرض شمالی) تهیه شده است. نتایج حاصل از این مطالعات و پهنه بندی محدوده های تحت خطرنشان می دهد بخش های حساس به وقوع لغزش، غالبا از سازندهایی مانند مارن، خاکسترهای آتشفشانی و آبرفت های قدیمی تشکیل شده و اکثرا این محدوده ها دارای شیب تندبوده و در ارتفاع 2000 متری واقع شده اند. در حوضه قرنقوچای، بیش از 7 روستا (ینگجه، قلعه، سعادتلو، دربند، سلوک، آغچه رود، عزیزکندی)، در محدوده با خطر خیلی بالا و بیش از 12 روستا (حسین آلان، شوردرق، آغچه اوغلان، شورقره کند، کریم آباد، احمدآباد، قراجه قیه، عین آباد، طهرآباد، چپند، آغبلاغ، آسایش، گشایش) نیز در محدوده با خطر بالا قرار گرفته اند. بخش های حساس به وقوع لغزش عموما در بخش های میانی حوضه و در بالادست سد سهند قرار گرفته اند. قرار گرفتن بی ثبات ترین دامنه ها در محدوده های بالادست سد (سد سهند) و مدیریت نامناسب شیب ها در محدوده یاد شده از جمله مواردی است که شناسائی و پهنه بندی محدوده های حساس به وقوع لغزش، به منظور مدیریت مناسب دامنه ها را بیش از پیش ضروری ساخته است.
    کلیدواژگان: لغزش، پهنه بندی خطر، حوضه قرنقوچای، روش دومتغیره
  • محمدرضا پورمحمدی، نادر زالی صفحه 29
    توسعه سریع و شتابان شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه و تمرکز روزافزون جمعیت و فعالیت ها در برخی از مناطق، توازن و تعادل منطقه ای را بر هم زده و به عنوان یکی از مشخصه های اصلی کشورهای جهان سوم درآمده است. این ویژگی را می توان معلول سیاست های رشد قطبی دانست که در نتیجه آن، بخش عمده ای از امکانات کشور در یک یا چند منطقه تمرکز می یابد و سایر مناطق در حاشیه می ماند. برای ایجاد تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب و همگون، علم برنامه ریزی منطقه ای مطرح می شود و اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای، شناخت نابرابری های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی مراکز و نواحی مختلف است. این مقاله به بررسی نابرابری های موجود در شهرستان های استان آذربایجان شرقی از نظر برخورداری از خدمات مختلف اجتماعی اقتصادی و زیربنایی می پردازد. در این بررسی 44 شاخص به عنوان شاخص های مقایسه ای شهرستان های استان در 4 بخش کلی، زیربنایی، تولیدی و اجتماعی انتخاب شدند و با استفاده از تکنیک های تاکسونومی عددی و تحلیل خوشه ایبه رتبه بندی شهرستان های استان، براساس آمار و اطلاعات سال 1385 پرداخته شد و در پایان با شناسایی شهرستان های محروم، اولویت توسعه و سرمایه گذاری جهت تحقق عدالت اجتماعی ارایه شده است. بر اساس نتایج کلی این تحقیق، نیمه غربی استان تقریبا نیمه برخوردار و نیمه شرقی استان نیمه محروم یا غیربرخوردار است. به عبارت دیگر، از 9 شهرستان واقع در سطوح اول و دوم برخورداری، 9 شهرستان در نیمه غربی و تنها یک شهرستان (شهرستان سراب) در نیمه شرقی قرار گرفته است. در سطوح سوم و چهارم برخورداری که شهرستان های کم برخوردار را در خود جای داده است تنها شهرستان ملکان از غرب استان در بین این شهرستان ها مشاهده می شود و بقیه شهرستان های آن از نیمه شرقی استان هستند.
