فهرست مطالب

پژوهشنامه تاریخ های محلی ایران
سال دوم شماره 4 (بهار و تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/04/08
  • تعداد عناوین: 9
|
  • جهانبخش ثواقب صفحات 5-20
    تاریخ نویسی محلی، در کنار سایر گونه های تاریخ نویسی، یکی از زمینه هایی بوده است که مورخان ایرانی آن را آزموده و آثار ارزندهای پدید آوردهاند. این نوع تاریخ نگاری، با محوریت مکان نگاری، آگاهی های ارزشمندی در باب حیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تاریخ، جغرافیا، حکام و فرمانروایان و تحولات سیاسی یک شهر و ناحی های خاص ارائه میدهند که در دیگر گونه های تاریخنگاری، نظیر تواریخ عمومی و یا سلسلهای، کمتر دیده میشود. در واقع، نوعی تاریخ اجتماعی یا تمدنی و، خیلی سادهتر، نوعی شهرشناسی به شمار میروند. امروزه، در پژوهش های تاریخی با رویکرد اجتماعی و تمدنی، تاریخ های محلی جایگاه برجستهای یافته و در کنار دیگر منابع و متون در ترسیم چهره شهرها و بررسی تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نواحی مختلف، گزارش های آنها بسیار راه گشاست. در این مقاله با بررسی جایگاه، ویژگی ها و مولفه ها، انگیزه ها و اهداف تاریخ- نویسی محلی ایرانی و ارائه فهرستی از تاریخهای محلی در باب شهرهای ایران، بر این نکته تاکید میگردد که این گونه تاریخ نویسی، به رغم فراز و فرودهای آن، به صورت یک سنت مستمر توسط مورخان ایرانی از سده سوم تا دوره معاصر تداوم داشته و جایگاه ویژهای در رویکرد زیست بوم- نگارانه به تاریخ داشته است.
    کلیدواژگان: ایران، تاریخنگاری، مورخان ایرانی، تاریخنویسی محلی، متون تاریخی
  • کریم نجفی برزگر صفحات 41-49
    سلسله منغیتیه از بازماندگان مغول بعد از عقب نشینی از مناطق اروپایی روسیه بودند که به نواحی جنوبی تر آمدند و در ماوراءالنهر خان نشینی را تشکیل دادند که 188 سال دارای قدرت بودند. این سلسله، سرانجام، با تاسیس جمهوری سوسیالیستی در بخارا و گریختن عالم خان،آخرین امیر آنان، به افغانستان سقوط کرد. امیر شاه مراد، مشهور، به امیر معصوم از حاکمان این سلسله بود که با جلوس بر تخت سلطنت، به سرکوبی مخالفان داخلی پرداخت و با برقراری امنی ت و اصلاحاتی که انجام داد، تجارت در عصر او رونق یافت؛ اما از آنجا که فردی قدرت طلب بود برای گسترش قلمرو حکومتی خود و با استفاده از اوضاع نابسامان ایران چند بار به ایران لشکر کشید.او سرانجام بند مرو را ویران کرد و چون سنی متعصبی بود راه عداوت با شیعه و آزار و قتل و غارت آنان را در پی گرفت. این مقاله، ضمن بیان شرح حال وی، به بررسی رویکرد روابط خارجی او با ایران و جدایی مرو براساس متون خطی ماوراءالنهری بازمانده از آن دوران خواهد پرداخت.
