فهرست مطالب

نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
سال دوم شماره 2 (پاییز و زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/12/12
  • تعداد عناوین: 9
|
  • علیرضا سلیمی آوانسر صفحه 271
    هدف تحقیق

    هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت های موجود بین بازیکنان نوجوان، جوان و بزرگسال از نظر ویژگی های بدنی، ارتفاع پرش عمودی، مدت زمان و نتایج مسابقات والیبال بوده تا از این طریق گامی در جهت توسعه معیار های ارزیابی بازیکنان والیبال برداشته شود.

    روش تحقیق

    بازیکنان و تیم های شرکت کننده در 8 رویداد مهم بی نالمللی والیبال جامعه آماری این تحقیق را تشکیل دادند. در مجموع اطلاعات مربوط به 128 تیم از کشور های مختلف جهان و 1536 نفر از بازیکنان تیم های ملی (قد، وزن، سن، ارتفاع پرش عمودی در حالت اسپک و دفاع)، 415 مسابقه و 1530 ست (نتایج دقیق مسابقات، اختلاف امتیازات و مدت زمان هر یک از بازی ها) از طریق برگزارکنندگان مسابقات و فدراسیون جهانی والیبال جمع آوری گردید. در نهایت تفاوت های موجود بین رده های سنی مختلف از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد بررسی قرار گرفت تا اختلافات معن یدار در سطح(05/0=a)مشخص گردد.

    نتایج

    نتایج نشان داد که تیم های با میانگین سنی بالا شانس بیشتری برای موفقیت داشتند. در همه فاکتور های مورد بررسی اختلاف میانگی نها بین رده بزرگسالان با جوانان و نوجوانان معنی دار بود. مدت زمان مسابقات بزرگسالان بطور معنی داری از جوانان و نوجوانان بیشتر است.

    نتیجه گیری

    ویژگی های بدنی به تنهایی نمی توانند در سطوح بی نالمللی تاثیر معنی داری در موفقیت تیم ها داشته باشد. نوسان بسیار زیاد مدت زمان بازی ها در هر سه رده سنی (از 45 دقیقه تا 148 دقیقه) باید مورد تامل قرار گرفته و راه حل مناسبی برای کنترل زمان مسابقات مورد آزمایش قرار گیرد.

    کلیدواژگان: ورزشکار نخبه، نرم، آنتروپومتری، جام جهانی
  • حمید محبی*، ابوذر جوربنیان، سعید یونسی، رضا معصومی راد صفحه 279
    هدف تحقیق

    هدف از مطالعه حاضر، بررسی دانش، نگرش و میزان مصرف مکملهای ویتامینی و مواد معدنی ورزشکاران تیمهای ملی بود.

    روش تحقیق

    نمونه های این مطالعه را 68 ورزشکار تیمهای ملی در رشته های والیبال(12-n) وزنه برداری(7-n) کشتی(7-n)تکواندو(10-n)بسکتبال(10-n) جودو(5-n)و بوکس(8-n)تشکیل دادند که بهمنظور اندازهگیری نگرش و میزان مصرف مکملهای ویتامینی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. به علاوه متغیرهای زمینهای و کنترلی دیگری نیز برای توصیف بیشتر متغیر وابسته، شامل سابقه ورزشی آزمودنیها ثبت شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد که میزان مصرف ویتامین E کلسیم و مولتی ویتامین در بین ورزشکاران بیشتر بوده، در حالیکه اسید پانتوتنیک و فولیات به مقدارکمتری استفاده شده است. همچنین مشخص شد که بین نگرش و میزان مصرف مکملها همبستگی متوسطی برقرار است R=0/545- P<0/01 اما بین دانش تغذیه با نگرش و میزان مصرف مکمل ها رابطهی معنیدار وجود ندارد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که بین مقدار مصرف مکمل های ویتامینی و مواد معدنی ورزشکاران رشته وزنه برداری با ورزشکاران سایر رشته های ورزشی و بین رشته بوکس با والیبال، تکواندو و بسکتبال، تفاوت معنی داری وجود دارد P<0/01

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های تحقیق میتوان نتیجه گرفت که ورزشکاران تیمهای ملی به دانش بیشتری در مورد مصرف مکملهای ویتامینی و معدنی نیاز دارند و احتمالا باید میزان مصرف اینگونه مکمل ها در ورزشکاران بیشتر کنترل شود. پیشنهاد می شود که در تحقیقات آینده عوامل اثر گذار بر دانش و نگرش مکمل های تغذیهای در مقیاسی وسیع تر و جامع تر مورد مطالعه قرار گیرد.