    کلیدواژگان: رتبه بندی، توسعه، آذربایجان شرقی، آینده نگاری، نابرابری های منطقه ای
  • مریم رضایی، مسعود تقوایی صفحه 65
    بحث و بررسی در مورد تحلیل و ارزیابی نظام شبکه شهری در سطوح مختلف اعم از ملی یا منطقه ای زمانی آغاز می شود که آرایش و نظم فضایی این شهرها در سطح شبکه شهری از قالب سلسله مراتبی منظم خود خارج شده و به سمت الگویی نامتعادل و ناهماهنگ پیش رود. در چارچوب این الگو، شهرهای بزرگ شبکه هم چنان بزرگ و بزرگ تر می شوند و با تمرکز خدمات، سرمایه ها، امکانات و تسهیلات شهری و در نتیجه جمعیت در خود به زیان سایر کانون های شهری شبکه (اعم از شهرهای میانی، کوچک و روستاشهرها) عمل نموده و یک نوع روابط نامتعادل فضایی در شبکه حکمفرما خواهد شد. مقاله حاضر درصدد است که به تحلیل و ارزیابی شبکه شهری استان ایلام با تاکید بر نقش شهرهای کوچک بپردازد. روش عمده تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از حیث نوع تحقیق کاربردی می باشد، همچنین در جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل های منحنی لورنز، قانون رتبه-اندازه و تعدیل یافته، بهره گرفته شده، نتایج و یافته های این مطالعه نشان می دهد که شبکه شهری استان ایلام همواره با عدم تعادل و ناهماهنگی های بسیاری روبه رو بوده است. شهر ایلام به عنوان نخست شهر منطقه ظاهر شده و با شهرهای بعدی شبکه شکاف چشمگیری دارد. شهرهای کوچک به نسبت مرتبه ای که در سطح شبکه دارا هستند دارای جمعیت بسیار پایین و امکانات محدود بوده، همچنین تعداد شهرهای بسیار کوچک (روستاشهرها) همواره در حال افزایش بوده، در صورتی که جمعیت آن ها فوق العاده پایین است.
    کلیدواژگان: شبکه شهری، نخست شهر، توزیع فضایی، سلسله مراتب شهری، ایلام
  • علی سلطانی، سمانه مزینی صفحه 95
    این مقاله به بررسی عوامل اثرگذار بر تمایل شهروندان به استفاده از پل های عابر پیاده می پردازد. برای این منظور تعداد 10 پل عابر پیاده در دو شهر تهران و شیراز به صورت نمونه انتخاب شده و از تعداد 200 عابر پیاده مصاحبه به عمل آمده است. تصمیم عابرین در مورد استفاده از پل، ناشی از تصور آنها از میزان خطر تصادف در هنگام عبور از عرض خیابان است. عوامل موثر بر این تصمیم عبارتند از: داشتن سابقه تصادف رانندگی، ساعت عبور از محل گذر و تراکم جمعیت عبوری از زیر پل. به نظر می رسد اغلب عابرین به دلیل صرفه جویی در وقت و انرژی جسمانی، عبور از زیر پل را ترجیح می دهند. علاوه بر این تصور عابرین از ایمنی استفاده از تقاطع جایگزین و یا گذر غیررسمی از عرض خیابان نیز تاثیر قابل ملاحظه ای بر تصمیم آنها دارد. شواهد نشان می دهد که هرچه موانع زیر پل ها بیشتر باشد، عابرین مجبور می شوند که از روی پل عبور کنند. بنابراین وجود موانع و بازدارنده های فیزیکی می تواند راهکاری کوتاه مدت جهت ترغیب عابرین برای عبور از روی پل قلمداد شود.