    کلیدواژگان: بخارا، منغیتیه، خانات، ماوراءالنهر
  • علیرضا روحی صفحات 50-67
    خراسان در عصر سلجوقی ترکیب مذهبی خاصی داشت. منازعات مذهبی و درگیری بین مذاهب مختلف، ویژگی اصلی این دوره است. سیاست های مذهبی حکومت سلجوقیان در تشدید اختلافات فرقه ای تاثیر زیادی داشت. تعصبات مذهبی عمیدالملک کندری و خواجه نظام الملک طوسی سبب شد تا بین حنفیان و شافعیان رقابت های شدیدی در بگیرد. حمله غزها به خراسان سبب ویرانی و کشتار شدیدی گردید؛ به دنبال این حمله درگیری های شدید فرقه ای و مذهبی شکل گرفت. مذهب غالب، شافعی بوده و پس از آن مذهب حنفی، که مذهب پادشاهان سلجوقی بود، قرار داشت. حنبلیان در چند شهر، به ویژه در هرات پیروانی داشتند. تا آنجا که از منابع برمی آید، دانشمند برجسته مالکی مذهبی در خراسان حضور نداشته است. شیعیان امامی جایگاه خاصی داشتند و برخی از دانشمندان برجسته شیعه در این عصر می زیستند. اسماعیلیان در شهرهای مختلف نفوذ زیادی داشتند و همواره سرگرم منازعات سیاسی شدید با دولت سلجوقیان بودند.
    کلیدواژگان: خراسان، منازعات مذهبی، مذاهب اهل سنت، شیعیان امامی، اسماعیلیان
  • جمشید نوروزی، محمد عباسی صفحات 68-83
    یکی از خاندان های محلی متنفذ و مشهور ایران، سادات سیفی قزوین است که نسب خود را به امام حسن)ع(می رساندند. سابقه حضور برخی از افراد این خاندان در تشکیلات حکومتی به عهد ایلخانان می رسد؛ اما در عهد حکومت صفویه بعضی از آنان به مناصب عالی چون وزارت دست یافتند. دوره اول حیات سیاسی این خاندان در حکومت صفویه، از زمان شاه اسماعیل اول آغازشد و تا سه دهه از دوران شاه طهماسب اول تداوم داشت. پس از آنکه به این خاندان، به سبب تعصب مذهبی شاه طهماسب و وارد شدن ات هام تعل ق خاطر برخی سادات سیفی به تسن ن، بی مهری شد و از حکومت رانده شدند، شماری به دربار اکبر شاه تیموری، حاکم مقتدر هند، پناهنده شدند. دامنه نفوذ و قدرت سادات سیفی مهاجر در دربار تیموریان هند به اندازه حکومت صفویه نبود؛ با این همه، موقعیت مناسب آنها در دربارتیموریان تا اواخر حکومت جهانگیر شاه، فرزند اکبر شاه ادامه داشت. در زمان شاه عباس اول، زمینه احیای نسبی قدرت این خاندان در ایران مهیا شد و آنها برای مدتی کوتاه، دوره ای دیگر از حیات سیاسی خود در حکومت صفویه را تجربه کردند. این پژوهش تاریخی، با روش توصیفی-روایی و تحلیلی، در صدد پاسخ به این پرسش است که نقش سادات سیفی قزوینی در تشکیلات حکومتی صفویه و دربار تیموریان هند چه فراز و فرودهایی داشته و این موضوع، متا ث ر از چه عواملی بوده است؟
    کلیدواژگان: سادات سیفی قزوین، خاندان های محلی، صفویه، تیموریان هند، تشکیلات حکومتی
  • جواد عباسی، زهره راضی صفحات 84-98
    با ورود مغولان به قلمرو ایران و تشکیل دولت ایلخانی، تحولی مهم در زمینه مبانی مشروعیت حکومت ها در ایران رخ داد. حاکمان ایلخانی، از مبانی جدید مشروعیتی که در میان مغولان پذیرفته شده بود پیروی می کردند. از زمان غازان خان و رسمیت یافتن اسلام در حکومت ایلخانی تلاش شد تا از مشروعیت دینی نیز بهره گرفته شود؛ اما مشروعیت چنگیزی همچنان بیشترین اهمیت را داشت. با برافتادن حکومت ایلخانی و در نبود فردی برخوردار از مشروعیت چنگیزی- هلاکویی مورد توافق همگان، نیروهای متعددی با خاستگاه های قدرت متفاوت بر سر کسب قدرت و تصاحب میراث ایلخانان به رویارویی با یکدیگر پرداختند. در چنین فضایی بود که حکومت هایی همچون سربداران، آل کرت، آل اینجو، آل مظفر، آل چوپان و آل