    کلیدواژگان: نگرش، تغذیه، مکمل های ویتامینی و مواد معدنی، ورزشکاران نخبه ملی
  • فرحناز تقی زاده *، سیدمحمود حجازی، عباس نوریان صفحه 287
    هدف تحقیق

    مولتیپل اسکلروزیس MS بیماری سیستم اعصاب مرکزی است که با نشان ه ها و علایم جسمی و روحی مختلف از جمله خستگی و ناتوانی جسمی شناسایی می شود. هدف این پژوهش، عبارت است از، بررسی تاثیر تمرینات هوازی منتخب بر زمان بروز خستگی و برخی از فاکتورهای فیزیولوژیکی بیماران مبتلا به MS.

    روش تحقیق

    بدین منظور از میان 100 نفر بیمار زن مبتلا به MS از نوع عود و بهبود شهرستان مشهد، تعداد 25 نفر با مقیاس ناتوانی جسمانی (EDSS:1/5-6)میانگین مدت بیماری 1±4 سال و میانگین سن 25 سال، بصورت هدفمند انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه تجربی(15نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. به منظور ارزیابی زمان بروز خستگی، ضربان قلب وفشار خون، به ترتیب از دوچرخه کارسنج، دستگاه الکتروکاردیوگرام و فشار سنج بادی استفاده شد. پس از انجام پیش آزمون، یافته های اندازه گیری شده درمتغیر ها بین دو گروه اختلاف معنی داری نداشت. گروه تجربی علاوه بر درمان های دارویی، در تمرینات هوازی تناوبی، روی دوچرخه ثابت با شدت حدود 60 درصد حداکثر ضربان قلب، بطور فزاینده، 3 جلسه در هفته، به مدت شش هفته شرکت کردند. در مدت شش هفته، گروه کنترل تحت درمان های دارویی معمول بودند و فعالیت های روزمره خود را انجام می دادند.سپس پس آزمون، مشابه پیش آزمون در مورد هر دو گروه اجرا شد. داده ها بوسیله آمار توصیفی واستنباطیt مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. سطح معنی داری برای رد یا قبول فرضیات05/0>P در نظر گرفته شد.

    نتایج

    پس از مداخله،زمان بروز خستگی، فقط در گروه تجربی افزایش معنی دار داشت. اما یافته ها در مورد ضربان قلب و فشار خون استراحت، بین دو گروه معنی دار نبود. نتایج بدست آمده نشان داد که 6 هفته تمرین هوازی تناوبی بر روی دوچرخه ثابت، 3بار در هفته، با شدتی حدود 60 درصد حداکثر ضربان قلب، به صورت منظم، با نظارت مربی و در کنار درمانهای دارویی بیماران MS ،از نوع عود و بهبود و با ناتوانی جسمانی خفیف تا متوسط(EDSS:1/5-6) در به تاخیر انداختن زمان بروز خستگی، تاثیر مثبت دارد. اما این مدت تمرین، در مورد ضربان قلب و فشار خون استراحت بیماران MS بی تاثیر است.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که تمرین تناوبی کوتاه مدت بر بروز خستگی تاثیر مثبت اما بر عوامل همودینامیک بیماران MS بی تاثیر است.

    کلیدواژگان: تمرینات هوازی تناوبی، مقیاس ناتوانی جسمانی، زمان بروز خستگی، مولتیپل اسکلروزیس
  • بختیار ترتیبیان، مرتضی بیرامی * صفحه 297
    هدف تحقیق

    هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین پاسخ های حاد تهویه ای به فعالیت هوازی شدید با اندازه بدن و برآورد پاسخ های حاد تهوی های یعنی حجم بازدمی پر فشار در ثانیه اول، ظرفیت حیاتی قوی، ظرفیت حیاتی، تهویه ارادی بیشینه و حجم جاری افراد16-13 سال بعد از فعالیت هوازی شدید بود.

