فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش های روان شناسی اجتماعی
پیاپی 3 (پاییز 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/08/18
  • تعداد عناوین: 8
|
  • پگاه نجات، سید سعید پورنقاش تهرانی، جواد حاتمی صفحه 1
    مقدمه
    هدف از انجام این مطالعه، بررسی میزان زنانه یا مردانه بودن تصورات قالبی جنسیتی مرتبط با گروه رشته های تحصیلی مختلف شامل بر ریاضی، انسانی، هنر، تجربی بدون پزشکی و پزشکی در ذهن دانشجویان ایرانی بوده است.
    روش
    دویست و بیست و پنج دانشجوی زن و مرد مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل در دو گروه رشته علوم انسانی و ریاضی فنی در چهار مرکز آموزش عالی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به یک پرسشنامه پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس دوراهه و اندازه مکرر استفاده شد.
    نتایج
    دو گروه رشته ریاضی و پزشکی مردانه و گروه رشته هنر زنانه شمرده شد. در مورد سه گروه رشته زبان، انسانی و تجربی، تصور ذهنی زنان زنانه، اما تصور مردان خنثی بود. تفاوت جنسیتی مبنی بر زنانه تر بودن تصورات جنسیتی زنان از گروه رشته ها مشاهده شد. در مورد گروه رشته انسانی، اثر تعاملی جنسیت و گروه رشته تحصیلی دانشجویان معنادار بود. همچنین در مقایسه با دانشجویان ریاضی، دانشجویان انسانی گروه ریاضی را مردانه تر دانستند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که تکیه صرف بر آمار تحصیلی برای قضاوت در مورد زنانه یا مردانه بودن تصورات قالبی مرتبط با گروه رشته ها کفایت نمی کند. اولا به دلیل تجربیات افراد با شاغلان (در مورد علوم پزشکی) و دانشجویان (در مورد ریاضی) آن گروه رشته-ها، و ثانیا به دلیل نقش انگیزه های مرتبط با عضویت گروهی صاحبان آن تصورات.
    کلیدواژگان: تصور قالبی، جنسیت، گروه رشته تحصیلی
  • کوثر سیمیاریان، قاسم سیمیاریان، صغری ابراهیمی قوام صفحه 19
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش خودکنترلی بر کاهش سهل انگاری نوجوانان دختر پایه دوم متوسطه شهر تهران می باشد.
    روش
    آمودنی ها 32 نفر (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه کنترل) از دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان شهر تهران می باشند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان کلیه دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان این شهر که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به تحصیل بوده اند انتخاب شده اند. طرح پژوهش حاضر از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون سهل انگاری تاکمن می باشد. برنامه آموزشی خودکنترلی در طول 10 جلسه هفته ای یک جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. در حالی که گروه کنترل برنامه عادی زندگی خود را طی می کردند. فرضیه این پژوهش با استفاده از آزمون کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات سهل انگاری در دو گروه آزمایش و کنترل با 99 درصد اطمینان تفاوت معنی داری وجود دارد، بدین معنی که آموزش خودکنترلی بر کاهش سهل انگاری در گروه آزمایش به طور معنی داری موثر بوده است. این یافته ها بیانگر آن است که برنامه آموزش خودکنترلی به دانش آموزان گروه آزمایش کمک کرده است تا سهل انگاری خود را کاهش دهند.
    کلیدواژگان: خودکنترلی، سهل انگاری، آموزش، دانش آموزان دبیرستانی
  • حمیدرضا عریضی، محسن گل پرور صفحه 36
    مقدمه
    این پژوهش با هدف بررس تحول شناخت و استدلال نوجوانان دختر و پسر راهنمایی در رفتارهای جامعه یار و مساعدت به دیگران در شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمد.
    روش
    جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر و پسر مدارس راهنمایی شش ناحیه شهر اصفهان تشکیل داده اند که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای 120 دختر و 120 پسر (در مجموعه 240 نفر) برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل معمای جشن تولد آیزنبرگ، لنون و رات (1983) برای سنجش استدلال شناختی رفتار جامعه یار و مقیاس رفتار مساعدت به دیگران هورنای و کولیج (2004) بوده است. داده های حاصله با استفاده از Z گلاس و آزمون t گروه های مستقل مورد تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    یافته ها حاکی از آن بود که بین سطوح استدلال شناختی رفتار جامعه یار (شامل جهت گیری نیاز به دیگران، جهت گیری تایید، جهت گیری همدلانه و جهت گیری ارزشهای درونی) در بین دختران و پسران سه گروه سنی 12، 13 و 14 سال تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P<)، اما مقایسه سنی (نه بر مبنای جنسیت) در سطوح استدلال شناختی رفتار جامعه یار حاکی از آن بود که گروه سنی 14 سال کمتر از گروه سنی 12 و 13 سال در سطح جهت گیری تایید هستند، اما در سطح جهت گیری همدلانه بالاتر هستند. در مساعدت به دیگران نیز شواهد نشان داد که دختران هر سه گروه سنی 12، 13 و 14 ساله در سه حوزه نوعدوستی، نیاز به رابطه و خود خوارسازی به طور معناداری (05/0P<) دارای میانگین بالاتری هستند.
