فهرست مطالب

نشریه زمین شناسی کاربردی پیشرفته
سال یکم شماره 1 (تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/05/25
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمدحسن کریم پور*، محراب مرادی، احسان سلاطی صفحات 1-10
    منطقه مورد مطالعه در فاصله 15 کیلومتری جنوب خاوری گنابادواقع شده است. در این منطقه شیل و ماسه سنگ های ژوراسیک تحت تاثیر دگرگونی ناحیه ای (کوهزایی زمان ژوراسیک- کرتاسه) به اسلیت و کوارتزیت دگرگون شده اند. در مجاورت با بیوتیت گرانودیوریت، اسلیت به انواع شیست دگرکون شده است. بیوتیت گرانودیوریت پورفیری به صورت باتولیت با روند تقریبی شرقی- غربی در اسلیت و کوارتزیت های ژوراسیک نفوذ نموده است. براساس ترکیب کانی شناختی و پذیرفتاری مغناطیسی کم [(5 to 11) × 10-5 SI]، ، بیوتیت گرانودیوریت پورفیری مربوط به سری ایلمینیت (نوع احیایی) و از گرانیت های نوع S است. بیوتیت گرانودیوریت از نوع متا آلومینوس بوده و عناصر لیتوفیل با شعاع یونی بزرگ (LILE) شامل Rb، Ba، Zr، Th، Hf، K و عناصر کمیاب (REE) شامل Ce، Sm غنی شدگی و عناصر Sr، P، Ti کاهیدگی نشان می دهند. در نمودار عناصر کمیاب، غنی شدگی عناصر نادر خاکی سبک(LREE) در حد متوسط و کاهیدگی عناصر خاکی سنگین(HREE) در حد عادی مشاهده می شود. با توجه به پایین بودن نسبت 45/7 تا 5/11 = La/Yb)n ( و عناصر کمیاب ماگمای گرانودیوریتی منشاء پوسته قاره ای داشته است.
    هورنبلند مونزونیت پورفیری، هورنبلند بیوتیت مونزونیت پورفیری و بیوتیت مونزونیت پورفیری که از بیوتیت گرانودیوریت جوانتر هستند در منطقه شناسایی شدند. براساس ترکیب کانی شناختی و پذیرفتاری مغناطیسی زیاد[(>500) × 10-5 SI] ،مونزونیت ها مربوط به سری مگنتیت (نوع اکسیدان) و از گرانیت های نوع I هستند. غنی شدگی عناصر نادر خاکی سبک(LREE) در حد متوسط و کاهیدگی عناصر خاکی سنگین(HREE) زیاد است. نسبت 6/9 تا 64 = La/Yb)n ( بسیار متفاوت است. مونزونیت ها خارج از محدوده پوسته قاره ای منشا گرفته اند. زون های دگرسانی مهم که در محدوده بیوتیت گرانودیوریت شناسایی شدند عبارتند از: سرسیتیک، پروپلیتیک، سیلیسی، آرژیلیک و تورمالین. براساس نتایج زمین شناسی- زمین شیمیایی، زون های دگرسانی و پذیرفتاری مغناطیسی، بیوتیت گرانودیوریت این منطقه پتانسیل کانه زایی W-Au-Sn را دارند.