    روش تحقیق

    تعداد 80 نفر دانش آموز (قد192-141 سانتی متر، وزن 95-32 کیلوگرم و 30-6/14-BMI)بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابتدا ویژگی های آنتروپومتریک دانش آموزان اندازه گیری شدند. درمرحله بعد پاسخ های حاد تهوی های آزمودن یها بلافاصله پس از انجام دوی 1600 متر با استفاده از اسپیرومتر اندازه گیری گردید. با استفاده از مدل رگرسیون خطی (روش گام به گام) متغیرهای قد، وزن و شاخص توده بدن به عنوان مقادیر پیش بینی کننده پاسخهای حاد تهویه ای استفاده شدند.

    نتایج

    نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای آزمون عملکرد ریوی به قد، وزن و شاخص توده بدن وابسته هستند. بالاترین همبستگی برای هر عملکرد ریوی با قد به دست آمد. بزرگترین همبستگی مثبت برای ظرفیت حیاتی با قد مشاهده شد(53/0-r)

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق نشان می دهد که عوامل پیکرسنجی مانند قد، وزن و شاخص توده بدن می توانند پیشگو کننده مناسبی برای عملکرد تنفسی درفعالیت هوازی شدید باشند.

    کلیدواژگان: پاسخ های حاد تهویه ای، قد، وزن و شاخص توده بدن
  • افشار جعفری*، فریبا آقایی، سعید دباغ نیکو خصلت صفحه 305
    هدف تحقیق

    کاهش غلظت گلوتامین خون اغلب در شرایط استرس زا مانند جراحت، گرسنگی یا تمرینات بدنی شدید به صورت چشم گیر ی موجب ضعف دستگاه ایمنی بدن می شود. از اینرو، مطالعه ی حاضر به منظور تعیین تاثیر یک وهله فعالیت وامانده ساز همراه با مصرف کوتاه مدت مکمل گلوتامین بر پروتئین واکنشگر-C با حساسیت بالاHs-CRP سرم مردان غیر ورزشکار انجام شد.

    روش تحقیق

    در این تحقیق 20 نفر مرد داوطلب غیرورزشکار (سن 68/1±21 سال؛توده بدن:53/7±32/22 کیلوگرم مربع) انجام شد. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه همگن (فعالیت- گلوتامین،فعالیت - دارونما) جایگزین و به روش دوسوی هکور مطالعه شدند. هر دو گروه در یک فعالیت وامانده ساز(دوی 20 متر رفت و برگشت) شرکت کردند که دراین راستا یک ساعت قبل از شروع فعالیت مکمل گلوتامین و دارونما (5 گرم گلوتامین یا دارونما به صورت محلول در 300 میلی لیتر محلول5% سوکروز مصرف کردند. نمونه گیری خونی یک ساعت قبل و یک ساعت بعد از انجام آزمون ورزشی گرفته شد. میزان تغییرات پروتئین واکنشگر-C توسط روش کمی سروایمونولوژی و دستگاه الایزا مورد بررسی قرارگرفت. داده های جمع آوری شده به صورت میانگین و انحراف استاندارد با استفاده از آزمون های استنباطیt همبسته و مستقل در سطح 05/0>P در حالی که در گروه کنترل افزایش این شاخص(16%) معنی دار بود 001/0>P به عبارتی،میانگین و دامنه ی تغییرات پروتئین واکنشگر-C دو گروه پس از اجرای قرارداد تمرینی به طور معنی دار متفاوت بود001/0>P

    نتیجه گیری

    در کل با توجه به افزایش کمتر پروتئین واکنشگر-C گروه گلوتامین در مقایسه با گروه کنترل می توان عنوان کرد که احتمالا مصرف گلوتامین می تواند در تعدیل پروتئین واکنشگر-C یا التهاب موثر باشد. اما اظهار نظر قطعی در این رابطه منوط به انجام تحقیقات و مطالعات بیشتر می باشد.