    کلیدواژگان: پل عابر پیاده، پیمایش، آزمون همبستگی، اسپیرمن، تهران، شیراز
  • تقی طاوسی، آرام عبدالهی صفحات 125-150
    توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه آب و هوایی و پیش بینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف موجب سازگاری و هماهنگی ساختمان ها با شرایط اقلیمی و موجب صرفه جویی در مصرف انرژی و هویت یافتن معماری در هر اقلیم خواهد شد. هدف این پژوهش، ارزیابی شرایط دمایی شهر روانسر با استفاده از شاخص های آسایش دمایی «اوانز»، «ماهانی»، «اولگی» و «گیونی» است. در این پژوهش ابتدا ویژگی های عناصر اقلیمی مانند دما، باد، رطوبت و... در دوره آماری (1386-1368) تعیین شد. سپس براساس مدل های منطقه آسایش، شرایط گرمایی (سرد، گرم یا راحت) هر ماه مشخص شد. نتایج نشان داد که دمای هوای فضای بیرونی اغلب سردتر از فضای درونی ساختمان است و در دوره کوتاهی نیز گرم تر است. بنابر این جهت گیری ساختمان به سمت «جنوب شرق» با کشیدگی در جهت «شمال شرق»-«جنوب غرب» توصیه می شود. قرارگیری نورگیرها به سمت «جنوب شرق»، نفوذ نور خورشید را در شرایط سردتر پیش از ظهر در دوره سرد سال به درون ساختمان فراهم می سازد. وجود سایبان افقی بر بالای این نورگیرها با عمقی برابر 4/0 ارتفاع پنجره از ورود نور خورشید در روزهای گرم (اردیبهشت تا مرداد) جلوگیری می کند. در دوره سرد، این بناها در پناه بادهای غالب (شمال غربی) قرار می-گیرند. می توان با تعبیه بازشوهای رو به شمال غرب برای خنک کردن مساکن در دوره گرم سود جست.
    کلیدواژگان: آسایش گرمایی، معماری، دمای مؤثر، اقلیم، روانسر
  • داود مختاری صفحات 151-190
    سیستم رودخانه ای باغلار با دو شاخه اصلی مشه لر و سیسده خود، حوضه ای 8/12 کیلومتر مربعی است که در جنوب غربی شهر کشکسرای در شمال غرب ایران واقع شده است. این سیستم یکی از سیستم های رودخانه ای دامنه شمالی میشوداغ است که سیر تکاملی آن در دوره های اخیر زمین شناسی دچار تحولات زیادی شده است که وقوع پدیده اسارت یکی از حلقه های آن است. در این تحقیق سعی شده است تا با تکیه بر مطالعات میدانی و به کمک تحلیل های توپوگرافی و زمین شناسی، علاوه بر شناسایی عامل یا عوامل ایجاد اسارت رودخانه، آثار وقوع این پدیده نیز مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس نتایج این تحقیق وضعیت کنونی سیستم رودخانه ای نتیجه عملکرد هر دو فرایند انحراف و اسارت بوده است و مکانیسم های کنترل کننده آلوژنیک از قبیل فعالیت های تکتونیکی و حرکات توده ای در ایجاد این وضعیت نقش اساسی داشته اند. ابتدا وقوع یک زمین لغزش در مسیر شاخه مشه لر موجب انحراف شاخه مشه لر به سمت شاخه سیسده شده است. سپس در بالادست نقطه انحراف، شاخه مشه لر به وسیله شاخه سیسده اسیر شده است. همین اتفاقات و در پی آن جابه جایی مداوم نقطه اسارت به طرف بالادست در اثر عملکرد فعالیت های تکتونیکی بر روی برآمدگی های فشاری منطقه، آثاری را در قسمت های مختلف سیستم رودخانه ای باغلار ایجاد نموده است که از جمله آنها می توان به افزایش حفر بستر و تغییر در مورفولوژی مسیر رودخانه در بالادست نقطه اسارت، متروکه شدن بخش هایی از آبراهه قبلی مشه لر در اثر جابه جایی نقطه اسارت، تشکیل گدار بادی و تغییر در مورفولوژی مخروط افکنه باغلار اشاره نمود. نوع اسارت در رودخانه باغلار نوعی آبربایی است که عامل محرک و ایجاد آن، عوامل آلوسیکلیک است. در مجموع می توان گفت که از نظر فرایندهای ژئومورفولوژیکی، سیستم رودخانه ای باغلار از دینامیک بسیار بالایی برخوردار است و حساسیت بخش های مختلف سیستم به تغییرات محیطی آلوسیکلیک یا اوتوسیکلیک ضرورت توجه در برنامه ریزی ها در مورد چنین سیستم-هایی را طلب می کند.