    کلیدواژگان: گرانودیوریت، مونزونیت، گناباد، پوسته قاره ای، نجم آباد
  • حکیمه محمدی لقب، نادر تقی پور* صفحات 11-24
    کانسار مس پورفیری سارا (پرکام) در استان کرمان و 35 کیلومتری شمال شهربابک قرار دارد. این کانسار بر روی کمربند ماگمایی ارومیه دختر واقع می باشد. مجموعه آتشفشانی رازک با سن ائوسن میزبان این کانسار می باشد. کانی زایی مس و مولیبدن در ارتباط با جایگزینی توده های نفوذی دیوریت پورفیری و کوارتز دیوریت پورفیری با سن میوسن می باشد. مطالعات پتروگرافی سیالات درگیر نشان می دهد که در کانسار سارا 8 گروه سیال درگیر شامل سیال درگیر چند فازی، سیال درگیر شور حاوی کانی اپک، سیال درگیر شور ساده، سیال درگیر غنی از گاز حاوی کانی اپک، سیال درگیر غنی از گاز ساده، سیال درگیر تک فازی گازی، سیال درگیر غنی از مایع حاوی کانی اپک و سیال درگیر غنی از مایع ساده قابل مشاهده می باشند. سیالات درگیر چند فازی با بیشترین فراوانی همگن شدن در گستره دمایی °C500-400 و بیشترین فراوانی شوری در گستره Wt. % NaCl 50-40 نشان دهنده اولین سیالاتی هستند که سبب تشکیل کانسار سارا شده اند. سیالات درگیر غنی از مایع با بیشترین فراوانی دمای همگن شدن در گستره 300 تا °C350 و بیشترین فراوانی شوری در گستره Wt.% NaCl 20-10 نشان دهنده آخرین گردش سیال گرمابی می باشند. نتایج دماسنجی سیالات درگیر نشان می دهد اولین سیالات گرمابی در دمای حدود °C500 و فشار bar 600 به دام افتاده اند. حداکثر عمق جایگزینی کانسار سارا حدود Km 3/2 می باشد. شوری و دمای همگن شدن سیالات درگیر نشان دهنده این است که کانی زایی در کانسار مس پورفیری سارا در ارتباط با اختلاط سیالات ماگمایی و جوی صورت گرفته است.
    کلیدواژگان: کانسار سارا، سیالات درگیر، پورفیری، سیال گرمابی
  • حمیدرضا ناصری، فرشاد علیجانی*، محمد نخعفی، علی محرابی نژاد صفحات 25-36
    به منظور توصیف رفتار هیدروژئولوژی نامتعارف سازند آسماری در تاقدیس کمردراز، جنوب غرب ایذه، تحلیل سری های زمانی هیدروگراف سطح آب چاه های مشاهده ای و چشمه هلایجان و شبیه سازی سیستم جریان با استفاده از محیط متخلخل معادل انجام شده است. تحلیل آماری سری های زمانی با روش های همبستگی خودکار، چگالی طیفی، همبستگی متقاطع، نوسان متقاطع، و تابع وابستگی صورت گرفته است. اطلاعات پایه در یک مدل عددی تفاضل محدود،MODFLOW ، وارد شده و مدل جریان در حالت ناماندگار با پیش فرض شیوه محیط متخلخل معادل مورد واسنجی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل هیدروگراف دبی چشمه هلایجان و عمق سطح آب دیتا لاگرها نشان می دهد که سیستم سازند آسماری در تاقدیس کمردراز دارای ظرفیت ذخیره زیادی می باشد. در آبخوان سازند آسماری ایذه جریان پایه غالب می باشد و جریان سریع در سیستم مجرایی نسبت به جریان پایه سهم کمی دارد. با وجود ماهیت کارستی آبخوان های سازندهای آهکی، مدل جریان محیط متخلخل معادل می تواند جهت نمایش بار هیدرولیکی و روابط تغذیه / تخلیه به کار گرفته شود.
    کلیدواژگان: سازند آسماری، تحلیل سری زمانی، چشمه، Modflow، ایذه
  • عباس چرچی *، محمد مهدی خطیب، محمد مظفر خواه، آرش برجسته صفحات 37-47
    تحلیل فرکتالی برخی عوارض و ساختارهای زمین شناسی می تواند برای تعیین پویایی تکتونیکی یک منطقه مورد استفاده گردد. محاسبه ابعاد فرکتالی از تغییرات تراکم شکستگی در شمال منطقه لالی واقع در شمال شرق خوزستان بیانگر افزایش بعد فرکتالی شکستگی ها از جنوب به شمال می باشد. در جنوبی ترین بخش مطالعه شده، بعد فرکتالی حدود 398/1 و در شمالی ترین بخش به 617/1 افزایش می یابد. افزایش بعد فرکتالی آبراهه ها از شمال به جنوب است. در شمالی ترین بخش مطالعه شده بعد فرکتالی حدود 805/1 و در جنوبی ترین بخش به 862/1 افزایش می یابد. ابعاد فرکتالی مرکزسطحی زمین لرزه ها از خاور به باختر افزایش چشمگیری دارد. انطباق ابعاد فرکتالی تراکم شکستگی و مرکزسطحی زمین لرزه ها نشان می دهد که از جنوب شرق به سمت شمال شرق تراکم شکستگی و زلزله های منطقه افزایش می یابد. از جنوب غرب به سمت شمال شرق تراکم آبراهه های منطقه کاهش می یابد. عامل تاثیر گذار وجود راندگی ها می باشد که باعث افزایش ارتفاع و تراکم شکستگی و زمینلرزه در منطقه شده است.