    کلیدواژگان: پروتئین واکنشگر-C، با حساسیت بالا، مکمل گلوتامین، فعالیت وامانده ساز
  • علی برزگری *، سعید شاکریان، ایوب مهدی وند، لیلا ضامنی صفحه 315
    هدف تحقیق

    اندازه گیری درصد چربی بدن به طور گسترده ای برای ارزیابی وضعیت رشد، تغذی های و درمان بیماریها به کار برده می شود. لذا هدف این مطالعه، اعتباریابی روش های چین پوستی و مقاومت بیوالکتریکی با روش مرجع هیدروستاتیک در تعیین درصد چربی بدن افراد فعال میباشد.

    روش تحقیق

    از میان دانشجویان پسر دانشکده تربیت بدنی اهواز، 40 نفر به صورت تصادفی با میانگین وانحراف استاندارد سن (73/2±2/22 سال) قد(08/6±27/176 سانتی متر) و وزن (41/7±92/69 کیلو گرم)انتخاب گردید. در ابتدا اندازه چگالی بدن شرکت کنندگان به روش های هیدروستاتیک، چین پوستی (معادله هفت موضعی جکسون و پولاک) و تکنیک مقاومت بیوالکتریکی تعیین گردید. سپس اندازه درصد چربی زیر پوستی به وسیله رابطه "سایری و بروزک" برای هر سه روش برآورد گردید. در تجزیه و تحلیل آماری، از روش های برآورد خطای استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و آزمونt زوجی استفاده گردید05/0>P

    نتایج

    نتایج این تحقیق نشان داد که معادله ی هفت موضعی جکسون و پولاک نسبت به روش هیدروستاتیک (وزن کشی زیر آب)اختلاف معنی داری داشته است P<0/001.R-0/959.SEE-0/73 در صورتی که که اعتبار دستگاه مقاومت بیو الکتریکی نسبت به روش معیار مورد تایید قرار گرفت P<0/083.R-0/946.SEE-1/75

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های این تحقیق میتوان اظهار داشت زمانیکه نمونهی آماری از نژادها و قومیتهای مختلف باشند، روش مقاومت بیوالکتریکی، روش مناسبی برای اندازه گیری درصد چربی بدن در افراد فعال محسوب می شود و می تواند جایگزین مناسبی برای روش پر هزینه هیدروستاتیک باشد.

    کلیدواژگان: اعتبار، روایی، هیدروستاتیک، مقاومت بیوالکتریکی و چین پوستی
  • حشمت الله پارسیان*، خسرو ابراهیم، حجت الله نیک بخت، فتانه خانعلی صفحه 323
    هدف تحقیق

    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین استقامتی بر hs – CRP سرمی به عنوان یک عامل التهابی پیشگویی کننده بیماری های قلبی- عروقی در مردان جوان تمرین نکرده بود.

    روش تحقیق

    به همین منظور 30 دانشجوی پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران به صورت داوطلب و سالم با دامنه سنی 20 تا 30 سال از رشته های مختلف تحصیلی از بین داوطلبین واجد شرایط انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه، تمرین استقامتی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین گروه استقامتی 12 هفته تمرین شامل 3 دوره تمرین 4 هفته ای و هر هفته 3 جلسه تمرین بود، به طوری که در هر جلسه ابتدا گروه آزمایشی 10 دقیقه گرم کردن عمومی را انجام م یداد و سپس به صورت متناوب و فزاینده روی دوچرخه کارسنج از 4 تکرار 3 دقیقه ای به 8 تکرار 3 دقیقه ای در پایان دوره و شدت تمرینات از 80 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه رسید. قبل و بعد از 12 هفته تمرین از همه آزمودنی ها خون گیری(5میلی گرم)به عمل آمد، مقدار CRP سرم آزمودنی ها به صورت کمی و به روش ایمنو توربیدیمتری با حساسیت بالا انداز هگیری شد. برای تحلیل آماری داده ها از آزمون هایt همبسته وt مستقل در سطح معنی داری05/0>P استفاده شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد، تمرین استقامتی باعث کاهش معنی دار hs – CRP در مردان جوان تمرین نکرده می شود 05/0>P

    نتیجه گیری

    بنابراین تمرین استقامتی پژوهش حاضر باعث کاهش عامل التهابی CRP می شود و احتمالا می توان نتیجه گرفت 1 این تمرین به عنوان یک عامل پیش بین و پیش گویی کننده خطر اختلالات قلبی-عروقی بعدی در مردان جوان مورد استفاده قرار گیرد

    کلیدواژگان: تمرین استقامتی، عامل التهابی، مردان جوان
  • محمد فرامرزی *، مهدی طاهری گندمانی، محمدرضا دهخدا، روح الله طاهری گندمانی صفحه 331
    هدف تحقیق

    هدف از این تحقیق بررسی تاثیر یک دوره کاهش بار تمرین و کاهش بار تمرین به همراه مصرف مکمل کراتین بر عملکرد جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان فوتبال بود.

