فهرست مطالب
فصلنامه بیهوشی و درد
سال هفتم شماره 4 (زمستان 1395)
- تاریخ انتشار: 1395/11/16
- تعداد عناوین: 9
-
-
صفحات 1-12مقدمهامروزه از داروهای مختلفی جهت درمان و پروفیلاکسی سردرد میگرنی استفاده می شود که هر یک اثربخشی و عوارض خاص خود را دارا می باشند. در کنار داروهای شیمیایی، برخی از مطالعات استفاده همزمان از داروهای گیاهی را نیز پیشنهاد نموده اند. از جمله این گیاهان نعناع فلفلی میباشد که از دیرباز در درمان برخی از بیماری ها ازجمله کنترل سردرد مورد استفاده قرار گرفته است . در این مطالعه ما به بررسی تاثیر عصاره نعناع فلفلی (menthol) بر روی سردردهای میگرنی پراخته ایم.مواد و روش هااین مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی تصادفی در مراکز کلینیک درد صدف، بیمارستان پارس تهران و بیمارستان امیرالمومنین تهران انجام شد. طی این مطالعه به 40 نفر از بیماران مبتلا به میگرن، با سن بین 18 تا 65 سال که به علت داشتن 2 تا 8 حمله در ماه تحت درمان پیشگیری از حملات میگرن بودند، علاوه بر درمان مذکور عصاره نعناع فلفلی خوراکی 2% برای مدت 1 ماه (5 قطره عصاره نعناع فلفلی خوراکی 2% بعد از ناهار و شام) داده شد. شدت، مدت و دفعات حمله میگرنی در ماه و همچنین علائم همراه میگرن در دو فاز قبل و بعد از استفاده یک ماهه از این عصاره در این بیماران، تعیین و با هم مقایسه گردید.
نتایج ویافته هاطبق نتایج این مطالعه شدت حملات میگرنی بعد از یکماه استفاده از عصاره نعناع فلفلی خوراکی به طور معناداری کاهش پیدا کرد (P-value<0.05). مدت و دفعات حملات میگرن در بیماران مورد مطالعه در انتهای مطالعه به طور معناداری کاهش پیدا کرد (P-value<0.05). از بین علائم همراه مربوط به میگرن فتوفوبیا و فنوفوبیا به طور معناداری بهبود پیدا کرد (P-value<0.05)، در حالی که تغییر معناداری در تهوع و استفراغ در در بیماران مشاهده نشد (P-value>0.05).بحث و نتیجه گیرینهایتا این مطالعه نشان داد که عصاره نعناع فلفلی خوراکی به عنوان درمان مکمل در رژیم دارویی پروفیلاکسی میگرن می تواند به طور معناداری شدت، مدت و دفعات حملات میگرن را کاهش دهد و فنوفوبیا و فتوفوبیای همراه آن را بهبود بخشد.کلیدواژگان: اثربخشی، نعناع فلفلی، میگرن -
صفحات 13-22مقدمهجهت درمان درد استئوآرتریت زانو روش های مختلفی مانند تزریق داخل مفصلی پلاسمای غنی از پلاکت پیشنهاد شده است. هدف از مطالعه حاضر مقایسه افزودن داخل مفصلی هورمون رشد به پلاسمای غنی از پلاکت تحت سونوگرافی بر میزان عملکرد مفصل در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو میباشد.مواد و روش ها54 بیمار مبتلا به استئوآرتریت مفصل زانو کاندید تزریق داخل مفصلی تحت سونوگرافی به دو گروه مساوی 27 نفره تقسیم شدند. محلول تزریقی در گروه اول (P) 5 سی سی پلاسمای غنی از پلاکت و در گروه دوم (PS) 4واحد هورمون رشد (سوماتروپین) به 5 سی سی پلاسمای غنی از پلاکت اضافه گردید. تزریق داخل مفصلی در دو نوبت، در ابتدای مطالعه و سپس یکماه بعد انجام گردید. اطلاعات دموگرافیک ثبت شد. عملکرد مفصل بیماران (معیار ومک) در زمان های صفر، ماه اول و دوم، و نیز عوارض مورد بررسی قرار گرغت.نتایجمعیار ومک در هر دو گروه در زمانهای پس از تزریق کاهش معنی داری یافته است (0001/0p=). کاهش معیار ومک در گروه دوم (PS) در ماه اول بطور معنی داری بیشتر از گروه اول (P) بوده است (030/0p= )، ولی در ماه دوم اختلاف معنی داری بین دو گروه مشاهده نگردید (235/0 p=). عوارض خاصی مشاهده نگردید.نتیجه گیریافزودن هورمون رشد به پلاسمای غنی از پلاکت در کوتاه مدت میتواند در بهبود عملکرد مفصل زانو در بیمارن مبتلا به استئوآرتریت موثر باشد.کلیدواژگان: هورمون رشد، تزریق داخل مفصلی، پلاسمای غنی از پلاکت
-