    کلیدواژگان: فرکتال، تراکم شکستگی، منطقه لالی، تراکم آبراهه، زمین لرزه
  • رضا زارعی سهامیه، بیژن یوسفی یگانه *، حسن زمانیان، فروغ معظمی گودرزی صفحات 48-61
    سازندکشکان به سن پالئوسن- ائوسن میانی دارای بیشترین گسترش در منطقه لرستان است و دارای رخساره کنگلومرا، ماسه سنگ و سیلتستون است. در این مطالعه در هفت برش چینه شناسی مورد نظر 15 رخساره سنگی به صورت Gm،Gms،Gp،Gt،Sm،Sp،St،Sh،Shr،Slr،Slp،Sfl،Fsm،Fm،L تعیین شده است و بر اساس آنها سه محیط رسوبی شامل رودخانه ی بریده بریده، رودخانه مئاندری کم پیچش و محیط ساحلی تفکیک شده است. در رخساره های ماسه سنگی نزدیک به منشا فراوانی اکسید های آهن، سیلیسیم، آلمینیوم وجود دارد در رخساره های ماسه سنگی دورتر از منشا فراوانی اکسیدهای کلسیم و منیزیم و عنصر اورانیوم و استرانسیم مشاهده می شود. در رخساره های ساحلی کاهش اکسیدهای سدیم، پتاسیم، فسفر و تیتانیم مشاهده می شود.
    کلیدواژگان: سازند کشکان، رخساره های رسوبی، XRF، ماسه سنگ
  • علی فقیه*، بابک سامانی، سامان خبازی، ریحانه روشنک صفحات 62-66
    دریاچه مهارلو به صورت یک فرونشست زمین ساختی با روند شمال غرب- جنوب شرق تحت تاثیر عملکرد گسلهای مهارلو و قره در جنوب شرق شهر شیراز تشکیل شده است. وجود گسل در حاشیه دریاچه و ایجاد سیماهای زمین ریختی در جبهه های کوهستانی مجاور، زمینه مناسبی را برای ارزیابی فعالیت های زمین ساختی موثر در شکل گیری آن فراهم نموده است. با رویکرد کمی در تحلیل های زمین ریخت شناسی و اندازه گیری شاخص های زمین ریختی نظیر شاخص پیچ و خم جبهه کوهستان و شاخص نسبت پهنای دره به عمق دره ، میزان فعالیت زمین ساختی گسل های موثر در شکل گیری این دریاچه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل های زمین ریختی و ریخت سنجی در امتداد جبهه های کوهستان حاشیه دریاچه مهارلو حاکی از آن است که میزان فعالیت زمین ساختی در بخش های شمال شرق (گسل مهارلو) و جنوب غرب (گسل قره) این دریاچه متفاوت است. این نتایج نشان می دهد که گسل قره از لحاظ میزان فعالیت زمین ساختی، فعال تر از گسل مهارلو می باشد. نتایج حاصل ازتحلیل آماری داده های زمین ریختی در طول گسلهای قره و مهارلو حاکی از رده بندی فعالیت زمین ساختی در طول هر کدام از این گسل هاست که می تواند در ارتباط با تغییر شرایط زمین شناسی و یا جزء بندی استرین در طول گسل ها باشد.
