فهرست مطالب

آمایش جغرافیایی فضا - پیاپی 12 (تابستان 1393)

فصلنامه آمایش جغرافیایی فضا
پیاپی 12 (تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/29
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علیرضا خواجه شاه کوهی*، علی اکبر نجفی کانی، طاهره باباییان صفحات 1-19
    مشارکت یکی از مفاهیم عمده و اصلی توسعه پایدار به شمار می رود، از این رو مدیران شهری همواره سعی کرده اند تا با جلب مشارکت مردمی به اهداف خود در زمینه مدیریت بهینه شهر به ویژه در حاشیه شهرها به بهترین نحو ممکن نائل آیند. با توجه به اهمیت مشارکت مردم در مدیریت مطلوب شهر، هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان مشارکت شهروندان حاشیه شهر بابل در مدیریت شهری و همچنین شناسایی مفاهیم، مزایا و موانع و ارائه راهکارهایی در جهت جلب مشارکت شهروندان برای بهبود مدیریت شهر می باشد، که در اجرای این هدف، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان حاشیه شهر بابل می باشند که بر اساس فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 200 نفر سرپرست خانوار از چهار محله در حاشیه جنوب شهر بصورت تصادفی انتخاب و اطلاعات به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است و از نرم افزار SPSS جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج حاصل از یافته های تحقیق حاکی از آن است که میزان مشارکت شهروندان حاشیه شهر بابل با میانگین 49/2 در امور مدیریت شهری از سطح متوسط پائین تر می باشد. در این بین بیشترین میزان مشارکت مربوط به محله کتی غربی و کمترین میزان مشارکت مربوط به محله کمانگرکلا می باشد. همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح 99 درصد بین متغیرهای مستقل شامل؛ رضایت شهروندان از خدمات شهری، اعتماد شهروندان نسبت به مدیران شهری، آگاهی شهروندان از برنامه های مدیریت شهر و تعلق اجتماعی شهروندان با متغیر وابسته (مشارکت شهروندان در امور مدیریت شهری) وجود دارد.
    کلیدواژگان: مشارکت، مدیریت شهری، شهرهای میانی، بابل
  • محمد احمدی *، احمد پوراحمد، حسین حاتمی نژاد صفحات 19-38
    رضایت مندی شهروندان از عملکرد و خدمات شهرداری ها، عامل اصلی بهبود مستمر در فرایند کارهایی است که برای افزایش کارایی و بهبود کیفیت مدیریت جامع و خدمات شهری صورت می گیرد و توسعه ی پایدار و همه جانبه ی شهر زمانی عملی خواهد بود که شهروندان از عملکرد شهرداری و سازمان های آن رضایت داشته باشند. زیباسازی شهری همواره از دو بعد کارکردی و بصری مطالعه می شود که بعد کارکردی با جسم انسان و بعد بصری با روح انسان در ارتباط است. بنابراین زمانی که منظر شهری زمینه های رضایت شهروندان را فراهم آورد، در واقع توانسته سلامتی جسم و روح انسان را تضمین کند. اصطلاح زیبایی در چشمان بیننده است و میزان رضایت فرد از زیباسازی بستگی به نوع فرهنگ، ادراک فرد، آگاهی شهروندی و عوامل گوناگون دارد. بنابراین برای تامین رفاه و رضایت شهروندان در طراحی شهری و زیباسازی باید همه عوامل را در نظر گرفت. در این پژوهش میزان رضایت مندی شهروندان از عملکرد سازمان زیباسازی در منطقه ی 6 کلان شهر تهران بررسی می شود و عواملی که بر چگونگی رضایت مندی موثرند، مورد تحلیل قرار می گیرد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه انجام شده است و داده های حاصل از پرسش نامه با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که رضایت مندی شهروندان از سازمان زیباسازی در وضعیت متوسط قرار دارد. طبق نتایج، میان متغیرهای آگاهی شهروندی و تکالیف شهروندی با متغیر رضایت شهروندی رابطه ی معنادار و مثبتی وجود دارد. رابطه ی میان متغیرهای سواد و سن با متغیر رضایت مندی معنادار نیست ولی تفاوت معناداری میان متغیرهای جنس و شغل با متغیر رضایت مندی وجود دارد.