    روش تحقیق

    بدین منظور 18 نفر از بازیکنان یکی از تیم های فوتبال لیگ برتر استان چهارمحال و بختیاریمیانگین سن 26/1±77/18 سال . وزن 99/6±07/64 کیلوگرم و قد 77/5±50/174 سانتی متر)که در دوره آماده سازی ویژه بودند، به صورت هدفمند انتخاب شدند. در انتهای دوره آماده سازی ویژه و ابتدای دوره 10 روزه کاهش بار تمرین،آزمون های عملکرد جسمانی شامل پرش عمودی، قدرت اندام تحتانی، آزمون دو 60 متر، آزمون چابکی و تجزیه و تحلیل ترکیب بدنی انجام شد. سپس آزمودنی ها به صورت هدفمند به دو گروه همگن تقسیم شدند. گروه تجربی اول(n=9) برنامه ی کاهش بار تمرین به همراه مصرف روزانه 10 گرم مکمل کراتین و گروه تجربی دوم(n=9)تنها برنامه کاهش بار تمربن را به مدت 10 روز انجام دادند و سپس پس آزمون انجام شد. برای بررسی اختلاف میانگین ها در پیش آزمون و پس آزمون در هر گروه از آزمونt همبسته و به منظور مقایسه اختلاف میانگین های پیش آزمون و پس آزمون فاکتورهای مورد نظر در بین دو گروه از آزمونt مستقل استفاده شد.

    نتایج

    نتایج تحقیق نشان داد کاهش بار تمرین باعث افزایش معنی داری در سرعت(p=0/030) قدرت اندام تحتانی (p=0/003)و چابکی (p=0/007)شد، اما برتوان انفجاری، وزن بدن، جرم چربی و جرم بدون چربی تاثیر معنی داری نداشت. از طرف دیگر نشان داده شد که کاهش بار تمرین به همراه مصرف مکمل کراتین باعث افزایش معنی داری در سرعت(p=0/001).قدرت اندام تحتانی(p=0/001) و وزن بدن(p=0/017)شد اما برتوان انفجاری، جرم چربی، جرم بدون چربی و چابکی تاثیر معنی داری نداشته است. به هر حال، بین گروه مصرف مکمل کراتین و دارو نما بعد از کاهش بارتمرین تفاوت معنا داری از نظر متغیر های تحقیق مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    بنابرین،به نظر می رسد دوره کاهش بار تمرین در بازیکنان فوتبال می تواند آثار مطلوبی بر عملکرد جسمانی داشته باشد با این حال، مصرف مکمل کراتین نمی تواند در اندازه این تغییرات موثر باشد

    کلیدواژگان: کاهش بار تمرین، مکمل کراتین، عملکرد جسمانی، ترکیب بدن
  • بهمن میرزایی*، نوید لطفی، حسین رستم خانی، حمدالله هادی صفحه 343
    هدف تحقیق

    هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر یک دوره تمرین پلایومتریک و بی تمرینی پس از آن بر تغییرات رابطه نیرو- سرعت بود.

    روش تحقیق

    40 دانشجوی فعال با میانگین و انحراف استاندارد سن 3/2±24 سال . وزن 6/5±75 کیلوگرم و قد 3/8±176 سانتی متر بطور داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند. آزمودنیها به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. سرعت انقباض عضله و فعالیت الکتریکی عضله به ترتیب بوسیله دستگاه های بیودکس و الکترو میوگراف (EMG) اندازه گیری شد. گروه کنترل فعالیت های روزانه خود را انجام دادند و آزمودنیهای گروه تجربی به مدت شش هفته در یک برنامه تمرین پلایومتریک شرکت کردند. پس از جمع آوری داده ها در سه مرحله پیش از آزمون، پس از تمرین و پس از دوره بیتمرینی، از آزمونهای آماریtمستقل،آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی برای مطالعه اختلاف پیش آزمون، پس از دوره تمرین و پس از دوره بی تمرینی استفاده شد.