صفحات 23-31زمینه و هدفیکی از معایب بلوک آگزیلاری، فاصله زمانی طولانی بین انجام بلوک و شروع بی حسی مورد نیاز جهت انجام جراحی می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر بخشی افزودن دکستروز واتر 5% به بوپیواکائین در بلوک شبکه بازویی تحت گاید محرک عصبی و سونوگرافی جهت اعمال جراحی دست و ساعد می باشد.روش بررسیدر مجموع 60 بیمار کاندید بلوک آگزیلاری وارد مطالعه شدند. در هر دو گروه برای ایجاد بیحسی از بوپیواکائین 5/0% استفاده شد و به عنوان حلال در گروه اول از نرمال سالین 9/0% و در گروه دوم از دکستروز واتر 5% استفاده گردید. بلوک حسی و حرکتی پس از تزریق بی حس کننده موضعی طی 30 دقیقه اول هر 5 دقیقه یکبار و طی 30 دقیقه دوم هر 10 دقیقه و سپس هر 15 دقیقه یکبار مورد بررسی قرار گرفت.یافته هامدت زمان بلوک شبکه آگزیلاری در روش دکستروز واتر 5% بهمراه بوپیواکائین با روش نرمال سالین بهمراه بوپیواکائین فقط در بلوک حسی در عصب مدیان تفاوت آماری داشته (03/0p=) و در مابقی عصبها در مدت زمان بلوک حسی و حرکتی بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری مشاهده نگردید.نتیجه گیریدر مطالعه حاضر، دکستروز واتر 5% به غیر از بلوک حسی عصب مدیان، در بلوک دیگر اعصاب اختلاف قابل توجهی با نرمال سالین نداشت.کلیدواژگان: بوپیواکائین، نرمال سالین، دکستروز واتر 5%، بلوک شبکه بازویی
-
صفحات 32-39زمینه و هدفآسیب ایاتروژنیک عصب راجعه حنجره نادر اما خوب شناخته شده و از عوارض خطرناک جراحی تیروئید، پاراتیروئید، کاروتید اندآرترکتومی، جراحی مهره گردن با رویکرد قدامی و پروسیجرهای توراسیک است. لارنگوسکوپی روشی تهاجمی و ناراحت کننده ای است، بنابراین یک روش غیر تهاجمی برای غربالگری تارهای صوتی معیوب مطلوب است. مطالعات قبلی نشان می دهند که حرکت تارهای صوتی در جنس و سنین مختلف، متفاوتند. این مطالعه برای ارزیابی کاربرد سونوگرافی به عنوان یک ابزار غربالگری برای یافتن حرکت تارهای صوتی آسیب دیده و مقایسه دو نمای سونوگرافی سوپرا تیروئید و ترنس تیروئید طراحی شده تا بیابیم که کدام نمای سونوگرافی برای مشاهده حرکت تارهای صوتی در جنس و سنین مختلف ارجح است.روش هادر این کارآزمایی بالینی 144 بیمار 15 تا 83 ساله شرکت داشتند. همه بیماران تحت سونوگرافی در دو نمای سوپرا تیروئید و ترنس تیروئید قرار گرفتند. در موارد جراحی های پرخطر برای آسیب تارهای صوتی شامل جراحی تیروئید، پاراتیروئید، کاروتید اندآرترکتومی، جراحی مهره گردن با رویکرد قدامی و پروسیجرهای توراسیک و در مواردی که در سونوگرافی تارهای صوتی قابل رویت بود ولی حرکت تارهای صوتی دیده نمی شد، در انتهایی عمل لارنگوسکوپی مستقیم انجام داده شد. برای ارزیابی دقت سونوگرافی، بعد از اتمام جراحی همه نتایج سونوگرافی را با روش لارنگوسکوپی مستقیم مطابقت دادیم.یافته هادر این مطالعه 144 بیمار با میانگین سنی 44 سال شرکت داشتند. کیفیت تصویر سونوگرافی در نمای ترانس تیروئید بهتراز سوپراتیروئید و در خانمها بهتر از آقایان بود و با افزایش سن کیفیت دید سونوگرافی کمتر می شد. در آقایان در هر دو نما و در خانمها در نمای سوپراتیروئید باافزایش سن وضوح تصویر کمتر بود و یافتیم که استفاده از water bath )با سونوگرافی دو بعدی و پروب خطی( کمکی در وضوح تصویر به ما نمی کند.بحث و نتیجه گیریسونوگرافی می تواند قدم اول ارزیابی تارهای صوتی بعد از اعمال جراحی با احتمال آسیب به حنجره باشد. کاربرد این روش در خانمها و بویژه در افراد غیر مسن نتایج مطلوب تری دارد.کلیدواژگان: تارهای صوتی، سونوگرافی، راه هوایی، نمای ترانس تیروئید، نمای سوپرا تیروئید
-
صفحات 40-48مقدمهکولیک کلیوی مجموعه علائم نشانگر وجود انسداد در مسیر ادراری است و سنگ ها شایعترین علت آن می باشند. برای کنترل درد شدید و طاقت فرسای ناشی از دفع سنگ درمان های متنوعی مورد استفاده قرار می گیرد.
