فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات جامعه شناختی شهری
پیاپی 9 (زمستان 1392)

  • بهای روی جلد: 50,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1393/01/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمود کتابی، زهیر مصطفوی بلوردی، صولت افضلی گروه، مهدیه غیوری صفحات 1-16
    تضمین امنیت و پایداری شهری با عنایت به فزونی یافتن انتظارات نهادهای تصمیم گیرنده، اجرایی و کنشگران سطح خرد از قوای انتظامی، به همگونی کارکردهای این نهاد با نیازهای امنیتی هر جامعه همبسته است. بی شک، استان پهناور کرمان نیز از این قاعده مستثنا نیست. پژوهش حاضر، ابتدا ضمن توجه به شاخه ی علم جامعه شناسی امنیت، در سطح مفهومی با برساختن مفاهیم امنیت وجودی، امنیت رفاهی و امنیت معنابخش، این مقوله ها را با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای در 400 پرسشنامه میان ساکنان شهرهای استان کرمان به محک آزمون نهاده است. یافته ها حکایت از آن دارد که نیازهای امنیتی در مناطق سه گانه ی مرکز، نیمه ی پیرامون و پیرامون متفاوت است. گرچه نیاز به امنیت وجودی در تمام نقاط شهری استان در اولویت نخست قرار دارد با این حال اولویت مقوله های این امنیت در مناطق پیرامونی برجسته تر است. امنیت رفاهی و معنابخش نیز به فراخور، در مناطق مرکزی و نیمه پیرامونی جایگاه نخست را دارا می باشند.
    کلیدواژگان: جامعه شناسی امنیت، امنیت وجودی، امنیت رفاهی، امنیت معنابخش
  • مسعود حاجی زاده میمندی، امیر مختار اسکندری فرد صفحات 17-40
    شهر یزد با پیشینه ی سنتی و قوی فرهنگی خود که با صفت های قنات، قنوت و قناعت شناخته شده است در فرآیند توسعه ی شهری مدرن می باشد. یکی از عوامل بازتولید نظم اجتماعی جامعه مدار و شهروندمدار در جامعه ی شهری مدرن، وفاق اجتماعی می باشد و این وفاق اجتماعی در کاهش مشکلات و آسیب های اجتماعی شهرها تاثیرگذار است. مقاله ی حاضر با هدف شناخت عوامل موثر بر وفاق اجتماعی در بین شهروندان یزدی انجام شده است. وفاق اجتماعی را توافق عمومی بر سر قواعد و اصول اجتماعی تعریف کرده اند که هر جامعه ای برای پایداری خود نیاز به ایجاد و حفظ آن دارد. در این پژوهش برای دستیابی به داده های مورد نیاز از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شده است که این پرسشنامه از پایایی و اعتبار لازم برخوردار بوده است. پرسشنامه در بین 316 نفر از شهروندان که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شده بودند، تکمیل گردید.
    نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین متغیرهای سن، وضعیت تاهل، مالکیت مسکن، مشارکت اجتماعی و دینداری با متغیرهای وفاق اجتماعی رابطه ی معناداری وجود دارد ولی متغیرهای جنسیت، قومیت، تحصیلات و استفاده از وسایل ارتباط جمعی با متغیر وابسته وفاق اجتماعی رابطه ی معناداری ندارند. بر اساس یافته های تحلیل رگرسیونی، سه متغیر مشارکت اجتماعی، درآمد و وضعیت تاهل درمجموع 7/22 درصد از تغییرات وفاق اجتماعی را تبیین می کنند.
    کلیدواژگان: وفاق اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شهروندان یزدی
  • سعیده گروسی، محمدحسن شمس الدینی مطلق صفحات 41-66
    برنامه ریزی خدمات شهری بدون توجه به عدالت اجتماعی به معنای برابری همه ی جامعه و تخصیص عادلانه ی خدمات برای همگان، موفق نخواهد بود در واقع بی عدالتی نابرابری ای است که به سود همگان نباشد.در این پژوهش از نظروسترن و همکاران که معتقدند جایگاه مفهومی و تحقیقی عدالت اجتماعی بر دو حوزه ی عدالت توزیعی و عدالت رویه ای متمرکز است، استفاده شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- تبیینی است که به صورت پیمایشی صورت گرفته است. هدف این پژوهش بررسی رابطه ی میزان دسترسی شهروندان به خدمات شهری با ادراک از عدالت اجتماعی می باشد. جامعه ی آماری، همه ی ساکنان بالای 18سال شهر کرمان می باشند که از بین آنها 384 نفر به عنوان نمونه ی آماری بر اساس نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان متغیرهای پیشینه ای، تحصیلات با عدالت اجتماعی رابطه ی معکوس ولی معناداری(13/0- r= و 0٫02sig=) دارد. ولی بین جنسیت و سن با ابعاد عدالت اجتماعی رابطه ی معناداری وجود ندارد. و از بین خدمات شهری، دسترسی به خدمات رفاهی و تفریحی با عدالت توزیعی بیشترین رابطه را دارد. (54/0) این متغیر همچنین در بین خدمات شهری بیشترین رابطه را با عدالت توزیعی دارد. (52/0)در مجموع نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد میزان دسترسی به خدمات شهری، 35 درصد تغییرات متغیر ادراک عدالت اجتماعی را تبیین می کند.