    کلیدواژگان: اسارت رودخانه، انحراف رودخانه، وقوع زمین لغزش، برآمدگی های فشاری، سیستم رودخانه ای، رودخانه باغلار، میشوداغ
  • بهروز ساری صراف، عبدالحمید رجایی، پریچهر مصری علمداری صفحات 191-218
    هر مکان جغرافیایی در روی زمین بارش و نوسانات بارش خاص خود را دارد. ویژگی های جغرافیایی محل یکی از عوامل تاثیر گذار بر روی بارش های هر منطقه می باشد. همچنین نقش متغیر های محیطی در مقدار و پراکنش بارش به ویژه در مناطق کوهستانی انکارناپذیر است. تاثیرات عوامل محیطی بر روی عناصر اقلیمی باعث کاربرد روزافزون تکنیک های آماری در بررسی های اقلیمی شده اند و کاربرد صحیح این تکنیک ها، مدل بندی و شیبه سازی تغییرات مکانی عناصر اقلیمی را امکان پذیر ساخته اند. بنابراین شناسایی روابط بین متغیرهای محیطی و انواع فرکانس های عنصر بارش در منطقه کوهستانی تالش هدف این مقاله است. در این مطالعه به بررسی روابط آماری بین چندمتغیر محلی مثل ارتفاع، عرض جغرافیایی، فاصله تا منبع رطوبت و فاصله تا حداکثر ارتفاع منطقه پرداخته شده است. برای انجام این تحقیق از آمار بارش 25 ساله (1385-1360) در 41 ایستگاه هواشناسی و باران سنجی موجود در منطقه استفاده شده است. متغیرهای توپوگرافی - جغرافیایی نیز با استفاده از نقشه های توپوگرافی 1:50000 و 1:100000 و1:250000 منطقه استخراج شده اند. ضرایب همبستگی بین متغیرهای توپوگرافی - جغرافیایی با انواع بارش های سالانه، فصلی، محاسبه شده و معادلات پیش بینی بارش های منطقه تهیه شده است.
    نتایج تحقیق نشان می دهد که از میان متغیر های موجود، فاصله تا دریای خزر و ارتفاع مهم ترین عوامل محلی تاثیر گذار در بارش های منطقه تالش هستند.
    کلیدواژگان: توزیع بارش، تالش، تحلیل رگرسیون، رابطه بین توپوگرافی و بارش
  • محسن پورخسروانی، عباسعلی ولی، مسعود معیری صفحات 219-237
    یکی از مهم ترین فرآیندها در تشکیل چشم انداز ناهمواری های بادی خصوصا نبکاها در مناطق خشک، پوشش گیاهی است. این پژوهش ارتباط بین خصوصیات گیاهی و حجم تپه نبکا را در منطقه خیرآباد سیرجان تحلیل کرده است که گونه غالب تشکیل دهنده نبکاهای منطقه را درختچه Tamarix mascatensis تشکیل می دهد. این درختچه با شرایط حاکم بر مناطق حمل رسوبات بادی تطابق یافته و چشم انداز نبکا را در این منطقه پدید آورده است. نتایج تحلیل رگرسیون ارتباط معنی دار قوی بین حجم مخروط نبکا با مؤلفه افقی سایه انداز گیاه با ضریب تعیین 90/0 و انحراف معیار خطای برآورد 60/0 نشان می دهد. شدت ارتباط بین حجم گیاه و حجم تپه با 84/0 ضریب تعیین و 76/0 انحراف معیار خطای برآورد، در مرتبه بعدی قرار گرفته است. همچنین ارتباط معنی دار ضعیفی بین حجم تپه با مؤلفه عمودی گیاه با ضریب تعیین 50/0 و میزان خطای برآورد 34/1 برقرار شده است. بنابراین بهترین ارتباط از بین خصوصیات گیاهی و حجم تپه نبکا به صورت چشم گیری مربوط به تاج پوشش Tamarix mascatensis است.