روش اجرای طرح: 300 بیمار مبتلا به کولیک کلیوی مراجعه کننده به دو بیمارستان فیروزگر و حضرت رسول اکرم (ص) پس از در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. پرسشنامه حاوی اطلاعات دموگرافیک و متغیرهای مطالعه جهت بیماران پر شد. بیماران بصورت تصادفی به دو دسته مساوی تقسیم شدند و تحت درمان با کتورولاک وریدی یا مورفین وریدی قرار گرفتند. میزان درد بیماران با استفاده از چارت VAS قبل از تزریق دارو و 20، 40 و 60 دقیقه پس از تزریق ثبت شد، سپس کاهش میزان درد و نیاز به درمان نجات بخش در هر دو گروه مقایسه شد.نتایجبر اساس نتایج بدست آمده در مطالعه توزیع سنی و جنسی بین دو گروه اختلاف معنادار نداشت. همچنین اختلاف معناداری در میانگین سایز سنگ در دو گروه وجود نداشت. میانگین زمان رهائی از درد در دو گروه تحت درمان مورفین 1/10±7/27 دقیقه و در گروه تحت درمان کتورولاک 2/10±4/17 دقیقه بود (001/0>p). نیاز به درمان نجات بخش در گروه مورفین بطور معناداری بیشتر بود (001/0=p). همچنین میزان کاهش درد در دقایق 20، 40 و 60 در گروه کتورولاک بیشتر بود.(01/0>p).
بحث: در مجموع استفاده از کتورولاک وریدی دارای سرعت عمل و اثربخشی بیشتری نسبت به مورفین بود، در حالیکه عوارض قابل توجهی نیز از این دارو ثبت نشده است.کلیدواژگان: کولیک کلیوی، مورفین، کتورولاک -
صفحات 49-62زمینه و هدفبا توجه به اهمیت استفاده از الگویی کاربردی به منظور مدیریت موثر درد مزمن در سالمندان، این پژوهش با هدف آزمون بخشی از الگوی جامع مدیریت درد مزمن در سالمندان، انجام گردید.مواد و روش هااین پژوهش یک مطالعه همبستگی از نوع آزمودن مدل است، که در آن 205 سالمند مبتلا به درد مزمن به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، انتخاب شدند. سازه های آسیب پذیری، زندگی با درد و دردمندی به ترتیب با پرسشنامه های بررسی آسیب پذیری ناشی از درد مزمن، زندگی با درد مزمن و مک گیل ارزیابی شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر، و به کمک نرم افزارPLS Smart (نسخه 2) انجام شد.یافته هابین سازه دردمندی با سازه آسیب پذیری ارتباط معنی دار مثبت ( 39/0 = r، 01/ 0 P <) ، بین دردمندی با زندگی با درد رابطه معنی دار منفی (26/0- = B ، 01/0 P <) وجود داشت. و بین آسیب پذیری با زندگی با درد نیز، رابطه معنی دار منفی حاصل شد (18/0- = B ، 01/0 P <).نتیجه گیریبه منظور کاربرد الگوی جامع مدیریت درد مزمن در سالمندان، ابتدا باید نحوه زندگی سالمند با درد، مورد توجه قرار گیرد، سپس، عوامل ایجاد کننده و الگوی درد در قالب مفهوم دردمندی بررسی شود. در ادامه سازه آسیب پذیری که به عنوان مانعی برای مدیریت درد است را شناسایی و کنترل کرد تا درد مزمن به شیوه موثری مدیریت گردد.کلیدواژگان: الگو، مدیریت درد، درد مزمن، سالمندی
-
صفحات 63-71زمینه و هدفهدف از این مطالعه مقایسه سطح هوشیاری بیماران ترومای مغزی شدید که مدت زمان طولانی در اغما بسر می برند با زمان انجام تراکئوستومی بود.روش بررسی71 بیمار ترومای سر که معیار گلاسکو در هنگام پذیرش پایین تر یا مساوی 8 داشتند وارد مطالعه شدند. کلیه بیماران تراکئوستومی از راه پوست داشتند که در دو گروه تراکئوستومی زودرس (هفته اول) و تراکئوستومی دیررس (پس از هفته اول) جای گرفتند. وضعیت هوشیاری بیماران بر حسب معیار سطح هوشیاری گلاسکو ((GCS در بدو ورود و شش نقطه زمانی به فاصله سه روز اندازه گیری شد. داده ها برای آنالیز وارد نرم افزار آماری SPSS ویرایش 16 شد.یافته هامقایسه سطح هوشیاری در دو گروه بیماران مورد مطالعه نشان داد که متوسط سطح هوشیاری بیماران در روزهای شش، نه، دوازده و پانزده بعد از تراکئوستومی در گروه تراکئوستومی زودهنگام بیشتر از گروه تراکئوستومی دیرهنگام بود. با اینحال، اختلاف مشاهده شده در هیچ یک از فواصل زمانی اندازه گیری از لحاظ آماری معنادار نبود (05.0P>). مقایسه میانگین سطح هوشیاری بیماران در داخل هر گروه نشان داد که سطح هوشیاری بیماران در هر گروه با گذشت زمان به صورت معناداری افزایش می یابد (p<0.05).نتیجه گیریاگرچه اختلاف آماری معناداری در سطح هوشیاری بیماران در دو گروه تراکئوستومی زودرس و تاخیری وجود ندارد ولی مقدار عددی سطح هوشیاری در گروه ترکئوستومی زودرس بالاتر از گروه تراکئوستومی دیرهنگام می باشد که اندازه این اختلاف از لحاظ کلینیکی دارای اهمیت می باشد.کلیدواژگان: آسیب های مغزی، تراکئوستومی، هوشیاری