    نتایج

    افزایش معناداری درEMG ثبت شده آزمودنیها در دوره های پس از تمرین در حرکات با سرعت های مختلف و کاهش EMG پس از بی تمرینی در حرکات آهسته و متوسط مشاهده شد 05/0>P در گروه کنترل تغییر معنی داری در نتایج EMG در پیش آزمون،پس آزمون 1 و پس آزمون 2 مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    به نظر میرسد کاهش فعالیت الکتریکی عضله متعاقب دوره بی تمرینی به مقادیر پیش از تمرین، به علت پایین بودن شدت حرکت در این دوره باشد زیرا انجام حرکات با حداکثر سرعت موجب شد تا سازگاریهای فیزیولوژیک ناشی از تمرین حفظ شوند. در این حالت فعالیت الکتریکی ثبت شده بدون تغییر و برابر با داده های پس از تمرین باقی ماند

|
  • Page 271
    Purpose

    This research compares men’s volleyball teams participating in 3 different levels of World Championship from the viewpoints of physiological characteristics, jumping height, and game.

    Methods

    The data (age, height, weight, BMI and high jump) have been collected from all participating volleyball teams in the World championships from 2001 to 2006 (128 National teams including 1536 national players). The exact points and duration of each set and each game (453 games including 1674 sets) were taken from the website of International Volleyball Federation. For data analysis, descriptive statistics (average and standard deviation) as well as independent t-test were used. All statistical procedures were performed in SPSS.

    Results

    The results demonstrated that the play duration of senior competitions is clearly more than that for juniors and youths. The teams with a higher age average were more successful because of having more experienced players.

    Conclusions

    The physical characteristics of the players in international levels cannot determine the teams’ success or failure. Attention must be paid to the tolerance of play duration in all three age groups (from 45 to 148 minutes) and the solutions for controlling this time must be presented.

    Keywords: World championship, anthropometry, elite athletes, norm
  • Page 279
    Purpose

    The aim of this study was to investigate the nutrition-related knowledge, attitude and vitamin/mineral supplements intake of elite national athletes.

    Methods

    Sixty eight Iranian National Athletes from volleyball (n=9), karate (n=12), weightlifting (n=7), wresting (n=7), taekwondo (n=10), basketball (n=10), boxing (n=8), and Judo (n=5) were included in this study. The self-administered questionnaire examined the athlete’s nutrition knowledge, attitude and supplement frequency intake. The athlete’s height, weight, and sport experience were recorded.

    Results

    High mean dietary intake scores were found for vitamin E, calcium, multivitamin and low mean dietary intake scores were found for folate and pantothenic acid. A moderate correlation was found between attitude and supplements intake (r=0.545, P<0.01). There were significant differences in the amount of vitamin and mineral supplements intake between weight lifting elite national athletes team compared to others (P<0.05). Moreover, the result showed significant differences between elite national athletes of boxing team compared to volleyball, taekwondo, and basketball teams (P<0.05).

    Conclusions

    It can be concluded that athletes in national teams should extend their knowledge regarding to the amount of vitamin and mineral supplements intake. Future research also, should explore factors other than knowledge and attitude which may have influence on dietary intake among national athletes.

    Keywords: Attitude, nutrition, vitamin, mineral supplements, elite national athletes
  • Page 287
    Purpose

    The aim of this study was to investigate the effects of interval aerobic training on time of fatigue incidence, and some physiological factors in patients with multiple sclerosis.

    Methods

    Twenty five female patients with relapsing-remitting multiple sclerosis of Mashhad city with average age 25 years, illness time (4±1) and moderate disability (EDSS: 1.5-6) were selected purposefully and divided randomly into two groups of Experimental (exp: n=15) and control (cont: n=10). In order to evaluate fatigue incidence time, heart rate and blood pressure cycle ergometer, electrocardiogram and stethoscope were used, respectively. After pre-test measurements no significant different were observed between two groups for all measured variables. Beside medicinal treatment, subjects in experimental group performed an interval aerobic training on cycle ergometer at an intensity corresponding to 60% of HRmax for 6 weeks, 3 sessions per week. group, had regular medical treatment and daily activity. Then for both groups post-test was similar to pre-test was performed. Data were analyzed by using descriptive statistic and independent t-test. Level of significance was set at P<0.05. After the intervention, time of fatigue incidence increased significantly in experimental group. But changes in heart rate and blood pressure were not significantly different between two groups.