    نتیجه گیری
    شواهد حاصل از این پژوهش نشان می دهد که رفتارهای جامعه یار دانش-آموزان دختر و پسر ایرانی از شخصیت آنها آنها تاثیر زیادی می پذیرد.
    کلیدواژگان: رفتار جامعه یار، مساعدت به دیگران، نوجوانان، دوره راهنمایی
  • مجید صفاری نیا، زهرا سلگی، سوده توکلی صفحه 57
    مقدمه
    این پژوهش با هدف بررسی پایایی و روایی پرسشنامه هوش اجتماعی در دانشجویان دانشگاه های استان کرمانشاه انجام شده است.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع زمینه یابی بود. بدین منظور، 557 نفر از دانشجویان (238 پسر و 319 دختر) با میانگین سنی 2/22 و انحراف معیار 51/2 به شیوه تصادفی خوشه ایانتخاب شدند. همه آزمودنی ها در پرسشنامه هوش اجتماعی (تت، 2008) و هوش هیجانی (شرینک، 1999) را تکمیل نمودند.
    نتایج
    بررسی همسانی درونی پرسشنامه نشان داد که همه گویه ها بجز گویه های 5، 10، 14، 16، 17، 26، 33، 39 و 40 همبستگی بالایی با نمره کل دارند، بنابراین از 45 ماده پرسشنامه 9 ماده حذف شدند و آلفای کرونباخ پرسشنامه 78/0، همبستگی دو نیمه آن 76/0 و قابلیت بازآزمایی آن 75/0 به دست آمد. همچنین، برای بررسی روایی از روش روایی همزمان استفاده شد. به علت همبستگی بالای پرسشنامه با پرسشنامه هوش هیجانی، روایی همزمان مقیاس نیز تایید شد.
    نتیجه گیری
    نتیجه این پژوهش نشان داد که پرسشنامه هوش اجتماعی ابزاری پایا و روا برای سنجش هوش اجتماعی در جمعیت ایرانی است.
    کلیدواژگان: پرسشنامه هوش اجتماعی، پایایی، روایی، دانشجویان کرمانشاه
  • افسانه علیزاده اصلی، فاطمه فرقانی رامندی، نصرت الله علیرضایی، حسین آقاعلیخانی، حسن قدیری صفحه 71
    مقدمه
    مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل روان شناختی و جامعه شناختی موثر بر خودکشی و اندیشه خودکشی در زنان شهرهای شال و دانسفهان می باشد.
    روش
    این تحقیق توصیفی از نوع علی – مقایسه ای می باشد. نمونه پژوهش شامل 90 نفر می باشد که جهت بررسی علل و عوامل موثر بر خودکشی (45 نفر زنانی که خودکشی ناموفق داشته اند و 45 نفر نیز زنان عادی که با آنها همتا شدند) از طریق سرشماری و نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. 260 نفر نیز جهت بررسی میزان اندیشه خودکشی در دانش آموزان دبیرستانی از طریق نمونه گیری خوشه ایگزینش شدند. در این تحقیق از سه پرسشنامه MMPI جهت سنجش تاثیر عوامل روان-شناختی، محقق ساخته جهت سنجش عوامل جامعه شناختی و اندیشه خودکشی جهت سنجش اندیشه خودکشی استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون خی دو، تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که همبستگی و انسجام اجتماعی، منزلت اجتماعی و اعتقادات دینی، انزوا و کناره گیری اجتماعی، ناکامی های اقتصادی، عاطفی و اجتماعی، افسردگی، سایکوپات و رفتارهای ضداجتماعی با خودکشی و اندیشه خودکشی رابطه معناداری دارد ().
    نتیجه گیری
    در مجموع این مطالعه نشان می دهد که استراتژی ها و برنامه های پیشگیری و آموزش باید در اولویت قرار گیرند.
    کلیدواژگان: خودکشی، عوامل اجتماعی خودکشی، عوامل روان شناختی خودکشی، اندیشه خودکشی
  • نسرین ارشدی، راضیه زارع، صالحه پیریایی صفحه 92
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ادراک طردشدگی در محیط کار در رابطه بین مبادله رهبر-عضو با رفتارهای انحرافی و بهزیستی روان شناختی بود.
    روش
    نمونه این پژوهش شامل 294 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از این تعداد 84% مرد بودند و میانگین سن آنها نیز 35 سال بود. شرکت کنندگان در پژوهش پرسشنامه های مبادله رهبر-عضو (گرائن و یوهل-بین، 1995)، ادراک طردشدگی در محیط کار (هیتلان و نوئل، 2009)، رفتارهای انحرافی در محیط کار (بنت و رابینسون، 2000) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1994) را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزارهایSPSS ویراست 18 و AMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمون اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد.
    نتایج
    یافته ها حاکی از برازش خوب الگوی پیشنهادی با داده ها بودند. نتایج همچنین نشان دادند که روابط مطلوب میان رهبر و کارکنانش موجب کاهش ادراک طردشدگی در محیط کار می شود که این خود کاهش رفتارهای انحرافی در محیط کار و افزایش سطح بهزیستی روان شناختی افراد را به دنبال دارد.
    نتیجه گیری
    تلاش مدیران و سرپرستان برای برقراری تعاملات مطلوب با کارکنان می تواند منجر به افزایش سطح سلامت روان و بهزیستی روان شناختی و کاهش ادراک طردشدگی و رفتارهای انحرافی در آنان شود.
    کلیدواژگان: مبادله رهبر، عضو، ادراک طردشدگی در محیط کار، رفتارهای انحرافی، بهزیستی روان شناختی
  • احمد علیپور، محمدعلی صحراییان، مهناز علی اکبری، مرضیه حاجی آقا بابایی* صفحه 110
    مقدمه

    هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه میان سخت رویی و حمایت اجتماعی ادراک شده با سلامت روان و وضعیت ناتوانی زنان مبتلا به MS بوده است.

    روش

    تعداد 83 بیمار از مراجعین درمانگاه ویژه MS بیمارستان سینا تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و پس از تکمیل پرسش نامه های حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران، بررسی دیدگاه های شخصی کوباسا، سلامت روان گلدبرگ و هیلیر (GHQ28) و نیز ارزیابی نورولوژیست بر طبق مقیاس وضعیت ناتوانی فیزیکی توسعه یافته کرتزکه (EDSS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها به تناسب از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و نیز رگرسیون تک متغیری و چند متغیری گام به گام استفاده شد.

    نتایج

    تحلیل آماری نشان داد، سخت رویی و همچنین خرده مقیاس های کنترل، چالش، تعهد و حمایت دوستان با سلامت روان همبستگی مثبت دارند. در این تحقیق میان حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت روان رابطه معناداری وجود نداشت. همچنین میان سخت رویی و نیز حمایت اجتماعی ادراک شده با وضعیت ناتوانی زنان مبتلا به MS رابطه معناداری بدست نیامد.

    نتیجه گیری

    با توجه به وضعیت نامطلوب سلامت روان زنان مبتلا به MS و همچنین همبستگی میان سخت رویی و خرده مقیاس های آن با سلامت روان، این بیماران می توانند با اکتساب و تقویت این مهارت، سلامت روان خود را بهبود بخشند.