-
صفحات 72-78زمینه و هدفدرد احشایی یک احساس ناخوشایند است که درمان آن با داروهای سنتتیک دارای عوارضی همچون وابستگی روانی، زخم های معدی، دیسکرازی های خونی و مضرات دیگر بوده و تجویز داروهای گیاهی رهیافت مناسبی برای کاهش این عوارض می باشد. این پژوهش جهت بررسی اثر تسکینی عصاره ی هیدروالکلی گیاه ملق ازرق بر درد احشایی است.روش بررسیاین مطالعه ی تجربی بر روی 40 موش سوری نر نژاد N-MRI انجام گرفت( g4 ±36). موش ها به صورت تصادفی به گروه های کنترل، کنترل مثبت (کتوپروفن)، تیمار1، تیمار2 و تیمار3 تقسیم بندی شدند. گروه های کنترل و کنترل مثبت به ترتیب سرم فیزیولوژی و کتوپروفن (mg/kg25) و گروه های تیمار نیز به ترتیب دزهای 100، 200 و 300 میلی گرم بر کیلوگرم از عصاره ی ملق ازرق را به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. 15دقیقه پس از هر تجویز، موش ها برای القاء درد احشایی مورد تزریق اسید استیک 6/0 % (ml/kg10) قرار گرفته و اثرات ضد دردی با شمارش تعداد رایت ها طی 30 دقیقه تعیین گشت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آنالیز واریانس یک طرفه و تست تکمیلی Tukey در سطح معنی داری 05/0P< مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند.یافته هاعصاره های ملق ازرق با دزهای 100، 200 و 300 میلی گرم بر کیلوگرم در مقایسه با کنترل منفی کاهش معنی داری درد را نمایان ساختند(05/0>P) و نسبت به گروه کنترل مثبت فاقد اختلاف معنی دار بودند(05/0نتیجه گیریاین پژوهش اثر تسکینی یکسان گیاه ملق ازرق را بر درد احشایی را تایید می کند ولی نیاز به مطالعات بالینی بیشتری برای یافتن جایگاهی مناسب برای این ترکیب در میان ضد درد های احشایی می باشد.کلیدواژگان: ملق ازرق، درد احشایی، ضد دردی
-
صفحات 79-86زمینه و هدفسندرم مین یا سندرم مفصل توراکولومبار(پشتی-کمری) بیماری نسبتا شایع، با تشخیص آسان براساس علایم بالینی و معاینه می باشد که درمان های موجود برای آن بسیار موثر می باشد. اما بدلیل عدم وجود مشخصه تصویربرداری در بعضی از این بیماران و نرمال بودن پاراکلینیک، تشخیص صحیح اغلب از نظر پزشک دور می ماند. گاهی علایم بیماری برخلاف نرمال بودن تصویربرداری و نوار عصب و عضله بسیار شدید است و تشخیص سریع در کاهش درد بیمار از عوارض بعدی جلوگیری می کند.
معرفی بیمار: خانم 47 ساله با شکایت دردکمر و باسن و قسمت جانبی قدامی ران پا از یکسال قبل به کلینیک درد مراجعه کردند.که در نهایت با تشخیص سندرم مین تحت بلوک شاخه لترال دورسال راموس ریشه عصبی پشتی یازدهم و دوازدهم قرار گرفت و بهبود یافت.نتیجه گیریسندرم مین از جمله بیماری هایی است که علاوه بر دردهای شدید بیمار در سه منطقه(معمولا پایین تر از سطح درگیر) گفته شده و با الگوی تقریبا مشخص وجود دارد، ممکن است علایم مشخصه خاص آزمایشگاهی، تصویربرداری ویا نوار عصب و عضله مشکل عمده ای یافت نشود، بنابراین پزشک را در تشخیص سردرگم کند.کلیدواژگان: سندرم مین، سندرم مفصل توراکو لومبار، مفصل فاست، درد سوزشی ناحیه جانبی ران، درد باسن
-
Pages 1-12IntroductionDifferent type of drugs are used in the pharmacologic prophylaxis of migraine. Each of them has their own efficacy and side effects. In addition to pharmacological drugs, some studies have also suggested the use of the alternate and herbal remedy in migrane.Peppermint have a long history of use in some disorders, including headache. In this study we evaluate the effectiveness of oral peppermint extract (menthol) in migraine.