    کلیدواژگان: رضایت شهروندی، آگاهی شهروندی، تکالیف شهروندی، سازمان زیباسازی
  • نقی طبرسا صفحات 39-52
    در اهمیت موضوع تعلق سه جزیره ی ایرانی در خلیج فارس به ایران می توان گفت، جزایر خلیج فارس و سرزمین عمان از دوران کهن تا زمان نادرشاه و کریمخان زند تحت حاکمیت و سلطه ی بلامنازع دولت ایران بوده است. پس از این دوران با توجه به رقابت قدرت های استعماری و تلاش مستمر انگلیس برای نادیده گرفتن حقوق ایران در خلیج فارس و اشغال 67 ساله ی جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی توسط انگلیس و سپس اعاده ی حاکمیت دائمی آن ها به کشورمان، این جزایر همواره در چارچوب قلمرو سرزمینی ایران بوده اند و ادعای امارات، این کشور کوچک حاشیه ی جنوبی خلیج فارس در قبال آن ها نیز تاکنون ره به جایی نبرده است. علاوه بر آن نقشه های مستند و معتبر جغرافیایی این حقیقت را تایید می کنند که جزایر تنب و ابوموسی همواره به ایران تعلق داشتند. «نقشه های دریایی» تهیه شده در قرن 18 که بیش تر برای راهنمایی دریانوردان و کشتی های بین قاره ای بود و در آن ها کمتر به جنبه های سیاسی و اجتماعی امر توجه می شد؛ همچنین جزایر خلیج فارس به دو بخش ایرانی و عربی تقسیم می شد که همواره سه جزیره ی ایرانی ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در قسمت ایران قرار داشت. این نقشه های جغرافیایی و دریایی به لحاظ قدمت، اصالت و همچنین اعتبار در عرصه ی امروز روابط بین الملل نیز مورد عنایت و استناد قرار می گیرند. در این پژوهش سعی بر آن است تا ضمن اشاره به کارکرد نقشه های جغرافیایی و دریایی بین المللی، به طور ویژه جایگاه نقشه راهبردی 1886 وزارت جنگ انگلیس درباره ایران و جزایر سه گانه ی ایرانی در خلیج فارس بیان گردد. سوال اساسی پژوهش در این است که آیا دلیل و شاهدی در نقشه ی جغرافیایی و دریایی معتبر بین المللی بر اثبات حقوق سرزمینی ایران در سه جزیره ی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی وجود دارد؟ در این حال روش و یافته های تحقیق در پژوهش مذکور توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی از اسناد و نقشه های معتبر و دست اول است.
    کلیدواژگان: خلیج فارس، نقشه جغرافیایی و دریایی، جزایر ایرانی
  • محمود فال سلیمان*، حجت الله صادقی، محمدمحسن فروزان صفحات 54-78
    یکی از ابتکارات قانون شوراها، تعریف یک مقام اجرایی به نام دهیار در هر روستا است که وظیفه ی اجرای مصوبات شورای اسلامی روستا را بر عهده دارد. عملکرد دهیاری ها در قالب سه دسته شاخص های اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی گنجانده می شود. با توجه به اهمیت نقش مدیریت روستایی و ناکارآمدی نسبی در این زمینه در سال های متمادی و به لحاظ تغییرات اخیر در عرصه ی واگذاری مدیریت روستایی به دهیاری ها، در این پژوهش به ارزیابی نقش دهیاری ها در سامان دهی بحران های بهداشتی در نواحی روستایی بخش شوسف شهرستان نهبندان می پردازیم. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است. حجم نمونه را 310 سرپرست خانوار ساکن در 39 روستای دارای دهیاری بخش شوسف شهرستان نهبندان و 39 دهیار تشکیل می دهد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss آزمون پارامتری t یک نمونه ای استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که حمله آفات نباتی، انتقال بیماری، اسهال و سوء تغذیه از جمله بحران های بهداشتی و درمانی اساسی هستند. ارزیابی وضعیت دهیاری ها با توجه به نظر خودشان در این زمینه، گویای این مطلب است که مشارکت دهیاری ها در طرح های پیشگیری از بحران های بهداشتی - درمانی در حد متوسط به پایین با سطح معناداری (0/806) و میزان تاثیرگذاری مشارکت دهیاری ها در طرح های پیشگیری از بحران های بهداشتی - درمانی چشمگیر و در حد زیاد با سطح معناداری (0/00) و مشارکت آنان بر سامان دهی بهداشت عمومی منطقه هنگام وقوع بلاهای طبیعی در حد متوسط با سطح معناداری (0/42) بوده است. همچنین میزان رضایت روستاییان منطقه از مشارکت دهیاری ها در طرح های پیشگیری از بحران های بهداشتی درمانی، مطلوب است.