جلایر سربرآوردند. هر یک از این حکومت های محلی در تلاش برای اثبات شایستگی حاکمیت خویش به بهره گیری از منابع مختلف مشروعیت سیاسی روی آوردند که مشروعیت چنگیزی- هلاکویی، مشروعیت دینی و حق حاکمیت موروثی محلی از آن جمله بودند. در این میان، مشروعیت ایرانی از دیگر مبانی مشروعیتی بود که این حکومت ها، کمابیش، بهره گیری از آن را مدنظر قرار دادند. این امر از راه هایی چون تاسی به مفاهیم و الگوهای باستانی ایران، همچون فره ایزدی و همانندسازی با پادشاهان ایرانی و به کارگیری اسطوره های حماسی پهلوانی ایرانی در ادبیات سیاسی انجام می شد. مقاله حاضر به بررسی چرایی و چگونگی این مشروعیت در حکومت های محلی ایران در قرن هشتم هجری و نقش آن در استقرار و استمرار حاکمیت آنها می پردازد. براساس یافته های این پژوهش، مشروعیت ایرانی در عصر این حکومت ها در خور توجه بوده است و لازم است در بررسی آنچه که بعدها، از جمله در حضور انگاره های ایرانی، در تاسیس و استمرار حکومت صفویان بروز یافت، به آن توجه بیشتری شود.
    کلیدواژگان: مشروعیت سیاسی، فره ایزدی، نمادهای ایرانی، حکومت های محلی
  • جعفر آقازاده صفحات 99-114
    خاندان بیات ماکویی از زمان صفویه به منطقه ماکو کوچ کردند و، به تدریج، حکومت منطقه ماکو را به دست گرفتند. اقبال السلطنه ماکویی وارث اقتدار سیاسی، نظامی و اقتصادی خاندان خود در ماکو شد. اوکه انقلاب مشروطه و اصلاحات حاصل از آن را پایان حکومت موروثی و مطلق خود در ماکو می دانست، به مخالفت با مشروطیت برخواست و هواداران آن را به شدت سرکوب کرد. دربار و دیگر مستبدین از اقدامات سرکوبگرانه اقبال السلطنه در منطقه حمایت می کردند. اگر در برهه هایی اقبال السطنه به مماشات با مشروطه خواهان اقدام کرد، حاصل سیاست هماهنگ مستبدین برای تظاهر به مشروطه طلبی و فریب هواداران مشروطه بود. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و آرشیوی، به تبیین این مسئله پرداخته است. هدف از این مقاله بررسی مخالفت اقبال السلطنه ماکویی با مشروطه خواهان منطقه ماکو و نقش محمدعلی شاه در این باب است.
    کلیدواژگان: اقبال السلطنه ماکویی، انقلاب مشروطه، ماکو، خوی، محمد علی شاه
  • محمدتقی ایمان پور، طهمورث مهرابی* صفحات 115-128
    جغرافیا نقش مهمی در تاریخ هر سرزمین دارد و تاریخ هر سرزمین و ناحیه، بستگی زیادی به موقعیت و مکان جغرافیایی آن دارد. از این رو، می توان ادعا کرد که هر یک از بخش های مختلف ایران، به دلیل قرار گرفتن در یک موقعیت جغرافیایی متفاوت و داشتن شرایط آب هوای خاص، جایگاه ویژه و اهمیت زیادی دارند. و هر یک از این نواحی توانسته اند، به سهم خود، نقش مهمی در تحولات سیاسی کشور داشته باشند. سرزمین گرگان امروز، به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، در طول تاریخ ایران، خصوصا تاریخ ایران باستان، اهمیت و نقش مهمی در تاریخ و تحولات ایران داشته و در منابع به کرات از آن نام برده شده است. تا کنون پیرامون حصار دفاعی گرگان در زمان ساسانیان در این منطقه بحث های زیادی شده است، اما در رابطه با جایگاه سیاسی هیرکانیه و نقش جغرافیا در تحولات تاریخی این سرزمین در زمان هخامنشیان کار مستقلی انجام نشده است؛ لذا در این پژوهش می کوشیم که با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی و با استفاده از متون کهن تاریخی و شواهد باستان شناسی به بررسی موقعیت جغرافیایی هیرکانیه و تاثیرات آن در اهمیت و جایگاه سیاسی این سرزمین در دوره هخامنشیان بپردازیم.