Methods and materials: This study is a randomized clinical trial in centers: Sadaf pain clinic, Pars Hospital and Amir almomenin Hospital in Tehran. In this study 40 patients, aged between 18 to 65 years, (2 to 8 attacks per month and being on prophylactic treatment), observed for one month then oral menthol 2% added for 1 month to their treatment(5 drops after lunch and dinner). Patients were followed for frequency of attacks, headache severity, duration of attacks and associated symptoms of attacks, one month before and one month after consumption of the peppermint extracts.ResultsPeppermint caused a significant decrease in frequency, severity and duration of attacks (P-value 0.05).ConclusionOur study showed that peppermint extract (menthol) can reduce significantly intensity, duration and frequency of migraine attacks in combination to prophylactic pharmacologic therapy.Keywords: Effectiveness, peppermint, migraine -
Pages 13-22IntroductionSeveral methods have been proposed for the treatment of knee osteoarthritis pain like as platelet rich plasma. The aim of this study is to compare adding intraarticular growth hormone to platelet rich plasma under sonographic guidance on joint function in knee osteoarthritis .Materials And MethodsFifty four patients with knee osteoarthritis divided into two equally groups including 27 individuals. Injectate in first group (P) was 5 ml of platelet rich plasma and in second group (PS) 4 units of growth hormone (Somatropin) added to platelet rich plasma. Intra-articular injection was done at two times; the onset of study, and one month later. Demographic data were recorded. Knee joint function based on WOMAC Score at the time 0, 1 and 2 month later and complications were evaluated.ResultsWOMAC Score in both groups has been significantly reduced after injections (P=0/476) WOMAC score reduction in second group (PS) at month 1 was significantly higher than the first group (P) but in month 2, the difference between two groups was not significant. (P=0/476) .No complication was observed.ConclusionAdding intraarticular growth hormone to platelet rich plasma can be effective in knee joint function of osteoarthritis patients at short time basis.Keywords: Growth Hormone, Intra, articular Injection, Platelet-Rich Plasma
-
Pages 23-31BackgroundOne of disadvantages of axillary block is a long time gap between the performing the block and the appearance of the anesthesia required for surgery. This study aimed to to examine the effectiveness of adding 0.5% dextrose water (DW) to bupivacaine in brachial plexus block under the guide of a nerve stimulator and ultrasonography in hand and forearm surgeries.MethodsA total of 60 candidates for an axillary block were studied. In both groups bupivacaine 0.5% was used to achieve anesthesia with 0.9% normal saline (NS) in the first group and 0.5% DW in the second group as solvents. Sensory and motor blocks were documented after local anesthesia every 5 minutes within the first 30 minutes, every 10 minutes within the second 30 minutes, and every 15 minutes thereafter.ResultsThe time interval between the drug injection and anesthesia between the two groups was different statistically only for the median nerve (p=0.03), whereas the difference for the remaining nerves was not significant.ConclusionIn the present study adding 5% DW was only effective in the sensory block of the median nerve, with no significant difference with NS for the other nerves.Keywords: Bupivacaine, Normal saline, 5% dextrose water, Brachial plexus block