    کلیدواژگان: ادراک از عدالت، عدالت اجتماعی، عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و خدمات شهری
  • اسدالله نقدی، صادق زارع صفحات 67-96
    زنان به عنوان نیمی از جمعیت حاشیه نشین از بسیاری جهات دچار محرومیت های اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی مضاعفی هستند و بر اساس بررسی های محقق، مطالعه ای که مشخصا به بررسی وضعیت زنان حاشیه نشین بخصوص نگرش ها و رفتارهای اجتماعی این قشر پرداخته باشد، صورت نگرفته است؛ بنابراین هدف کلی این تحقیق مطالعه ی رفتارها و نگرش های اجتماعی و فرهنگی زنان حاشیه نشین در یکی از بزرگترین محلات حاشیه ی شهر شیراز یعنی شهرک سعدی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و تکنیک جمع آوری داده ها، «پرسشنامه ی محقق ساخته» بوده است. جامعه ی آماری کلیه ی زنان حاشیه نشین شهرک سعدی شیراز یعنی 25542 نفر می باشد که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری خوشه ایبا 348 نفر از آنان مصاحبه گردید. یافته های این پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی ارائه شده است که در بخش توصیفی، یافته ها نشان می دهد که مشارکت زنان در حد متوسط می باشد. در زمینه ی تعلق شهروندی یافته ها حاکی از تعلق زیاد (53 درصد) زنان به شهر شیراز می باشد. همچنین بیشتر زنان تقدیرگرا بوده اند و شیوع فرهنگ فقر در محله در حد متوسط (7/80 درصد) می باشد. روابط بسیار ضعیف همسایگان با یکدیگر (77 درصد)، اعتقاد به زیاد بودن آسیب های اجتماعی و سبک زندگی فقیرانه تر از جمله دیگر نتایج به دست آمده در بخش توصیفی تحقیق می باشد. در بخش استنباطی نیز یافته ها نشان می دهد همبستگی به دست آمده بین سابقه ی سکونت و نگرش به وجود آسیب های اجتماعی و سابقه ی سکونت و تمایلات فرزندآوری، از آنجا که سطح معنا داری محاسبه شده به ترتیب (Sig=0.34) و (Sig=0.20) بزرگتر از آلفای تحقیق (=0٫05α) است، معنا دار نمی باشد؛ اما همبستگی بین باورهای فرهنگی زنان و تمایل به مشارکت و بین سابقه ی سکونت و رفتار فرزندآوری، از آنجا که سطح معناداری محاسبه شده (Sig=0.02) و (Sig=0.00) کوچکتر از آلفای تحقیق (= 0٫05α) است، بنابراین همبستگی بین متغیرها معنا دار می باشد. نتایج حاصله از تحلیل واریانس (آزمون F) نیز نشان می دهد در نگرش به وجود آسیب اجتماعی بر حسب سطح سواد تفاوت معنادار وجود دارد. در آزمون رگرسیونی تحقیق نیز 8 متغیر سن، سن ازدواج، درآمد، طول مدت ازدواج، سابقه ی زندگی در شهر، تعداد نوزاد فوت شده، تعداد مطلوب فرزند و شاخص تقدیرگرایی وارد رگرسیون گام به گام گردید که در مرحله ی اول، 59 درصد تغییرات متغیر وابسته (59/0R2=) توسط متغیر طول مدت ازدواج تبیین شده و در مرحله ی دوم شاخص تقدیرگرایی وارد معادله رگرسیونی گردید که این متغیر با متغیر طول مدت ازدواج دارای همبستگی قوی با متغیر فرزندآوری می باشد (788/0R=) و 62 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند (620/0R2=).
    کلیدواژگان: زنان حاشیه نشین، فرهنگ فقر، نگرش اجتماعی، فرهنگی
  • غلامرضا تاج بخش صفحات 97-124
    هدف تحقیق حاضر بررسی میزان سرمایه ی اجتماعی بین حاشیه نشینان شهر ایلام است. برای توصیف و تبیین سرمایه ی اجتماعی نیز سعی شده که از چند منبع به صورت تلفیقی استفاده شود، یعنی آرای صاحب نظران سرمایه ی اجتماعی مانند گیدنز، بوردیو، کلمن، پوتنام، پوتنام مورد استفاده قرار گرفت.