    Results

    The findings showed that 6 weeks of regular interval aerobic training on cycle ergometer, 3 sessions per week, at 60% of HRmax performed under the coach supervision and alongside medical treatment in patients with relapsing-remitting multiple sclerosis and moderate disability (EDSS: 1/5-6) has a positive effect on delaying time of fatigue incidence. But this training has no effect on resting heart rate and blood pressure.

    Conclusion

    Based on the findings of the present study it could be concluded that shortterm interval training in patients with multiple sclerosis has a positive impact on fatigue incidence but has no effect on hemodynamic variables.

    Keywords: Interval aerobic training, physical disability, fatigue incidence time, multiple sclerosis
  • Page 297
    Purpose

    The purpose of present study was to determine the relationship between acute ventilatoryresponses to intensive aerobic exercise with body size and also to estimate acute ventilatoryresponses including forced expiratory volume in one second, forced vital capacity, vital capacity,maximal voluntary ventilation and tidal volume in 8 to 18 years old individuals after intensiveaerobic exercise.

    Methods

    For this reason 80 students (height, 141-192 cm; weight, 32-95 kg;BMI, 14.6-30) were selected. At the beginning, their anthropometric characteristics were measured. In subsequent phase, acute ventilatory responses of subjects were measured by spirometer immediately after intensive aerobic exercise (1600 m run). Regression analysis (Stepwise model) using height, age and body mass index as independent variables was applied to provide predicted values for acute ventilatory responses.

    Results

    Results showed that the variables of pulmonary function tests (PFT) are dependent on height, weight and BMI. There were largest correlations for each pulmonary function variable with height. The largest positive correlations were found for VC with height (r= 0.53).

    Conclusions

    The results indicated that anthropometric parameters including height, body weight and BMI can be proper predictors for respiratory function during intensive aerobic exercise.

    Keywords: Acute ventilatory responses, height, body weight, BMI
  • Page 305
    Purpose

    The reduced blood glutamine levels induced by stressful situations such as injuries, starvation and exercise training, result in immune system weakness. Therefore, this study was conducted to identify the effect of an exhaustive exercise and short-term glutamine supplementation on serum hs-CRP in nonathlete men.

    Methods

    Twenty healthy male subjects (age, 21.0±1.68 years; BMI, 22.32±7.53 Kg/m2) in a semi-experimental, double-blind, placebo-controlled design were randomly divided into two homogenized groups (Glutamine: n=10 and control: n=10). After taking the first blood sample subjects received either glutamine supplement (5 g in 300 ml of water) or placebo (5% sucrose and 0.15% lemon flavor to enhance the taste) one hour before exhaustive exercise (shuttle run test). The second blood sample was taken one hour after the test. Serum hs-CRP concentrations were determined quantitatively by an ELISA kit.

    Results

    Data (mean±SD) were statistically analyzed by using the depended and independed t-test at significant level of P<0.05. The results indicated that hs-CRP content was significantly increased (P<0.001) in control group (164%) while, elevation in hs-CRP (55%) for glutamine group was not significant (P>0.05). Moreover, there were significant differences between groups for Hs-CRP mean and range of changes after the exercise protocol (P<0.001).

    Conclusions

    In conclusion, acute short-term glutamine supplementation could have beneficial effect on serum hs-CRP or inflammation. However, for making a firm conclusion in this regard further studies are needed.

    Keywords: High, sensitive C, reactive protein, glutamine supplement, exhaustive exercise
  • Page 315
    Purpose

    This study was conducted to determine the validity and reliability of skin fold and bioelectrical impedance methods in detecting body fat percent in comparison to the hydrostatic method.