-
Pages 32-39BackgroundIatrogenic recurrent laryngeal nerve (RLN) injury is an uncommon but serious complication of Head and neck surgery and also thoracic procedures. laryngoscopy can be an invasive and uncomfortable procedure, therefore the use of sonography as an noninvasive method of screening patients for impaired vocal-cord mobility is desirable. The aim of this study was to assess the efficiency of ultrasonography as a screening tool for the detection of impaired vocal-cord movement and compare two sonographic view , supra thyroid and trans thyroid, to find the preferred view to observe the movement of vocal cord in different ages and sexes.MethodsIn this clinical trial 144 patients were evaluated. All patients underwent vocal cord sonography in two sonographic views; Trans thyroid and supra thyroid, before and after surgery. After high risk surgery for vocal cord damage like thyroidectomy, parathyroidectomy, Carotid endartrectomy, anterior approach of cervical spine fixation and thoracic procedures Patients underwent direct laryngoscopy. To assess accuracy of ultrasound, Trans cutaneous sonography findings were correlated with direct laryngoscopy findings after extubating. Vocal cord Paresis or palsy was defined as abnormal vocal cord movement during respiration.ResultsThe quality of sonographic images in trans thyroid view was better than the supra thyroid view. Comparing sexes the quality of sonographic images in women was better. Moreover aging diminished the quality of the image.ConclusionUltrasonography evaluation of vocal cord movement after high risk surgery seems to be an ideal and painless method for RLN injury screening. Application of this method particular in non elderly women, conveys to more favorable results.Keywords: vocal cord, ultrasonography, Trans thyroid view, supra thyroid view, airway
-
Pages 40-48IntroductionRenal colic is a complex of symptoms wich is indicated of obstruction in urinary tract. Pain result from stone passage is one of the most sever and intractable pains. For pain control different agents has been used such as opiums, NSAIDs, calcium channel blockers, parental acetaminophen , .MethodAfter considering inclusion and exclusion criteria, 300 patients with renal colic entered the study. Questioner filled for each patient by demographic and study variables. patients divided into two groups randomly and treated with intravenous ketorolac or intravenous morphine. Pain score was documented by VAS chart before, 20, 40 and 60 minutes after injection. Then decrease in pain score and rescue therapy requirement in both group compared.ResultsThere was no difference between age and sex between two groups. More over there was no significant difference in mean size of the stone in two groups. Mean pain free time in morphine group was 27.7± 10.1 minute and in ketorolac group was 17.4 ± 10.2 minute ( pConclusionTotally parental ketorolac had more effectiveness and speed of action than parental morphine. Although ketorolac was no significant complications.)Keywords: renal colic, morphin, ketorolac
-
Pages 49-62Background and AimAchievement to a practical model for effective chronic pain management in the elderly is high importance. Hence, the current study aimed to testing some parts of comprehensive chronic pain management model (CCPMM) in older people.