    کلیدواژگان: ارزیابی، دهیاری ها، بحران بهداشتی، درمانی، سکونت گاه های روستایی
  • اسدالله دیوسالار*، زهره فنی، رحمتالله فرهودی، صادق برزگر صفحات 79-100
    بررسی شناخت وضعیت و تنگناهای توسعه ی نواحی از نظر پایداری و توسعه ی پایددار در شهرها از مسایلی است که اخیرا در فرهنگ برنامه ریزی شهری مطرح شده است. استفاده از ابزار و روش های سنجش پایداری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی می تواند معیاری مناسب هم برای تعیین سطح پایداری شهرها و هم حل مشکلات و نارسایی های آنها برای نیل به رفاه اقتصدادی و سلامت اجتماعی فرهنگی ساکنین باشد تا به توسعه ی پایدار شهری برسند. در این راستا پژوهش - حاضر با استفاده از روش شناسی تحلیلی - توصیفی و پیمایشی در صدد پاسخگویی به این سوال کلیدی است که بر اساس ابعاد و مولفه های موثر در توسعه ی پایدار شهری، شهرهای کوچک استان مازندران در چه سطحی از پایداری هستند؟ برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل بارومتر پایداری پرسکات آلدن و رادار استفاده شده است. جامعه ی آماری در این تحقیق شامل شهرهای کوچ استان مازندران است. برای انتخاب جامعه ی نمونه، منطقه ی مورد مطالعه بر اساس وسعت و جمعیت به سه ناحیه ی مازندران شرقی، مرکزی و غربی تقسی گردیده و در هر ناحیه چند شهر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میان شهرهای مورد مطالعه، سه شهر در شرایط ناپایداری بالقوه، دو شهر در شرایط پایداری متوسط و دو شهر نیز در وضعیت پایداری باالقوه قرار داشته اند. همچنین مولفه های رفاه انسانی در شهرهای مورد مطالعه، پایداری ضعیف تری نسبت به مولفه های رفاه اکوسیستم دارند و در کل این شهرها از سطح پایداری نسبتا ضعیفی برخوردارند.
    کلیدواژگان: ارزیابی، پایداری، شهرهای کوچ، بارومتر پایداری
  • محمدرحیم رهنما، محمد اجزاء شکوهی، رضا صمدی* صفحات 101-123
    امنیت پیش زمینه ی یک اجتماع سالم و احساس امنیت، بسترساز توسعه ی جوامع انسانی است. سعادت یک اجتماع در گرو حفظ و بقای امنیت و احساسات ناشی از آن است. امنیت زائران و گردشگران از مهم ترین مقوله هایی است که در بحث امنیت مطرح می شود. هدف این پژوهش، آمایش و برنامه ریزی راهبردهای ارتقای امنیت زائران و گردشگران در کلان شهر مشهد با تلفیق مدل های برنامه ریزی استراتژیک و تحلیل شبکه یANP-SWOT است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تبیینی با اهداف کاربردی- توسعه ای است. در ابتدا برای رسیدن به عوامل چهارگانه ی SWOT از روش دلفی استفاده شده، بدین گونه که سی نفر از کارشناسانی که در این زمینه خبره بودند، انتخاب شدند تا مهم ترین عوامل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید در امنیت زائران و گردشگران را جمع آوری کنند. سپس برای اولویت بندی استراتژی های حاصل از فن سوات، با استفاده از مدل تحلیل شبکه (ANP) به ارزیابی و اولویت بندی استراتژی های حاصله پرداخته شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل ها با مدل ANP نشان می دهد که راهبردهای SO1، SO2 و ST1، سه راهبرد اولیه در ارتقای امنیت زائران و گردشگران شناخته شده است. راهبرد SO2، برنامه ریزی برای مدیریت یکپارچه ی امنیت زوار در مناطق اطراف حرم و راهبرد SO1 تهیه ی بسته های سرمایه گذاری (مشارکتی و غیر مشارکتی) برای توسعه ی کمی و کیفی مراکز اقامتی زائران است که هر دو مربوط به استراتژی های تهاجمی است. همچنین راهبرد ST1، حمایت از سرمایه گذاران بخش خصوصی و نهادهای مدنی در جهت پیشبرد سریع طرح های کالبدی مربوط به طرح بافت نوسازی پیرامون حرم بوده که این راهبرد مربوط به استراتژی های رقابتی است. در نهایت، استراتژی تهاجمی با کسب امتیاز 0.41392 به عنوان استراتژی دارای اولویت اول و استراتژی محافظه کارانه با کسب 0.23026 امتیاز به عنوان استراتژی دوم در جهت ارتقای امنیت زائران و گردشگران انتخاب شده اند