    Methods

    For this reason, 40 students of Shahid Chamran University of Ahvaz (age, 22.2±2.73 years; height, 176.27±6.08 cm; and weight, 69.92±7.41 kg) were randomly chosen. Body density (BD) was determined by using hydrostatic, skin fold (seven site equation of Jackson & Pollock) and bioelectrical impedance (BIA) methods. Thereafter, body fat percent (BF%) was calculated for all methods using the Siri’s equation. Statistical analyses were performed using Pearson’s correlation coefficient and paired t-test at P<0.05.

    Results

    Data analysis showed a significant difference between skin fold method and hydrostatic method (R=0.959, P<0.001). The validity of BIA machine in comparison with criterion method was confirmed (R=0.946, P<0.05).

    Conclusions

    Based on the findings of this investigation, it could be concluded that the BIA method is suitable method for determining body fat percent in active men and it could be a good replacement for the expensive hydrostatic method.

    Keywords: Validity, body fat percent, bioelectrical impedance, skin fold
  • Page 323
    Purpose

    The purpose of this study was to determine the effect of endurance training on hscreative protein (hs-CRP) as a predictor of cardiovascular disease.

    Methods

    For this purpose, 30 healthy male students from Science and Research Azad University of Tehran branch were selected and divided randomly into two equal groups (endurance training and control). Endurance group trained for 12 weeks, 3 times a week at particular intensity and duration. Two blood samples were taken before and after training hs-CRP after training. Hs-CRP was measured using ELISA kits and immunoturbidometric assay.

    Results

    Data were analyzed using paired and independent t-test at P<0.05. The result showed that hs-CRP levels decreased significantly (P=0.001) after 12 weeks training.

    Conclusions

    Generally, it could be concluded that regular endurance training could be helpful in reducing the risk of cardiovascular disease through lowering the serum hs-CRP levels.

    Keywords: Endurance training, inflamatory factor, young men
  • Page 331
    Purpose

    The purpose of this study was to examine the effect of a tapering period and a tapering period along with creatine supplementation on physical performance and body composition of soccer players.

    Methods

    Eighteen soccer players of the first division league (age, 18.77±1.26 years; height, 174.5±5.77 cm; weight, 64.07±6.99 kg) who were in the specific preparation period were selected. At the end of specific preparation period and before a 10 day tapering period, physical performance tests including vertical jump, lower leg strength, 60 meter dash, agility and body composition analysis were performed. Then, participants were divided into two groups: Taper alone (n=9) and taper with creatine supplementation (n=9). After 10 day taper all tests similar to pre-tests were repeated. Dependent student t-test was used to compare the mean differences for pre- and post-test data. Furthermore, independent student t-test was used to compare the data for two groups.

    Results

    Results showed that taper resulted in a significant increase in speed (P 0.030), strength (P=0.003) and agility (P=0.007) but there were no significant changes in explosive power, agility, fat mass and lean body mass. Furthermore, when the data for two groups were compared there was no significant difference between two groups for all measured variables.

    Conclusions

    In conclusion, it appears that a tapering period have beneficial effects on physical performance of soccer players, though, consumption of creatine supplementation cannot induce any significant improvements.

    Keywords: Tapering, creatine supplementation, physical performance, body composition
  • Page 343
    Purpose

    The purpose of this study was to investigate the effect of plyometric training and subsequent detraining on changes in force-velocity relationship.

    Methods

    Forty active students (mean±SD, age, 24±2.3 years; weight, 75±5.6 kg; height, 176±8.3 cm) participated in this study. Subjects were divided into control and experimental groups. The Biodex and EMG were used to measure muscle contraction velocity and to assess muscle electrical activity. Subjects in control group were asked to continue their daily activities; while, subjects in experimental group participated in a 6-week plyometric training program. Data were collected at pre-training, post-training and post-detraining. The independent t-test, repeated measures of ANOVA and Tukey's post-hoc tests were used for data analysis.

    Results

    In the experimental group, a significant increase in EMG activity was observed in response to training for all movements (P>0.05); while the EMG activity was significantly decreased in slow and moderate movements during detraining (P<0.05). No significant differences were observed in EMG activities of control group for all movements and periods (P 0.05).

    Conclusions

    It seems that reductions in EMG activities of muscles were due to insufficient intensity of movements, because applying maximal velocity movements resulted in the maintenance of training induced physiological adaptations.

    Keywords: Plyometric training, detraining, force, velocity relationship