    کلیدواژگان: نبکا، مرفولوژی، مورفومتری، سیرجان
|
  • M. Bayati Khatibi Pages 1-27
    In order to determine susceptible areas in Garangoo catchment on northern slopes of Sahand Mountain the first stage was distinguishing share of 9 factors that affect the occurrence of landslides. Landslide hazard mapping is often performed through the identification and analysis of instability factors. For mapping, firstly distribution map was produced and digitized and then we analyzed share of factors on landslide events using bivariate methods. Landslide hazard zoning map was drawn using ArcView. This map showed that large part of Garangoo catchment was consisted of volcanic ash, marl and old alluviums. Over 7 villages, (Yengejahe, Galehe, Darband, Solok, Agcherood, Azizkandi) are located in the area of very susceptible sensible limit and over 12 villages (Hosseinalan, Shoedarag, Agcheoglan, Shorgarakand, Karimabad, Ahmadabad, Gar-ajagayahe, Eainabad, Taharabad, Chapand, Agbolag, and Asayesh, Goshayesh) are situated in the area of highly susceptible to the occurrence of landslides. The susceptible areas to landslide hazard are located in the middle part of catchment and upper part of Sahand Dam. Dam's position and slope instability problems upstream and incorrect management of slopes in upper part of the Dam make it necessary to assess and zone landslide hazard in Garangoo catchment.
  • M.R. Pourmohamadi, N. Zali Page 29
    Accelerated urbanization in developing countries and concentration of activities and population in some regions leads to regional imbalances. This is one of the important characteristics of the third world countries. This character is affected by pole growth policies that have led to the concentration of facilities in one or more several regions.In this case, regional planning science has beneficial patterns to resolve problems. First step is identification of socio-economic disparities in regions. However, this article tries to survey development disparities in East Azerbaijan Province. In this survey 44 indicators were selected for comparison of counties, and numeric taxonomic and cluster analysis methods were used to ranking of regions.Finally this article presents priority of counties to invest in order to achieve social justice. According to the results west area of the Province is prosperous and east area has low degree of development. In the other hand, 8 counties out of 9 counties in west area are in first and second levels of development and in these levels only one county (Sarab) is located in east area. In third and fourth levels of development we can see only Malekan in east area of the Province.
  • M. Rezaei, M. Tagvaee Page 65
    Investigation regarding the analysis and assessment of urban system network of different levels including national or regional level, starts when the special arrangements of these cities on urban network level leaves organized hierarchical pattern and move to an unharmonious and imbalanced pattern. In the framework of this model, large cities of the networks will become bigger and through centralization of the services, capital and urban facilities the population will be harmful to the other network of urban centers (including intermediate cities, small cities and rurbans). This in return would lead to unbalanced spatial relationships at the network. The present study tries to analyze the urban network of Ilam Province with a special focus on the role of small cities. The research method is descriptive-analytic. Besides, in data analysis, the models of Lorenz curve, the rank-size rule and the balanced rank-size rule have been used. The research findings show that Ilam's urban network always faces the lack of inequality. Ilam city has appeared as the primate city of the area and there exists a huge gap between Ilam and next cities of the network. Small cities, depending on their ranks in the network level, have very low population and limited facilities. Moreover, the number of very small cities (rurbans) is increasing while their population is extremely low.
  • A. Soltani, S. Mozaiyani Page 95
    This article has tried to explain the factors influencing pedestrian's trends to use pedestrian bridges. For this purpose, 10 bridges were observed in Tehran and Shiraz. Conducting interviews, the behavior patterns of some 200 pedestrians were then recognized. Results showed that bridge-use habit and safety perception are of crucial factors to walk through a bridge. Other factors which positively influence the bridge-use were time of the day, density of walkers under the bridge and having accident record. Pedestrians often prefer level crossing due to their physical limitation and time saving. Physical barriers may prohibit pedestrians from crossing the road.