    کلیدواژگان: مولتیپل اسکلروزیس، سخت رویی، حمایت اجتماعی ادراک شده، سلامت روان، وضعیت ناتوانی
  • ریحانه دژبان، ابوالقاسم نوری، حسین سماواتیان صفحه 134
    مقدمه
    این پژوهش با هدف تبیین روابط میان عدالت سازمانی با دو خرده مقیاس عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و تبادل رهبر- عضو با در یک شرکت صنعتی در اصفهان طراحی و اجرا گردید.
    روش
    نمونه پژوهش 247 نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان بود که در تابستان 1389 در این شرکت مشغول به کار بودند و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری گردید. پرسشنامه های عدالت سازمانی نیهوف وومورمان(1993)، تبادل رهبر- عضو گراین، نوواک و سومرکمپ (1982)، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995) و اعتماد به سرپرست هارتوگ و کوپمن(2003)، در این پژوهش به کار برده شد. ویژگی های روان سنجی ابزارها در حد مطلوب بود. داده ها از طریق همبستگی، رگرسیون ساده و چندگانه مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد عدالت سازمانی رویه ای و تبادل رهبر- عضو(به عنوان متغیرهای پیش بین)، اعتماد به سرپرست و ابعاد توانمندسازی روان شناختی را به خوبی پیش بینی می کنند. عدالت توزیعی توان پیش بینی متغیرهای ملاک را نداشت. متغیرهای پیش بین اعتماد به سرپرست را بهتر تبیین کردند.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها به مسئولان پیشنهاد می شود که جهت بهبود روابط سرپرست و زیردست و برقراری عدالت در اجرای دستورالعمل ها، برنامه های آموزشی تدارک دیده شود تا به موجب آن سطح اعتماد بین فردی در سازمان افزایش یابد.
    کلیدواژگان: کیفیت سرپرست، زیردست، عدالت سازمانی، اعتماد به سرپرست، توانمندسازی روانشناختی
|
  • Pegah Nejat, Seyyed Said Pournaghash Tehrani, Javad Hatami Page 1
    Introduction
    This study aimed to examine the degree of femininity or masculinity of gender stereotypes related to different academic fields, i.e. Math, Language, Humanities, Art, Life Sciences, and Medicine, in the minds of Iranian students.
    Method
    Two hundred and twenty five male and female students of Kardani, BS and MS majoring in math and humanities from four higher educational centers in Tehran were selected according to convenience, and answered a questionnaire. One-sample t-test, as well as two-way and repeated measure ANOVAs were used in data analysis.
    Results
    The two fields of Math and Medicine were considered masculine, while Art had a feminine stereotype. In case of Humanities, Language and Life Sciences, women regarded them as feminine, whereas men had a neutral image of them. A gender difference was observed indicating that women viewed the academic fields as being more feminine. In case of Humanities, the interaction of students’ gender and educational field was significant. Further, compared with students of math, students of humanities regarded Math to be more masculine.
    Conclusion
    The results suggest that simply relying on educational statistics to decide about the femininity or masculinity of gender stereotypes related to different academic fields is not sufficient; first, because of people’s experiences with those having a job (in case of Medicine), and studying (in case of Math) in these academic fields, and second, due to the determining role of the motivational factors associated with group membership of persons holding those stereotypes.
  • Kowsar Simiarian, Ghasem Simiarian, Soghra Ebrahimi Ghavam Page 19
    Introduction
    The purpose of the present study was to investigate the effectiveness of self-control training on procrastination among female high school students in Tehran.
    Method
    The statistical population is consisting of 32 female students from second year high school (16students in experimental group and 16 students in control group). The population was selected by simple random sampling among all the second year high school girl students in the academic year of 88-89. The design the research is based on pre-test and post-test. We used a quasi-experimental research design. Tuckman procrastination was utilized to measure procrastination. The self-control training program was carried out during 10 sessions; every week one session on an experimental group and no training for control group. The hypothesis was tested using analyses of covariance and independent t-test. Rrsult &
    Conclusion
    According to the results it can be concluded that the self-control training were significantly effective in decreasing students’ procrastination in the experimental group. The possible explanation for the decreasing students’ procrastination might be resulted from the self-control training program applied in the experimental group.
  • Hamid Reza Oraeizi, Mohsen Golparvar Page 36
    Introduction
    The aim of this research was to investigate cognitive and reasoning development of prosocial behaviors and compliance among guidance school boys and girls in Isfahan city.
    Method
    The sample included 120 boys and 120 girls which were selected through stratified random sampling from six regions of Esfahan city. Research instruments were: Eisenberg, Lennon and Roth’s birthday riddle for assessment of prosocial behavior reasoning level along with Horney and Coolidge’s Compliance Questionnaire with 15 items for assessment of helping others. Data were analyzed using Glass’s Z and independent sample t test.
    Results
    Results showed that there isn’t significant differences between prosocial behavior reasoning levels of three age groups of boys and girls (12, 13, 14 years old boys and girls, P>0.05). Comparison between the three groups in prosocial behavior reasoning levels showed that 14 years old group is the lowest in confirm orientation from 12 and 13 years old groups but is the highest in empathy orientation from them (P<0.05). In compliance results showed that girls in all three age groups (12, 13 and 14 years old) in domains of altruism, need to relation and self-defeating had highest mean from three boys groups.
    Conclusion
    Evidences of current research revealed that prosocial behaviors of Iranian male and female students many influenced by their personality.
  • Majid Safarinia, Zahra Solgi, Sodeh Tavakkoli Page 57
    Introduction
    The aim of this research was to study the reliability and validity of social intelligence questionnaire.
    Method
    557 students (238 male and 319 female) were chosen through random cluster method. The average age was 22/2 with standard deviation of 2/51. The social intelligence questionnaire (Tet 2008) and emotional intelligence questionnaire (Shrink 1999) were answered by participants in one session.
    Results
    checking the internal consistency showed that all of dialects, except dialects 5,10,14,16,17,26,33,39 &40 have a high correlation with the total score, therefore 9 items from 45 items were omitted. The cronbach's alpha was0/78, the correlation of two halves was0/76, and the retest capability was0/75. Concurrent validity was used for validity checking as well. Due to high correlation with emotional intelligence questionnaire, the concurrent validity was also confirmed too.
    Conclusion
    the results of this study showed that social intelligence questionnaire is a durable and valid tool to assess the social intelligence.
  • Afsaneh Alizadeh Asli, Fateme Forghani Ramandi, Nosratollah Alirezaei, Hossein Aghaalikhani, Hasan Ghadiri Page 71
    Introduction
    The present research investigated the most important factors affecting on suicide attempt and suicidal thoughts among women living in Dansfahan and Shal cities of Iran during years 1376-1387.
    Method
    This comparative-casual study performed on totally 90 participants including 45 suicide attempted women and 45 non-attempted women who matched with them. Also, 260 high school students were chosen through cluster sampling to evaluate the suicidal ideation. In this study has been used from three questionnaires, MMPI and Designed by the researcher and suicidal thoughts. The collected data were analyzed by chi-square test, regression analysis.
    Results
    The results showed that there was significant relationship between social cohesion, social status and religious beliefs ‚ Social isolation, economic failures, emotional frustration, depression, antisocial behaviors and psychopath with suicide attempting and suicidal ideation) (.
    Conclusion
    In general the study shows that priorities should be given to the strategies and preventive plans and training.
  • Nasrin Arshadi, Razieh Zare, Salehe Piriaei Page 92
    Introduction
    The purpose of this study was to investigate the mediating role of workplace exclusion in the relationship of leader-member exchange (LMX) with workplace deviance and psychological well-being.
    Method
    The sample consisted of 294 employees of an industrial company who were selected by stratified random sampling method. Of this sample 84% were men and average age was 35 years. Participant completed LMX (Graen & Uhl- Bien, 1995), Workplace Exclusion (Hitlan & Noel, 2009), Workplace Deviance (Bennet & Robinson, 2000), and Psychological Well-being (Ryff, 1994) Scales. Fitness of the proposed model was examined through structural equation modeling (SEM), using SPSS-18 and AMOS-18 software packages. The indirect effects were tested using bootstrap procedure in SPSS Macro program for mediation effect.
    Results
    Findings indicated that the proposed model fit the data properly. The results also supported the mediating role of workplace exclusion in the relationship of leader-member exchange (LMX) with workplace deviance and psychological well-being.
    Conclusion
    This research suggests that there is a strong need to make employees feel included within the workplace.
  • Ahmad Alipor, Mohammad Ali Sahraeian, Mahnaz Ali Akbari, Marzieh Haji Aghababaei Page 110
    Introduction