Material &MethodThis study is a correlation testing model in which 205 elderly patients with chronic pain were selected by multistage random sampling. Vulnerability, living with pain and Mc- gill pain questionnaires were used for vulnerability related chronic pain, living with pain and ailment measurement respectively as some part the main components of CCPMM. The structural equation modeling (SEM), path analysis by smart PLS (version 2) software was conducted respectively for data analysis.ResultThe results showed between ailment and vulnerability related chronic pain (PConclusionIn order to use of CCPMM in the elderly for effective chronic pain management, how Living with chronic pain should be considered firstly. Then, causes and patterns of pain which represents itself under the concept of ailment should be investigated. Next, vulnerability construct as a barrier should be identified and controlled. -
Pages 63-71BackgroundThe purpose of this study was to compare the consciousness level based on time of tracheotomy in patients with traumatic brain injury (TBI).Methods71 TBI patients that had Glasgow Coma Scale (GCS) lower or equal to 8 on admission were studied. All patients had received percutaneous dilational tracheostomy (PDT). They were placed in two groups of early (the first week) or late (after the first week) tracheostomy. Consciousness level of patients was measured according to GCS on admission and six times until 15th day. The data for analysis were entered into SPSS software version 16.ResultsComparing the level of consciousness in both groups showed that the average level of consciousness of patients on days 6th , 9th , 12th and 15th after tracheotomy was higher in early than in late tracheostomy group. The observed differences in measuring times were not statistically significant (p>0.05). The level of consciousness of patients in each group significantly increased over time (pConclusionsAlthough no statistically significant difference was observed in the level of consciousness between early and late tracheostomy groups, the level of consciousness in early tracheostomy was higher than that of late tracheotomy patients. This can be considered clinically significant in caring the patients.Keywords: Brain Injury, Tracheostomy, Consciousnes
-
Pages 72-78Aims andBackgroundVisceral pain is unpleasant felling that there are same serious side effects associated with using synthetic drugs for its treatment, such as psychological dependence, gastric ulcers and blood dyscrasia and for decreasing these side effects, administration of herbal medicine can be appropriate approach. The aim of this study was to evaluate the palliative effect of Commiphora mukul hydroalcholic extract on visceral pain.MethodsThis experimental study was done on 40 NMRI male mice. (36±4g). Mice were divided randomly into negative control group, positive control group (Ketoprofen), treatment 1 , treatment 2 ,treatment 3. Respectively Control group and positive group received normal salin and Ketoprofen (25mg/kg) and also treatment groups respectively received 100, 200 ,300 mg/kg of Commiphora mukul intraperitoneally. 15minute after each injection , for visceral pain induction, mices were injected by acetic acid 0.6% (10mg/kg) and during 30 minutes, the analgesic effect was recorded by counting the number of Writing. Datas were analyzed by SPSS statistical software , One-Way ANOVA and Tukey test with the significant level of PResultsHydroalcoholic extracts of Commiphora mukul at 100, 200 and 300 mg/kg induced a significant reduction in pain response when compared to negative control group (p0.05).ConclusionThis study confirmed the palliative properties of Commiphora mukul on visceral pain but further clinical studies are necessary to find out a suitable place for it among the other visceral analgesics.Keywords: Commiphora, Visceral Pain, Analgesics
-
Pages 79-86Aims andBackgroundMaigne''s or thoracolumbar syndrome is an almost common disease with simple diagnosis based on symptoms and corrects physical examination; besides there are very effective therapeutic methods available for this syndrome. However as there is no special radiologic sign and para-clinic data is normal in these patients¡ the diagnosis is usually challenging. Sometimes the patient''s symptoms are very severe despite normal radiography and EMG-NCV findings; therefore early treatment prevents later complications.
Case report: A 47 year-old woman complaining of low Back pain¡ buttock pain¡ and anterolateral leg pain from a year ago was referred to pain clinic. After Maigne syndrome was diagnosed¡ Dorsal and Lateral rami block of 11th and 12th thoracic nerves was performed for her and she had pain relief.ConclusionMaigne''s syndrome is among illnesses which does not have any specific radiologic or labarotory sign despite specific pain symptoms in the areas mentioned¡ so pain physicians may become confused encountering such patients.Keywords: Maigne's syndrome, thoracolumbar syndrome, buttock pain, anterolateral leg pain