    کلیدواژگان: شاخص زمین ریختی، فعالیت زمین ساختی، دریاچه مهارلو، گسل قره، گسل مهارلو
  • محسن رضایی*، جلال جمعه نیا، کمال خدایی صفحات 67-79
    در این مقاله، جریان آب زیرزمینی دشت حصاروئیه واقع در غرب زاهدان، به کمک مدل ریاضی آب های زیرزمینی با استفاده از GIS و انترفاز GMS به روش مدل مفهومی شبیه سازی شده است. پس از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، ساخت پایگاه اطلاعاتی و تلفیق اطلاعات، مدل مفهومی آبخوان در محیط GMS تهیه گردیده است. تهیه مدل ریاضی دشت حصاروئیه به هدف پیش بینی وضعیت آینده آبخوان و بررسی اثرات تغذیه مصنوعی بر آبخوان در گزینه های مختلف مدیریتی انجام شده است. با توجه به اجرای سد تغذیه ای گلک در منطقه، امکان تامین آب تغذیه مصنوعی از این سد مد نظر قرار گرفته است. پس از مدلسازی ریاضی آبخوان، واسنجی مدل در شرایط پایدار و ناپایدار و صحت سنجی مدل برای یک دوره یکساله، پیش بینی سطح آب سفره آبدار برای 4 سال آبی آینده ( مهر 1387 تا مهر 1391 ) انجام شد و با تعریف سناریوهای مختلف، مکان مناسب اجرای طرح تغذیه مصنوعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داده است که بهترین مکان برای تزریق آب ذخیره شده پشت سد به سفره آبدار، گزینه شماره 3 در فاصله حدود سه کیلومتری پائین دست محور سد مشخص می باشد. مناسبترین زمان برای تزریق آب به حوضچه ها ماه های بهمن، اسفند و فروردین است.
    کلیدواژگان: تغذیه مصنوعی، دشت حصاروئیه، مدل ریاضی، مدل مفهومی، GMS، GIS
  • فرشید مر*، سینا اسدی، نسیم فتاحی صفحات 80-92
    کانسار مس جیان(بوانات) در لبه ی شرقی زون دگرگونی سنندج-سیرجان در جنوب غرب ایران (195 کیلومتری شمال شرق شیراز) و در مجموعه سنگهای آتشفشانی-رسوبی دگرگون شده سوریان به سن پرمو تریاس قرار گرفته است. کانسنگ مس به شکل کالکوپیریت رگه ای، رگچه ای و افشان دیده می شود. الگوی پراکندگی عناصر خاکی کمیاب (REE) در سنگ میزبان آتشفشانی دگرگون شده و آلبیت- اپیدوت-کلریت شیست نشان دهنده ی منشا مافیک این سنگها است. طی دگرسانی، تهی شدگی عناصر REE در سنگ میزبان به صورت بخشی همراه با عناصر سنگ دوست درشت یون (LILE) و فلزات واسطه (TTE)، و در مقابل غنی شدگی عناصر جزیی با قدرت میدان بالا (HFSE) رخ داده است. داده های حاصل از مطالعه میانبارهای سیال در کوارتز همزاد با کالکوپیریت نشان می دهد که کان توده مس جیان از نوع ذخایر مس گرمابی میان دمایی است. تشکیل سیالات دگرگونی-گرمابی با بیشترین فراوانی بین 200 تا 350 درجه سانتیگراد و شوری 02/0 تا 18 درصد وزنی معادل NaCl در فشار کمتر از 300 بار در محدوده شرایط فشار و دمای رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت زیرین رخ داده است. وجود رژیم های ساختاری شکنا تا شکل پذیر در منطقه موجب تحرک مجدد سیالات دگرگونی در امتداد زون های عمیق برشی، مرزهای سنگ شناختی و شکستگی های سطحی شده است که پیامد آن رسوبگذاری کانه های مس می باشد. تغییرات فیزیکی- شیمیایی سیالات دگرگونی و برهمکنش آنها با سنگ میزبان دگرگونی می تواند ساز و کاری موثر در رسوبگذاری کانه های مس در اثر سرد شدگی سیالات و افزایش چگالی، حباب زایی، افزایشpH، کاهش فعالیت لیگاندها و افت ثابت دی الکتریک H2O در منطقه جیان باشد.