  • T. Tavousi, A. Abdolahy Pages 125-150
    Attention to main goals of climatic design in each meteorological region and anticipation of some items to better achieving these goals causes stability and coordination of buildings with climate conditions and save energy consumption and reaching to identity of architecture in every climate. This research is an attempt for evaluation of thermal conditions to compare with some thermal comfort indexes such as ‘Evanz’, ‘Mahouni’, ‘Olgey’, and ‘Givoni’ in Ravansar city. First of all climate elements including temperature, wind, and humidity were taken into consideration and then we defined thermal conditions with use of comfort zone models such as ‘cold’, ‘warm’ and ‘comfort’ temperature for daytime and night in every month. Finally, with regard to climate, we determined conditional architecture indexes in accordance with climate conditions of Ravansar such as suitable direction of building in relation with climate (for sun radiation, wind direction), windows dimensions, study the rest of places and determination of depth and suitable size.
  • D. Mokhtari Pages 151-190
    Baghlar’s fluvial system with it’s two main tributaries (Meshalar and Sisda), is a small catchment (12.8 km2 area) that has situated in southwest of Koshksaray in northwest of Iran. It is one of the fluvial systems in northern slope of Mishow-dagh chain whose development cycle has tolerated excessive changes in recent geological periods. River capture is one of these changes. In this paper, emphasizing on field studies and topographic and geologic analysis, in addition to investigation of effective factors on river capture, consequences of capture are also investigated. Results showed that the present condition in fluvial system is a result of diversion/capture processes and allogenic control mechanisms such as tectonic activities and mass movements. Diversion of Meshalar onto Sisda as the result of landslide occurrence and then capture of Meshalar by another tributary above the diversion point (due to operation of tectonic activities) have been consequences of increasing river incision and changing channel-reach morphology above the capture point, abandoned of segments of previous Meshalar channel, wind gap formation and changes in morphology of Baghlar alluvial fan. Generally, Baghlar fluvial system is a highly dynamic system from geomorphologic processes and sensitivity of different segments of system to allocyclic or outocyclic environmental changes. All these distress the attention to sensitivities in planning programs on such fluvial systems.
  • B. Sari Sarraf, A. Rajaei, P. Mesri Alamdari Pages 191-218
    Any place on earth has its own precipitation and precipitation fluctuation. Geography features of the place are one of the effective factors in precipitation. The role of environmental variables cannot be denied at the amount and dispersion of precipitation especially mountainous regions. Mutual effects of environmental factors and climate elements have caused ever-increasing application of multi-variable statistical techniques in climate studies the correct application of which have made possible modeling and assimilation of local changes of climate elements. The purpose of this article is finding the relations between environmental variables and events of precipitation element frequencies in Talesh mountainous region. This study surveyed statistical relations between some local variables such as elevation, latitude, distance from moist source and distance from maximum elevation. The 25-year (1981-2006) precipitation records in 41 climatology and precipitation stations of the region have been used. Topography-geography variables were extracted through 1:50000, 1:100000 and 1:250000 topography maps of the region. Correlation coefficients between topography-geography variables calculated with event type of annual, seasonal precipitations and forecast equations. Results show that distance from Khazar Sea and elevation are the most effective factors in precipitations of Talesh region.
  • M. Pourkhosravani, A. A.Vali, M. Moayeri Pages 219-237
    One of the most important processes in the future of aeolian landscape especially nebka in arid environment is vegetation. This paper has evaluated the relationship between vegetation morphology and nebka morphometry in Kheir Abad desert in Sirjan Kavir. Dominant species that has formed nebka is Tamarix mascatensis. This shrub has adapted with conditions of aeolian transition area. Results of of regression analysis showed a strong significant relation between volume of aeolian dune and vegetation horizontal parameter with 0.90 of determination index and 0.60 of standard deviation estimated error. In the next stage the correlation between nebka volume and volume of plant 0.84 coefficient of determination and 0.76 of estimated error value. Also results indicated a weak significant correlation between volume of dune and vertical parameters of plant with determination index of 0.50 and estimated error of standard deviation of 1.34. Therefore the best relation between nebka dune and vegetation morphology was explained intentionally with Tamarix mascatensis canopy cover.