    کلیدواژگان: هیرکانیه، وهرکانه، گرگان، مازندران، پارت، هخامنشیان
  • ظریفه کاظمی صفحات 129-143
    رضاشاه در شرایطی در ایران روی کار آمد که حکومت مرکزی دچار ضعف بود. فقدان دولت مقتدر مرکزی سبب خودسری برخی ایلات کشور شده بود. رضاشاه برای افزایش قدرت مرکزی به کاهش قدرت ایل پرداخت. دو اقدام عمده ای که در باب ایلات انجام داد، در ابتدا، خلع سلاح، و سپس، تخته قاپو یا اسکان اجباری عشایر بود. ایلات فارس نیز از اقدامات مذکور مستثنی نبودند. در دوره مورد بحث، در فارس ایلات متعدد و متنوعی وجود داشت، اما نقش دو ایل بزرگ، قشقایی و خمسه، از بقیه پررنگ تر بود. اجرای فرامین خلع سلاح و تخته قاپو که با زور همراه بود، بدون برنامه ریزی صحیح و بدون مطالعه انجام گرفت و منجر به شورش های متعددی از سوی ایلات کشور، از جمله فارس، گردید. که نتیجه ای جز تسلیم شدن را برای ایلات در برنداشت. کناره گیری اجباری رضاشاه از سلطنت و اغتشاشات ناشی از اشغال ایران توسط متفقین شرایطی را فراهم آورد که ایلات کشور به شیوه زندگی سابق خود بازگشتند و، همچنین، به سهم خود در احیای قدرت گذشته خود کوشیدند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی به موانع و مشکلاتی که ایلات فارس در دوره سلطنت رضاشاه با آن مواجه بودند، بپردازد.
    کلیدواژگان: ایلات، فارس، رضاشاه، قشقایی، خمسه، تخته قاپو
  • عبدالله متولی، ابراهیم اصلانی، فاطمه فضلی صفحات 144-161
    منطقه خراسان یکی از مهم ترین کانون های بحران در دوره صفوی بود. این منطقه به سبب موقعیت حساس و مهمی که داشت، همواره، مورد توجه همسایگان ایران، به ویژه ازبکان، قرار می گرفت. ازبکان به عنوان وارثان چنگیز و سپس تیموریان، خراسان را سرزمین موروثی خود می انگاشتند. در مقابل، صفویان نیز به عنوان جانشینان حکومت های رسمی ایران، این سرزمین را جزیی از قلمرو خود می شمردند. این عامل، در کنار عوامل مذهبی، زمینه های برخورد های طولانی مدت صفویان با ازبکان را فراهم کرد. تقریبا یک دهه پس از ایجاد دولت صفوی، مناسبات این دو به صورت منازعات سیاسی و مذهبی بروز یافت. این منازعات در همه ادوار دولت صفوی تداوم داشت و از رهگذر آن، منطقه خراسان متحمل آسیب های جدی شد. حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی منطقه خراسان، که تا پیش از یورش های ازبکان طریق اعتلا می پیمود، بر اثر تهاجمات پیوسته آنها دچار رکود و رخوت شد.پرسش محوری این پژوهش بر این اصل استوار است که تهاجمات ازبکان چه تاثیراتی بر ساختار سیاسی و شرایط اجتماعی، اقتصادی و مذهبی منطقه خراسان داشته است؟نتایج این تحقیق نشان می دهد که یورش های پیوسته ازبکان به مناطق آباد خراسان تمامی ابعاد حیات انسانی در این منطقه را تحت تاثیر خود قرار داد و روند رشد و ارتقای فضای کلی خراسان را متوقف کرد و یا کاهش داد.
    کلیدواژگان: ایران، خراسان، ازبکان، صفویه، اقتصاد، مذهب