    کلیدواژگان: استراتژی، امنیت زائران و گردشگران، مدل SWOT و ANP، کلان شهر مشهد
  • عبدالحمید نظری*، جواد عادلی صفحات 132-148
    از آنجایی که در مطالعات جغرافیایی، تبیین روابط فضایی- مکانی پدیده ها جایگاه خاصی دارد، آگاهی از نقش فاصله محل سکونت در انتخاب محل تحصیل و همچنین وضعیت ماندگاری دانشجویان پس از فارغ التحصیلی در روستاها، اهمیت خاصی دارد. نوع تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی است. هدف از تدوین این مقاله «تحلیل فضایی-مکانی محل تحصیل و مهاجرت فارغ التحصیلان در نواحی روستایی» است. قلمرو مکانی تحقیق، ناحیه شرقی استان گلستان و قلمرو زمانی آن سال های 90-1370 است. جامعه آماری (2265 نفر) را فارغ التحصیلان روستایی ناحیه ی یادشده تشکیل می دهد که حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 205 نفر برآورد و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج نشان داد که: 1- بین انتخاب محل تحصیل با فاصله ی محل سکونت و شدت جریان جابه جایی، رابطه ی معناداری وجود دارد؛ اما چون مقدار Sig=0.05<0.998 است، بنابراین بین فاصله و نوع رشته ی انتخابی، رابطه ی معناداری وجود ندارد. 2- در صورت تاسیس نشدن مراکز و واحدهای پیام نور، با افزایش فاصله از کانون های شهری بر میزان افراد تارک تحصیل افزوده می شود. آزمون اسپیرمن این همبستگی را در سطح 99 درصد (Sig=.000) معنادار نشان می دهد. 3- شاخص ماندگاری نشان داد که 58 درصد فارغ التحصیلان همچنان در نواحی روستایی زندگی می کنند. 4- سنجش میزان دلبستگی به «ماندن و بازگشت به روستا» (در صورت وجود شغل مناسب) نشان داد که بالای 80 درصد پاسخ گویان تمایل به سکونت در زادگاه خویش دارند
    کلیدواژگان: تحلیل مکانی، فضایی جابه جایی، ماندگاری و مهاجرت، پویش نظام آموزش عالی
  • داوود مختاری*، وحید امامی کیا صفحات 149-172
    کلان شهر تبریز به دلیل تنگناهای ژئومرفولوژیکی، به توسعه ی قطاعی و احداث و ساخت شهرک های اقماری در اطراف شهر روی آورده است. اغلب شهرک های ایجادشده به ویژه شهرک ارم، در مجاورت گسل فعال شمال تبریز و عوامل تهدیدکننده ی مخاطرات طبیعی از قبیل زلزله، سیلاب، حرکات توده ای و... که شاخص های اساسی در مطالعه های مخاطرات ژئومرفولوژیکی است، قرار گرفته و عمدتا در مناطق شیب دار با لیتولوژی نامقاوم متشکل از سازندهای میوسن)تناوبی از مارن های آهکی و نمکدار، کنگلومرا و ماسه سنگ با میان لایه های آهکی(ایجاد شده اند. هدف عمده ی تحقیق حاضر، تعیین وضعیت فعلی الگوی استقرار کاربری های اراضی شهری و پهنه بندی منطقه ی مورد مطالعه بر اساس شاخص های ژئومورفولوژیک در مناطق آسیب پذیر، در تطابق با استانداردهای کاربری های اراضی شهری در شهرک ارم تبریز است. به دلیل پیچیدگی و ازدیاد فاکتورهای موثر در تعیین کیفیت مکانی استقرار سکونتگاه های شهری، از روش های چندمتغیره ی تصمیم ساز برای تعیین درجه ی تناسب کیفی استقرار کاربری های اراضی استفاده شده است. بدین منظور از روش های ارزیابی چندمعیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی AHP برای تولید وتجزیه و تحلیل نقشه ها و لایه های مختلف کاربری ها استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، از کل مساحت 554/44 هکتاری شهرک، حدود 60/15 هکتار در مناطق با استاندارد خیلی کم، 164/47 هکتار در مناطق با استاندارد کم، 196/45 هکتار در مناطق با استاندارد متوسط، 115/09 هکتار در مناطق با استاندارد زیاد و 18/2 هکتار در مناطق با استاندارد خیلی زیاد استقرار یافته اند.
    کلیدواژگان: پهنه بندی، مخاطرات ژئومورفولوژیک، تحلیل سلسله مراتبی، شهرک ارم تبریز