    The purpose of this study was to determine relationships between perceived social support and hardiness with mental health and disability status among women with Multiple Sclerosis.

    Method

    This study is a correlation contextual research. 83 female patients referred to the MS clinic of Tehran University completed the Multidimensional Scale of Perceived Social Support (Zimet and colleagues), the Expanded Disability Status Scale (Kurtzke), Mental Health (GHQ28) and the review of Kobasa personal views. Results were analyzed using parametric (descriptive and inferential) and nonparametric statistical methods.

    Results

    Statistical analysis showed that hardiness control, challenge commitment friends support have positive correlation with mental health among women with MS. No significant relation between hardiness and perceived social support was found with disability status of women with MS.

    Conclusion

    Due to poor mental health of women with MS and also correlation between hardiness and its sub-scales with mental health, patients can enhance their mental health by increasing these skills.

  • Reyhane Dezhban, Abolghasem Noori, Hossein Samavatiyan Page 134
    Introduction
    The aim of this research was to study the relationship between organizational justice and LMX with trust in supervisor and dimensions of psychological empowerment.
    Method
    The sample consisted of 247 employees of the Esfahan Steel Company who have been working in the summer of 2010 (1389s.c.). Data was collected by questionnaire of Niehoff and Moorman's organizational justice (1993), Graen, Novak and Sommerkamp (1982) for LMX, and scale of trust in supervisor by Hartog and Koopman (2003). Data was analysis by using correlation, simple and multiple regression.
    Results
    Results showed that procedural justice and LMX predicted trust in supervisor and procedural justice predicted trust in supervisor greater than LMX. Quality of LMX and procedural justice were important for employee's trust in supervisor.
    Conclusion
    Further interactions revealed that supervisors’ fair treatment with subordinate were very important for building trust in leader.