    کلیدواژگان: مس، کانه زایی، سیال گرمابی، میانبار سیال، جیان
  • محمد مهدی حسن زاده*، احمد نوحه گر، مریم حیدرزاده صفحات 93-103
    یکی از بخشهای اصلی بررسی تحولات جلگه میناب، شناخت ویژگی های رسوبی آن می باشد . رسوب شناسی منطقه کمک مهمی در درک تحولات ژئومورفیک منطقه و در نتیجه خصوصیات سفره های آب زیرزمینی منطقه خواهد داشت.جلگه میناب با وسعت کل 8/1378 کیلومتر مربع و حداکثر ارتفاع 50 متر در شمال شرقی تنگه هرمز در استان هرمزگان قرار دارد . رودخانه اصلی آن رودخانه میناب است.از آنجا که در این تحقیق تغییرات محیط رسوبی بعد از محل احداث سد میناب و نقش آن بر آب های زیرزمینی میناب هدف اصلی تحقیق بوده ، لذا جلگه میناب مورد بررسی میدانی قرار گرفته و برای منشاءیابی رسوب های جلگه میناب، 47 مغزه رسوبی بر پایه 47 حلقه چاه اکتشافی و مشاهده ای ، از منطقه برداشت و مورد آزمایش دانه سنجی قرار گرفت.برای بررسی ویژگی تغییرات نهشته ها، بر پایه چاه های اکتشافی موجود تعداد 6 برش زمین شناسی تهیه گردیده است . برش های تهیه شده موید این نظریه هستند که در شمال شرقی جلگه، رسوبهای مخروطه افکنه ای غالب است.همچنین این برشها نشان می دهند که یک حوضه عمیق آبرفتی در مشرق شهر فعلی میناب و جنوب آن قابل تشخیص است. بطور کلی نتیجه ای که از این تحقیق گرفته شد این است که آبرفت در مجاورت ارتفاعات خصوصا ورودی رودخانه میناب به جلگه و در محدوده مخروط افکنه های ناحیه شمالی، دانه درشت و کلا به صورت مخلوطی از ریگ، شن، ماسه و کمی سیلت و رس بوده و بتدریج به سمت دریا از قطر رسوب کاسته و تبدیل به رسوبهای دانه ریز سیلتی ،ماسه ای و رسی می گردد. در شمال جلگه میناب علاوه بر بالا بودن نفوذ پذیری، احتمالا بالا بون تغذیه سفره های آب زیرزمینی ناشی از گسل میناب می باشد که در نتیجه مجاورت گسل میناب با آبرفت این منطقه صورت گرفته است.
    کلیدواژگان: جلگه سیلابی، محیط رسوبی، آب های زیرزمینی، جلگه میناب، هرمزگان
  • محمدعلی فیروزی*، سعید امانپور، عباس محمدی صفحات 104-112
    دفن بهداشتی مواد زاید جامد شهری به عنوان یکی از عناصر سیستم مدیریت مواد زاید، دارای مراحل مختلف و دقیق اعم؛ از انتخاب مکان، آماده سازی آن و بهره برداری از محل است که هر کدام نیاز به انجام مطالعه، بررسی و اعمال مدیریت صحیح دارد. هدف این پژوهش، مطالعه و بررسی عوامل و پارامترهای متعدد دخیل در مکانیابی محل دفن زباله های و پسماندهای شهری با استفاده از نرم افزار GIS و مدل AHP در شهر لامرد می باشد. روش انجام تحقیق در این پژوهش کاربردی، مطالعه و بررسی فاکتورها و عوامل موثر در مکانیابی محل دفن زباله های شهر لامرد می باشد که عبارت اند از: زمین شناسی، شیب منطقه، فاصله از مراکز جمعیتی( شهر و روستا)، فاصله از فرودگاه، فاصله از اراضی کشاورزی، دسترسی به راه های ارتباطی، فاصله از آب های سطحی و فاصله از مراتع و جنگل. اطلاعات عوامل فوق، از دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و در محیط نرم افزاری GIS وارد و با استفاده از مدل AHP تحلیل شده اند . مهم ترین نتیجه این تحقیق در این موضوع خلاصه می شود که با استفاده از داده ها و اطلاعات گردآوری شده و نرم افزارGIS و مدل AHP( فرایند تحلیل سلسله مراتبی چند معیاره) اقدام به مکان یابی محل مناسب دفن بهداشتی پسماند تولیدی در شهر لامرد شده است و از 5 مکان پیشنهادی جهت دفن بهداشتی زباله، بهینه ترین مکان انتخاب گردیده است.
    کلیدواژگان: مواد زاید جامد، پسماند شهری، دفن بهداشتی زباله، مکان یابی، شهر لامرد وGIS