    روش تحقیق: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، پیمایش و جامعه ی آماری افراد 18 به بالای ساکن در مناطق حاشیه نشین شهرستان ایلام (اعم از زن و مرد) است. حجم نمونه با توجه فرمول کوکران 285 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای است. برای گرد آوری اطلاعات این پژوهش از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شده است که روایی آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی از طریق محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد و سپس اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین میانگین میزان سرمایه ی اجتماعی مربوط به شاخص مشارکت اجتماعی (62/33=M) و کمترین مقدار آن مربوط به شاخص روابط اجتماعی (39/18=M) است. بین زنان و مردان از نظر میانگین سرمایه ی اجتماعی تفاوت معناداری نیست. همچنین، افراد شاغل و بیکار از میزان سرمایه ی اجتماعی یکسانی برخوردارند. افراد مجرد نسبت به افراد متاهل از سرمایه ی اجتماعی بالاتری برخوردارند. همچنین، بین سرمایه ی اجتماعی بر حسب تحصیلات و نیز بر حسب نوع منزل مسکونی، و قومیت تفاوت معناداری وجود دارد.
    نتایج
    چنین به نظر می رسد یافته های اخیر با نظریات مطرح شده توسط پوتنام و فوکویاما قابل تبیین است و کمک به مشارکت افراد در امور شهری به منظور گسترش اعتماد اجتماعی و رشد و گسترش و تقویت مشارکت رسمی می تواند به ارتقای سرمایه ی اجتماعی در مجموع، در مناطق حاشیه نشین منتهی گردد.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، حاشیه نشین، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، کنترل اجتماعی
  • فاطمه گلابی، توکل آقایاری هیر، رضا ابراهیمی صفحات 125-154
    هدف از این پژوهش بررسی برخی از عوامل مرتبط با رضایتمندی شهروندان از محله ی مسکونی شان بوده است. این مطالعه از نوع پیمایش بوده و به صورت مقطعی در سطح یکی از شهرستان های استان آذربایجان شرقی و در بین محلات مختلف آن به اجرا درآمده است. ابزار تحقیق از نوع پرسشنامه محقق ساخته و حجم نمونه 382 نفر از شهروندان بالای 18 سال بوده است. عواملی مانند مشارکت اجتماعی محلی، پیوندهای محلی، امنیت اجتماعی و میزان دسترسی به امکانات محلی به عنوان متغیر مستقل و متغیر میزان رضایتمندی از محله ی مسکونی به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که این عوامل در مجموع، می توانند 34 درصد از تغییرات رضایتمندی از محله ی مسکونی را مورد تبیین قرار دهند. از بین متغیرهای مستقل، پیوندهای اجتماعی بیشترین تاثیر مثبت را بر میزان رضایتمندی از محله ی مسکونی داشته است. همچنین، مدت اقامت در محل، از طریق پیوندهای اجتماعی و احساس امنیت، از طریق افزایش مشارکت و پیوندهای اجتماعی بر رضایتمندی ساکنان تاثیر می گذارد.
    کلیدواژگان: رضایت، شهروندان، محله ی مسکونی، امنیت اجتماعی، پیوندهای اجتماعی، مشارکت اجتماعی
  • جمال محمدی، مریم مرادی پادوک صفحات 155-172
    امنیت حقی بنیادین و پیش نیاز ارتقای رفاه و سلامت مردم است؛ از این رو این مقاله بر آن است که به بررسی امنیت زنان در دو منطقه ی 5 و13 اصفهان بپردازد. به منظور سنجش امنیت اجتماعی زنان در این مناطق سه بعد اجتماعی، کالبدی و امنیت مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در میزان امنیت زنان دو منطقه ی مورد بررسی، تفاوت معناداری وجود دارد و منطقه ی 5 از لحاظ ابعاد مورد بررسی نسبت به منطقه ی 13 در سطح بالاتری قرار دارد. نتایج تحلیل واریانس رگرسیونی نشان می دهد که بین متغیرهای بررسی شده و امنیت زنان در سطح بالای 95 درصد با درجه ی معناداری(002/0=Sig) رابطه ی معناداری وجود دارد. این آزمون نشان می دهد که در مجموع میزان همبستگی بین متغیرهای بررسی امنیت زنان شامل متغیرهای اجتماعی، بافت کالبدی و امنیت با متغیر وابسته ی میزان امنیت برابر با 296/ 0می باشد که یک همبستگی مستقیم با شدت متوسط به شمار می آید. همچنین این متغیرها مجموعا قادر به تبیین حدود 072/0 درصد از تغییرات (واریانس) متغیر وابسته می باشند و دیگر تغییرات باقی مانده متغیر وابسته توسط عوامل ناشناخته دیگر تبیین می شود. یافته های دیگر نشان می دهد بین شاخص های اجتماعی و کالبدی با میزان امنیت، رابطه ی مستقیمی وجود دارد یعنی هرچه این شاخص ها در حد بالاتری باشند، امینت نیز افزایش پیدا می کند؛ از طرفی در هر دو منطقه، مردم حضور پلیس و نیروی انتظامی را مهم ترین عامل در ایجاد حس امنیت می دانند.
    کلیدواژگان: امنیت، احساس امنیت اجتماعی، امنیت زنان